دوای دردها واکسیر حل مشکلات

مشخصات کتاب

سرشناسه : محقق فرید، محمدمهدی، 1356 -

عنوان و نام پدیدآور : دوای دردها و اکسیر مشکلات در کلام اهل بیت علیه السلام [کتاب]/ نویسنده محمدمهدی محقق فرید.

مشخصات نشر : مشهد: خاطره، 1390.

مشخصات ظاهری : 400 ص.

شابک : 978-600-256-021-6

موضوع : ائمه اثناعشر -- احادیث

موضوع : احادیث -- قرن 14

رده بندی کنگره : BP136/9/م27د9 1390

رده بندی دیویی : 297/212

شماره کتابشناسی ملی : 2596995

مرکز پخش: مشهد - امام رضای 5 - کوچه شهید عسکری - پلا ک 59

تلفن: 8511715 - 09353435476

ص:1

اشاره

بسم الله الرحمن الرحیم

ص:2

ص:3

دوای دردها

و

اکسیر حلّ مشکلات

در کلام اهل بیت علیهم السلام

نویسنده: شیخ محمد مهدی محقّق فرید

ص:4

ص:5

بسم الله الرحمن الرحیم

مقدّمه

حمد و سپاس خدائی را که ذوات مقدّسهﻯ چهارده معصوم (علیهم السلام) را خلق نمود و محبّت و ولایت ایشان را در دل های ما قرار داد و ما را به سوی ایشان رهنمون ساخت. امید است که بعد از این نیز ما را یاری نموده و بر معرفت و شناخت هر چه بیشتر نسبت به ایشان ما را مدد نماید و توفیق بهره مندی از کلام شفا بخش ایشان را به همهﻯ ما عنایت فرماید.

به یاری خداوند متعال و مدد و استعانت از ولیّش امام عصر (روحی له الفداء)(1) روایات ناب این کتاب را پس از سه سال مطالعه و جستجوی مستمر از میان روایات با ارزش شیعه از کتب دست اوّل انتخاب نموده و اکنون در اختیار دوست داران اهل بیت (علیهم السلام) بلکه دوست داران خوبی ها قرار می دهم.

و چون دوای دردها در میان این روایات است

نام آن را دواﯼ دردها گذاشتم.


1- امام رضا (علیه السلام) فرمودند: هر زمان مشکل، گرفتاری و مصیبتی ناگوار برای شما پیش آمد، از ما اهل بیت نزد خدای متعال یاری بجوئید، و این همان گفتار خدای متعال است که فرمود: «ب-رای خدا اسم های نیک-وئی است، پس او را به آن اسم ها بخوانید». (اختصاص: ص: 252)

ص:6

امیدوارم که شفا بخش دردها حضرت بقیّة الله الأعظم حضرت مهدی (عج) هرچه زودتر ظهور نموده و همگی توفیق خدمت گذاری و یاری ایشان را داشته باشیم.

شیخ محمّد مهدی محقّق فرید

11 ذو القعده 1432ه ق

الهی مُنتظِر مانیم تا چند؟ *** ز هجرِ مُنتظَر نالیم تا چند؟

ظهورش ده که دین را زنده سازد *** دل دشمن ز برق خود گدازد

الهی دولتش نزدیک گردان *** دل غمدیدگان را شاد گردان

صبا، با شه بگو عُشّاق مُردند *** به درد انتظارت جان سپردند

صبا، با شه بگو حال خُماران *** ز داغ هجرْ سوزِ بی قراران

ص:7

صبا، با شه بگو درد جدایی *** که شاید بخشد از و صلش دوایی

صبا، آور نسیمی زآن نگارم *** که از بوی خوشش بخشی قرارم

صبا، آور نسیم از خاک کویش *** معطَّر کن مشام ِ جان به بویش

صبا، یکدم به زلف دلبر آویز *** سپس آور به ما بوی دل انگیز

صبا، با شه بگو عشّاق چونند *** ز هجر روی تو دل پر ز خونند

بیا ای مَظهر عدل الهی *** جهان پر کن ز عدل و دادخواهی

بیا کن باغ دین را آبیاری *** از آن دیو و دَدان را دِه فراری

بیا ای فخر فرزندان آدم *** به نورت صبح گردان شام عالَم

منال ای ناصح از هجران رویش *** صبوری پیشه کن در آرزویش

شود روزی که آید سرور ما *** به دلداری بر آید دلبر ما

شود روزی که با اذن خدایی *** شود ظاهر، سرآید این جدایی

شود روزی که خورشید جمالش *** شود طالع به اَمر ذو الجلالش

سرآید این شب یلدا ز نورش *** جهان گردد گلستان از ظهورش

شود روزی که قرآنِ الهی *** کند بر مُلکِ عالم پادشاهی

ناصح قمشه ای

ص:8

ص:9

بسم الله الرحمن الرحیم

«دوای دردها»

1- صحیفة الرضا (علیه السلام) 275 ح18: قال رسول اللَّه (صلی الله علیه و آله و سلم): النظر فی ثلاثة أشیاء عبادة: النظر فی وجه الوالدین، وفی المصحف، وفی البحر.

رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: نگاه کردن به سه چیز عبادت است؛ نگاه کردن به چهرهﯼ پدر ومادر، نگاه کردن به قرآن و نگاه کردن به دریا.

2- تحف العقول 442: قال الرضا (علیه السلام): من أخلاق الأنبیاء التنظّف.

امام رضا (صلی الله علیه و آله و سلم)فرمودند: پاکیزگی از اخلاق پیامبران است.

3- مشارق أنوار الیقین 271: رواه صاحب عیون الأخبار، قال: إنّ أمیر المؤمنین (علیه السلام) مرّ فی طریق فسایره خیبریّ فمرّ بواد قد سال، فرکب الخیبریّ مرطه وعبّر علی الماء، ثمّ نادی أمیر المؤمنین (علیه السلام): یا هذا! لو عرفت کما عرفت لجریت کما جریت، فقال له أمیر المؤمنین: مکانک، ثمّ أومأ إلی الماء فجمد ومرّ علیه. فلمّا رأی الخیبریّ ذاک أکبّ علی قدمیه وقال: یا فتی! ما قلت حتّی حوّلت الماء حجراً؟ فقال له أمیر المؤمنین (علیه السلام): فما قلت أنت حتّی عبّرت علی الماء؟ فقال الخیبریّ: أنا دعوت اللَّه باسمه الأعظم، فقال أمیر المؤمنین (علیه السلام): وما هو؟ قال: سألته باسم وصیّ محمّد، فقال أمیر المؤمنین: أنا وصیّ محمّد، فقال الخیبریّ: إنّه الحقّ. ثمّ أسلم.

امیر المؤمنین (علیه السلام) در مسیری با شخص یهودی همراه شدند پس از مدّتی به رودخانهﯼ پُر آبی رسیدند و شخص یهودی کفش هایش را پوشید و از آب گذشت سپس امیر المؤمنین (علیه السلام) را - در حالی که ایشان را نمی شناخت - صدا زده و گفت: ای فلانی! اگر تو آن چه را که من می دانستم، می دانستی از این آب می گذشتی، پس حضرت به او فرمودند: همان جا بایست تا من به تو

ص:10

ملحق شوم، سپس به آب اشاره ای کرده و آب منجمد شد و از آن گذشتند. شخص یهودی وقتی این صحنه را مشاهده نمود خود را بر قدم های آن حضرت انداخت و گفت: ای جوان! چه گفتی که آب این چنین منجمد شد؟

حضرت فرمودند: ابتدا تو بگو که چه گفتی و از آب گذشتی؟ گفت: من خدا را به اسم اعظمش خواندم، حضرت فرمودند: چیست آن اسم اعظم؟ گفت: من خدا را به اسم وصیّ محمّد (صلی الله علیه و آله و سلم) خواندم. پس حضرت به او فرمودند: من همان وصیّ محمّد (صلی الله علیه و آله و سلم) که خدا را به او خواندی هستم، پس شخص یهودی حضرت را تأیید نموده و مسلمان شد.

4- تحف العقول 442: قال الرضا (علیه السلام): ثلاث من سنن المرسلین: العطر وإحفاء الشعر وکثرة الطروقة.

امام رضا (علیه السلام) فرمودند: سه چیز رسم پیغمبران است: عطر زدن، کوتاه کردن موهای زائد بدن و آمیزش بسیار.

5- تحف العقول 450: قال الرضا (علیه السلام): لا یقبل الرجل ید الرجل، فإنّ قبلة یده کالصلاة له.

امام رضا (علیه السلام) فرمودند: مرد نباید دست مرد را ببوسد، که این عمل چون نماز گذاشتن برای اوست.

6- تحف العقول 450: قال الرضا (علیه السلام): قبلة الأمّ علی الفم، وقبلة الأخت علی الخدّ، وقبلة الإمام بین عینیه.

امام رضا (علیه السلام) فرمودند: بوسهﯼ مادر بر دهان است، بوسهﯼ خواهر بر گونه، و بوسهﯼ امام میان دیدگان او.

7- بحار الأنوار 2/265 ح20: قال النبیّ (صلی الله علیه و آله و سلم): فی القلب نور لا یضیء إلاّ من اتباع الحقّ وقصد السبیل وهو نور من المرسلین الأنبیاء، مودع فی قلوب المؤمنین.

ص:11

رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: در قلب نوری است که نمی تابد مگر به تبعیّت از حقّ و راه درست و آن نور مرسلین و انبیاء است که در قلب های مؤمنین به امانت گذارده شده است.

8- شهاب الأخبار 33 ح71: قال رسول اللَّه (صلی الله علیه و آله و سلم): البطالة تقسی القلب.

رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: بیکاری، دل را سخت و نامهربان می کند.

9- شهاب الأخبار 34 ح73: قال رسول اللَّه (صلی الله علیه و آله و سلم): التحدّث بالنعم شکر.

رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: بازگوئی نعمت ها، بجا آوردن شکر آن ها است.

10- الکافی 4/28 ح1: عبد اللَّه بن میمون القدّاح، عن أبی عبد اللَّه، عن آبائه (علیهم السلام) قال: صنائع المعروف تقی مصارع السوء.

امام صادق (علیه السلام) از پدرانشان روایت کردند که فرمودند: انجام دادن کار نیک، آدمی را از مرگ بد، نگاه می دارد.

11- معانی الأخبار 158 ح1: قال أبی عبد اللَّه (علیه السلام): کفی بالمرء کذباً أن یحدّث بکلّ ما سمع.

امام صادق (علیه السلام) فرمودند: دلیل بر دروغگو بودن مرد همین است که هرچه را بشنود بازگو کند.

12- الأمالی للصدوق 299 ح13: محمّد بن حرب الهلالی أمیر المدینة یقول: سمعت الصادق جعفر بن محمّد (علیهما السلام) یقول: العافیة نعمة خفیّة، إذا وجدت نسیت، وإذا فقدت ذکرت.

محمّد بن حرب هلالی گفت: از امام صادق (علیه السلام) شنیدم که فرمودند: عافیت نعمتی است پنهان که چون یافت شود فراموش باشد و چون نایاب شود به یاد آید.

13- الکافی 2/523 ح8: عن ابن القدّاح، عن أبی عبد اللَّه (علیه السلام) قال: ما من یوم یأتی علی ابن آدم إلاّ قال له ذلک الیوم: یا بن آدم! أنا یوم جدید وأنا علیک شهید، فقل خیراً واعمل فیّ خیراً، أشهد لک به یوم القیامة فإنّک لن ترانی بعدها أبداً.

امام صادق (علیه السلام) فرمودند: هیچ روزی نباشد که بر فرزند آدم درآید جز این که

ص:12

آن روز به او گوید: ای پسر آدم! من روز جدیدی هستم و من بر تو گواهم، پس در من حرف خوب بزن، و کار خیر بکن تا در روز قیامت برایت گواهی دهم؛ زیرا پس از این هرگز مرا نخواهی دید.

14- الأمالی للصدوق 247 ح3: عن إسماعیل بن مسلم، عن الصادق جعفر بن محمّد، عن أبیه، عن آبائه (علیهم السلام)، قال: قال رسول اللَّه (صلی الله علیه و آله و سلم): عجب لمن یحتمی من الطعام مخافة الداء، کیف لا یحتمی من الذنوب مخافة النار!

امام صادق (علیه السلام) از پدرانشان روایت کردند که رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: در شگفتم از کسی که به خاطر ترس از درد و مرض از خوراک پرهیز می کند؛ چرا به خاطر ترس از دوزخ از گناهان نمی پرهیزد.

15- الکافی 2/237 ح25: عن أبی عبد اللَّه (علیه السلام) قال: قال رسول اللَّه (صلی الله علیه و آله و سلم): من عرف اللَّه وعظّمه منع فاه من الکلام وبطنه من الطعام وعفی نفسه بالصیام والقیام، قالوا: بآبائنا وأمّهاتنا یا رسول اللَّه! هؤلاء أولیاء اللَّه؟ قال: إنّ أولیاء اللَّه سکتوا فکان سکوتهم ذکراً، ونظروا فکان نظرهم عبرة، ونطقوا فکان نطقهم حکمة، ومشوا فکان مشیهم بین الناس برکة، لولا الآجال التی قد کتبت علیهم لم تقرّ أرواحهم فی أجسادهم خوفاً من العذاب وشوقاً إلی الثواب.

امام صادق (علیه السلام) از رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) نقل فرمودند که ایشان فرمودند: هر کس خدا را شناخته و بزرگ شمارد، زبانش را از سخن بیهوده نگه می دارد و شکمش را از خوراک زائد بر احتیاج باز می دارد، و نَفْس خود را با روزه و قیام ریاضت می دهد، اصحاب گفتند: یا رسول اللَّه! پدران و مادران ما به فدایت، این ها اولیاء خدایند؟

حضرت فرمودند: اولیاء خدا خاموشی گزیدند و خاموشی آن ها ذکر بود، و نگریستند و نگاهشان عبرت بود، و سخن گفتند و سخنشان حکمت بود، در میان مردم راه رفتند و راه رفتنشان برکت بود، اگر نبود که اجل و مرگشان (در روز معیّنی) نوشته شده بود، از ترس عذاب و شوق ثواب، روح آن ها در پیکرشان قرار نمی گرفت.

ص:13

16- الأمالی للطوسی 133 ح214: عن منصور بزرج، قال: قلت لأبی عبد اللَّه الصادق (علیه السلام): ما أکثر ما أسمع منک یا سیّدی ذکر سلمان الفارسی؟ فقال: لا تقل الفارسی، ولکن قل سلمان المحمّدی، أتدری ما کثرة ذکری له؟ قلت: لا. قال: لثلاث خصال: أحدها: إیثاره هوی أمیر المؤمنین (علیه السلام) علی هوی نفسه، والثانیة: حبّه للفقراء واختیاره إیّاهم علی أهل الثروة والعدد، والثالثة: حبّه للعلم والعلماء. إنّ سلمان کان عبداً صالحاً حنیفاً مسلماً وما کان من المشرکین.

از منصور بن بزرج روایت شده که گفت: به حضرت صادق (علیه السلام) عرض کردم: ای سیّد و آقای من! چه بسیار از شما ذکر سلمان فارسی را می شنوم؛ پس حضرت فرمودند: سلمان فارسی مگو! بلکه سلمان محمّدی، بگو، آیا می دانی جهت این که من او را بسیار یاد می کنم چیست؟

راوی گوید عرض کردم: نه، فرمودند: برای سه خصلت است (که در او بوده) یکی از آن ها مقدّم می نمود خواست امیر المؤمنین (علیه السلام) را بر میل و خواست خودش، دوّم محبّت و دوستی او نسبت به فقرا و نیازمندان و برگزیدن ایشان بر ثروتمندان و صاحبان فرزند و ذرّیّه، سوّم دوست داشتن علم و دانش و دانشمندان را، همانا سلمان بندهﻱ شایسته گرونده به حق و مسلمان کامل بوده و از مشرکین نبوده است.

17- الخصال 447 ح48: عن عبد العزیز القراطیسی قال: قال لی أبو عبد اللَّه (علیه السلام): یا عبد العزیز! إنّ الإیمان عشر درجات به منزلة السلّم یصعد منه مرقاة بعد المرقاة، فلا تقولنّ صاحب الواحد لصاحب الاثنین: لست علی شیء حتی ینتهی إلی العاشرة، ولا تسقط من هو دونک فیسقطک الذی هو فوقک، فإذا رأیت من هو أسفل منک فارفعه إلیک برفق، ولا تحملنّ علیه ما لا یطیق فتکسره فإنّه من کسر مؤمناً فعلیه جبره وکان المقداد فی الثامنة، وأبو ذرّ فی التاسعة، وسلمان فی العاشرة.

عبد العزیز قراطیسی گوید: امام صادق (علیه السلام) به من فرمودند: ای عبد العزیز! براستی که ایمان ده درجه است به مانند نردبان که می بایست پلّه پلّه از آن بالا رفت، پس کسی که دارای یک درجه از ایمان است به آن که دارای دو درجه است نباید بگوید تو را ایمانی نیست و همین طور (دوّمی به سوّمی)

ص:14

تا به دهمی برسد، و آن را که در درجهﻯ پائین از تو است نباید ساقط از ایمانش پنداری (که اگر چنین باشد) آن که در درجه بالاتر از تو است می بایست تو را ساقط پندارد.

بلکه پائین تر از خود را که دیدی با مهربانی به درجهﻯ خودت برسان و آن چه را که توانائیش را ندارد بر او بار مکن که کمرش خواهد شکست و حقّا کسی که دل مؤمنی را بشکند بر او لازم است که جبرانش کند و بهبودش سازد، و مقداد در درجهﻯ هشتم بود و ابو ذرّ در درجهﻯ نهم و سلمان در درجهﻯ دهم.

18- الاختصاص 251: قال رسول اللَّه (صلی الله علیه و آله و سلم): إنّ الرئاسة لا تصلح إلاّ لأهلها، فمن دعا الناس إلی نفسه وفیهم من هو أعلم منه لم ینظر اللَّه إلیه یوم القیامة.

پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: همانا ریاست جز برای اهلش صلاحیّت ندارد، پس هر کس مردم را به سوی خود بخواند در حالی که در میان مردم از او عالم تر و با صلاحیّت تر باشد خداوند در روز قیامت نظر رحمت به او نمی کند.

19- بحار الأنوار 22/341 ح52: قال رسول اللَّه (صلی الله علیه و آله و سلم):...، إنّ الجنّة لأشوق إلی سلمان من سلمان إلی الجنّة، وإنّ الجنّة لأعشق لسلمان من سلمان للجنّة، الخبر.

رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: همانا بهشت به سلمان از سلمان به بهشت مشتاق تر و عاشق تر است.

20- الکافی 1/401 ح2: عن مسعدة بن صدقة، عن أبی عبد اللَّه (علیه السلام) قال: ذکرت التقیّة یوماً عند علیّ بن الحسین (علیهما السلام) فقال: واللَّه لو علم أبو ذرّ ما فی قلب سلمان لقتله ولقد آخا رسول اللَّه (صلی الله علیه و آله و سلم) بینهما، فما ظنّکم بسائر الخلق! إنّ علم العلماء صعب مستصعب، لا یحتمله إلاّ نبیّ مرسل أو ملک مقرّب أو عبد مؤمن امتحن اللَّه قلبه للإیمان، فقال: وإنّما صار سلمان من العلماء لأنّه امرء منّا أهل البیت، فلذلک نسبته إلی العلماء.

امام صادق (علیه السلام) فرمودند: روزی نزد علی بن الحسین (علیهما السلام) سخن از تقیه پیش آمد آن حضرت فرمودند: به خدا اگر ابوذر می دانست آن چه در دل سلمان

ص:15

است این علم او را می کشت، در صورتی که پیغمبر (صلی الله علیه و آله و سلم) میان آن دو برادری برقرار کرده بود، پس دربارهﻯ مردم دیگر چه گمان دارید؟

همانا علم علماء سخت و دشوار است، و جز پیغمبر مرسل یا فرشتهﻯ مقرّب یا بندهﻯ مؤمنی که خدا دلش را به ایمان آزموده کسی طاقت تحمّل آن را ندارد، سپس فرمودند: و سلمان از این رو از جملهﻯ علما شد که او مردی است از ما خانواده و از این جهت او را در ردیف علماء آوردم.

21- الکافی 8/162 ح168: عن صالح الأحول قال: سمعت أبا عبد اللَّه (علیه السلام) یقول: آخا رسول اللَّه (صلی الله علیه و آله و سلم) بین سلمان وأبی ذرّ واشترط علی أبی ذرّ أن لا یعصی سلمان.

صالح احول می گوید: از امام صادق (علیه السلام) شنیدم که فرمودند: پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) میان سلمان و ابوذر برادری برقرار کرد و بر ابوذر شرط کرد که از سلمان نافرمانی نکند.

22- بصائر الدرجات 51 ح1: عن بُرَید العِجلی، قال: سألت أبا جعفر (علیه السلام) عن قول اللَّه تعالی: {یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّه وَکُونُوا مَعَ الصَّادِقِینَ} (1)؟ قال: إیّانا عنی.

بُرَیْد عِجْلی می گوید: از امام باقر (علیه السلام) سؤال نمودم در مورد گفتار خدای تعالی: «ای کسانی که ایمان آورده اید! تقوای الهی پیشه کنید و ملازم و همراه صادقین باشید»؟ ایشان در جواب فرمودند: مراد از «صادقین» در این آیه، ما اهل بیت هستیم (دقّت کنید! فقط به همراهی و ملازمت با ائمّهﯼ اطهار (علیهم السلام) امر شده است نه غیر ایشان).

23- الاختصاص 11: عن أبی بصیر، عن أبی عبد اللَّه (علیه السلام) قال سمعته یقول: إنّ سلمان علم الاسم الأعظم.

ابو بصیر می گوید: از امام صادق (علیه السلام) شنیدم که فرمودند: همانا سلمان اسم اعظم می دانست.


1- التوبة، الآیة 119.

ص:16

24- عیون أخبار الرضا (علیه السلام) 1/57 ح203: علیّ بن الحسین (علیهما السلام) قال: دعا سلمان أبا ذرّ رحمة اللَّه علیهما إلی منزله فقدم إلیه رغیفین فأخذ أبو ذرّ الرغیفین فقلبهما فقال سلمان: یا أبا ذرّ! لأیّ شیء تقلّب هذین الرغیفین قال: خفت أن لا یکونا نضیجین، فغضب سلمان من ذلک غضباً شدیداً ثمّ قال: ما أجرأک حیث تقلّب هذین الرغیفین، فواللَّه لقد عمل فی هذا الخبز الماء الذی تحت العرش وعملت الملائکة حتی القوّة إلی الریح وعملت فیه الریح حتی ألقته إلی السحاب وعمل فیه السحاب حتی أمطره إلی الأرض وعمل فیه الرعد والبرق والملائکة حتی وضعوه مواضعه وعملت فیه الأرض والخشب والحدید والبهایم والنار والحطب والملح وما لا أحصیه أکثر، فکیف لک أن تقوم بهذا الشکر، فقال أبو ذر إلی اللَّه أتوب وأستغفر إلیه ممّا أحدثت وإلیک أعتذر ممّا کرهت.

امام سجّاد (علیه السلام) فرمودند: روزی سلمان فارسی ابوذر غفاری رحمة اللَّه علیهما را به مهمانی دعوت نمود, پس از ورود ابوذر به منزل، سلمان دو قرص نان بر سر سفره نهاد. ابوذر آن دو قرص نان را به دست گرفت و به این طرف و آن طرف نان نگاهی کرد. سلمان گفت: ای ابوذر! برای چه این نان ها را مورد دقّت قرار می دهی؟ ابوذر گفت: چون احتمال دادم خوب پخته نشده باشد.

ناگهان سلمان خشمگین شد و خیلی ناراحت گردید و گفت: ای ابوذر! خیلی جرأت داری که این نان ها را به این طرف و آن طرف می گردانی و دقّت میکنی؛ به خدا سوگند در راه تهیّهﻱ این نان آب زیر عرش فعالیت کرده و ملائکه مأموریت یافته که آب را در اختیار باد قرار دهد و باد هم به نوبهﯼ خود او را به ابر تحویل دهد و ابر هم او را به صورت باران به زمین برساند و رعد و برق و ملائکه در این راه انجام وظیفه نموده تا مراحل طی شود.

و در راه تهیهﻯ این نان نیز زمین و چوب و آهن و حیوان و آتش و هیزم و نمک و چیزهای دیگری که نمی شود شمارش کرد به کار گمارده شده است؛ ای ابوذر! چگونه می توانی شکر و سپاس این همه را به جای آوری؟ ابوذر مُتَنَبّه شده و گفت: توبه می نمایم و به سوی خدا بازگشت می کنم و از این غفلتی که از من واقع شده استغفار می نمایم و از تو هم معذرت می خواهم چون عملی که تو را ناراحت کرده انجام دادم.

ص:17

25- عیون أخبار الرضا (علیه السلام) 1/57 ح203: علیّ بن الحسین (علیهما السلام) قال: دعا سلمان أبا ذرّ ذات یوم إلی ضیافة فقدّم إلیه من جرابه کسرة یابسة وبلها رکوته فقال أبو ذرّ: ما أطیب هذا الخبز لو کان معه ملح فقام سلمان وخرج ورهن رکوته بملح وحمله إلیه فجعل أبو ذرّ یأکل ذلک الخبز ویذرّ علیه ذلک الملح ویقول: الحمد للَّه الذی رزقنا هذا القناعة، فقال سلمان: لو کانت قناعة لم تکن رکوتی مرهونة.

امام سجّاد (علیه السلام) فرمودند: سلمان روزی ابو ذر را دعوت کرده و از کیسهﻯ نان خود پاره نان خشکی بیرون آورد و با ظرف آبی که داشت آن قطعه نان را مرطوب نمود و پیش ابو ذر نهاد.

ابو ذر گفت: این نان چقدر خوب و پاکیزه است اگر نمکی هم بود که با او می خوردیم بد نبود, سلمان نمک نداشت بیرون رفت ظرف آب را گرو گذاشته مقداری نمک تهیه کرد و آورد و ابو ذر مشغول خوردن نان شد و از آن نمک روی نان می پاشید و می گفت: حمد و سپاس خدا را که به ما صفت قناعت را عنایت فرموده.

سلمان گفت: اگر قناعت در میان بود ظرف آب من به گرو نمی رفت.

26- من لا یحضره الفقیه 2/612: فی الزیارة الجامعة: اللازم لکم لاحق...، وضلّ من فارقکم، وفاز من تمسّک بکم.

در زیارت جامعهﯼ کبیره آمده است: کسی که با شما اهل بیت همراه باشد به شما پیوسته است، و هر کس از شما جدا شود گمراه می گردد و نیز هر کس به شما متمسّک شود به رستگاری می رسد.

27- معانی الأخبار 234 ح1: عن أبی بصیر، قال: سمعت الصادق جعفر بن محمّد (علیهما السلام)، یحدّث، عن أبیه، عن آبائه (علیهم السلام) قال: قال رسول اللَّه (صلی الله علیه و آله و سلم) یوماً لأصحابه: أیّکم یصوم الدهر؟ فقال سلمان (رحمة الله): أنا یا رسول اللَّه. فقال رسول اللَّه (صلی الله علیه و آله و سلم): فأیّکم یحیی اللیل؟ قال سلمان: أنا یا رسول اللَّه. قال: فأیّکم یختم القرآن فی کلّ یوم؟ فقال سلمان: أنا یا رسول اللَّه، فغضب بعض أصحابه فقال: یا رسول اللَّه! إنّ سلمان رجل من الفرس یرید أن یفتخر علینا! قلت: أیّکم یصوم الدهر؟ قال: أنا، وهو أکثر أیّامه یأکل، وقلت أیّکم یحیی اللیل؟ فقال: أنا، وهو أکثر لیله نائم، وقلت:

ص:18

أیّکم یختم القرآن فی کلّ یوم؟ فقال: أنا، وهو أکثر أیّامه صامت! فقال رسول اللَّه (صلی الله علیه و آله و سلم): مه یا فلان! أنّی لک بمثل لقمان الحکیم! سله فإنّه ینبئک. فقال الرجل لسلمان: یا عبد اللَّه ألیس زعمت أنّک تصوم الدهر؟ فقال، نعم. فقال: رأیتک فی أکثر نهارک تأکل؟ فقال: لیس حیث تذهب إنّی أصوم الثلاثة فی الشهر وقال اللَّه (عزوجل): {مَنْ جَاءَ بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ عَشْرُ أَمْثَالِهَا} (1) وأصل شعبان بشهر رمضان فذلک صوم الدهر، فقال: ألیس زعمت أنّک تحیی اللیل؟ فقال: نعم. فقال: إنّک أکثر لیلک نائم. فقال: لیس حیث تذهب، ولکنّی سمعت حبیبی رسول اللَّه (صلی الله علیه و آله و سلم) یقول: من بات علی طهر فکأنّما أحیا اللیل، فأنا أبیت علی طهر، فقال: ألیس زعمت أنّک تختم القرآن فی کلّ یوم؟ قال: نعم، قال: فأنت أکثر أیّامک صامت، فقال: لیس حیث تذهب، ولکنّی سمعت حبیبی رسول اللَّه (صلی الله علیه و آله و سلم) یقول لعلیّ (علیه السلام): یا أبا الحسن! مثلک فی أمّتی مثل «قل هو اللَّه أحد» فمن قرأها مرّة فقد قرأ ثلث القرآن ومن قرأها مرّتین فقد قرأ ثلثی القرآن ومن قرأها ثلاثاً فقد ختم القرآن، فمن أحبّک بلسانه فقد کمل له ثلث الإیمان، ومن أحبّک بلسانه وقلبه فقد کمل له ثلثاً الإیمان، ومن أحبّک بلسانه وقلبه ونصرک بیده فقد استکمل الإیمان. والذی بعثنی بالحقّ یا علیّ! لو أحبّک أهل الأرض کمحبّة أهل السماء لک لما عذّب أحد بالنار، وأنا أقرأ «قل هو اللَّه أحد» فی کلّ یوم ثلاث مرّات، فقام فکأنّه قد ألقم حجراً.

ابو بصیر گوید: شنیدم حضرت صادق (علیه السلام) از پدرش از اجدادش (علیهم السلام) روایت کرد که فرمودند: روزی پیامبر به یاران خود چنین فرمودند: کدام یک از شما همهﻯ عمر روزه دار هستید؟ سلمان (رحمة الله) گفت: یا رسول اللَّه! من.

سپس پیغمبر (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: چه شخصی از شما تمامی شب ها شب زنده دار است؟ سلمان جواب داد: ای پیغمبر خدا! من.

فرمودند: کدام یک از شما هر روز همهﯼ قرآن را از آغاز تا پایان می خواند؟ سلمان گفت: یا رسول اللَّه! من.

یکی از اصحاب آن حضرت (عمر بن خطّاب) با لحنی خشن گفت: ای رسول خدا! سلمان مردی فارسی زبان است و قصد دارد بر ما عرب ها ببالد، در جواب سؤالتان که کدام یک از شما تمامی عمرش روزه دار است؟ گفت: من، با این که بیشتر روزها غذا می خورد، و فرمودید کدام یک از شما همهﻯ


1- الأنعام، الآیة 160.

ص:19

شب برای عبادت بیدار می ماند، گفت: من، در صورتی که بیشتر شب ها خواب است، و فرمودید: چه کسی از شما هر روز یک قرآن می خواند، گفت: من، با این که بیشتر روزش خاموش است.

پیغمبر (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: خاموش باش ای مرد! تو را چه با همانند لقمان حکیم؟ از خودش بپرس تا آگاهت سازد، آن مرد به سلمان گفت: ای بندهﯼ خدا، تو نگفتی همهﻯ روز روزه داری؟ جواب داد: آری. گفت: ولی من تو را دیده ام که بیشتر روزها غذا می خوری! پاسخ داد: چنان نیست که تو گمان بردی من در هر ماه سه روز روزه می گیرم و خدای (عزوجل) فرماید: «مَنْ جاءَ بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ عَشْرُ أَمْثالِها» (شخصی که عمل نیکی انجام دهد ده برابر آن ثواب خواهد داشت) و روزهﻯ ماه شعبان را به ماه رمضان پیوند می کنم و این روزه همهﻯ عمر می شود.

گفت: تو خیال نکردی که همهﻯ شب بیداری؟ گفت: بلی، افزود: (ولی) بیشتر شب ها در خوابی! سلمان در جوابش گفت: چنان نیست که تو پنداشته ای، من از دوستم پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) شنیدم که فرمودند: هر کس با وضو بخوابد چنان است که همهﻯ شب را شب زنده دار بوده و من همواره با وضو می خوابم.

گفت: آیا گمان نبردی هر روز همهﻯ قرآن را می خوانی؟ گفت: آری. گفت: امّا بیشتر روز را خاموشی! سلمان گفت: چنان نیست که تو فهمیده ای، من از دوستم رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) شنیدم که به علیّ (علیه السلام) فرمودند: «ای أبا الحسن مَثَل تو در امّتم همانند «قُلْ هُوَ اللَّه أَحَد» است که هر کس آن را یک بار بخواند یک سوّم قرآن را خوانده، و هر کس دو بار بخواند، دو سوّم قرآن را تلاوت کرده، و هر کس سه مرتبه بخواند همهﻯ قرآن را خوانده است.

ای علیّ! آن کس که تو را به زبانش دوست بدارد یک سوّم ایمان، و آن که با زبان و دلش به تو مهر ورزد دو سوّم ایمان را دارد، و کسی که نه تنها به

ص:20

زبان و دل علاقمند باشد بلکه با دست خویش یاریت دهد ایمانش کامل است.

ای علی! قسم به آن که مرا به حقّ فرستاده اگر تمامی اهل زمین تو را دوست داشته باشند، چنان که اهل آسمان تو را دوست می دارند، خدا هیچ فردی را در جهنّم عذاب نمی کند» و من هر روز سه بار «قُلْ هُوَ اللَّه أَحَدٌ» را می خوانم. آن مرد معترّض همچون کسی که سنگ در دهانش نهاده باشند (و نتواند حرف بزند) از جا برخاست.

28- مشارق أنوار الیقین 57: قال رسول اللَّه (صلی الله علیه و آله و سلم): فینا طریق النجاة.

رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: راه نجات، فقط در همراهی و ملازمت با ما است.

29- الاختصاص 12: عن عبّاس بن حمزة الشهرزوری رفعه إلی أبی عبد اللَّه (علیه السلام) قال: کان سلمان یطبخ قدراً فدخل علیه أبو ذرّ فانکبّت القدر فسقطت علی وجهها ولم یذهب منها شیء فردّها علی الأثافی ثمّ انکبّت الثانیة فلم یذهب منها شیء فردّها علی الأثافی، فمرّ أبو ذرّ إلی أمیر المؤمنین (علیه السلام) مسرعاً قد ضاق صدره ممّا رأی وسلمان یقفو أثره حتی انتهی إلی أمیر المؤمنین (علیه السلام)، فنظر أمیر المؤمنین إلی سلمان فقال له: یا أبا عبد اللَّه! ارفق بأخیک.

امام صادق (علیه السلام) فرمودند: روزی سلمان در دیگی غذا می پخت که ابوذر بر او وارد شد پس دیگ در آن هنگام واژگون شد ولی چیزی از داخل آن به بیرون نریخت، سلمان دیگ را از روی زمین برداشته و آن را دو مرتبه روی اجاق گذاشت، پس از لحظاتی دوباره دیگ واژگون شد و چیزی از داخل آن بیرون نریخت و سلمان نیز دوباره آن را روی اجاق گذاشت.

پس ابوذر از نزد سلمان بیرون رفت در حالی که سینه اش تنگ شده بود و به نزد امیر المؤمنین (علیه السلام) آمد، و سلمان نیز پشت سر او خود را به امیر المؤمنین (علیه السلام) رسانید؛ پس حضرت به سلمان نگریسته و فرمودند: با برادرت مدارا کن.

ص:21

30- معانی الأخبار 401 ح63: عن عمر الکرابیسی، عن أبی عبد اللَّه (علیه السلام) قال: خیر شُبّانکم من تشبّه بکهولکم، وشرّ کهولکم من تشبّه بشُبّانکم.

عمر کرابیسی گوید: امام صادق (علیه السلام) فرمودند: بهترین جوانان شما آنانند که خود را همانند پیرانتان سازند، و بدترین پیران شما آن هایند که خویشتن را همانند جوانانتان سازند.

31- المزار للمشهدی 579: فی دعاء الندبة: أین السّبب المتّصل بین الأرض والسماء.

در دعای ندبه آمده است: کجاست! آن سبب و وسیلهﯼ متّصل کنندهﯼ بین آسمان و زمین.

32- الأمالی للصدوق 532: قال أمیر المؤمنین (علیه السلام):...، التدبیر قبل العمل یؤمنک من الندم، الخبر.

امیر المؤمنین (علیه السلام) فرمودند: تدبیر و چاره اندیشی قبل از عمل، تو را از پشیمانی ایمن می سازد.

33- عیون أخبار الرضا (علیه السلام) 1/75 ح323: عن علیّ بن أبی طالب (علیه السلام) أنّ رسول اللَّه (صلی الله علیه و آله و سلم)، قال: من حقّ الضیف أن تمشی معه فتخرجه من حریمک إلی الباب.

علی بن ابی طالب (علیه السلام) از رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) نقل نمودند: از حقوق میهمان بر صاحب خانه آن است که هنگام برگشت تا درب منزل او را مشایعت نماید.

34- مشارق أنوار الیقین 58: قال رسول اللَّه (صلی الله علیه و آله و سلم): نحن ینابیع النعمة.

رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: ما چشمه های نعمت پروردگار هستیم.

35- التوحید 371 ح10: قال أمیر المؤمنین (علیه السلام): الدنیا کلّها جهل إلاّ مواضع العلم، والعلم کلّه حجّة إلاّ ما عمل به، والعمل کلّه ریاء إلاّ ما کان مخلصاً، والإخلاص علی خطر حتی ینظر العبد بما یختم له.

امیر المؤمنین (علیه السلام) فرمودند: همهﻯ دنیا جهل و نادانی است مگر مواضع علم، و همهﻯ علم حجّت است مرگ آن چه به آن عمل شود، و همهﻯ علم ریا

ص:22

است مگر آن چه با اخلاص باشد، و اخلاص بر خطر است تا آن که بنده نظر کند به آن چه از برایش ختم می شود.

36- مکیال المکارم 1/164: عن الصادق (علیه السلام) قال: یأتی إلی القائم (علیه السلام) حین یظهر رجل من إصفهان ویطلب منه معجزة إبراهیم خلیل الرّحمن، فیأمر (علیه السلام) أن توقد نار عظیمة ویقرأ قوله تعالی: {فَسُبْحَانَ الَّذِی بِیَدِهِ مَلَکُوتُ کُلِّ شَیْءٍ وَإِلَیْهِ تُرْجَعُونَ} (1) ثمّ یدخل فی النار ثمّ یخرج منها سالماً، فینکر الرجل لعنة اللَّه تعالی علیه ویقول: هذا سحر، فیأمر القائم (علیه السلام) النار فتأخذه وتحرقه فیحترق، ویقول: هذا جزاء من أنکر صاحب الزمان وحجّة الرحمن.

امام صادق (علیه السلام) فرمودند: در زمان ظهور امام زمان (علیه السلام) شخصی از اصفهان پیش آن حضرت آمده و از او می خواهد که معجزهﯼ حضرت ابراهیم (علیه السلام) را برای او بیاورد، پس آن حضرت دستور می دهند که آتش بزرگی برافروخته شود و این آیه را تلاوت می کنند: «پس پاک و منزّه است آن خدائی که در دست او ملکوت هر چیزی است و به سوی او بر می گردید»، سپس آن حضرت داخل آتش شده و در صحّت و سلامت کامل از آن بیرون می آیند امّا آن شخص - که لعنت خدا بر او باد - این معجزه را انکار کرده و آن را سحر و جادو می شمارد.

پس آن حضرت به آتش امر کرده که او را در خود فرو برده و بسوزاند، آتش نیز چنین کرده و آن شخص را می سوزاند آن گاه حضرت می فرمایند: این جزای کسی است که صاحبِ زمان و حجّت خدا را انکار نماید.

37- عیون أخبار الرضا (علیه السلام) 1/49 ح162: عن علیّ بن الحسین (علیهما السلام) أنّه قال فی قول اللَّه: {لَوْلا أَنْ رَأَی بُرْهَانَ رَبِّهِ} (2): قامت امرأة العزیز إلی الصنم فألقت علیه ثوباً فقال لها یوسف: ما هذا؟ قالت: أستحیی من الصنم أن یرانا، فقال لها یوسف: أتستحیین ممّن لا یسمع ولا یبصر ولا یفقه ولا یأکل ولا یشرب ولا أستحیی أنا ممّن خلق الإنسان وعلّمه فذلک قوله: {لَوْلا أَنْ رَأَی بُرْهَانَ رَبِّهِ}.


1- یس، الآیة 83.
2- یوسف، الآیة 24.

ص:23

از حضرت علیّ بن الحسین (علیه السلام) مروی است که در آیهﻯ شریفهﯼ: لَوْ لا أَنْ رَأی بُرْهانَ رَبِّهِ فرمودند: زلیخا زن عزیز مصر در هنگامی که به حضرت یوسف (علیه السلام) آویخته بود برخاست و جامه بر روی بت افکند یوسف (علیه السلام) به او گفت: این عمل از چه جهت بود؟

عرض کرد: حیا می کنم از این بت که ما را ببیند؛ یوسف (علیه السلام) گفت: آیا حیا می کنی از چیزی که نمی بیند و نمی شنود و نمی داند و نمی خورد و نمی آشامد؟ یعنی از جمادی حیا می کنی و من حیا نکنم از کسی که انسان را آفریده و او را دانا کرده؛ پس این است معنی آیهﻯ شریفهﯼ: لَوْ لا أَنْ رَأی بُرْهانَ رَبِّهِ.

38- مشارق أنوار الیقین 67: عن أبی عبد اللَّه (علیه السلام) قال: کلّما خرج إلی أهل السماوات والأرض فمنّا وعنّا.

امام صادق (علیه السلام) فرمودند: هرآن چه که به سوی اهل آسمان ها و زمین خارج می شود از دریای رحمت ما اهل بیت سرچشمه گرفته و به واسطهﯼ ما به ایشان عطا می گردد.

39- عیون أخبار الرضا (علیه السلام) 1/239 ح39: عن محمّد بن الفضیل قال: نزلت ببطن مَرّ، فأصابنی العِرْق المَدینیّ فی جنبی وفی رجلی فدخلت علی الرضا (علیه السلام) بالمدینة فقال: ما لی أراک متوجّعاً فقلت: إنّی لمّا أتیت بطن مَرّ أصابنی العِرْق المدینی فی جنبی وفی رجلی، فأشار (علیه السلام) إلی الذی فی جنبی تحت الإبط وتکلّم بکلام وتفل علیه ثمّ قال (علیه السلام): لیس بأس من هذا ونظر إلی الذی فی رجلی فقال: قال أبو جعفر (علیه السلام): من بلی من شیعتنا ببلاء فصبر کتب اللَّه (عزوجل) له مثل أجر ألف شهید فقلت فی نفسی: لا أبرأ واللَّه من رجلی أبداً قال الهیثم فما زال یعرج منها حتی مات.

از محمّد بن فضیل مروی است که گفت: در وادی مَرْ که یک منزلی مکّه است وارد شدم و مرا ناخوشی در پهلو و پا حادث شد که آن را عرق المدنی می گفتند؛ پس در مدینه بر حضرت رضا (علیه السلام) داخل شدم، فرمودند: از چیست که تو را دردناک می بینم؟ عرض کردم: چون به وادی مَر رسیدم مرا ناخوشی عرق المدنی در پهلو و پا پیدا شده است.

پس آن بزرگوار به آن مرضی که در پهلوی من و زیر بغل من حادث شده

ص:24

بود اشاره کرد و سخنی فرمود و آب دهان مبارک بر آن انداخت و فرمودند: تو را از این ناخوشی که در پهلو ظاهر شده باکی نخواهد بود و نظر کرد به بیماری که در پایم بود و فرمودند: حضرت امام محمّد باقر (علیه السلام) فرموده است که هر کس از شیعیان ما که به بلائی مبتلا شود و صبر کند خداوند پاداش هزار شهید به او عطا کند.

من به خود گفتم: به خدا قسم که هرگز نمی خواهم از این مرضی که در پا دارم خلاصی یافته و خوب شوم، هیثم گوید: که محمّد بن فضیل پیوسته از جهت این مرض لَنگ بود تا مُرد.

40- عیون أخبار الرضا (علیه السلام) 1/285 ح2: عن حمدان الدیوانی قال: قال الرضا (علیه السلام): من زارنی علی بعد داری أتیته یوم القیامة فی ثلاث مواطن حتی أخلّصه من أهوالها؛ إذا تطایرت الکتب یمیناً وشمالاً وعند الصراط وعند المیزان.

از حمدان دیوانی مروی است که گفت: حضرت رضا (علیه السلام) فرمودند: هرکس من را با وجود دوری خانه ام و مزارم زیارت نماید در روز قیامت در سه جا به سراغ او آمده و او را از دهشت های آن رهایی می بخشم اوّل: زمانی که نامهﻱ اعمال را به دست راست یا چپ می دهند, دوّم: هنگام گذشتن از پل صراط, و سوّم: زمانی که اعمال را در میزان اعمال نهاده و آن را وزن می کنند.

41- المزار للمشهدی 587: زیارته فی السرداب: إنّک خازن کلّ علم.

در زیارت امام زمان در سرداب مقدّسه می خوانیم: بدرستی که تو گنجینهﯼ هر علم و دانشی می باشی.

42- من لا یحضره الفقیه 2/610: فی الزیارة الجامعة: السلام علی ورثة الأنبیاء...، ومیراث النبوّة عندکم، وعندکم ما نزلت به رسله.

در زیارت جامعهﯼ کبیره می خوانیم: سلام بر وارثان پیامبران، میراث نبوّت در نزد شما است، و آن چه که بر پیامبران الهی نازل شده نیز پیش شما است.

ص:25

43- الکافی 1/376 ح4: عن حبیب السجستانی، عن أبی جعفر (علیه السلام) قال: قال اللَّه (تبارک و تعالی): لأعذّبنّ کلّ رعیّة فی الإسلام دانت بولایة کلّ إمام جائر لیس من اللَّه، وإن کانت الرعیّة فی أعمالها برّة تقیّة، ولأعفونّ عن کلّ رعیّة فی الإسلام دانت بولایة کلّ إمام عادل من اللَّه وإن کانت الرعیّة فی أنفسها ظالمة مسیئة.

امام باقر (علیه السلام) فرمودند: خدا فرموده است: هر آینه عذاب می کنم هر رعیّتی را که در اسلام با پیروی از امام ستمگری که از جانب خدا نیست دین داری کند، اگر چه آن رعیّت نسبت به اعمال خود نیکوکار و پرهیزگار باشد و هر آینه در می گذرم از هر رعیّتی که در اسلام با پیروی از امام عادل از جانب خدا دین داری کند، اگر چه آن رعیّت نسبت به خود ستمگر و بد کردار باشد.

44- الکافی 1/472 ح1: عن إسحاق بن جریر قال: أبو عبد اللَّه (علیه السلام)... وقالت أمّی: قال أبی: یا أمّ فروة! إنّی لأدعو اللَّه لمذنبی شیعتنا فی الیوم واللیلة ألف مرّة، لأنا نحن فیما ینوبنا من الرزایا نصبر علی ما نعلم من الثواب وهم یصبرون علی ما لا یعلمون.

امام صادق (علیه السلام) فرمودند: مادرم گفت: که پدرم فرموده: ای امّ فروه، به راستی من هر آینه نزد خدا دعا می کنم برای گناهکاران از شیعیان ما در هر روز و شب هزار بار؛ زیرا ما بر مصیبت ها صبر می کنیم و می دانیم چه ثوابی دارد و آن ها نمی دانند و صبر می کنند.

45- بحار الأنوار 26/259 ح36: عن أبی عبد اللَّه (علیه السلام) قال: نحن علّة الوجود.

امام صادق (علیه السلام) فرمودند: ما اهل بیت، علّت به وجود آمدن همهﯼ مخلوقات هستیم.

46- الاختصاص 189: قال أمیر المؤمنین (علیه السلام): من شرب من سؤر أخیه تبرّکاً به خلق اللَّه بینهما ملکاً یستغفر لهما حتی تقوم الساعة.

امیر المؤمنین (علیه السلام) فرمودند: هر کس از سؤر (دهان زده) برادر خویش تبرّکاً بنوشد خداوند مَلَکی بین آن دو خلق می کند که برای آنان تا روز قیامت استغفار کند.

ص:26

47- عیون أخبار الرضا (علیه السلام) 1/84 ح8: داود سلیمان الغازی قال: سمعت علیّ بن موسی الرضا (علیه السلام) یقول: عن أبیه موسی بن جعفر، عن أبیه جعفر بن محمّد (علیه السلام) فی قوله (عزوجل): {فَتَبَسَّمَ ضَاحِکاً مِنْ قَوْلِهَا} (1) وقال: لمّا قالت النملة: {یَا أَیُّهَا النَّمْلُ ادْخُلُوا مَسَاکِنَکُمْ لا یَحْطِمَنَّکُمْ سُلَیْمَانُ وَجُنُودُهُ وَهُمْ لا یَشْعُرُونَ} (2) حملت الریح صوت النملة إلی سلیمان (علیه السلام) وهو مارّ فی الهواء والریح قد حملته فوقف وقال: علیّ بالنملة فلمّا أتی بها قال سلیمان: یا أیّها النملة! أما علمت إنّی نبیّ اللَّه وإنّی لا أظلم أحداً، قالت النملة بلی قال سلیمان (علیه السلام): فلم حذّرتهم ظلمی فقلت: یا أیّها النمل! ادخلوا مساکنکم؟ قالت النملة: خشیت أن ینظر إلی زینتک فیفتتنوا بها فیبعدون عن ذکر اللَّه تعالی، ثمّ قالت النملة: أنت أکبر أم أبوک داود؟ قال سلیمان: بل أبی داود قالت النملة: فلم زید فی حروف اسمک حرف علی حروف اسم أبیک داود؟ قال سلیمان: ما لی بهذا علم قالت النملة: لأن أباک داود (علیه السلام) داوی جرحه بودّ فسمی داود وأنت یا سلیمان! أرجو أن تلحق بأبیک، قالت النملة: هل تدری لم سخّرت لک الریح من بین سائر المملکة؟ قال سلیمان: ما لی بهذا علم قالت النملة: یعنی (عزوجل) بذلک لو سخّرت لک جمیع المملکة کما سخّرت هذه الریح لکان زوالها من یدک کزوال الریح، فحینئذ {تَبَسَّمَ ضَاحِکاً مِنْ قَوْلِهَا}!

داود بن سلیمان غازیّ روایت کرده که از علیّ بن موسی (علیهما السلام) شنیدم از پدرش موسی از جدّش جعفر بن محمّد (علیهم السلام) که در آیهﻯ فَتَبَسَّمَ ضاحِکاً مِنْ قَوْلِها می فرمودند:

هنگامی که آن مورچه گفت: یا أَیُّهَا النَّمْلُ ادْخُلُوا مَساکِنَکُمْ لا یَحْطِمَنَّکُمْ سُلَیْمانُ وَ جُنُودُهُ وَ هُمْ لا یَشْعُرُونَ (ای گروه نمل به خانه هاتان بروید تا سلیمان و لشکرش پایمالتان نکنند آنان توجّه به زیر پا ندارند) امواج هوا این صدا را به گوش سلیمان رسانید؛ در حالی که در هوا در حرکت بود و باد آن را می برد؛ ایستاد و مورچه را خواست، چون او را آوردند، سلیمان به او گفت: آیا نمی دانی که من پیامبر خدایم و ظلم و ستم به احدی روا نمی دارم؟

مورچه گفت: آری سلیمان گفت: پس از چه رو آن ها را از ظلم من ترسانیدی و گفتی به لانه هایشان روند؟ مورچه گفت: ترسیدم به جاه و جلال یا زر و


1- النمل، الآیة 19.
2- النمل، الآیة 18.

ص:27

زیور تو بنگرند و شیفتهﻯ تو گردند و از ذکر خدای تعالی غافل مانند.

سپس از سلیمان پرسید: آیا تو مقامت بالاتر است یا پدرت؟ سلیمان گفت: پدرم داود، مورچه گفت: چرا حروف اسم تو یک حرف از حروف اسم پدرت افزون است؟ سلیمان گفت: من بدان آگاهی ندارم، مورچه گفت: زیرا پدرت داود «داوی جرحه بود» یعنی (داود دوا می کرد زخمش را به دوستی، پس حروف اسم تو از حروف اسم او افزونی ندارد و وجه نامگذاری داود این بوده) و تو ای سلیمان امیدوارم به پدرت برسی.

سپس مورچهﻯ مزبور پرسید: آیا می دانی چرا باد از میان همهﻯ اشیاﻯ این مُلْک, مسخّر تو شد؟ سلیمان اظهار بی اطّلاعی کرد، مورچه گفت: خداوند می خواست تا به تو بیاموزد که اگر جمیع مملکت را برای تو مسخّر می کردیم زوال همه مانند زوال باد می بود، و چون باد، از دست تو می رفت. از گفتار این مورچه سلیمان را خنده گرفت.

48- عیون أخبار الرضا (علیه السلام) 1/77 ح333: قال رسول اللَّه (صلی الله علیه و آله و سلم): إنّ للَّه (عزوجل) دیکاً عرفه تحت العرش ورجلاه فی تُخوم الأرض السابعة السفلی، إذا کان فی الثلث الأخیر من اللیل سبّح اللَّه تعالی ذکره بصوت یسمعه کلّ شیء ما خلا الثقلین الجنّ والإنس، فتصیح عند ذلک دیکة الدنیا.

رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: که خدا را خروسی است که تاج او زیر عرش است و دو پای او در انتهای زمین هفتم است که پست ترین زمین ها است چون ثلث آخر شب شود صدا کند به تسبیح خدا که هر چیزی سوای جنّ و انس آن صدا را بشنوند؛ پس چون این صدا را خروس های دنیا بشنوند صیحه کشند.

49- بحار الأنوار 25/19 ح31: قال الباقر (علیه السلام): قال اللَّه تعالی: من أجلکم ابتدأت خلق ما خلقت.

امام باقر (علیه السلام) فرمودند: خداوند متعال فرموده است: به خاطر شما اهل بیت آغاز نمودم خلقت آن چه را که خلق نمودم.

ص:28

50- عیون أخبار الرضا (علیه السلام) 1/79 ح342: نعیم بن صالح الطبری قال: حدّثنی علیّ بن موسی الرضا، عن أبیه، عن آبائه، عن علیّ (علیه السلام) قال: قال رسول اللَّه (صلی الله علیه و آله و سلم): نعم الشیء الهدیة وهی مفتاح الحوائج.

امام رضا (علیه السلام) از پدرانشان از علی (علیه السلام) نقل فرمودند که رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: بهترین چیز هدیّه است، و آن کلید برآورده شدن حاجت ها است.

51- عیون أخبار الرضا (علیه السلام) 1/81 ح2: عن عبد السلام بن صالح الهروی، عن الرضا (علیه السلام)، قال: قلت له: یا بن رسول اللَّه! لأیّ علّة أغرق اللَّه (عزوجل) الدنیا کلّها فی زمن نوح (علیه السلام) وفیهم الأطفال وفیهم من لا ذنب له؟ فقال: ما کان فیهم الأطفال لأنّ اللَّه (عزوجل) أعقم أصلاب قوم نوح وأرحام نسائهم أربعین عاماً فانقطع نسلهم فغرقوا ولا طفل فیهم، ومکان اللَّه (عزوجل) لیهلک بعذابه لا ذنب له، وأمّا الباقون من قوم نوح فأغرقوا؛ لتکذیبهم لنبی اللَّه نوح (علیه السلام) وسائرهم أغرقوا برضاهم بتکذیب المکذّبین ومن غاب عن أمر فرضی به کان کمن شهده وأتاه.

عبد السلام بن صالح هروی روایت کرده که گفت: به حضرت رضا (علیه السلام) عرض کردم: یا بن رسول اللَّه! چرا خدا همهﻯ دنیا را در زمان نوح (علیه السلام) غرق کرد و حال آن که در میان آن ها کودکان و افرادی که گناهی نداشتند بودند؟

آن حضرت فرمودند: کودکی میان آن ها نبود؛ زیرا خداوند صلب مردان قوم نوح و رحم زنانشان را از چهل سال پیش عقیم کرده بود، و نسلشان منقطع شده بود، و غرق گشتند در حالی که کودکی در میانشان نبود و این طور نیست که خداوند بی گناه را به عذاب گنهکار معذّب دارد، و امّا جماعتی از بازماندگان قوم نوح که غرق شدند برای تکذیبی بود که از پیغمبر خدا نمودند، و جماعت دیگر برای رضایتشان بود به تکذیب تکذیب کنندگان، و هر کس از امری دور باشد ولی بدان رضایت دهد، مانند کسی است که آن را انجام داده است.

52- الأمالی للمفید 5: عن أمیر المؤمنین (علیه السلام)...، إنّ دین اللَّه لا یعرف بالرجال بل بآیة الحقّ، فاعرف الحقّ تعرف أهله، الخبر.

امیر المؤمنین (علیه السلام) فرمودند: به درستی که دین خدا به مردان شناخته نمی شود, بلکه به نشانهﻱ حق؛ پس حق را بشناس تا اهل آن را بشناسی.

ص:29

53- الأمالی للمفید 8 ح4: عن عبد اللَّه بن إبراهیم، عن أبی عبد اللَّه الصادق جعفر بن محمّد (علیهما السلام)، عن أبیه، عن جدّه (علیهم السلام) قال: قال رسول اللَّه (صلی الله علیه و آله و سلم): أربعة من کنوز البرّ، کتمان الحاجة، وکتمان الصدقة، وکتمان المرض، وکتمان المصیبة.

عبد اللَّه بن ابراهیم گوید: امام صادق (علیه السلام) از طریق پدران بزرگوارشان روایت کردند که رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: چهار چیز از ذخائر نیکی هاست؛ پنهان داشتن حاجت و نیاز، و پنهان داشتن صدقه، و پنهان داشتن بیماری، و پنهان داشتن مصیبت و گرفتاری.

54- مشارق أنوار الیقین 236: قال الصادق (علیه السلام): قال اللَّه تعالی: خلقت الدنیا والآخرة لأجلهم.

امام صادق (علیه السلام) فرمودند: خداوند متعال فرموده است: من دنیا و آخرت را به خاطر ائمّهﯼ معصومین خلق نمودم.

55- الأمالی للمفید 23 ح7: عن الحکم بن عُتَیبَة، قال: قال أبو عبد اللَّه (علیه السلام): إنّ العبد إذا کثرت ذنوبه ولم یکن عنده ما یکفرها ابتلاه اللَّه تعالی بالحزن فیکفر عنه ذنوبه.

حکم بن عُتَیبَه گوید: امام صادق (علیه السلام) فرمودند: چون گناه بنده (مؤمنی) فراوان شود و عمل صالحی نداشته باشد که جبران آن گناهان کند، خداوند او را به غم و اندوه گرفتار نماید تا گناهانش را پاک سازد.

56- الأمالی للمفید 28 ح10: عن محمّد بن عمران البَجَلی قال: سمعت أبا عبد اللَّه (علیه السلام) یقول: من لم یجعل للَّه له من نفسه واعظاً، فإنّ مواعظ الناس لن تغنی عنه شیئاً.

محمّد بن عمران بَجَلی گوید: از امام صادق (علیه السلام) شنیدم که فرمودند: آن کس که در راه خدا برای خویشتن پند دهنده ای نگمارد، پندهای دیگران نه برای وی سودی دارد و نه نیازی از او برطرف سازد.

57- الأمالی للمفید 29 ح2: عن أحمد بن عبد العزیز، عن أبی عبد اللَّه (علیه السلام) قال: قال أمیر المؤمنین (علیه السلام): لا یقلّ مع التقوی عمل، وکیف یقلّ ما یتقبّل.

احمد بن عبد العزیز از امام صادق (علیه السلام) روایت کرد که علی (علیه السلام) فرمودند: هر

ص:30

عملی که با تقوا آمیخته باشد اندک نیست، و چگونه اندک باشد چیزی که مورد قبول خداوند قرار می گیرد! (زیرا در قرآن آمده: خداوند عمل پرهیزکاران را قبول می فرماید).

58- الأمالی للمفید 42 ح9: عن آدم بن عُیَینَة بن أبی عمران الهلالی الکوفی قال: سمعت أبا عبد اللَّه جعفر بن محمّد (علیهما السلام) یقول: کم من صبر ساعة قد أورثت فرحاً طویلاً وکم من لذّة ساعة قد أورثت حزناً طویلاً.

آدم بن عُیَینَه گوید: از امام صادق (علیه السلام) شنیدم که فرمودند: بسا اندک صبری که شادی درازی به یادگار گذارد، و بسا اندک لذّتی که اندوه طولانی به بار آورد.

59- الأمالی للمفید 60 ح5: عن أنس بن مالک قال رسول اللَّه (صلی الله علیه و آله و سلم): یا أنس! أکثر من الطهور یزد اللَّه فی عمرک، وإن استطعت أن تکون باللیل والنهار علی طهارة فافعل، فإنّک تکون إذا متّ علی الطهارة شهیداً. وصلّ صلاة الزوال فإنّها صلاة الأوّابین. وأکثر من التطوّع تحبّک الحفظة. وسلّم علی من لقیت یزد اللَّه فی حسناتک، وسلّم فی بیتک یزد اللَّه فی برکتک، ووقّر کبیر المسلمین، وارحم صغیرهم أجیء أنا وأنت یوم القیامة کهاتین، وجمع بین الوسطی والمسبحة.

انس بن مالک گوید: رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: ای انس! همیشه با وضو باش که خدا عمرت را دراز کند، و اگر توانستی در طول شبانه روز با وضو باشی این کار را بکن؛ زیرا اگر با وضو بمیری شهید محسوب شوی.

و نماز ظهر را (که بیشتر در اوقات گرم روز است سر وقت) بجا آور که آن نماز اوّابین (توبه کنندگان) و کسانی است که پیوسته به پیشگاه پروردگار رو آورده و توبه می کنند، و نماز مستحبّی فراوان به جا آور که در این صورت فرشتگانِ حافظ اعمال، تو را دوست می دارند.

و با هر کس برخوردی سلام کن تا خدا بر حسنات و افعال پسندیده ات بیفزاید، و چون داخل خانه ات شدی سلام کن تا خدا برکتت را افزون کند، و سالخوردگان مسلمین را احترام کن و بر کودکانشان رحم آور تا من و تو

ص:31

این طور با هم در روز قیامت وارد شویم - و حضرت دو انگشت سبّابه و انگشت بزرگ دست خود را جفت کردند - .

60- من لا یحضره الفقیه 2/616: فی الزیارة الجامعة: إن ذکر الخیر کنتم أوّله وأصله وفرعه ومعدنه ومأواه ومنتهاه.

در زیارت جامعهﯼ کبیره آمده است: اگر از خیر، اسمی به میان آید شما اهل بیت، اوّلِ آن، و ریشهﯼ آن، و شاخهﯼ آن، و معدن آن، و جایگاه آن، و آخر آن می باشید.

61- الأمالی للمفید 110 ح10: عن أبی حمزة الثمالی قال: کان علیّ بن الحسین زین العابدین (علیهما السلام) یقول: ابن آدم إنّک لا تزال بخیر ما کان لک واعظ من نفسک، وما کانت المحاسبة لها من همّک، وما کان الخوف لک شعاراً، والحزن لک دثاراً. إنّک میّت ومبعوث موقوف بین یدی اللَّه (عزوجل) فأعد جواباً.

ابو حمزه ثمالی گوید: امام زین العابدین (علیه السلام) می فرمودند: ای پسر آدم! تو پیوسته در خوبی به سر بری تا آن گاه که اندرز دهندهﻯ خویشتن بوده، و در فکر حسابرسی اعمال خودت باشی، و تا آن گاه که ترس از خدا به منزلهﻯ لباس زیر و اندوه در امور اخروی به منزلهﻯ لباس روی تو باشد (یعنی پیوسته در باطن خود از خدا در هراس و در ظاهر خود اندوهگین باشی). همانا تو خواهی مرد و سپس برانگیخته خواهی شد، و در حضور پروردگار با عزّت و جلال بازداشت می شوی پس پاسخی آماده کن.

62- الأمالی للمفید 118 ح2: عن جابر قال: سمع أمیر المؤمنین علیّ بن أبی طالب (علیه السلام) رجلاً یشتم قنبراً وقد رام قنبر أن یردّ علیه، فناداه أمیر المؤمنین علیّ (علیه السلام): مهلاً یا قنبر! دع شاتمک مهاناً ترض الرحمن، وتسخط الشیطان، وتعاقب عدوّک. فوالذی فلق الحبّة وبرأ النسمة ما أرضی المؤمن ربّه بمثل الحلم، ولا أسخط الشیطان بمثل الصمت، ولا عوقب الأحمق بمثل السکوت عنه.

جابر گوید: امیر المؤمنین (علیه السلام) شنیدند که مردی به قنبر دشنام می داد و قنبر نیز می خواست به او جواب گوید، حضرت او را صدا زدند: آی قنبر! آهسته،

ص:32

ناسزا گویِ خود را در زبونی رها کن تا خدای رحمان را خشنود سازی، و شیطان را به خشم آوری، و دشمنت را کیفر و شکنجه دهی.

سوگند به آن کس که دانه را شکافت و جانداران را بیافرید شخص با ایمان خدای خویش را به چیزی مانند حلم و بردباری خرسند نساخته، و شیطان را به چیزی مثل سکوت و خموشی به خشم نیاورد، و هیچ احمق و نادانی به عکس العمل مانند سکوت در مقابل او کیفر و شکنجه نگردد.

63- الاحتجاج 1/416: قال الحسن بن علیّ (علیه السلام): نحن أهل بیت الرحمة ومعدن الکرامة وموضع الخیرة.

امام حسن مجتبی (علیه السلام) فرمودند: ما اهل بیتِ رحمت و معدن کرامت و جایگاه خیرات و خوبی ها هستیم.

64- الأمالی للمفید 136 ح4: عن عمر بن یزید، عن أبی عبد اللَّه (علیه السلام) قال: مرّ سلمان علی الحدّادین بالکوفة، فرأی شابّاً صعق والناس قد اجتمعوا حوله، فقالوا له: یا أبا عبد اللَّه! هذا الشابّ قد صرع، فلو قرأت فی أذنه. قال: فدنا منه سلمان، فلمّا رآه الشابّ أفاق، وقال: یا أبا عبد اللَّه! لیس بی ما یقول هؤلاء القوم، ولکنّی مررت بهؤلاء الحدّادین وهم یضربون بالمِرْزَبات، فذکرت قوله تعالی: {وَلَهُمْ مَقَامِعُ مِنْ حَدِیدٍ} (1) فذهب عقلی خوفاً من عقاب اللَّه تعالی، فاتّخذه سلمان أخاً، ودخل قلبه حلاوة محبّته فی اللَّه تعالی، فلم یزل معه حتی مرض الشابّ، فجاءه سلمان فجلس عند رأسه وهو یجود بنفسه، فقال: یا ملک الموت! ارفق بأخی، فقال: یا أبا عبد اللَّه! إنّی بکلّ مؤمن رفیق.

عمر بن یزید گوید: امام صادق (علیه السلام) فرمودند: سلمان در کوفه از بازار آهنگران گذر نمود، چشمش به جوانی افتاد که به حال غش افتاده و مردم دور او را گرفته اند، به سلمان گفتند: ای ابا عبد اللَّه این جوان غش کرده، چه خوب است دعائی در گوش او بخوانی. سلمان به وی نزدیک شد، تا چشم جوان به او افتاد به هوش آمد و گفت: ابا عبد اللَّه! آن چه این مردم


1- الحجّ، الآیة 21.

ص:33

می گویند در من نیست امّا چون گذارم بر این آهنگران افتاد و دیدم که پُتک برآهن می کوبند، یاد سخن خدای متعال افتادم که فرموده: «برای آنان پتکهائی از آهن است» پس از ترس عقاب خدای متعال هوش از سرم پرید.

پس سلمان او را به برادری پذیرفت و شیرینی محبّت وی در راه خدای متعال در دلش افتاد، و همیشه با او بود تا این که آن جوان بیمار گشت، سلمان به بالین او آمد و کنار سرش نشست و او در حال جان دادن بود، سلمان گفت: ای فرشته مرگ! با برادرم به نرمی و مدارا رفتار کن.

ملک الموت گفت: ای ابا عبد اللَّه من با هر مؤمنی به ملایمت و نرمی رفتار می کنم.

65- الأمالی للمفید 141 ح7: عن عبد اللَّه بن أبی یعفور، عن أبی جعفر (علیه السلام) قال: إنّ فقراء المؤمنین ینقلبون فی ریاض الجنّة قبل أغنیائهم بأربعین خریفاً، ثمّ قال: سأضرب لک مثال ذلک، إنّما مثل ذلک مثل سفینتین مرّ بهما علی عاشر فنظر فی إحدیهما فلم یجد فیها شیئاً، فقال: أسْرِبُوها، ونظر فی الأخری فإذا هی موقرة، فقال: احبسوها.

عبد اللَّه بن ابی یعفور گوید: امام باقر (علیه السلام) فرمودند: همانا فقراء مؤمنین چهل سال پیش از ثروتمندانشان به باغ های بهشت وارد شوند. سپس فرمودند: در این زمینه مثالی برای تو می زنم، مثل آنان دو کشتی را مانَد که راهشان بر مأمور مالیات بیفتد، و او در یکی از آن ها بنگرد و چیزی نیابد و گوید: اجازه دهید برود، و در دیگری بنگرد ببیند پُر است و گوید: آن را نگه دارید.

66- الأمالی للمفید 183 ح6: عن علیّ بن النعمان رفعه قال: کان علیّ بن الحسین (علیهما السلام) یقول: ویح من غلبت واحدته عشرته، وکان أبو عبد اللَّه (صلوات الله علیهما) یقول: المغبون من غبن عمره ساعة بعد ساعة، وکان علیّ بن الحسین (صلوات الله علیهما) یقول: أظهر الیأس من الناس فإنّ ذلک هو الغنی، وأقلّ طلب الحوائج إلیهم، فإنّ ذلک فقر حاضر، وإیّاک وما یعتذر منه، وصلّ صلاة مودّع، وإن استطعت أن تکون الیوم خیراً منک أمس، وغداً خیراً منک الیوم فافعل.

علیّ بن نعمان با واسطه از امام سجّاد (علیه السلام) نقل کند که فرمودند: بیچاره آن کس

ص:34

که یکانش بر دهگانش غلبه کند.

و امام صادق (علیه السلام) فرمودند: مغبون و فریب خورده کسی است که در مورد عمرش لحظه به لحظه فریب خورد و زیان بیند.

و علیّ بن الحسین (علیه السلام) فرمودند: از مردم اظهار نومیدی و بی نیازی کن که این دارائی واقعی است، و درخواست خود را از آنان کم کن که آن نیاز حاضر است، و از کاری که انجام آن باعث عذر خواهی می شود بپرهیز، و مانند کسی که آخرین نماز اوست نماز بخوان، و اگر توانستی که امروزت بهتر از دیروز، و فردایت بهتر از امروزت باشد این کار را بکن.

67- المحاسن 1/268 ح356: عن أبی عبد اللَّه (علیه السلام) قال: وإنّما القرآن أمثال لقوم یعلمون دون غیرهم ولقوم یتلونه حقّ تلاوته وهم الذین یؤمنون به ویعرفونه وأمّا غیرهم فما أشدّ إشکاله علیهم وأبعده من مذاهب قلوبهم ولذلک قال رسول اللَّه (صلی الله علیه و آله و سلم) إنّه لیس شی ء أبعد من قلوب الرجال من تفسیر القرآن وفی ذلک تحیّر الخلائق أجمعون إلاّ من شاء اللَّه وإنّما أراد اللَّه بتعمیته فی ذلک أن ینتهوا إلی بابه وصراطه وأن یعبه اوه وینتهوا فی قوله إلی طاعة القوّام بکتابه والناطقین عن أمره وأن یستنبطوا ما احتاجوا إلیه من ذلک عنهم لا عن أنفسهم. ثمّ قال: ولو ردّوه إلی الرسول وإلی أولی الأمر منهم لعلمه الذین یستنبطونه منهم فأمّا عن غیرهم فلیس یعلم ذلک أبداً ولا یوجد وقد علمت أنّه لا یستقیم أن یکون الخلق کلّهم ولاة الأمر؛ لأنّهم لا یجدون من یأتمرون علیه ومن یبلّغونه أمر اللَّه ونهیه فجعل اللَّه الولاة خواصّ لیقتدی بهم فافهم ذلک إن شاء اللَّه, وإیّاک وإیّاک وتلاوة القرآن برأیک فإنّ الناس غیر مشترکین فی علمه کاشتراکهم فیما سواه من الأمور ولا قادرین علی تأویله إلاّ من حدّه وبابه الذی جعله اللَّه له فافهم إن شاء اللَّه واطلب الأمر من مکانه تجده إن شاء اللَّه.

امام جعفر صادق (علیه السلام) فرمودند: بدرستی که قرآن حاوی مثال هائی است برای کسانی که می دانند و آن را آن طور که شایسته است تلاوت می کنند، ایشان کسانی هستند که به قرآن ایمان آورده و آن را می شناسند و امّا دیگران چنین نبوده و فهم قرآن از افکار و قلب های ایشان دور است و به همین جهت است که رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) می فرمودند: هیچ چیز به اندازهﯼ تفسیر قرآن دورتر از قلب ها نیست، و مردم در تفسیر آن متحیّر و سرگردانند مگر آن کسانی که

ص:35

خدا بخواهد. و این همه به خاطر آن است که خداوند چنین اراده نموده است که مردم به سوی باب و صراط او روی آورند و خدا را عبادت نموده و از قیام کنندگان به کتابش و سخن گویان امرش اطاعت کنند، و این که برای برآورده شدن نیازمندی ها و حوائج خود از قرآن به ایشان مراجعه کنند نه این که از پیش خود آن را تفسیر و تأویل نمایند، سپس فرمودند: و بدان که همهﯼ مردم نمی توانند والیان امر و مفسّرین قرآن باشند چرا که در این صورت دیگر کسی برای امارت نمودن و تفسیر نمودن بر او باقی نمی ماند، در نتیجه خداوند عدّه ای خاص را برای این امر برگزیده است که باید به ایشان اقتدا شود.

و بپرهیز از این که قرآن را به رأی و نظر خود تفسیر نمائی؛ چرا که هیچ کس جز آن کسانی که خداوند آن ها را برای این امر برگزیده و آن ها را باب خویش قرار داده است قادر به تفسیر و تأویل آن نیست.

پس تفسیر قرآن را از جایگاه اصلی آن طلب نما و بدان که اگر خدا بخواهد آن را خواهی یافت.

68- الأمالی للمفید 317 ح2: قال رسول اللَّه (صلی الله علیه و آله و سلم): إنّ أعجز الناس من عجز عن الدعاء، وإنّ أبخل الناس من بخل بالسلام.

رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: بدرستی که عاجزترین مردم کسی است که از دعا کردن عاجز باشد، و بخیل ترین مردم کسی است که در سلام کردن بخیل باشد.

69- الأمالی للمفید 329 ح1: عن حفص بن غیاث القاضی قال: سمعت أبا عبد اللَّه جعفر بن محمّد (علیهما السلام) یقول: إذا أراد أحدکم أن لا یسأل اللَّه تعالی شیئاً إلاّ أعطاه، فلییأس من الناس کلّهم، ولا یکون له رجاء إلاّ من عند اللَّه (عزوجل)، فإنّه إذا علم اللَّه تعالی ذلک من قلبه لم یسأله شیئاً إلاّ أعطاه. قال: ألا فحاسبوا أنفسکم قبل أن تحاسبوا، فإنّ أمکنة القیامة خمسون موقفاً کلّ موقف

ص:36

مقام ألف سنة، ثمّ تلا هذه الآیة: {فِی یَوْمٍ کَانَ مِقْدَارُهُ خَمْسِینَ أَلْفَ سَنَةٍ} (1).

حفص بن غیاث قاضی گوید: از امام صادق (علیه السلام) شنیدم که فرمودند: هرگاه یکی از شما خواست که از خداوند چیزی درخواست نکند مگر این که به او ببخشاید، باید از تمام مردم نومید گشته، و جز به درگاه خدای (عزوجل) امید نداشته باشد، پس هرگاه که خداوند چنین حالتی را در بنده مشاهده کرد، آن بنده چیزی درخواست نمی کند مگر این که به او عطا می فرماید.

آگاه باشید پس خود به حساب خویشتن برسید پیش از آن که مورد حسابرسی قرار گیرید، که بازداشتگاه ها و مواقف قیامت (جهت حسابرسی اعمال) پنجاه جا است که هر موقفی و بازداشتگاهی هزار سال است.

سپس حضرت این آیه را خواندند: «در روزی که مقدار آن پنجاه هزار سال است».

70- الهدایة الکبری 360: عن أبی حمزة الثّمالی، قال: قلت لأبی جعفر الباقر (علیه السلام) المهدیّ، بکم یبلغ، قال: إنّ اللَّه بعث عیسی بن مریم بنبوّة ورسالة وکتاب وشریعة وله سنتان، وما یضرّ الإمام صغر سنّه، وقد قام عیسی بن مریم (علیه السلام) بالرسالة وله ثلاث سنین وتکلّم بالمهد وأوتی الکتاب والنبوّة بثلاثة أیّام.

ابو حمزهﯼ ثمالی می گوید: به امام باقر (علیه السلام) گفتم: حضرت مهدی در چه سنّی بالغ شده و به امامت می رسند، حضرت فرمودند: همانا خدای متعال عیسی بن مریم را در حالی که دو سال بیشتر نداشت به نبوّت و رسالت مبعوث کرده و کتاب و شریعت به وی عطا نمود، پس کم بودن سنّ امام ضرری برای او نداشته و نقص و ایرادی محسوب نمی شود.

71- الأمالی للمفید 336 ح7: الشیخ الصالح عبد اللَّه بن محمّد بن عبید اللَّه بن یاسین قال: سمعت العبد الصالح علیّ بن محمّد بن علیّ الرضا (علیهم السلام) بسُرّ مَن رأی یذکر عن آبائه (علیهم السلام) قال: قال


1- المعارج، الآیة 4.

ص:37

أمیر المؤمنین (صلوات الله علیه): العلم وراثة کریمة، والآداب حلل حسان، والفکرة مرآة صافیة، والاعتبار منذر ناصح، وکفی بک أدباً لنفسک ترکک ما کرهته من غیرک.

عبد اللَّه بن محمّد بن عبید اللَّه بن یاسین گوید: در سامرّا از امام دهم (علیه السلام) شنیدم که از پدران بزرگوارشانان (علیهم السلام) روایت می فرمودند که: امیر المؤمنین (علیه السلام) فرمودند: دانش میراثی است گران مایه، و آداب جامه هائی است زیبا، و اندیشه آئینه ای صاف، و عبرت گیری بیم دهنده ای خیر خواه است، و همین مطلب از لحاظ رعایت ادب برای تو بس که آن چه را که از دیگران نمی پسندی رها سازی.

72- الأمالی للمفید 338 ح3: عن أبان بن تغلب، عن أبی عبد اللَّه جعفر بن محمّد (علیهما السلام) قال: نفس المهموم لظلمنا تسبیح، وهمّه لنا عبادة، وکتمان سرّنا جهاد فی سبیل اللَّه. ثمّ قال أبو عبد اللَّه (علیه السلام): یجب أن یکتب هذا الحدیث بالذهب.

ابان بن تغلب گوید: امام صادق (علیه السلام) فرمودند: نَفَس شخص اندوهگین به خاطر ستمی که بر ما رفته به منزلهﻯ تسبیح (سبحان اللَّه گفتن) است، و اندوه او به خاطر ما عبادت است، و پرده پوشی اسرار ما جهاد در راه خداست؛ سپس فرمودند: زیبنده است که این حدیث با طلا نوشته شود.

73- الأمالی للمفید 345 ح1: عن أبی الطفیل عامر بن واثلة الکنانی (رحمة الله) قال: سمعت أمیر المؤمنین (علیه السلام) یقول: إنّ أخوف ما أخاف علیکم؛ طول الأمل، واتباع الهوی، فأمّا طول الأمل فینسی الآخرة، وأمّا اتباع الهوی فیصدّ عن الحقّ. ألا وإنّ الدنیا قد تولّت مدبرة، والآخرة قد أقبلت مقبلة، ولکلّ واحدة منهما بنون، فکونوا من أبناء الآخرة، ولا تکونوا من أبناء الدنیا، فإنّ الیوم عمل ولا حساب، والآخرة حساب ولا عمل.

ابو طفیل عامر بن واثله کنانی (رحمة الله) گوید: از امیر المؤمنین (علیه السلام) شنیدم که فرمودند: بیمناک ترین چیزی که از آن بر شما می ترسم آرزوی دراز و پیروی از خواستهﻯ دل است، امّا آرزوی دراز آخرت را به فراموشی می سپارد، و پیروی از خواسته دل آدمی را از راه حق باز می دارد.

آگاه باشید که دنیا پشت کرده و می رود، و آخرت رو کرده و می آید. و هر

ص:38

یک را فرزندانی خواهد بود، پس از فرزندان آخرت باشید و از فرزندان دنیا نباشید، که امروز روز عمل است و حساب نیست، و فردا روز حساب است و عمل نیست.

74- صفات الشیعة 27: عن علیّ بن عبد العزیز قال: قال أبا عبد اللَّه (علیه السلام): یا علیّ بن عبد العزیز! لا یغرّنّک بکاؤهم فإنّ التقوی فی القلب.

علی پسر عبد العزیز گوید: امام صادق (علیه السلام) فرمودند: یا علی! گریه اینان (مخالفین ما) تو را گول نزند، پارسائی و پرهیزگاری در دل است.

75- فضائل لابن شاذان 154: یرفعه إلی ابن مسعود أنّه قال: قال رسول اللَّه (صلی الله علیه و آله و سلم): لمّا أسری بی الی السماء...، ثمّ رأیت أبواب جنّهم فإذا... وعلی الباب الخامس مکتوب ثلاث کلمات: لا تتّبع الهوی فإنّ الهوی مجانب الإیمان، ولا تکثر منطقک فیما لا یعنیک فتقنط من رحمة اللَّه، ولا تکن عوناً للظالمین، الخبر.

ابن مسعود می گوید: رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: شبی که من را به آسمان بالا بردند, درب های جهنّم را دیدم, پس بر درب پنجم آن سه کلمه نوشته شده بود: از هوای نفس تبعیّت مکن؛ چرا که تو را از ایمان دور می کند، و در امور بی فایده زیاده سخن مگو که از رحمت الهی مأیوس می گردی، و برای ظالمین یار و مددکار مباش.

76- قرب الإسناد 14 ح45: إبراهیم بن عبد الحمید، عن أبی عبد اللَّه أو عن أبی جعفر قال: أثقل ما یوضع فی المیزان یوم القیامة الصلاة علی محمّد وعلی أهل بیته.

ابراهیم بن عبد الحمید از امام صادق یا امام باقر (علیهما السلام) نقل می کند که فرمودند: سنگین ترین چیزی که روز قیامت در میزان گذاشته می شود صلوات بر محمّد (صلی الله علیه و آله و سلم) و اهل بیت ایشان می باشد.

77- کمال الدین 416 ح9: هشام بن سالم، قال: قلت للصادق (صلوات الله علیه): هل یکون إمامان فی وقت؟ قال: لا إلاّ أن یکون أحدهما صامتاً مأموماً لصاحبه والآخر ناطقاً إماماً لصاحبه.

ص:39

هشام بن سالم می گوید: به امام صادق (علیه السلام) عرض کردم: آیا ممکن است در یک زمان دو امام باشند؟ آن حضرت فرمودند: خیر، مگر آن که یکی از آن دو خاموش بوده و از دیگری پیروی نماید و دیگری ناطق و پیشوای وی باشد، امّا در یک زمان دو امام ناطق نخواهد بود.

78- کمال الدین 323 ح8: عن علیّ بن الحسین (علیهما السلام) قال: إنّ للقائم منّا غیبتین: إحداهما أطول من الأخری.

امام سجّاد (علیه السلام) فرمودند: بدرستی که برای قیام کنندهﯼ از ما دو غیبت است که یکی از آن دو، طولانی تر از دیگری است.

79- الخرائج والجرائح 2/943: إنّ أصحاب الکهف لمّا فرّوا إلی اللَّه تعالی، وخرجوا من عند دقیانوس وآووا إلی الغار، رکب الملک مع جماعة خلفهم، فلمّا وصلوا إلی باب الغار، ورآهم نیاماً فیه، تحیّر ولم یتعرّض لهم بسوء، وانصرفوا مدهوشین، فکذلک کان صاحب الأمر (علیه السلام) بعد وفاة أبیه (علیه السلام) ودفنه خرج جعفر الکذّاب إلی بنی العبّاس وأنهی خبره إلیهم، فبعثوا عسکراً إلی سرّ من رأی لیهجموا داره ویقتلوا من یجدونه فیها، ویأتونه برأسه، فلمّا دخلوها وجدوه (علیه السلام) فی آخر السّرداب قائماً یصلّی علی حصیر علی الماء، وقدّامهم أیضاً کأنّه بحر لکثرة الماء فی السّرداب، فلمّا رأوا ذلک یئسوا من الوصول إلیه، وانصرفوا مدهوشین إلی الخلیفة فأمرهم بکتمان ذلک، ثمّ بعث بعد ذلک عسکراً أکثر من الأوّل، فلمّا دخلوا الدار سمعوا من السرداب قراءة القرآن، فاجتمعوا علی بابه حتّی لا یصعد، فخرج من حیث الآن علیه شبکةً وخرج وأمیرهم قائم، فلمّا غاب قال: أنزلوا وخذوه، فقالوا: إنّه مرّ علیک وما أمرت بأخذه، فقال: ما رأیته، فانصرفوا خائبین. وخرج إلیه العسکر مرّة أخری، فوجدوه فی آخر السرداب، فوضع یده (علیه السلام) علی الجدار وشقّه، وخرج منه، وأثر الشقّ بعد ظاهر فیه.

هنگامی که اصحاب کهف به سوی خداوند گریخته و از نزد «دَقیانوس» خارج و به غاری پناهنده شدند، پادشاه همراه با عدّه ای سوار بر اسب شده و به دنبال آنان به راه افتادند. هنگامی که به درِ غار رسیدند و آنان را در خواب دیدند، حیران مانده و نتوانستند متعرّض آنان شوند و وحشت زده برگشتند. همین طور صاحبِ امر (علیه السلام) بعد از این که بر پدر بزرگوارشان نماز

ص:40

خوانده و ایشان را دفن نمودند، جعفر کذّاب نزد بنی عبّاس رفت و خبر او را به آنان داد و آنان سپاهی را به سامرّا فرستادند تا بر خانهﯼ آن حضرت هجوم برند و هر کس را در آن یافتند بکُشند و سَرِ امام (علیه السلام) را بیاورند! هنگامی که آنان وارد خانهﯼ آن حضرت شدند، ایشان را در آخر سرداب بر حصیری که روی آب قرار داشت، در حال نماز دیدند و آب سرداب مانند دریایی می ماند، وقتی که این گونه دیدند از دستیابی به آن حضرت مأیوس شدند و وحشت زده نزد خلیفه برگشتند و او به آنان دستور داد که این قضیّه را مخفی نمایند.

دوباره سپاهی بیشتر از بار اوّل فرستاد، آنان هم وقتی که وارد خانه شدند، از سرداب صدای قرائت قرآن شنیدند، پس درِ سرداب را گرفتند تا وقتی که آن حضرت خارج می شود او را بگیرند! ولی آن حضرت از جایی که اکنون شبکه است خارج شده و فرماندهﯼ آنان ایستاده بود، وقتی که آن حضرت رفت و ناپدید شد، فرمانده گفت: پائین بروید و او را بگیرید. گفتند: او از جلوﯼ تو گذشت و تو به ما نگفتی تا او را بگیریم!

فرمانده گفت: من او را ندیدم، پس هراسان مراجعت کردند.

بار سوّم سپاهی به سوی آن حضرت رفته و ایشان را در آخر سرداب یافتند و امام دستشان را بر دیوار گذاشته و دیوار شکافته شد و حضرت بیرون رفتند و هنوز هم اثر آن شکافتگی در آن دیوار پیداست.

80- الهدایة الکبری 364: عن أبی الحسن الرضا (علیه السلام) قال: إذا رفع عالمکم وغاب من بین أظهرکم، فتوقّعوا الفرج الأعظم من تحت أقدامکم.

امام رضا (علیه السلام) فرمودند: زمانی که عالِم شما بالا رفته و از میان شما غایب شد پس منتظر فَرَجِ بزرگ از زیر پاهایتان باشید (کنایه از این که مسألهﯼ فرج را همیشه نزدیک بشمارید).

ص:41

81- علل الشرائع 1/245 ح8: عن عبد اللَّه بن الفضل الهاشمیّ، قال: سمعت الصادق جعفر بن محمّد (علیه السلام) یقول: وجه الحکمة فی غیبته، وجه الحکمة فی غیبات من تقدّمه من حجج اللَّه تعالی ذکره، إنّ وجه الحکمة فی ذلک لا ینکشف إلاّ بعد ظهوره کما لا ینکشف وجه الحکمة لمّا أتاه الخضر (علیه السلام) من خرق السّفینة وقتل الغلام وإقامة الجدار لموسی (علیه السلام) إلاّ وقت افتراقهما، یا بن الفضل! إنّ هذا الأمر أمر من أمر اللَّه وسرّ من اللَّه وغیب من غیب اللَّه ومتی علمنا أنّه (عزوجل) حکیم صدّقنا بأنّ أفعاله کلّها حکمة وإن کان وجهها غیر منکشف لنا.

عبد اللَّه بن فضل هاشمی می گوید: از حضرت صادق (علیه السلام) شنیدم که فرمودند: صاحب این امر غیبتی دارد که چاره ای از آن نیست، عرض کردم: حکمت در غیبت آن حضرت چیست؟ فرمودند: حکمت در غیبت آن جناب، همان حکمت در غیبت حجّت های گذشتهﯼ حقّ تعالی می باشد که بعد از ظهور آشکار خواهد شد، چنان چه حکمت اَفعالی را که حضرت خضر (علیه السلام) مرتکب شد که عبارت بودند از شکستن و شکافتن کشتی و کُشتن جوان و بپا داشتن دیوار، بعد از جدا شدن موسی (علیه السلام) از خضر ظاهر گشت.

ای پسر فضل! این امر، امری است از اُمور خدا و سرّی است از اسرار الهی و غیبی است از غیب های ربوبی و وقتی خدای (عزوجل) را حکیم دانستیم باید تمام افعالش را تصدیق نموده و معتقد باشیم که از روی حکمت صورت می گیرند، اگرچه ما دلیل و وجه آن ها را ندانیم.

82- قرب الإسناد 20 ح67: عن عبد اللَّه بن میمون القدّاح، عن جعفر، عن أبیه قال: جاء رجل إلی أبی فقال له: هل لک زوجة؟ قال: لا. قال: لا أحبّ أنّ لی الدنیا وما فیها وأنّی أبیت لیلة لیس لی زوجة. قال: ثمّ قال: إنّ رکعتین یصلّیهما رجل متزوّج أفضل من رجل یقوم لیله ویصوم نهاره أعزب. ثمّ أعطاه أبی سبعة دنانیر قال: تزوّج بهذه. وحدّثنی بذلک سنة ثمان وتسعین ومائة.

امام صادق (علیه السلام) فرمودند: مردی پیش پدرم آمد، پدرم به او گفت: آیا زن داری؟ جواب داد: نه، فرمودند: دوست ندارم که دنیا و هرچه در آن است مال من باشد و من شبی بدون همسر بخوابم؛ سپس فرمودند: دو رکعتی که

ص:42

مرد متأهّل برگزار می کند افضل است از مرد مُجَرّدی که شب و روزش را در نماز خواندن و روزه دار بودن باشد.

سپس هفت دینار را به او عطا کرده و فرمودند: با این پول ازدواج کن، - و در سال یک صد و نود و هشت آن را به من حدیث کرد - ، سپس پدرم فرمودند: رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: زن بگیرید که برایتان برای جلب روزی بهتر است.

83- قرب الإسناد 69 ح221: عن مسعدة بن صدقة قال: حدّثنی جعفر بن محمّد، عن أبیه: أنّ داود قال لسلیمان (علیه السلام): یا بنیَّ! إیّاک وکثرة الضحک، فإنّ کثرة الضحک تترک العبد حقیراً یوم القیامة. یا بنیَّ! علیک بطول الصمت إلاّ من خیر، فإنّ الندامة علی طول الصمت مرّة واحدة خیر من الندامة علی کثرة الکلام مرّات. یا بنیَّ! لو أنّ الکلام کان من فضّة کان ینبغی للصمت أن یکون من ذهب.

ابن صدقه از امام باقر (علیه السلام) و ایشان از پدرشان روایت می کنند که فرمودند: داود به سلیمان (علیهما السلام) گفت: ای فرزند! از خندهﻯ زیاد دوری کن؛ زیرا خندهﻯ زیاد روز قیامت آدمیان را کوچک می کند.

ای فرزند! همواره ساکت باش مگر در آن جائی که خیری باشد، پشیمانی به خاطر سکوت یک بار بیشتر نیست؛ ولی پشیمانی به خاطر سخن زیاد بیشتر می باشد، ای فرزند! اگر سخن از نقره باشد سکوت از طلا خواهد بود.

84- قرب الإسناد 76 ح248: مسعدة بن صدقة قال: حدّثنی جعفر بن محمّد، عن أبیه: أنّ رسول اللَّه (صلی الله علیه و آله و سلم) قال: إنّ من سعادة المرء المسلم: أن یشبهه ولده، والمرأة الجَمْلاء ذات دین، والمرکب الهنیء، والمسکن الواسع.

امام صادق (علیه السلام) از پدرشان نقل نمودند که رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: از سعادت مسلمان است که فرزندش شبیه وی باشد، و همسری زیبا و دیندار، و مرکبی رهوار، و مسکنی وسیع داشته باشد.

ص:43

85- قرب الإسناد 78 ح253: قال أبو عبد اللَّه: امتحنوا شیعتنا عند مواقیت الصلاة کیف محافظتهم علیها، وإلی أسرارنا کیف حفظهم لها عن عدوّنا، وإلی أموالهم کیف مواساتهم لإخوانهم فیها.

حضرت صادق (علیه السلام) فرمودند: شیعیانِ ما را در این موارد آزمایش کنید؛ در اوقات نماز که چگونه آن را حفظ می کنند، در نگهداری اسرار و رازهای ما برابر دشمنانمان، و در اموال و دارائیشان که چگونه با برادران خود در راه ما همراهی می کنند.

86- قرب الإسناد 86 ح281: عن مسعدة بن زیاد، عن جعفر، عن أبیه: إنّ النبیّ (صلی الله علیه و آله و سلم) قال: إذا أتی الشیطان أحدکم وهو فی صلاته فقال: إنّک مراء، فلیطل صلاته ما بدا له، ما لم یفته وقت فریضة. وإذا کان علی شیء من أمر الآخرة فلیتمکث ما بدا له، وإذا کان علی شیء من أمر الدنیا فلیبرح. وإذا دعیتم إلی العرسات فابطئوا فإنّها تذکّر الدنیا. وإذا دعیتم إلی الجنائز فاسرعوا، فإنها تذکّر الآخرة.

ابن زیاد از امام صادق و ایشان از پدرشان (علیهما السلام) روایت می کنند که رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: هنگامی که در وقت نماز گزاردن شیطان نزد شما آمد و گفت: شما ریاکاری می کنید، باید نماز خود را طولانی کنید تا هنگامی که وقت واجب فوت نگردد.

امّا اگر در کار دیگری از امور آخرت مشغول می باشید هرچه می خواهید آن را ادامه دهید، اما اگر به یکی از کارهای دنیائی مشغول هستید باید به سرعت از آن خارج گردید، هرگاه شما را به عروسی ها دعوت کردند شتاب نداشته باشید؛ زیرا آن مجالس شما را بیاد دنیا می اندازند و هرگاه به تشییع جنازه دعوت شدید شتاب کنید که آن آخرت را به یاد شما می آورد.

87- قرب الإسناد 92 ح306: جعفر، عن أبیه قال: قال رسول اللَّه (صلی الله علیه و آله و سلم): اتّقوا اللَّه، اتّقوا اللَّه فی الضعیفین: الیتیم، والمرأة، فإنّ خیارکم خیارکم لأهله.

از جعفر بن محمّد، از پدرشان نقل شده که رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: از خدا پروا کنید، از خدا پروا کنید در مورد دو ناتوان: زن و یتیم؛ زیرا بهترین شما

ص:44

کسی است که برای خانواده اش بهتر باشد.

88- قرب الإسناد 107 ح368: جعفر، عن أبیه قال: قال رسول اللَّه (صلی الله علیه و آله و سلم): سیّد طعام الدنیا والآخرة: اللحم، وسیّد شراب الدنیا والآخرة: الماء.

امام صادق از پدرشان (علیهم السلام) و ایشان از رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) که آن حضرت فرمودند: بهترین غذای دنیا و آخرت گوشت، و بهترین نوشیدنی دنیا و آخرت آب است.

89- المزار للمشهدی 581: فی دعاء الندبة: بنفسی أنت من مغیّب لم یخل منّا.

در دعای ندبه می خوانیم: جانم به فدایت که با وجود این که غایب هستی، همراه ما و در میان مائی.

90- مشارق أنوار الیقین 255: عن أمیر المؤمنین (علیه السلام) قال: غائبنا إذا غاب لم یغب.

امیر المؤمنین (علیه السلام) فرمودند: زمانی که یکی از ما از دیده ها پنهان شده و غایب شود در واقع، فقط از دیده ها پنهان است؛ زیرا غایب و حاضر ما یکی است.

91- کمال الدین 144 ح11: عن أبی عبد اللَّه (علیه السلام) قال: ما تنکر هذه الأمّة أن یکون اللَّه یفعل بحجّته ما فعل بیوسف أن یکون یسیر فیما بینهم ویمشی فی أسواقهم ویطأ بسطهم وهم لا یعرفونه حتّی یأذن اللَّه (عزوجل) له أن یعرّفهم نفسه کما أذن لیوسف.

امام صادق (علیه السلام) فرمودند: چرا این امّت منکر هستند که خدای (عزوجل) با حجّت خود همان کند که با یوسف کرد، امام غایب، میان مردم گردش می کند و در بازارهای آن ها راه می رود و پا روی فرش آن ها می نهد و آن ها او را نمی شناسند! تا آن که خدای (عزوجل) به او اجازه دهد که خود را به آن ها معرّفی نماید همچنان که به یوسف اجازه داد.

92- قرب الإسناد 119 ح418: عن الحسین بن علوان، عن جعفر، عن أبیه، عن آبائه، قال: قال رسول اللَّه (صلی الله علیه و آله و سلم): من قضی لمؤمن حاجة قضی اللَّه له حوائج کثیرة، أدناهن الجنّة.

ص:45

امام صادق (علیه السلام) از پدرانشان نقل نمودند که رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: هر کس حاجت مؤمنی را برآورد، خدا حوائج بسیاری از او برآورد که کمترین آن ها بهشت است.

93- قرب الإسناد 159 ح581: عن أبی عبد اللَّه (علیه السلام)، عن آبائه (علیهم السلام): قال: قال: أمیر المؤمنین (علیه السلام): لا بأس أن ینظر الرجل إلی محاسن المرأة قبل أن یتزوّجها، إنّما هو مستام، فإن یقض أمر یکن.

امام صادق (علیه السلام) از پدرانشان از امیر المؤمنین (علیه السلام) نقل نمودند: که فرمودند: اشکالی نیست که مرد به زیبایی های زن قبل از ازدواج با او بنگرد؛ چرا که او همچون خریداری است و اگر مقدّر باشد محَقّق می شود.

94- قرب الإسناد 355 ح1272: قال أبو عبد اللَّه (علیه السلام): صل رحمک ولو بشربة من ماء، وأفضل ما یوصل به الرحم کفّ الأذی عنها. وقال: صلة الرحم منسأة فی الأجل، مثراة فی المال، ومحبّة فی الأهل.

امام صادق (علیه السلام) فرمودند: صلهﻯ رحم کن گرچه با شربتی از آب، و بهترین صلهﻯ رحم باز داشتن آزار است از او؛ و فرمودند: صلهﻯ رحم مرگ را به تأخیر اندازد، و مال را فزون سازد، و دوستی در خاندان ایجاد نماید.

95- قرب الإسناد 385 ح1358: قال أحمد بن محمّد بن أبی نصر قال الرضا (علیه السلام):...، فقلت له: جعلت فداک، إنّی قد سألت اللَّه (تبارک و تعالی) حاجة منذ کذا وکذا سنة، وقد دخل قلبی من إبطائها شیء. فقال: یا أحمد! إیّاک والشیطان أن یکون له علیک سبیل حتی یقنطک، إنّ أبا جعفر (صلوات الله علیه) کان یقول: إنّ المؤمن یسأل اللَّه الحاجة فیؤخّر عنه تعجیل حاجته حبّاً لصوته واستماع نحیبه. ثمّ قال: واللَّه لمّا أخّر اللَّه عن المؤمنین ممّا یطلبون من هذه الدنیا خیر لهم ممّا عجّل لهم منها، وأیّ شیء الدنیا؟! إنّ أبا جعفر (علیه السلام) کان یقول: ینبغی للمؤمن أن یکون دعاؤه فی الرخاء نحواً من دعائه فی الشدّة، الخبر.

احمد بن محمّد بن أبی نصر می گوید: به امام رضا (علیه السلام) گفتم: جانم فدایتان، همانا من حاجتی را از خدای متعال به مدّت چندین سال درخواست می کنم، و از تأخیر استجابت آن در قلبم یأسی پدید آمده است، پس آن حضرت

ص:46

فرمودند: ای احمد! بپرهیز از شیطان که مبادا بر تو راهی یابد و تو را نا امید کند؛ چرا که ابو جعفر (امام باقر (علیه السلام)) که صلوات خدا بر او باد می گفت: به خدا قسم تأخیر اجابت دعای مؤمنین از خواسته های دنیائیشان بهتر است از ادای آن ها و رسیدن به خواسته هایشان، دنیا چیست! سزاوار است بر مؤمن که دعایش هنگام راحتی و آسایش مانند دعایش در سختی باشد.

96- قرب الإسناد 392 ح1371: ذکر الحسن بن الجهم أنّه سمعه یقول: إنّ رجلاً کان فی بنی إسرائیل عبد اللَّه (تبارک و تعالی) أربعین سنة فلم یقبل منه، فقال لنفسه: ما أوتیت إلاّ منک، ولا الذنب إلاّ لک، فأوحی اللَّه (تبارک و تعالی) إلیه: ذمّک نفسک أفضل من عبادة أربعین سنة.

حسن بن جهم گوید: از حضرت رضا (علیه السلام) شنیدم که فرمودند: مردی در بنی اسرائیل چهل سال خداوند را عبادت کرد، ولی عبادت او مورد قبول قرار نگرفت، او متوجّه نفس امّارهﻯ خود شد و خطاب به او گفت: من از ناحیهﻱ تو این موضوع را می نگرم و من برای تو این همه رنج کشیدم و نتیجه نگرفتم، در این هنگام خداوند به او وحی فرستاد و گفت: این عمل تو بهتر از عبادت چهل سال بود.

97- الأمالی للصدوق 62 ح9: عن الصادق جعفر بن محمّد، عن أبیه، عن آبائه (علیهم السلام)، قال: قال رسول اللَّه (صلی الله علیه و آله و سلم): إنّکم لن تسعوا الناس بأموالکم، فسعوهم بأخلاقکم.

امام صادق (علیه السلام) از پدرانشان نقل نمودند که رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: شما نمی توانید فرا بگیرید مردم را به بخشش مال خود؛ پس فراگیرید آن ها را به خوش اخلاقی خود.

98- الأمالی للصدوق 64 ح3: عن عیسی بن عبد اللَّه، عن أبیه، عن جدّه، عن آبائه، قال: قال رسول اللَّه (صلی الله علیه و آله و سلم): من قرأ: «قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَد» حین یأخذ مضجعه، غفر اللَّه (عزوجل) له ذنوب خمسین سنة.

رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: هر کس وقتی به بستر خواب رود؛ سورهﻯ «قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَد» بخواند خدا گناه پنجاه سالش را بیامرزد.

ص:47

99- الأمالی للصدوق 65 ح5: عن أبی حمزة الثمالی، قال: قال الصادق جعفر بن محمّد (علیهما السلام): ارج اللَّه رجاء لا یجرئک علی معاصیه، وخف اللَّه خوفاً لا یؤیسک من رحمته.

امام صادق (علیه السلام) فرمودند: تا آنجا امیدوار به خدا باش که تو را دلیر بر گناه نکند و تا آنجا از خدا بترس که نومید از رحمتش نگرداندت.

100- الأمالی للصدوق 85 ح4: عن سلیمان بن جعفر الجعفری، قال: سمعت موسی بن جعفر (علیهما السلام) یقول: حدّثنی أبی، عن أبیه، عن علیّ بن الحسین، عن الحسین بن علیّ بن أبی طالب (علیهم السلام)، قال: مرّ أمیر المؤمنین علیّ بن أبی طالب (علیه السلام) برجل یتکلّم بفضول الکلام، فوقف علیه، ثمّ قال: إنّک تملی علی حافظیک کتاباً إلی ربّک، فتکلّم بما یعنیک ودع ما لا یعنیک.

سلیمان بن جعفر جعفری گوید: از موسی بن جعفر (علیه السلام) شنیدم که فرمودند: پدرم از پدرش از علی بن الحسین از حسین بن علی بن ابی طالب حدیث کرد که امیر المؤمنین علی بن ابی طالب (علیه السلام) به مردی گذشت که سخن بیهوده می گفت؛ پس به او فرمودند: ای فلانی به راستی تو نامه ای به وسیلهﻯ دو فرشتهﻯ حافظ خود دیکته می کنی به سوی پروردگارت سخن کن بدان چه فائده ات دارد و دم فرو بند از سخن بی فائده.

101- مشارق أنوار الیقین 174: عن أمیر المؤمنین (علیه السلام) قال: المطّلع علی الغیوب...، السموات والأرض عند الإمام منهم، کیده من راحته یعلم ظاهرها من باطنها ویعلم برّها من فاجرها ورطبها من یابسها.

امیر المؤمنین (علیه السلام) فرمودند: امام بر همهﯼ غیب ها مطّلع است، و آسمان ها و زمین نزد او همچون کف دستی می باشد که ظاهر آن را از باطن، و نیک آن را از بَد، و تَر آن را از خشک باز می شناسد.

102- الهدایة الکبری 170: عن أمیر المؤمنین (علیه السلام) قال: الإمام یری الأرض ومن علیها، ولا یخفی علیه من أعمالهم شیء.

امیر المؤمنین (علیه السلام) فرمودند: امام، زمین و مخلوقاتی که بر روی آن هستند را می بیند، و چیزی از اعمال آن ها بر او مخفی نیست.

ص:48

103- بصائر الدرجات 463 ح8: عن أبی الحسن (علیه السلام) قال: إنّما منزلة الإمام فی الأرض به منزلة القمر فی السماء وفی موضعه هو مطّلع علی جمیع الأشیاء کلّها.

امام کاظم (علیه السلام) فرمودند: بدرستی که جایگاه امام در زمین همانند جایگاه ماه در آسمان است، پس امام همچون ماه در محلّ خود بر آن چه که بر روی زمین قرار دارد احاطه داشته و از آن آگاه است.

104- الأمالی للصدوق 90 ح1: قال أبو عبد اللَّه جعفر بن محمّد (علیهما السلام): إنّ العبد لفی فسحة من أمره ما بینه وبین أربعین سنة، فإذا بلغ أربعین سنة أوحی اللَّه (عزوجل) إلی ملکیه: إنّی قد عمرت عبدی عمراً، فغلظا وشدّدا وتحفظا، واکتبا علیه قلیل عمله وکثیره، وصغیره وکبیره.

امام صادق (علیه السلام) فرمودند: هر کس تا چهل سالگی فرصت دارد و چون به این سن رسید خدا به فرشتگانش وحی کند که بندهﻱ مرا عمری دادم بر او سخت گیرید و درشتی کنید و مراقبش باشید و کم و زیاد و خُرد و درشت عملش را بنویسید.

105- الأمالی للصدوق 90 ح2: سئل الصادق (علیه السلام) عن قول اللَّه (عزوجل): {أَوَلَمْ نُعَمِّرْکُمْ مَا یَتَذَکَّرُ فِیهِ مَنْ تَذَکَّرَ} (1) فقال: توبیخ لابن ثمانی عشرة سنة.

از امام صادق (علیه السلام) پرسیدند از قول خدای (عزوجل): «آیا به شما عمری ندادیم که متذّکر در آن تذکّر یابد؟» فرمودند: سرزنش فردی هیجده ساله است. (یعنی اگر کسی در این سن هم از دنیا برود مورد مؤاخذه است چرا که وقت کافی برای عبادت و اطاعت خداوند داشته است چه برسد به سن های بالاتر)

106- الأمالی للصدوق 91 ح5: عن یونس بن ظبیان، قال: قال الصادق جعفر بن محمّد (علیهما السلام): إنّ الناس یعبدون اللَّه (عزوجل) علی ثلاثة أوجه: فطبقة یعبدونه رغبة فی ثوابه، فتلک عبادة الحرصاء وهو الطمع، وآخرون یعبدونه خوفاً من النار فتلک عبادة العبید، وهی رهبة، ولکنّی أعبده حبّاً له (عزوجل) فتلک عبادة الکرام، وهو الأمن، لقوله (عزوجل): {وَهُمْ مِنْ فَزَعٍ یَوْمَئِذٍ آمِنُونَ} (2)، ولقوله (عزوجل):


1- فاطر، الآیة 37.
2- النمل، الآیة 89.

ص:49

{قُلْ إِنْ کُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللَّه فَاتَّبِعُونِی یُحْبِبْکُمُ اللَّه وَیَغْفِرْ لَکُمْ ذُنُوبَکُمْ} (1) فمن أحبّ اللَّه أحبّه اللَّه، ومن أحبّه اللَّه (عزوجل) کان من الآمنین.

امام صادق (علیه السلام) فرمودند: مردم خدای (عزوجل) را به سه روش پرستیدند، یک طبقه برای رغبت در ثواب و این پرستش حریصانه است و بر اساس طمع است؛ و دیگری از ترس دوزخ و این عبادت بنده ها است و از روی ترس است، ولی من از روی دوستی او را می پرستم و این عبادت کریمانه است و مایهﻱ آسودگی است، به خاطر گفتار خداوند که می فرماید: و ایشان از بیم روز قیامت در آسودگی هستند و برای گفته خدای (عزوجل): بگو اگر شما دوست دارید خدا را پیرو من باشید تا خدا شما را دوست دارد و گناهانتان را بیامرزد و هر کس خدا را دوست دارد خدایش دوست دارد و هر کس را خدا دوست دارد از آسودگان است.

107- کمال الدین 324 ح9: قال علیّ بن الحسین (علیهما السلام): من کان یعمل بالقیاس والرأی هلک.

امام سجّاد (علیه السلام) فرمودند: هر کس از روی قیاس و رأی خود عمل کند هلاک می شود.

108- الدرّ النظیم 770: قال رسول اللَّه (صلی الله علیه و آله و سلم): نحن أهل البیت، لا نقاس بأحد، ولا یقاس بنا أحد.

رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: ما اهل بیتی هستیم که به هیچ کس قیاس نمی شویم، و کسی نیز با ما قابل قیاس نیست.

109- الاحتجاج 1/29: عن أبی محمّد الحسن العسکری (علیهما السلام): {قُلْ إِنَّمَا أَنَا بَشَرٌ مِثْلُکُمْ} (2) یعنی: قل لهم: أنا فی البشریّة مثلکم ولکن ربّی خصّنی بالنبوّة دونکم.

امام حسن عسکری (علیه السلام) در مورد این آیه: «بگو همانا من انسانی همانند شما


1- آل عمران، الآیة 31.
2- الکهف، الآیة 110.

ص:50

هستم» فرمودند: یعنی برای آن ها بگو: من از لحاظ شکل و شمایل و هیکل بشری مانند شما می باشم ولی خداوند مرا به نبوّت مخصوص نموده است.

110- الأمالی للصدوق 120 ح9: عن أحمد بن محمّد بن أبی نصر البزنطی، قال: قرأت فی کتاب أبی الحسن الرضا (علیه السلام): أبلغ شیعتی أنّ زیارتی تعدل عند اللَّه (عزوجل) ألف حجّة. قال: قلت لأبی جعفر (علیه السلام): ألف حجّة؟ قال: إی واللَّه، وألف ألف حجّة لمن زاره عارفاً بحقّه.

ابی نصر بزنطی گوید: در کتاب ابی الحسن الرضا (علیه السلام) خواندم که فرمودند: به شیعیان من برسانید که زیارت من برابر است نزد خدای (عزوجل) با هزار حج, گوید به امام نهم (علیه السلام) گفتم: هزار حج؟ فرمودند: آری، به خدا هزار هزار حجّ است برای کسی که او را با معرفت زیارت کند.

111- الأمالی للصدوق 169 ح1: عن الصادق جعفر بن محمّد، عن أبیه، عن جدّه (علیهم السلام)، قال: لمّا أشرف أمیر المؤمنین (علیه السلام) علی المقابر، قال: یا أهل التربة! ویا أهل القربة! أمّا الدور فقد سکنت، وأمّا الأزواج فقد نکحت، وأمّا الأموال فقد قسمت، فهذا خبر ما عندنا، فما خبر ما عندکم؟ ثمّ التفت إلی أصحابه فقال: لو أذن لهم فی الکلام لأخبروکم أنّ خیر الزاد التقوی.

امام صادق (علیه السلام) از جدّشان روایت کرده اند که چون امیر المؤمنین (علیه السلام) بر قبرستان مشرّف می شدند می فرمودند: ای خاک نشینان! ای آوارگان! خانه هایتان را تصرّف کردند و زن هایتان را گرفتند و دارائیتان را پخش کردند، این است خبر پیش ما، پیش شما چه خبر است؟ سپس رو به اصحابشان نمودند و فرمودند: اگر اجازهﻱ سخن داشتند به شما خبر می دادند که بهترین توشه, تقوی است.

112- الأمالی للصدوق 274 ح6: عن الصادق جعفر بن محمّد، عن أبیه، عن آبائه (علیهم السلام)، قال: شکا رجل من أصحاب أمیر المؤمنین (علیه السلام) نساءه، فقام (علیه السلام) خطیباً، فقال: معاشر الناس! لا تطیعوا النساء علی حال، ولا تأمنوهنّ علی مال، ولا تذروهنّ یدبّرنّ أمر العیال، فإنّهنّ إن ترکن وما أردن أوردن المهالک، وعدون أمر المالک، فإنّا وجدناهنّ لا ورع لهنّ عند حاجتهنّ، ولا صبر لهنّ عند شهوتهنّ، البذخ لهنّ لازم وإن کبرن، والعجب بهنّ لاحق وإن عجزن، لا یشکرنّ الکثیر إذا منعن القلیل، ینسین الخیر ویحفظن الشرّ، یتهافتنّ بالبهتان، ویتمادین بالطغیان،

ص:51

ویتصدّینّ للشیطان، فداروهنّ علی کلّ حال، وأحسنوا لهنّ المقال، لعلّهنّ یحسن الفعال.

امام صادق (علیه السلام) از گفته پدرانشان فرمودند: که مردی از زنان خود شکایت کرد و امیر مؤمنان (علیه السلام) این سخن را ایراد نمودند: ای مردم به هیچ وجه مطیع زنان نباشید و آن ها را امین بر مال ندانید و نگذارید سرپرست عیال باشند؛ زیرا اگر آن ها به دلخواه خودشان واگذاری, به مهلکه گرایند و از دستور مالک تجاوز کنند؛ زیرا ما دریافتیم که هنگام نیاز پرهیز ندارند و هنگام شهوت شکیبا نیستند، بَزَک را تا گاه پیری ترک نکنند و عجوزه هم که شوند از خود بینی دست باز نکشند؛ شکر نعمت فراوان را برای جلوگیری اندکی فراموش کنند, خوبی را از یاد برند و بدی را به خاطر سپارند، چون پروانه به بهتان شتابند و به طغیان گرایند و دنبال شیطان برآیند. به هر حال با آن ها مدارا کنید و به زبان خوش با آن ها گفتگو کنید شاید خوش کردار شوند.

113- الأمالی للصدوق 298 ح9: عن غیاث بن إبراهیم، عن الصادق جعفر بن محمّد، عن أبیه، عن جدّه (علیهم السلام)، قال: قال علیّ بن أبی طالب (علیه السلام): عقول النساء فی جمالهنّ، وجمال الرجال فی عقولهم.

امام صادق (علیه السلام) از پدرانشان نقل نمودند که علی بن ابی طالب (علیه السلام) فرمودند: خرد زنان در جمال آن ها است و جمال مردان در خرد آن ها.

114- الأمالی للصدوق 298 ح10: موسی بن إسماعیل بن موسی بن جعفر، قال: حدّثنی أبی، عن أبیه، عن جدّه جعفر بن محمّد، عن أبیه، عن جدّه، عن أبیه، عن علیّ (علیهم السلام)، فی قول اللَّه (عزوجل): {وَلا تَنْسَ نَصِیبَکَ مِنَ الدنیا} (1)، قال: لا تنس صحّتک وقوّتک وفراغک وشبابک ونشاطک أن تطلب بها الآخرة.

علی (علیه السلام) در تفسیر قول خدای (عزوجل): «فراموش مکن بهرهﻱ خود را از دنیا»


1- القصص، الآیة 77.

ص:52

فرمودند: فراموش مکن تندرستی خود و توانائی و فراغت و جوانی و نشاط خود را که طلب آخرت کنی.

115- الأمالی للصدوق 304 ح3: عن جابر بن عبد اللَّه، قال: قال رسول اللَّه (صلی الله علیه و آله و سلم): قالت أمّ سلیمان بن داود لسلیمان (علیه السلام): یا بنیَّ! إیّاک وکثرة النوم باللیل، فإنّ کثرة النوم باللیل تدع الرجل فقیراً یوم القیامة.

رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: مادر حضرت سلیمان بن داود به او گفت: پسر جانم! مبادا در شب پُر بخوابی, که پُرخوابی شب مرد را روز قیامت فقیر می دارد.

116- الأمالی للصدوق 338 ح7: عن مالک الجهنی، قال: ناولت أبا عبد اللَّه الصادق (علیه السلام) شیئاً من الریاحین، فأخذه فشمّه ووضعه علی عینیه، ثمّ قال: من تناول ریحانة فشمّها ووضعها علی عینیه ثمّ قال: اللَّهمّ صلّ علی محمّد وآل محمّد، لم تقع علی الأرض حتی یغفر له.

مالک جهنی گوید: گلی به امام صادق (علیه السلام) تقدیم داشتم گرفتند و بوئیدند و بر دو دیده نهاده و فرمودند: هر کس گلی را بگیرد و ببوید بر دیده گان نهاده و بگوید: >اللَّهم صلّی علی محمّد و آل محمّد<، هنوز آن گل به زمین نرسیده آن شخص مورد آمرزش واقع شود.

117- الأمالی للصدوق 339 ح12: عن العیص بن القاسم، عن أبی عبد اللَّه الصادق (علیه السلام)، قال: من نظر إلی ذی عاهة، أو من قد مثل به، أو صاحب بلاء، فلیقل سرّاً فی نفسه من غیر أن یسمعه >الحمد للَّه الذی عافانی ممّا ابتلاک به، ولو شاء لفعل بی ذلک< ثلاث مرّات، فإنّه لا یصیبه ذلک البلاء أبداً.

امام صادق (علیه السلام) فرمودند: هر کس به آفت زده یا عضو بریده یا گرفتاری نظر کند و در دل خود بدون آن که به او بشنواند سه بار گوید: >الحمد للَّه الذی عافانی مِمَّا ابتَلاکَ به، وَلَو شاءَ لَفَعَلَ بی ذلکَ< یعنی: حمد خدا را که مرا عافیت داده از آن چه تو را بدان گرفتار کرده و اگر می خواست با من هم چنین می کرد، هرگز آن بلا به او نرسد.

ص:53

118- الأمالی للصدوق 343 ح1: عن عبد الرحمن بن الحجّاج، قال: سمعت الصادق (علیه السلام) یقول: من رأی أخاه علی أمر یکرهه، فلم یردّه عنه، وهو یقدر علیه، فقد خانه، ومن لم یجتنّب مصادقة الأحمق أوشک أن یتخلّق بأخلاقه.

عبد الرحمن بن حجّاج می گوید از امام صادق (علیه السلام) شنیدم که فرمودند: هر کس برادرش را به کاری ببیند که از آن بدش آید و او را با قدرتِ بر جلوگیری از آن, باز ندارد به او خیانت کرده و هر کس از رفاقت احمق دوری نکند بسا باشد هم خُلق او گردد.

119- الأمالی للصدوق 345 ح9: عن أبی عبیدة الحذّاء، عن أبی عبد اللَّه (علیه السلام)، قال: أتی النبیّ (صلی الله علیه و آله و سلم) بأساری فأمر بقتلهم خلا رجل من بینهم، فقال الرجل: بأبی أنت وأمّی - یا محمّد - کیف أطلقت عنّی من بینهم؟ فقال: أخبرنی جبرئیل عن اللَّه (عزوجل) أنّ فیک خمس خصال یحبّها اللَّه (عزوجل) ورسوله: الغیرة الشدیدة علی حرمک، والسخاء، وحسن الخلق، وصدق اللسان، والشجاعة، فلمّا سمعها الرجل أسلم وحسن إسلامه، وقاتل مع رسول اللَّه (صلی الله علیه و آله و سلم) قتالاً شدیداً حتی استشهد.

امام صادق (علیه السلام) فرمودند: جمعی اسیر را خدمت پیغمبر (صلی الله علیه و آله و سلم) آوردند و دستور دادند همه را بکشند جز یک مرد از آن ها، آن مرد عرض کرد: ای محمّد! پدر و مادرم به قربانت، چطور مرا از میان آن همه آزاد کردی؟ حضرت فرمودند: جبرئیل به من خبر داد از طرف خدای (عزوجل) که در تو پنج خصلت خدا پسند و رسول پسند است؛ غیرتِ سخت بر حَرَمَت و سخاوت و حسن خلق و راستگوئی و شجاعت, چون آن مرد این سخن را شنید مسلمان شد از روی عقیده و به همراه رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) به سختی نبرد کرد تا شهید شد.

120- الأمالی للصدوق 355 ح11: عن أبان بن تغلب، عن الصادق جعفر بن محمّد (علیهما السلام): أنّه قال: من مات ما بین زوال الشمس من یوم الخمیس إلی زوال الشمس من یوم الجمعة من المؤمنین، أعاذه اللَّه من ضغطة القبر.

امام صادق (علیه السلام) فرمودند: هر کس از زوال پنجشنبه تا ظهر جمعه بمیرد و از مؤمنان باشد، خدا او را از فشار قبر پناه دهد.

ص:54

121- الأمالی للصدوق 355 ح12: عن عنبسة بن بجاد العابد: إنّ رجلاً قال للصادق جعفر بن محمّد (علیهما السلام): أوصنی، قال: أعد جهازک، وقدّم زادک لطول سفرک، وکن وصیّ نفسک، ولا تأمن غیرک أن یبعث إلیک بما یصلحک.

مردی به امام صادق (علیه السلام) گفت: به من سفارش کن؛ حضرت فرمودند: زاد خود را آماده ساز و توشهﻱ سفرِ طولانی خود را پیش فرست و خود وصیّ خود باش و دیگری را امین مدان که آن چه تو را اصلاح کند برایت بفرستد.

122- الأمالی للصدوق 374 ح13: عن الصادق جعفر بن محمّد، عن أبیه، عن آبائه، عن علیّ بن أبی طالب (علیهم السلام)، قال: من ذکر اسم اللَّه علی الطعام، لم یسأل عن نعیم ذلک الطعام أبداً.

امام صادق (علیه السلام) از پدرانشان نقل نمودند که علی بن ابی طالب (علیه السلام) فرمودند: هر کس نام خدا را بر غذا ببرد خداوند از حق آن نعمت از او هرگز پرسش نکند.

123- الأمالی للصدوق 375 ح15: عن طاووس الیمانی، قال: کان علیّ بن الحسین سیّد العابدین (علیه السلام) یدعو بهذا الدعاء: إلهی وعزّتک وجلالک وعظمتک، لو أنّی منذ بدعت فطرتی من أوّل الدهر عبدتک دوام خلود ربوبیّتک بکلّ شعرة وکلّ طرفة عین سرمد الأبد بحمد الخلائق وشکرهم أجمعین، لکنت مقصرّاً فی بلوغ أداء شکر أخفی نعمة من نعمک علیَّ. ولو أنّی کربت معادن حدید الدنیا بأنیابی، وحرثت أرضها بأشفار عینی، وبکیت من خشیتک مثل بحور السماوات والأرضین دماً وصدیداً، لکان ذلک قلیلاً فی کثیر ما یجب من حقّک علیَّ. ولو أنّک إلهی عذّبتنی بعد ذلک بعذاب الخلائق أجمعین، وعظمت للنار خلقی وجسمی، وملأت جهنّم وأطباقها منّی حتی لا یکون فی النار معذّب غیری، ولا یکون لجهنّم حطب سوای، لکان ذلک بعدلک علیَّ قلیلاً فی کثیر ما استوجبته من عقوبتک.

طاووس یمانی گوید: علیّ بن الحسین (علیه السلام) سیّد عابدان بودند و این دعا را می خواندند: معبودا به عزّت و جلال و بزرگیت قسم که اگر من از آغاز فطرتم که عیان کردی از اوّل روزگار تا دوام خلود پروردگاریت تو را عبادت کنم در هر مویی به هر چشم هم زدن تا سرمد ابد به حمد و شکر همهﻱ خلائق؛ هر آینه در رسیدن به حقّ ادای شکر نهان ترین نعمت تو مقصّرم.

ص:55

اگر من معادن آهن دنیا را با دندان خود برکنم و زمین های آن را با مژگان چشم شُخم کنم و بکارم و از ترست مانند دریاهای آسمان و زمین خون و چرک بگریم؛ همانا که آن کم است نسبت به کثرت حق واجب تو بر من.

و اگر چنان چه معبودا تو پس از این ها مرا عذاب کنی به عذاب همهﻱ خلق, و بزرگ کنی تن مرا برای خلقت دوزخ و پر کنی همهﻱ دوزخ را و طبقه هایش را از من تا در آن معذّبی جز من نباشد و دوزخ را هیزمی جز من نباشد این نظر به عدل تو، کمی است از بیش آن چه من مستوجب کیفر توام.

124- الهدایة الکبری 230: عن الباقر (علیه السلام) قال: نحن نفعل بإذنه ما نشاء، ونحن لا نشاء إلاّ ما شاء اللَّه.

امام باقر (علیه السلام) فرمودند: ما اهل بیت به اذن خداوند آن چه را که بخواهیم انجام می دهیم، و غیر از آن چه که خدا بخواهد نمی خواهیم.

125- الغیبة للنعمانی 326 ح3: قال: أبو عبد اللَّه (علیه السلام): إذا أذن الإمام دعا اللَّه باسمه العبرانیّ الأکبر، فأتیحت له أصحابه الثلاثمائة وثلاثة عشر قزع کقزع الخریف وهم أصحاب الألویة، ومنهم من یفقد عن فراشه لیلاً فیصبح بمکّة ومنهم من یری یسیر فی السحاب نهاراً.

امام جعفر صادق (علیه السلام) فرمودند: هنگامی که به امام اذن داده شد خدا را به نام عبرانی اش می خواند، پس سیصد و سیزده نفر از یاران او همچون تکّه های اَبر در ماه پائیز به دور او جمع شده و مهیّای یاری او می شوند و آنان پرچم دارانی هستند که بعضی از آنان شبانگاه بستر خود را رها نموده و بامداد در مکّه حاضر می شوند، و بعضی از آنان نیز در بین روز سوار بر اَبر گشته و به ایشان ملحق می گردند.

126- الأمالی للصدوق 407 ح4: عن إسماعیل بن مسلم، عن الصادق جعفر بن محمّد، عن أبیه، عن آبائه (علیهم السلام)، قال: قال رسول اللَّه (صلی الله علیه و آله و سلم): إذ أعدّ الرجل کفنه، کان مأجوراً کلّما نظر إلیه.

امام صادق (علیه السلام) از پدرانشان نقل نمودند که رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: چون کسی کفن خود را آماده سازد, هرگاه به او نگاه کند اجر بَرَد.

ص:56

127- الأمالی للصدوق 440 ح8: عن مرازم بن حکیم، عن الصادق جعفر بن محمّد (علیهما السلام)، أنّه قال: علیکم بإتیان المساجد، فإنّها بیوت اللَّه فی الأرض، ومن أتاها متطهّراً طهّره اللَّه من ذنوبه، وکتب من زوّاره، فأکثروا فیها من الصلاة والدعاء، وصلّوا من المساجد فی بقاع مختلفة، فإنّ کلّ بقعة تشهد للمصلّی علیها یوم القیامة.

امام صادق (علیه السلام) فرمودند: بر شما باد به آمدن مساجد؛ زیرا آن ها خانه های خدایند در زمین، و هر کس با طهارت در آن ها آید خدا از گناهان پاکش کند و او را از زوّار خود نویسد. در آن ها بسیار نماز بخوانید و دعا کنید, و در جاهای مختلف مساجد نماز کنید که هر جا برای نماز گزار خود روز قیامت گواهی دهد.

128- الأمالی للصدوق 441 ح11: عن إسحاق بن عمّار، عن الصادق جعفر بن محمّد (علیهما السلام)، قال: إذا کان یوم القیامة وقف عبدان مؤمنان للحساب، کلاهما من أهل الجنّة، فقیر فی الدنیا، وغنیّ فی الدنیا، فیقول الفقیر: یا ربّ! علی ما أوقف؟ فوعزّتک إنّک لتعلم أنّک لم تولّنی ولایة فأعدل فیها أو أجور، ولم ترزقنی مالاً فأؤدّی منه حقّاً أو أمنع، ولا کان رزقی یأتینی منها إلاّ کفاف علی ما علمت وقدرت لی. فیقول اللَّه جلّ جلاله: صدق عبدی، خلّوا عنه یدخل الجنّة. ویبقی الآخر حتی یسیل منه العرق ما لو شربه أربعون بعیراً لکفاها. ثمّ یدخل الجنّة، فیقول له الفقیر: ما حبسک؟ فیقول: طول الحساب، ما زال الشیء یجیئنی بعد الشیء یغفر لی، ثمّ أسأل عن شیء آخر حتی تغمّدنی اللَّه (عزوجل) منه برحمته، وألحقنی بالتائبین، فمن أنت؟ فیقول: أنا الفقیر الذی کنت معک آنفاً، فیقول: لقد غیرک النعیم بعدی.

امام صادق (علیه السلام) فرمودند: روز قیامت دو بنده به پای حساب ایستند که اهل بهشتند؛ یکی در دنیا فقیر بوده و دیگری توانگر.

آن فقیر گوید: خدایا برای چه من بایستم, به عزّتت سوگند تو می دانی نه متصدّی مقامی بودم که مسئول عدل و ظلم آن باشم! نه مالی به من دادی که از ادای حقّ آن بپرسی و روزیم به اندازهﻱ کفایت بوده چنان چه خود دانی و مقدّر کرده بودی، خدای جلّ جلاله فرماید: بنده ام راست می گوید او را رها کنید تا به بهشت رود، امّا دیگری می ماند تا آن قدر عرق می ریزد که اگر چهل شتر بنوشند آن ها را بس است.

ص:57

سپس به بهشت می رود، آن فقیر از او پرسد چه تو را بازداشت؟ گوید: طول حساب، هر چیزی که پیش می آوردند مرا نومید می کرد و مرا می آمرزیدند و از چیز دیگر پرسش می شدم تا خدا مرا به رحمت خود فرا گرفت و به پایان رسانید، تو کیستی؟ گوید: من همان فقیر بودم که تا پای حساب با تو بودم، گوید: نعمت در این مدّتِ مفارقت, تو را چنان تغییر داده است که نشناختمت.

129- الأمالی للصدوق 453: عن سیّد العابدین علیّ بن الحسین بن علیّ بن أبی طالب (علیهم السلام)، قال:...، وحقّ اللسان... وترک الفضول التی لا فایدة لها... وحقّ البصر...، أن تعتبر بالنظر به... وحقّ سایسک بالعلم...، أن تستر عیوبه وتظهر مناقبه...، وأمّا حقّ الزوجة، فأن تعلم أنّ اللَّه (عزوجل) جعلها لک سکوناً وأنساً، فتعلم أنّ ذلک نعمة من اللَّه (عزوجل) علیک، فتکرمها وترفق بها، وإن کان حقّک علیها أوجب، فإنّ لها علیک أن ترحمها لأنّها أسیرک، وتطعمها وتکسوها، وإذا جهلت عفوت عنها، الخبر.

امام سجّاد (علیه السلام) فرمودند: از حقّ زبان ترک سخنان بیهوده است, و از حقّ چشم عبرت گرفتن از نگریستن است، و حقّ کسی که به تو علم و دانش آموخته این است که عیوبش را پنهان کنی و مناقبش را آشکار سازی.

و امّا حقّ زن این است که بدانی که خداوند او را برای تو مایهﻱ آرامش و انس قرار داده است و بدانی که آن نعمتی است از خدای (عزوجل) بر تو پس او را اکرام کن و با او مدارا نمای و اگرچه حقّ تو بر او واجب تر است؛ چرا که او اسیر توست پس باید بر او ترّحم نموده و غذا و لباسش دهی و زمانی که جهالت کرد او را ببخشی.

130- الأمالی للصدوق 468 ح2: عن عبد اللَّه بن سنان، عن أبی عبد اللَّه الصادق جعفر بن محمّد (علیهما السلام)، قال: أتی رسول اللَّه (صلی الله علیه و آله و سلم) فقیل له: إنّ سعد بن معاذ قد مات. فقام رسول اللَّه (صلی الله علیه و آله و سلم) وقام أصحابه معه فأمر بغسل سعد وهو قائم علی عضادة الباب، فلمّا أن حنط وکفن وحمل علی سریره، تبعه رسول اللَّه (صلی الله علیه و آله و سلم) بلا حذاء ولا رداء، ثمّ کان یأخذ یمنة السریر مرّة ویسرة السریر مرّة حتی انتهی به إلی القبر، فنزل رسول اللَّه (صلی الله علیه و آله و سلم) حتی لحده وسوی اللبن علیه وجعل یقول: ناولونی

ص:58

حجراً، ناولونی تراباً رطباً، یسدّ به ما بین اللبن، فلمّا أن فرغ وحثّا التراب علیه وسوّی قبره، قال رسول اللَّه (صلی الله علیه و آله و سلم): إنّی لأعلم أنّه سیبلی ویصل البلی إلیه، ولکنّ اللَّه یحبّ عبداً إذا عمل عملاً أحکمه. فلمّا أن سوّی التربة علیه قالت أمّ سعد: یا سعد! هنیئاً لک الجنّة، فقال رسول اللَّه (صلی الله علیه و آله و سلم): یا أمّ سعد! مه، لا تجزمی علی ربّک، فإنّ سعداً قد أصابته ضمّة. قال: فرجع رسول اللَّه (صلی الله علیه و آله و سلم)، ورجع الناس، فقالوا له: یا رسول اللَّه! لقد رأیناک صنعت علی سعد ما لم تصنعه علی أحد، إنّک تبعت جنازته بلا رداء ولا حذاء؟ فقال (صلی الله علیه و آله و سلم): إنّ الملائکة کانت بلا رداء ولا حذاء، فتأسّیت بها، قالوا: وکنت تأخذ یمنة السریر مرّة ویسرة السریر مرّة؟ قال: کانت یدی فی ید جبرئیل (علیه السلام) آخذ حیث یأخذ. قالوا: أمرت بغسله، وصلّیت علی جنازته ولحدته فی قبره، ثمّ قلت: إنّ سعداً قد أصابته ضمّة؟ قال: فقال (صلی الله علیه و آله و سلم): نعم، إنّه کان فی خُلقه مع أهله سوء.

امام صادق (علیه السلام) فرمودند: به رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) خبر رسید که سعد بن معاذ مرده، آن حضرت با اصحاب خود آمدند و دستور دادند سعد را غسل دهند و خود بر در ایستادند و چون حنوط و کفنش کردند و تابوتش برداشتند، رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) بی کفش و رداء او را تشییع کردند و گاهی سمت راست تابوتش را می گرفتند و گاهی سمت چپ آن را تا به گورش رسانیدند و خود میان گور او رفتند و لحدش را درست کردند و خشت بر او چیده می فرمودند: سنگ به من دهید و گل بدهید و میان خشت ها را گل می زدند و چون تمام شد و خاک بر او ریختند و قبرش را ساختند، رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: من می دانم کهنه می شود و کهنگی به او سرایت می کند، ولی خدا دوست دارد هر کس عمل نماید محکمش کند.

چون از قبرش پرداختند، مادر سعد برخاست و گفت: ای سعد! بر تو گوارا باد بهشت، رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: ای مادر سعد! آرام باش و با پروردگارت جزع مکن؛ زیرا سعد گرفتار فشار قبر شد.

گوید: رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) برگشتند و مردم برگشتند، و به آن حضرت گفتند: یا رسول اللَّه ما دیدیم با سعد آن کردی که با احدی نکردی, بی رداء و کفش دنباله جنازه اش راه رفتی؛ فرمودند: فرشته ها بی ردا و پای برهنه دنبال او بودند و من به آن ها تأسّی کردم، گفتند: راست و چپ تابوتش را گرفتی؟

ص:59

حضرت فرمودند: دستم به دست جبرئیل بود و هر جا را می گرفت می گرفتم، گفتند: شما دستور غسلش را دادی و بر او نماز خواندی و او را به دست خود در گور نهادی و باز هم فرمودی که سعد فشار قبر دارد؟ حضرت فرمودند: آری با خانوادهﻱ خود بداخلاقی می کرد.

131- الأمالی للصدوق 480 ح6: عن داود بن سرحان قال: قال أبو عبد اللَّه (علیه السلام): لا ینبغی للمرأة أن تعطّل نفسها، ولو أن تعلّق فی عنقها قلاّدة، ولا ینبغی أن تدع یدها من الخضاب، ولو أن تمسّها بالحناء مسّاً، وإن کانت مسنّة.

امام صادق (علیه السلام) فرمودند: روا نیست زن خود را بدون زیور گذارد گرچه گردن بند به گردن آویزد، و خوش نیست که دستش بی خضاب باشد گرچه مقدار کمی باشد و گرچه سالخورده هم باشد.

132- الأمالی للصدوق 496 ح7: أبو خالد الکعبی، عن أبی عبد اللَّه (علیه السلام): أنّ رسول اللَّه (صلی الله علیه و آله و سلم) قال: أیّما امرأة رفعت من بیت زوجها شیئاً من موضع إلی موضع ترید به صلاحاً، نظر اللَّه (عزوجل) إلیها، ومن نظر اللَّه إلیه لم یعذّبه، فقالت أمّ سلمة: ذهب الرجال بکلّ خیر، فأیّ شیء للنساء المساکین؟ فقال (صلی الله علیه و آله و سلم): بلی، إذا حملت المرأة کانت به منزلة الصائم القائم المجاهد بنفسه وماله فی سبیل اللَّه، فإذا وضعت کان لها من الأجر ما لا تدری ما هو لعظمه، فإذا أرضعت کان لها بکلّ مصّة کعدل عتق محرّر من ولد إسماعیل، فإذا فرغت من رضاعة ضرب ملک علی جنبها، وقال: استأنفی العمل، فقد غفر لک.

امام صادق (علیه السلام) فرمودند: رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: هر زنی در خانهﻱ شوهر برای اصلاح, چیزی را جابجا کند خدای (عزوجل) به او نظر کند و هر کس خدا به او نظر کند عذابش نکند.

امّ سلمه عرض کرد مردها همهﻱ خوبی ها را بردند، زن های بیچاره چه خوبی دارند؟ حضرت فرمودند: آری، چون زنی آبستن شود مقام روزه دار و شب زنده دار و مجاهد با خود و مالش را در راه خدا دارد، و چون بزاید اجری دارد که هیچکس عظمت آن را نداند، و چون طفل را شیر دهد به هر مُکی ثواب آزاد کردن یک بنده از اولاد اسماعیل را دارد، و چون از

ص:60

شیر دادن فارغ شود فرشته ای پَر بر پهلویش زند و گوید: کار خود را از سر گیر که آمرزیده شدی.

133- الأمالی للصدوق 497 ح9: عن الصادق جعفر بن محمّد، عن أبیه، عن آبائه، عن علیّ (علیهم السلام)، قال: قال رسول اللَّه (صلی الله علیه و آله و سلم): إنّ العبد لیحبس علی ذنب من ذنوبه مائة عام، وإنّه لینظر إلی أزواجه وإخوانه فی الجنّة.

رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: همانا بنده ای صد سال به خاطر گناهی از گناهانش در زندان دوزخ است و زنان و برادران خود را در بهشت می بیند.

134- بحار الأنوار 52/307 ح82: عن أبی عبد اللَّه (علیه السلام) قال: رجال کأنّ قلوبهم زبر الحدید، هم أطوع له من الأمة لسیّدها.

امام صادق (علیه السلام) فرمودند: اصحاب امام زمان (علیه السلام) مردانی هستند که قلب هایشان همچون پاره های آهن محکم است و آنان از کنیز نسبت به مولای خویش مطیع ترند.

135- کمال الدین 264 ح11: قال رسول اللَّه (صلی الله علیه و آله و سلم): یجمع اللَّه له من أقاصی البلاد علی عدد أهل بدر ثلاثمائة وثلاثة عشر رجلاً...، کرّارون، مجدّون فی طاعته.

رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: خدای متعال اصحاب امام زمان (علیه السلام) را که تعداد آن ها به عدد اصحاب بَدْر - یعنی سیصد و سیزده نفر - می باشد را از اطراف و اکناف شهرها برای او جمع آوری می کند، و از خصوصیّات آنان این است که: بسیار حمله کننده و کوشا در طاعت امام خویش می باشند.

136- مناقب آل أبی طالب 3/362: عن مأمون الرّقّی، قال: کنت عند سیّدی الصادق (علیه السلام) إذ دخل سهل بن الحسن الخراسانیّ فسلّم علیه ثمّ جلس فقال له: یا بن رسول اللَّه! لکم الرأفة والرحمة وأنتم أهل بیت الإمامة، ما الذی یمنعک أن یکون لک حقّ تقعد عنه وأنت تجد من شیعتک مائة ألف یضربون بین یدیک بالسیف؟ فقال (علیه السلام) له: اجلس یا خراسانیّ! رعی اللَّه حقّک، ثمّ قال: یا حنیفة! اسجری التنّور فسجرته حتّی صار کالجمرة وابیضّ علوّه، ثمّ قال: یا خراسانیّ! قم فاجلس فی التنّور، فقال الخراسانیّ: یا سیّدی! یا بن رسول اللَّه! لا تعذّبنی بالنار أقلنی أقالک اللَّه،

ص:61

قال: قد أقلتک، فبینما نحن کذلک إذ أقبل هارون المکّی ونعله فی سبّابته، فقال: السلام علیک یا بن رسول اللَّه! فقال له الصادق (علیه السلام): ألق النّعل من یدک واجلس فی التنّور، قال: فألقی النعل من سبّابته ثمّ جلس فی التنّور، وأقبل الإمام (علیه السلام) یحدّث الخراسانیّ حدیث خراسان حتّی کأنّه شاهد لها. ثمّ قال: قم یا خراسانیّ! وانظر ما فی التنّور؟ قال: فقمت إلیه فرأیته متربّعاً فخرج إلینا وسلّم علینا، فقال له الإمام (علیه السلام): کم تجد بخراسان مثل هذا؟ فقال: واللَّه ولا واحداً، فقال (علیه السلام): لا واللَّه ولا واحداً، فقال: أما إنّا لا نخرج فی زمان لا نجد فیه خمسةً معاضدین لنا، نحن أعلم بالوقت.

مأمون رِقِّی می گوید: خدمت حضرت صادق (علیه السلام) بودم که سهل بن حسن خراسانی وارد شده سلام کرده و نشست و عرض کرد: ای پسر رسول خدا! چقدر شما رئوف و مهربان هستید، شما امام بر ما می باشید؛ چرا دفاع از حقّ خود نمی کنید با این که بیش از صد هزار شیعهﯼ شمشیر زن دارید؟

آن حضرت فرمودند: ای خراسانی! بنشین، خداوند به تو رحم نموده و مراعات حال تو را بنماید. سپس به کنیزی بنام حَنیفه فرمودند: تنور را روشن کن، تنور پس از مدّتی افروخته شد به طوری که یک پارچه آتش گردید و قسمت بالای آن سفید شد. بعد رو به مرد خراسانی نموده و فرمودند: برو بنشین داخل تنور، مرد خراسانی شروع به التماس نموده و گفت: ای پسر رسول خدا! مرا به آتش مسوزان، از جُرم من درگذر، خدا از تو بگذرد.

حضرت فرمودند: تو را بخشیدم. در همین موقع هارون مکّی وارد شد و در حالی که یک کفش خود را به انگشت گرفته بود عرض کرد: سلام بر تو ای پسر رسول خدا! امام فرمودند: کفش هایت را از دست بیانداز و برو داخل تنور بنشین، پس او کفش ها را انداخته و داخل تنور نشست.

امام (علیه السلام) شروع کردند با مَرد خراسانی صحبت کردن در مورد جریان های خراسان به طوری که گویا سابقاً در خراسان بوده اند، بعد فرمودند: ای خراسانی! برو ببین در تنور چه خبر است! پس او به جانب تنور رفت و دید که او چهار زانو در تنور نشسته، پس از تنور خارج شده و به ما سلام کرد،

ص:62

امام (علیه السلام) به خراسانی فرمودند: از این ها در خراسان چند نفر پیدا می شود؟!

عرض کرد: به خدا قسم یک نفر هم پیدا نمی شود، نه به خدا یک نفر پیدا نمی شود. حضرت فرمودند: ما تا زمانی که پنج نفر یاور نداشته باشیم قیام نخواهیم کرد، ما خودمان موقعیّت مناسب را بهتر می دانیم.

137- بحار الأنوار 5 2/307 ح82: عن أبی عبد اللَّه (علیه السلام) قال: رجال یتمسّحون بسرج الإمام (علیه السلام) یطلبون بذلک البرکة ویحفّون به یقونه، بأنفسهم فی الحروب ویکفونه ما یرید فیهم، هم أطوع له من الأمة لسیّدها.

امام صادق (علیه السلام) فرمودند: از خصوصیّات اصحاب او (امام زمان (علیه السلام)) آن است که آنان مردانی هستند که بدن خود را برای تبرّک به زین اسب امام می سایند، آن ها در جنگ ها امام را در میان گرفته و با جان خود از وی دفاع می کنند، و هر کاری داشته باشد برایش انجام می دهند، و ایشان از کنیز به مولای خویش مطیع ترند.

138- الأمالی للصدوق 497 ح11: عن أبی هاشم الجعفری، قال: أصابتنی ضیقة شدیدة، فصرت إلی أبی الحسن علیّ بن محمّد (علیهما السلام)، فأذن لی، فلمّا جلست قال: یا أبا هاشم! أیّ نعم اللَّه (عزوجل) علیک ترید أن تؤدّی شکرها؟ قال أبو هاشم: فوجمت، فلم أدر ما أقول له، فابتدأ (علیه السلام) فقال: رزقک الإیمان، فحرم به بدنک علی النار، ورزقک العافیة فأعانتک علی الطاعة، ورزقک القنوع فصانک عن التبذّل. یا أبا هاشم! إنّما ابتدأتک بهذا، لأنّی ظننت أنّک ترید أن تشکو إلیَّ من فعل بک هذا، وقد أمرت لک بمائة دینار، فخذها.

ابو هاشم جعفری گفت: به من فقر و تنگی سختی رسید و نزد امام هادی (علیه السلام) رفتم و به من اجازه ورود دادند و چون نشستم فرمودند: ای ابو هاشم! می خواهی شکر کدام نعمت خدا را بکنی؟

گوید: روی در هم کشیدم و ندانستم چه گویم؛ آن حضرت آغاز سخن کردند و فرمودند: ایمان به تو روزی کرد و به وسیلهﻱ آن تنت بر آتش حرام شد و تندرستی به تو داد و بر طاعت به تو کمک کرد، قناعت به تو داد و از آبرو

ص:63

فروشی حفظت کرد.

ای ابو هاشم! من تو را به این مطالب آغاز نمودم برای آن که می خواستی به من از کسی که به تو چنین کرده شکایت کنی و دستور دادم صد اشرفی به تو بدهند آن ها را دریافت کن.

139- الأمالی للصدوق 503 ح2: عن أبی عبیدة الحذّاء، قال: قال أبو جعفر (علیه السلام): یا زیاد! إیّاک والخصومات، فإنّها تورث الشکّ، وتحبط العمل، وتردی صاحبها، وعسی أن یتکلّم الرجل بالشیء لا یغفر له. یا زیاد! إنّه کان فیما مضی قوم ترکوا علم ما وکّلوا به، وطلبوا علماً کفوه، حتی انتهی بهم الکلام إلی اللَّه (عزوجل) فتحیّروا، فإن کان الرجل لیدعی من بین یدیه فیجیب من خلفه، أو یدعی من خلفه فیجیب من بین یدیه.

ابی عبیده حَذّاء می گوید که امام باقر (علیه السلام) فرمودند: ای زیاد! مبادا وارد خصومت و مجادله شوی که شک آورد و عمل را بی اجر کند و صاحبش را هلاک سازد و بسا باشد مرد سخنی گوید که آمرزیده نشود.

ای زیاد! در دوران گذشته مردمی بودند که آموختن وظائف خود را ترک کردند و دنبال دانستن چیزی رفتند که از آن معاف بودند، تا آنکه سخن را به بحث در ذات خدا کشاندند و سرگردان ماندند، تا به جایی که مردی را از برابرش می خواندند از پشت سر پاسخ می داد یا از پشت سرش می خواندند از برابرش پاسخ می داد.

140- الأمالی للصدوق 505 ح11: عن الصادق جعفر بن محمّد، عن أبیه، عن آبائه (علیهم السلام)، قال: قال رسول اللَّه (صلی الله علیه و آله و سلم): الجلوس فی المسجد لانتظار الصلاة عبادة ما لم یحدث. قیل: یا رسول اللَّه! وما الحدث؟ قال: الاغتیاب.

رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: نشستن در مجلس به انتظار نماز عبادت است، تا حَدَثی از تو سر نزند، عرض شد یا رسول اللَّه حَدَث چیست؟ حضرت فرمودند: غیبت کردن.

ص:64

141- الأمالی للصدوق 526 ح1: عن سعدان بن مسلم، عن أبی عبد اللَّه الصادق (علیه السلام)، قال: النوم راحة للجسد، والنطق راحة للروح، والسکوت راحة للعقل.

امام صادق (علیه السلام) فرمودند: خواب آسایش تن است, و سخن کردن آسایش روح, و خاموشی آسایش خرد.

142- الأمالی للصدوق 526 ح3: عن مسعدة بن صدقة، قال: قال لی أبو الحسن موسی بن جعفر (علیهما السلام): إنّ عیال الرجل أسراؤه، فمن أنعم اللَّه علیه نعمة فلیوسّع علی أسرائه، فإن لم یفعل أوشک أن تزول عنه تلک النعمة.

مسعده بن صدقه می گوید: امام موسی بن جعفر (علیه السلام) فرمودند: عیال مرد اسیران اویند هر کس خدا به او نعمتی داد بر اسیران خود توسعه دهد و اگر نکند بسا باشد آن نعمت از دستش برود.

143- الأمالی للصدوق 531: عن الرضا قال: قال امیر المؤمنین (علیه السلام):...، لو تکاشفتم ما تدافنتم، الخبر.

حضرت رضا (علیه السلام) روایت کرده اند که امیر المؤمنین (علیه السلام) فرمودند: اگر باطن شما بر یکدیگر آشکار می گردید هیچ کدام یکدیگر را به خاک نمی سپردید.

144- الأمالی للصدوق 551 ح5: عن فطر بن خلیفة، عن الصادق جعفر بن محمّد (علیهما السلام)، قال: لمّا نزلت هذه الآیة: {وَالَّذینَ إِذَا فَعَلُوا فَاحِشَةً أَوْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ ذَکَرُوا اللَّه فَاسْتَغْفَرُوا لِذُنُوبِهِمْ} (1) صعد إبلیس جبلاً بمکّة یقال له: ثور، فصرخ بأعلی صوته بعفاریته فاجتمعوا إلیه، فقالوا: یا سیّدنا! لم دعوتنا؟ قال: نزلت هذه الآیة، فمن لها؟ فقام عفریت من الشیاطین، فقال: أنا لها بکذا وکذا. قال: لست لها، فقام آخر فقال مثل ذلک، فقال: لست لها، فقال الوسواس الخناس: أنا لها. قال: بماذا؟ قال: أعدهم وأمنیهم حتی یواقعوا الخطیئة، فإذا واقعوا الخطیئة أنسیتهم الاستغفار، فقال: أنت لها، فوکّله بها إلی یوم القیامة.

امام صادق (علیه السلام) فرمودند: چون این آیه نازل شد: {وَالَّذینَ إِذَا فَعَلُوا فَاحِشَةً أَوْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ ذَکَرُوا اللَّه فَاسْتَغْفَرُوا لِذُنُوبِهِمْ} یعنی: >و آن کسانی که چون هرزگی کردند


1- آل عمران، الآیة 135.

ص:65

یاد خدا افتادند و آمرزش گناهان خود خواستند< ابلیس در مکّه بالای کوهی به نام ثور رفت و به فریاد بلند عَفاریت خود را خواست و آن ها گِردَش آمدند و گفتند: ای سیّد ما! برای چه ما را دعوت کردی؟

گفت: این آیه نازل شده, چه کسی در برابر آن قیام می کند؟ یکی گفت: من به چنین وسیله؛ گفت: تو اهلش نیستی، دیگری چنان و چنین گفت، گفت: تو هم اهلش نیستی، وَسواس خَنّاس گفت: من اهل آنم، گفت: به چه وسیله؟ گفت: به آن ها وعده دهم و آرزومندشان کنم تا گناه کنند و چون در گناه افتادند آمرزش را از یادشان ببرم، گفت تو اهل آنی و او را تا قیامت بر این وظیفه گمارد.

145- الکافی 5/162 ح4: عن الصادقین (علیهما السلام) قال: وکرّر فی لیلة ثلاث وعشرین من شهر رمضان هذا الدعاء ساجداً وقائماً وقاعداً وعلی کلّ حال وفی الشهر کلّه وکیف أمکنک ومتی حضرک من دهرک تقول بعد تمجید اللَّه تعالی والصّلاة علی النبیّ علیه وآله السلام: اللَّهمّ کن لولیّک الحجّة بن الحسن فی هذه السّاعة وفی کلّ ساعة ولیّاً وحافظاً وقائداً وناصراً ودلیلاً وعیناً حتّی تسکنه أرضک طوعاً وتمکّنه فیها طویلاً.

امام صادق (علیه السلام) فرمودند: برای حضرت مهدی (علیه السلام) در همهﯼ اوقات و مکان ها چنین دعا کنید: خداوندا! برای حجّت بن الحسن «که صلوات تو بر او و پدرانش باد» در همین وقت و همهﯼ اوقات، سرپرست، نگهدار، پیشوا، یاور، راهنما و نگهبان باش تا این که سرانجام او را با میل و رغبت در زمین حاکم نموده و برای مدّت طولانی از آن چه که در زمین است بهره مند نمایی.

146- الأمالی للصدوق 589 ح12: عن أبان بن تغلب، قال: قال أبو عبد اللَّه الصادق جعفر بن محمّد بن محمّد (علیه السلام): إنّ المؤمن لیهول علیه فی منامه فتغفر له ذنوبه، وإنّه لیمتهنّ فی بدنه فتغفر له ذنوبه.

ابان بن تغلب گوید که امام صادق (علیه السلام) فرمودند: مؤمن خواب هولناک ببیند و گناهش بریزد و تنش خواری کشد و گناهانش آمرزیده شود.

ص:66

147- الأمالی للصدوق 598 ح5: عن زید بن علیّ، عن آبائه (علیهم السلام)، قال: قال رسول اللَّه (صلی الله علیه و آله و سلم): إنّ أقربکم منّی غداً، وأوجبکم علیَّ شفاعة، أصدقکم لساناً، وأدّاکم للأمانة، وأحسنکم خلقاً، وأقربکم من الناس.

رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: نزدیک ترین شما به من فردای قیامت و مستحق ترین شما به شفاعت من, راستگوترین و ادا کننده ترین امانت و خوش خلق ترین و نزدیک ترین شما است به مردم.

148- الأمالی للصدوق 599 ح8: عن إسماعیل بن بشر بن عمّار، قال: کتب هارون الرشید إلی موسی بن جعفر (علیه السلام): عظنی وأوجز. قال: فکتب إلیه: ما من شیء تراه عینک إلاّ وفیه موعظة.

اسماعیل بن بشر بن عمّار گوید: هارون الرشید به امام موسی کاظم (علیه السلام) نوشت مرا پندی ده و مختصر کن، آن حضرت در جوابش نوشتند: چیزی نیست که چشمت ببیند جز این که در آن پندی است.

149- الأمالی للصدوق 632 ح2: عن علیّ (علیهم السلام)، قال: قال رسول اللَّه (صلی الله علیه و آله و سلم): ضغطة القبر للمؤمن کفّارة لما کان منه من تضییع النعم.

رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: فشار قبر مؤمن کفّارهﻱ گناهِ تضییع نعمت های او است.

150- الأمالی للصدوق 637 ح5: عن هشام بن سالم، عن أبی عبد اللَّه الصادق (علیه السلام)، قال: قال رسول اللَّه (صلی الله علیه و آله و سلم): إنّ آدم شکا إلی اللَّه (عزوجل) ما یلقی من حدیث النفس والحزن، فنزل علیه جبرئیل (علیه السلام) فقال له: یا آدم! قل: لا حول ولا قوّة إلاّ باللَّه، فقالها فذهب عنه الوسوسة والحزن.

هشام بن سالم گوید که امام صادق (علیه السلام) فرمودند: آدم از حدیث نفس و اندوه به خدا شکایت کرد، جبرئیل بر او نازل شد و گفت: ای آدم! بگو: >لا حول و لا قوّة إلاّ باللَّه< آن را گفت و وسوسه و اندوه او رفت.

151- الأمالی للصدوق 651 ح13: قال رسول اللَّه (صلی الله علیه و آله و سلم): من تظاهرت علیه النعم فلیقل: «الحمد للَّه ربّ العالمین»، ومن ألحّ علیه الفقر فلیکثر من قول: «لا حول ولا قوّة إلاّ باللَّه العلیّ العظیم»، فإنّه کنز من کنوز الجنّة، وفیه شفاء من اثنین وسبعین داء أدناها الهمّ.

ص:67

رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: هر کس نعمت پیاپی دارد بسیار بگوید: >الحمد للَّه ربّ العالمین< و هر کس فقر بر او فشار آورد، باید بسیار بگوید: >لا حول و لا قوة إلاّ باللَّه العلیّ العظیم<؛ که آن یکی از گنج های بهشت است و درمان هفتاد و دو نوع بلا است که کمترین آن اندوه است.

152- الأمالی للصدوق 671 ح2: عن أبی حمزة الثمالی، عن أبی جعفر (علیه السلام)، قال: ما من عبد من شیعتنا یقوم إلی الصلاة إلاّ اکتنفته بعدد من خالفه ملائکة یصلّون خلفه یدعون اللَّه له حتی یفرغ من صلاته.

ابو حمزهﻱ ثمالی می گوید که امام باقر (علیه السلام) فرمودند: هیچ بنده ای از شیعیان ما به نماز نمی ایستد جز آن که به شمارهﻱ مخالفانش فرشته دورش آیند و پشت سرش نماز خوانند و برای او دعا کنند تا از نمازش فارغ شود.

153- الأمالی للصدوق 672 ح6: عن ابن عبّاس، قال: قال رسول اللَّه (صلی الله علیه و آله و سلم): من دخل السوق فاشتری تحفة فحملها إلی عیاله کان کحامل صدقة إلی قوم محاویج، ولیبدأ بالإناث قبل الذکور، فإن من فرح ابنة فکأنّما أعتق رقبة من ولد إسماعیل، ومن أقرّ بعین ابن فکأنّما بکی من خشیة اللَّه (عزوجل)، ومن بکی من خشیة اللَّه (عزوجل) أدخله اللَّه جنّات النعیم.

ابن عبّاس می گوید که رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: هر کس بازار رود و تحفه ای برای عیال خود آورد، هم چون حامل صدقه است برای مردم محتاج و به دخترها پیش از مردها بدهد؛ زیرا هر کس دخترش را شاد کند گویا بندهﻱ مؤمنی از فرزندان اسماعیل را آزاد کرده در راه خدا و هر کس پسری را چشم روشن کند، گویا از خوف خدا گریسته، و هر کس از خوف خدای (عزوجل) بگرید در بهشت پر نعمت درآید.

154- کمال الدین 286 ح2: قال رسول اللَّه (صلی الله علیه و آله و سلم): طوبی لمن أدرک قائم أهل بیتی وهو یأتمّ به فی غیبته قبل قیامه ویتولّی أولیاءه ویعادی أعداءه.

رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: خوشا به حال کسی که قائم اهل بیتم را درک کند و

ص:68

تا قبل از قیام وی به امامتش معتقد باشد و با دوستانش دوست و با دشمنانش دشمن باشد.

155- مصباح المتهجّد 803: فی دعاء فی الأیّام الرّجبیّة: اللَّهمّ لا فرق بینک وبینها إلاّ أنّهم عبادک وخلقک فتقها ورتقها بیدک بدؤها منک وعودها إلیک.

در یکی از دعاهای روزهای ماه رجب می خوانیم: خداوندا! فرقی (در برخورداری از صفات عالیه) میان تو و حجّت های تو نیست جز این که آن ها بندگان و مخلوق تو هستند که امورشان به دست توست، و از جانب تو آمده اند و به سوی تو برمی گردند.

156- المزار للمشهدی 574: فی دعاء الندبة: الذین استخلصتهم لنفسک ودینک.

در دعای ندبه آمده است: خدایا! اهل بیت (علیهم السلام) آن کسانی هستند که آن ها را برای خود و دینت خالص نموده و برگزیده ای.

157- من لا یحضره الفقیه 2/615: فی الزیارة الجامعة: آتاکم اللَّه ما لم یؤت أحداً من العالمین.

در زیارت جامعهﯼ کبیره آمده است: خداوند متعال آن چه به ائمّهﯼ اطهار (علیهم السلام) از حقائق، علوم، معارف و فضائل عطا نموده، به هیچ کس دیگری نداده است.

158- الأمالی للصدوق 684 ح12: عن الصقر بن دُلَف، قال: سمعت سیّدی علیّ بن محمّد بن علیّ الرضا (علیه السلام) یقول: من کانت له إلی اللَّه (تبارک و تعالی) حاجة، فلیزر قبر جدّی الرضا (علیه السلام) بطوس وهو علی غسل، ولیصلّ عند رأسه رکعتین، ولیسأل اللَّه حاجته فی قنوته، فإنّه یستجیب له، ما لم یسأل فی مأثم، أو قطیعة رحم، وإنّ موضع قبره لبقعة من بقاع الجنّة، لا یزورها مؤمن إلاّ أعتقه اللَّه من النار، وأحلّه دار القرار.

صَقَر بن دُلَف گوید: شنیدم از آقایم امام هادی (علیه السلام) که فرمودند: هر کس نزد خدا حاجتی دارد، قبر جدّم رضا (علیه السلام) در طوس را با غسل زیارت کند و دو رکعت نماز بالای سرش بخواند و حاجتش را از خدا بخواهد در قنوت نماز، به اجابت رسد در صورتی که برای گناه یا قطع رحم نباشد, و به راستی

ص:69

جایگاه قبرش یکی از بقعه های بهشت است و مؤمنی آن را زیارت نکند جز این که خداوند از دوزخ آزادش کند و به بهشت بَرَد.

159- الأمالی للصدوق 767 ح10: قال الصادق (علیه السلام) لبعض أصحابه: لا تطّلع صدّیقک من سرّک إلاّ علی ما لو اطّلع علیه عدوّک لم یضرّک، فإنّ الصدّیق قد یکون عدوّاً یوماً ما.

امام صادق (علیه السلام) به یکی از اصحابشان فرمودند: آن رازی را با دوستت در میان بگذار که اگر دشمنت از آن آگاه شد زیانت نرساند، بسا که دوستت روزی دشمن شود.

160- الإرشاد 1/235: عن أمیر المؤمنین (علیه السلام):...، واعلم أنّک لن تکتسب شیئاً فوق قوتک إلاّ کنت فیه خازناً لغیرک، یکثر فی الدنیا به نصبک، ویحظی به وارثک، ویطول معه یوم القیامة حسابک، الخبر.

امیر المؤمنین (علیه السلام) فرمودند: بدان که تو بیشتر از قُوت خود کسب نمی کنی مگر این که در این جمع کردن خزانه دار دیگران هستی, در دنیا زحمت و رنج خود را زیاد می کنی و وارث تو بهره مند می گردد, و به سبب آن حسابرسی تو در روز قیامت زیاد می شود.

161- الأمالی للمفید 59 ح4: عن أبی عبد اللَّه (علیه السلام) قال: واللَّه ما نقول بأهوائنا ولا نعمل بآرائنا، ولا نقول إلاّ ما قال ربّنا (عزوجل).

امام صادق (علیه السلام) فرمودند: به خدا قسم ما اهل بیت از روی هوای نفس خود چیزی نمی گوئیم و به رأی و نظر خود عمل نمی کنیم، و نمی گوئیم مگر آن چه را که پروردگار به ما گفته است.

162- الإرشاد 1/299:...، قوله (أمیر المؤمنین (علیه السلام)): جهل المرء بعیوبه من أکبر ذنوبه، الخبر.

امیر المؤمنین (علیه السلام) فرمودند: جهل انسان به عیب های خود از بزرگ ترین گناهان است.

ص:70

163- الإرشاد 2/147: روی: أنّ علیّ بن الحسین (علیه السلام) دعا مملوکه مرّتین فلم یجبه، ثمّ أجابه فی الثالثة، فقال له: یا بُنیَّ! أما سمعت صوتی؟ قال: بلی، قال: فما بالک لم تجبنی؟ قال: أمنتک، قال: الحمد للَّه الذی جعل مملوکی یأمنی.

روایت شده که حضرت علی بن الحسین (علیهما السلام) یکی از غلامان خود را دو بار صدا زد و او پاسخ نداد تا بار سوّم پاسخش داد، حضرت به او فرمودند: ای پسر! مگر صدای مرا نشنیدی؟ گفت: بله شنیدم، حضرت فرمودند: پس چرا پاسخم را ندادی؟ عرض کرد: از شما ایمن بودم (و می دانستم که اگر پاسخت نگویم بر من خشم نخواهی کرد) حضرت فرمودند: سپاس خداوندی را که بندهﯼ زر خرید مرا از من ایمن ساخته.

164- المحاسن 1/6 ح16: عن المحاربی، عن أبی عبد اللَّه (علیه السلام) قال: قال رسول اللَّه (صلی الله علیه و آله و سلم): ثلاثة إن لم تظلمهم ظلموک، السفلة وزوجتک وخادمک. وقال: ثلاثة لا ینتصفون من ثلاثة، شریف من وضیع، وحلیم من سفیه، وبرّ من فاجر.

محاربی گوید: از امام صادق (علیه السلام) روایت است که رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: سه گروه را اگر ستم نکنی بر تو ستم کنند: مردم پست و همسر و خدمتکار. وفرمودند: سه گروه از سه گروه انتقام نمی گیرند: شخص شریف و بزرگوار از شخص پست، شخص بردبار از نادان و احمق، شخص نیکوکار از فاجر و نابکار.

165- علل الشرائع 1/141 ح2: عن أبی جعفر (علیه السلام) قال: من أصبح یجد برد حبّنا علی قلبه فلیحمد اللَّه علی بادئ النعم، قیل: وما بادئ النعم؟ قال: طیب المولد.

امام باقر (علیه السلام) فرمودند: شخصی که شب را به بامداد رسانَد و نسیم محبّت ما را بر قلب خود احساس نماید پس باید خدا را بر سر آغازِ نعمت ها سپاسگزاری نماید. عرض شد: سرآغازِ نعمت ها چیست؟ فرمودند: حلال زادگی.

166- بحار الأنوار 26/7: قال أمیر المؤمنین (صلوات الله علیه): الویل کلّ الویل! لمن أنکر فضلنا وخصوصیّتنا وما أعطانا اللَّه ربّنا؛ لأنّ من أنکر شیئاً ممّا أعطانا اللَّه فقد أنکر قدرة اللَّه (عزوجل) ومشیّته فینا.

ص:71

امیر المؤمنین (علیه السلام) فرمودند: وَیْل و تمام وَیْل (وَیْل کلمهﯼ انذار و تحذیر می باشد و به چاهی در جهنّم که آکنده از آتش است نیز اطلاق می گردد) بر کسی که فضائل و خصوصیّات ما اهل بیت و آن چه را که خداوند به ما عطا نموده است را انکار نماید؛ چرا که هر کس چیزی از آن چه را که خداوند به ما عطا کرده است انکار نماید بدرستی که قدرت خدا و ارادهﯼ او در حقّ ما را انکار نموده است.

167- المحاسن 1/118 ص126: عن معمر بن خلاّد، عن أبی الحسن الرضا (علیه السلام)، قال: سئل رسول اللَّه (صلی الله علیه و آله و سلم) یکون المؤمن جبّاناً؟ - قال: نعم، قیل: ویکون بخیلاً؟ - قال: نعم، قیل: ویکون کذّاباً؟ - قال: لا.

معمر بن خلاّد گوید: امام رضا (علیه السلام) فرمودند: از رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) سؤال شد: آیا مؤمن ترسو هست؟ حضرت فرمودند: آری، گفته شد: بخیل هم می باشد؟ حضرت فرمودند: آری، سؤال شد: آیا دروغ هم می گوید؟ حضرت فرمودند: خیر.

168- المحاسن 1/141 ح34: عن أبی عبد اللَّه (علیه السلام)، قال: إذا کان یوم القیامة یدعی الناس جمیعاً بأسمائهم وأسماء أمّهاتهم ستراً من اللَّه علیهم إلاّ شیعة علیّ (علیه السلام) فإنّهم یدعون بأسمائهم وأسماء آبائهم وذلک أن لیس فیهم عهار.

امام صادق (علیه السلام) فرمودند: زمانی که روز قیامت فرا رسد همهﻱ مردم به اسم خودشان و اسم مادرانشان صدا زده می شوند تا پردهﻱ شرم آنان دریده نشود به جز شیعهﻱ علی (علیه السلام) که به اسم خودشان و پدرانشان خوانده می شوند؛ چرا که در ایشان زنایی نیست.

169- المحاسن 1/158 ح93: عن زید الشحّام، قال: سمعت أبا عبد اللَّه (علیه السلام) یقول: إنّ ولیّ علیّ إن تزلّ به قدم ثبتت أخری.

زید شَحّام می گوید شنیدم از امام صادق (علیه السلام) که فرمودند: به درستی که دوست دار علی (علیه السلام) اگر قدمی از او بلغزد قدم دیگر او پابرجاست. (یعنی:

ص:72

اگر مرتکب گناهی شود خداوند او را توفیق داده و موّفق به توبه و برگشت به مسیر حق می نماید)

170- المحاسن 1/161 ح105: عن موسی بن بکر، قال: کنّا عند أبی عبد اللَّه (علیه السلام) فقال رجل فی المجلس: أسأل اللَّه الجنّة، فقال أبو عبد اللَّه (علیه السلام): أنتم فی الجنّة فاسألوا اللَّه أن لا یخرجکم منها، فقلنا: جعلنا فداک نحن فی الدنیا، فقال: ألستم تقرّون به امامتنا؟ قالوا: نعم، فقال: هذا معنی الجنّة، الذی من أقرّ به کان فی الجنّة فاسألوا اللَّه أن لا یسلبکم.

موسی بن بکر گوید: با جمعی محضر حضرت صادق (علیه السلام) بودیم, یکی از مردان مجلس عرض کرد: از خداوند بهشت می خواهم؛ حضرت فرمودند: شما در بهشت هستید از خدا بخواهید شما را از آن بیرون نبرد گفتند: قربانتان شویم ما در دنیائیم! حضرت فرمودند: مگر شما به امامت ما اعتراف ندارید؟ گفتند: بلی؛ پس حضرت فرمودند: این معنی بهشت است که هر کس به آن اعتراف کند در بهشت باشد؛ پس از خدا بخواهید که آن را از شما نگیرد.

171- المحاسن 1/195 ح16: عن أبی الجارود، عن أبی جعفر (علیه السلام) قال: إنّما یداقّ اللَّه العباد فی الحساب یوم القیامة علی قدر ما آتاهم من العقول فی الدنیا.

امام محمّد باقر (علیه السلام) فرمودند: خداوند روز قیامت دربارهﻱ حساب بندگان به اندازهﻱ عقل هایی که در دنیا به آن ها داده باریک بینی می نماید (با دقّت و باریک بینی به حسابشان میرسد).

172- المحاسن 1/202 ح44: عن فُضَیل بن یَسار قال: قلت لأبی عبد اللَّه (علیه السلام) ندعوا الناس إلی هذا الأمر؟ فقال: لا، یا فضیل! إنّ اللَّه إذا أراد بعبد خیراً أمر ملکاً فأخذ بعنقه فأدخله فی هذا الأمر طائعاً أو کارهاً.

فضیل روایت کرد که به حضرت صادق (علیه السلام) عرض کردم: ما مردم را به این مَرام (ولایت و امامت) دعوت کنیم؟ فرمودند: نه، ای فُضَیل! البتّه خداوند اگر خیر بنده ای را بخواهد، فرشته ای را فرمان دهد تا گردن او را بگیرد و به این مَرام داخل سازد چه او بخواهد و چه نخواهد.

ص:73

173- المحاسن 1/204 ح52: قال أبو عبد اللَّه (علیه السلام): من أراد أن یعلم ماله عند اللَّه فلینظر ما للَّه عنده.

امام صادق (علیه السلام) فرمودند: هر کس می خواهد بداند پیش خدا چه مقامی دارد بنگرد که خدا نزد وی چه جایگاهی دارد.

174- الکافی 1/198 ح1: عن الإمام الرضا (علیه السلام) قال: الإمام کالشمس الطالعة المجلّلة بنورها للعالم، وهی فی الأفق بحیث لا تنالها الأیدی والأبصار...، فمن ذا الذی یبلغ معرفة الإمام؟! أو یمکنه اختیاره؟! هیهات! هیهات! ضلّت العقول وتاهت الحلوم وحارت الألباب وخسأت العیون وتصاغرت العظماء وتحیّرت الحکماء وتقاصرت الحلماء وحصرت الخطباء وجهلت الألبّاء وکلّت الشعراء وعجزت الأدباء وعییت البلغاء عن وصف شأن من شأنه أو فضیلة من فضائله وأقرّت بالعجز والتّقصیر، وکیف یوصف بکلّه أو ینعت بکنهه أو یفهم شی ء من أمره أو یوجد من یقوم مقامه ویغنی غناه! لا، کیف؟! وأنّی؟! وهو بحیث النجم من ید المتناولین ووصف الواصفین، فأین الاختیار من هذا؟! وأین العقول عن هذا؟! وأین یوجد مثل هذا؟! أتظنّون أنّ ذلک یوجد فی غیر آل الرسول محمّد (صلی الله علیه و آله و سلم)؟!

امام رضا (علیه السلام) فرمودند: امام همچون خورشید فروزانی است که نورش عالم را فرا گرفته و کسی را توان دسترسی و دیدن حقایق آن نیست، کیست که امام را بحقّ بشناسد؟! یا توان انتخاب او را داشته باشد؟ هیهات! هیهات! خِرَدها در باره اش گمراهند و خاطرها در تحیّر، عقل ها سرگردان و چشم ها بی بصیرت، بزرگان در اینجا کوچکند، و حکیمان در حیرت، و بردباران کوته نظر، و هوش مندان گیج و نادان، و شعراء لال و گنگ، و اُدباء درمانده، و سخن دانان بی زبان، شرح یک مقامش نتوانند و وصف یکی از فضائلش ندانند، همه به عجز معترفند.

چگونه می توان کنهش را وصف کرد و اسرارش را فهمید؟! چطور کسی به جای او ایستاده و حاجت مربوط به او را برآورد؟ نه، چطور؟ از کجا؟ او در مقام خود اختری است بر افروخته و از دسترس دست یازان و وصف واصفان فراتر است، کجا انتخاب بشر به این پایه رسد! عقل کجا و مقام امام

ص:74

کجا! کجا چنین شخصیّتی یافت شود! آیان گمان می برند که در غیر خاندان رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) امامی یافت شود؟!

175- المحاسن 1/209 ح75: عن یعقوب بن زُرارة، عن أبی جعفر (علیه السلام) قال: من اجتری علی اللَّه فی المعصیة وارتکاب الکبائر فهو کافر، ومن نصب دیناً غیر دین اللَّه فهو مشرک.

امام باقر (علیه السلام) فرمودند: هر کس در معصیت خدا جری و بی باک شود و مرتکب کبائر گردد کافر می باشد و هر کس دینی غیر از دین خدا را ترویج نماید مشرک است.

176- الکافی 8/268 ح394: عن أبی عبد اللَّه (علیه السلام) قال: ما کلّم رسول اللَّه (صلی الله علیه و آله و سلم) العباد بکنه عقله.

امام صادق (علیه السلام) فرمودند: رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) هرگز با همهﯼ ظرفیّت عقل خود با مردم سخن نگفتند.

177- المحاسن 1/220 ح125: عن أبی بصیر، عن أبی جعفر (علیه السلام) قال: قال رسول اللَّه (صلی الله علیه و آله و سلم): إنّ القلیل من المؤمنین کثیر.

ابو بصیر از امام باقر (علیه السلام) نقل می کند که فرمودند: رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: همانا عدّهﻱ کمی از مؤمنین زیاد هستند. (یعنی: می توانند کارهای بزرگی انجام داده و به ثمر برسانند)

178- المحاسن 1/221 ح134: قال رسول اللَّه (صلی الله علیه و آله و سلم): قراءة القرآن فی الصلاة أفضل من قراءة القرآن فی غیر الصلاة، وذکر اللَّه أکبر من الصدقة، والصدقة أفضل من الصوم، والصوم جُنّة من النار.

رسول خدا (علیه السلام) فرمودند: قرائت قرآن در نماز بهتر است از قرائت آن در غیر نماز، و یاد خدا از صدقه بهتر است، و صدقه از روزه بهتر است، و روزه سپری است از آتش.

179- تأویل الآیات 1/397 ح27: عن الکاظم (علیه السلام) قال: أقامهم مقام نفسه؛ لأنّه لا یری ولا یدرک ولا تعرف کیفیّته ولا إنّیّته فهؤلاء النّاطقون المبلّغون عنه المتصرّفون فی أمره ونهیه فبهم تظهر قدرته.

امام کاظم (علیه السلام) فرمودند: خداوند اهل بیت (علیهم السلام) را جانشین خویش قرار داده

ص:75

است؛ چرا که او از چشم ها پنهان بوده و درک نمی شود و کمّیّت و کیفیّت او قابل شناخت نیست، امّا اهل بیت (علیهم السلام) چنین نبوده و سخن گویان پروردگار می باشند و ایشان تصرّف کنندگان در امر و نهی الهی هستند، پس خداوند به وسیلهﯼ ایشان قدرت خویش را بر مردم ظاهر می سازد.

180- المزار للمشهدی 304: زیارة أخری له (علیه السلام): السلام علیک یا حافظ سرّ اللَّه، وممضی حکم اللَّه، ومجلّی إرادة اللَّه، وموضع مشیّة اللَّه.

در زیارتی می خوانیم: سلام بر تو ای حافظ سرّ پروردگار، و اجرا کنندهﯼ حکم او، و آشکار کنندهﯼ اراده اش، و جایگاه مشیّت و خواست او.

181- تحف العقول 409: قال الکاظم (علیه السلام): لیس القبلة علی الفمّ إلاّ للزوجة والولد الصغیر.

امام کاظم (علیه السلام) فرمودند: بوسیدن دهان جز در مورد همسر و کودک روا نیست.

182- تحف العقول 410: قال الکاظم (علیه السلام): لا تحدّثوا أنفسکم بفقر ولا بطول عمر، فإنّه من حدّث نفسه بالفقر بخل. ومن حدّث بطول العمر یحرص، الخبر.

امام کاظم (علیه السلام) فرمودند: با خویش از فقر و طول عمر گفتگو مکنید؛ چرا کسی که پیش خود به فقر اندیشیده و از آن یاد کند بخیل می گردد و کسی که پیش خود به طول عمر اندیشیده و از آن یاد کند حریص به دنیا می شود.

183- المحاسن 1/248 ح254: قال أمیر المؤمنین (علیه السلام) فی خطبة له: یا أیّها الناس! سلوا اللَّه الیقین، وارغبوا إلیه فی العافیة، فإنّ أجلّ النعمة العافیة، وخیر ما دام فی القلب الیقین، والمغبون من غبن دینه، والمغبوط من غبط یقینه، قال: وکان علیّ بن الحسین (علیهما السلام) یطیل القعود بعد المغرب یسأل اللَّه الیقین.

امیر المؤمنین (علیه السلام) فرمودند: ای مردم! از خداوند بخواهید به شما یقین عطا کند، و شما را عافیت دهد، بزرگترین نعمت ها عافیت می باشد، و خیری که همواره در قلب جای دارد یقین است، مغبون کسی است که در دین خود

ص:76

زیان کند، و مغبوط (کسی که مورد غبطه است) شخصی است که در یقین مورد غبطهﯼ دیگران باشد. راوی گوید: امام سجّاد (علیه السلام) بعد از اداء نماز مغرب زیاد نشسته و از خداوند طلب یقین می کردند.

184- المحاسن 1/221 ح134: قال رسول اللَّه (صلی الله علیه و آله و سلم): لا قول إلاّ بعمل ولا قول ولا عمل إلاّ بنیّة، ولا قول ولا عمل ولا نیّة إلاّ بإصابة السنّة.

رسول خدا (علیه السلام) فرمودند: هیچ گفتاری نیست مگر به عمل، و هیچ گفتار و عملی نیست مگر به نیّت، و هیچ گفتار و عمل و نیّتی نیست مگر به مطابقت آن با سنّت (فرمایشات رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) و اهل بیتش).

185- المحاسن 1/260 ح316: عن جابر قال: قال لی أبو جعفر (علیه السلام): یا جابر! یکتب للمؤمن فی سقمه من العمل الصالح ما کان یکتب فی صحّته، ویکتب للکافر فی سقمه من العمل السیّء ما کان یکتب فی صحّته. قال: ثمّ قال: یا جابر! ما أشدّ هذا من حدیث!؟

جابر می گوید که امام صادق (علیه السلام) به من فرمودند: ای جابر! اعمال صالحی که مؤمن در هنگام سلامتی انجام می داده در هنگام مریضی نیز برای وی نوشته می شود، و اعمال بدی که کافر در هنگام سلامتی انجام می داده در هنگام مریضی نیز برای وی نوشته می شود؛ سپس فرمودند: ای جابر! چه حدیث مشکلی است این حدیث!

186- المحاسن 1/293 ح453: عن یحیی بن المساور، عن أبیه، عن أبی عبد اللَّه (علیه السلام) قال: قال موسی بن عمران (علیه السلام): یا ربّ! أیّ الأعمال أفضل عندک؟ فقال: حبّ الأطفال؛ فإنّی فطرتهم علی توحیدی، فإن أمتّهم أدخلتهم برحمتی جنّتی.

از یحیی بن مساور از پدرش از ابو عبد اللَّه (علیه السلام) نقل کرده اند که حضرت فرمودند: موسی به خداوند متعال عرض کرد: خداوندا! کدام اعمال در نزد تو افضل است؟ خداوند فرمودند: دوست داشتن اطفال. چون من آن ها را فطرتاً موحّد آفریدم. پس اگر آن ها را در کودکی بمیرانم، با رحمت خودم آن ها را داخل بهشت می کنم.

ص:77

187- المحاسن 2/324 ح65: عن الحلبی وأبی بصیر، عن أبی عبد اللَّه (علیه السلام) قال: تخفیف الفریضة وتطویل النافلة من العبادة.

حلبی و ابو بصیر از امام صادق (علیه السلام) نقل کردند که فرمودند: کوتاه کردن نمازهای واجب و طولانی نمودن نمازهای مستحبّی از عبادت است.

188- الکافی 1/203 ح2: عن أبی عبد اللَّه (علیه السلام) قال: لا ینال ما عند اللَّه إلاّ بجهة أسبابه.

امام صادق (علیه السلام) فرمودند: آن چه نزد خداست جز از طریق اسباب و وسائل آن قابل دسترسی نیست.

189- بصائر الدرجات 26 ح2: قال أبو عبد اللَّه (علیه السلام): أبی اللَّه أن یجری الأشیاء إلاّ بالأسباب، ذلک رسول اللَّه (صلی الله علیه و آله و سلم) ونحن.

امام صادق (علیه السلام) فرمودند: خداوند اِبا نموده است از این که اُمور عالم را بدون اسباب و وسائل جاری نماید، و آن اسباب، رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) و ما اهل بیت می باشیم.

190- المحاسن 2/356 ح60: عن السندی بن خالد، عن أبی عبد اللَّه (علیه السلام) قال: قال رسول اللَّه (صلی الله علیه و آله و سلم): ألا أنبّئکم بشرّ الناس؟ قالوا: بلی یا رسول اللَّه! فقال: من سافر وحده، ومنع رفده، وضرب عبده.

رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: شما را آگاه نکنم به بدترین مردم؟ گفتند: چرا یا رسول اللَّه, فرمودند: هر کس تنها سفر کند، و از وارد بر خود که کاری با او دارد دریغ کند و او را بر خود نپذیرد، و بنده اش را بزند.

191- المحاسن 2/370 ح122: عن الجعفری، عن أبی الحسن (علیه السلام) قال: من خرج وحده فی سفر فلیقل: ما شاء اللَّه، لا حول ولا قوّة إلاّ باللَّه، اللَّهمّ آنس وحشتی وأعنّی علی وحدتی، وأدّ غیبتی، قال: ومن بات فی بیت وحدء، أو فی دار أو فی قریة وحده، فلیقل: اللَّهمّ آنس وحشتی وأعنّی علی وحدتی، وأدّ غیبتی، الخبر.

امام موسی کاظم (علیه السلام) فرمودند: هر کس تنهایی به سفر رفت بگوید: >ما شاء اللَّه، لا حول ولا قوّة إلاّ باللَّه، اللَّهمّ آنس وحشتی وأعنّی علی وحدتی، وأدّ غیبتی<.

ص:78

192- المحاسن 2/389 ح17: عن ابن القدّاح، عن أبی عبد اللَّه (علیه السلام) قال: من أطعم مسلماً حتی یشبعه لم یدر أحد من خلق اللَّه ماله من الأجر فی الآخرة، لا ملک مقرّب ولا نبیّ مرسل إلاّ اللَّه ربّ العالمین، الخبر.

امام صادق (علیه السلام) فرمودند: هر کس مسلمانی را خوراک دهد تا سیرش کند کسی از خلق خدا ثواب اخروی او را نداند, نه فرشته مقرّب و نه پیغمبر مرسل جز خدای پروردگار جهانیان.

193- المحاسن 2/394 ح49: عن سدیر الصیرفی، قال: قال لی أبو عبد اللَّه (علیه السلام): ما یمنعک أن تعتق کلّ یوم نسمة؟ فقلت: لا یحتمل ذلک مالی، فقال: لا تقدر أن تشبع کلّ یوم رجلاً مسلماً؟ فقلت: موسراً أو معسراً؟ فقال: إنّ الموسر قد یشتهی الطعام.

سدیر صیرفی می گوید که امام صادق (علیه السلام) فرمودند: چه چیز منع می کند تو را از این که در هر روز یک بنده در راه خدا آزاد کنی؟ گفتم: مالم کفاف آن را نمی دهد، پس حضرت فرمودند: قادر نیستی در هر روز یک مرد مسلمان را غذا دهی؟ گفتم: فقیر یا غنی؟ فرمودند: غنی نیز دوست می دارد که به او غذا داده شود.

194- المحاسن 2/399 ح80: عن الحلبی، عن أبی عبد اللَّه (علیه السلام) قال: ثلاثة أشیاء لا یحاسب العبد المؤمن علیهنّ، طعام یأکله، وثوب یلبسه، وزوجة صالحة تعاونه ویحصن بها فرجه.

امام صادق (علیه السلام) فرمودند: در سه چیز مؤمن محاسبه نمی شود: غذایی که می خورد، لباسی که می پوشد، و زن صالحه ای که او را یاری می کند و به وسیلهﻱ او خود را از حرام باز می دارد.

195- المحاسن 2/418 ح186: عن جعفر القلانسی، عن أبیه، قال: قلت لأبی عبد اللَّه (علیه السلام): إنّا نتّخذ الطعام ونجیّده ونتنوّق فیه ولا یکون له رائحة طعام العرس؟! قال: ذاک لأنّ طعام العرس تهب فیه رائحة من الجنّة، لأنّه طعام اتّخذ لحلال.

جعفر قلانسی از پدرش نقل می کند که از امام صادق (علیه السلام) سؤال نمود: که چگونه است که در غذای ما که آن را خوب می پزیم بوی غذای عروسی

ص:79

نمی آید؟ حضرت فرمودند: به خاطر این که در غذای عروسی بوئی از بهشت بر آن می وزد؛ چرا که آن غذایی است که برای حلال آماده شده است.

196- بحار الأنوار 97/207 ح8: زیارة لهم (علیهم السلام): أشهد أنّکم الأعلام التی فطرها لإرشاد خلیقته.

در زیارت اهل بیت (علیهم السلام) می خوانیم: شهادت می دهم که شما پرچم هائی هستید که خداوند برای هدایت مخلوقات خلق نموده است.

197- الکافی 1/197 ح3: عن أبی جعفر (علیه السلام) قال: لا یهتدی هاد إلاّ بهداهم ولا یضلّ خارج من الهدی إلاّ بتقصیر عن حقّهم.

امام باقر (علیه السلام) فرمودند: هیچ هدایت شونده ای بدون هدایت ما هدایت نمی شود، و هیچ گمراهی بدون کوتاهی در شناخت و معرفت به حقّ ما گمراه نمی گردد.

198- المحاسن 2/430 ح252: عن العلاء بن الفضیل، عن أبی عبد اللَّه (علیه السلام) قال: إذا توضّأ أحدکم ولم یسمّ کان للشیطان فی وضوءه شرک وإن أکل أو شرب أو لبس وکلّ شیء صنعه ینبغی له أن یسمّی علیه، فإن لم یفعل کان للشیطان فیه شرک.

امام صادق (علیه السلام) فرمودند: هر کس بی بسم اللَّه وضو سازد شیطان شریک او باشد و اگر بخورد و بنوشد و بپوشد و هر کار کند سزاست که نام خدا را بر آن بَرَد و اگر نبرد شیطان در آن شریک باشد.

199- المحاسن 2/431 ح255: عن أبی خدیجة، عن أبی عبد اللَّه (علیه السلام) قال: إنّ أبی أتاه أخوه عبد اللَّه بن علیّ یستأذن لعمر وبن عبید وواصل وبشیر الرحال فأذن لهم، فلمّا جلسوا قال: ما من شیء إلاّ وله حدّ ینتهی إلیه، فجیء بالخوان فوضع، فقالوا فیما بینهم: قد واللَّه استمکنا منه، فقالوا له: یا أبا جعفر! هذا الخوان من الشیء هو؟ قال: نعم، قالوا: فما حدّه؟ قال: حدّه إذا وضع قیل: «بسم اللَّه» وإذا رفع قیل: «الحمد للَّه» ویأکل کلّ إنسان ممّا بین یدیه ولا یتناول من قدّام الآخر شیئاً.

امام صادق (علیه السلام) فرمودند: عمویم عبد اللَّه بن علی نزد پدرم آمد واجازه خواست برای عمرو بن عبید و واصل بن بشر، و به آن ها اجازهﻱ ورود داده و فرمودند: هیچ چیز نیست جز این که حدّ و مرزی دارد، و سفره آوردند و

ص:80

پهن کردند، و آن ها (مخالفین) به هم گفتند به خدا بر او تسلّط یافتیم، گفتند: ای ابو جعفر! این خوان هم یک چیزیست بگو حدّ و مرز آن کدام است؟ آن حضرت فرمودند: حدّش این است که چون پیش نهاده شود گویند: >بسم اللَّه< و چون بردارند گویند: >الحمد للَّه<، وهر کسی موظّف است از مقابل خود غذا بردارد و از مقابل دیگری چیزی بر ندارد.

200- المحاسن 2/440 ح298: عن أبی عبد اللَّه (علیه السلام) قال: لیس لابن آدم بدّ من أکلة یقیم بها صلبه، فإذا أکل أحدکم طعاماً، فلیجعل ثلث بطنه للطعام، وثلث بطنه للشراب، وثلث بطنه للنفس، ولا تسمنوا کما تسمن الخنازیر للذبح.

امام صادق (علیه السلام) فرمودند: برای آدمی زاده از خوردن چاره ای نیست برای این که زنده ماند، چون یکی از شما خوراک بخورد یک سوّم شکمش را برای خوراک نهد و یک سوّم برای نوشیدنی و یک سوّم درون برای نفس کشیدن. خود را فَربِه و چاق نکنید چنان چه خوک خود را برای ذبح فربه کند.

201- المحاسن 2/446 ح334: عن یونس بن عمّار، عن أبی عبد اللَّه (علیه السلام) قال: کثرة الأکل مکروه.

امام صادق (علیه السلام) فرمودند: زیاد نوشیدن مکروه است.

202- المحاسن 2/446 ح335: عن الحسین بن المختار، عن أبی عبد اللَّه (علیه السلام) قال: إنّ البطن إذا شبع طغی.

امام صادق (علیه السلام) فرمودند: همانا شکم زمانی که سیر شود طغیان کند.

203- المحاسن 2/463 ح426: عنه، عن بعض أصحابنا، رفعه قال : قال أبو عبد اللَّه (علیه السلام): ثلاث لا یؤکلن ویسمن، وثلاث یؤکلن ویهزلن، واثنان ینفعان من کلّ شیء ولا یضرّان من شیء، واثنان یضرّان من کلّ شیء ولا ینفعان من شیء، فاللواتی یؤکلن ویسمن، استشعار الکتان، والطیب والنورة، واللواتی یؤکلن ویهزلن، اللحم الیابس، والجبن والطَلْع (1). وفی حدیث آخر: الجوز وفی


1- الطلع من النخل شیء یخرج کأنّه نعلان مطبقان والحمل بینهما منضود والطرف محدّد.

ص:81

حدیث آخر: الکسب قال: قلت: فاللذان ینفعان من کلّ شیء ولا یضرّان من شیء ؟ - قال: السکر والرمّان، واللذان یضرّان من کلّ شیء ولا ینفعان من شیء فاللحم الیابس والجبن قلت: جعلت فداک، قلت ثم: یهزلن وقلت ههنا یضرّان؟ - فقال : أما علمت أنّ الهزال من المضرّة!

امام صادق (علیه السلام) فرمودند: سه چیز ناخورده چاق سازند و سه چیز خورده شوند و لاغر کنند، دو چیز همگی سودند و زیانی ندارند و دو چیز همگی زیانند و هیچ سودی ندارند.

آن ها که ناخورده چاق کنند؛ پوشیدن جامهﻱ کتان است و بوی خوش و نوره کشیدن, و آن ها که خورده شوند و لاغر کنند؛ گوشت خشکیده و پنیر و طَلْع (چیزی است شبیه دو نعل روی هم که از درخت خرما خارج می شود) هستند، و در حدیث دیگر گردو آمده و در حدیث دیگر ته ماندهﻱ روغن آب شده آمده.

گوید: گفتم: آن دو که همه سود دارند و زیانی ندارند چه باشند؟ فرمودند: شِکَر و انار، و آن دو که همه زیان دارند و سودی ندارند گوشت خشکیده و پنیر، گفتم: قربانت فرمودی لاغر کنند و اینجا فرمائی زیان آرند؟ فرمودند: ندانی که لاغری خود زیان است.

204- المحاسن 2/507 ح651: عن موفق المدینی، عن أبیه، قال بعث إلی الماضی (علیه السلام) یوماً، وحبسنی للغداء، فلمّا جاؤوا بالمائدة لم یکن علیها بقل، فأمسک یده ثمّ قال للغلام: أما علمت أنّی لا آکل علی مائدة لیس فبها خضر، فأتنی بالخضر، قال: فذهب الغلام وجاء بالبقل فألقاه علی المائدة، فمدّ یده ثمّ أکل.

از پدر موفّق مدنی نقل شده که گفت: یک روزی امام هفتم (علیه السلام) مرا خواست و من را برای چاشت نگه داشت و چون سفره آوردند سبزی نداشت پس آن حضرت دست کشیدند و به غلام فرمودند: نمی دانی من نمی خورم تا سبزی بر سفره نباشد، سبزی بیاور و آن غلام رفت و سبزی آورد و بر سفره نهاد و آن حضرت دست دراز کرده و خوردند.

ص:82

205- المحاسن 2/591 ح101: عن الجعفری، عن أبی الحسن الأوّل (علیه السلام) قال: لم یخصب خوان لا ملح علیه، وأصحّ للبدن أن یبدأ به فی الطعام.

امام کاظم (علیه السلام) فرمودند: فراوانی و برکت ندارد سفره ای که نمک ندارد و بهتر برای بدن آغاز کردن طعام است با نمک.

206- بحار الأنوار 26/259 ح36: عن أبی عبد اللَّه (علیه السلام) قال: نحن علّة الوجود.

امام صادق (علیه السلام) فرمودند: ما اهل بیت، علّت به وجود آمدن همهﯼ موجودات هستیم.

207- المحتضر 136: عن أمیر المؤمنین (علیه السلام) قال: لأجلنا خلق اللَّه (عزوجل) السماء والأرض والعرش والکرسیّ والجنّة والنار.

امیر المؤمنین (علیه السلام) فرمودند: خداوند به خاطر ما آسمان و زمین و عرش و کرسی و بهشت و جهنّم را خلق نموده است.

208- الصحیفة السجّادیّة 26: الحمد للَّه الذی جعل لنا الفضیلة بالملکة علی جمیع الخلق، فکلّ خلیقته منقادة لنا بقدرته، وصائرة إلی طاعتنا بعزّته.

امام سجّاد (علیه السلام) فرمودند: سپاس خدائی را که ما را بر سائر خلق به سلطنت و ولایت بر آنان برتری داد، پس همهﯼ مخلوقات به قدرت الهی تحت فرمان و ارادهﯼ ما هستند و به عزّت او به سوی طاعت ما روی می نهند.

209- المحاسن 2/592 ح104: عن السکونی، عن أبی عبد اللَّه (علیه السلام) قال: من افتتح طعاماً بالملح وختمه بالملح دفع عنه سبعون داء.

امام صادق (علیه السلام) فرمودند: هر کس طعامش را با نمک آغاز کرده و با آن به پایان برساند هفتاد درد از او دفع شود.

210- المحاسن 2/592 ح105: عن محمّد بن مسلّم، عن أبی عبد اللَّه (علیه السلام) قال: من ابتدأ طعامه بالملح ذهب عنه سبعون داء لا یعلمه إلاّ اللَّه.

امام صادق (علیه السلام) فرمودند: هر کس غدای خویش را با نمک آغاز کند هفتاد بلا

ص:83

که جز خدا از آن ها با خبر نیست از او دور می شوند.

211- کمال الدین 357 ح54: قال الصادق (علیه السلام): طوبی لشیعة قائمنا المنتظرین لظهوره فی غیبته والمطیعین له فی ظهوره، أولئک أولیاء اللَّه الذین لا خوف علیهم ولا هم یحزنون.

امام صادق (علیه السلام) فرمودند: خوشا به حال شیعیان قائم ما، آن کسانی که در غیبتش منتظر ظهور او هستند و در حال ظهورش نیز فرمان بردار اویند، آنان اولیای خدا هستند که نه خوفی بر آن هاست و نه اندوهگین می شوند.

212- المحاسن 2/611 ح27: عن معمّر بن خلاد، قال: إنّ أبا الحسن (علیه السلام) اشتری داراً وأمر مولی له یتحوّل إلیها، وقال: إنّ منزلک ضیّق، فقال: قد أجزأت هذه الدار لأبی، فقال أبو الحسن (علیه السلام): إن کان أبوک أحمق فتبغی أن تکون مثله؟!

معمّر بن خلاد گوید: امام کاظم (علیه السلام) خانه ای خرید و فرمان داد فامیلی که داشت بدان جابجا شود، و فرمودند: خانه ات تنگ است آن فامیل گفت: این خانهﻱ پدرم بوده, آن حضرت فرمودند: اگر پدرت احمق بوده تو هم باید مانند او باشی!

213- ثواب الأعمال 96: عن أبی عبد اللَّه (صلوات الله علیه) قال: ما خلق اللَّه خلقاً أکثر من الملائکة.

امام صادق (علیه السلام) فرمودند: خداوند هیچ خلقی را بیشتر از ملائکه نیافریده است.

214- بصائر الدرجات 87 ح4: عن أبی جعفر (علیه السلام) قال: واللَّه إنّ فی السماء لسبعین صنفاً من الملائکة لو اجتمع علیهم أهل الأرض کلّهم یحصون عدد صنف منهم ما أحصوهم وإنّهم لیدینون بولایتنا.

امام باقر (علیه السلام) فرمودند: به خدا قسم در آسمان، هفتاد صنف از ملائکه هستند که اگر تمام اهل زمین جمع شده و بخواهند یک صنف از آن ها را شمارش نمایند نمی توانند، و همهﯼ این ملائکه به وسیلهﯼ ولایت ما اهل بیت به خدای متعال تقرّب می جویند.

ص:84

215- المحاسن 2/614 ح38: عن أبان، عن أبی عبد اللَّه (علیه السلام) أنّ رسول اللَّه (صلی الله علیه و آله و سلم) قال: إنّ جبرئیل قال: إنّا لا ندخل بیتاً فیه کلب ولا صورة إنسان، ولا بیتاً فیه تمثال.

رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: جبرئیل آمد و گفت: ما فرشته ها وارد نشویم در خانه ای که در آن سگ باشد و یا مجسّمهﻱ انسان، و یا خانه ای که در آن عکس باشد.

216- المحاسن 2/623 ح73: عن عمران بن البختری، عن أبی عبد اللَّه (علیه السلام) أنّه قال: من قرأ «قل هو اللَّه أحد» نفت عنه الفقر، واشتدّت أساس دوره، ونفعت جیرانه.

امام صادق (علیه السلام) فرمودند: هر کس که سورهﻱ قل هو اللَّه أحد را بخواند فقر از او دور شده, پایه های خانه اش محکم گردیده, و همسایگانش از عمل او بهره مند می گردند.

217- إثبات الوصیّة 249 ح آخر: سمعته (علیه السلام) (أی الإمام الحسن العسکری (علیه السلام)) یقول: من الذنوب التی لا تغفر قول الإنسان: >لیتنی لا أؤاخذ إلاّ بهذا<.

شخصی می گوید از امام حسن عسکری (علیه السلام) شنیدم که فرمودند: از گناهانی که بخشیده نمی شود گفتار شخص است که بگوید: ای کاش فقط خدا مرا به فلان عملم مؤاخذه کند. (یعنی: فقط گناه خاصی را می بیند و خود را از سایر گناهان مبرّا می داند)

218- دلائل الإمامة 402:...، وکان ممّن خرج مع الجماعة علیّ بن حسان الواسطی، المعروف بالعمش، قال: حملت معی إلیه (علیه السلام) من الآلة التی للصبیان، بعضها من فضّة. وقلت: أتحف مولای أبا جعفر بها، فلمّا تفرّق الناس عنه عن جواب لجمیعهم، قام فمضی إلی صِرْیا واتّبعته، فلقیت موفّقاً، فقلت: استأذن لی علی أبی جعفر، فدخلت فسلمت، فردّ علیَّ السلام، وفی وجهه الکراهة، ولم یأمرنی بالجلوس، فدنوت منه وفرغت ما کان فی کمّی بین یدیه، فنظر إلیّ نظر مغضب، ثمّ رمی یمیناً وشمالاً، ثمّ قال: ما لهذا خلقنی اللَّه، ما أنا واللعب؟! فاستعفیته فعفا عنّی، فأخذتها فخرجت.

از جمله کسانی که با این گروه خدمت امام جواد (علیه السلام) رفته بودند یکی علی بن حسّان واسطی معروف به عَمَش بود، گفت من مقداری اسباب بازی

ص:85

بچّه گانه که از نقره بود به همراه داشتم با خود تصمیم گرفته بودم آن ها را به مولایم حضرت جواد (که خردسال بودند) هدیه کنم وقتی مردم جوابهای خود را گرفته و رفتند امام (علیه السلام) از جای حرکت کرده و عازم صِرْیا شدند, من از پی آن جناب رفتم در بین راه موفّق غلامش را دیدم گفتم: برای من از امام (علیه السلام) اجازه بگیر. اجازه گرفت, وارد شده سلام کردم ولی در چهرهﻱ آقا آثار ناراحتی مشاهده می شد.

نگاهی از روی خشم به من نموده بعد صورت به طرف راست و چپ گردانیده و آن گاه فرمودند: خداوند مرا برای بازی نیافریده! مرا چه به بازی! پس من از آن جناب پوزش خواستم و آن حضرت عذر مرا پذیرفت.

219- بصائر الدرجات 88 ح9: عن أبی عبد اللَّه (علیه السلام) قال: والذی نفسی بیده لملائکة اللَّه فی السماوات أکثر من عدد التراب فی الأرض، وما فی السماء موضع قدم إلاّ وفیها ملک یقدّس له ویسبّح، ولا فی الأرض شجرة ولا مثل غرزة إلاّ وفیها ملک موکّل بها یأتی کلّ یوم بعلمها واللَّه أعلم بها، وما منهم أحد إلاّ ویتقرّب إلی اللَّه فی کلّ یوم بولایتنا أهل البیت ویستغفر لمحبّینا ویلعن أعداءنا ویسأل اللَّه أن یرسل علیهم من العذاب إرسالاً.

امام صادق (علیه السلام) فرمودند: به خدائی که جانم در دست اوست، ملائکهﯼ خدا در آسمان ها بیشتر از تعداد خاک زمین ها هستند، و در آسمان محلّ قدمی نیست مگر این که مَلَکی تسبیح و تقدیس پروردگار را می کند، و در زمین درخت و گل و لایی نیست مگر این که در آنجا فرشته ای مأموریّت دارد که هر روز گزارش خود را به خدا برساند با این که خداوند از او داناتر است، و تمام آن ها هر روز تقرّب می جویند به سوی خدا به ولایت ما اهل بیت، و استغفار برای محبّین ما می کنند و دشمنان ما را لعن می نمایند و از خدا درخواست می کنند که بر آن ها عذابی دردناک نازل کند.

220- المواعظ 12: قال رسول اللَّه (صلی الله علیه و آله و سلم): یا علیّ! لا ولیمة إلاّ فی خمسة: فی عرس وخرس وعَذار ووکار ورکاز فالعرس التزویج، والخرس النفاس بالولد والعذار الختان والوکار فی شراء الدار،

ص:86

والرکاز الرجل یقدم من مکّة.

رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) به علی (علیه السلام) فرمودند: ای علی! ولیمه ای نیست مگر در پنج چیز: در عروسی، در وقتی که خدا فرزندی می دهد، ختنه کردن فرزند، خریدن منزل، برگشتن از سفر حج.

221- المواعظ 24: قال رسول اللَّه (صلی الله علیه و آله و سلم): یا علیّ! تسعة أشیاء تورث النسیان: أکل التفّاح الحامض، وأکل الکزبرة والجبن، وسؤر الفارة وقراة کتابة القبور، والمشی بین إمرأتین وطرح القمّلة والحجامة فی النقرة (1) والبول فی الماء الراکد.

رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) به علی (علیه السلام) فرمودند: ای علی! نُه چیز فراموشی آرند: خوردن سیب ترش، گشنیز، پنیر، دم خوردهﯼ موش، خواندن نوشتهﻱ گورها, راه رفتن میان دو زن، دور انداختن شپش ، حجامت در قسمت پایین سر نزدیک به گردن، بول کردن در آب ایستاده.

222- المواعظ 25: قال رسول اللَّه (صلی الله علیه و آله و سلم): یا علیّ! من أطاع إمرأته أکبّه اللَّه (عزوجل) علی وجهه فی النار, فقال علیّ (علیه السلام): وما تلک الطاعة؟ قال: یأذن لها فی الذهاب إلی الجماعات [خ: الحمّامات] (2) والعرسات والنائحات ولبس الثیاب الرّقاق.

رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) به علی (علیه السلام) فرمودند: ای علی! هر کس از زن خویش اطاعت کند خداوند او را با صورت به جهنّم می اندازد؛ پس حضرت فرمودند: آن طاعت چیست؟ رسول خدا فرمودند: آن است که به زن خویش اجازه دهد که به مجمع های عمومی, حمّام ها, عروسی ها و تعزیه ها برود در حالی که لباس نازک به تن دارد.

223- المواعظ 29: قال رسول اللَّه (صلی الله علیه و آله و سلم): یا علیّ! سوء الخلق شؤم، وطاعة المرءة ندامة، یا علیّ! إن کان الشؤم فی شیئ ففی لسان المرأة.


1- النقرة أی موضع من الرأس یقرب من أصل الرقبة.
2- من لا یحضره الفقیه: 4/362.

ص:87

رسول خداo به علی (علیه السلام) فرمودند: ای علی! بد اخلاقی شوم است، و اطاعت زن مایهﻱ پشیمانی است.

ای علی! اگر شومی در چیزی باشد، پس آن در زبان زن است.

224- المواعظ 40: قال رسول اللَّه (صلی الله علیه و آله و سلم): یا علیّ! لا خیر فی القول إلاّ مع الفعل، ولا من المنظر إلاّ مع المخبر ولا فی المال إلاّ مع الجود، ولا فی الصدق إلاّ مع الوفاء ولا فی الفقه إلاّ مع الورع، ولا فی الصدقه إلاّ مع النیّة، ولا فی الحیاة إلاّ مع الصحّة ولا فی الوطن إلاّ مع الأمن والسرور.

رسول خداo به علی (علیه السلام) فرمودند: یا علیّ! گفتار را جز با کردار، و ظاهر را جز با باطن، و مال را جز با سخاوت, و صدق را جز با وفا، و فقه را جز با پارسائی، و صدقه را جز با نیّت، و زندگی را جز با تندرستی، و وطن را جز با امنیّت و مسرّت خیری نیست.

225- مشارق أنوار الیقین 343: قال علیّ (علیه السلام): أنا حجّة اللَّه علی خلقه من أهل سماواته وأرضه، وما فی السماء من ملک یخطو قدماً عن قدم إلاّ بإذنی.

امیر المؤمنین (علیه السلام) فرمودند: من حجّت خدا بر اهل آسمان ها و زمین هستم، و هیچ مَلَکی در آسمان بدون اذن من قدمی از قدم بر نمی دارد.

226- المواعظ 43: یا علیّ! من استصعب علیه دابّة فلیقرأ فی أذنها الأیمن: {وَلَهُ أَسْلَمَ مَنْ فِی السماوات وَالأَرْض طَوْعاً وَکَرْهاً وَإِلَیْهِ یُرْجَعُونَ} (1).

رسول خداo به علی (علیه السلام) فرمودند: یا علی! هر کس مرکب او از وی نافرمانی می کند, در گوش راستش این آیه را بخواند: {وَلَهُ أَسْلَمَ مَنْ فِی السَّماَوَاتِ وَالأَرْضِ طَوْعاً وَکَرْهاً وَإِلَیْهِ یُرْجَعُونَ}.

227- المواعظ 52: قال رسول اللَّه (صلی الله علیه و آله و سلم): لیس الخبر کالمعاینة.

رسول خداo: شنیدن کی بُوَد مانند دیدن!


1- آل عمران، الآیة 83.

ص:88

228- المواعظ 57: قال علیّ (علیه السلام):...، ومن کانت الدنیا همّه، اشتدّت حسرته علی فراقها.

امیر المؤمنین علی (علیه السلام) فرمودند: هر کس همّت وی دنیا باشد, حسرت او از فراقش زیاد خواهد بود.

229- المواعظ 104: قال علیّ (علیه السلام):...، کلّ بلاء دون النار عافیة.

علی (علیه السلام) فرمودند: هر بلا و مصیبتی در مقابل آتش جهنّم عافیت است.

230- بحار الأنوار 27/36: قال أمیر المؤمنین (علیه السلام): والذی رفع السماء بغیر عمد لو أنّ أحدهم رام أن یزول من مکانه بقدر نفس واحد لما زال حتّی آذن له، وکذلک یصیر حال ولدی الحسن وبعده الحسین وتسعة من ولد الحسین تاسعهم قائمهم.

امیر المؤمنین (علیه السلام) فرمودند: قسم به آن خدائی که آسمان را بدون پایه و ستون بالا برده است، اگر مَلَکی از ملائکه، قصد جا بجائی - به اندازهﯼ نَفَسی - از مکانی به مکان دیگر را داشته باشد؛ هرگز بدون اذن من نمی تواند چنین کند، و این امر برای فرزندم حسن و حسین و فرزندانِ از نسل او که نُهمین ایشان قیام کننده آن ها است نیز می باشد.

231- من لا یحضره الفقیه 4/386: قال علیّ (علیه السلام) فی وصیّته لمحمّد بن حنفیّة: یا بنیَّ! الرزق رزقان رزق تطلبه ورزق یطلبک، فإن لم تأته أتاک ولا تحمل همّ سنّتک علی همّ یومک وکفاک کلُّ یوم ما هو فیه فإن تکن السنة من عمرک فإنّ اللَّه (عزوجل) سیأتیک فی کلّ غد بجدیده قسّم لک فإن لم تکن السنة من عمرک فما تصنع بغمّ وهمّ ما لیس لک.

علی (علیه السلام) در وصیتی به محمّد بن حنفیّه فرمودند: ای فرزند من! روزی بر دو قسم است، یک روزی تو را طلب می کند و یک روزی تو در دنبال آن هستی و آن روزی که تو را دنبال می کند به تو خواهد رسید اگر چه در طلب آن نباشی، و غصّه نداشته باش که روزی یک سال را در یک روز فراهم آوری، و خداوند روزی هر روز از ایّام زندگانیت را به تو خواهد رسانید، و اگر چنان چه مقدور باشد که تو یک سال عمر کنی خداوند روزی هر روز را بتو می رساند، اگر عمرت یک سال مقدّر نباشد پس کوشش زیاد فایده ندارد.

ص:89

232- نهج البلاغة 4/91: قال أمیر المؤمنین الکلام فی وثاقک ما لم تتکلّم به، فإذا تکلّمت به صرت فی وثاقه، فاخزن لسانک کما تخزن ذهبک وورقک.

امیر المؤمنین (علیه السلام) فرمودند: سخن در بند توست تا زمانی که بدان مشغول نشده ای و زمانی که سخن گفتی تو در بند آنی؛ پس زبانت را مخفی کن همچان که طلا و نقره ات را در خزینه مخفی می نمایی.

233- من لا یحضره الفقیه 4/ 388: قال امیر المؤمنین (علیه السلام):یا بُنیَّ! والتدبیر قبل العوامل، یؤمنک من الندم، والعاقل من وعظه التجارب وفی التّجارب علم مستأنف وفی تقلّب الأحوال عرف جواهر الرجال.

امیر المؤمنین علی (علیه السلام) فرمودند: ای فرزندم! تدبیر و چاره اندیشی قبل از کارها تو را از پشیمانی ایمن می سازد, و عاقل کسی است که تجربه ها او را پند دهند؛ چرا که در تجربه ها علم جدید است, و در دگرگونی های روزگار باطن های همچون جواهرِ مردان بزرگ شناخته می شود.

234- الکافی 5/83 ح3: عن علیّ (علیه السلام): کن لما لا ترجو أرجی منک لما ترجو، فإنّ موسی بن عمران خرج یقتبس لأهله ناراً فکلّمه اللَّه (عزوجل) فرجع نبیّاً، وخرجت ملکة سبا فأسلمت مع سلیمان (علیه السلام)، وخرج سحرة فرعون یطلبون العزّة لفرعون فرجعوا مؤمنین.

امیر المؤمنین علی (علیه السلام) فرمودند: به آن چه که امید نداری, از آن چه که امید داری امیدوارتر باش؛ چرا که موسی برای آوردن آتش نزد اهلش بیرون رفت ولی در حالی برگشت که پیامبر گردیده بود و ملکهﻱ صبا برای تفریح بیرون رفته بود ولی به دست سلیمان مسلمان گردید و ساحران زمان فرعون برای به عزّت رساندن فرعون با موسی در افتادند ولی مؤمن به خدای موسی بازگشتند.

235- علل الشرائع 1/ 5 ح1: قال رسول اللَّه (صلی الله علیه و آله و سلم): إنّ الملائکة لخدّامنا وخدّام محبّینا.

رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: بدرستی که ملائکهﯼ الهی خادمان ما و خادمان دوستان ما هستند.

ص:90

236- معانی الأخبار 196 ح2: قال رسول اللَّه (صلی الله علیه و آله و سلم): من أحبّ أن یکون أغنی الناس فلیکن بما عنداللَّه (عزوجل) أوثق منه بما فی یده.

رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: هر کس دوست می دارد که غنی ترین مردم باشد, پس باید به آن چه که نزد خداوند است مطمئن تر باشد از آن چه که در دست مردم است.

237- من لا یحضره الفقیه 4/404 ح5874: قال الصادق (علیه السلام): وقع بین سلمان الفارسی (رحمة الله) وبین رجل خصومة فقال الرجل لسلمان: من أنت وما أنت؟ فقال سلمان: أمْا أوّلی وأوّلک فنطفة قذرة، وأمّا آخری وآخرک فجیفة منتنة فإذا کان یوم القیامة ونصبت الموازین فمن ثقلت موازینه فهو الکریم، ومن خفّت موازینه فهو اللّئیم.

امام صادق (علیه السلام) فرمودند: میان سلمان و مردی خصومتی پیش آمد و آن مرد به سلمان گفت: تو که هستی و چه هستی؟! سلمان گفت: امّا اوّل من و اوّل تو پس نطفهﻱ گندیده ای بوده است و امّا آخر من و آخر تو پس مردار گندیده ای است؛ پس زمانی که روز قیامت گردیده و میزان اعمال نصب شود هر کس میزانش سنگین تر باشد او کریم و برتر است و هر کس میزانش سبک تر باشد او پست و خوارتر است.

238- الکافی 8/149 ح130: قال رسول اللَّه (صلی الله علیه و آله و سلم): إذا هممت بأمر فتدبّر عاقبته، فإن یک خیراً أو رشداً اتّبعته وإن یک شرّاً أو غیّاً ترکته.

رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: زمانی که قصد انجام کاری را داشتی به عاقبت آن بیاندیش پس اگر خیر و هدایت در او بود آن را انجام بده و اگر شرّ و بدی در آن بود آن را ترک کن.

239- من لا یحضره الفقیه 4/372: قال رسول اللَّه (صلی الله علیه و آله و سلم): من أحزن والدیه فقد عقّهما.

رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: هر کس پدر و مادر خویش را اندوهگین کند خود را در معرض عاق قرار داده است.

ص:91

240- الکافی 2/90 ح11: قال أمیر المؤمنین (صلوات الله علیه): الصبر صبران: صبر عند المصیبة، حسن جمیل وأحسن من ذلک الصبر عند ما حرّم اللَّه (عزوجل) علیک، والذکر ذکران: ذکر اللَّه (عزوجل) عند المصیبة وأفضل من ذلک ذکر اللَّه عند ما حرّم علیک، فیکون حاجزاً.

امیر المؤمنین (علیه السلام) فرمودند: صبر دو صبر است: صبر در مصیبت که خوب و خوشایند است و بهتر از آن, صبری است که در برابر آن چه خدا بر تو حرام کرده داشته باشی؛ و ذکر دو ذکر است: ذکر خدای (عزوجل) در وقت مصیبت و برتر از آن, ذکر خدا است در برابر آن چه خدا بر تو حرام کرده است تا این که مانع تو باشد (از کار حرام).

241- الکافی 2/99 ح30: عن عمّار الدُهْنی قال: سمعت علیّ بن الحسین (علیهما السلام) یقول: إنّ اللَّه یحبّ کلّ قلب حزین ویحب کلّ عبد شکور، یقول اللَّه (تبارک و تعالی) لعبد من عبیده یوم القیامة: أشکرت فلاناً؟ فیقول: بل شکرتک یا ربّ! فیقول: لم تشکرنی إذ لم تشکره، ثمّ قال: أشکرکم للَّه أشکرکم للناس.

عمّار دُهْنی گوید: شنیدم علی بن الحسین (علیهما السلام) می فرمودند: خدا هر دل غمگینی را دوست دارد، و هر بندهﻱ سپاسگزاری را دوست دارد، روز قیامت خدای (تبارک و تعالی) به یکی از بندگانش می فرماید: از فلانی سپاسگزاری کردی؟ عرض می کند: پروردگارا! من تو را سپاس گفتم، خدای تعالی فرماید، چون از او سپاسگزاری ننمودی، مرا هم سپاس نگفته ای، سپس امام فرمودند: شکرگزارترین شما خدا را, کسی است که از مردم بیشتر شکرگزاری کند.

242- الکافی 2/113 ح1: عن أحمد بن محمّد بن أبی نصر قال: قال أبو الحسن الرضا (علیه السلام): من علامات الفقه الحلم والعلم والصمت، إنّ الصمت باب من أبواب الحکمة، إنّ الصمت یکسب المحبّة إنّه دلیل علی کلّ خیر.

امام رضا (علیه السلام) فرمودند: از علامات فقه: علم و بردباری و خاموشی است و خاموشی دری از درهای حکمت است. به درستی که خاموشی محبّت می آورد و راهنما به سوی هر نیکی است.

ص:92

243- الخرائج والجرائح 1/295 ح2: قال الصادق (علیه السلام): یا ملک الموت! قال: لبّیک أیّها الإمام! قال: ألست أمرت بالسمع والطاعة لنا؟ قال: بلی.

امام صادق (علیه السلام) عزرائیل را صدا نمودند، و او در جواب آن حضرت گفت: آماده ام ای امام! سپس ایشان فرمودند: آیا تو به حرف شنوی و اطاعت از ما امر نشده ای؟ گفت: بله امر شده ام.

244- الکافی 2/120 ح11: عن موسی بن بکر، عن أبی الحسن موسی (علیه السلام) قال: الرفق نصف العیش.

امام موسی کاظم (علیه السلام) فرمودند: نرمی و مدارا نمودن با مردم نیمی از زندگانی است.

245- الکافی 2/148 ح3: عن الزهری، عن علیّ بن الحسین (صلوات الله علیهما) قال: رأیت الخیر کلّه قد اجتمع فی قطع الطمع عمّا فی أیدی الناس ومن لم یرج الناس فی شیء ورد أمره إلی اللَّه (عزوجل) فی جمیع أموره استجاب اللَّه (عزوجل) له فی کلّ شیء.

علی بن الحسین (علیهما السلام) فرمودند: تمام خیر و نیکی را دیدم که در بریدن طمع از دست مردم است، و هر کس هیچ امیدی به مردم نداشته باشد و امرش را در هر کاری به خدای (عزوجل) واگذارد، خدای (عزوجل) در هر چیزی او را اجابت کند.

246- الکافی 2/163 ح20: عن جابر قال: أتی رجل رسول اللَّه (صلی الله علیه و آله و سلم) فقال: إنّی رجل شابّ نشیط وأحبّ الجهاد ولی والدة تکره ذلک؟ فقال له النبیّ (صلی الله علیه و آله و سلم): ارجع فکن مع والدتک فوالذی بعثنی بالحقّ نبیّاً لأنسها بک لیلة خیر من جهادک فی سبیل اللَّه سنة.

جابر گوید: مردی خدمت رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) آمد و عرض کرد: من جوانی با نشاطم و جهاد را دوست دارم ولی مادری دارم که نمی خواهد به جهاد بروم. پیغمبر (صلی الله علیه و آله و سلم) به او فرمودند: بازگرد و همراه مادرت باش، سوگند به آن که مرا بحق به نبوّت مبعوث فرموده اُنس گرفتن یک شب او با تو از جهاد یک سالت در راه خدا بهتر است.

ص:93

247- الکافی 2/183 ح1: عن عبد اللَّه بن محمّد الجُعفی، عن أبی جعفر وأبی عبد اللَّه (علیهما السلام) قالا: أیّما مؤمن خرج إلی أخیه یزوره عارفاً بحقّه کتب اللَّه له بکلّ خطوة حسنة ومحیت عنه سیّئة ورفعت له درجة وإذ طرق الباب فتحت له أبواب السماء فإذا التقیا وتصافحا وتعانقا أقبل اللَّه علیهما بوجهه، ثمّ باهی بهما الملائکة، فیقول: انظروا إلی عبدی تزاورا وتحابّا فی، حقّ علیَّ ألاّ أعذّبهما بالنار بعد هذا الموقف، فإذا انصرف شیّعه الملائکة عدد نفسه وخطاه وکلامه، یحفظونه من بلاء الدنیا وبوائق الآخرة إلی مثل تلک اللیلة من قابل فإن مات فیما بینهما أعفی من الحساب وإن کان یعرف من حقّ الزائر ما عرفه الزائر من حقّ المزور کان له مثل أجره.

امام باقر و امام صادق (علیهما السلام) فرمودند: هر مؤمنی بیرون رود به سوی برادرش و او را دیدن کند و عارف به حقّ ایمانی او نسبت به خود باشد، خدا به هر گامی برایش حسنه ای نویسد و گناهی از او بردارد و درجه ای از او بالا برد و چون در خانه را بکوبد، درهای آسمان به رویش باز شوند و چون به هم رسند و به هم دست دهند و هم را در آغوش کشند، خدا رو به آن ها کند و نزد فرشته ها به آن ها ببالد و می فرماید:

نگاه کنید به این دو بندهﻱ من که در راه من همدیگر را دیدن کردند و به هم دوستی نمودند، بر من سزا است که بعد از این آن ها را به آتش شکنجه نکنم، و چون برگردد به شمارهﻱ دم زدن و گامی که برداشته و سخنی که گفته، فرشته دنبالش آیند و او را از گرفتاری های دنیا و آسیب های دیگر سرای نگهدارند تا مانند همان شب از سال آینده, و اگر در این میان از جهان برود، از حساب معاف شود، و اگر دیدار شده هم از حق دیدار کننده بشناسد آن چه را دیدار کننده از حق او شناخته او هم مانند وی مزد دریافت نماید.

248- مشارق أنوار الیقین 236: قال الصادق (علیه السلام): قال اللَّه تعالی: خلقت الدنیا والآخرة لأجلهم.

امام صادق (علیه السلام) فرمودند: خداوند متعال فرموده است: من دنیا و آخرت را به خاطر ائمّهﯼ معصومین خلق نمودم.

ص:94

249- الکافی 2/185 ح5: عن علیّ بن جعفر، عن أبی الحسن (علیه السلام) قال: من قبّل للرحم ذا قرابة فلیس علیه شیء، وقبلة الأخ علی الخدّ وقبلة الإمام بین عینیه.

امیر المؤمنین (علیه السلام) فرمودند: هر کس بخاطر خویشاوندی فامیلش را ببوسد باکی بر او نیست (زیرا نظر شهوت و غرض باطلی در میان نیست) و بوسیدن برادر (نسبی یا ایمانی) بر گونهﻱ او و بوسیدن امام بر میان دو چشم او است (یعنی شایسته است که گونهﯼ برادر و میان دو چشم امام را بوسید).

250- الکافی 2/194 ح9: عن إبراهیم الخارقی قال: سمعت أبا عبد اللَّه (علیه السلام) یقول: من مشی فی حاجة أخیه المؤمن یطلب بذلک ما عند اللَّه حتی تقضی له کتب اللَّه (عزوجل) له بذلک مثل أجر حجّة وعمرة مبرورتین وصوم شهرین من أشهر الحرم واعتکافهما فی المسجد الحرام، ومن مشی فیها بنیّة ولم تقض کتب اللَّه له بذلک مثل حجّة مبرورة، فارغبوا فی الخیر.

ابراهیم خارقی می گوید: از امام صادق (علیه السلام) شنیدم که فرمودند: هر کس برای قضای حاجت برادر مؤمن خود راه برود و مزد خود را از خدا خواهد تا حاجتش بر آید، خدای (عزوجل) برای او در برابر آن, چون مزد یک حجّ و یک عمره پذیرفته شده را بنویسد و روزهﻱ دو ماه از ماههای حرام و اعتکاف دو ماه در مسجد الحرام، و هر کس با اخلاص در قضای آن حاجت بکوشد و برآورده نشود، خدا در برابرش برای او یک حجّ پذیرفته بنویسد، پس در کار خیر رغبت کنید.

251- الکافی 2/240 ح33: عن یحیی بن عمران الحلبی قال: قلت لأبی عبد اللَّه (علیه السلام): أیّ الخصال بالمرء أجمل؟ فقال: وقار بلا مهابة، وسماح بلا طلب مکافاة، وتشاغل بغیر متاع الدنیا.

یحیی بن عمران حلبی گوید: به امام صادق (علیه السلام) عرض کردم: چه صفاتی برای مرد پسندیده تر است؟ فرمودند: وقار بدون هیبت (سنگین باشد و مردم از او نترسند) و بخشش بدون عوض خواستن، و اشتغال بغیر مال دنیا.

252- الکافی 2/261 ح5: بإسناده قال: قال أبو عبد اللَّه (علیه السلام): لولا إلحاح المؤمنین علی اللَّه فی طلب الرزق لنقلهم من الحال التی هم فیها إلی حال أضیق منها.

ص:95

امام صادق (علیه السلام) فرمودند: اگر اصرار مؤمنین برای طلب روزی نزد خدا نمی بود، خدا آن ها را از آن حال به تنگدستی بیشتری منتقل می نمود (چون دنیا برای آسایش و راحتی خلق نشده است).

253- الکافی 2/396 ح6: عن مسمع بن عبد الملک، عن أبی عبد اللَّه (علیه السلام) قال: قال رسول اللَّه (صلی الله علیه و آله و سلم): ما زاد خشوع الجسد علی ما فی القلب فهو عندنا نفاق.

رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: هر آن اندازه که خشوع تن و اندام بدن از آن چه در دل است بیشتر باشد نزد ما نفاق محسوب گردد.

254- بحار الأنوار 26/349 ح23: قال رسول اللَّه (صلی الله علیه و آله و سلم): لولانا لم یخلق اللَّه الجنّة ولا النار ولا الأنبیاء ولا الملائکة.

رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: اگر ما نبودیم خداوند بهشت و جهنّم و انبیا و ملائکه را خلق نمی نمود.

255- الکافی 2/423 ح1: عن سلام بن المستنیر قال: کنت عند أبی جعفر (علیه السلام) فدخل علیه حمران بن أعین وسأله عن أشیاء فلمّا همّ حمران بالقیام قال لأبی جعفر (علیه السلام): أخبرک - أطال اللَّه بقاءک لنا وأمتعنا بک - أنا نأتیک فما نخرج من عندک حتی ترقّ قلوبنا وتسلّوا أنفسنا عن الدنیا ویهوّن علینا ما فی أیدی الناس من هذه الأموال، ثمّ نخرج من عندک فإذا صرنا مع الناس والتجّار أحببنا الدنیا؟ قال: فقال أبو جعفر (علیه السلام): إنّما هی القلوب مرّة تصعب ومرّة تسهل. ثمّ قال أبو جعفر (علیه السلام): أما إنّ أصحاب محمّد (صلی الله علیه و آله و سلم) قالوا: یا رسول اللَّه! نخاف علینا النفاق قال: فقال: ولم تخافون ذلک؟ قالوا: إذا کنّا عندک فذکرتنا ورغبتنا وجلنا ونسینا الدنیا وزهدنا حتی کأنّا نعاین الآخرة والجنّة والنار ونحن عندک فإذا خرجنا من عندک ودخلنا هذه البیوت وشممنا الأولاد ورأینا العیال والأهل یکاد أن نحوّل عن الحال التی کنّا علیها عندک وحتی کأنّا لم نکن علی شیء؟ أفتخاف علینا أن یکون ذلک نفاقاً؟ فقال لهم رسول اللَّه (صلی الله علیه و آله و سلم): کلاّ إنّ هذه خطوات الشیطان فیرغبکم فی الدنیا واللَّه لو تدومون علی الحالة التی وصفتم أنفسکم بها لصافحتکم الملائکة ومشیتم علی الماء ولولا أنّکم تذنبون فتستغفرون اللَّه لخلق اللَّه خلقاً حتی یذنبوا، ثمّ یستغفروا اللَّه فیغفر

ص:96

اللَّه لهم، إنّ المؤمن مفتن توّاب أما سمعت قول اللَّه (عزوجل): {إِنَّ اللَّه یُحِبُّ التَّوَّابِینَ وَیُحِبُّ الْمُتَطَهِّرِینَ} (1) وقال: {اسْتَغْفِرُوا رَبَّکُمْ ثُمَّ تُوبُوا إِلَیْهِ} (2).

سلام بن مُستنیر گوید: من در خدمت حضرت باقر (علیه السلام) بودم که حمران بن اعین (یکی از اصحاب آن حضرت) وارد شد، و از چیزهائی از آن حضرت پرسید، پس همین که خواست برخیزد به امام باقر (علیه السلام) عرض کرد: من شما را آگاه کنم - خداوند عمر شما را دراز کند و ما را به وجود شما بهره مند سازد - که ما خدمت شما می رسیم و از نزد شما بیرون نمی رویم تا این که (بی نهایت) دل های ما نرم می شود، و جان های ما از (نداشتن) این دنیا تسلّی می یابد، و آن چه از این اموال و دارائی که در دست مردم است بر ما خوار و پست می شود، سپس از نزد شما بیرون می رویم و همین که (دوباره) پیش مردم و تجّار می رویم دنیا را دوست می داریم؟ (این چگونه است؟) گوید: آن حضرت فرمودند: همانا این ها از ناحیهﻱ دل هاست که گاهی سخت شود، و گاهی هموار و آسان.

سپس فرمودند: هر آینه یاران محمّد (صلی الله علیه و آله و سلم) به ایشان عرض کردند: ای رسول خدا! ما بر نفاق از خودمان ترسانیم؟

رسول خدا فرمودند: چرا از آن می ترسید؟ عرض کردند: هنگامی که نزد شما هستیم و شما ما را متذکّر می شوید و به آخرت تشویق می کنید، از خدا می ترسیم و دنیا را (یک سره) فراموش می کنیم و در آن بی رغبت می شویم تا آنجا که گویا آخرت را به چشم خود می بینیم و بهشت و دوزخ را (می نگریم) و چون از خدمت شما مرخّص می شویم و داخل این خانه ها می گردیم، و بوی فرزندان را می شنویم و زنان و خاندان را می نگریم از آن


1- البقرة، الآیة 222.
2- هود، الآیة 3.

ص:97

حالی که نزد شما داشتیم برمی گردیم به حدّی که گویا ما هیچ نداشته ایم (و شما را ندیده و خدمت شما نبوده ایم و آن حال قبلی را نداشته ایم) آیا شما از این که این تغییر حالت نفاق باشد بر ما نمی ترسید؟

رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) به آن ها فرمودند: هرگز (این نفاق نیست)، این ها وسوسه های شیطانی است که شما را به دنیا تشویق می کند، به خدا سوگند اگر شما به همان حالی که به آن خودتان را توصیف کردید می ماندید هر آینه فرشتگان دست در دست شما می گذاردند (و بدون وسیله) روی آب راه می رفتید، و اگر نبود که شما گناه می کنید سپس از خدا آمرزش (آن گناه را) می خواهید هر آینه خداوند خلقی می آفرید تا گناه کنند و سپس از خدا آمرزش خواهند و خداوند آن ها را بیامرزد، و به راستی مؤمن در گناه افتد (یا به امتحان در گناه گرفتار شود) و بسیار توبه کند، آیا نشنیده ای گفتار خدای (عزوجل) را که فرماید: «همانا خداوند دوست دارد توبه کنندگان را و دوست دارد پاکیزه جویان را» و نیز فرماید: «و آمرزش خواهید از پروردگار خویش سپس بازگشت کنید به سوی او».

256- عیون المعجزات 69: قال الباقر (علیه السلام): لولا نحن لم یخلق اللَّه تعالی سماءً ولا أرضاً ولا جنّةً ولا ناراً ولا شمساً ولا قمراً ولا جنّاً ولا إنساً.

امام باقر (علیه السلام) فرمودند: اگر ما نبودیم خداوند آسمان و زمین و بهشت و جهنّم و خورشید و ماه و جنّ و انس را خلق نمی کرد.

257- الکافی 2/454 ح4: عن أبی عبد اللَّه (علیه السلام) قال: قال: اصبروا علی الدنیا فإنّما هی ساعة فما مضی منه فلا تجد له ألماً ولا سروراً، وما لم یجئ فلا تدری ما هو؟ وإنّما هی ساعتک التی أنت فیها فاصبر فیها علی طاعة اللَّه واصبر فیها عن معصیة اللَّه.

حضرت صادق (علیه السلام) فرمودند: بر دنیا شکیبا باشید که آن ساعتی است؛ زیرا آن چه که از دنیا گذشته (اکنون) نه دردی از آن احساس کنی و نه شادی، و

ص:98

آن چه نیامده که ندانی چیست؟ همانا دنیای تو آن ساعتی است که در آنی پس در آن یک ساعت بر طاعت خدا صبر کن و از نافرمانی خداوند شکیبا باش (و خود را نگاهدار).

258- الکافی 2/455 ح9: قال أبو عبد اللَّه (علیه السلام): کم من طالب للدنیا لم یدرکها ومدرک لها قد فارقها، فلا یشغلنّک طلبها عن عملک والتمسها من معطیها ومالکها فکم من حریص علی الدنیا قد صرعته واشتغل بما أدرک منها عن طلب آخرته حتی فنی عمره وأدرکه أجله.

امام صادق (علیه السلام) فرمودند: چه بسا جویندهﻱ دنیا که بدان نرسیده، و (چه بسا کسانی که) رسیده اند بدان و از آن مفارقت کرده اند، پس مبادا طلب دنیا تو را از کردارت باز دارد، و دنیا را از بخشنده و مالکش (که خدا است) بخواه، چه بسا حریص بر دنیا که دنیا او را به خاک افکنده، و به آن چه از آن به دست آورده از آخرتش باز مانده تا این که عمرش سپری شده و مرگش فرا رسیده.

259- الکافی 2/458 ح20: عن عبد اللَّه بن سنان، عن أبی عبد اللَّه (علیه السلام) قال: کتب رجل إلی أبی ذرّ: یا أبا ذرّ! أطرفنی بشیء من العلم فکتب إلیه العلم کثیر ولکن إن قدرت أن لا تسیء إلی من تحبّه فافعل، قال: فقال له الرجل: وهل رأیت أحداً یسیء إلی من یحبّه؟ فقال له: نعم نفسک أحبّ الأنفس إلیک فإذا أنت عصیت اللَّه فقد أسأت إلیها.

امام صادق (علیه السلام) فرمودند: مردی به ابی ذر نوشت: ای ابا ذر! چیزی از دانش به من شیرینی بده، در پاسخ او نوشت: راستی دانش بسیار است ولی اگر بتوانی به آن که دوستش داری بدی نکنی، آن را بکن، آن مرد به او گفت: آیا کسی را دیدی که به دوست خود بدی کند!؟ گفت آری تو خود را از همه بیشتر دوست تر داری و چون نافرمانی خدا کنی هر آینه به خودت بد کرده ای.

260- الکافی 2/508 ح6: علیّ، عن أبیه قال: رأیت عبد اللَّه بن جندب فی الموقف فلم أر موقفاً کان أحسن من موقفه ما زال مادّاً یدیه إلی السماء ودموعه تسیل علی خدّیه حتی تبلغ الأرض فلمّا صدر الناس قلت له: یا أبا محمّد! ما رأیت موقفاً قطّ أحسن من موقفک. قال: واللَّه ما دعوت

ص:99

إلاّ لإخوان وذلک أنّ أبا الحسن موسی (علیه السلام) أخبرنی أنّ من دعا لأخیه بظهر الغیب نودی من العرض ولک مائة ألف ضعف، فکرهت أن أدع مائة ألف مضمونة لواحدة لا أدری تستجاب أم لا.

علی بن ابراهیم از پدرش حدیث کند که: عبد اللَّه بن جندب را در موقف (عرفات) دیدم و وقوفی بهتر از وقوف او ندیدم پیوسته دست هایش بسوی آسمان بلند بود، و اشکهایش بر گونه اش روان بود به طوری که به زمین می ریخت، پس همین که مردم (از عرفات) برگشتند من به وی گفتم: ای ابا محمّد! من وقوفی بهتر از وقوف تو ندیدم؟

گفت: به خدا سوگند من جز برای برادران خود دعائی نکردم، و این برای این بود که حضرت ابا الحسن کاظم (علیه السلام) به من خبر دادند که هر کس برای برادر دینی خود پشت سرش دعا کند از عرش به او ندا شود: برای تو باد صد هزار برابر (آن چه برای برادران دینیت درخواست کردی) پس من خوش نداشتم که صد هزار دعای تعهّد شده را به خاطر یک دعا از دست بدهم که نمی دانم آن یک دعا هم به اجابت برسد یا نه.

261- الأصول الستّة عشر 122 ح4: قال رسول اللَّه (صلی الله علیه و آله و سلم): علامة رضا اللَّه عن خلقه عدل سلطانهم ورخص أسعارهم، وعلامة سخط اللَّه علی خلقه جور سلطانهم وغلاء أسعارهم.

رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: علامت رضای خداوند در مخلوقاتش (یعنی انسان ها) عدالت نمودن دولت و حاکم، و ارزانی اجناس آن ها است، و علامت غضب و خشم خداوند بر مردم جور و زورگوئی دولت و گرانی اجناس آن ها است.

262- معانی الأخبار 1 ح2: عن برید الرزّاز، عن أبی عبد اللَّه (علیه السلام) قال: قال أبو جعفر (علیه السلام): یا بنیَّ! أعرف منازل الشیعة علی قدر روایتهم ومعرفتهم، فإنّ المعرفة هی الدرایة للروایة وبالدرایات للروایات یعلو المؤمن إلی أقصی درجات الإیمان، إنّی نظرت فی کتاب لعلیّ (علیه السلام) فوجدت فی الکتاب أنّ قیمة کلّ امرء وقدره معرفته، إنّ اللَّه (تبارک و تعالی) یحاسب الناس علی قدر ما آتاهم من العقول فی دار الدنیا.

امام صادق (علیه السلام) فرمودند: پدرم امام باقر (علیه السلام) به من چنین فرمودند: فرزندم، حدّ دانش و درک پیروان مکتب علیّ (علیه السلام) را از این که آنان چه مقدار سخنان

ص:100

معصومین را آموخته و درک نموده اند و به دیگران می آموزند بدست بیاور؛ زیرا شناخت آنان از گفتار پیشوایان دین و آگاهی ایشان به وسیلهﻱ درک فرمایشات معصومین باعث می شود که مؤمن، خود را به بلندترین قلّه های ایمان برساند، من کتابی از حضرت علی (علیه السلام) مطالعه می کردم که این عبارت را در آن مشاهده نمودم: >معیار ارزش و مقام هر کس، اندازهﻱ آگاهی و شناخت وی می باشد؛ زیرا خداوند (تبارک و تعالی) هنگام سنجش اعمال انسان، به اندازه خردی که در دنیا به او داده است از کردارش حساب می کشد<.

263- الکافی 1/408 ح2: قال الصادق (علیه السلام): الدنیا وما فیها للَّه (تبارک و تعالی) ولرسوله ولنا.

امام صادق (علیه السلام) فرمودند: دنیا و آن چه در آن است از آنِ خدای تعالی و رسول او و ما اهل بیت می باشد.

264- الأصول الستّة عشر 130 ح25: زید قال: سمعت أبا عبد اللَّه (علیه السلام) یقول: أکتب علی المتاع: الحافظ اللَّه؛ فإنّه لا یزال محفوظاً.

زید می گوید: از امام صادق (علیه السلام) شنیدم که فرمودند: بر روی کالا بنویس: الحافظ اللَّه؛ که اگر چنین کنی پیوسته آن کالا محفوظ است.

265- الأصول الستّة عشر 161 ح35: عن أبی بصیر، عن أبی جعفر (علیه السلام)، قال: ثلاثة أنفاس فی الشراب أفضل من نفس واحد.

ابا بصیر از امام صادق (علیه السلام) نقل می کند که فرمودند: در خوردن نوشیدنی ها سه نفس بهتر از یک نفس است.

266- الأصول الستّة عشر 226 ح42: عن جابر الجُعفی، قال: سمعت أبا عبد اللَّه (علیه السلام) یقول: اتّقوا هذه المحقّرات من الذنوب؛ فإنّ لها طالباً، ولا یقول أحدکم: أذنب وأستغفر اللَّه، واللَّه یقول:

ص:101

{وَنَکْتُبُ مَا قَدَّمُوا وَآثَارَهُمْ وَکُلَّ شَیْءٍ أحْصَیْنَاهُ فِی إِمَامٍ مُبِینٍ} (1) وقال: {إِنَّهَا إِنْ تَکُ مِثْقَالَ حَبَّةٍ مِنْ خَرْدَلٍ فَتَکُنْ فِی صَخْرَةٍ أَوْ فِی السماوات أَوْ فِی الأَرْضِ} (2) الآیة.

جابر جعفی می گوید از امام صادق (علیه السلام) شنیدم که فرمودند: از گناهان کوچک بپرهیزید که برای آن ها طلب کننده ایست (یعنی خدای متعال) و یکی از شما نگوید: گناه می کنم و بعد توبه می نمایم؛ چرا که خداوند می فرماید: و می نویسیم آن چه را که پیش فرستاده اید و آثار اعمال شما را نیز, و علم هر چیزی را در امام مبین (یعنی امیر المؤمنین (علیه السلام)) قرار دادیم.

267- الأصول الستّة عشر 261 ح29: قال رسول اللَّه (صلی الله علیه و آله و سلم): إنّ الخُلق الحسن له أجر الصائم القائم.

رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: همانا اخلاق نیکو برابر است با اجر و پاداش روزه داری که شب ها را تا صبح به عبادت مشغول است.

268- الأصول الستّة عشر 296 ح58: عن إسحاق بن عمّار، قال: قلت لأبی الحسن (علیه السلام): الدعاء ینفع المیّت؟ قال: نعم، حتی أنّه لیکون فی ضیق فیوسّع علیه، ویکون مسخوطاً علیه فیرضی عنه. قال: قلت: فیعلم من دعا له؟ قال: نعم، قال: قلت: فإن کانا ناصبیین؟ قال: فقال: ینفعهما واللَّه ذاک یخفّف عنهما.

اسحاق بن عمّار می گوید: به امام موسی بن جعفر (علیه السلام) گفتم: آیا دعا برای مرده نفع دارد؟ حضرت فرمودند: بله, تا جایی که اگر در ضیق و تنگی باشد در وسعت و نعمت قرار می گیرد و اگر مورد خشم باشد رضایت شامل حالش می گردد؛ گفتم: آیا مرده می فهمد که چه کسی برایش دعا می کند؟ حضرت فرمودند: آری, گفتم: اگرچه برای پدر و مادر ناصبی دعا شود؟ فرمودند: بله به خدا قسم برای آن دو نیز نفع دارد و از عذابشان کاسته می شود.


1- یس، الآیة 12.
2- لقمان، الآیة 16.

ص:102

269- تأویل الآیات 2/852 ح8: قال أبو عبد اللَّه (علیه السلام): نحن الذین أنقذ اللَّه الناس بنا من الضلالة.

امام صادق (علیه السلام) فرمودند: ما اهل بیت آن کسانی هستیم که خداوند مردم را به خاطر ما از گمراهی نجات می دهد.

270- بحار الأنوار 99/187: عن أبی الحسن الرضا (علیه السلام) قال: السلام علیکم أیّها الدّالّون علی الهدی.

امام رضا (علیه السلام) فرمودند: سلام بر شما (اهل بیت (علیهم السلام)) ای راهنمایان هدایت.

271- بصائر الدرجات 220 ح2: عن أبی عبد اللَّه (علیه السلام) قال: لا یهتدی هاد من ضلالة إلاّ بهم.

امام صادق (علیه السلام) فرمودند: هیچ هدایت شونده ای از ضلالت و گمراهی نجات نیافته است مگر به سبب ایشان (اهل بیت (علیهم السلام)).

272- تفسیر الإمام العسکری (علیه السلام) 22: قال الصادق (علیه السلام): ولربّما ترک فی افتتاح أمر بعض شیعتنا «بسم اللَّه الرحمن الرحیم» فیمتحنه اللَّه بمکروه، لینبّهه علی شکر اللَّه تعالی والثناء علیه، ویمحو عنه وصمة تقصیره عند ترکه قول: «بسم اللَّه الرحمن الرحیم».

امام صادق (علیه السلام) فرمودند: و چه بسا! برخی از شیعیان ما، در آغاز کار، «بسم اللَّه الرحمن الرحیم» را (فراموش کند و) واگذارد! در نتیجه خدا به گرفتاری و بلا، دچارش کند برای این که؛ آگاه و بیدارش سازد! تا شکر و ثنای او بجای آورد. و در آن گرفتاری و بلا، لکّهﯼ ننگ و تقصیر و کوتاهی او را - به هنگام ترک «بسم اللَّه الرحمن الرحیم - از او، بِزُداید.

273- تفسیر الإمام العسکری (علیه السلام) 327: قال الحسن بن علیّ (علیه السلام) فی تفسیر {وَأَقِیمُوا الصَّلاة} (1): أقیموا أیضاً الصلاة علی محمّد وآل محمّد الطیّبین عند أحوال غضبکم ورضاکم، وشدّتکم ورخاکم، وهمومکم المعلّقة لقلوبکم.

امام عسکری (علیه السلام) در تفسیر آیهﻱ: «وأقیموا الصلاة فرمودند: اقامه کنید صلوات بر محمّد و آل محمّد را هنگام خشم و خشنودی، سختی و آسایش،


1- البقرة، الآیة 43.

ص:103

و غم و غصّه هایی که بر قلب هایتان قرار گرفته است.

274- کمال الدین وتمام النعمة 260 ح5: عن الباقر (علیهما السلام): بهم یرزق اللَّه عباده، وبهم یعمر بلاده، وبهم ینزل القطر من السماء، وبهم تخرج برکات الأرض.

امام باقر (علیه السلام) فرمودند: خداوند به خاطر اهل بیت (علیهم السلام) به بندگانش روزی می دهد، و به خاطر ایشان سرزمین ها را آباد می کند، و به خاطر ایشان باران را نازل می کند، و به خاطر ایشان برکات زمین از آن خارج می شود.

275- تفسیر الإمام العسکری (علیه السلام) 327: قال الحسن بن علیّ (علیهما السلام): من عبد اللَّه، عبد اللَّه له کلّ شیء.

امام عسکری (علیه السلام) فرمودند: هر کس بندهﻱ خدا شود خداوند همه چیز را بنده و مطیع وی می گرداند.

276- تفسیر الإمام العسکری (علیه السلام) 331: قال جعفر بن محمّد (علیهما السلام): من رعی حقّ أبویه الأفضلین: محمّد وعلیّ (علیهما السلام): لم یضرّه ما أضاع من حقّ أبوی نفسه وسائر عباد اللَّه، فإنّها صلوات اللَّه علیهما یرضیانهم بسعیهما.

حضرت صادق (علیه السلام) فرمودند: هر کس مراعات حق دو پدر گرامی تر خود محمّد و علی را بنماید در صورتی که حقّی از پدر و مادر خود و سایر بندگان خدا ضایع کرده باشد زیانی او را نخواهد بخشید؛ زیرا محمّد و علی (علیهما السلام) آن ها را با کوشش خود راضی می کنند.

277- تفسیر الإمام العسکری (علیه السلام) 334: قالت فاطمة (علیها السلام) لبعض النساء: أرضی أبوی دینک محمّداً وعلیّاً بسخط أبوی نسبک ولا ترضی أبوی نسبک بسخط أبوی دینک. فإنّ أبوی نسبک إن سخطا أرضاهما محمّد وعلیّ (علیهما السلام) بثواب جزء من ألف ألف جزء من ساعة من طاعاتهما. وإنّ أبوی دینک [ محمّداً وعلیّاً ] إن سخطا لم یقدر أبوا نسبک أن یرضیاهما لأنّ ثواب طاعات أهل الدنیا کلّهم لا یفی بسخطهما.

حضرت فاطمه (علیها السلام) به برخی از زنان فرمودند: پدر و مادر دینی خود محمّد و علی را خشنود کن گرچه با خشم پدر و مادر نژادیت همراه باشد، مبادا

ص:104

پدر و مادر نژادی را خشنود کنی با خشم پدر و مادر دینی؛ زیرا اگر پدر و مادر نژادیت خشمگین شوند محمّد و علی (علیهما السلام) آن ها را راضی می کنند به ثواب یک میلیونیم از یک ساعت اطاعت کردن تو محمّد و علی (علیهما السلام) را, و امّا اگر پدر و مادر دینیت خشمگین شوند پدر و مادر نژادیت نمی توانند آن ها را خشنود کنند؛ زیرا تمام ثواب اطاعت کردن اهل دنیا برابر با خشم محمّد و علی (علیهما السلام) نمی شود.

278- تفسیر الإمام العسکری (علیه السلام) 480: قال رسول اللَّه (صلی الله علیه و آله و سلم): من رأی منکم منکراً فلینکره بیده إن استطاع، فإن لم یستطع فبلسانه فإن لم یستطع فبقلبه، فحسبه أن یعلم اللَّه من قلبه أنّه لذلک کاره.

پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: «اگر کسی از شما مُنکَری دید، باید آن را با دست خویش دگرگون سازد، اگر نتوانست پس به زبان خویش، پس اگر باز هم نتوانست با دل خویش، پس کافی است او را که خداوند بداند در دل از آن منکر بیزار و روی گردان است».

279- مدینة المعاجز 6/47 ح266: عن أبی عبد اللَّه (علیه السلام) قال: لولانا ما اطّردت الأنهار ولا أینعت الثمار ولا اخضرت الأشجار.

امام صادق (علیه السلام) فرمودند: اگر ما نبودیم رودخانه ها جاری نمی گشتند و درختان میوه نداده و سبز نمی گشتند.

280- تفسیر الإمام العسکری (علیه السلام) 574: قال رسول اللَّه (صلی الله علیه و آله و سلم): ألا فأعظم فرائض اللَّه تعالی علیکم بعد فرض موالاتنا ومعاداة أعدائنا استعمال التقیّة علی أنفسکم وأخوانکم [ومعارفکم، وقضاء حقوق أخوانکم] فی اللَّه.

رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: آگاه باش که بزرگترین فریضهﻱ خدا بر شما پس از فریضهﻱ دوستی و پیروی ما و دشمنی با دشمنان ما, بکار بستن تقیّه است دربارهﻱ خودتان و برادران و آشنایان خودتان، و پرداخت حقوق برادران هم کیش برای رضای خدا.

ص:105

281- تفسیر الإمام العسکری (علیه السلام) 577: قال رسول اللَّه (صلی الله علیه و آله و سلم): فلو أنّ أحسن الناس نعیماً فی الدنیا، وأطولهم فیها عمراً من مخالفینا، غمس یوم القیامة فی النار غمسة، ثمّ سئل هل لقیت نعیماً قطّ؟ لقال: لا. ولو أنّ أشدّ الناس عیشاً فی الدنیا، وأعظمهم بلاء من موافقینا وشیعتنا، غمس یوم القیامة فی الجنّة غمسة، ثمّ سئل هل لقیت بؤساً قطّ؟ لقال: لا. فما ظنّکم بنعیم وبؤس هذه صفتهما، فذلک النعیم فاطلبوه، وذلک العذاب فاتّقوه.

رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: اگر مخالفان ما در دنیا در بهترین وضع زندگی کنند و از انواع لذائذ مادّی بهره مند شوند و عمرهایی طولانی داشته باشند، ولی روز قیامت هنگامی که در آتش فرو می روند از آن ها سؤال می شود: آیا شما در گذشته, زندگی مرفّه و خوشی داشته اید، آن ها پاسخ می دهند: خیر ما خوشی و لذّتی ندیده ایم.

و اگر یکی از طرفداران و شیعیان ما که در دنیا سختی و رنج مشاهده کرده اند و زندگی دردناکی بر آن ها گذشته است روز قیامت هنگامی که در نعمت های بهشتی غوطه می خورند از آن ها سؤال شود: آیا شما در دنیا ناراحتی پیدا کردید می گویند: ما هیچ رنجی در دنیا مشاهده نکردیم، پس با این گونه نعمت ها و سختی ها شما چه گمانی دارید! اینک نعمت های خدا را طلب کنید و از عذاب او بترسید.

282- الأمالی للسیّد المرتضی 1/198: قال له (صلی الله علیه و آله و سلم) رجل إنّی أکره الموت فقال ألک مال؟ قال: نعم، قال: قدّم مالک فإنّ قلب کلّ امرء عند ماله.

شخصی به پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) عرض کرد: من از مرگ خوشم نمی آید و از آن هراسانم حضرت فرمودند: آیا ثروت و مالی داری؟ گفت: بله؛ پس حضرت فرمودند: مالت را جلوتر از خودت بفرست؛ چرا که قلب هر شخصی نزد مال اوست.

283- معدن الجواهر 50: جاء عن أبی جعفر (علیه السلام) خمس خصال قال: من کذب ذهب جماله ومن ساء خلقه عذب نفسه وکثرت همومه، ومن تظاهرت علیه النعمة فلیکثر من الشکر ومن کثرت همومه فلیکثر الاستغفار ومن ألحّ علیه الفقر فلیقل: لا حول ولا قوّة إلاّ باللَّه العلیّ العظیم.

روایت شده از حضرت باقر (علیه السلام) در باب پنج خصلت که فرمودند: کسی که دروغ

ص:106

گوید جمال او می رود, و کسی که بد خلقی کند خود را به عذاب در می آورد, و کسی که غلبه کند بر او نعمت ها پس بسیار شکر کند خدا را, و کسی که اندوهش زیاد شد استغفار بسیار نماید, و کسی که فقر و درویشی او را رها نمی کند بسیار بگوید لا حول ولا قوّة إلاّ باللَّه العلیّ العظیم.

284- نزهة الناظر وتنبیه الخاطر 20 ح47: قال رسول اللَّه (صلی الله علیه و آله و سلم): الصمت حکم وقلیل فاعله، ومن کان کلامه فیما لا یعینه کثرت خطایاه.

رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: در سکوت حکمت ها نهفته است، و کم هستند سکوت کنندگان؛ و کسی که حرف های بی فائده بزند خطاهای وی زیاد می گردد.

285- نزهة الناظر وتنبیه الخاطر 16 ح34: قال رسول اللَّه (صلی الله علیه و آله و سلم): تفرّغوا من هموم الدنیا ما استطعتم، فإنّه من أقبل علی اللَّه (عزوجل) بقلبه جعل اللَّه قلوب العباد منقادة إلیه بالودّ والرحمة، وکان إلیه بکلّ خیر أسرع.

رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: تا می توانید خود را از غم های دنیا آسوده دارید؛ زیرا که هر کس با دلش به خدا رو آورد خداوند دل های بندگانش را به سوی او به دوستی و مهربانی رام گرداند, و خدا می باشد که در هر خیر به سویش شتاب کند.

286- نزهة الناظر وتنبیه الخاطر 22 ح55: قال رسول اللَّه (صلی الله علیه و آله و سلم): من فتح له باب من الخیر فلینتهزه فإنّه لا یدری متی یغلق علیه.

رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: آن کس که به رویش در خیری گشوده شد غنیمت بشمارد، و از فرصت استفاده کند؛ زیرا نمی داند چه وقت آن در به رویش بسته می شود.

287- الاختصاص 223: قال رسول اللَّه (صلی الله علیه و آله و سلم): بهم یمسک السماء أن تقع علی الأرض إلاّ بإذنه.

رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: خداوند به سبب اهل بیت (علیهم السلام) آسمان را بر زمین برافراشته و نگاه داشته است.

ص:107

288- نزهة الناظر وتنبیه الخاطر 26 ح69: قال رسول اللَّه (صلی الله علیه و آله و سلم): أنظر إلی من تحتک، ولا تنظر إلی من فوقک، یطیب عیشک.

رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: به پایین دست خویش بنگر و به بالا دست خود نگاه مکن تا زندگی به کامت باشد.

289- نزهة الناظر وتنبیه الخاطر 32 ح99: قال رسول اللَّه (صلی الله علیه و آله و سلم): الاقتصاد فی النفقة نصف العیش، والتودّد إلی الناس نصف العقل، وحسن السؤال نصف العلم.

پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: میانه روی در خرج یک نیمهﯼ معیشت است، و دوستی با مردم یک نیمهﯼ عقل است، و خوب پرسیدن یک نیمهﯼ دانش است.

290- نزهة الناظر وتنبیه الخاطر 44 ح7: قال (صلی الله علیه و آله و سلم): الکلمة أسیرة فی وثاق صاحبها، فإذا تکلّم بها صار أسیراً فی وثاقها... أفضل المال ما قضی به الحقّ، وأفضل العقل معرفة الإنسان بنفسه.

رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: سخن در بند صاحبش است پس زمانی که سخن گفتی تو در بند آنی؛ بهترین مال آن مالی است که حقّی بدان ادا شود و بهترین عقل آگاهی انسان از نفس خویش است.

291- علل الشرائع 1/9 ح1: عن أبی عبد اللَّه (علیه السلام) قال: خرج الحسین بن علیّ (علیهما السلام) علی أصحابه فقال: أیّها الناس! إنّ اللَّه جلّ ذکره ما خلق العباد إلاّ لیعرفوه، فإذا عرفوه عبدوه، فإذا عبدوه استغنوا بعبادته عن عبادة ما سواه، فقال له رجل: یابن رسول اللَّه! بأبی أنت وأمّی فما معرفة اللَّه؟ قال: معرفة أهل کلّ زمان إمامهم الذی یجب علیهم طاعته.

امام صادق (علیه السلام) فرمودند: حضرت حسین بن علی (علیهما السلام) از جمع یارانشان بیرون آمده و خطاب به آن ها فرمودند: ای مردم! بدرستی که خدای متعال بندگانش را نیافریده مگر برای آن که او را بشناسند، و آن گاه که او را شناختند عبادتش کنند، و زمانی که او را عبادت کردند از پرستش غیر او بی نیاز گردند.

مردی در بین یاران عرضه داشت: ای پسر رسول خدا! پدر و مادرم فدای تو باد، معرفت و شناخت خدا چیست؟ حضرت فرمودند: آن است که اهل هر عصر و زمانی امامی را که اطاعتش بر آن ها واجب است بشناسند.

ص:108

292- نزهة الناظر وتنبیه الخاطر 47 ح16: قال أمیر المؤمنین (علیه السلام): إنّ للقلوب شهوة وإقبالاً وإدباراً، فأتوها من قبل شهوتها وإقبالها، فإنّ القلب إذا أکره عمی.

امیر المؤمنین (علیه السلام) فرمودند: همانا برای قلب ها شهوت و اقبال (روی آوردن به امور از روی میل و رغبت) و ادباری (پشت کردن به امور و عدم میل به آن ها) است؛ پس شهوت و اقبال آن را ادا کنید؛ چرا که قلب زمانی که ادبار نماید کور می شود.

293- نزهة الناظر وتنبیه الخاطر 52 ح26: قال أمیر المؤمنین (علیه السلام): یا بن آدم! لا تحمل همّ یومک الذی لم یأتک علی یومک الذی أنت فیه، فإن یکن بقی من أجلک فإنّ اللَّه فیه یرزقک.

امیر المؤمنین (علیه السلام) فرمودند: ای پسر آدم! غم و غصّهﻱ فردا را بر امروزی که در آن قرار داری بار مکن؛ چرا که اگر فردا زنده باشی خداوند روزی تو را می دهد.

294- نزهة الناظر وتنبیه الخاطر 53 ح31: قال أمیر المؤمنین (علیه السلام): أفضل رداء یرتدی به الحلم، فإن لم تکن حلیماً فتحلّم، فإنّه قلّ من تشبّه بقوم إلاّ أوشک أن یکون منهم.

امیر المؤمنین (علیه السلام) فرمودند: بهترین ردایی که بر تن زیباست ردای حلم و بردباری است، و اگر حلیم و بردبار نیستی خود را به حلم و بردباری بزن؛ چرا که کسی خود را به قومی تشبیه کند نزدیک است که از ایشان باشد.

295- نزهة الناظر وتنبیه الخاطر 62: قال أمیر المؤمنین (علیه السلام): فی جملة من وصیّته للحسین (علیه السلام): یا بنیَّ العافیة عشرة أجزاء: تسعة [منها] فی الصمت إلاّ بذکر اللَّه تعالی، وواحد فی ترک مجالسة السفهاء.

امیر المؤمنین در وصیّتی به امام حسین (علیه السلام) فرمودند: ای فرزندم! عافیت ده جزء است؛ نه جزء از آن در خاموشی است مگر به ذکر خدا و یکی هم در ترک همنشینی سفیهان است.

296- نزهة الناظر وتنبیه الخاطر 72 ح13: قال أمیر المؤمنین (علیه السلام): الفرصة سریعة الفوت، بطیئة العود.

امیر المؤمنین (علیه السلام) فرمودند: فرصت، زود گذر و دیر قابل برگشت است.

ص:109

297- بحار الأنوار 99/203: (الزیارة الثانیة عشرة): السلام علی غایة الموجودات.

در یکی از زیارات ائمّهﯼ معصومین (علیهم السلام) می خوانیم: سلام بر علّت غائی خلق موجودات.

298- نزهة الناظر وتنبیه الخاطر 76 ح26: قال أمیر المؤمنین (علیه السلام): تجهل النعم ما أقامت، فإذا ولّت عرفت.

امیر المؤمنین (علیه السلام) فرمودند: نعمت ها تا زمانی که پابرجایند مجهول و مغفول هستند و زمانی که از دست بروند قدرشان شناخته می شود.

299- نزهة الناظر وتنبیه الخاطر 81: قال أمیر المؤمنین (علیه السلام): اعملوا أنّ حوائج الناس إلیکم من نعم اللَّه علیکم، فلا تملّوا النعم فتحوزوا نقماً.

امیر المؤمنین (علیه السلام) فرمودند: بدانید که حوائج مردم به سوی شما از نعمت های خدا بر شماست، پس در برآوردن آن ها کوتاهی و دلتنگی نکنید که نعمت ها تبدیل به نقمت می گردند.

300- نزهة الناظر وتنبیه الخاطر 83 ح12: قیل: وتذاکروا العقل عند معاویة فقال الإمام الشهید الحسین بن علیّ (علیهما السلام): لا یکمل العقل إلاّ باتباع الحقّ. فتبسّم معاویة له. وقال: ما فی صدورکم إلاّ شیء واحد.

از عقل نزد معاویه سخن به میان آمد؛ پس امام شهیدان حسین بن علی (علیهما السلام) فرمودند: عقل بدون تبعیّت از حق کامل نمی شود؛ پس معاویه تبسّمی کرد و گفت: در قلب های شما اهل بیت مطلب واحدی است. (یعنی همگی به پیروی از حق که خودتان باشید دعوت می کنید)

301- مشارق أنوار الیقین 177: عن أبی عبد اللَّه (علیه السلام) قال: الإمام ملکیّ الذات، إلهیّ الصفات، وأنّهم صفات اللَّه وصفوته.

امام صادق (علیه السلام) فرمودند: ذات امام ملکوتی وصفات او الهی است، وائمّه (علیهم السلام) مَظهر صفات خداوند و برگزیدگان او می باشند.

ص:110

302- النوادر 86: قال رسول اللَّه (صلی الله علیه و آله و سلم): انظروا إلی السائل، فإن رقّت له قلوبکم فأعطوه، فإنّه صادق.

رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: در وضع و حال گدا درست دقّت کنید، اگر دل شما نسبت به او تمایل و رقّت پیدا کرد، به او کمک کنید؛ زیرا این حالت نشانهﻱ صداقت اوست.

303- النوادر 129: قال (علیه السلام): قال رسول اللَّه (صلی الله علیه و آله و سلم): إنّ إبلیس رضی منکم بالمحقّرات، والذنب الذی لا یغفر قول الرجل: لا أؤاخذ بهذا الذنب، استصغاراً له.

رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: ابلیس به گناهان کوچک شما نیز راضی می شود، و گناهی که قابل بخشش نیست، آن است که کسی بگوید: این که گناه کوچکی است و به خاطر آن من مؤاخذه نمی شوم!

304- عیون أخبار الرضا (علیه السلام) 2/9 ح13: قال رسول اللَّه (صلی الله علیه و آله و سلم) لعلیّ (صلوات الله علیه): أنت المثل الأعلی.

رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) به علیّ (علیه السلام) فرمودند: تو نمونهﯼ کامل صفات و کمالات پروردگار هستی.

305- النوادر 136: قال رسول اللَّه (صلی الله علیه و آله و سلم): إذا قبّل أحدکم ذات محرم قد حاضت، أخته أو عمّته أو خالته، فلیقبّل بین عینیها ورأسها ولیکفّ عن خدّها وعن فیها.

رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: اگر کسی خواست محرم خود را که بالغ شده ببوسد، خواهر باشد یا عمّه یا خاله، میان دو چشم (پیشانی) و سر او را ببوسد، و از بوسیدن گونه و دهان او خودداری نماید.

306- النوادر 149: قال رسول اللَّه (صلی الله علیه و آله و سلم): ثلاث، لو تعلم أمّتی ما لهم فیها، لضربوا علیها بالسهام: الأذان والعدو إلی یوم الجمعة والصفّ الأوّل.

رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: سه چیز است که اگر امّت من منافع آن را می دانستند برای دست یافتن به آن به سوی هم تیر اندازی می کردند: اذان گفتن، زود رفتن به نماز جمعه، و قرار گرفتن در صف اوّل نماز جماعت.

ص:111

307- النوادر 151: قال رسول اللَّه (صلی الله علیه و آله و سلم): من یمن المرأة أن یکون بکرها جاریة، یعنی: أوّل ولدها ابنة.

رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: شگون و خوش قدمی زن آن است که، اوّلین فرزندی را که می زاید، دختر باشد.

308- روضة الواعظین 319: قال الصادق (علیه السلام): فی رجل یؤخّر الصلاة متعمّداً قال: یأتی هذا یوم القیامة موتوراً أهله وما له - الموتور هو من لا أهل له ولا مال له - فی الجنّة.

امام صادق (علیه السلام) دربارهﻱ مردی که عمداً نماز خود را به تأخیر می انداخت فرمودند: این شخص روز قیامت در حالی وارد بهشت می شود که هیچ فامیل و همراهی ندارد.

309- الاحتجاج 2/317: فی زیارة آل یاسین (علیهم السلام): یا مولای! شقی من خالفکم وسعد من أطاعکم.

در زیارت آل یاسین خطاب به امام زمان می گوئیم: ای مولای من! هر کس با شما مخالفت کند شقیّ و بدبخت، و هر کس از شما اطاعت کند سعید و خوشبخت می باشد.

310- روضة الواعظین 334: قال الباقر (علیه السلام): ثلاث کفّارات: إسباغ الوضوء فی السَبَرات، والمشی باللیل والنهار إلی الصلاة، والمحافظة علی الجماعات.

امام باقر (علیه السلام) فرمودند: سه چیز موجب کفّارهﻱ گناهان است: وضو گرفتن در هوای سرد، رفتن شب و روز به نماز جماعت و مواظبت بر نماز جماعت.

311- کمال الدین 512 ح43: الدعاء فی غیبة القائم (علیه السلام): اللَّهمّ ولا تسلبنا الیقین لطول الأمد فی غیبته وانقطاع خبره عنّا ولا تنسنا ذکره وانتظاره والإیمان به وقوّة الیقین فی ظهوره والدعاء له والصلاة علیه حتّی لا تقنّطنا غیبته من قیامه ویکون یقیننا فی ذلک کیقیننا فی قیام رسولک صلواتک علیه وآله.

در دعای زمان غیبت امام زمان (علیه السلام) می خوانیم: بارالها! به واسطهﯼ غیبت طولانیش و بی خبری ما از او، یقین ما را سلب مکن و یاد، انتظار، ایمان، و قوّتِ یقین ما را در ظهورش، و دعا و درود ما را بر او از خاطرمان مبر، تا آن که

ص:112

طول غیبت، ما را نا اُمید نسازد، و یقینِ ما در این باب مانند یقینِ ما در مورد قیام رسولت - که درود و رحمتت بر او باد - قرار بده.

312- روضة الواعظین 429: قال رسول اللَّه (صلی الله علیه و آله و سلم): یهرم ابن آدم ویبقی منه اثنان: الحرص والأمل.

رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: آدمی پیر و فرتوت می شود و دو چیز از او باقی می ماند، حرص و آرزو.

313- روضة الواعظین 412: قال أبو الحسن موسی (علیه السلام): لا تستغنی شیعتنا عن أربع: خمرة یصلّی علیها وخاتم یتختّم به وسواک یستاک به وسبحة من طین قبر أبی عبد اللَّه الحسین (علیه السلام) فیها ثلاث وثلاثون حبّة متی قلّبها ذاکراً للَّه کتب اللَّه له بکلّ حبّة أربعون حسنة، وإذا قلّبها ساهیاً یعبث بها کتب اللَّه له عشرین حسنة.

امام کاظم (علیه السلام) فرمودند: شیعیان ما از چهار چیز بی نیاز نیستند؛ حصیری که بر آن نماز بگذارند و انگشتری که در دست کنند و مسواکی که با آن مسواک کنند و تسبیح از تربت سیّد الشهداء (علیه السلام) که دارای سی و سه دانه باشد، هرگاه با آن ذکر بگویند خداوند برایشان در قبال هر دانهﯼ آن چهار حسنه می نویسد و هرگاه بدون این که ذکر بگویند، با آن تسبیح بازی کنند، خداوند برای آنان بیست حسنه مرقوم می دارد.

314- روضة الواعظین 429: قال رسول اللَّه (صلی الله علیه و آله و سلم): قلب الشیخ شابّ علی حبّ اثنین علی جمع المال وطول الحیاة.

رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: دل شخص پیر، در محبّت به دو چیز جوان است؛ جمع کردن مال و دوست داشتن عمر طولانی.

315- روضة الواعظین 473: قال أمیر المؤمنین (علیه السلام): إذا وصلت إلیکم أطراف النعم فلا تنفروا أقصاها بقلّة الشکر یا بن آدم! إذا رأیت ربّک سبحانه یتابع علیک نعمة فاحذره ومن أعطی الشکر لم یحرم الزیادة قال اللَّه تعالی: لئن شکرتم لأزیدنّکم.

امیر المؤمنین (علیه السلام) فرمودند: چون گوشه های نعمت به دست شما رسید، بازماندهﯼ آن را با کمی سپاس گزاری، از دست مدهید.

ص:113

ای آدمی زاده! چون دیدی که پروردگارت سبحانه و تعالی نعمت های خود را بر تو پیاپی می رساند، مواظب باش که هر کس سپاس گزاری کند، از افزونی محروم نمی شود. خدای متعال می فرماید: >اگر سپاس گزاری کنید، همانا نعمت را بر شما می افزایم<.

316- روضة الواعظین 473: قال الصادق (علیه السلام): النعمة وحشیة فاشکلوها بالشکر.

امام صادق (علیه السلام) فرمودند: نعمت وحشی است، پس آن را با شکر رام کنید تا از دست شما نگریزد.

317- روضة الواعظین 457: قال رسول اللَّه (صلی الله علیه و آله و سلم): نور الحکمة والمعرفة الجوع، والتباعد من اللَّه الشبع والقربة إلی اللَّه حبّ المساکین، والدنوّ منهم، لا تشبعوا فیطفئ نور المعرفة من قلوبکم ومن بات یصلّی فی خفّة من الطعام بات حور العین حوله وقال (صلی الله علیه و آله و سلم): لا تمیتوا القلوب بکثرة الطعام والشراب، وإنّ القلوب تموت کالزرع إذا کثر علیه الماء.

پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: گرسنگی، پرتو حکمت و معرفت است و سیری، موجب دوری از خداوند است. دوستی مساکین موجب تقرّب به خداوند است. خود را سیر مکنید که نور معرفت در دل های شما خاموش می شود و هر کس با خوراکی اندک بخوابد، حور العین سیه چشم بر گرد او شب زنده داری می کنند.

دل های خود را با بسیار خوردن و آشامیدن نمیرانید؛ زیرا دل ها همچون گیاهان اگر بیش از اندازه آب بخورند، می میرند.

318- علل الشرائع 1/81 ح1: قال رسول اللَّه (صلی الله علیه و آله و سلم): لا تضربوا أطفالکم علی بکائهم، فإنّ بکائهم أربعة أشهر شهادة: أن لا إله إلاّ اللَّه وأربعة أشهر الصلاة علی النبیّ (صلی الله علیه و آله و سلم) وأربعة أشهر الدعاء لوالدیه.

رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: کودکانتان را به خاطر گریه کردن نزنید؛ زیرا گریهﻱ آن ها در چهار ماه اوّل شهادت به توحید و این که معبودی نیست مگر خداوند

ص:114

یگانه، بوده و چهار ماه دوّم صلوات بر نبیّ اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) است و چهار ماه بعد دعا برای پدر و مادرش می باشد.

319- بحار الأنوار 25/17 ح31: عن الباقر (علیه السلام) قال: أوّل ما ابتدأ من خلق خلقه أن خلق محمّداً وخلقنا أهل البیت...، نسبّح اللَّه تعالی ونقدّسه ونحمده ونعبده حقّ عبادته.

امام باقر (علیه السلام) فرمودند: اوّلین مخلوقی که خداوند متعال آن را خلق نمود وجود مقدّس پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) و ما اهل بیت بود، و ما خدای متعال را تسبیح و تقدیس و تحمید، و عبادتی در خور شأن و منزلت او می نمودیم.

320- الکافی 4/578 ح2: عن أبی الحسن الرضا (علیه السلام) قال: من عرفهم فقد عرف اللَّه، ومن جهلهم فقد جهل اللَّه.

امام رضا (علیه السلام) فرمودند: هر کس اهل بیت را بشناسد خدا را شناخته است، و هر کس جاهل به ایشان باشد خدا را نشناخته است.

321- روضة الواعظین 428: قال الصادق (علیه السلام): إنّ عیسی بن مریم توجّه فی بعض حوائجه ومعه ثلاثة نفر من أصحابه, فمرّ بلبنات من ذهب علی ظهر الطریق، فقال (علیه السلام) لأصحابه: إنّ هذا یقتل الناس ثمّ مضی فقال أحدهم: إنّ لی حاجة قال: فانصرف، ثمّ قال الآخر: إنّ لی حاجة قال: فانصرف، ثمّ قال الآخر: إنّ لی حاجة قال: فانصرف فوافوا عند الذهب ثلاثتهم، فقال اثنان لواحد: اشتر لنا طعاماً فذهب یشتری لهما طعاماً فجعل فیه سمّاً لیقتلهما کی لا یشارکاه فی الذهب، وقال الاثنان: إذا جاءنا قتلناه کی لا یشارکنا، فلمّا جاء قاما إلیه فقتلاه ثمّ تغذّیا فماتا فرجع إلیهم عیسی (علیه السلام) وهم موتی حوله فأحیاهم عیسی بإذن اللَّه تعالی ثمّ قال: ألم أقل لکم إنّ هذا یقتل الناس.

امام صادق (علیه السلام) فرمودند: عیسی بن مریم (علیه السلام) همراه سه تن از یاران خود پی کاری می رفتند، در راه از کنار چند خشت طلا گذشتند. عیسی (علیه السلام) به یاران خود گفت: این طلا مردم را می کشد و به راه خود ادامه داد. یکی از آن سه تن گفت: مرا کاری است و برگشت و پس از او، آن دو تن دیگر هم برگشتند و هر سه تن خود را کنار آن خشت های زرّین رسانیدند!

دو تن از ایشان به سوّمی گفتند برو خوراکی برای ما بخر. او رفت، خوراکی

ص:115

خرید و آن را زهر آلوده کرد تا آن دو را بکشد تا با او در برداشتن طلاها شریک نباشند! آن دو هم گفتند، چون او باز آید بکشیمش تا شریک ما نباشد! و چون باز آمد، برخاستند و او را کشتند و سپس خوراک را خوردند و آن دو هم کشته شدند.

عیسی (علیه السلام) پیش آنان برگشت و هر سه را کنار آن خشت های زرّین مرده یافت. عیسی (علیه السلام) به فرمان خداوند ایشان را زنده کرد و به آنان گفت، مگر نگفتم که این طلا مردم را می کشد.

322- علل الشرائع 1/92 ح1: عن عبد اللَّه بن سلیمان قال: سمعت أبا عبد اللَّه (علیه السلام) یقول: إنّ اللَّه (عزوجل) أوسع فی أرزاق الحمقی لتعتبر العقلاء ویعلمون أنّ الدنیا لا تنال بالعقل ولا بالحیلة.

از عبد اللَّه بن سلیمان نقل کرده که وی گفت: از حضرت صادق (علیه السلام) شنیدم که فرمودند: خدای (عزوجل) روزیِ احمقان و ابلهان را فراخ نموده تا عُقَلا عبرت گرفته و بدانند که دنیا با عقل و حیله و چاره اندیشی به دست نمی آید.

323- روضة الواعظین 455: قال أمیر المؤمنین (علیه السلام): ترک نسج العنکبوت فی البیت یورث الفقر، والبول فی الحمام یورث الفقر، والأکل علی الجنابة یورث الفقر، والتخلل بالطرفاء یورث الفقر، والتمشّط من قیام یورث الفقر، وترک القمامة فی البیت یورث الفقر، والیمین الفاجرة یورث الفقر، والزنا یورث الفقر، وإظهار الحرص یورث الفقر، والنوم بین العشائین یورث الفقر، والنوم قبل طلوع الشمس یورث الفقر، واعتیاد الکذب یورث الفقر، وکثرة الاستماع إلی الغناء یورث الفقر، ورد السائل باللیل یورث الفقر، وترک التقدیر فی المعیشة یورث الفقر، وقطیعة الرحم یورث الفقر. ثمّ قال (علیه السلام): ألا أنبّئکم بعد ذلک بما یزید فی الرزق؟ قالوا: بلی یا أمیر المؤمنین! قال: الجمع بین الصلاتین یزید فی الرزق، والتعقیب بعد الغداة وبعد العصر یزید فی الرزق، وصلة الرحم یزید فی الرزق، والاستغفار یزید فی الرزق، وکسح القاذورات یزید فی الرزق، ومواساة الأخ فی اللَّه یزید فی الرزق، والبکور فی طلب الرزق یزید فی الرزق، واستعمال الأمانة یزید فی الرزق، وقول الحقّ یزید فی الرزق، وإجابة المؤذّن یزید فی الرزق، وترک الکلام فی الخلاء یزید فی الرزق، وترک الحرص یزید فی الرزق، وشکر المنعم یزید فی الرزق، واجتناب یمین الکاذبة یزید فی الرزق، والوضوء قبل الطعام یزید فی الرزق، وأکل ما یسقط عن الخوان یزید فی الرزق.

امیر المؤمنین علی (علیه السلام) فرمودند: پاک نکردن تارهای عنکبوت از خانه, و ادرار

ص:116

کردن در حمّام, و چیز خوردن در حال جنابت, و خلال کردن به چوب شوره گز, و شانه زدن ایستاده, و باقی گذاردن خاک روبه در خانه, و سوگند دروغ, و زنا کردن, و حرص زدن, و خوابیدن میان نماز مغرب و عشاء, و خوابیدن پیش از طلوع خورشید, و عادت به دروغ, و بسیار گوش دادن به آواز خوش, و چیزی عطا نکردن به فقیر مرد در شب, و بی حساب و کتاب خرج کردن, و گسستن پیوند خویشاوندی موجب فقر و تنگدستی است.

سپس فرمودند: آیا حالا به شما از چیزهایی که بر روزی می افزاید خبر بدهم؟ گفتند: آری، فرمودند:

جمع میان دو نماز, و خواندن تعقیب پس از نماز صبح و عصر, و رعایت پیوند خویشاوندی, و طلب آمرزش, و جارو کردن کثافات از خانه, و مواسات با برادر دینی, و صبح زود در طلب روزی رفتن, و امانت داری, و سخن حق گفتن, و پاسخ مؤذّن را دادن (همخوانی با مؤذّن), و سخن نگفتن در مستراح, و ترک حرص زدن, و سپاس گزاری از مُنَعِّم, و پرهیز از سوگند دروغ, و وضو گرفتن پیش از طعام خوردن, و خوردن ریزه های نان و خوراک که در سفره ریخته است روزی را می افزاید.

324- روضة الواعظین 494: قال أبو بصیر: قال لی الصادق (علیه السلام): أما تحزن؟ أما همّ؟ أما تألم؟ قلت: بلی واللَّه قال فإذا کان ذلک منک فاذکر الموت ووحدتک فی قبرک وسیلان عینیک علی خدیک وتقطع أوصالک وأکل الدود من لحمک وبلاک وانقطاعک عن الدنیا فإنّ ذلک یحثّک علی العمل ویرعک عن کثیر من الحرص علی الدنیا.

ابو بصیر گفته است: امام صادق (علیه السلام) به من فرمودند: آیا هیچ گاه دردمند و غم ناک و اندوهگین نمی شوی؟ گفتم: چرا به خدا سوگند. فرمودند: هرگاه چنین می شوی، مرگ و تنهایی خودت را در گور به یاد آور که تخم چشم هایت بر گونه هایت فرو ریخته و مفاصل تو از یکدیگر گسسته و کرم ها

ص:117

از گوشت تو می خورند و پوسیدگی خود را به خاطر آور و این که از دنیا بریده و کوتاه دستی، که این کار, تو را به عمل وا می دارد و از طمع نسبت به دنیا باز می دارد.

325- تأویل الآیات 1/397 ح27: عن الکاظم (علیه السلام) قال: لولاهم ما عرف اللَّه ولا یدری کیف یعبد الرحمن.

امام کاظم (علیه السلام) فرمودند: اگر اهل بیت نمی بودند خداوند شناخته نشده، و کسی نمی دانست که چگونه او را عبادت کند.

326- بصائر الدرجات 516 ح6: عن أمیر المؤمنین (علیه السلام) قال: نحن الأعراف الذین لا یعرف اللَّه إلاّ بسبیل معرفتنا.

امیر المؤمنین (علیه السلام) فرمودند: ما آن وسیله های شناخت پروردگار هستیم که بدون آن، شناخت و معرفت او امکان پذیر نیست.

327- علل الشرائع 1/44 ح1: عن سماعة بن مهران، عن أبی عبد اللَّه (علیه السلام) قال: إنّ فی کتاب علیّ (علیه السلام) إنّ أشدّ الناس بلاء النبیّون ثمّ الوصیّون ثمّ الأمثل فالأمثل، وإنّما یبتلی المؤمن علی قدر أعماله الحسنة فمن صحّ دینه وصحّ عمله اشتدّ بلائه وذلک أنّ اللَّه (عزوجل) لم یجعل الدنیا ثواباً لمؤمن ولا عقوبة لکافر، ومن سخف دینه وضعف عمله قلّ بلائه.

امام صادق (علیه السلام) فرمودند: در کتاب امیر المؤمنین (علیه السلام) آمده است: سخت ترین مردم از نظر بلا و گرفتاری انبیا و سپس اوصیا و بعد اشخاص شریف و بعد از آن افراد شریف تر از دیگران می باشند. و اساساً مؤمن به مقدار اعمال نیکی که انجام داده مبتلا می شود بنابراین کسی که دین و کردارش صحیح است ابتلائش شدید و سخت است؛ زیرا حق (عزوجل) دنیا را اجر و پاداش برای مؤمن و عقوبت برای کافر قرار نداده است و کسی که دینش سخیف و عملش ضعیف باشد ابتلائش کمتر است.

ص:118

328- علل الشرائع 1/93 ح1: عن أبی عبد الرحمان قال: قلت لأبی عبد اللَّه (علیه السلام): إنّی ربّما حزنت فلا أعرف فی أهل ولا مال ولا ولد وربّما فرحت فلا أعرف فی أهل ولا مال ولا ولد، فقال: إنّه لیس من أحد إلاّ ومعه ملک وشیطان، فإذا کان فرحه کان من دنوّ الملک منه، فإذا کان حزنه کان من دنوّ الشیطان منه وذلک قول اللَّه (تبارک و تعالی): {الشَّیْطَانُ یَعِدُکُمُ الْفَقْرَ وَیَأْمُرُکُمْ بِالْفَحْشَاءِ وَاللَّه یَعِدُکُمْ مَغْفِرَةً مِنْهُ وَفَضْلاً وَاللَّه وَاسِعٌ عَلِیمٌ} (1).

از ابی عبد الرحمن نقل شده که وی گفت: محضر امام صادق (علیه السلام) عرض کردم: بسا من محزون یا مسرور می گردم و منشأ آن نه اهل و نه مال و نه فرزند می باشد و هیچ سببی برایش نمی بینم، جهت آن چیست؟

حضرت فرمودند: سبب آن هیچ کس نبوده و جهتش صرفاً همین است که با انسان فرشته و شیطانی می باشند پس هرگاه سرور و نشاط بر انسان عارض شود از ناحیهﻱ نزدیک شدن فرشته به او است و هر زمان که حزن و غم او را فرا گیرد به خاطر نزدیک شدن شیطان به وی می باشد و دلیل بر آن فرمودهﻱ حق (تبارک و تعالی) است: «شیطان به شما وعدهﯼ فقر و بی چیزی داده و وادارتان می کند به اعمال زشت, ولی حق (تبارک و تعالی) به شما وعدهﻱ آمرزش و احسان می دهد و او رحمت بی منتها بوده و به همهﻱ امور دانا است».

329- علل الشرائع 1/103 ح2: عن أبی عبد اللَّه (علیه السلام) قال: دعامة الإنسان العقل، ومن العقل الفطنة والفهم والحفظ والعلم، فإذا کان تأیید عقله من النور کان عالماً حافظاً ذکیاً فطناً فهماً، وبالعقل یکمل، وهو دلیله ومبصره ومفتاح أمره.

امام صادق (علیه السلام) فرمودند: ستون انسان عقل او است و زیرکی و فهم و حفظ و دانش از عقل ناشی می شوند، و هرگاه عقل انسان با نور تأیید گردد البته وی حافظ، زیرک و تیز و با ادراک می شود و با عقل تمام نقائصش تکمیل شده و همین عقل راهنما و روشن کنندهﻱ چشم و کلید همهﻱ امور می باشد.


1- البقرة، الآیة 268.

ص:119

330- قرب الإسناد 336 ح 1238: عن أبی الحسن (علیه السلام): إنّ الإمام به منزلة البحر، لا ینفد ما عنده، وعجائبه أکثر من ذلک.

امام کاظم (علیه السلام) فرمودند: بدرستی که امام همانند دریا است و آن چه نزد اوست تمام نمی شود، و عجائب و غرائب او از دریا بیشتر است.

331- علل الشرائع 1/115 ح11: عن علیّ الأشعری رفعه قال: قال رسول اللَّه (صلی الله علیه و آله و سلم): ما عبد اللَّه بمثل العقل، وما تمّ عقل امرء حتی یکون فیه عشر خصال: الخیر منه مأمول، والشرّ منه مأمون، یستقلّ کثیر الخیر من عنده، ویستکثر قلیل الخیر من غیره، ولا یتبرّم بطلاب الحوایج إلیه، ولا یسأم من طلب العلم طول عمره، الفقر أحبّ إلیه من الغنی، والذلّ أحبّ إلیه من العزّ، نصیبه من الدنیا القوت والمعاشرة، وأمّا المعاشرة لا یری أحداً إلاّ قال: هو خیر منّی وأتقی.

رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: هیچ مخلوقی خدای تعالی را مانند عقل عبادت نکرده، و عقل هیچ شخصی کامل نمی گردد مگر آن که در آن ده خصلت باشد: به خیر او امید باشد و دیگران از شرّش در امان باشند, خیر زیاد خود را کم شمرد وخیر اندک دیگران را زیاد بداند, از رجوع حاجت مندان به او دلتنگ و ملول نشود, در طول عمرش از تحصیل دانش کسل و بدحال نشود, نزد او احتیاج و نداشتن بهتر باشد از ثروت و دارایی, فروتنی پیش او از غرور محبوب تر باشد, بهرهﻱ او از دنیا همان خوراک او باشد.

دهمین خصلت و آن چه خصلتی باشد؟ آن است که: کسی را نبیند مگر آن که پیش خود بگوید: او از من بهتر و پارساتر می باشد.

332- علل الشرائع 2/362 ح2: عن حسین بن الحسن الکندی، عن أبی عبد اللَّه (علیه السلام) قال: إنّ الرجل لیکذب الکذبة فیحرم بها صلاة اللیل فإذا حرم صلاة اللیل حرم بها الرزق.

حضرت صادق (علیه السلام) فرمودند: شخص یک دروغ می گوید و به واسطهﻱ آن از خواندن نماز شب محروم می گردد و وقتی از نماز شب محروم شد، از رزق و روزی نیز محروم می گردد.

ص:120

333- علل الشرائع 1/181 ح1: عن جعفر بن محمّد، عن أبیه، عن علیّ بن الحسین، عن فاطمة الصغری، عن الحسین بن علیّ، عن أخیه الحسن بن علیّ بن أبی طالب (علیهم السلام) قال: رأیت أمّی فاطمة (علیها السلام) قامت فی محرابها لیلة جمعتها فلم تزل راکعة ساجدة حتی اتضح عمود الصبح وسمعتها تدعو للمؤمنین والمؤمنات وتسمّیهم وتکثر الدعاء لهم ولا تدعو لنفسها بشیء، فقلت لها: یا أمّاه! لم لا تدعون لنفسک کما تدعون لغیرک؟ فقالت: یا بنیَّ! الجار ثمّ الدار.

از جعفر بن محمّد، از پدر بزرگوارشان، از علی بن الحسین، از فاطمه صغری، از حسین بن علی از برادرش حسن بن علی بن ابی طالب (علیهم السلام) نقل شده که آن حضرت فرمودند: شب جمعه ای بود که دیدم مادرم فاطمه (علیها السلام) در محراب عبادت ایستاده و پیوسته در حال رکوع و سجود است تا سفیدی صبح طالع شد و در طول این مدّت شنیدم که برای مؤمنین و مؤمنات دعاء می فرمود و ابداً برای خودش دعایی نکرد، پرسیدم: مادر، چرا همان طوری که برای دیگران دعا نمودی برای خود دعا نفرمودی؟

فرمودند: فرزندم، اوّل همسایه را دریاب سپس اهل خانه را.

334- علل الشرائع 1/250 ح8: عن الحسن بن عبد اللَّه، عن آبائه، عن جدّه الحسن بن علیّ بن أبی طالب (صلی الله علیه و آله و سلم) قال: جاء نفر من الیهود إلی رسول اللَّه (صلی الله علیه و آله و سلم) فسأله أعلمهم فقال له: أخبرنی عن تفسیر >سبحان اللَّه والحمد للَّه ولا إله إلاّ اللَّه واللَّه أکبر<، فقال النبیّ (صلی الله علیه و آله و سلم): علم اللَّه (عزوجل) إنّ بنی آدم یکذبون علی اللَّه (عزوجل) فقال سبحان اللَّه براءة ممّا یقولون، وأمّا قوله: >الحمد للَّه< فإنّه علم أنّ العباد لا یؤدّون شکر نعمته فحمد نفسه قبل أن یحمده العباد وهو أوّل کلام لولا ذلک لما أنعم اللَّه تعالی علی أحد بنعمته، وقوله: >لا إله إلا اللَّه<، یعنی وحدانیّته، لا یقبل اللَّه الأعمال إلاّ بها، وهی کلمة التقوی، ویثقل اللَّه بها الموازین یوم القیامة، وأمّا قوله: >واللَّه أکبر<، فهی کلمة أعلی الکلمات وأحبّها إلی اللَّه تعالی، یعنی أنه لیس شیء أکبر منی، لا تفتتح الصلوات إلاّ بها لکرامتها علی اللَّه وهو الاسم الأکرم, الخبر.

از حسن بن عبد اللَّه از پدرانش از جدّش حضرت حسن بن علی بن ابی طالب (علیهما السلام) که حضرت فرمودند: چند نفر یهودی محضر رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) رسیدند دانشمندترین آن ها به حضرت عرض کرد: بفرمائید تفسیر: >سبحان اللَّه والحمد للَّه ولا إله إلاّ اللَّه واللَّه أکبر<چیست؟

ص:121

نبیّ اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: خداوند (عزوجل) می داند که بنی آدم بر خدا دروغ می بندند لذا فرموده: >سبحان اللَّه< یعنی خدا منزّه و مبرّا است از آن چه انسان ها می گویند.

و امّا >الحمد للَّه<: خداوند (عزوجل) می داند که بندگان شکر نعمتش را ادا نمی کنند لذا پیش از آن که بندگان او را حمد کنند او خودش را ستوده و این حمد الهی و ستودنش اوّلین کلامی است که اگر نمی بود هرگز خدا به احدی نعمتی نمی داد.

و امّا >لا إله إلا اللَّه<، یعنی: یگانگی و یکتایی خداوند و این که اعمال بدون آن پذیرفته نمی شود و آن کلمهﻱ جامع تقوا است، و خداوند در روز قیامت میزان اعمال را بدان سنگین می نماید.

و امّا >اللَّه أکبر<: پس آن کلمه ای است فوق همهﻱ کلمات، و محبوب ترین آن ها نزد خداوند یعنی: هیچ چیز بزرگ تر از من نیست، و دعاها بدون آن آغاز نمی شوند، به خاطر عظمت آن نزد خداوند و آن اسم اکرم الهی است.

335- تفسیر الإمام العسکری (علیه السلام) 308 ح 152: قال رجل لإمرأته: اذهبی إلی فاطمة بنت رسول اللَّه فاسألیها عنّی أنّی من شیعتکم أم لیس من شیعتکم فسألتها، فقالت: قولی له: إن کنت تعمل بما أمرناک وتنتهی عمّا زجرناک عنه فأنت من شیعتنا وإلاّ فلا، فرجعت فأخبرته فقال: یا ولیّی ومن ینفکّ من الذنوب والخطایا، فأنا إذاً خالد فی النار، فإنّ من لیس من شیعتهم فهو خالد فی النار، فرجعت المرأة فقالت لفاطمة: ما قال زوجها، فقالت فاطمة: قولی له: لیس هکذا، شیعتنا من خیار أهل الجنّة وکلّ محبّینا وموالی أولیائنا ومعادی أعدائنا والمسلم بقلبه ولسانه لنا لیسوا من شیعتنا إذا خالفوا أوامرنا ونواهینا فی سائر الموبقات وهم مع ذلک فی الجنّة ولکن بعد ما یطهّرون من ذنوبهم بالبلایا والرزایا أو فی عرصات القیامة بأنواع شدائدها أو فی الطبق الأعلی من جهنّم بعذابها إلی أن نستنقذهم بحبّنا منها وننقلهم إلی حضرتنا.

امام حسن عسکری (علیه السلام) فرمودند: مردی به زنش گفت: نزد فاطمه دختر رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) برو و از او بپرس آیا من از شیعیان شما هستم یا نیستم، آن زن رفت و این سؤال را از ایشان پرسید، فاطمه (علیها السلام) فرمودند: به او بگو: اگر به

ص:122

گفته های ما عمل کرده و از آن چه نهی کرده ایم دوری می کنی پس از شیعیان ما هستی و اگر به گفته های ما توجّهی نداری و از آن چه نهی کرده ایم دست برنمی داری از شیعیان ما به حساب نمی آئی.

آن زن برگشت و جریان را به شوهرش اطّلاع داد پس آن مرد گفت: وای بر من! پس چه کسی ما را از این گناهان خلاص می کند؟ و من در جهنّم مخلّد خواهم شد؛ زیرا هر کس شیعه نباشد در جهنّم است.

آن زن برگشت و جریان را به حضرت فاطمه (علیها السلام) گفت، آن حضرت فرمودند: به شوهرت بگو: این طور نیست که خیال کرده ای، شیعیان ما از نیکان اهل بهشت هستند؛ همهﯼ دوستان ما، و دوستانِ دوستان ما، و دشمنانِ دشمنان ما و کسانی که با قلب و زبان، سخنان ما را قبول دارند، همهﯼ این ها از شیعیان ما نیستند مگر آن هنگامی که اوامر ما را انجام دهند و از آن چه نهی کرده ایم دست بردارند و مرتکب گناهان نشوند.

البتّه دوستان ما هم که آلوده به گناهانند بالاخرة به بهشت می روند، امّا بعد از این که از گناهان پاک شوند و (در قبر و برزخ) گرفتار انواع مصیبت ها و مشکلات گردند و یا در قیامت به انواع بلاها و سختیها گرفتار شوند.

336- علل الشرائع 1/297 ح1: عن المفضّل بن عمر قال: قال أبو عبد اللَّه (علیه السلام) یا مفضّل! إیّاک والذنوب وحذّرها شیعتنا فواللَّه ما هی إلی أحد أسرع منها إلیکم, إنّ أحدکم لتصیبه المعرة من السلطان وما ذاک إلاّ بذنوبه, وإنّه لیصیبه السقم وما ذاک إلاّ بذنوبه, وإنّه لیحبس عنه الرزق وما هو إلاّ بذنوبه, وإنّه لیشدّد علیه عند الموت وما هو إلاّ بذنوبه حتی یقول من حضره لقد غمّ بالموت, فلمّا رأی ما قد دخلنی قال: أتدری لم ذاک یا مفضّل؟ قال: قلت: لا أدری جعلت فداک قال: ذاک واللَّه إنّکم لا تؤاخذون بها فی الآخرة وعجّلت لکم فی الدنیا.

مفضّل بن عمر می گوید: امام صادق (علیه السلام) فرمودند: ای مفضّل از گناهان بپرهیز و شیعیان ما را نیز از آن بر حذر بدار، به خدا سوگند گناه به احدی نزدیک تر از شما نمی باشد. اگر ایذاء و آزاری از سلطان به یکی از شما رسید محقّقاً

ص:123

به خاطر گناه و معصیتی است که مرتکب شده, و اگر بیماری به یکی از شما عارض گردد حتماً به جهت گناهی است که انجام داده, چنان چه اگر رزق و روزی از او حبس شد صرفاً به خاطر گناهی است که از او صادر گردیده, و همچنین اگر هنگام مرگ امر جان دادن بر او سخت و مشکل گردد فقط به خاطر صدور گناه از او است ولی حاضرین می گویند: به واسطهﻱ فرا رسیدن مرگ متألّم و بد حال گردیده.

از فرمایشات امام (علیه السلام) حزن و اندوه مرا فرا گرفت و وقتی امام (علیه السلام) حال مرا دیدند فرمودند: ای مفضّل! می دانی برای چه این چنین است؟

عرضه داشتم: فدایت شوم نمی دانم.

حضرت فرمودند: به خدا سوگند شما به خاطر گناهان در آخرت عقوبت نخواهید شد بلکه ابتلائات و شدائد در دنیا که به آن ها گرفتار می شوید کفّارهﻱ گناهانتان می باشد.

337- علل الشرائع 2/464 ح12: عن أبی بصیر، عن أبی عبد اللَّه (علیه السلام) قال: حدّثنی أبی، عن جدّی، عن آبائه (علیهم السلام) قال أمیر المؤمنین (علیه السلام) قال: أحسنوا صحبة النعم قبل فراقها، فإنّها تزول وتشهد علی صاحبها بما عمل فیها.

ابو بصیر، از حضرت صادق (علیه السلام)، نقل کرده که آن جناب فرمودند: پدرم از جدّم، از پدران گرامیشان (علیهم السلام) نقل کردند که امیر المؤمنین (علیه السلام) فرمودند: نعمت هایی را که دارید پیش از آن که از دست بدهید نیکو از آن ها استفاده کنید؛ زیرا آن ها از دست خواهند رفت و در قیامت بر صاحبانشان شهادت داده و از بهره برداری بد و نادرست آن ها شکایت خواهند نمود.

338- علل الشرائع 2/522 ح7: عن العبّاس بن علیّ مولا لأبی الحسن موسی (علیه السلام) قال: سمعت الرضا (علیه السلام) یقول: کلّما أحدث العباد من الذنوب ما لم یکونوا یعلمون أحدث اللَّه لهم من البلاء ما لم یکونوا یعرفون.

از عبّاس بن علی غلام حضرت ابی الحسن موسی (علیه السلام) نقل کرده اند که وی گفت:

ص:124

از حضرت رضا (علیه السلام) شنیدم که فرمودند: هرگاه بندگان مرتکب گناهان شناخته نشده ای شوند حق تعالی آن ها را به بلاهای غیر شناخته شده ای مبتلا می کند.

339- علل الشرائع 2/529 ح9: عن جعفر بن محمّد، عن آبائه (علیهم السلام) إنّ رسول اللَّه (صلی الله علیه و آله و سلم) قال: ما الوجع إلاّ وجع العین وما الجهد إلاّ جهد الدین.

امام صادق (علیه السلام) از پدران گرامیشان (علیهم السلام) نقل کرده اند که رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: هیچ دردی نیست مانند درد چشم و هیچ رنج و تعبی ماند تعب و رنج قرض نیست.

340- علل الشرائع 2/562 ح1: عن محمّد بن علیّ (علیهما السلام) قال: کان رسول اللَّه (صلی الله علیه و آله و سلم) لا یأکل الکلیتین من غیر أن یحرمهما لقربهما من البول.

از حضرت باقر (علیه السلام) نقل شده که فرمودند: رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) بدون این که حکم به تحریم خوردن قلوه ها در گوسفند کنند آن را نمی خوردند؛ زیرا این دو عضو نزدیک به ادرار می باشند.

341- بصائر الدرجات 34 ح2: عن أبی جعفر (علیه السلام) قال: إنّ اللَّه خلق محمّداً وآل محمّد من طینة علّیّین وخلق قلوبهم من طینة فوق ذلک وخلق شیعتهم من طینة دون علّیّین وخلق قلوبهم من طینة علّیّین فقلوب شیعتنا من أبدان آل محمّد.

امام باقر (علیه السلام) فرمودند: بدرستی که خداوند محمّد و آل محمّد (علیهم السلام) را از طینت علّیّین و قلب های ایشان را از اَعلی علّیّین خلق نموده است، و طینت قلب های شیعیان ایشان را از علّیّین و طینت جسم ایشان را از مادّه ای پائین تر از علّیّین خلق نموده است، پس قلب های شیعیان از جنس بدن های محمّد و آل محمّد (علیهم السلام) می باشد.

342- علل الشرائع 2/559 ح1: قال رسول اللَّه (صلی الله علیه و آله و سلم): یا علیّ! لا تشاور جباناً فإنّه یضیق علیک المخرج، ولا تشاور البخیل فإنّه یقصر بک عن غایتک، ولا تشاور حریصاً فإن یزین لک شرّها، واعلم یا علیّ! إنّ الجبن والبخل والحرص غریزة واحدة یجمعها سوء الظنّ.

رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: ای علی! با ترسو مشورت مکن؛ زیرا جایگاه درآمد

ص:125

و روزی را بر تو تنگ می کند و با بخیل و آزمند به شور منشین به خاطر آن که تو را از مقصد و هدفت باز می دارد و حریص را مشاور خود قرار مده زیرا سوء و زشتی عاقبت کار را از نظرت محو کرده و آن را مزیّن می نماید.

ای علی! بدان که ترس و بخل و حرص یک غریزه و طبیعت بوده که جامع آن ها سوء ظنّ می باشد.

343- علل الشرائع 1/109 ح7: عن محمّد بن سنان بإسناده یرفعه إلی أمیر المؤمنین (علیه السلام) أنّه قال: أعجب ما فی الإنسان قلبه وله موارد من الحکمة وأضداد من خلافها فإن سنح له الرجاء أذلّه الطمع وآنهاج به الطمع أهلکه الحرص وإن ملکه الیأس قتله الأسف وإن عرض له الغضب اشتدّ به الغیظ وإن سعد بالرضا نسی التحفّظ وإن ناله الخوف شغله الحذر وإن اتّسع له الأمن استلبته الغفلة وإن حدثت له النعمة أخذته العزّة وإن أصابته مصیبة فضحه الجزع وإن استفاد مالاً أطغاه الغنی وإن عضته فاقة شغله البلاء وإن جهده الجوع قعد به الضعف وإن أفرط فی الشبع کظته البطنة, فکلّ تقصیر به مضرّ وکلّ إفراط به مفسد.

امیر المؤمنین (علیه السلام) فرمودند: عجیب ترین عضوی که در انسان هست قلب او می باشد قلب صفاتی پسندیده و اوصافی ناپسند داشته که شرح آن ها چنین است:

اگر امید و آرزو به آن رو کند طمع و آز خوار و ذلیلش می کند؛ و اگر طمع در آن به جوش آید حرص و وَلَع تباهش می سازد؛ و اگر ناامیدی به آن دست یابد حسرت و اندوه او را می کشد؛ و اگر غضب و تندخویی بر آن عارض گردد خشم به آن سخت گیرد؛ و اگر رضا و خشنودی در او پیدا شود خودداری از قبائح را فراموش می کند؛ و اگر ترس و هراس به او برسد دوری جستن از کار مشغولش می سازد؛ و اگر ایمنی او زیاد گردد غفلت می ربایدش؛ و اگر نعمت برایش حاضر شود عزّت و بزرگی او را می گیرد؛ و اگر مصیبت و اندوه به آن برسد بی تابی رسوایش می کند؛ و اگر مالی بیابد توانگری طاغیش می نماید؛ و اگر بی چیزی او را بیازارد بلا و سختی گرفتارش کند؛ و اگر گرسنگی او را به صدمه و مشقّت بیازارد ناتوانی وی

ص:126

را از پا در آورد؛ و اگر سیری او به حدّ افراط برسد شکم پری وی به رنج و زحمتش بیاندازد، پس هر کوتاهی از نسبت به حالت متعادل به آن ضرر رسانده و هر افراطی آن را فساد و تباه کند.

344- إثبات الوصیّة 183: عن أبی عبداللَّه (علیه السلام) قال: جعلهم اللَّه حیاةً للأنام.

امام صادق (علیه السلام) فرمودند: خداوند اهل بیت را سبب حیات و زندگانی خلائق قرار داده است.

345- الدعوات 21 ح23: قال أمیر المؤمنین علیه الصلاة والسلام: ادفعوا أمواج البلاء بالدعاء ما المبتلی الذی قد اشتدّ به البلاء بأحوج إلی الدعاء من المعافی الذی لا یأمن البلاء.

امیر المؤمنین (علیه السلام) فرمودند: امواج بلا را با دعا از خود دفع کنید؛ و این طور نیست که فقط مبتلا به گرفتاری نیاز به دعا داشته باشد، بلکه کسی که در عافیت از بلاهاست نیز همچون شخص مبتلا نیاز به دعا دارد.

346- الدعوات 29: قال الصادق (علیه السلام): کان أبی (علیه السلام) إذا أحزنه أمر جمع النساء والصبیان ثمّ دعا، وأمّنوا.

امام صادق (علیه السلام) فرمودند: پدرم زمانی که چیزی او را محزون می نمود زن ها و بچّه ها را جمع کرده و دعا می کرد و آنان آمین می گفتند.

347- الدعوات 33 ح73: روی أنّه لا تردّ ید عبد علیها عقیق.

از امام معصوم (علیه السلام) روایت شده است که فرمودند: دستی که در آن انگشتر عقیق است و به دعا بلند شده رد نمی شود.

348- الدعوات 33 ح74: قال أمیر المؤمنین (علیه السلام): تختّموا بالعقیق یبارک علیکم وتکونوا فی أمن من البلاء.

علی (علیه السلام) فرمودند: انگشتر عقیق به دست کنید که بر شما مبارک خواهد بود، و از هر بلا در امان خواهید ماند.

ص:127

349- الدعوات 80 ح199: قال أمیر المؤمنین (علیه السلام): ما أتخمت قطّ. قیل له: ولم یا ولیّ اللَّه؟ قال: ما رفعت لقمة إلی فمی إلاّ ذکرت اسم اللَّه سبحانه علیها.

امیر المؤمنین (علیه السلام) فرمودند: هرگز از خوراک ناگواری ندیدم! به او گفتند: چرا؟ فرمودند: چون هر لقمه که بردارم بسم اللَّه بر آن بگویم.

350- الدعوات 37 ح90: قال الصادق (علیه السلام): إنّ للجمعة حقّاً واجباً، فإیّاک أن تضیع أو تقصر فی شیء من عبادة اللَّه تعالی والتقرّب إلیه بالعمل الصالح، وترک المحارم کلّها، فإنّ اللَّه یضاعف فیه الحسنات، ویمحو فیه السیّئات، ویرفع فیه الدرجات، ولیلته مثل یومه، فإن استطعت أن تحییها بالدعاء والصلاة فافعل، فإنّ اللَّه تعالی یضاعف فیها الحسنات، ویمحو السیّئات، وإنّ اللَّه واسع کریم.

امام صادق (علیه السلام) فرمودند: همانا برای روز جمعه حقّی است واجب؛ پس بپرهیز که آن را ضایع کنی و یا در چیزی از عبادات و تقرّب به خدای متعال به عمل صالح و ترک همهﻱ محرّمات کوتاهی نمایی چراکه خداوند حسنات را در این روز دوچندان نموده و گناهان را محو می کند و درجات را بالا می برد؛ و شب جمعه نیز مانند روز آن است پس اگر می توانی این شب را تا صبح به دعا و نماز احیاء کن؛ چرا که خداوند حسنات در آن دو برابر و بدی ها را محو می نماید به درستی که خداوند وسعت دهنده و کریم است.

351- الدعوات 61 ح152: روی أنّه لمّا حمل علیّ بن الحسین (علیهما السلام) إلی یزید علیه اللعنة همّ بضرب عنقه، فوقفه بین یدیه وهو یکلّمه لیستنطقه بکلمة یوجب بها قتله، وعلیّ (علیه السلام) یجیبه حسب ما یکلّمه وفی یده سُبْحة صغیرة یدیرها بأصابعه، وهو یتکلّم، فقال له یزید: علیه ما یستحقّه أنا أکلّمک وأنت تجیبنی وتدیر أصابعک بسُبْحة فی یدک فکیف یجوز ذلک؟ فقال (علیه السلام): حدّثنی أبی، عن جدّی (صلی الله علیه و آله و سلم) أنّه کان إذا صلّی الغداة وانفتل لا یتکلّم حتی یأخذ سبحة بین یدیه فیقول: اللَّهمّ إنّی أصبحت أسبّحک وأحمدک وأهلّ لک وأکبّرک وأمجّدک بعدد ما أدیر به سبحتی، ویأخذ السُبْحة فی یده ویدیرها وهو یتکلّم بما یرید من غیر أن یتکلّم بالتسبیح، وذکر أنّ ذلک محتسب له وهو حرز إلی أن یأوی إلی فراشه، فإذا آوی إلی فراشه قال مثل ذلک القول ووضع سُبحته تحت رأسه فهی محسوبة له من الوقت إلی الوقت، ففعلت هذا اقتداء بجدّی (صلی الله علیه و آله و سلم). فقال له یزید علیه اللعنة: مرّة بعد أخری: لست أکلّم أحداً منکم إلاّ ویجیبنی بما یفوز به، وعفا عنه ووصله وأمر بإطلاقه.

هنگامی که حضرت علی بن الحسین (علیهما السلام) را نزد یزید ملعون بردند یزید تصمیم

ص:128

گرفت گردن حضرت سجّاد را بزند لذا آن امام مظلوم را در مقابل خود نگاه داشت و شروع به سخن کرد.

منظور یزید این بود که با آن حضرت مکالمه نماید و آن بزرگوار سخنی بگوید که یزید آن را بهانه کند و او را شهید نماید. ولی حضرت سجّاد جواب او را مطابق با سؤالش می فرمود.

حضرت سجّاد یک تسبیح کوچکی در دست داشت که آن را با انگشت های خود می گردانید و تکلّم می کرد. یزید گفت: من با تو سخن می گویم و تو جواب مرا در حالی می دهی که تسبیح را بدست خود می گردانی! چگونه این موضوع جائز است؟ امام سجّاد فرمودند: پدرم از جدّم برایم نقل کرد که هرگاه نماز صبح را می خواند با کسی سخن نمی گفت تا این که تسبیح را بر می داشت و می فرمودند: >اللَّهم إنّی أصبحت أسبّحک وأمجّدک وأحمدک وأهلّلک بعدد ما أدیر به سُبْحتی<.

یعنی: خدایا! من در حالی صبح نمودم که تو را به اندازه گرداندن این تسبیح، تنزیه تمجید وتحمید می کنم.

سپس آن حضرت آن تسبیح را بر می داشت و بدون این که تسبیح بگوید هر چه می خواست سخن می گفت و تسبیح را می گردانید و می فرمود: همین گردانیدن تسبیح برایش ثواب داشت و یک حرزی بود تا آن موقعی که در رختخواب خود وارد می شد. هنگامی که وارد رختخواب خود می شد نیز همین عمل را انجام می داد و تسبیح خود را زیر سر خویش می نهاد و ثواب آن تسبیح از این وقت تا وقت بعدی برایش حساب می شد. من به جدّم اقتدا کردم و من این عمل را انجام دادم.

یزید گفت: من با هیچ کدام از شما آل محمّد تکلّم نکردم مگر این که جوابی به من داد که به آن پناهنده شد! سپس حضرت سجّاد را عفو کرد، جایزه ای به آن بزرگوار داد و آزادش نمود.

ص:129

352- الأمالی للمفید 113 ح6: قال رسول اللَّه (صلی الله علیه و آله و سلم): إنّ اللَّه (عزوجل) خلق الأرواح قبل الأجسام بألفی عام وعلّقها بالعرش وأمرها بالتّسلیم علیّ والطاعة لی، وکان أوّل من سلّم علیّ وأطاعنی من الرجال روح علیّ بن أبی طالب (علیه السلام).

رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: خدای (عزوجل) ارواح را دو هزار سال پیش از اجساد آفرید، و آن ها را به عرش آویخت، و به آنان فرمان داد تا بر من سلام و درود فرستاده و از من فرمان برند، پس نخستین کسی که از مردان بر من سلام کرد و از من اطاعت نمود روح علیّ بن ابی طالب بود.

353- بصائر الدرجات 108 ح7: عن أمیر المؤمنین (علیه السلام) قال: إنّ اللَّه خلق الأرواح قبل الأجساد بألفی عام فأسکنها الهواء، فما تعارف منها هنالک ائتلف فی الدنیا وما تناکر منها هناک اختلف فی الدنیا.

امیر المؤمنین (علیه السلام) فرمودند: همانا خداوند ارواح را دو هزار سال قبل از اجساد آفریده و آن ها را در هوا جا داده است، پس هر کدام در آنجا با هم آشنا شدند در دنیا نیز به هم اُلفت گیرند، و هر کدام آنجا ناشناس شدند در دنیا نیز از یکدیگر جدا شوند.

354- معانی الأخبار 108 ح1: قال: قال أبو عبد اللَّه (علیه السلام): إنّ اللَّه (تبارک و تعالی) خلق الأرواح قبل الأجساد بألفی عام، فجعل أعلاها وأشرفها أرواح محمّد وعلیّ وفاطمة والحسن والحسین والأئمّة بعدهم، فعرضها علی السماوات والأرض والجبال، فغشیها نورهم...، فأیّکم یحملها بأثقالها ویدّعیها لنفسه دون خیراتی، فأبت السماوات والأرض والجبال أن یحملنها.

مُفضّل بن عُمَر گوید: امام صادق (علیه السلام) فرمودند: پروردگار هستی آفرین، ارواح را دو هزار سال قبل از اجساد خلق کرد، و عالی ترین و شریف ترین آن ها را، روح محمّد، و علی و فاطمه و حسن و حسین و امامان بعد از ایشان - که درود خدا بر ایشان باد - قرار داد، آن گاه ارواح آنان را بر آسمان ها و زمین و کوه ها عرضه نمود، و نور آنان همه چیز را فرا گرفت، پس خداوند به آسمان ها و زمین و کوه ها فرمودند: اینان دوستان و اولیا، و حجّتهای من بر آفریدگانم می باشند و پیشوایان مخلوقات من هستند، پس کدام یک از

ص:130

شما می تواند بار این امانت را با سنگینی های آن به دوش کشیده و ادّعا کند که چنین مرتبه و مقامی از آنِ اوست نه از آنِ برگزیدگان من؟! پس همهﯼ آسمان ها و زمین و کوه ها از حمل آن سَر باز زدند.

355- بصائر الدرجات 91 ح8: عن أبی عبد اللَّه (علیه السلام) قال: أخرج اللَّه من ظهر آدم ذرّیّته إلی یوم القیامة، فخرجوا کالذّرّ فعرّفهم نفسه ولو لا ذلک لم یعرف أحد ربّه، ثمّ قال (عزوجل): {أَلَسْتُ بِرَبِّکُمْ قَالُوا بَلَی} (1) وإنّ هذا محمّد رسولی وعلیّ أمیر المؤمنین خلیفتی وأمینی.

امام صادق (علیه السلام) فرمودند: خداوند ذریّهﯼ آدم را تا روز قیامت از صلب او خارج نمود، پس به صورت ذرّات ریزی خارج شدند و خداوند خود را به آن ها معرّفی نمود، و اگر این معرّفی نمی بود هیچ کس خدایش را نمی شناخت! سپس فرمودند: «آیا من پروردگار شما نیستم؟» گفتند: چرا، گفت: پس این محمّد (صلی الله علیه و آله و سلم) نیز بنده و رسول من، و علی - که امیر بر مؤمنین است - خلیفه و امین من می باشد.

356- مشارق أنوار الیقین 260: عن أمیر المؤمنین (علیه السلام) قال: أنا آخذ العهد علی الأرواح فی الأزل، أنا المنادی لهم ألست بربّکم بأمر قیّوم لم یزل، أنا کلمة اللَّه الناطقة فی خلقه، أنا آخذ العهد علی جمیع الخلائق فی الصلوات.

امیر المؤمنین (علیه السلام) فرمودند: من عهد گیرنده از ارواح در گذشتهﯼ دور می باشم، من فریاد: «آیا من پروردگار شما نیستم» را از جانب خدای پایدار اَزلی سَر دادم، من کلمهﯼ سخنگوی خدا در میان خلقش می باشم، من عهد گیرنده از همهﯼ مخلوقات می باشم.

357- الکافی 1/436 ح1: کان أبو جعفر (علیه السلام) یقول: إنّ اللَّه أخذ میثاق شیعتنا بالولایة وهم ذرّ یوم أخذ المیثاق علی الذّرّ والإقرار له بالربوبیّة ولمحمّد (صلی الله علیه و آله و سلم) بالنّبوّة.

امام باقر (علیه السلام) فرمودند: خداوند متعال در حالی از شیعیان ما پیمان بر ولایت


1- الأعراف، الآیة 172.

ص:131

را گرفت، که مانند ذرّات بسیار ریزی بودند، همان روزی که از ذرّه ها پیمان گرفت، و نیز به ربوبیّت خود و نبوّت محمّد (صلی الله علیه و آله و سلم) اقرار گرفت.

358- الدعوات 84 ح211: قال داود بن رزین: سمعت أبا الحسن الأوّل (علیه السلام) یقول: إنّی أسألک العافیة، وأسألک جمیل العافیة، وأسألک شکر العافیة، وأسألک شکر شکر العافیة.

داود بن رزین می گوید: از امام کاظم (علیه السلام) شنیدم که فرمودند: به درستی که من از خدا طلب عافیت می کنم، و از او طلب عافیت نیکو و زیبا می کنم و شکر عافیت را مسألت می نمایم و نیز شکرِ بر شکرِ عافیت را طلب می نمایم.

359- الدعوات 89 ح225: روی عن الصادق (علیه السلام): من صلّی علی النبیّ وآل النبیّ (علیهم السلام) مرّة واحدة بنیة وإخلاص من قلبه، قضی اللَّه سبحانه له مائة حاجة، منها ثلاثون للدنیا وسبعون للآخرة.

از امام صادق (علیه السلام) روایت شده است که فرمودند: هر کس یک مرتبه بر پیامبر و آلش به نیّت صاف و اخلاص صلوات بفرستد خداوند صد حاجت از او برآورده می کند که سی حاجت آن دنیوی و هفتاد حاجت دیگر اخروی است.

360- الدعوات 179 ح494: روی أنّ علیّ بن سالم الجُعفی قال لأبی جعفر (علیه السلام): ادعو لی. فقال: اللَّهمّ أحیه محیانا، وأمته مماتنا، وأسلک به سبیلنا. قال: فاستشهد.

علی بن سالم جعفی به امام باقر (علیه السلام) گفت: برای من دعا کنید؛ پس حضرت چنین دعا فرمودند: >خدایا او را به حیات ما زنده بدار و به مرگ ما بمیران و در راه ما قرارش بده<؛ و او در نهایت به شهادت رسید.

361- الدعوات 163 ح451: قال رسول اللَّه (صلی الله علیه و آله و سلم): إنّ المسلم إذا ضعف من الکبر یأمر اللَّه الملک أن یکتب له فی حاله تلک ما کان یعمل وهو شابّ نشیط مجتمع، ومثل ذلک إذا مرض وکّل اللَّه ملکاً یکتب له فی سقمه ما کان یعمل من الخیر فی صحّته.

رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: به درستی که مسلمان زمانی که به خاطر پیری ضعیف شود خداوند مَلَکی را مأمور می کند که ثواب اعمالی را که اگر جوان بود انجام می داد برای وی بنویسند و شخص مریض نیز چنین است که خداوند

ص:132

مَلَکی را مأمور می کند که ثواب اعمالی را که اگر سالم بود انجام می داد برای وی بنویسد.

362- الدعوات 179 ح494: کان موسی بن جعفر (علیه السلام) یدعو کثیراً فی سجوده ویکرّره: اللَّه إنّی أسألک الراحة عند الموت، والعفو عند الحساب.

امام موسی بن جعفر (علیه السلام) بسیار زیاد این دعا را در سجده می خواندند و آن را زیاد تکرار می نمودند: >خدایا از تو درخواست راحتی هنگام مرگ و بخشش هنگام حساب روز قیامت را دارم<.

363- الدعوات 206 ح559: کان رسول اللَّه (صلی الله علیه و آله و سلم) إذا أصابه صداع أو غیر ذلک بسط یده وقرأ فاتحة الکتاب والمعوّذتین، ویمسح بهما وجهه، فیذهب عنه ما کان یجد.

رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) زمانی که سردرد و یا چیز دیگری به سراغ ایشان می آمد دست خود را باز کرده و سورهﻱ حمد و ناس و فلق را قرائت می نمودند و سپس دستان خویش را به صورت می کشیدند, پس آن چه که سراغشان آمده بود از ایشان دفع می گردید.

364- الدعوات 223 ح613: قال: قال النبیّ (صلی الله علیه و آله و سلم): من دخل علی مریض فقال: أسأل اللَّه العظیم ربّ العرش العظیم أن یشفیک سبع مرّات، شفی ما لم یحضر أجله.

رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: هر کس پیش مریضی برود و هفت مرتبه بگوید: >أسأل اللَّه العظیم ربّ العرش العظیم أن یشفیک< در صورتی که اجل مریض نرسیده باشد شفا می یابد.

365- الدعوات 225 ح621: قال: (صلی الله علیه و آله و سلم) إنّ أحدکم لیدع تسمیة أخیه إذا عطس فیطالبه به یوم القیامة.

رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: به درستی که یکی از شما از گفتن ذکر عطسه هنگام عطسهﻱ برادرش خودداری می کند و خداوند روز قیامت از او بازخواست می نماید. (هنگام شنیدن عطسه باید به عطسه کننده گفته شود: >یرحمک اللَّه< و او نیز در جواب بگوید: >یغفر اللَّه لک<)

ص:133

366- الدعوات 227 ح628: قال الصادق (علیه السلام): إذا کان مخلصاً أخاف اللَّه منه کلّ شیء حتی هوامّ الأرض والسباع وطیر الهواء.

امام صادق (علیه السلام) فرمودند: زمانی که مؤمنی مخلص باشد خداوند هرچیزی را از او می ترساند حتّی خزندگان و درندگان روی زمین و پرندگان در آسمان.

367- الدعوات 270 ح770: قال النبیّ (صلی الله علیه و آله و سلم): ما من أحد یقول عند قبر میّت إذا دفن، ثلاث مرّات: اللَّهمَّ إنّی أسألک بحقّ محمّد وآل محمّد أن لا تعذب هذا المیّت إلاّ دفع اللَّه عنه العذاب إلی یوم ینفخ فی الصور.

رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: هیچ کس نیست که نزد قبر میّت زمانی که دفن می شود سه مرتبه بگوید: >اللَّهمّ إنّی أسألک بحقّ محمّد وآل محمّد أن لا تعذّب هذا المیّت< مگر این که خداوند تا روز قیامت عذاب را از میّت دفع می نماید.

368- الدعوات 230 ح638: دخل أمیر المؤمنین علیّ (علیه السلام) علی العلاء وهو من أصحابه یعوده فلمّا رأی سعة داره قال (علیه السلام): ما کنت تصنع بسعة هذه الدار فی الدنیا وأنت إلیها فی الآخرة أحوج، وبَلَی, إن شئت بلغت بها الآخرة تقرّی فیها الضیف وتصل فیها الرحم، وتطلع منها الحقوق مطالعها فإذا أنت قد بلغت بها الآخرة.

امیر المؤمنین علی (علیه السلام) بر علاء که از اصحاب آن حضرت بود وارده شده و او را عیادت نمودند و چون بزرگی خانه اش را دیدند فرمودند: تو را چه به این خانهﻱ بزرگ در این دنیا و حال این که تو به آن در آخرت محتاج تری، آری اگر به وسیلهﻱ این خانه به اموری از آخرت دست یابی مانند این که مهمانی را در آن جای بدهی و صلهﻱ رحمی نمایی و حقوق افراد را ادا کنی آن گاه به وسیلهﻱ آن به آخرت دست یافته ای.

369- علل الشرائع 1/141ح3: قال رسول اللَّه (صلی الله علیه و آله و سلم): یا علیّ! من أحبّنی وأحبّک وأحبّ الأئمّة من ولدک فلیحمد اللَّه علی طیب مولده، فإنّه لا یحبّنا إلاّ من طابت ولادته ولا یبغضنا إلاّ مؤمن خبثت ولادته.

رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: ای علی! هر که من و تو را و امامانِ از اولاد تو را دوست دارد خدا را بر حلال زادگی خویش حمد کند؛ زیرا دوست ندارد ما را

ص:134

مگر حلال زاده و دشمن ندارد ما را مگر حرام زاده.

370- الدعوات 292 ح40: قال الصادق (علیه السلام): لا تتکلّم بما لا یعنیک، ودع کثیراً من الکلام فیما یعنیک.

امام صادق (علیه السلام) فرمودند: سخن بیهوده و بی معنی نگو و بسیاری از سخن های معنا دار را نیز رها کن.

371- الدعوات 293 ح41: قال أمیر المؤمنین (علیه السلام): أشرف خصال الکرم غفلتک عمّا تعلم.

امیر المؤمنین (علیه السلام) فرمودند: شریف ترین خصلت انسان کریم و بزرگ وار غفلت و توجّه ننمودن اوست از آن چه که می داند.

372- الدعوات 295 ح56: قال أمیر المؤمنین (علیه السلام): علیکم بالبکر وإن بارت، والجادة وإن دارت، والمدینة وإن جارت.

امیر المؤمنین (علیه السلام) فرمودند: بر شما باد به دختر باکره گرچه نابارور باشد، و به جاده و اگرچه دور بزند و به شهر و اگر چه بر شما ظلم شود (چون ساکن شدن در بیابان پر مخاطره است).

373- الکافی 5/71 ح1: عن السکونی، عن أبی عبد اللَّه، عن آبائه (علیهم السلام) قال: قال رسول اللَّه (صلی الله علیه و آله و سلم): نعم العون علی تقوی اللَّه الغنی.

رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: بی نیازی، بهترین یاور برای تقوا است.

374- الکافی 5/80 ح2: عن أبی جعفر (علیه السلام) قال: لیس من نفس إلاّ وقد فرض اللَّه (عزوجل) لها رزقها حلالاً یأتیها فی عافیة وعرض لها بالحرام من وجه آخر فإن هی تناولت شیئاً من الحرام قاصها به من الحلال الذی فرض لها وعند اللَّه سواهما فضل کثیر وهو قوله (عزوجل): {وَاسْأَلُوا اللَّه مِنْ فَضْلِهِ} (1).

امام باقر (علیه السلام) فرمودند: هیچ کسی نیست مگر این که خداوند رزق او را با عافیت و حلال از یک طریق و در غیر عافیت و حرام از طریق دیگر برای او قرار


1- النساء، الآیة 32.

ص:135

داده است؛ پس اگر از راه حرام بدان دست یابد به همان اندازه از حلالی که برای او مقدّر و واجب گردیده است کم می شود و فضل الهی از غیر طریق حلال و حرام نیز به اهلش می رسد و این گفتار پروردگار است که می فرماید: و خداوند را از فضلش درخواست کنید.

375- الکافی 6/531 ح8: عن بعض أصحابه رفعه إلی أبی جعفر (علیه السلام) قال: کنس البیت ینفی الفقر.

امام باقر (علیه السلام) فرمودند: جارو کردن خانه فقر را می برد.

376- الکافی 6/529 ح7: عن محمّد بن إسماعیل، عن أبی عبد اللَّه (علیه السلام) قال: إذا کان البیت فوق ثمانیة أذرع فاکتب فی أعلاه آیة الکرسی.

امام صادق (علیه السلام) فرمودند: زمانی که بلندی خانه بیشتر از هشت ذراع (چهار متر) باشد؛ بر بالای آن آیت الکرسی را بنویسید.

377- الکافی 6/532 ح11: قال أمیر المؤمنین (علیه السلام): قال رسول اللَّه (صلی الله علیه و آله و سلم): بیت الشیاطین من بیوتکم بیت العنکبوت.

امیر المؤمنین (علیه السلام) از رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) نقل نمودند که ایشان فرمودند: خانهﻱ عنکبوت در خانهﻱ شما از خانه های شیطان است.

378- الکافی 6/533 ح4: عن سماعة بن مهران قال: سألت أبا عبد اللَّه (علیه السلام) عن الرجل یبیت فی بیت وحده فقال: إنّی لأکره ذلک وإن اضطرّ إلی ذلک فلا بأس ولکن یکثر ذکر اللَّه فی منامه ما استطاع.

سماعة بن مهران می گوید: از امام صادق (علیه السلام) در مورد خوابیدن مردی که تنها است در خانه سؤال نمودم؛ پس حضرت فرمودند: من از این کار اکراه دارم و مرا خوش نمی آید و اگر چاره ای نبود اشکالی ندارد ولی قبل از خواب ذکر خدا زیاد بگوید.

379- عدّة الداعی 18: قد ورد عن أبی جعفر الجواد (علیه السلام) أنّه قال: ما استوی رجلان فی حسب ودین قطّ إلاّ کان أفضلهما عند اللَّه (عزوجل) أدبّهما.

امام جواد (علیه السلام) فرمودند: اگر دو نفر در دیانت و مفاخرِ آباء و اجدادی برابر باشند

ص:136

آن که ادبش بیشتر است، نزد خداوند متعال برتر و با فضیلت تر است.

380- عدّة الداعی 31: عن النبیّ (صلی الله علیه و آله و سلم): یا عباد اللَّه! أنتم کالمرضی وربّ العالمین کالطبیب، فصلاح المرضی بما یعلمه الطبیب ویدبّره لا فیما یشتهیه المریض ویقتره ألا فسلّموا اللَّه أمره تکونوا من الفائزین.

از پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) روایت شده است که فرمودند: ای بندگان خدا! شما همانند بیمارانید و خدای عالمیان بسان طبیب است و صلاح بیماران را طبیب می داند و آن را تدبیر می کند نه آن که صلاح بیمار تابع اشتهای بیمار و خواست او باشد پس امر خدا را به او واگذارید در این صورت رستگار می شوید.

381- عدّة الداعی 75: عن أبی الحسن موسی (علیه السلام): إذا وعدتم الصغار فأوفوا لهم فإنّهم یرون أنّکم أنتم الذین ترزقونهم، وإنّ اللَّه (عزوجل) لیس یغضب لشیء کغضبه للنساء والصبیان, وبإدخال الفاکهة علیهم خصوصاً فی الجمع.

از امام کاظم (علیه السلام) آمده است که فرمودند: وقتی به کودکان وعده دادید وفای به آن نمایید؛ زیرا ایشان خیال می کنند که شما به ایشان روزی می دهید. خدای تعالی به خاطر چیزی همانند خشم برای زنان و فرزندان خشمگین نمی شود و مخصوصاً در روزهای جمعه میوه برای ایشان ببرید.

382- عدّة الداعی 75: قال أمیر المؤمنین (علیه السلام): أطرقوا أهالیکم فی کلّ لیلة جمعة بشیء من الفاکهة کی یفرحوا بالجمعة.

امیر المؤمنین (علیه السلام) فرمودند: هر شب جمعه برای فرزندانتان میوه ببرید تا آن که ایشان از جمعه خوشحال باشند.

383- علل الشرائع 1/142ح6: قال رسول اللَّه (صلی الله علیه و آله و سلم): لا یبغضکم إلاّ ثلاثة؛ ولد زنا ومنافق ومن حملت به أمّه وهی حائض.

رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) به علی (علیه السلام) می فرمودند: دشمن نمی دارد تو و اولاد تو (ائمّه (علیهم السلام)) را مگر سه طائفه: زنا زادگان، منافق، و کسی که مادرش در حال

ص:137

حیض به او حامله شده.

384- عدّة الداعی 76: قال أمیر المؤمنین (علیه السلام): من سره أن یمدّ له فی عمره، ویبسط له فی رزقه فلیصل أبویه فإنّ صلتهما من طاعة اللَّه.

امیر المؤمنین (علیه السلام) فرمودند: هر کس دوست دارد که عمرش دراز شود و روزی او گشاده شود پس با پدر و مادرش صله رحم کند؛ زیرا ارتباط با آن دو اطاعت خداست.

385- عدّة الداعی 163: قال سیّد العابدین علیّ بن الحسین (علیه السلام): ولیس الخوف من بکی وجرت دموعه ما لم یکن له ورع یحجزه عن معاصی اللَّه وإنّما ذلک خوف کاذب.

سیّد العابدین علی بن الحسین (علیه السلام) فرمودند: گریه ای که در آن اشک باشد ولی همراه ورع و پرهیزکاری نباشد که جلوی معاصی را بگیرد، گریهﻱ ترس از خدا نیست، و این ترس کاذبی است.

386- عدّة الداعی 240: عن النبیّ (صلی الله علیه و آله و سلم): إنّ فی الجنّة منازل لا ینالها العباد بأعمالهم لیس لها علاقة من فوقها ولا عماد من تحتها قیل: یا رسول اللَّه! من أهلها؟ فقال (صلی الله علیه و آله و سلم): هم أهل البلاء والهموم.

از پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) آمده که فرمودند: در بهشت منازلی است که بندگان با انجام اعمال به آن منازل نمی رسند واین منازل از بالا به جائی وصل نبوده و ستونی از پایین ندارند. پرسیدند: ای رسول خدا! اهل این منازل کیانند؟ حضرت پاسخ دادند: اهل بلا و رنج ها و غم و غصّه ها.

387- إرشاد القلوب 1/49: قال أمیر المؤمنین (علیه السلام): إنّ امرأ ضیّع من عمره ساعة فی غیر ما خلق له الجدیر أن یطول علیها حسرته یوم القیامة.

حضرت امیر المؤمنین (علیه السلام) فرمودند: همانا مردی که یک ساعت از عمرش را در غیر آن چه که خدا آفریده ضایع کند سزاوار است روز قیامت اندوهش بر آن ساعت طولانی باشد.

ص:138

388- إرشاد القلوب 1/53: قال النبیّ (صلی الله علیه و آله و سلم): إنّ أهل الجنّة لا یندمون علی شی ء من أمور الدنیا إلاّ علی ساعة مرّت بهم فی الدنیا لم یذکروا اللَّه تعالی فیها.

پیغمبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: به تحقیق اهل بهشت ندامت و پشیمانی بر چیزی از دنیا ندارند مگر بر ساعتی که بر آن ها گذشته در دنیا و ذکر خدای متعال نکرده اند.

389- إرشاد القلوب 1/74: قال رسول اللَّه (صلی الله علیه و آله و سلم) لأبی ذرّ:...، من صبر علی من یکره أدرک ما یحبّ، الخبر.

رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) به ابوذر فرمودند: هر کس بر آن چه که ناخوشایند است صبر نماید به آن چه که دوست دارد می رسد.

390- إرشاد القلوب 1/75: قال رسول اللَّه (صلی الله علیه و آله و سلم):...، اترکوا من الدنیا ما یشغلکم عن الآخرة، الخبر.

رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: آن اموری از دنیا که شما را از آخرت باز می دارد را ترک کنید.

391- إرشاد القلوب 1/190: فی الخبر من أحرق سبعین مصحفاً وقتل سبعین ملکاً مقرّباً وزنی بسبعین بکراً کان أقرب إلی النجاة ممّن ترک الصلاة متعمّداً.

در روایت است: هر کس که بسوزاند هفتاد قرآن را و هفتاد فرشته را بکشد و با هفتاد دختر باکره زنا کند به نجات نزدیک تر است از کسی که نماز را عمداً ترک نماید.

392- إرشاد القلوب 1/203:...، یا أحمد! علیک بالصمت فإنّ أعمر مجلس قلوب الصالحین والصامتین وإن أخرب مجلس قلوب المتکلّمین بما لا یعنیهم، الخبر.

خدای متعال خطاب به رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: ای احمد! بر تو باد به سکوت، چرا که آبادترین مجلس قلب صالحین و سکوت کنندگان است و خراب ترین مجلس قلب گویندگان سخنان بیهوده است.

ص:139

393- الدرّة الباهرة 25 ح52: من کلام زین العابدین (علیه السلام): من رمی الناس بما فیهم رموه بما لیس فیه.

امام زین العابدین (علیه السلام) فرمودند: کسی که مردم را به آن چه در آنان هست متّهم می کند، به چیزهایی متّهمش می کنند که در او نیست.

394- الدرّة الباهرة 25 ح53: من کلام زین العابدین (علیه السلام): من عتب علی الزمان طالت معتبته.

امام زین العابدین (علیه السلام) فرمودند: کسی که روزگار را سرزنش کند، سرزنشش به درازا کشد.

395- الدرّة الباهرة 26 ح54: من کلام زین العابدین (علیه السلام): کثرة النصح تدعو إلی التهمة.

امام زین العابدین (علیه السلام) فرمودند: نصیحت زیاد، شکّ برانگیز است و به تهمت منتهی می شود.

396- الدرّة الباهرة 26 ح55: من کلام زین العابدین (علیه السلام): ما استغنی أحد باللَّه إلاّ افتقر الناس إلیه.

امام زین العابدین (علیه السلام) فرمودند: کسی که با خدا مستغنی شود، مردم به او نیازمند می شوند.

397- الدرّة الباهرة 26 ح56: من کلام زین العابدین (علیه السلام): من اتّکل علی حسن اختیار اللَّه (عزوجل) له لم یتمنّ أنّه فی غیر الحال التی اختارها اللَّه تعالی له.

امام زین العابدین (علیه السلام) فرمودند: کسی که به حسن انتخاب خدای متعال اعتماد کند، حالتی جز آن چه را خدای متعال برایش خواسته، آرزو نمی کند.

398- الدرّة الباهرة 26 ح60: من کلام الإمام محمّد الباقر (علیه السلام): صلاح شأن التعایش والتعاشر مثل مکیال ثلثاه فطن وثلثة تغافل.

امام باقر (علیه السلام) فرمودند: سامان یافتن همزیستی و معاشرت به پیمانه ای ماند که دو سوّمش هوشمندی و یک سوّمش نادیده گرفتن (خطای دیگران) است.

ص:140

399- بصائر الدرجات 115 ح22: عن موسی بن جعفر (علیهما السلام): ما من ملک یهبطه اللَّه فی أمر إلاّ بدأ بالإمام فعرض ذلک علیه.

امام موسی کاظم (علیه السلام) فرمودند: هیچ مَلَکی نیست که خداوند او را برای اجرای فرمانی به زمین ارسال نماید مگر این که ابتدا نزد امام رفته و آن امر را به ایشان عرضه می دارد.

400- الدرّة الباهرة 36 ح101: من کلام علیّ بن موسی الرضا (علیه السلام) الأنس یذهب المهابة.

امام رضا (علیه السلام) فرمودند: انس (بیش از حدّ) هیبت را می برد.

401- الدرّة الباهرة 45 ح149: من کلام الإمام العسکری (علیه السلام): کفاک أدباً تجنّبک ما تکره من غیرک.

امام عسکری (علیه السلام) فرمودند: در ادبت همین بس که از آن چه از غیر خودت نمی پسندی، بپرهیزی.

402- الدرّة الباهرة 45 ح151: من کلام الإمام الحسن العسکری (علیه السلام): لو عقل أهل الدنیا خربت.

امام عسکری (علیه السلام) فرمودند: اگر اهل دنیا تعقّل می کردند، دنیا خراب می شد.

403- علل الشرائع 2/584 ح28: عن المفضّل بن عمر، قال: سألت جعفر بن محمّد (علیه السلام) عن الطّفل یضحک من غیر عجب ویبکی من غیر ألم؟ فقال: یا مفضّل! ما من طفل إلاّ وهو یری الإمام ویناجیه فبکاؤه لغیبة المام عنه وضحکه إذا أقبل علیه حتّی إذا أطلق لسانه أغلق ذلک الباب عنه وضرب علی قلبه بالنسیان.

مُفضّل بن عُمَر می گوید: از امام صادق (علیه السلام) دربارهﯼ طفلی که بدون تعجّب از چیزی (و یا دیدن امر خنده داری) می خندد و یا بدون داشتن درد (و یا امر گریه آوری) می گرید سؤال نمودم.

پس حضرت فرمودند: ای مفضّل! هیچ طفلی نیست مگر این که امام زمان خویش را می بیند و با او مناجات می کند، پس زمانی که امام از او غایب می شود گریه، و زمانی که با اوست می خندد، و این حالت تا زمانی است که آن طفل زبان گشوده و به سخن آید، پس در این هنگام است که دیگر امام

ص:141

را ندیده و آن چه را هم که دیده است فراموش می کند.

404- الدرّة الباهرة 46 ح158: من کلام الإمام الحسن العسکری (علیه السلام): إذا نشطت القلوب فدعوها وإذا نفرت فودّعوها.

امام عسکری (علیه السلام) فرمودند: هرگاه دل ها با نشاط هستنند، (علم و معرفت) را به آن ها واسپارید و هرگاه گریزانند، آن ها را واگذارید.

405- قصص الأنبیاء للراوندی 156 ح163: عن درست، عمّن ذکره، عنهم (علیهم السلام) قال: قال إبلیس لموسی (علیه السلام):...، لا تخل بامرأة لا تحلّ لک فإنّه لا یخل رجل بامرأة لا تحلّ له إلاّ کنت صاحبه دون أصحابی وإیّاک أن تعاهد اللَّه عهداً، فإنّه ما عاهد اللَّه أحد إلاّ کنت صاحبه دون أصحابی حتی أحول بینه وبین الوفاء به وإذا هممت بصدقه فامضها وإذا همّ العبد بصدقه کنت صاحبه دون أصحابی حتی أحول بینه وبینها.

از امام معصوم (علیه السلام) نقل شده که فرمودند: ابلیس به جناب موسی گفت: ای موسی! با زن بیگانه خلوت مکن؛ زیرا هر کس چنین کند من خود یار او شوم نه یاران من، مبادا با خدا عهدی ببندی که هر کس با خدا عهدی بندد من خود یار اغواگرش باشم نه یاران من تا او را از وفای بدان باز دارم، چون قصد صدقه کردی زود بپرداز که چون بنده قصد صدقه دادن کند من خود در کنار او باشم نه یارانم تا او را از آن باز دارم.

406- قصص الأنبیاء للراوندی 165 ح184: عن أبی یعقوب، عن أبی عبد اللَّه (صلوات الله علیه)، قال: کان فیما ناجی اللَّه تعالی به موسی:...، واعلم أنّ کلّ فتنه بذرها حبّ الدنیا، الخبر.

امام صادق (علیه السلام) فرمودند: در مناجات میان خدای تعالی و موسی؛ خدای متعال خطاب به موسی فرمودند: بدان که بذر هر فتنه ای حبّ دنیا است.

407- المزار للمفید 7: عن صاحب الزمان (علیه السلام) قال: إنّا یحیط علمنا بأنبائکم ولا یعزب عنّا شی ء من أخبارکم.

امام زمان (علیه السلام) در توقیعی فرمودند: ما بر اخبار و احوال شما احاطه داشته و از آن ها مطّلع هستیم و چیزی از اخبار شما بر ما پوشیده نیست.

ص:142

408- قصص الأنبیاء للراوندی 191 ح236: عن الفضل بن أبی قرّة السمندی، عن الصادق، عن آبائه قال رسول اللَّه (صلی الله علیه و آله و سلم): إنّ أفضل الصدقة صدقة اللسان، تحقن به الدماء وتدفع به الکریهة وتجرّ المنفعة إلی أخیک المسلم.

رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: بهترین صدقه، صدقه از زبان است که جان ها را محفوظ سازد، و بدی ها را دفع کند، و سود به برادر مؤمن برساند.

409- تحفة الأبرار 308: قال رسول اللَّه (صلی الله علیه و آله و سلم): من ترک ذرّة من المناهی کان أحبّ إلی اللَّه من عبادة الثقلین، الخبر.

رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: ترک ذرّه ای از گناهان نزد خدا محبوب تر است از عبادت جنّ و انس.

410- قصص الأنبیاء للراوندی 192 ح239: عن إبراهیم بن عبد الحمید، عن أبی الحسن (علیه السلام) قال: کان لقمان (علیه السلام) یقول لابنه: یا بنیَّ! إنّ الدنیا بحر وقد غرق فیها جیل کثیر، فلتکن سفینتک فیها تقوی اللَّه تعالی، ولیکن جسرک إیماناً باللَّه، ولیکن شراعها التوکّل، الخبر.

امام حسن مجتبی (علیه السلام) فرمودند: جناب لقمان به فرزندش می گفت: ای فرزندم به درستی که دنیا دریایی است که گروه های زیادی در آن غرق گردیده اند؛ پس باید که کشتی تو در این دریا، تقوای الهی؛ و پل تو به کشتی، ایمان به خدا؛ و طناب تو، توکّل به او باشد.

411- المزار للمفید 207 ح2: عن بعض العلماء من أهل البیت (علیهم السلام) أنّه سئل عن الرجل یصلّی رکعتین، أو یصوم یوماً، أو یحجّ، أو یعتمر، أو یزور رسول اللَّه (صلی الله علیه و آله و سلم)، أو أحد الأئمّة (علیهم السلام)، ویجعل ثواب ذلک لوالدیه، أو لأخ له فی الدین، أفیکون له علی ذلک ثواب؟ فقال: إنّ ثواب ذلک یصل إلی من یجعله من غیر أن ینقص علیه من أجره شیء.

از یکی از اهل بیت (علیهم السلام) سؤال شد که شخصی دو رکعت نماز، یک روز روزه، یک حجّ، یک عمره و زیارت رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) یا یکی از اهل بیت (علیهم السلام) را انجام می دهد و ثواب آن را به پدر یا مادر یا برادر دینی خود هدیه می کند آیا برای خود او نیز ثوابی هست؟ حضرت فرمودند: آن ثواب ها به آن ها می رسد

ص:143

بدون این که چیزی از ثواب خود شخص کم شود.

412- الاحتجاج 2/322: توقیعه: إنّا غیر مهملین لمراعاتکم ولا ناسین لذکرکم.

در توقیعی دیگر امام عصر فرمودند: ما در مراعات و خبر گیری از حال شما کوتاهی نمی کنیم و یادِ شما را فراموش نمی نمائیم.

413- ثواب الأعمال 4: حدّثنی أبو عمران العجلی رفعه قال: قال رسول اللَّه (صلی الله علیه و آله و سلم) ما من مؤمن یقول: لا إله إلاّ اللَّه إلاّ محت ما فی صحیفته من سیّئات حتی تنتهی إلی مثلها من حسنات.

رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: هیچ مؤمنی ذکر >لا إله إلاّ اللَّه< را بر زبان نمی راند مگر آن که تمام گناهانش از نامهﻱ اعمال او پاک می شود، تا این که در کنار سایر اعمال نیک او قرار می گیرد.

414- تفسیر العیّاشی 2/205 ح16: عن أبی عبد اللَّه (علیه السلام) قال: ما من عبد إلاّ ومعه ملکان یحفظانه، فإذا جاء الأمر من عند اللَّه خلّیا بینه وبین أمر اللَّه.

امام صادق (علیه السلام) فرمودند: هیچ بنده ای نیست مگر این که دو ملک او را محافظت می کنند، پس زمانی که قرار باشد مؤاخذه شده و به بلا و گرفتاری دچار شود او را ترک می کنند.

415- ثواب الأعمال 5: محمّد بن حمران، عن أبی عبد اللَّه (علیه السلام) قال: من قال: لا إله إلاّ اللَّه مخلصاً دخل الجنّة وإخلاصه بها أن یحجزه لا إله إلاّ اللَّه عمّا حرّم اللَّه.

امام صادق (علیه السلام) فرمودند: هر کس که ذکر >لا إله إلاّ اللَّه< را با اخلاص بگوید، وارد بهشت می گردد؛ و اخلاص در این مقام آن است که گفتن این ذکر شریف او را از معاصی و محرّمات الهی باز دارد.

416- کمال الدین 441 ح12: عن صاحب الزمان (علیه السلام) قال: بی یدفع اللَّه (عزوجل) البلاء عن أهلی وشیعتی.

امام زمان (علیه السلام) فرمودند: به خاطر من خداوند بلاها را از اهلم و شیعیانم دفع می کند.

ص:144

417- ثواب الأعمال 9: عمران الزعفرانی، عن أبی عبد اللَّه (علیه السلام) قال: ما من رجل دعا فختم بقول ما شاء اللَّه لا حول ولا قوّة إلاّ باللَّه إلاّ أجیبت حاجته.

امام صادق (علیه السلام) فرمودند: هیچ کس دعای خود را به ذکر >ما شاء اللَّه لا حول ولا قوّة إلاّ باللَّه< ختم نمی کند مگر آن که حاجت او برآورده گردد.

418- الإمامة والتبصرة 103 ح92: عن أبی جعفر (علیه السلام) قال: قال اللَّه تعالی: أولئک أولیائی حقّاً بهم أدفع کلّ فتنة عمیاء حندس وبهم أکشف الزلازل وأدفع الآصار والأغلال.

امام باقر (علیه السلام) فرمودند: خداوند می فرماید: آن ها (ائمّه (علیهم السلام)) حقیقتاً اولیای من هستند، به خاطر ایشان هر فتنهﯼ کور ظلمانی را دفع می کنم و به خاطر ایشان زلزله ها را برطرف می سازم، و به خاطر ایشان گناهان و غلّ و غشّ ها را می زُدایم.

419- ثواب الأعمال 13: زید الشحّام، عن أبی عبد اللَّه (علیه السلام) قال: من قال «الحمد للَّه کما هو أهله» شغل اللَّه کتاب السماء، قیل وکیف یشغل کتاب السماء؟ قال یقولون: اللَّهمّ إنّا لا نعلم الغیب، فقال فیقول: اکتبوها کما قالها عبدی وعلیَّ ثوابها.

امام صادق (علیه السلام) فرمودند: کسی که ذکر «الحمد للَّه کما هو أهله» را بگوید، فرشتگانی را که مأمور ثبت اعمال بندگان خدایند، به عجز وامی دارد! (زیرا از نوشتن این همه حسنه عاجزند). زید می گوید: از آن حضرت پرسیدم: چگونه فرشتگان را به عجز وامی دارد؟ فرمودند: فرشتگان گویند: خدایا! ما را از علم غیب نصیبی نیست! به آنان خطاب می شود: شما این ذکر را به همان عبارت بندهﻱ من ثبت کنید، ثواب آن با من است.

420- ثواب الأعمال 15: عن أبی عبد اللَّه (علیه السلام) قال: من توضّأ فذکر اسم اللَّه طهر جمیع جسده وکان الوضوء إلی الوضوء کفّارة لما بینهما من الذنوب ومن لم یسمّ لم یطهّر من جسده إلاّ ما أصابه الماء.

امام صادق (علیه السلام) فرمودند: اگر کسی در حال وضو نام خدا را بر زبان آرد، تمام بدن او پاک و مطهّر می شود، و وضوی او تا وضوی بعدی، کفّارهﻱ

ص:145

گناهانی است که او (در این فاصله زمانی) انجام داده است؛ و کسی که به هنگام وضو، نام خدا را بر زبان جاری نسازد، تنها قسمتی از بدن او که آب وضو به آن می رسد پاک می شود.

421- ثواب الأعمال 16: حمران، عن أبیه، عن أبی عبد اللَّه (علیه السلام) قال: من توضّأ وتمندل کتبت له حسنة ومن توضّأ ولم یتمندل حتی تجفّ وضوئه کتب له ثلاثون حسنة.

امام صادق (علیه السلام) فرمودند: هر کس وضو گیرد و آب وضو را با دستمال خشک کند، یک حسنه برای او نوشته شود و هر کس وضو گیرد و آب وضو را با دستمال خشک نکند، تا هنگامی که آب وضویش خشک گردد سی حسنه برای او نوشته شود.

422- ثواب الأعمال 18: محمّد بن کردوس، عن أبی عبد اللَّه (علیه السلام) قال: من تطهّر ثمّ آوی إلی فراشه بات وفراشه کمسجده.

امام صادق (علیه السلام) فرمودند: اگر کسی با طهارت در بسترش بخوابد، بستر او به منزلهﻱ مسجد او خواهد بود.

423- من لا یحضره الفقیه 2/609: فی الزیارة الجامعة: بکم أخرجنا اللَّه من الذّلّ، وفرّج عنّا غمرات الکروب، وأنقذنا من شفا جرف الهلکات ومن النار.

در زیارت جامعهﯼ کبیره آمده است: به خاطر شما (اهل بیت (علیهم السلام)) خداوند ذلّت و خواری را از ما دور نمود، و چرکهای غم و اندوه را از صورت هایمان پاک کرد، و ما را از قرار گرفتن در پرتگاه های هلاکت و آتش عذاب نجات داد.

424- ثواب الأعمال 25: مسعدة بن صدقة، عن جعفر بن محمّد، عن آبائه (علیهم السلام) إنّ النبیّ (صلی الله علیه و آله و سلم) قال: إنّ اللَّه (عزوجل) أوجب الجنّة لشابّ کان یکثر النظر فی المرآة فیکثر حمد اللَّه علی ذلک.

مسعدة بن صدقه از امام صادق (علیه السلام)، و آن حضرت از پدران بزرگوارشان نقل کرده اند که رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: خداوند بر جوانی که زیاد در آئینه نگاه

ص:146

کند و با هر نگاهی سپاس خداوندی را به جای آورد، بهشت را واجب کرده است.

425- ثواب الأعمال 27: محمّد بن هارون، عن أبی عبد اللَّه (علیه السلام) قال: من مشی إلی المساجد لم یضع رجله علی رطب ولا یابس إلاّ سبّحت له الأرض إلی الأرضین السابعة.

امام صادق (علیه السلام) فرمودند: هر کس با پای پیاده به طرف مسجد روانه گردد، پای خود را بر روی هیچ تر و خشکی نمی گذارد مگر آن که آن زمین تا زمین هفتم بجای او خدا را تسبیح می کند.

426- ثواب الأعمال 33: المفضّل بن عمر قال: قال أبو عبد اللَّه (علیه السلام) من صلّی بأذان وإقامة صلاة خلفه صفّان من الملائکة، ومن صلّی بإقامة بغیر أذان صلّی خلفه صف واحد. قلت له: وکم مقدار کلّ صف؟ فقال: أقلّه ما بین المشرق والمغرب وأکثره ما بین السماء والأرض.

امام صادق (علیه السلام) فرمودند: هر کس با اذان و اقامه نماز بخواند، دو صف از فرشتگان خدا در پشت سر او به نماز می ایستند، و هر کس تنها با اقامه به نماز بایستد یک صف از فرشتگان در نماز به او اقتدا کنند.

راوی پرسید: طول هر صف چقدر است؟ در پاسخ فرمودند: کوتاه ترین آن از مشرق تا مغرب، و بلندترین آن از زمین تا آسمان است.

427- بصائر الدرجات 82 ح10: عن أبی جعفر (علیه السلام) قال: بنا نزل الرحمة.

امام باقر (علیه السلام) فرمودند: به خاطر ما اهل بیت رحمت نازل می شود.

428- ثواب الأعمال 35: عبد اللَّه بن سنان، عن أبی عبد اللَّه (علیه السلام) قال: قال رسول اللَّه (صلی الله علیه و آله و سلم): ما من صلاة یحضر وقتها إلاّ نادی ملک بین یدی الناس، أیّها الناس! قوموا إلی نیرانکم التی أوقدتموها علی ظهورکم فأطفئوها بصلاتکم.

امام صادق (علیه السلام) روایت کرده است که رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: در وقت هر نماز، فرشته ای این ندا دهد که: ای مردم! بپا خیزید و با نماز خود آن آتش هایی را که با دستهای خود در پشت خویش بر افروخته اید خاموش کنید.

ص:147

429- ثواب الأعمال 35: جمیل، عن أبی عبد اللَّه (علیه السلام) قال: للمصلّی ثلاث خصال إذا قام فی صلاته: یتناثر علیه البرّ من أعنان السماء إلی مفرق رأسه، وتحفّ به الملائکة من قدمیه إلی أعنان السماء، وملک ینادی أیّها المصلّی! لو تعلم من تناجی ما انفتلت.

امام صادق (علیه السلام) فرمودند: برای نمازگزار سه خصلت است: اوّل آن که: چون به قصد نماز برخیزد، برکات و خیرات از آسمان تا فرق سر او باریدن گیرد. دوّم آن که: از زیر پای تا اوج آسمان در احاطه فرشتگان خداست. سوّم آن که: فرشته ای ندا سر می دهد که: ای نمازگزار! اگر بدانی که با چه کسی مناجات می کنی، هرگز نماز خود را تمام نمی کردی.

430- ثواب الأعمال 36: قال الصادق (علیه السلام): فضل الوقت الأوّل علی الأخیر کفضل الآخرة علی الدنیا.

امام صادق (علیه السلام) فرمودند: فضیلت اوّل وقت بر آخر آن همانند فضیلتی است که آخرت بر دنیا دارد.

431- الثاقب فی المناقب 417 ح2: قال الصادق (علیه السلام): إنّ الأرض ومن علیها للَّه تعالی ولرسوله وللإمام من بعد رسوله.

امام صادق (علیه السلام) فرمودند: همانا زمین و هر آن چه بر روی آن است از آنِ خدا و رسول گرامیش و ما اهل بیت می باشد.

432- ثواب الأعمال 40: المفضّل بن عمر، عن الصادق (علیه السلام) قال: رکعتان یصلّیهما متعطّر أفضل من سبعین رکعة یصلّیهما غیر متعطّر.

امام صادق (علیه السلام) فرمودند: دو رکعت نماز کسی که (به هنگام نماز) خود را معطّر می کند از هفتاد رکعت نماز کسی که عطر نمی زند، برتر است.

433- ثواب الأعمال 40: الولید بن صبیح عن أبی عبد اللَّه (علیه السلام) قال: رکعتین یصلّیهما متزوّج أفضل من سبعین رکعة یصلّیهما غیر متزوّج.

امام صادق (علیه السلام) فرمودند: دو رکعت نماز مردی که همسر دارد، از هفتاد رکعت نماز مرد مجرّد (بی همسر) برتر است.

ص:148

434- ثواب الأعمال 44: یوسف بن عمیر النخعی قال: حدّثنی من سمع أبا عبد اللَّه (علیه السلام) یقول: من صلّی رکعتین یعلم ما یقول فیهما انصرف ولیس بینه وبین اللَّه ذنب إلاّ غفر له.

سیف بن عمیره نخعی از قول کسی که خود از امام صادق (علیه السلام) شنیده، نقل کرده است: هر کس دو رکعت نماز بجای آورد و بداند که چه می گوید، نمازش را در حالی به پایان می برد که در میان او و خداوند بزرگ هیچ گناهی نماند که آمرزیده نشده باشد.

435- ثواب الأعمال 44: زید بن علیّ عن أبیه عن آبائه (علیهم السلام) قال: قال رسول اللَّه (صلی الله علیه و آله و سلم): رکعتان خفیفتان فی التفکّر خیر من قیام لیلة.

زید بن علیّ بن الحسین، از پدر بزرگوارشان، و آن حضرت از پدران بزرگوار خود روایت کرده است که رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: دو رکعت نماز بدون تکلّف و مختصر ولی همراه با تفکّر، از یک شب عبادت بهتر است.

436- ثواب الأعمال 50: محمّد بن حمزة، عمّن حدّثه، عن أبی عبد اللَّه (علیه السلام) قال: من لقی حاجّاً فصافحه کان کمن استلم الحجر.

امام صادق (علیه السلام) فرمودند: هر کس با شخص حج گزار (که از سفر حج بازگشته است) ملاقات کرده و با او مصافحه کند مانند کسی است که با دست خود حجر الأسود را لمس کرده باشد.

437- ثواب الأعمال 102: یعقوب بن یزید، عن رجل من العوام رفعه إلی أبی عبد اللَّه (علیه السلام) قال: من قرأ فی المصحف نظراً متّع ببصره وخفّف عن والدیه وان کانا کافرین.

امام صادق (علیه السلام) فرمودند: هر کس قرآن را از رو بخواند، از چشم خویش بهره مند خواهد شد و عذاب پدر و مادر او را اگر چه کافر باشند تخفیف می دهند.

438- بحار الأنوار 27/36: قال أمیر المؤمنین (علیه السلام): والذی رفع السماء بغیر عمد لو أنّ أحدهم رام أن یزول من مکانه بقدر نفس واحد لما زال حتّی آذن له، وکذلک یصیر حال ولدی الحسن وبعده الحسین وتسعة من ولد الحسین تاسعهم قائمهم.

ص:149

امیر المؤمنین (علیه السلام) فرمودند: قسم به آن خدائی که آسمان را بدون پایه و ستون بالا برده است، اگر مَلَکی از ملائکه، قصد جا بجائی - به اندازهﯼ نَفَسی - از مکانی به مکان دیگر را داشته باشد هرگز بدون اذن من نمی تواند چنین کند، و این امر برای فرزندم حسن و حسین و فرزندانِ از نسل او که نهمین ایشان قیام کننده آن ها است نیز می باشد.

439- ثواب الأعمال 132: هاشم بن صفوان، عن أبی عبد اللَّه (علیه السلام) قال: من بلغه شیء من الثواب علی شیء من خیر فعمله کان له أجر ذلک وإن کان رسول اللَّه (صلی الله علیه و آله و سلم) لم یقله.

امام صادق (علیه السلام) فرمودند: اگر کسی به روایتی که در آن برای عملی ثوابی معیّن شده است عمل نماید ثواب آن عمل را به وی می دهند هر چند که آن گفته از رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) (و یا امام معصوم) نباشد.

440- ثواب الأعمال 142: جابر، عن أبی جعفر (علیه السلام) قال: الخیر والشرّ یضاعف یوم الجمعة.

امام باقر (علیه السلام) فرمودند: جزای نیکی و بدی در روز جمعه دو چندان گردد.

441- ثواب الأعمال 152: السکونی، عن جعفر الصادق، عن أبیه (علیهما السلام) قال: قال النبیّ (صلی الله علیه و آله و سلم): ما من عبد سلک وادیاً فیبسط کفّیه فیذکر اللَّه ویدعو إلاّ ملأ اللَّه ذلک الوادی حسنات فلیعظم ذلک الوادی أو لیصغر.

سکونی از امام صادق (علیه السلام)، و آن حضرت از پدران بزرگوارشان از امیر مؤمنان علی (علیه السلام) روایت کرده اند که رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: هیچ بنده ای نیست که از درّه ای بگذرد و دستهایش را بگشاید و دعا کند، مگر آن که خداوند آن درّه را به هر اندازه ای که باشد برای او پر از حسنات می کند.

442- ثواب الأعمال 153: معاویة بن عمّار، عن أبی عبد اللَّه (علیه السلام) قال: دعاء المسلم لأخیه بظهر الغیب یسوق إلی الداعی الرزق ویصرف عنه البلاء وتقول له الملائکة لک مثلاه.

امام صادق (علیه السلام) فرمودند: دعای مسلمان در غیاب برادر مسلمانش، گشایش روزی را برای دعا کننده به همراه دارد، و بلا را از او دور می گرداند، و

ص:150

فرشتگان به او می گویند: دو برابر آن چه برای برادرت خواستی برای تو است.

443- ثواب الأعمال 155: الحارث الأعور قال: قال أمیر المؤمنین علیّ بن أبی طالب (علیه السلام): کلّ دعاء محجوب عن السماء حتی تصلّی علی محمّد وآله.

امیر مؤمنان علی (علیه السلام) فرمودند: هیچ دعائی به آسمان راه پیدا نمی کند مگر آن که بر محمّد و آل او (علیهم السلام) صلوات فرستاده شود.

444- ثواب الأعمال 159: عبد اللَّه بن سنان، عن أبی عبد اللَّه (علیه السلام) قال: قال رسول اللَّه (صلی الله علیه و آله و سلم): ارفعوا أصواتکم بالصلاة علیَّ فإنّها تذهب بالنفاق.

امام صادق (علیه السلام) نقل کرده اند که رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: با صدای بلند بر من صلوات بفرستید؛ زیرا که دوروئی و نفاق را از بین می برد.

445- ثواب الأعمال 161: صفوان بن یحیی، عن أبی الحسن (علیه السلام) أنّه کان یقول: من دعا لإخوانه من المؤمنین والمؤمنات والمسلمین والمسلمات وکّل اللَّه به عن کلّ مؤمن ملکاً یدعو له.

امام موسی بن جعفر (علیهما السلام) فرمودند: کسی که در حق برادران مؤمن خود دعا کند، خداوند در ازای هر مؤمنی فرشته ای می گمارد که در حقّ او دعا نمایند.

446- معانی الأخبار 523 ح13: عن رسول اللَّه (صلی الله علیه و آله و سلم): ما السماوات السبع فی الکرسیّ إلاّ کحلقة ملقاة فی أرض فلاة وفضل العرش علی الکرسیّ کفضل الفلاة علی تلک الحلقة.

رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: آسمان های هفت گانه نسبت به کرسی همانند حلقه ای کوچک در بیابانی وسیع می باشند، و امّا عظمت و بزرگی عرش نسبت به کرسی همانند عظمت و بزرگی آن بیابان نسبت به حلقه است.

447- ثواب الأعمال 131: جابر، عن أبی جعفر (علیه السلام) قال: معلّم الخیر یستغفر له دواب الأرض وحیتان البحور وکلّ صغیرة وکبیرة فی أرض اللَّه وسمائه.

امام محمّد باقر (علیه السلام) فرمودند: تمام جنبندگان روی زمین و ماهی های دریاها و هر ریز و درشتی که در زمین و آسمان است برای کسی که معلّم خوبی هاست درخواست آمرزش می کنند.

ص:151

448- ثواب الأعمال 147: قال أبو عبد اللَّه (علیه السلام):...، یا إسحاق! فخف اللَّه کأنّک تراه فإن کنت لا تراه فإنّه یراک فإن کنت تری أنّه لا یراک فقد کفرت وإن کنت تعلم أنّه یراک ثمّ استترت عن المخلوقین بالمعاصی وبرزت له بها فقد جعلته فی حدّ أهون الناظرین إلیک.

امام صادق (علیه السلام) فرمودند: ای اسحاق! از خدا چنان بترس که گویا او را می بینی, اگر تو او را نمی بینی او تو را می بیند. پس اگر چنین پنداری که او تو را نمی بیند قطعاً کافر شده ای، و اگر می دانی که او تو را می بیند و سپس گناهان خود را از دیدهﻱ مردم پنهان می داری ولی برای خدا آشکار می سازی، در این صورت او را در حدّ پست ترین نظرکنندگان به خود قرار داده ای.

449- علل الشرائع 1/276 ح1: عن أبی جعفر (علیه السلام) قال: إنّ للَّه تعالی ملائکةً وکّلهم بنبات الأرض من الشّجر والنّخل فلیس من شجرة ولا نخلة إلاّ ومعها ملک من اللَّه یحفظها وما کان فیها ولولا أنّ معها من یمنعها لأکلها السباع وهوام الأرض إذا کان فیها ثمرها قال وإنّما نهی رسول اللَّه (صلی الله علیه و آله و سلم) أن یضرب أحد من المسلمین خلاه تحت شجرة أو نخلة قد أثمرت لمکان الملائکة الموکّلین بها قال ولذلک یکون الشجر والنّخل أنساً إذا کان فیه حمله؛ لأنّ الملائکة تحضره.

امام باقر (علیه السلام) فرمودند: بدرستی که برای خداوند ملائکه ای است که مأمورند بر درختان و نخل ها، پس هیچ درخت و نخلی نیست مگر این که با او مَلَکی است از جانب خدای متعال که آن درخت و نخل و آن چه از برگ ها و میوه ها در آن است را حفظ می کنند، و اگر این ملائکه نبودند حیوانات و حشرات میوه ای را باقی نمی گذاشتند، و به همین جهت است که رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) نهی فرمودند از این که مسلمانی زیر درخت یا نخل میوه داری ادرار و مدفوع کند؛ چرا که ملائکهﯼ موکّل بر آن درخت در آنجا حاضر هستند، و این که درخت و نخل میوه دار به عنوان انیس انسان ها شمرده شده اند نیز بدین خاطر است که ملائکهﯼ موکَّل بر آن ها در آنجا حضور دارند.

450- علل الشرائع 2/463 ح8: عن علیّ (علیه السلام) قال: لیس من قطرة تقطر إلاّ ومعها ملک یضعها موضعها.

امیر المؤمنین (علیه السلام) فرمودند: هیچ قطره بارانی نمی بارد مگر این که مَلَکی همراه آن است و آن قطره را در جای تعیین شده فرود می آورد.

ص:152

451- ثواب الأعمال 165: إسماعیل بن سهل قال: کتبت إلی أبی جعفر (علیه السلام) شیئاً إذا أنا قلته کنت معکم فی الدنیا والآخرة، قال: فکتب بخطّ أعرفه أکثر من تلاوة إنّا أنزلناه ورطب شفتیک بالاستغفار.

اسماعیل بن سهل می گوید: به حضرت جواد الائمّه (علیه السلام) نامه ای نوشتم که چیزی به من بیاموزید که اگر آن را بخوانم، در دنیا و آخرت با شما باشم، راوی می گوید: حضرت با دست خط مبارک خود - که با آن آشنا بودم - مرقوم فرموده بودند: سورهﻱ إِنَّا أَنْزَلْناهُ را بسیار تلاوت کن، و لب های خود را به ذکر استغفار طراوت بخش.

452- ثواب الأعمال 180: محمّد بن أحمد بن یحیی بن عمران الأشعری یرفعه إلی أبی عبد اللَّه (علیه السلام) أنّه قال لبعض أصحابه: أما تدخل السوق أما تری الفاکهة تباع والشیء ممّا تشتهیه؟ فقلت: بلی فقال: أما إنّ لک بکلّ ما تراه ولا تقدر علی شرائه وتصبر علیه حسنة.

امام صادق (علیه السلام) به یکی از اصحاب خود فرمودند: آیا وارد بازار شده ای، و میوه یا چیزهای دیگری را که میل به آن داری، دیده ای که در آنجا به فروش می رسانند؟ عرض کردم: به خدا سوگند که چنین است، فرمودند: آگاه باش که به ازای هر چیزی که می بینی و قدرت خرید آن را نداری - به شرط این که تهی دستی خود را تحمّل کنی - ثواب یک حسنه از برای تو خواهد بود.

453- ثواب الأعمال 183: عبد اللَّه البصری یرفعه إلی أبی عبد اللَّه (علیه السلام) قال: قال رسول اللَّه (صلی الله علیه و آله و سلم) یا علیّ! إنّ اللَّه جعل الفقر أمانة عند خلقه فمن ستره کان کالصائم ومن أفشاه إلی من یقدر علی قضاء حاجته فلم یفعل قتله، أما انّه ما قتله بسیفه ولا رمحه ولکن بما أنکر من قلبه.

رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: یا علی! خداوند، فقر و تنگ دستی را در نزد مردم به امانت نهاد، و اجر کسی که آن را (از دیگران) پنهان کند، برابر با پاداش انسان روزه دار شب زنده دار است، و اگر کسی فقر و تنگدستی خود را با کسی در میان بگذارد که توانایی برآوردن نیاز او را دارد ولی کاری برای او انجام ندهد، محقّقاً او را کشته است، البته نه کشتن با شمشیر و یا نیزه، بلکه

ص:153

با زخمی که بر قلب او وارد کرده است.

454- ثواب الأعمال 201: أبان بن تغلب، عن أبی عبد اللَّه (علیه السلام) قال: البنات حسنات والبنون نعمة والحسنات یثاب علیها والنعمة یسأل عنها.

امام صادق (علیه السلام) فرمودند: دختران حسناتند، و پسران نعمت؛ و حسنات موجب ثواب و اجر و پاداشند ولی نعمت موجب بازخواست می شود.

455- مستطرفات السرائر 575: علیّ بن یقطین، عن أبی الحسن الأوّل (علیه السلام)، قال سمعته یقول: إنّ الشعر علی الرأس إذا طال ضعف البصر، وذهب بضوء نوره، وطمّ الشعر یجلی البصر، ویزید فی نوره.

علی بن یقطین می گوید: از امام کاظم (علیه السلام) شنیدم که می فرمودند: چون موی سر دراز شود چشم ضعیف گردد و دیدش برود، و نابود کردن مو چشم را روشن کند و دیدش را بیفزاید.

456- الکافی 1/407 ح8: قال رسول اللَّه (صلی الله علیه و آله و سلم): الإمام کالوالد الرّحیم.

رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: امام همچون پدری مهربان می باشد.

457- بصائر الدرجات 285 ح15: عن أبی عبد اللَّه (علیه السلام) قال: واللَّه لإنّا أرحم بکم منکم بأنفسکم.

امام جعفر صادق (علیه السلام) فرمودند: به خدا قسم ما اهل بیت از خود شما به شما مهربان تر هستیم.

458- الکافی 1/200 ح1: عن أبی الحسن الرضا (علیه السلام) قال: الإمام الأنیس الرفیق والوالد الشفیق والأخ الشقیق والأمّ البرّة بالولد الصغیر.

امام رضا (علیه السلام) فرمودند: امام مونسی رفیق، پدری دلسوز، و برادری تَنی، و همچون مادری نیکوکار به فرزند کوچک خویش می باشد.

459- الخصال 527 ح1: عن أبی الحسن الرضا (علیه السلام) قال: الإمام، أشفق علیهم (شیعتنا) من آبائهم وأمّهاتهم.

امام رضا (علیه السلام) فرمودند: همانا امام نسبت به شیعیان خویش از پدران و مادران دلسوزتر است.

ص:154

460- قصص الأنبیاء للراوندی 166 ح185: قال أبو جعفر (صلوات الله علیه): قال موسی (علیه السلام): أیّ عبادک أبغض إلیک؟ قال: جیفة باللیل، بطّال بالنهار.

امام باقر (علیه السلام) فرمودند: که موسی (علیه السلام) گفت: پروردگارا! کدام یک از بنده هایت را بیشتر دشمن داری؟ خداوند تعالی فرمود: آن که در شب مرداری است و در روز بیکاری.

461- کتاب التمحیص 31 ح7: عن یونس بن یعقوب قال: سمعت أبا عبد اللَّه (علیه السلام) یقول:...، إنّ المؤمن أکرم علی اللَّه من أن یمرّ علیه أربعون یوماً لا یمحّصه فیها من ذنوبه، ولو بغمّ یصیبه لا یدری ما وجهه. واللَّه إنّ أحدکم لیضع الدراهم بین یدیه فیزنها فیجدها ناقصة، فیغتمّ بذلک ثمّ یعید وزنها، فیجدها سواء فیکون ذلک حطّاً لبعض ذنوبه.

یونس می گوید که از امام صادق (علیه السلام) شنیدم که فرمودند: همانا مؤمن بزرگوارتر است نزد خدا از این که که چهل روز بر او بگذرد و او را به خاطر گناهانش گرفتار نکند، اگرچه به اندوهی که علّت آن را نمی داند باشد.

به خدا قسم یکی از شما پول های خود را می شمارد و می بیند کم است پس غمگین می گردد سپس آن را دوباره شمرده و می بیند کامل است و این نیست مگر به خاطر کفّارهﻱ بعضی از گناهانش.

462- الکافی 2/316 ح7: قال أبو عبد اللَّه (علیه السلام): لا تشعروا قلوبکم الاشتغال بما قد فات فتشغلوا أذهانکم عن الاستعداد لما لم یأت.

امام صادق (علیه السلام) فرمودند: دل های خود را به آن چه از دست رفته مشغول نسازید، که در این هنگام از فعالیت برای آینده باز خواهید ماند.

463- ثواب الأعمال 161: عبد اللَّه بن سنان، عن أبی عبد اللَّه (علیه السلام) قال: من قال کلّ یوم خمساً وعشرین مرّة: «اللَّهمّ اغفر للمؤمنین والمؤمنات والمسلمین والمسلمات» کتب اللَّه له بعدد کلّ مؤمن مضی وکلّ مؤمن بقی إلی یوم القیامة حسنة ومحا عنه سیّئة ورفع له درجة.

امام صادق (علیه السلام) فرمودند: کسی که در هر روز بیست و پنج بار بگوید: «اللَّهم اغفر للمؤمنین والمؤمنات والمسلمین والمسلمات»، خداوند در روز قیامت - به

ص:155

تعداد مؤمنانی که آفریده و یا خواهد آفرید - در نامهﯼ اعمال او حسنه ای ثبت و گناهی را پاک می سازد، و مقام و منزلت او را یک درجه بالا می برد.

464- ثواب الأعمال 163: أبی هارون المکفوف، عن أبی عبد اللَّه (علیه السلام) قال لأبی هارون المکفوف: یا أبا هارون! إنّا نأمر صبیاننا بتسبیح الزهراء (علیها السلام) کما نأمرهم بالصلاة فألزمه فإنّه لم یلزمه عبد فیشقی.

ابو هارون مکفوف نقل کرده است که امام صادق (علیه السلام) به من خطاب کرد و فرمودند: ای پدر هارون! ما کودکان خود را به تسبیح حضرت زهرا (علیها السلام) فرمان می دهیم آن گونه که آنان را به نماز وا می داریم، پس تو نیز بر این ذکر مداومت کن؛ زیرا هیچ بنده ای بر این ذکر مداومت نکرده است و عاقبت بدبخت شده باشد.

465- الکافی 1/249 ح5: عن علیّ (صلوات الله علیه) قال: ما اجتمع التیمیّ والعدویّ عند رسول اللَّه (صلی الله علیه و آله و سلم) وهو یقرأ: {إِنَّا أَنْزَلْنَاهُ} (1) بتخشّع وبکاء فیقولان: ما أشدّ رقّتک لهذه السورة؟ فیقول رسول اللَّه (صلی الله علیه و آله و سلم): لما رأت عینی ووعی قلبی ولما یری قلب هذا من بعدی، فیقولان: وما الذی رأیت وما الذی یری؟ قال: فیکتب لهما فی التراب: {تَنَزَّلُ الْمَلائِکَةُ وَالرُّوحُ فِیهَا بِإِذْنِ رَبِّهِمْ مِنْ کُلِّ أَمْرٍ} (2). قال: ثمّ یقول: هل بقی شی ء بعد قوله (عزوجل): {کُلُّ أَمْرٍ}. فیقولان: لا، فیقول: هل تعلمان من المنزل إلیه بذلک؟ فیقولان: أنت یا رسول اللَّه! فیقول: نعم، فیقول: هل تکون لیلة القدر من بعدی؟ فیقولان: نعم، قال: فیقول: فهل ینزل ذلک الأمر فیها؟ فیقولان: نعم، قال: فیقول: إلی من؟ فیقولان: لا ندری، فیأخذ برأسی ویقول: إن لم تدریا فادریا هو هذا من بعدی، قال: فإن کانا لیعرفان تلک اللیلة بعد رسول اللَّه (صلی الله علیه و آله و سلم) من شدّة ما یداخلهما من الرعب.

امیر المؤمنین (علیه السلام) فرمودند: هیچگاه تَیْمِی و عَدَوِی (ابو بکر و عمر) خدمت رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) نبودند و آن حضرت سورهﯼ «إِنَّا أنْزَلْنَاه» را با خشوع و گریه تلاوت نمی کردند جز این که آن دو ملعون می گفتند: برای این سوره چه سخت


1- یوسف، الآیة 2.
2- القدر، الآیة 4.

ص:156

دِلَت نازک است؟ رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: برای آن چیزی است که به چشم خود دیده و به دلِ خود فهمیده ام، و برای آن است که دلِ این مرد (یعنی علی (علیه السلام)) بعد از من خواهد دریافت، آن دو می گفتند: شما چه دیده اید و او چه خواهد دید؟

حضرت در اِزای جواب، روی خاک برای آن ها این آیه: «تَنَزَّلُ الْمَلائِکَةُ وَالرُّوحُ فِیها بِإِذْنِ رَبِّهِمْ مِنْ کُلِّ أَمْرٍ» را نقش کرده و فرمودند: پس از فرمودهﯼ خداوند که می گوید: «هر امری» آیا چیز دیگری باقی می ماند؟ آن دو می گفتند: نه، پس فرمودند: می دانید به چه کسی هر امری را نازل می کنند؟

می گفتند: ای رسول خدا! به شما، فرمودند: آری! درست است. ولی آیا شب قدر بعد از من هست یا نه؟ آن دو می گفتند: آری!

پس پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: آیا این امر در آن شب نیز نازل می شود؟ می گفتند: آری! فرمودند: بر چه کسی؟ آن دو می گفتند: ما نمی دانیم، پس سَرِ مرا در آغوش گرفته و فرمودند: اگر نمی دانید، بدانید: آن کس بعد از من این مرد است.

و به راستی مطلب این است که آن دو نفر این شب را بعد از رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) از شدّت هراسی که به دلِ آن ها می افتاد می شناختند.

466- الکافی 1/247 ح2: عن علیّ بن أبی طالب (علیه السلام) قال: إنّ لیلة القدر فی کلّ سنة وإنّه ینزل فی تلک اللّیلة أمر السنة وإنّ لذلک الأمر ولاةً بعد رسول اللَّه (صلی الله علیه و آله و سلم) فقلت: من هم؟ فقال: أنا وأحد عشر من صلبی أئمّة محدّثون.

امیر المؤمنین (علیه السلام) فرمودند: همانا در شب قدر اُمور یک سال، معیّن می شود و برای اجرای این مسأله مُجریانی بعد از رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) می باشند، پس شخصی سؤال نمود: آنان چه کسانی هستند؟ حضرت فرمودند: من و یازده نفر از فرزندانم که از صُلب من می باشند و آنان امامانی هستند که ملائکه با ایشان سخن می گویند.

ص:157

467- تفسیر القمّی 2/290: عن أبی جعفر (صلوات الله علیه) قال: لا تخفی علینا لیلة القدر إنّ الملائکة یطیفون بنا فیها.

امام باقر (علیه السلام) فرمودند: شب قدر بر ما اهل بیت مخفی نیست؛ چرا که در آن شب، ملائکه به دور ما طواف می کنند.

468- الکافی 1/252 ح8: عن أبی جعفر (علیه السلام) قال: إنّما تنزّل الملائکة والروح فی لیلة القدر بالحکم الذی یحکم به بین العباد، قال السّائل: وما کانوا علموا ذلک الحکم؟! قال: بلی قد علموه ولکنّهم لا یستطیعون إمضاء شی ء منه حتّی یؤمروا فی لیالی القدر کیف یصنعون إلی السنة المقبلة.

امام باقر (علیه السلام) فرمودند: ملائکهﯼ الهی و روح القدس در شب قدر احکام و اُموری را که قرار است در طول سال رُخ دهد برای امام بازگو می کنند، پس شخصی سؤال کرد: مگر امام از آن احکام و اُمور بی خبر است؟ حضرت فرمودند: خیر، بلکه از آن ها مطّلع است، ولی در شبهای قدر از طرف خدا به پیغمبر (صلی الله علیه و آله و سلم) و اوصیای او نسبت به آن چه می دانند دستور می آید که آن چه را می دانند اجرا و عمل نمایند.

469- ثواب الأعمال 163: محمّد بن مسلم قال: قال أبو جعفر (علیه السلام) من سبّح تسبیح الزهراء (علیها السلام) ثمّ استغفر غفر له وهی مائة باللسان وألف فی المیزان وتطرد الشیطان وترضی الرحمن.

امام محمّد باقر (علیه السلام) فرمودند: کسی که تسبیح حضرت زهرا (علیها السلام) را بجای آورد سپس از خدا طلب آمرزش کند، آمرزیده می شود، و این تسبیح به زبان (و از نظر تعداد) یک صد است ولی در میزان الهی یک هزار (به حساب می آید)، و شیطان را می راند، و خداوند بخشنده را خشنود می سازد.

470- ثواب الأعمال 163: أبی خلف القماط قال: سمعت أبا عبد اللَّه (علیه السلام) یقول: تسبیح فاطمة الزهراء (علیها السلام) فی کلّ یوم فی دبر کلّ صلاة أحبّ إلیَّ من صلاة ألف رکعة فی کلّ یوم.

ابو خالد قمّاط می گوید: از امام صادق (علیه السلام) شنیدم که فرمودند: تسبیح حضرت فاطمهﻱ زهرا (علیها السلام) پس از هر نماز در نزد من از هزار رکعت نماز در هر روز محبوب تر است.

ص:158

471- ثواب الأعمال 164: سنان قال: قال أبو عبد اللَّه (علیه السلام) من سبّح تسبیح فاطمة (علیها السلام) قبل أن یثنی رجلیه من صلاته الفریضة غفر اللَّه له ویبدأ بالتکبیر.

امام صادق (علیه السلام) فرمودند: کسی که بعد از نماز واجب پیش از آن که از جای برخیزد، تسبیح حضرت زهرا (علیها السلام) را بگوید، خداوند او را خواهد آمرزید، و اوّل با «اللَّه أکبر» شروع کند.

472- ثواب الأعمال 223: علیّ بن جعفر، عن أخیه موسی بن جعفر، عن أبیه، عن آبائه (علیهم السلام) قال: قال رسول اللَّه (صلی الله علیه و آله و سلم): یؤمر برجال إلی النار فیقول اللَّه (عزوجل) لمالک قل للنار لا تحرقی لهم أقداماً فقد کانوا یمشون بها إلی المساجد ولا تحرقی لهم وجوهاً فقد کانوا یسبغون الوضوء ولا تحرقی لهم أیدیاً فقد کانوا یرفعونها بالدعاء ولا تحرقی لهم ألسنة فقد کانوا یکثرون تلاوة القرآن، قال فیقول لهم خازن النار یا أشقیاء ما کان حالکم، قالوا کنّا نعمل لغیر اللَّه (عزوجل) فقیل لنا خذوا ثوابکم ممّن عملتم لهم.

علیّ بن جعفر از برادرش موسی بن جعفر (علیه السلام) از پدرش از پدرانش نقل کرده است که پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: [روز قیامت] فرمان می رسد که گروهی را به سوی آتش برند، و خداوند به مالک دوزخ فرمان می دهد که به آتش بگوید قدم های آنان را چون به مسجد می رفتند نسوزاند، و چهره هایشان را نیز چون برای دعا به طرف آسمان بلند می کردند نسوزاند، و زبان هایشان را هم به سبب این که بسیار تلاوت قرآن می کردند نسوزاند. پس خازن دوزخ به آنان می گوید: ای تیره بختان! شما در دنیا چه می کردید؟ می گویند: عبادات خود را برای غیر خدا انجام می دادیم. به آنان می گویند: پاداش خود را از کسی که عبادت خود را برای او انجام داده اید بگیرید!

473- ثواب الأعمال 288: قال رسول اللَّه (صلی الله علیه و آله و سلم):...، من عمل فی تزویج بین مؤمنین حتی یجمع بینهما زوّجه اللَّه ألف ألف امرأة من الحور العین کلّ امرأة فی قصر من درّ ویاقوت وکان له بکلّ خطوة خطاها فی ذلک أو کلمة تکلّم بها فی ذلک عمل سنة قیام لیلها وصیام نهارها.

رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: کسی که بکوشد تا دو مسلمان را به همسری یکدیگر درآورد، خداوند (در آخرت) هزار حوریهﯼ بهشتی را که هر یک در قصری

ص:159

از درّ و یاقوت آرمیده اند، به ازدواج او در می آورد، و در برابر هر قدمی که در این رابطه بر می دارد یا هر کلمه ای که بر زبان جاری می سازد پاداش عمل یک سال تمام را که شب ها سرگرم نماز و عبادت و روزها را به روزه داری سپری سازد، به او خواهند داد.

474- بصائر الدرجات 395 ح5: عن أبی جعفر (علیه السلام) قال: إنّ اللَّه أقدرنا علی ما نرید.

امام محمّد باقر (علیه السلام) فرمودند: بدرستی که خداوند ما اهل بیت را بر آن چه بخواهیم توانا نموده است.

475- مشارق أنوار الیقین 179: عن الصادق (علیه السلام) قال: هم قدرة الرّبّ ومشیئته.

امام صادق (علیه السلام) فرمودند: اهل بیت (علیهم السلام) جایگاه قدرت و مشیّت خدای می باشند.

476- ثواب الأعمال 293: قال رسول اللَّه (صلی الله علیه و آله و سلم):...، من قرأ (خ ل: تعلّم) القرآن ابتغاء وجه اللَّه وتفقّهاً فی الدین کان له من الثواب مثل جمیع ما یعطی الملائکة والأنبیاء والمرسلون.

رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: هر کس قرآن را به خاطر رضای خدا و فهم در دین بخواند (نسخه دیگر: یاد بگیرد) خداوند به اندازهﻱ ثواب همهﻱ ملائکه و انبیا به او عطا می فرماید.

477- إقبال الأعمال 1/127: عن أبی عبد اللَّه (علیه السلام) قال: یقول عند حضور شهر رمضان:...، وداو دائی، فإنّ دائی الذنوب القبیحة، ودواءک وعد عفوک وحلاوة رحمتک.

امام صادق (علیه السلام) در دعای حلول ماه رمضان فرمودند: خدایا! درد مرا دوا کن؛ و درد من گناهان زشت من است و دوای تو وعدهﻱ عفو و بخشش تو و شیرینی رحمت تو است.

478- ثواب الأعمال 169: علیّ بن یقطین قال: قال أبو الحسن موسی بن جعفر (علیه السلام) أنّه کان فی بنی إسرائیل رجل مؤمن وکان له جار کافر وکان یرفق بالمؤمن ویولّیه المعروف فی الدنیا فلمّا أن مات الکافر بنی اللَّه له بیتاً فی النار من طین فکان یقیه حرّها ویأتیه الرزق من غیرها وقیل له هذا

ص:160

بما کنت تدخل علی جارک المؤمن فلان بن فلان من الرفق وتولّیه من المعروف فی الدنیا.

علیّ بن یقطین گوید: امام موسی بن جعفر (علیه السلام) به من فرمودند: در بنی اسرائیل مرد مؤمنی زندگی می کرد که در همسایگی او مرد کافری بود، و با او به مهربانی و نیکی رفتار می کرد؛ هنگامی که آن مرد کافر درگذشت خداوند خانه ای از گِل برای او در جهنّم بنا کرد تا او را از گرمای آتش نگاه دارد، و روزیِ وی از جای دیگری غیر از جهنّم به او می رسید و به او گفته می شد: این به خاطر رفتار مهربانانه و ملاطفت آمیزی است که در دنیا نسبت به همسایهﻱ مؤمن خود - فلانی - روا می داشتی.

479- ثواب الأعمال 180: قال رسول اللَّه (صلی الله علیه و آله و سلم): العبادة سبعون جزءاً أفضلها جزءاً طلب الحلال.

رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: عبادت دارای هفتاد جزء است، و کسب حلال، برترین جزء آن بشمار می رود.

480- الکافی 1/288 ح3: عن أبی عبد اللَّه (علیه السلام) فی قول اللَّه (عزوجل): {إِنَّمَا وَلِیُّکُمُ اللَّه وَرَسُولُهُ وَالَّذِینَ آمَنُوا} (1) قال: إنّما یعنی: أولی بکم أی أحقّ بکم وبأمورکم وأنفسکم وأموالکم اللَّه ورسوله والذین آمنوا یعنی: علیّاً وأولاده الأئمّة (علیهم السلام) إلی یوم القیامة.

امام صادق (علیه السلام) در مورد گفتار خدای (عزوجل): «فقط ولیّ و سرپرست شما خدا و رسول او و کسانی که ایمان آورده اند می باشند» فرمودند: مراد از «ولایت» در این آیه آن است که امیر المؤمنین (علیه السلام) و امامان از اولاد او تا روز قیامت بر مردم و جان هایشان و مال هایشان و تمامی امورشان صاحب اختیار و اَولی به تصرّف می باشند.

481- ثواب الأعمال 182: ابن أبی عمیر، عن بعض أصحابه، عن أبی عبد اللَّه (علیه السلام) قال: الطاعم الشاکر له أجر الصائم المحتسب, والمعافی الشاکر له مثل أجر المبتلی الصابر.


1- المائدة، الآیة 55.

ص:161

ابن ابی عمیر، از قول یکی از اصحابش، از امام صادق (علیه السلام) روایت کرده است که فرمودند: خورندهﯼ شکرگزار، ثواب روزه دار برای خدا را دارد، و پاداش تندرست سپاس گزار، برابر پاداش انسان مبتلایی که بردبار باشد.

482- ثواب الأعمال 182: سلیمان بن داود رفعه قال: قال رجل للنبیّ (صلی الله علیه و آله و سلم): علّمنی شیئاً إذا أنا فعلته أحبّنی اللَّه من السماء وأحبّنی الناس من الأرض قال: فقال له: أرغب فیما عندک سیحبّک اللَّه وأزهد فیما عند الناس یحبّک الناس.

ابراهیم بن داود یعقوبی، از قول برادرش روایت کرده است که: مردی از رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) درخواست کرد که چیزی به من بیاموز تا با انجام دادن آن, خدا در آسمان و مردم در زمین مرا دوست داشته باشند، حضرت به او فرمودند: فقط به آن چه در نزد خداست، چشم امید داشته باش تا خداوند تو را دوست بدارد، و به آن چه که در نزد مردم است بی میل و بی رغبت باش، تا مردم نیز تو را دوست داشته باشند.

483- ثواب الأعمال 184: ابن فضّال یرفعه إلی أبی عبد اللَّه (علیه السلام) قال: من تلذّذ بالماء فی الدنیا لذّذه اللَّه من أشربة الجنّة.

ابن فضّال - بدون آن که از راویان پیش از خود نام ببرد - از امام صادق (علیه السلام) روایت کرده است که فرمودند: کسی که در این دنیا از آب لذّت ببرد، خداوند او را از لذّت آشامیدنی های بهشت بهره مند می سازد.

484- ثواب الأعمال 186: السکونی، عن جعفر بن محمّد، عن أبیه، عن آبائه (علیهم السلام) قال: قال رسول اللَّه (صلی الله علیه و آله و سلم): من بنی مسکناً فذبح کبشاً سمیناً وأطعم لحمه المساکین ثمّ قال: اللَّهمّ ادحر عنّی مردة الجنّ والإنس والشیاطین وبارک لی فی بنائی أعطی ما سأل.

سَکونی از امام صادق (علیه السلام)، و آن حضرت از پدران بزرگوارشان نقل کرده اند که رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: کسی که خانه ای بسازد و گوسفند چاق و فربهی را قربانی کند و از گوشت آن بینوایان را اطعام نماید، و سپس بگوید:

ص:162

«پروردگارا! شرّ اجنّهﻱ نافرمان و آدمیان نافرمان و شیاطین را از من دور ساز، و این خانه را برای من با برکت گردان» آن چه را که آرزو می کند به او داده خواهد شد.

485- ثواب الأعمال 193: عبد الحمید، عن أبی إبراهیم موسی بن جعفر (علیهما السلام) قال: قال رسول اللَّه (صلی الله علیه و آله و سلم): للمریض أربع خصال: یرفع عنه القلم، ویأمر اللَّه الملک یکتب له فضلاً کان یعمله فی صحّته ویتبع مرضه کلّ عضو فی جسده فیستخرج ذنوبه منه فإن مات مات مغفوراً له، وإن عاش عاش مغفوراً له.

ابراهیم بن عبد الحمید از حضرت موسی بن جعفر (علیه السلام) روایت کرده است که رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: برای بیمار چهار خصوصیّت و ویژگی وجود دارد:

1- قلم از او برداشته می شود (گناهی بر او نوشته نمی شود).

2- خداوند به فرشتگان مراقب او فرمان می دهد تا ثواب تمام کارهای خوبی را که در زمان سلامتی، توفیق انجام آن را داشته است، در نامهﻱ اعمال او ثبت کنند.

3- اثر آن بیماری به هر عضوی از اعضای بدن او رسیده، گناهانی را که توسّط آن عضو انجام گرفته است از بین می برد.

4- اگر در این حالت بمیرد، آمرزیده از دنیا رفته است و اگر زنده بماند و از این بیماری جان سالم بدر برد باز هم مورد آمرزش قرار خواهد گرفت.

486- الخصال 527 ح1: عن أبی الحسن الرضا (علیه السلام) قال: الإمام أشفق علیهم (شیعتنا) من آبائهم وأمّهاتهم.

امام رضا (علیه السلام) فرمودند: امام نسبت به شیعیان خویش از پدران و مادران مهربان تر ودلسوز تر است.

487- بحار الأنوار 64/126 ح27: عن أبی عبد اللَّه (علیه السلام) قال: قلوبنا تعطف علیهم (شیعتنا) کعطف الوالد علی الولد.

امام صادق (علیه السلام) فرمودند: قلب های ما اهل بیت نیز نسبت به شیعیانمان همانند قلب های پدران و مادران نسبت به فرزندان خویش طالب و مایل است.

ص:163

488- ثواب الأعمال 194: عن أبی عبیدة الحذّاء، عن أبی عبد اللَّه (علیه السلام) قال: من عاد مریضاً فی اللَّه لم یسأل المریض للعائد شیئاً إلاّ استجاب اللَّه له.

ابو عبیده حذّاء از امام صادق (علیه السلام) روایت کرده است که فرمودند: کسی که برای خدا به عیادت بیماری برود، آن چه را که بیمار در حقّ او دعا کند خداوند آن دعا را مستجاب می فرماید.

489- ثواب الأعمال 194: الحسین بن محمّد النوفلی من ولد نوفل بن عبد المطّلب قال: أخبرنی جعفر بن محمّد، عن محمّد بن علیّ، عن عیسی بن عبد اللَّه القصری، عن أبیه، عن جدّه، عن أمیر المؤمنین (علیه السلام) فی المرض یصیب للصبیّ؟ قال: کفّارة لوالدیه.

عیسی بن عبد اللَّه عمری، از پدرش، از جدّش، از امیر مؤمنان (علیه السلام) نقل کرده است که آن حضرت در مورد بیماری کودک فرمودند: بیماری او کفّارهﻱ گناهان پدر و مادرش می باشد.

490- ثواب الأعمال 207: عبد اللَّه بن سنان، عن أبی عبد اللَّه (علیه السلام) قال: لیس الناصب من نصب لنا أهل البیت لأنّک لم تجد رجلاً یقول أنا الناصب [أبغض] محمّداً وآل محمّد ولکن الناصب من نصب لکم وهو یعلم أنّکم تتوالونا وأنّکم من شیعتنا.

عبد اللَّه بن سنان روایت کرده است که امام صادق (علیه السلام) فرمودند: ناصبی آن نیست که دشمن ما اهل بیت باشد؛ زیرا کسی را پیدا نمی کنی که بگوید: من به محمّد و آل محمّد (علیهم السلام) دشمنی می ورزم، بلکه ناصبی کسی است که با شما (شیعیان و دوستان ما) دشمنی می ورزد، و به خاطر آن که می داند که شما پیروان و دوست داران ما هستید، با شما دشمنی می کند.

491- ثواب الأعمال 210: حنّان بن سدیر قال: سمعنا أبا جعفر (علیه السلام) یقول: إنّ عدوّ علیّ (علیه السلام) لا یخرج من الدنیا حتی یجرع جرعة من الجحیم وقال سواء علی من خالف هذا الأمر صلّی أم صام.

حنّان بن سدیر نقل کرده است که از امام محمّد باقر (علیه السلام) شنیدم که فرمودند:

ص:164

همانا که دشمن علی (علیه السلام) از دنیا نمی رود مگر آن که جرعه ای از (گدازه سیّال) حمیم (دوزخ) را به او بیاشامانند، و در ادامهﯼ سخنان خود فرمودند: حالِ کسی که با این امر (ولایت علی (علیه السلام)) مخالف باشد یکسان است، خواه نماز بگذارد خواه زنا کند.

492- الیقین 318: عن أبی جعفر (صلوات الله علیه) وهو یقول: أمن لمن التجأ إلیهم، وأمان لمن تمسّک بهم.

امام باقر (علیه السلام) فرمودند: اهل بیت (علیهم السلام) محلّی اَمن برای پناهنده شدن و تکیه کردن هستند، و هر کس به ایشان متمسّک شود در اَمان خواهد بود.

493- ثواب الأعمال 215: أبی الجارود قال: قلت لأبی جعفر (علیه السلام): أخبرنی بأوّل من یدخل النار؟ قال: إبلیس ورجل عن یمینه ورجل عن یساره.

ابو الجارود روایت کرده است که از امام محمّد باقر (علیه السلام) پرسیدم: نخستین کسی که وارد آتش دوزخ می شود کیست؟ فرمودند: ابلیس به همراه دو مرد (ابوبکر و عمر) در حالی که یکی از سمت راست و دیگری از سمت چپ او قرار دارند.

494- ثواب الأعمال 220: حفص بن غیاث، عن أبی عبد اللَّه (علیه السلام) قال: إنّ اللَّه (عزوجل) قال فی مناجاته لموسی (علیه السلام): إنّ الدنیا دار عقوبة عاقبت فیها آدم عند خطیئته وجعلتها ملعونة ملعون ما فیها إلاّ ما کان فیها لی، یا موسی! إنّ عبادی الصالحین زهدوا فیها بقدر علمهم بی وسائرهم من خلقی رغبوا فیها بقدر جهلهم بی وما من خلقی أحد عظمها فقرت عینه وما یحقرها أحد إلاّ انتفع بها.

حفص بن غیاث از امام صادق (علیه السلام) روایت کرده است که فرمودند: خداوند در ضمن مناجات به موسی (علیه السلام) فرمودند: ای موسی! دنیا، دار مکافات (و سرای عقوبت) است، که من در آن آدم را به خاطر ترک اولی (خوردن گندم) به کیفر رساندم، و دنیا و آن چه را که در آن است مورد لعنت (و نفرت) خود قرار دادم، مگر چیزی که از برای من باشد.

ای موسی! براستی که بندگان نیکوکار و شایستهﯼ من به همان اندازه ای که

ص:165

مرا شناختند، از دنیا (و دل بستگی های آن) کناره گرفتند و دیگران در آن به همان اندازه ای که نسبت به من بیگانه بودند، به دنیا روی آوردند؛ و هیچ یک از مخلوقات من نیست که دنیا را در نظر خود بزرگ شمرده باشد و از آن روی خوش دیده باشد، و امّا کسی که آن را ناچیز پنداشته از نعمت های آن بهره مند شده است.

495- علل الشرائع 1/141 ح2: عن أبی جعفر (علیه السلام) قال: من أصبح یجد برد حبّنا علی قلبه فلیحمد اللَّه علی بادئ النعم، قیل: وما بادئ النعم؟ قال: طیب المولد.

امام باقر (علیه السلام) فرمودند: شخصی که شب را به بامداد رسانَد و نسیم محبّت ما را بر قلب خود احساس نماید پس باید خدا را بر سر آغازِ نعمت ها سپاسگزاری نماید. عرض شد: سرآغازِ نعمت ها چیست؟ فرمودند: حلال زادگی.

496- ثواب الأعمال 221: عبد اللَّه بن طلحة، عن أبی عبد اللَّه (علیه السلام) قال: لا یدخل الجنّة عبد فی قلبه مثقال ذرّة من خردل من کبر ولا یدخل النار عبد فی قلبه مثقال حبّة من خردل من إیمان، قلت: جعلت فداک إنّ الرجل لیلبس الثوب ویرکب الدابة فیکاد یعرف من نفسه الکبر؟ قال: لیس ذلک بکبر إنّما الکبر إنکار الحقّ والإیمان إقرار بالحقّ.

امام صادق (علیه السلام) فرمودند: کسی که به اندازهﯼ خَردَلی از کِبر در دل او باشد، وارد بهشت نخواهد شد، و آن که به قدر خَردَلی از ایمان در دل خود داشته باشد، به دوزخ نخواهد رفت.

راوی می گوید عرض کردم: فدایت گردم! گاهی اتّفاق می افتد که چون انسان لباس نو می پوشد و بر مرکب سوار می شود، نوعی احساس خود بزرگ بینی و بزرگی به او دست می دهد، آیا به نظر شما منشأ این حالت از کبر است؟ فرمودند: نه! این گونه حالت، کبر نیست، بلکه مراد از کبر، انکار کردن حق است، همان گونه که ایمان، اقرار کردن به حقّ می باشد.

ص:166

497- تفسیر القمّی 1/365: قوله: { الَّذینَ آمَنُوا وَتَطْمَئِنُّ قُلُوبُهُمْ بِذِکْرِ اللَّه} (1) قال (علیه السلام): الذین آمنوا: الشیعة، وذکر اللَّه: أمیر المؤمنین والأئمّة (علیهم السلام).

امام جعفر صادق (علیه السلام) در مورد این آیه: «آن کسانی که ایمان آورده اند و قلب هایشان به یاد خدا مطمئن گردید» فرمودند: منظور از ایمان آورندگان: شیعیان، و منظور از ذکر خدا: امیر المؤمنین و ائمّه (علیهم السلام) می باشند.

498- ثواب الأعمال 222: داود بن فرقد، عن أخیه قال: سمعت أبا عبد اللَّه (علیه السلام) یقول: إنّ المتکبّرین یجعلون فی صورة الذرّ یتوطأ بهم الناس حتی یفرغ اللَّه من الحساب.

داود بن فرقد از قول برادرش روایت کرده است که امام صادق (علیه السلام) فرمودند: در روز قیامت افراد متکبّر، به هیئت مور (مورچه) درآیند و (آن قدر) در زیر پای آفریده های خداوند لگدکوب و پایمال می گردند تا خداوند از حساب (سایر بندگان خود) فراغت یابد.

499- ثواب الأعمال 223: الحسین بن سالم، عن أبی عبد اللَّه (علیه السلام) قال: أیّما ناش نشأ فی قومه ثمّ لم یؤدّب علی معصیته فإنّ اللَّه (عزوجل) أوّل ما یعاقبهم بأن ینقص من أرزاقهم.

حسین بن سالم، از امام صادق (علیه السلام) روایت کرده است که فرمودند: هر جوانی و نوجوانی که در میان افراد خانواده و آشنایان خود بزرگ شود، و به خاطر گناهی که از او سر می زند توسّط آنان، سرزنش و نکوهش و مجازات نگردد، خداوند متعال نخستین مجازاتی که برایشان در نظر می گیرد، کاستن روزی آن ها است.

500- ثواب الأعمال 224: صفوان بن مهران الجمّال، عن أبی عبد اللَّه (علیه السلام) قال: اقعد رجل من الأخیار فی قبره قیل له: یا أبا خالد! إنّا جالدوک مئة جلدة من عذاب اللَّه فقال لا أطیقها فلم یزالوا به حتی انتهوا إلی جلدة واحدة فقالوا لیس منها بدّ فقال فیما تجلدونی فیها؟ قالوا: أنّک صلّیت یوماً بغیر وضوء ومررت علی ضعیف فلم تنصره، قال فجلّده جلدة من عذاب اللَّه (عزوجل) فامتلأ قبره ناراً.


1- الرعد، الآیة 28.

ص:167

صفوان مهران جمّال، از امام صادق (علیه السلام) نقل کرده است که فرمودند: (فرشتگان مأمور سؤال) مرد نیکوکار و صالحی را در قبر نشاندند، و به او گفتند: ای ابا خالد! (نام آن مرد نیکوکار است) ما (مأموریم) که صد تازیانه (بر بدن) تو بزنیم! آن مرد گفت: من تحمّل آن را ندارم.

فرشتگان به تدریج، تعداد تازیانه ها را کاهش می دادند و او (باز) می گفت: نمی توانم! تا فرشتگان (تعداد تازیانه ها را) به یک تازیانه رساندند و به او خاطر نشان کردند که دیگر (از آن) گریزی نیست. گفتند: آن مرد پرسید: این تازیانه را به مکافات کدام گناه بر من خواهید زد؟! گفتند: به خاطر آن که روزی بدون وضو نماز خواندی، و بعد بر ناتوانی گذشتی و او را یاری نکردی (در حالی که می توانستی به او کمک کنی). چون تازیانه عذاب خداوندی را بر او نواختند، آتش تمام قبرش را فرا گرفت.

501- ثواب الأعمال 229: حُصَیْن بن عبد اللَّه، عن أبی عبد اللَّه (علیه السلام) قال: سمعته یقول إذا قام العبد إلی الصلاة أقبل اللَّه (عزوجل) علیه بوجهه فلا یزال مقبلاً علیه حتی یلتفت ثلاث مرّات فإذا التفت ثلاث مرّات أعرض عنه.

حُصَیْن بن عبد الله نقل کرده است که از امام صادق (علیه السلام) شنیدم که فرمودند: چون بنده ای به نماز ایستد، خداوند بزرگ به او روی می آورد (و توجّه می کند) و هیچ گاه روی خود را از او برنمی گرداند، مگر آن که سه بار از خدا غافل شود و چون چنین کند خداوند نیز از او روی گردان شود (و او را به خود واگذارد).

502- بحار الأنوار 91/36 ح23: فی زیارة آل یاسین: السلام علیک أیّها الإمام المقدّم المأمول.

در زیارت آل یاسین می خوانیم: سلام بر تو ای امامی که در همهﯼ اُمور مقدّمی و آرزوی تو برده می شود.

ص:168

503- ثواب الأعمال 230: إسماعیل بن أبی زیاد، عن أبی عبد اللَّه (علیه السلام)، عن أبیه، عن آبائه، عن أمیر المؤمنین (علیهم السلام) قال: قال رسول اللَّه (صلی الله علیه و آله و سلم): لا یزال الشیطان هائباً لابن آدم ذاعراً منه ما صلّی الصلوات الخمس لوقتهنّ فإذا ضیعهنّ اجتری علیه فادخله فی العظائم.

اسماعیل بن ابی زیاد از امام صادق (علیه السلام) و آن حضرت از پدر بزرگوارشان (علیه السلام) نقل کرده است که امیر مؤمنان (علیه السلام) به نقل از رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: شیطان همواره از فرزند آدم می ترسد، البتّه تا زمانی که نماز پنج گانه خود را در اوّل وقت بخواند؛ و چون این توفیق را از دست داد، شیطان با گستاخی در دل او راه پیدا می کند و او را به گناهان بزرگ آلوده می سازد.

504- ثواب الأعمال 241: أبی بهذا الإسناد، قال: قال أبی عبد اللَّه (علیه السلام): من کان له دار واحتاج مؤمن إلی أن یسکنها فمنعه إیّاها قال اللَّه (عزوجل) ملائکتی: عبدی بخل علی عبدی بسکنی الدنیا وعزّتی لا یسکن جنانی أبداً.

مفضّل بن عمر از امام صادق (علیه السلام) نقل کرده است که فرمودند: هر کس دارای خانه ای باشد (که به آن نیاز ندارد) و مؤمنی برای سکونت در آن نیاز پیدا کند، ولی او دریغ کند، خداوند (عزوجل) به فرشتگان خود خطاب می فرماید که: ای فرشتگان من! بندهﻱ من نسبت به بندهﻱ دیگر من از خانه ای (که به آن نیازی نداشت) دریغ کرد و بخل ورزید، به عزّت و جلالم سوگند که هرگز او را در بهشت سکونت نخواهم داد.

505- ثواب الأعمال 241: عبد اللَّه بن بکیر بن محمّد الأزدی، عن أبی عبد اللَّه (علیه السلام) قال: إنّ المؤمن لینوی الذنب فیحرم رزقه.

بکر بن محمّد ازدی، از امام صادق (علیه السلام) روایت کرده است که فرمودند: همین که مؤمن قصد گناه می کند، از روزی خود محروم می گردد.

506- ثواب الأعمال 242: عبد اللَّه بن بکیر، عن بعض أصحابه، عن أبی عبد اللَّه (علیه السلام) قال: من همّ بالسیّئة فلا یعملها فلا یؤاخذه الربّ فإنّه ربّما عمل السیّئة فیراه الربّ (عزوجل) فیقول: وعزّتی وجلالی لا أغفر له أبداً.

ص:169

عبد اللَّه بن بکیر از قول یکی از راویان از امام صادق (علیه السلام) نقل کرده است که فرمودند: هر کسی که در اندیشهﻱ معصیت است (بایستی) مراقب باشد تا آن را انجام ندهد؛ زیرا چه بسا از بنده ای گناهی سر می زند و خداوند او را در حالی که می بیند می فرماید: به عزّت و جلالم قسم هرگز او را نمی آمرزم.

507- تفسیر العیّاشی 1/153 ح510: قال رسول اللَّه (صلی الله علیه و آله و سلم): إنّه لیس شی ء إلاّ وقد وکّل به ملک غیر الصدقة.

پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: هیچ چیزی نیست مگر این که مَلَکی بر او مأمور است.

508- ثواب الأعمال 243: الفضیل بن یسار قال: سمعت أبا جعفر (علیه السلام) یقول: من شرب الخمر فسکر منها لم یقبل اللَّه صلاته أربعین یوماً، فإن ترک الصلاة فی هذه الأیّام ضوعف علیه لترک الصلاة.

فضیل بن یسار نقل کرده است که از امام محمّد باقر (علیه السلام) شنیدم که فرمودند: اگر کسی شراب بنوشد تا حدّی که مست شود، خداوند تا چهل روز نمازش را نمی پذیرد، و اگر (در این چهل روز) نماز خود را (به عذر این که پذیرفته نمی شود) ترک نماید، عذابش به خاطر ترک نماز چند برابر خواهد شد.

509- ثواب الأعمال 244: عمّار بن موسی، عن أبی عبد اللَّه (علیه السلام) قال: سئل عن الرجل إذا شرب المسکر ما حاله؟ قال: لا یقبل اللَّه صلاته أربعین یوماً ولیس له توبة فی الأربعین فإن مات فیها دخل النار.

عمّار بن موسی ساباطی نقل کرده است که از امام صادق (علیه السلام) دربارهﻱ وضع و حال مردی که شراب می نوشد، سؤال شد. آن حضرت فرمودند: خداوند تا چهل روز نماز او را نمی پذیرد، و در این چهل روز توبه اش (نیز) پذیرفته نیست و اگر در این فاصله زمانی از دنیا برود، به دوزخ خواهد رفت.

510- بصائر الدرجات 446 ح16: عن أبی عبد اللَّه (علیه السلام) قال: تعرض الأعمال یوم الخمیس علی رسول اللَّه (صلی الله علیه و آله و سلم) وعلی الأئمّة (علیهم السلام).

امام صادق (علیه السلام) فرمودند: اعمال در هر پنجشنبه بر رسول خدا و ائمّه (علیهم السلام) عرضه می شود.

ص:170

511- بصائر الدرجات 464 ح5: قال رسول اللَّه (صلی الله علیه و آله و سلم): إنّ أعمالکم تعرض علیّ کلّ إثنین وخمیس، فما کان من حسن حمدت اللَّه علیه وما کان من سیّئ استغفرت لکم.

رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: همانا اعمال شما در هر دوشنبه و پنجشنبه بر من عرضه می شود، پس من بر اعمال خوب شما شکر الهی نموده و بر اعمال بَدتان از خداوند طلب بخشش می نمایم.

512- ثواب الأعمال 256: الأصبغ بن نُباتَه، عن علیّ (علیه السلام) قال: إذا غضب اللَّه (عزوجل) علی بلدة ولم ینزل بها العذاب غلت أسعارها وقصرت أعمارها ولم تربح تجارها ولم تنزل أثمارها ولم تجر أنهارها وحبس أمطارها وسلّط علیها أشرارها.

اصبغ بن نباته از امیر مؤمنان علی (علیه السلام) نقل کرده است که فرمودند: زمانی که خداوند بر (ساکنان) شهری خشم می گیرد ولکن عذاب خود را بر آنان فرود نمی آورد، در ازای آن, نرخ ها (بهای کالاها و مواد اوّلیه) گران، عمرها کوتاه، و بازرگانان (با آن که اجناس را گران می فروشند) سودی نمی برند، و میوه ها شاداب و سالم نیستند و آب رودها و رودخانه افزونی نمی یابد، و (نعمت) باران (از ساکنان آن شهر) گرفته می شود، و زِمام امور آنان در دست مردم شرور و پست قرار می گیرد.

513- ثواب الأعمال 258: محمّد بن مسلم، عن أبی جعفر (علیه السلام) قال: أدنی الشرک أن یبتدع الرجل رأیاً فیحبّ علیه ویبغض.

محمّد بن مسلم از امام محمّد باقر (علیه السلام) روایت کرده است که فرمودند: پائین ترین درجهﻱ شرک، این است که آدمی از خود رأی و نظری داشته باشد و بر اساس نظر و تشخیص خود دیگران را (که موافق اویند) دوست و (آنان که با نظر او مخالفند) دشمن بدارد.

514- ثواب الأعمال 260: عمرو بن مروان، عن أبی عبد اللَّه (علیه السلام) قال: من ولّی شیئاً من أمور المسلمین فضیّعهم ضیّعه اللَّه تعالی.

عمرو بن مروان از امام صادق (علیه السلام) روایت کرده است که فرمودند: کسی که

ص:171

مسئولیّت ادارهﻱ قسمتی از امور مربوط به مسلمانان را بر عهده بگیرد ولی (در انجام وظیفهﯼ خود کوتاهی کند تا) آنان را ضایع سازد؛ خداوند او را (از فیض رحمت بی منتهای خود) بی نصیب گرداند.

515- ثواب الأعمال 291: قال رسول اللَّه (صلی الله علیه و آله و سلم):...، من مشی إلی مسجد من مساجد اللَّه فله بکلّ خطوة خطاها حتی یرجع إلی منزله عشر حسنات ویمحی عنه عشر سیّئات ورفع له عشر درجات، ومن حافظ علی الجماعة حیث ما کان مرّ علی الصراط کالبرق اللامع فی أوّل زمرة مع السابقین ووجهه أضوء من القمر لیلة البدر وکان له بکلّ یوم ولیلة یحافظ علیها ثواب شهید، الخبر.

رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: هر کس به سوی مسجدی از مسجدهای خدا گام بردارد، در برابر هر قدمی که برداشته، تا به خانه اش باز گردد ده حسنه برای او ثبت می گردد، و ده گناه از او محو می شود، و ده درجه بر مقام او افزوده می شود.

و هر کس مراقب باشد که هر کجا هست نماز خود را به جماعت بخواند، روز قیامت در میان اوّلین گروه از سبقت گیرندگان، با چهره ای تابناک تر از ماه شب چهاردهم، از صراط همچون برق جهنده می گذرد، و برای او به هر شبانه روزی که بر خواندن نماز جماعت مواظبت داشته، پاداش یک شهید خواهد بود.

516- ثواب الأعمال 294: قال رسول اللَّه (صلی الله علیه و آله و سلم):...، ألا وإنّ اللَّه (عزوجل) سائلکم عن أعمالکم حتی مسّ أحدکم ثوب أخیه بإصبعه، الخبر.

رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: آگاه باشید که خدا تعالی از اعمال شما پرسش می کند حتّی از لمس کردن لباس برادر مؤمن با انگشت.

517- نهج الفصاحة 164 ح50: قال رسول اللَّه (صلی الله علیه و آله و سلم): اتّقوا الدنیا واتّقوا النساء، فإنّ إبلیس طلاّع رصّاد وما هو بشیء من فخوخه بأوثق لصیده فی الأتقیاء من النساء.

رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: از دنیا بترسید و از زنان بپرهیزید؛ زیرا شیطان نگران و در کمین است و هیچ یک از دام های وی برای صید پرهیزکاران مانند زنان، مورد اطمینان نیست.

ص:172

518- المزار للمشهدی 586: زیارته: أشهد أنّ بولایتک تقبل الأعمال وتزکّی الأفعال وتضاعف الحسنات وتمحی السّیّئات، فمن جاء بولایتک واعترف به امامتک قبلت أعماله وصدّقت أقواله وتضاعفت حسناته ومحیت سیّئاته، ومن عدل عن ولایتک وجهل معرفتک واستبدل بک غیرک کبّه اللَّه علی منخره فی النار ولم یقبل اللَّه له عملاً ولم یقم له یوم القیامة وزناً.

در زیارت امام زمان می خوانیم: شهادت می دهم که به ولایت تو اعمال پذیرفته می شوند و افعال پاکیزه می گردند و حسنات دو چندان می شوند و سیّئات محو می گردند، پس هر کس ولایت تو را بپذیرد و به امامتت اعتراف نماید اعمالش پذیرفته، گفتارش تصدیق، حسناتش مضاعف و سیّئاتش محو می شوند. و هر کس ولایت تو را نپذیرد و تو را نشناسد و دیگری را به جای تو برگزیند خداوند او را به صورت در آتش افکنده و هیچ عملی را از او نمی پذیرد و در روز قیامت بدون برقراری میزان اعمال و حساب رسی، او را به آتش می اندازد.

519- المزار للمشهدی 207: فی زیارة أمیر المؤمنین (علیه السلام): السلام علیک یا بحر العلوم.

در زیارت امیر المؤمنین (علیه السلام) می خوانیم: سلام بر تو ای دریای علوم و دانش ها.

520- الأمالی للطوسی 596 ح9: قال رسول اللَّه (صلی الله علیه و آله و سلم): استتمام المعروف أفضل من ابتدائه.

پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: به پایان رسانیدن کار نیک بهتر از شروع کردن آن است.

521- عوالی اللئالی 1/69 ح125: قال رسول اللَّه (صلی الله علیه و آله و سلم):...، وإنّ أفضل الأعمال أدومها وإن قلّ.

رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: به درستی که بهترین اعمال، آن اعمالی است که مستمر و پیوسته انجام شود، گرچه کم باشد.

522- المحاسن 1/174 ح152: قال أبو عبد اللَّه (علیه السلام): ما بین من وصف هذا الأمر وبین أن یغتبط ویری ما تقرّ به عینه إلاّ أن تبلغ نفسه هذه، فیقال: أمّا ما کنت ترجو فقد قدمت علیه وأمّا ما کنت تتخوّف فقد أمنت منه، وإنّ أمامک لإمام صدق اقدم علی رسول اللَّه (صلی الله علیه و آله و سلم) وعلیّ والحسن والحسین (علیهم السلام).

ص:173

امام صادق (علیه السلام) فرمودند: بین کسی که قائل به این امر (ولایت اهل بیت (علیهم السلام)) است و رؤیت آن چه که باعث چشم روشنی او می گردد فاصله ای جز مرگ نیست، و زمانی که از دنیا برود به او گفته می شود: امّا آن چه را که اُمید دست یابی بدان را داشتی به تو عطا می شود و امّا آن چه را که از آن می ترسیدی از آن در اَمان خواهی بود، و همانا در مقابل تو امامِ صدق و راستی قرار دارد، پس بر رسول خدا و علی و حسن و حسین (علیهم السلام) وارد شو.

523- الکافی 3/262 ح45: عن ابن القدّاح، عن أبی عبد اللَّه (علیه السلام) قال: قال رسول اللَّه (صلی الله علیه و آله و سلم):...، إذا عمل أحدکم عملاً فلیتقن، الخبر.

ابن قَدّاح از امام صادق (علیه السلام) نقل می کند که فرمودند: رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: هنگامی که یکی از شما کاری را انجام داد، آن را کامل و محکم انجام دهد.

524- جامع الأخبار 454 ح7: ذکر الغضب عند الباقر (علیه السلام) فقال: إنّ الرجل لیغضب حتی ما یرضی أبداً، ویدخل بذلک النار، فأیّما رجل غضب وهو قائم فلیجلس، فإنّه یذهب عنه رجز الشیطان، وإن کان جالساً فلیقم، وأیّما رجل غضب علی ذی رحم فلیقم إلیه ولیدن منه ولیمسّه، فإن الرحم إذا مسّت سکنت.

روایت شده است که در حضور امام باقر (علیه السلام) سخن از خشم شد، فرمودند: ممکن است گاهی مرد چنان خشم بگیرد که هرگز خشنود نگردد و به همین سبب به دوزخ درافتد. هر مردی چون خشمگین شود بنشیند که این نشستن پلیدی شیطان را از او دور می کند و اگر نشسته است برخیزد.

و هر مردی که بر رحم و خویشاوند خود خشم گیرد، برخیزد و به او نزدیک شود و دست به بدن او بکشد که چون رحم دست بر رحم کشد، آرام گیرد.

525- جامع الأخبار 454 ح9: قال الباقر (علیه السلام): إذا غضبت فاسکت.

امام باقر (علیه السلام) فرمودند: زمانی که خشمگین شدی سکوت کن.

ص:174

526- من لا یحضره الفقیه 2/616: فی الزیارة الجامعة: بموالاتکم علّمنا اللَّه معالم دیننا...، بموالاتکم تقبل الطاعة المفترضة.

در زیارت جامعهﯼ کبیره آمده است: خداوند به واسطهﯼ موالات و دوستی شما، اُمور دین را به ما می آموزد، و اعمال واجب شده بر ما را می پذیرد.

527- کمال الدین 252 ح2: قال رسول اللَّه (صلی الله علیه و آله و سلم): قال اللَّه (عزوجل): أنّ عبداً عبدنی حتّی ینقطع ویصیر کالشّنّ البالی ثمّ أتانی جاحداً لولایتهم ما أسکنته جنّتی ولا أظللته تحت عرشی.

رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: خدای متعال فرمودند: چه بسا بنده ای از بندگان من به قدری مرا عبادت کند که هیکل او از شدّت عبادت همچون مَشکی خشکیده گردد، سپس در قیامت در حالی مرا ملاقات کند که ولایت اهل بیت را نپذیرفته است، پس من او را هرگز در بهشت خویش اِسکان نداده و در زیر سایهﯼ عرشم قرار نمی دهم.

528- بحار الأنوار 25/16 ح30: عن رسول اللَّه (صلی الله علیه و آله و سلم): خلقنا اللَّه نحن حیث لا سماء مبنیّة ولا أرض مدحیّة ولا عرش ولا جنّة ولا نار، کنّا نسبّحه حین لا تسبیح ونقدّسه حین لا تقدیس، لمّا أراد اللَّه بدء الصّنعة فتق نوری فخلق منه العرش فنور العرش من نوری ونوری من نور اللَّه وأنا أفضل من العرش. ثمّ فتق نور ابن أبی طالب فخلق منه الملائکة فنور الملائکة من نور ابن أبی طالب ونور ابن أبی طالب من نور اللَّه ونور ابن أبی طالب أفضل من الملائکة. وفتق نور ابنتی فاطمة منه فخلق السماوات والأرض فنور السماوات والأرض من نور ابنتی فاطمة ونور فاطمة من نور اللَّه وفاطمة أفضل من السماوات والأرض. ثمّ فتق نور الحسن فخلق منه الشّمس والقمر فنور الشمس والقمر من نور الحسن ونور الحسن من نور اللَّه والحسن أفضل من الشّمس والقمر. ثمّ فتق نور الحسین فخلق منه الجنّة والحور العین فنور الجنّة والحور العین من نور الحسین ونور الحسین من نور اللَّه والحسین أفضل من الجنّة والحور العین.

رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: زمانی که خداوند ما را آفرید نه آسمان افراشته و نه زمین گسترده و نه عرش و نه بهشت و نه جهنّم بود، ما او را آن هنگامی که تسبیح و تقدیسی وجود نداشت تسبیح و تقدیس می کردیم، وقتی خداوند ابتدای آفرینش را اراده نمود نور مرا شکافت و از آن عرش را آفرید، پس نور عرش از نور من است و نور من از نور خدا است.

ص:175

سپس نور علیّ بن ابی طالب را شکافت و از آن ملائکه را آفرید، پس نور ملائکه از نور علیّ بن ابی طالب است و نور پسر ابی طالب از نور خدا است.

بعد از آن نور دخترم فاطمه را شکافت و آسمان ها و زمین را آفرید، پس نور آسمان ها و زمین از نور دخترم فاطمه است و نور فاطمه از نور خدا است و فاطمه بهتر از آسمان ها و زمین است.

سپس نور حسن را شکافت و از آن خورشید و ماه را آفرید پس نور خورشید و ماه از نور حسن است و نور حسن از نور خدا است وحسن از خورشید و ماه بهتر است.

آن گاه نور حسین را شکافت و از آن بهشت و حور العین را آفرید پس نور بهشت و حور العین از نور حسین است و نور حسین از نور خدا است و حسین از بهشت و حور العین بهتر است.

529- عیون الحکم والمواعظ 426: قال أمیر المؤمنین (علیه السلام): من قصر فی العمل ابتلاه اللَّه بالهمّ ولا حاجة للَّه فیمن لیس له فی نفسه وماله نصیب.

امیر المؤمنین (علیه السلام) فرمودند: هر کس کوتاهی کند در عمل، گرفتار گرداند خدای سبحانه او را به اندوه، و نیست حاجتی خدا را به کسی که نبوده باشد برای او در جان و مال او بهرهای.

530- عیون الحکم والمواعظ 241: قال أمیر المؤمنین (علیه السلام): خذ من قلیل الدنیا ما یکفیک، ودع من کثیرها ما یطغیک.

امیر المؤمنین (علیه السلام) فرمودند: فراگیر از اندک دنیا آن چه را بس باشد تو را، و واگذار از بسیار آن آن چه را که به طغیان و سرکشی آورد تو را.

531- روضة الواعظین 443: قال أمیر المؤمنین (علیه السلام): إنّ العبد إذا مات قالت الملائکة: ما قدّم؟ وقال الناس: ما أخّر؟ الخبر.

امیر المؤمنین (علیه السلام) فرمودند: چون بنده ای می میرد، فرشتگان می گویند چه پیش فرستاده است! و آدمیان می گویند چه باقی نهاده است.

ص:176

532- عوالی اللئالی 1/159 ح142: قال رسول اللَّه (صلی الله علیه و آله و سلم): اذکروا محاسن أمواتکم وکفّوا عن مساویهم.

رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: نیکی های مردگان خود را یاد کنید و از بدی هایشان چشم بپوشید.

533- علل الشرائع 1/5 ح1: عن الرضا، عن آبائه، عن أمیر المؤمنین (علیهم السلام)، قال: قال رسول اللَّه (صلی الله علیه و آله و سلم): إنّ أوّل ما خلق اللَّه (عزوجل) خلق أرواحنا فأنطقنا بتوحیده وتحمیده، ثمّ خلق الملائکة، فلمّا شاهدوا أرواحنا نوراً واحداً استعظموا أمرنا، فسبّحنا؛ لتعلم الملائکة أنّا خلق مخلوقون وأنّه منزّه عن صفاتنا فسبّحت الملائکة بتسبیحنا ونزّهته عن صفاتنا، فلمّا شاهدوا عظم شأننا هلّلنا؛ لتعلم الملائکة أن لا إله إلاّ اللَّه وأنّا عبید ولسنا بآلهة یجب أن نعبد معه أو دونه، فقالوا: لا إله إلاّ اللَّه، فلمّا شاهدوا کبر محلّنا کبّرنا؛ لتعلم الملائکة أنّ اللَّه أکبر من أن ینال عظم المحلّ إلاّ به، فلمّا شاهدوا ما جعله لنا من العزّة والقوّة قلنا: لا حول ولا قوّة إلاّ باللَّه؛ لتعلم الملائکة أن لا حول لنا ولا قوّة إلاّ باللَّه فلمّا شاهدوا ما أنعم اللَّه به علینا وأوجبه لنا من فرض الطّاعة قلنا الحمد للَّه لتعلم الملائکة ما یحقّ للَّه تعالی ذکره علینا من الحمد علی نعمته فقالت الملائکة الحمد للَّه فبنا اهتدوا إلی معرفة توحید اللَّه وتسبیحه وتهلیله وتحمیده وتمجیده.

امام رضا (علیه السلام) فرمودند: اوّل چیزی که خداوند آفرید ارواح ما بود و پس از آن ما را به یگانگی و شکر خود گویا نمود، بعد از آن ملائکه را آفرید و وقتی آنان ارواح ما را یک نورِ واحد مشاهده کردند ما را بزرگ شمردند، پس ما شروع به تسبیح پروردگار نمودیم تا ملائکه بدانند ما مخلوق هستیم و خداوند منزّه است از این که دارای صفات ما باشد، و ملائکه نیز پس از تسبیح ما شروع به تسبیح نمودند و او را منزّه از صفات ما شمردند، و وقتی مشاهدهﯼ عظمت مقام ما را نمودند ما خدا را تهلیل گفتیم تا ملائکه بدانند که جز او پروردگاری نیست و ما بنده ایم نه خدا، تا این که هم ردیف با او و یا در مقامی پائین تر از او پرستیده شویم، آنان نیز گفتند: «لاَ إلَهَ إلاَّ اللَّه».

و بار دیگر چون بزرگی مقام ما را مشاهده کردند، «اللَّه أکْبَر» گفتیم تا ملائکه بدانند خداوند بزرگ تر از آن است که مقامش درک شود مگر به وسیلهﯼ خودش، و نیز وقتی مشاهده کردند خداوند چقدر عزّت و نیرو به ما داده

ص:177

است گفتیم: «لاَ حَوْلَ وَ لاَ قُوَّةَ إلاَّ بِاللَّه» تا ملائکه بدانند حرکت و نیروئی نیست مگر به یاری و مدد خداوند. و چون نعمت های خدا را بر ما مشاهده نمودند و طاعت ما را واجب دیدند گفتیم: «الحمد للَّه» پس ملائکه الهی به واسطهﯼ ما به شناخت توحید خدا و تهلیل و تحمید و تمجید او هدایت یافتند.

534- محاسبة النفس 139: فی الحدیث: إنّ أزهد الناس من لم ینس القبر والبلی، وترک فضل زینة الدنیا، وآثر ما یبقی علی ما یفنی، ولم یعد من أیّامه غداً.

در حدیثی آمده است: همانا زاهدترین مردم کسی است که از قبر و پوسیده شدن در آن فراموش نکند و زینت دنیا را رها کند، و آن چه را که باقی است بر آن چه که فانی است مقدّم بدارد و فردا را از عمر خود حساب ننماید.

535- عن أبی عبد اللَّه (علیه السلام) قال : من أعجبه شیء من أخیه المؤمن فلیکبّر علیه فإنّ العین حقّ.

امام صادق (علیه السلام) فرمودند: هر کس نسبت به چیزی از برادر مؤمن خود به تعجّب در آمد پس >اللَّه أکبر< بگوید؛ چرا که چشم زدن حق است.

536- تحف العقول 48: قال رسول اللَّه (صلی الله علیه و آله و سلم): استعینوا علی أمورکم بالکتمان، فإن کلّ ذی نعمة محسود.

رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: در کارهایتان از مخفی کاری کمک بگیرید، که مردم به هر صاحب نعمتی حسد می برند.

537- کمال الدین 287 ح7: قال رسول اللَّه (صلی الله علیه و آله و سلم): إنّ الثابتین علی القول به فی زمان غیبته لأعزّ من الکبریت الأحمر.

رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: کسانی که در زمان غیبت او در اعتقاد به وجود او ثابت قدم بمانند، از طلای سرخ کمیاب تر هستند.

538- عدّة الداعی 113: عن النبی (صلی الله علیه و آله و سلم) اطّلعت فی الجنّة فوجدت أکثر أهلها الفقراء والمساکین، وإذا لیس فیها أحد أقلّ من الأغنیاء والنساء.

رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: به بهشت سر کشیدم و بیش ترین ساکنین آن را فقرا و مساکین یافتم و کمترین آمار از آن ثروت مندان و زنان بود.

ص:178

539- مستطرفات السرائر 651: قال أبو عبد اللَّه (علیه السلام): قال رجل لأبی (علیه السلام): من أعظم الناس فی الدنیا قدراً؟ فقال: من لم یجعل الدنیا لنفسه فی نفسه خطراً.

امام صادق (علیه السلام) فرمودند: مردی به پدرم گفت: کیست بزرگ ترین مردمان در دنیا به حسب قدر و منزلت؟ پس پدرم (علیه السلام) فرمودند: آن که نگرداند دنیا را از برای خود در نفس خود و خاطر خود، منزلت و جاه.

540- الغیبة للطوسی 387 ح351: قال أبو عبد اللَّه (علیه السلام): إذا أراد اللَّه أمراً عرضه علی رسول اللَّه (صلی الله علیه و آله و سلم)، ثمّ أمیر المؤمنین (علیه السلام) وسائر الأئمّة واحداً بعد واحد إلی أن ینتهی إلی صاحب الزمان (علیه السلام) ثمّ یخرج إلی الدنیا، وإذا أراد الملائکة أن یرفعوا إلی اللَّه (عزوجل) عملاً عرض علی صاحب الزمان (علیه السلام)، ثمّ یخرج علی واحد بعد واحد إلی أن یعرض علی رسول اللَّه (صلی الله علیه و آله و سلم)، ثمّ یعرض علی اللَّه (عزوجل)، فما نزل من اللَّه فعلی أیدیهم، وما عرج إلی اللَّه فعلی أیدیهم.

امام جعفر صادق (علیه السلام) فرمودند: زمانی که خداوند (عزوجل) ارادهﯼ تحقّق و اجرای امری را داشته باشد ابتدا آن را بر رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) سپس به امیر المؤمنین و سائر ائمّه (علیهم السلام)، یکی پس از دیگری تا امام زمان (علیه السلام) عرضه می نماید، و پس از آن (توسّط ملائکهﯼ الهی) به اهل دنیا عطا می شود، و نیز زمانی که ملائکه قصد بالا بردن عملی را به سوی پروردگار داشته باشند آن را به امام زمان (علیه السلام) عرضه داشته و آن حضرت نیز آن را به امامِ قبل از خود - همین طور تا رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) - عرضه می دارند، و آن حضرت نیز واسطهﯼ مستقیم به پروردگار است، پس آن چه که از جانب خدای متعال به سوی خلق پائین می آید و از سوی خلق به سمت او بالا می رود به دستان اهل بیت جاری شده و ایشان واسطه در آنند.

541- مشارق أنوار الیقین 255: عن أمیر المؤمنین (علیه السلام) قال: أنا الخضر معلّم موسی، أنا معلّم داود وسلیمان.

امیر المؤمنین (علیه السلام) فرمودند: من حقیقت آن خضری هستم که موسی را معلّم بود، و من معلّم داود و سلیمان بودم.

ص:179

542- بحار الأنوار 25/24 ح41: عن أبی عبد اللَّه (علیه السلام) قال: کلّ علم خرج إلی أهل السماوات والأرض فمنّا وعنّا.

امام جعفر صادق (علیه السلام) فرمودند: هر علمی که به اهل آسمان ها و زمین می رسد از دریای علم ما اهل بیت سرچشمه گرفته و به واسطهﯼ ما به ایشان داده می شود.

543- الکافی 1/399 ح3: عن أبی جعفر (علیه السلام) لسلمة بن کهیل والحکم بن عتیبة: شرّقا وغرّبا فلا تجدان علماً صحیحاً إلاّ شیئاً خرج من عندنا أهل البیت.

امام باقر (علیه السلام) به سَلَمَةِ بن کُهَیْل و حَکَم بن عُتَیْبَه فرمودند: چه به شرق عالم بروید و چه به غرب آن، علم صحیح را جز آن چه از ناحیهﯼ ما اهل بیت خارج شده باشد نمی یابید.

544- الدعوات 113 ح257: قال رسول اللَّه (صلی الله علیه و آله و سلم): اغتنم خمساً قبل خمس، شبابک قبل هرمک، وصحّتک قبل سقمک، وغناک قبل فقرک، وفراغک قبل شغلک، وحیاتک قبل موتک.

رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: پنج چیز را پیش از پنچ چیز غنیمت شمار؛ جوانی را پیش از پیری, صحّت را پیش از بیماری, ثروت را پیش از نیازمندی, فراغت را پیش از اشتغال و زندگی را پیش از مرگ.

545- جامع الأخبار 230 ح12: قال أمیر المؤمنین (علیه السلام): أفشوا السلام تسلموا.

امیر المؤمنین (علیه السلام) فرمودند: با صدای بلند سلام کنید تا سلامت باشید.

546- روضة الواعظین 442: قال رسول اللَّه (صلی الله علیه و آله و سلم): أغفل الناس من لم یتّعظ بتغیّر الدنیا من حال إلی حال وأغنی الناس من لم یکن للحرص أسیراً.

پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: بی خبرترین مردم کسی است که از دگرگونی و حال به حال شدن دنیا پند نگیرد و بی نیازترین مردم کسی است که اسیر حرص نباشد.

ص:180

547- الکافی 1/399 ح2: عن أبی جعفر (علیه السلام) قال: إنّه لیس أحد عنده علم شی ء إلاّ خرج من عند أمیر المؤمنین (علیه السلام) فلیذهب الناس حیث شاءوا فو اللَّه لیس الأمر إلاّ من هاهنا وأشار بیده إلی بیته.

امام باقر (علیه السلام) فرمودند: هیچ کس علمی ندارد جز آن چه از امیر المؤمنین (علیه السلام) به او رسیده، مردم هر کجا می خواهند بروند، به خدا علم صحیح جز اینجا جای دیگری یافت نمی شود - و با دست اشارهﯼ به خانهﯼ خود نمودند -.

548- روضة الواعظین 469: قال رسول اللَّه (صلی الله علیه و آله و سلم): أکثر خطایا ابن آدم فی لسانه، ومن کفّ لسانه ستر اللَّه (عزوجل) عورته.

رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: بیشتر خطاهای آدمی زاده در زبان اوست, و هر کس زبان خویش را باز دارد خدای (عزوجل) گناهانش را پوشیده می دارد.

549- تحف العقول 171: وصیّة علیّ (علیه السلام) لکمیل بن زیاد: یا کمیل! ما من علم إلاّ وأنا أفتحه وما من سرّ إلاّ والقائم (علیه السلام) یختمه.

امیر المؤمنین (علیه السلام) در وصیّت خود به کمیل فرمودند: ای کمیل! هیچ علمی نیست جز آن که من آن را می گشایم، و هیچ سرّی نیست مگر آن که قائم (علیه السلام) آن را خاتمه می دهد.

550- مشارق أنوار الیقین 259: فی خطبة لأمیر المؤمنین (علیه السلام): أنا البحر الذی لا ینزف.

در خطبه ای از امیر المؤمنین (علیه السلام) آمده است: من آن دریای تمام نشدنی علوم، معارف و حقایق هستم.

551- نهج الفصاحة 237 ح444: قال رسول اللَّه (صلی الله علیه و آله و سلم): اکثروا ذکر الموت، فإنّه یمحّص الذنوب ویزهّد فی الدنیا فإن ذکرتموه عند الغنی هدمه وإن ذکرتموه عند الفقر أرضاکم بعیشکم.

رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: مرگ را بسیار به یاد آرید؛ زیرا یاد مرگ گناهان را پاک می کند و حرص دنیا را کم می کند، اگر مرگ را به هنگام توانگری به یاد آرید اهمّیّت آن را کم می کند و اگر به هنگام تنگ دستی یاد کنید، شما را از زندگی تان خشنود می سازد.

ص:181

552- بصائر الدرجات 328 ح4: عن أبی بصیر، عن أبی عبد اللَّه (علیه السلام) قال: کان فی ذؤابة سیف رسول اللَّه (صلی الله علیه و آله و سلم) صحیفة صغیرة فقلت لأبی عبد اللَّه (علیه السلام): أیّ شی ء کان فی تلک الصحیفة؟ قال: هی الأحرف التی یفتح کلّ حرف منها ألف حرف، قال أبو بصیر: قال أبو عبد اللَّه (علیه السلام): فما خرج منها إلاّ حرفان حتّی الساعة.

ابو بصیر گوید: امام جعفر صادق (علیه السلام) فرمودند: در گوشهﯼ دستهﯼ شمشیر پیغمبر (صلی الله علیه و آله و سلم) دفترچه ﯼ کوچکی بود، به امام صادق (علیه السلام) عرض کردم: در آن دفترچه، چه نوشته شده بود؟ فرمودند: حروفی بود که هر حرف آن کلید هزار حرف بود، سپس ابو بصیر گوید: امام صادق (علیه السلام) فرمودند: تا اکنون دو حرف از آن ها بیشتر خارج نشده و برای مردم ظاهر نگشته است.

553- الکافی 3/363 ح2: عن أبی جعفر (علیه السلام) قال: إنّما أمرنا بالنافلة لیتمّ لهم بها ما نقصوا من الفریضة.

امام باقر (علیه السلام) فرمودند: بدرستی که ما اهل بیت بدین خاطر امر به نوافل شده ایم که نقصان و کمبودهای فرائض و واجبات شیعیانمان جبران شود.

554- المحاسن 2/585 ح80: قال رسول اللَّه (صلی الله علیه و آله و سلم): أکرموا الخبز وعظّموه، فإنّ اللَّه (تبارک و تعالی) أنزل له برکات من السماء وأخرج برکات الأرض، من کرامته أن لا یقطع ولا یوطأ.

رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: نان را ارجمند و بزرگ دارید؛ زیرا خدای (تبارک و تعالی) آن را برکاتی از آسمان فرو فرستاده و به کرم خود برکاتی از زمین برآورده, و از گرامی داشتن نان این است که نه بریده شود و نه پامال گردد.

555- الکافی 2/298 ح5: قال أبو عبد اللَّه (علیه السلام): إیّاک! أن تنصب رجلاً دون الحجّة فتصدّقه فی کلّ ما قال.

امام صادق (علیه السلام) فرمودند: بپرهیز از این که کسی را غیر از حجّت خدا نصب العین و بُت خویش قرار دهی و آن چه را می گوید پذیرفته و تصدیق نمائی.

556- نهج الفصاحة 260 ح534: قال رسول اللَّه (صلی الله علیه و آله و سلم): أما ترضی إحداکنّ أنّها إذا کانت حاملاً من زوجها وهو عنها راض أنّ لها مثل أجر الصائم القائم فی سبیل اللَّه فإذا وضعت لم یخرج من لبنها جرعة ولم یمصّ من ثدیها مصّة إلاّ کان لها بکلّ جرعة وبکلّ مصّة حسنة, فإن أسهرها لیلة کان

ص:182

لها مثل أجر سبعین رقبة تعتقهم فی سبیل اللَّه.

رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: آیا خشنود نیستید که وقتی یکی از شما از شوهر خود آبستن است و شوهرش از او خشنود است ثواب کسی دارد که روز را روزه گیرد و شب را برای عبادت خدای بپا خیزد, و هنگامی که بار گذارد هر جرعه ای که از شیر او درآید و هر دفعه که پستان او مکیده شود برای هر جرعه شیر و هر مکیده شدن پستان ثوابی دارد، و اگر برای مراقبت طفل خود شبی بیدار ماند پاداش او چنان است که هفتاد بنده در راه خدا آزاد کرده باشد.

557- الأمالی للصدوق 380 ح8: عن أبی الجارود، عن أبی جعفر الباقر، عن أبیه، عن جدّه (علیهم السلام)، قال: قال أمیر المؤمنین (علیه السلام): ...ضَع أمر أخیک علی أحسنه حتی یأتیک منه ما یغلبک، ولا تظنّن بکلمة خرجت من أخیک سوءاً وأنت تجد لها فی الخیر محملاً, الخبر.

امیر المؤمنین (علیه السلام) فرمودند: به برادر خود خوش بین باش تا بر تو روشن شود حال او، سخن برادر خود را تا حمل به خوبی ممکن است بد تفسیر مکن.

558- بحار الأنوار 99/99: فی زیارته: من جاء بولایتک واعترف به امامتک قبلت أعماله.

در زیارت امام زمان می خوانیم: هر کس ولایت تو را بپذیرد و معترف به امامت تو باشد اعمالش پذیرفته می گردد.

559- نهج الفصاحة 267 ح571: قال رسول اللَّه (صلی الله علیه و آله و سلم): إنّ ابن آدم لحریص علی ما منع.

رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: آدمی زاد بر چیزی که از آن منع شده سخت حریص است.

560- بصائر الدرجات 218 ح4: عن أبی الحسن (علیه السلام) قال: علینا نزل قبل الناس ولنا فسّر قبل أن یفسّر فی الناس، فنحن نعرف حلاله وحرامه وناسخه ومنسوخه وسفریّه وحضریّه وفی أیّ لیلة نزلت کم من آیة وفیمن نزلت وفیما نزلت.

امام کاظم (علیه السلام) فرمودند: قرآن قبل از مردم بر ما نازل شده و پیش از مردم برای

ص:183

ما تفسیر شده است، ما به حلال و حرام و ناسخ و منسوخ و آیاتی که در سفر و آیاتی که در حَضَر نازل شده، و در کدام شب چقدر آیه نازل شده و دربارهﯼ چه کس و چه چیز نازل گردیده آشنا هستیم.

561- عوالی اللئالی 1/75 ح145: قال رسول اللَّه (صلی الله علیه و آله و سلم): إنّ الحمرة من زینة الشیطان، والشیطان یحبّ الحمرة، ولهذا کره رسول اللَّه (صلی الله علیه و آله و سلم)، المعصفر للرجال.

رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: همانا رنگ قرمز از زینت شیطان است و شیطان رنگ قرمز را دوست می دارد و به خاطر همین رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) رنگ قرمز را برای مردان مکروه می دانستند.

562- بصائر الدرجات 57 ح1: عن أبی عبد اللَّه (علیه السلام) فی قول اللَّه (تبارک و تعالی): {وَإِنَّهُ لَذِکْرٌ لَکَ وَلِقَوْمِکَ وَسَوْفَ تُسْأَلُونَ} (1) قال (علیه السلام): الذکر: القرآن، ونحن قومه ونحن المسئولون.

امام صادق (علیه السلام) در تفسیر آیهﯼ: «بدرستی که آن ذکری است برای تو و قومت، و به زودی مورد سؤال واقع می شوید» فرمودند: منظور از «ذکر» قرآن است و ما قوم آن هستیم و دربارهﯼ ما سؤال می شود.

563- الغیبة للنعمانی 333 ح3: قال أمیر المؤمنین (علیه السلام): کأنّی أنظر إلی شیعتنا بمسجد الکوفة وقد ضربوا الفساطیط یعلّمون الناس القرآن کما أنزل.

امیر المؤمنین علیّ (علیه السلام) فرمودند: گویا هم اکنون به شیعیانمان در مسجد کوفه می نگرم که خیمه ها زده اند و قرآن را بدان گونه که نازل شده است به مردم می آموزند.

564- روضة الواعظین 265: قال الباقر (علیه السلام): إذا قام قائم آل محمّد (علیهم السلام) ضرب فساطیط لمن یعلّم الناس القرآن علی ما أنزل اللَّه جلّ جلاله فأصعب ما یکون علی من حفظه الیوم لأنّه یخالف فیه التألیف.

امام باقر (علیه السلام) فرمودند: هنگامی که قائم آل محمّد (علیهم السلام) قیام کند خیمه هائی بَر پا


1- الزخرف، الآیة 44.

ص:184

نماید تا قرآن در آن به همان صورتی که نازل شده (بدون تغییر و تحریف) بر مردم تعلیم داده شود، آن روز برای کسانی که قرآن را حفظ کرده اند بسیار دشوار است؛ زیرا بین قرآنی که او می آورد و قرآن موجود تفاوت بسیار است.

565- الکافی 2/633 ح23: عن أبی عبد اللَّه (علیه السلام) قال: إذا قام القائم (علیه السلام) قرأ کتاب اللَّه (عزوجل) علی حدّه وأخرج المصحف الذی کتبه علیّ (علیه السلام) وقال: أخرجه علیّ (علیه السلام) إلی الناس حین فرغ منه وکتبه فقال لهم: هذا کتاب اللَّه (عزوجل) کما أنزله اللَّه علی محمّد (صلی الله علیه و آله و سلم) وقد جمعته من اللّوحین فقالوا: هو ذا عندنا مصحف جامع فیه القرآن لا حاجة لنا فیه، فقال: أما واللَّه ما ترونه بعد یومکم هذا أبداً إنّما کان علیّ أن أخبرکم حین جمعته لتقرءوه.

امام صادق (علیه السلام) فرمودند: زمانی که قائم (علیه السلام) قیام کند قرآن را همان طور که نازل شده است می خواند، و آن قرآنی را که امیر المؤمنین (علیه السلام) به دست خویش نوشتند بیرون می آورد.

آری! همان قرآنی که علیّ (علیه السلام) آن را پس از نوشتن نزد مردم آورده و به ایشان خطاب فرمودند: این کتاب خداست همان طور که بر محمّد (صلی الله علیه و آله و سلم) نازل گردید و من آن را در بین این دو لوح جمع آوری نموده ام. پس مردم (ابوبکر و عمر و...) گفتند: ما احتیاجی به قرآن تو نداریم و خودمان قرآن را جمع آوری نموده ایم، پس آن حضرت فرمودند: آگاه باشید به خدا قسم بعد از این روز هرگز آن را نمی بینید و فقط بر من واجب بود که شما را از وجود آن آگاه نمایم.

566- رسائل الشهید الثانی 326: حدّثنی أبی محمّد، عن أبیه علیّ، عن أبیه الحسین، عن أبیه علیّ (علیهم السلام) قال: کان رسول اللَّه (صلی الله علیه و آله و سلم) لیسرّ الرجل من أصحابه إذا رآه مغموماً بالمداعبة وکان یقول: إنّ اللَّه یبغض المعبس فی وجه إخوانه.

امام صادق (علیه السلام) فرمودند: پدر بزرگوارم از آباء گرامیش از علی (علیه السلام) روایت کرده که فرمودند: رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) هنگامی که یکی از اصحاب را غصّه دار و مغموم می دیدند با مزاح کردن او را مسرور می ساختند و فرمودند: خداوند

ص:185

کسی را که به ترش روئی با برادرانش روبرو شود دشمن دارد.

567- الخصال 124 ح121: عن یونس بن عبد الرحمن یرفعه إلی أبی عبد اللَّه (علیه السلام) قال: کان فیما أوصی به رسول اللَّه (صلی الله علیه و آله و سلم) علیّاً (علیه السلام):... یا علیّ! ثلاث فرحات للمؤمن فی الدنیا: لقاء الأخوان والافطار فی الصیام والتهجّد من آخر اللیل, الخبر.

امام صادق (علیه السلام) فرمودند: از جمله وصیّت هایی که پیامبر خدا به علی (علیه السلام) نمودند این بود: یا علی! مؤمن در دنیا سه شادی دارد: دیدار برادران و افطار روزه و شب زنده داری در پایان شب.

568- المحاسن 1/118 ص126: فی روایة الأصبغ بن نباتة قال: قال علیّ (علیه السلام): لا یجد عبد حقیقة الإیمان حتی یدع الکذب جدّه وهزله.

در روایت اصبغ بن نباته از علی (علیه السلام) روایت شده است که فرمودند: مردی به حقیقت ایمان نمی رسد مگر این که دروغ را رها کند چه جدّی باشد و یا شوخی.

569- کتاب الزهد 29 ح73: عن علیّ الأخمشی، عن أبی عبد اللَّه (علیه السلام) قال: إنّ حسن الخلق یذیب الخطیئة کما تذیب الشمس الجلید, وإنّ سوء الخلق لیفسد العمل کما یفسد الخلق العسل.

علی احمصی از حضرت صادق (علیه السلام) نقل کرده که فرمودند: حُسن خلق گناه را از بین می برد همان طور که آفتاب یخ را آب می کند. و بد خلقی عمل را فاسد می نماید همان طور که سرکه عسل را فاسد می کند.

570- المحاسن 1/220 ح124: عن یحیی بن عبد اللَّه رفعه قال: قیل لرسول اللَّه (صلی الله علیه و آله و سلم): ما جماعة أمّتک قال: من کان علی الحقّ وإن کانوا عشرة.

امام صادق (علیه السلام) فرمودند: از پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) پرسیده شد که جماعت امّت وی چه کسانی هستند؟ فرمودند: حق جویان، جماعت امّت من هستند، اگر چه اندک باشند.

ص:186

571- الکافی 2/99 ح1: عن محمّد بن مسلم، عن أبی جعفر (علیه السلام) قال: إنّ أکمل المؤمنین إیماناً أحسنهم خلقاً.

امام باقر (علیه السلام) فرمودند: همانا با کمال ترین مؤمنان خوش خوی ترین آنان است.

572- الأمالی للصدوق 380 ح8: عن أبی الجارود، عن أبی جعفر الباقر، عن أبیه، عن جدّه (علیهم السلام)، قال: قال أمیر المؤمنین (علیه السلام): ... علیک بإخوان الصدق فأکثر من اکتسابهم، فإنّهم عدة عند الرخاء وجنّة عند البلاء, الخبر.

امیر المؤمنین (علیه السلام) فرمودند: بر تو باد به برادران اهل صدق و درستی، از آن ها بسیار بدست آور که آن ها در زمان آسایش پشت وپناه تو هستند و در هنگام گرفتاری سپر تو می باشند.

573- الاختصاص 252: قال الرضا (صلوات الله علیه): إذا نزلت بکم شدیدة، فاستعینوا بنا علی اللَّه (عزوجل)، وهو قوله تعالی: {وَلِلَّهِ الأَسْمَاءُ الْحُسْنَی فَادْعُوهُ بِهَا} (1).

امام رضا (علیه السلام) فرمودند: هر زمان مشکل، گرفتاری و مصیبتی ناگوار برای شما

پیش آمد، از ما اهل بیت نزد خدای متعال یاری بجوئید، و این همان گفتار خدای متعال است که فرمودند: «برای خدا اسم های نیکوئی است، پس او را به آن اسم ها بخوانید».

574- علل الشرائع 1/115 ح11: عن علیّ الأشعری رفعه قال: قال رسول اللَّه: (صلی الله علیه و آله و سلم) إنّما الناس رجلان: فرجل هو خیر منه وأتقی، وآخر هو شرّ منه وأدنی، فإذا التقی الذی هو خیر منه وأتقی تواضع له لیحلق به، وإذا التقی الذی هو شرّ منه وأدنی قال: عسی أن یکون خیر هذا باطناً وشرّه ظاهراً وعسی أن یختم له بخیر، فإذا فعل ذلک فقد علا مجده وساد أهل زمانه.

رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: مردم دو قسم اند: قسمی واقعاً از او بهتر و پرهیزگارتر هستند، قسم دیگر از او بدتر و پست تر می باشند، چون به قسمی برخورد که از او بهتر و پارساتر هستند در مقابل آن ها تواضع و فروتنی کند تا خود


1- الأعراف، الآیة 180.

ص:187

را به آن ها برساند و هرگاه با کسی مواجه شد که از او بدتر و پست تر است به خود بگوید: شاید خوبی او پنهان و بدیش ظاهر باشد و شاید عاقبتش به خیر انجامد، چون چنین کند بزرگ شده و آقا و سرور اهل زمانش گردد.

575- الأمالی للصدوق 380 ح8: عن أبی جعفر الباقر، عن أبیه، عن جدّه (علیهم السلام)، قال: قال أمیر المؤمنین (علیه السلام):... من کتم سرّه کانت الخیرة بیده، وکل حدیث جاوز اثنین فشا, الخبر.

امیر المؤمنین (علیه السلام) فرمودند: هر کس راز خود را بپوشد اختیار آن را دارد و هر حدیثی از دو تجاوز کرد شیوع یابد.

576- کمال الدین 334 ح5: عن الصادق (علیهما السلام): المنتظر للثانی عشر منهم کالشاهر سیفه بین یدیه بل کالشاهر بین یدی رسول اللَّه (صلی الله علیه و آله و سلم) یذبّ عنه.

امام صادق (علیه السلام) فرمودند: هر آن که انتظار دوازدهمین آنان (اهل بیت (علیهم السلام)) را بکشد همچون کسی باشد که پیش رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) شمشیر کشیده و از آن حضرت دفاع کرده است.

577- کمال الدین 320 ح2: قال علیّ بن الحسین (علیهما السلام): إنّ أهل زمان غیبته والقائلین به امامته والمنتظرین لظهوره (علیه السلام) أفضل من أهل کلّ زمان؛ لأنّ اللَّه تعالی ذکره أعطاهم من العقول والأفهام والمعرفة ما صارت به الغیبة عنهم به منزلة المشاهدة وجعلهم فی ذلک الزمان به منزلة المجاهدین بین یدی رسول اللَّه (صلی الله علیه و آله و سلم) بالسیف، أولئک المخلصون حقّاً وشیعتنا صدقاً والدعاة إلی دین اللَّه سرّاً وجهراً.

امام زین العابدین (علیه السلام) فرمودند: همانا مردمان زمان غیبت او که به امامتش معتقد بوده و منتظر ظهور او باشند بهترین مردمان خواهند بود؛ زیرا خداوند به اندازه ای به آنان فهم و عقل عطا فرموده که غیبت در نظر آنان به منزلهﯼ مشاهده است، و مردمِ آن زمان مانند کسانی که در مقابل پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) به جهاد پرداخته باشند محسوب خواهند شد، آن ها حقیقتاً بندگان خالص و شیعیان راستگو هستند و مردم را در نهان وآشکار به دین خداوند دعوت می کنند.

ص:188

578- مشارق أنوار الیقین 177: عن أبی عبد اللَّه (علیه السلام) قال: الإمام ملکیّ الذات، إلهیّ الصفات، و أنّهم صفات اللّه وصفوته.

امام صادق (علیه السلام) فرمودند: ذات امام ملکوتی وصفات او الهی است، وائمّهﯼ اطهار (علیهم السلام) مَظهر صفات خداوند و برگزیدگان او می باشند.

579- نهج الفصاحة 356 ح1005: قال رسول اللَّه (صلی الله علیه و آله و سلم): إیّاکم ومحقّرات الذنوب، فإنّما مثل محقّرات الذنوب کمثل قوم نزلوا بطن واد فجاء ذا بعود وجاء ذا بعود حتی حملوا ما أنصجوا به خبزهم وإنّ محقّرات الذنوب متی یؤخذ بها صاحبها تهلکه.

رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: از گناهان کوچک بپرهیزید، مثال گناهان کوچک مانند گروهی است که در درّه ای فرود آیند یکی چوبی آرد و دیگری چوبی آرد و آن قدر هیزم بیاورند که با مجموع آن نان خود را بپزند، گناهان کوچک نیز وقتی از مرتکب آن باز خواست کنند مایهﻱ هلاک او می شود.

580- نهج الفصاحة 357 ح1012: قال رسول اللَّه (صلی الله علیه و آله و سلم): إیّاک وقرین السوء به تعرف.

رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: از همنشین بد بپرهیز که تو را به او شناسند.

581- تحف العقول 442: قال الرضا (علیه السلام): الأخ الأکبر به منزلة الأب.

امام رضا (علیه السلام) فرمودند: برادر بزرگتر به منزلهﻱ پدر است.

582- الدعوات 98 ح230: قال رسول اللَّه (صلی الله علیه و آله و سلم): إنّ علی کلّ مسلم فی کلّ یوم صدقة، قال رجل: من یطیق ذلک؟ قال (صلی الله علیه و آله و سلم): إماطتک الأذی عن الطریق صدقة، وإرشادک الرجل إلی الطریق صدقة، وعیادتک المریض صدقة، وأمرک بالمعروف صدقة، ونهیک عن المنکر صدقة، وردّک السلام صدقة.

از پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) روایت شده که فرمودند: بر هر مسلمان در هر روز صدقه لازم است.

گفته شد: چه کسی چنین طاقتی دارد؟ فرمودند: بر طرف نمودن خاشاک از راه صدقه است، راهنمایی کردن شخص به راه صدقه است، و عیادت نمودن

ص:189

تو از مریض صدقه است، و امر به معروف و نهی از منکر تو صدقه است، و جواب سلام دادن تو صدقه است.

583- الدعوات 180 ح498: قال رسول اللَّه (صلی الله علیه و آله و سلم): تداووا، فإنّ الذی أنزل الداء أنزل الدواء.

رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: مداوا کنید؛ زیرا آن که درد را فرستاد دوا را نیز فرستاد.

584- الخصال 92 ح35: عن إبراهیم بن عبد الحمید، عن أبی الحسن الأوّل (علیه السلام) قال: ثلاثة یجلین البصر: النظر إلی الخضرة، والنظر إلی الماء الجاری، والنظر إلی الوجه الحسن.

امام موسی بن جعفر (علیه السلام) فرمودند: سه چیز چشم را روشن می گرداند: به سبزه نگریستن و به آب روان نگاه کردن و روی زیبا دیدن.

585- نهج الفصاحة 426 ح1293: قال رسول اللَّه (صلی الله علیه و آله و سلم): ثلاث یصفین لک ودّ أخیک، تسلّم علیه إذا لقیته وتوسّع له فی المجلس وتدعوه بأحبّ أسمائه إلیه.

رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: سه چیز محبّت دوست را خالص می کند: وقتی او را دیدی سلامش کنی, در مجلس برای او جا باز کنی, و او را به بهترین نامهایش بخوانی.

586- عوالی اللئالی 1/58 ح85: قال رسول اللَّه (صلی الله علیه و آله و سلم): جار الدار أحقّ بدار الجار والأرض.

رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: همسایهﻱ خانه در خرید خانهﻱ همسایه مقدّم است.

587- مستدرک الوسائل 15/180 ح4: قال رسول اللَّه (صلی الله علیه و آله و سلم): الجنّة تحت أقدام الأمّهات.

رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: بهشت زیر قدم مادران است.

588- الخصال 124 ح121: عن یونس بن عبد الرحمن یرفعه إلی أبی عبد اللَّه (علیه السلام) قال: کان فیما أوصی به رسول اللَّه (صلی الله علیه و آله و سلم) علیّاً (علیه السلام):... یا علیّ! ثلاث خصال من مکارم الأخلاق: تعطی من حرمک، وتصل من قطعک وتعفو عمّن ظلمک.

امام صادق (علیه السلام) فرمودند: از جمله وصیّت هایی که پیامبر خدا به علی (علیه السلام) نمودند این بود: یا علی! سه خصلت از اخلاق نیکوست: به کسی که تو را

ص:190

محروم کرده عطا کنی، و با کسی که تو را قطع کرده پیوند برقرار کنی، و کسی را که به تو ستم کرده ببخشی.

589- المزار للمشهدی 663: عن الصادق (علیه السلام) قال: من دعا إلی اللَّه أربعین صباحاً بهذا العهد کان من أنصار قائمنا، وإن مات أخرجه اللَّه إلیه من قبره وأعطاه اللَّه بکلّ کلمة ألف حسنة ومحا عنه ألف سیّئة وهو هذا العهد اللَّهمّ ربّ النّور العظیم، الخبر.

امام صادق (علیه السلام) فرمودند: هر کس چهل روز صبح این دعای عهد را بخواند، از یاوران قائم (علیه السلام) خواهد بود، و اگر پیش از ظهور آن حضرت بمیرد خداوند هنگام ظهور، او را از قبر بیرون می آورد؛ و با هر کلمهﯼ این دعا؛ هزار ثواب به او عطا فرماید و هزار گناه از نامهﯼ عمل او محو گرداند.

590- بحار الأنوار 92/336 ح6: بإسنادنا إلی محمّد بن أحمد بن إبراهیم الجعفیّ المعروف بالصابونیّ فی جملة حدیث بإسناده وذکر فیه غیبة المهدیّ (صلوات الله علیه) قلت: کیف تصنع شیعتک؟ قال: علیکم بالدعاء وانتظار الفرج.

در حدیثی آمده است: شخصی پس از رؤیت امام زمان (علیه السلام) در زمان غیبت صغری از آن حضرت پرسید: شیعیان شما در زمان غیبت چه کنند؟ حضرت فرمودند: بر شما باد به دعا و انتظار فرج.

591- الکافی 2/669 ح2: عن جمیل بن دراج، عن أبی جعفر (علیه السلام) قال: حدّ الجوار أربعون داراً من کلّ جانب من بین یدیه ومن خلفه وعن یمینه وعن شماله.

امام باقر (علیه السلام) فرمودند: مرز همسایگی تا چهل خانه امتداد دارد: از پیش رو، از پشت سر، سمت راست و سمت چپ.

592- الکافی 4/414 ح7: قال أبو عبد اللَّه (علیه السلام): من مشی مع أخیه المسلم فی حاجته کتب اللَّه له ألف ألف حسنة، ومحی عنه ألف ألف سیّئة، ورفع له ألف ألف درجة.

امام صادق (علیه السلام) فرمودند: هر کس برادر مسلمانش را برای رفع حاجتش همراهی کند خداوند یک میلیون حسنه در نامهﻱ عمل وی نوشته و یک

ص:191

میلیون سیّئه از نامهﻱ عمل وی محو می کند و یک میلیون درجه بر مقام او در بهشت می افزاید.

593- تهذیب الأحکام 5/147 ح8: حماد المنقری قال: قال لی أبو عبد اللَّه (علیه السلام): إن أردت أن یکثر مالک، فأکثر الوقوف علی الصفا.

حماد منقری می گوید: امام صادق (علیه السلام) به من فرمودند: اگر می خواهی مالت زیاد شود؛ بر کوه صفا زیاد بایست.

594- الکافی 5/9 ح1: قال أمیر المؤمنین (علیه السلام): کتب اللَّه الجهاد علی الرجال والنساء، فجهاد الرجل بذل ماله ونفسه حتی یقتل فی سبیل اللَّه، وجهاد المرأة أن تصبر علی ما تری من أذی زوجها وغیرته.

امیر المؤمنین (علیه السلام) فرمودند: خداوند جهاد را بر زنان و مردان واجب نموده است، پس جهاد مرد بخشش جان و مالش است تا این که در راه خدا کشته شود، و جهاد زن این است که بر اذیّت و غیرت همسرش صبر نماید.

595- تهذیب الأحکام 6/377 ح222: عن أبی عبد اللَّه (علیه السلام) قال: إنّ اللَّه أنعم علی قوم بالمواهب فلم یشکروا فصارت علیهم وبالاً، وابتلی قوماً بالمصائب فصبروا فصارت علیهم نعمة.

امام صادق (علیه السلام) فرمودند: خدای (عزوجل) بر قومی نعمت بخشید و موهبت کرد و شکر نکردند و بر آن ها وبال شد و بر قوم دیگر بلا داد و صبر کردند و بر آن ها نعمت شد.

596- خصائص الأئمّة 95: قال أمیر المؤمنین (علیه السلام): - وقد سمع رجلاً من الحروریة یتهجّد بصوت حزین - : نوم علی یقین خیر من صلاة فی شکّ.

امیر المؤمنین (علیه السلام) بعد از این که صدای یکی از خوارج را که با صوتی حزین مشغول شب زنده داری بود، شنیدند؛ فرمودند: خواب همراه یقین (یعنی اعتقاد به امام هر زمانی) بهتر از نماز همراه با شکّ و تردید است.

ص:192

597- من لا یحضره الفقیه 2/609: فی الزیارة الجامعة: یا ولیّ اللَّه! إنّ بینی وبین اللَّه (عزوجل) ذنوباً لا یأتی علیها إلاّ رضاکم، فبحقّ من ائتمنکم علی سرّه واسترعاکم أمر خلقه وقرن طاعتکم بطاعته لمّا استوهبتم ذنوبی وکنتم شفعائی.

در زیارت جامعهﯼ کبیره آمده است: ای اولیای خدا! همانا بین من و خداوند گناهانی است که بدون رضایت شما بخشیده نمی شود، پس به حقِّ آن خدائی که شما را بر اسرار خویش امین دانست، و اُمور خلق را به شما سپرد، و اطاعت شما را مقرون به اطاعت خود گردانید، از گناهان و لغزش هایم درگذرید و شفیعان من نزد خدای متعال باشید.

598- المزار للمشهدی 586: زیارة أخری له: مولای وقفت فی زیارتک موقف الخاطئین النادمین الخائفین من عقاب ربّ العالمین، وقد اتّکلت علی شفاعتک ورجوت بموالاتک وشفاعتک محو ذنوبی وستر عیوبی ومغفرة زللی، فکن لولیّک یا مولای عند تحقیق أمله واسأل اللَّه غفران زلله، فقد تعلّق بحبلک وتمسّک بولایتک وتبرّأ من أعدائک.

در زیارت امام زمان می خوانیم: مولای من! من در این مکان جهت زیارت تو به عنوان فردی خطا کار، پشیمان و بیم ناک از عقاب خداوند عالمیان ایستاده ام و تکیه بر شفاعت تو دارم و اُمیدم دارم که به سبب دوستی و شفاعت تو گناهانم بخشیده شده، عیب هایم پوشیده گردیده و لغزش هایم مورد عفو واقع شود، پس ای مولای من! اُمیدِ دوست دار خویش را نا اُمید مفرما و از خداوند طلب بخشش لغزش هایش را بنما؛ چرا که او به ریسمان تو چنگ زده و متمسّک به ولایت تو است و از دشمنانت بیزاری می جوید.

599- الکافی 2/279 ح9: قال الصادق (علیه السلام): قال أمیر المؤمنین (علیه السلام): ما من عبد إلاّ وعلیه أربعون جنّةً حتّی یعمل أربعین کبیرةً، فإذا عمل أربعین کبیرةً انکشفت عنه الجنن، فیوحی اللَّه إلیهم أن استروا عبدی بأجنحتکم، فتستره الملائکة بأجنحتها. قال: فما یدع شیئاً من القبیح إلاّ قارفه حتّی یمتدح إلی الناس بفعله القبیح، فیقول الملائکة: یا ربّ! هذا عبدک ما یدع شیئاً إلاّ رکبه وإنّا لنستحیی ممّا یصنع، فیوحی اللَّه (عزوجل) إلیهم أن ارفعوا أجنحتکم عنه، فإذا فعل ذلک أخذ فی بغضنا أهل البیت، فعند ذلک ینهتک ستره فی السماء وستره فی الأرض، فیقول الملائکة: یا ربّ!

ص:193

هذا عبدک قد بقی مهتوک الستر فیوحی اللَّه (عزوجل) إلیهم لو کانت للَّه فیه حاجة ما أمرکم أن ترفعوا أجنحتکم عنه.

امام صادق (علیه السلام) فرمودند: امیر المؤمنین (علیه السلام) فرمودند: هیچ بنده ای نیست جز آن که چهل پرده بر او کشیده شده است تا آن که چهل گناه کبیره انجام دهد، و هرگاه چهل گناه کبیره انجام دهد همهﯼ پرده ها از او برداشته شوند و خدا به آنان (یعنی فرشته ها) وحی کند که با بال های خود بندهﯼ مرا بپوشانید (و آبروی او را حفظ کنید) پس فرشته ها با بالهای خود از او پرده پوشی کنند، سپس حضرت فرمودند: تا آن که آن بنده هیچ کار زشتی را وانَنَهد مگر در آن فرو رود و بدان آلوده گردد تا کارش بدان جا کشد که از مردم در برابر کارِ زشت مدح و ثنا جوید.

پس فرشته ها گویند: پروردگارا! این بنده، هیچ چیز به جا نگذاشت و مرتکب همهﯼ بدی ها شد و ما از آن چه او می کند خجالت می کشیم و حیا می کنیم، پس خدای (عزوجل) به آن ها وحی کند که شما هم بال های خود را از روی کردار زشتش بردارید و چون چنین کند و کارش بدین جا کشد آغاز دشمنی با ما خاندان کند، در این جا است که پردهﯼ او در آسمان دریده شود و پردهﯼ او در زمین پاره گردد.

پس فرشته ها می گویند: پروردگارا! این بنده ات پرده دریده و بی آبرو مانده است؟ خدای (عزوجل) به آن ها وحی کند: اگر من را به او نیازی بود، به شما فرمان نمی دادم که بال های خود را از او برگیرید.

600- تفسیر فرات الکوفی 348 ح474: عن أبی جعفر (علیه السلام) قال: بنا یقیل اللَّه عثرتکم وبنا یغفر اللَّه ذنوبکم.

امام باقر (علیه السلام) فرمودند: به خاطر ما خداوند لغزش های شما را نادیده می گیرد و گناهانتان را می آمرزد.

ص:194

601- الأمالی للصدوق 709 ح9: عن أبی الحسن الرضا (علیه السلام) قال: من کنّا شفعاءه نجا ولو کان علیه مثل وزر الثقلین الجنّ والإنس.

امام رضا (علیه السلام) فرمودند: هر کس ما اهل بیت شفیع او باشیم نجات می یابد گرچه گناهان او به اندازهﯼ گناهان جنّ و اِنس باشد.

602- الغیبة للطوسی 387 ح351: عن أبی عبد اللَّه (علیه السلام) قال: إذا أراد الملائکة أن یرفعوا إلی اللَّه (عزوجل) عملاً عرض علی صاحب الزمان.

امام صادق (علیه السلام) فرمودند: زمانی که ملائکه قصد بالا بردن عمل کسی را به سوی خدای متعال داشته باشند ابتدا آن را بر امام زمان (علیه السلام) عرضه می دارند.

603- مناقب آل أبی طالب 3/452: قال الرضا (علیه السلام): إنّا معاشر الأئمّة تعرض علینا أعمال شیعتنا صباحاً ومساءً، فما کان من التقصیر فی أعمالهم سألنا اللَّه تعالی الصفح لصاحبه وما کان من العلوّ سألنا اللَّه الشکر لصاحبه.

امام رضا (علیه السلام) فرمودند: بدرستی که ما گروه امامان در هر صبح و شام بر اعمال شیعیان مان که بر ما عرضه می شود می نگریم پس بر کوتاهی های ایشان، طلب عفو و بخشش از خداوند نموده و بر اعمال نیک ایشان شکر خداوند را به جای می آوریم.

604- الکافی 2/468 ح3: قال النّبی (صلی الله علیه و آله و سلم) لأصحابه: ألا أدلّکم علی سلاح ینجیکم من أعدائکم ویدرّ أرزاقکم؟ قالوا: بلی، قال: تدعون ربّکم باللیل والنهار، فإنّ سلاح المؤمن الدعاء.

رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) به اصحاب خویش فرمودند: آیا مایلید به شما سلاحی را نشان دهم که شما را از دست دشمنان نجات داده و روزیتان را زیاد کند؟ اصحاب در جواب گفتند: بله مایل هستیم، پس حضرت فرمودند: پروردگار خویش را در روز و شب بخوانید؛ چرا که دعا اسلحهﯼ مؤمن است.

605- الکافی 2/468 ح5: عن أبی الحسن الرضا (علیه السلام) قال: علیکم بسلاح الأنبیاء، فقیل: وما سلاح الأنبیاء؟ قال: الدعاء.

امام رضا (علیه السلام) فرمودند: بر شما باد به اسلحهﯼ پیامبران، گفته شد: اسلحهﯼ

ص:195

پیامبران چیست؟ حضرت فرمودند: دعا.

606- تحف العقول 280: قال الباقر (علیه السلام): المؤمن من دعائه علی ثلاث: إمّا أن یدّخر له، وإمّا أن یعجّل له، وإمّا أن یدفع عنه بلاء یرید أن یصیبه.

امام باقر (علیه السلام) فرمودند: مؤمن در ازای دعائی که می کند یکی از این سه چیز نصیبش می گردد اوّل: یا این که آن چه خواسته در آخرت به وی عطا می گردد، دوّم: یا این که دعایش مستجاب شده و سریعاً در دنیا به وی عطا می شود، و سوّم: یا این که در اِزای استجابتِ دعا، بلا و گرفتاری از وی دفع می گردد.

607- عدّة الداعی 34 ح8: عن النبیّ (صلی الله علیه و آله و سلم): إنّ الدعاء مخّ العبادة، وما من مؤمن یدعو اللَّه إلاّ استجاب له؛ إمّا أن یعجّل له فی الدنیا، أو یؤجّل له فی الآخرة، وإمّا أن یکفّر عنه من ذنوبه بقدر ما دعا ما لم یدع بمأثم.

رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: بدرستی که دعا مغز و چکیدهﯼ عبادت ها است و هیچ مؤمنی نیست که دعا کند مگر این که یا آن چه خواسته در دنیا به وی عطا می گردد و یا برای آخرتش ذخیره می شود و یا این که در اِزای استجابت دعا، گناهان وی نادیده گرفته می شود، البتّه این در صورتی است که خواستهﯼ او غیر شرعی و حرام نباشد.

608- مکارم الأخلاق 270: عن أبی الحسن موسی (علیه السلام) قال: علیکم بالدعاء، فإنّ الدعاء والطلب إلی اللَّه یردّ البلاء وقد قدّر وقضی فلم یبق إلاّ إمضاؤه، فإنّه إذا دعی اللَّه وسئل صرف البلاء صرفةً.

امام کاظم (علیه السلام) فرمودند: بر شما باد به دعا کردن؛ چرا که دعا و درخواست از خدای متعال بلائی را که قضا و قدر الهی بر آن تعلّق گرفته و فقط مرحلهﻯ امضای آن باقی مانده است دفع می کند.

609- مکارم الأخلاق 271: قال الصادق (علیه السلام): علیک بالدعاء فإنّ فیه شفاءً من کلّ داء.

امام جعفر صادق (علیه السلام) فرمودند: بر تو باد به دعا کردن؛ چرا که در آن شفا از هر دردی است.

ص:196

610- تحف العقول 282: قال الصادق (علیه السلام): ما من شی ء أحبّ إلی اللَّه من أن یسأل.

امام جعفر صادق (علیه السلام) فرمودند: هیچ چیز نزد خداوند محبوب تر از گدائی و درخواست کردن از او نیست.

611- مکارم الأخلاق 270: عن أبی عبد اللَّه (علیه السلام) قال: إنّ اللَّه تعالی یعلم ما یرید العبد إذا دعا ولکنّ یحبّ أن یبثّ إلیه الحوائج.

امام صادق (علیه السلام) فرمودند: همانا خداوند متعال می داند که بندهﯼ او در زمان دعا و ابراز حاجت از او چه می خواهد ولی در عین حال بسیار دوست دارد که بندگانش درِ خانهﯼ او ابراز نیاز نموده و حاجت های خویش را درخواست نمایند.

612- عدّة الداعی 35: عن النبیّ (صلی الله علیه و آله و سلم): وأمّا أعجز الناس فمن عجز عن الدعاء.

پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: عاجزترین انسان ها کسی است که از دعا کردن عاجز باشد.

613- بصائر الدرجات 279 ح1: عن أمیر المؤمنین (علیه السلام) قال: لیس من مؤمن یدعو إلاّ أمّنّا لدعائه، ولا یسکت إلاّ دعونا له.

امیر المؤمنین (علیه السلام) فرمودند: هیچ مؤمنی دعا نمی کند مگر این که ما برای او آمین می گوئیم، و ساکت نمی شود مگر این که برای او دعا می کنیم.

614- بصائر الدرجات 280 ح2: عن عمر بن إسحاق، قال: قال علیّ (علیه السلام): إنّا ندعو لکم فتدعون فنؤمّن قال عمر: قد عرفت ما قلت ولکن کیف ندعو فتؤمّن؟ فقال: إنّا سواء علینا البادی والحاضر.

عُمَر بن اسحاق می گوید: امیر المؤمنین (علیه السلام) فرمودند: بدرستی که ما برای شما دعا می کنیم و زمانی که شما دعا می کنید ما آمین می گوئیم، پس عُمَر بن اسحاق گفت: این که شما برای ما دعا می کنید را فهمیدم امّا چگونه زمانی که ما دعا می کنیم شما آمین می گوئید (با این که بین ما و شما فاصله است)؟! حضرت در جواب فرمودند: همانا شهر و روستا (یعنی دور و نزدیک) برای ما یکسان است.

ص:197

615- الکافی 1/472 ح1: قال أبو عبد اللَّه (علیه السلام): إنّی لأدعو اللَّه لمذنبی شیعتنا فی الیوم واللّیلة ألف مرّة.

امام جعفر صادق (علیه السلام) فرمودند: همانا من در هر شبانه روز، هزار مرتبه برای گناه کاران از شیعیانم دعا می کنم.

616- خصائص الأئمّة 109: قال أمیر المؤمنین (علیه السلام): الفرص تمرّ مرّ السحاب، والإعجاب یمنع من الإزدیاد.

امیر المؤمنین (علیه السلام) فرمودند: فرصت ها همچون ابر می گذرند، و عُجب (به اعمال خود تکیه کردن) و تکبّر مانع از رشد کردن و طی نمودن راه کمال می شود.

617- خصائص الأئمّة 110: قال أمیر المؤمنین (علیه السلام): ترک الذنب أهون من طلب التوبة.

امیر المؤمنین (علیه السلام) فرمودند: دست از گناه برداشتن آسان تر است تا روی به توبه داشتن.

618- خصائص الأئمّة 113: قال أمیر المؤمنین (علیه السلام): لم یذهب من مالک ما وعظک.

امیر المؤمنین (علیه السلام) فرمودند: هر مالی که به تو پند عطا کند و تو را موعظه نماید، به هدر نمی رود.

619- تفسیر القمّی 1/67: حَمّاد قال: قلت لأبی عبد اللَّه (علیه السلام): أشغل نفسی بالدعاء لاخوانی ولأهل الولایة فما تری فی ذلک؟ فقال: إنّ اللَّه (تبارک و تعالی) یستجیب دعاء غائب لغائب, ومن دعا للمؤمنین والمؤمنات ولأهل مودّتنا ردّ اللَّه علیه من آدم إلی أن تقوم الساعة لکلّ مؤمن حسنة. ثمّ قال: إنّ اللَّه فرض الصلوات فی أفضل الساعات، علیکم بالدعاء فی إدبار الصلاة ثمّ دعا لی ولمن حضره.

از حمّاد روایت شده که گفت: به حضرت صادق (علیه السلام) عرض کردم: خود را به دعا در حق برادران (مؤمن) خود و اهل ولایت مشغول ساخته ام چگونه می دانید این را؟ حضرت فرمودند: همانا خدای (تبارک و تعالی) دعای غائب را برای غائب مستجاب می فرماید، و هر کس جهت مؤمنین و مؤمنات و آنان که اهل مودّت و دوستی ما هستند دعا کند خداوند عطا فرماید بر او از زمان

ص:198

حضرت آدم (علیه السلام) تا روز قیامت به ازای هر مؤمن حسنه ای، سپس فرمودند: همانا خدای تعالی واجب فرموده نماز را در بهترین ساعات، پس بر شما باد به دعا نمودن در عقب نمازها، سپس حضرت دعا فرمودند برای من و آن کسانی که حاضر در مجلس بودند.

620- تفسیر القمّی 2/282: قال الرضا (علیه السلام):...، فإذا عزمت علی شیء ورکبت البحر أو إذا استویت علی راحلتک فقل: {سُبْحَانَ الَّذی سَخَّرَ لَنَا هَذَا وَمَا کُنَّا لَهُ مُقْرِنِینَ * وَإِنَّا إِلَی رَبِّنَا لَمُنْقَلِبُونَ} (1)، فإنّه ما رکب أحد ظهراً فقال: هذا وسقط إلاّ لم یصبه کسر ولا وثی (2) ولا وهن، الخبر.

حضرت رضا (علیه السلام) فرمودند: زمانی که تصمیم بر کاری کردی و سوار کشتی شدی یا زمانی که بر مرکب سوار گردیدی بگو: {سُبْحَانَ الذی سَخَّرَ لَنَا هَذَا وَمَا کُنَّا لَهُ مُقْرِنِینَ * وَإِنَّا إِلَی رَبِّنَا لَمُنْقَلِبُونَ}؛ چرا که هیچ کس نیست که سوار بر مرکبی شود و این آیه را بخواند، و به زمین افتد مگر این که جائی از او نشکند.

621- نهج البلاغة 4/5 ح13: قال أمیر المؤمنین (علیه السلام): إذا وصلت إلیکم أطراف النعم، فلا تنفروا أقصاها بقلّة الشکر.

امیر المؤمنین (علیه السلام) فرمودند: چون طلیعه و سرآغاز نعمت ها به شما رسید، با ناسپاسی دنبالهﻱ آن را مَبُرید.

622- مشارق أنوار الیقین 138: قال أبوبصیر لأبی جعفر (علیه السلام):...، وشیعتکم معکم؟ قال: نعم، إذا خافوا اللَّه واتّقوه وأطاعوه.

ابو بصیر به امام باقر (علیه السلام) عرض کرد: آیا شیعیان شما (در بهشت) همراه شمایند؟ حضرت فرمودند: آری، زمانی که از خدا بترسند و تقوا پیشه کنند و از او اطاعت نمایند.


1- الزخرف، الآیة 13 و14.
2- أی الأوجاع.

ص:199

623- تفسیر العیّاشی 2/137 ح48: علیّ بن عقبة، عن أبیه قال: سمعت أبا عبد اللَّه (علیه السلام) یقول:...، ذروا الناس فإنّ الناس أخذوا من الناس، وإنّکم أخذتم من رسول اللَّه وعلی ولا سواء، إنّی سمعت أبی وهو یقول: إنّ اللَّه إذا کتب إلی عبد أن یدخل فی هذا الأمر کان أسرع إلیه من الطیر إلی وکره.

علی بن عقبه می گوید: از امام صادق (علیه السلام) شنیدم که فرمودند: مردم را رها کنید؛ چرا که مردم از دهان مردم می گیرند، و به درستی که شما از رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) و علی (علیه السلام) گرفته اید و آن ها با مردم یکسان نیستند، به درستی که من از پدرم شنیدم که فرمودند: زمانی که خداوند بر عبدی بنویسد که در امر ولایت ما داخل شود از رفتن پرنده به لانه اش سریع تر به ولایت ما می گروَد.

624- تفسیر العیّاشی 2/163 ح80: إبراهیم الکرخی قال: إنّی کنت عند أبی عبد اللَّه (علیه السلام) إذ دخل علیه رجل من أهل المدینة فقال له أبو عبد اللَّه (علیه السلام): یا فلان! من أین جئت؟ ثمّ قال له: جئت من هیهنا وهیهنا لغیر معاش تطلبه ولا لعمل آخرة, انظر بماذا تقطع یومک ولیلتک، واعلم أنّ معک ملکاً کریماً موکّلا بک یحفظ علیک ما تفعل، الخبر.

از ابراهیم کرخی که گفت: من خدمت حضرت صادق (علیه السلام) بودم که مردی از اهل مدینه وارد شد حضرت از او پرسید: از کجا می آیی؟ سپس خود حضرت فرمودند: از این جا و آنجا, نه برای تأمین معاش دنیوی و نه برای انجام عمل اخروی (بی هدف و بیهوده). فکر کن شب و روزت را چگونه می گذرانی و بدان که همیشه با تو و همراه تو فرشتهﻱ بزرگواری است که مأموریت دارد؛ به حفظ و ضبط آن چه انجام می دهی.

625- من لایحضره الفقیه 2/609: فی الزیارة الجامعة: ومقدّمکم أمام طلبتی وحوائجی وإرادتی فی کلّ أحوالی وأموری.

در زیارت جامعهﯼ کبیره آمده است: من شما اهل بیت را در همهﯼ حالات و اُمور، بر خواسته ها و حاجت ها و تصمیم های خویش مقدّم می دارم.

626- کتاب الزهد 81 ح217: عن أبی عبد اللَّه (علیه السلام)، عن أبیه (علیه السلام) قال: قال علیّ (علیه السلام): ما أنزل الموت حقّ منزلته من عدّ غداً من أجله. وقال علیّ (علیه السلام): ما أطال عبد الأمل إلاّ أساء العمل وکان یقول:

ص:200

لو رأی العبد أجله وسرعته إلیه لأبغض الأمل وطلب الدنیا.

امام صادق (علیه السلام) فرمودند: جدّم امیر المؤمنین (علیه السلام) گفته است: کسی که فردا را در شمار عمر خود می شناسد، پدیدهﻱ مرگ را به گونهﻱ واقعی نمی شناسد کسی که آرزوهای طلائی در دل می پرورد، برای رسیدن به آرزوها دست به هر جنایتی که پیش آید، می زند. اگر کسی ببیند که مرگ با چه شتابی به سوی او می تازد، دنیا طلبی در نظر او زشت و منفور می گردد.

627- دعائم الإسلام 1/119: عن رسول اللَّه (صلی الله علیه و آله و سلم) أنّه قال: استاکوا عرضاً ولا تستاکوا طولاً.

رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: مسواک را به صورت عرضی (از بالا به پایین وپائین به بالا) بزنید نه طولی.

628- دعائم الإسلام 1/213: عن علیّ (علیه السلام) أنّ رسول اللَّه (صلی الله علیه و آله و سلم) قال: من أراد شیئاً من قیام اللیل فأخذ مضجعه فلیقل: اللَّهمّ لا تُؤمِنِّی مَکْرَک ولا تُنْسِنِی ذِکْرَک ولا تَجْعَلنی من الغافِلِین، أقوم إن شاء اللَّه تعالی ساعة کذا وکذا، فإنّ اللَّه (عزوجل) یوکّل به ملکاً ینبّهه تلک الساعة، ومن أراد شیئاً من قیام اللیل فغلبته عیناه حتی یصبح کان نومه صدقة من اللَّه (عزوجل) ویتمّم اللَّه له قیام لیلته.

رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: هر کس می خواهد که برای نماز شب بیدار شود پس قبل از خواب بگوید: اللَّهمّ لا تُؤمِنِّی مَکْرَک ولا تُنْسِنِی ذِکْرَک ولا تَجْعَلنی من الغافِلِین بیدار شوم انشاء اللَّه ساعت فلان؛ پس خداوند مَلَکی را مأمور می کند که او را در آن ساعت بیدار نماید، و هر کس اراده کند که نماز شب بخواند ولی خواب بر او غَلبه کند این خواب صدقه ای است از جانب خدا بر او و خداوند ثواب نماز شب را برای وی می نویسد.

629- دعائم الإسلام 1/346: عن علیّ (علیه السلام) أنّه قال: من سنة السفر إذا خرج القوم وکانوا رفقاء أن یخرجوا نفقاتهم جمیعاً، فیجمعوها وینفقوا منها معاً، فإن ذلک أطیب لأنفسهم وأحسن لذات بینهم.

علی (علیه السلام) فرمودند: از سنّت سفر آن است که زمانی که عدّه ای از رُفَقا با هم سفر رفتند، پول ها و آن چه را که همراه آورده اند یکی کنند و همگی با هم

ص:201

از آن مصرف نمایند که این کار هم برایشان نیکوتر و هم باعث الفت و انس بیشتر بین آن ها می شود.

630- دعائم الإسلام 1/351: قال رسول اللَّه (صلی الله علیه و آله و سلم)...، فاعرف قدرک وما أنت إلیه صائر واذکر ذلک حقّ ذکره، وأشعر قلبک الاهتمام به، فإنّه من اهتمّ بشیء أکثر ذکره، الخبر.

رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: قدر خویش، و خدایی را که به سویش می روی بشناس و آن را پیوسته یاد کن و قلب خود را به آن ملزم نما و به آن اهتمام بورز؛ چون کسی که به چیزی اهتمام ورزید و برایش مهمّ شد زیاد از آن یاد می کند.

631- دعائم الإسلام 2/14 ح2: عن علیّ (علیه السلام) أنّه کان یقول: إنّی لأبغض الرجل یکون کسلان من أمر دنیاه لأنّه إذا کان کسلان من أمر دنیاه فهو عن أمر آخرته أکسل.

علی (علیه السلام) پیوسته می فرمودند: همانا من دشمن می دارم کسی را که در امور دنیا کسل و تنبل است زیرا کسی که در امور دنیا کسل باشد در امور آخرتش کسل تر خواهد بود.

632- دعائم الإسلام 2/14 ح3: عن جعفر بن محمّد (علیهما السلام) أنّ رجلاً سأله أن یدعو اللَّه له أن یرزقه فی دعة، فقال: لا أدعو لک، اطلب کما أمرت وقال: ینبغی للمسلم أن یلتمس الرزق حتی یصیبه حرّ الشمس.

شخصی نزد امام صادق (علیه السلام) آمده و از ایشان خواست که از خدای متعال بخواهد که روزیِ او را در آسایش و راحتی به او برساند؛ پس حضرت فرمودند: دعا نمی کنم، همان طور که امر شده ای رزقت را طلب کن، و فرمودند: بر مرد مسلمان سزاوار است که روزیِ خود را در حالی به دست آورد که گرمای خورشید به وی اصابت کند.

633- دعائم الإسلام 2/16 ح12: عن علیّ (علیه السلام) أنّ رجلاً قال له: یا أمیر المؤمنین! إنّی أرید التجارة، قال: أفقهت فی دین اللَّه؟ قال: یکون بعض ذلک، قال: ویحک، الفقه ثمّ المتجر، فإنّه من باع

ص:202

واشتری ولم یسأل عن حرام ولا حلال ارتطم فی الربا ثمّ ارتطم.

شخصی نزد علی (علیه السلام) آمده و گفت: ای امیر المؤمنین من قصد تجارت دارم، حضرت فرمودند: آیا در دین فقیه شده ای؟ گفت: بعضی از مسائل را می دانم، حضرت فرمودند: وای بر تو! اوّل فقه بعد تجارت، به درستی کسی که خرید و فروش می کند و از حلال و حرام نمی پرسد در ربا غوطه ور می گردد چه غوطه ور شدنی.

634- دعائم الإسلام 2/155 ح550: عن جعفر بن محمّد (علیهما السلام) أنّ سفیان الثوری دخل علیه فرأی علیه ثیاباً رفیعة فقال: یا بن رسول اللَّه! أنت تحدّثنا عن علیّ (علیه السلام) أنّه کان یلبس الخشن من الثیاب والکرابیس وأنت تلبس القوهی والمروی، فقال: ویحک یا سفیان! إنّ علیّاً (علیه السلام) کان فی زمن ضیق، وإنّ اللَّه قد وسّع علینا، ویستحبّ لمن وسّع اللَّه علیه أن یری أثر ذلک علیه.

سفیان ثوری - که از کلّه گُنده های صوفیه بود - بر امام صادق (علیه السلام) داخل شد، و دید که آن حضرت لباس فاخری به تن دارند؛ پس گفت: ای پسر رسول خدا! شما برای ما از علی (علیه السلام) نقل می کنی که لباس خشن و کرباس می پوشیدند ولی تو لباس های قوهی و مروی پوشیده ای! آن حضرت فرمودند: وای بر تو ای سفیان، به درستی که علی (علیه السلام) در زمان فقر و تنگ دستی اکثر مردم زندگی می کرد و خداوند در زمان ما به مردم وسعت داده است، و مستحّب است بر کسانی که خداوند به ایشان وسعت می دهد که اثر آن وسعت را بر آنان ببیند.

635- دعائم الإسلام 2/159 ح569: عن بعض أصحاب أبی جعفر محمّد بن علیّ (علیهما السلام) أنّه قال: دخلت یعنی علی أبی جعفر (علیه السلام) فی منزله، فوجدته فی بیت منجد قد نضد بوسائد وأنماط ومرافق وأفرشة، ثمّ دخلت علیه بعد ذلک فوجدته فی بیت مفروش بحصیر فقلت: ما هذا البیت؟ جعلت فداک، قال: هذا بیتی، والذی رأیت قبله بیت المرأة، وسأحدّثک بحدیث حدّثنی أبی (علیه السلام)، قال: دخل قوم علی الحسین بن علیّ (علیهما السلام) فرأوا فی منزله بساطاً ونمارق وغیر ذلک من الفروش، فقالوا: یا بن رسول اللَّه! نری فی منزلک أشیاء لم تکن فی منزل رسول اللَّه (صلی الله علیه و آله و سلم)، قال: إنّا نتزوّج النساء فنعطیهنّ مهورهنّ فیشترین بها ما شئن، لیس لنا فیه شیء!

ص:203

یکی از اصحاب امام باقر (علیه السلام) می گوید: روزی به منزل آن حضرت وارد شدم و دیدم در اتاق آراسته ای که پشتی ها و فرش ها و زینت هایی در آن است نشسته اند و بعد از مدّتی دو مرتبه سراغ آن حضرت آمده و دیدم که در اتاقی دیگر بر روی حصیری نشسته اند، گفتم: فدایت شوم این چه اتاقی است؟ فرمودند: این اتاق من است و اتاقی که قبل از آن مشاهده نمودی اتاق همسرم است و برای تو از پدرم نقل می کنم که روزی عدّه ای بر او وارد شدند و دیدند که در منزل او فرش ها، پشتی ها و اشیاء زینتی است پس گفتند: ای پسر رسول خدا در منزل تو چیزهایی را می بینیم که در منزل رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) نبود! پدرم فرمودند: ما اهل بیت با زن ها ازدواج می کنیم و به آن ها مهریه شان را می دهیم پس آن چه بخواهند با آن می خرند و ما را در آن سهمی نیست.

636- بصائر الدرجات 104ح4: قال رسول اللَّه (صلی الله علیه و آله و سلم) ذات یوم وعنده جماعة من أصحابه: اللَّهمّ لقّنی إخوانی مرّتین فقال من حوله من أصحابه: أما نحن إخوانک یا رسول اللَّه؟! فقال: لا، إنّکم أصحابی وإخوانی قوم من آخر الزمان آمنوا بی ولم یرونی لقد عرّفنیهم اللَّه بأسمائهم وأسماء آبائهم من قبل أن یخرجهم من أصلاب آبائهم وأرحام أمّهاتهم لأحدهم أشدّ بقیّةً علی دینه من خرط القتاد فی اللیلة الظّلماء أو کالقابض علی جمر الغضا أولئک مصابیح الدّجی ینجیهم اللَّه من کلّ فتنة غبراء مظلمة.

رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) در یکی از روزها در جمع اصحاب خویش نشسته بودند پس دو مرتبه فرمودند: خدایا! برادران مرا به من نشان بده، پس بعضی از اصحاب (منظور: ابوبکر و عمر و...) گفتند: مگر ما برادران شما نیستیم؟! حضرت فرمودند: خیر، شما اصحاب من هستید و برادران من قومی هستند از مردم آخر الزمان که به من ایمان آورده و حال این که مرا ندیده اند، و خداوند ایشان را با نام و نشان خود و پدرانشان قبل از این که از صُلب پدران و رَحم مادرانشان خارج شوند به من شناسانیده است.

هر آینه یکی از ایشان در دینش استوارتر و پایدارتر است از کسی که دست خود را در شب تاریک بر روی خارهای تنیده روی شاخه ای بکشد و یا

ص:204

پاره ای از آتش را در کف دست خویش نگاه دارد، آن ها چراغ های روشنائی دهنده در تاریکی هستند و خداوند آن ها را از هر فتنهﯼ تاریکِ غبار آلود رهائی می بخشد.

637- الإمامة والتبصرة 126ح127: قال أبو عبد اللَّه (علیه السلام): إنّ لصاحب هذا الأمر غیبةً المتمسّک فیها بدینه کالخارط للقتاد ثمّ قال: هکذا بیده ثمّ قال: إنّ لصاحب هذا الأمر غیبةً فلیتّق اللَّه عبد ولیتمسّک بدینه.

امام صادق (علیه السلام) فرمودند: بدرستی که برای صاحب این امر غیبتی است که پایداری و مقاومت در دین از کشیدن دست، در شب تاریک بر روی خارهای تنیده بر روی شاخه ای سخت تر است، سپس فرمودند: همانا برای صاحب این امر غیبتی است، پس عبد و بندهﻯ خدا کسی است که تقوای الهی پیشه کرده و بر دین خود استوار باشد.

638- الخرائج والجرائح 3/1149 ح57: قال رسول اللَّه (صلی الله علیه و آله و سلم): سیأتی قوم من بعدکم الرجل منهم له أجر خمسین منکم، قالوا: یا رسول اللَّه! نحن کنّا معک ببدر وأحد وحنین ونزل فینا القرآن، فقال (صلی الله علیه و آله و سلم): إنّکم لو تحمّلوا ما حمّلوا لم تصبروا صبرهم.

رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: به زودی بعد از شما قومی خواهند آمد که اجرِ عمل آن ها برابر با اجر و پاداش پنجاه نفر از شما خواهد بود، اصحاب گفتند: ای رسول خدا! ما با تو در جنگ بَدْر، اُحُد و حُنَیْن همراه بودیم و قرآن در میان ما نازل گردید پس چگونه چنین چیزی ممکن است؟! حضرت فرمودند: همانا اگر آن چه بر سر ایشان خواهد آمد، بر سر شما نیز می آمد آن گاه می دانستید که هرگز تحمّل آن را نداشته و مانند آنان صبر نمی نمودید.

639- بصائر الدرجات 486 ح8: عن أبی عبد اللَّه (صلوات الله علیه) قال: نحن الذین قال اللَّه (عزوجل): { ادْعُونِی أَسْتَجِبْ لَکُمْ } (1).


1- غافر، الآیة 60.

ص:205

امام صادق (علیه السلام) فرمودند: ما اهل بیت آن کسانی هستیم که خداوند در مورد ما فرموده است: «بخوانید مرا تا استجابت کنم شما را».

640- تفسیر العیّاشی 1/184 ح85: عن أبی عبد اللَّه (علیه السلام) قال: لا یحجب دعاؤنا عن اللَّه.

امام صادق (علیه السلام) فرمودند: بین دعای ما و خداوند حجابی نیست.

641- الکافی 2/467 ح8: عن أبی عبد اللَّه (علیه السلام) قال: قال أمیر المؤمنین (علیه السلام) قال: أحبّ الأعمال إلی اللَّه (عزوجل) فی الأرض الدعاء.

امام صادق (علیه السلام) فرمودند: امیر المؤمنین (علیه السلام) فرمودند: محبوب ترین اعمال نزد خداوند دعا کردن است.

642- الکافی 2/468 ح1: قال أمیر المؤمنین (علیه السلام): الدعاء ترس المؤمن ومتی تکثر قرع الباب یفتح لک.

امیر المؤمنین (علیه السلام) فرمودند: دعا سِپَر مؤمن است، و زمانی که دَری زیاد دَقُّ الباب شود باز می گردد.

643- عدّة الداعی 24: عن النبیّ (صلی الله علیه و آله و سلم) أنّه قال: الدعاء مخّ العبادة.

رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: دعا مغز و چکیدهﯼ عبادت ها است.

644- الکافی 1/472 ح1: قال أبو عبد اللَّه (علیه السلام): إنّی لأدعو اللَّه لمذنبی شیعتنا فی الیوم واللیلة ألف مرّة.

امام جعفر صادق (علیه السلام) فرمودند: همانا من در هر شبانه روز، هزار مرتبه برای گناهکاران از شیعیانم دعا می کنم.

645- کمال الدین 512 ح43: الدعاء فی غیبة القائم (علیه السلام):... وبإذنک غاب عن بریّتک وأمرک ینتظر، وأنت العالم غیر المعلّم بالوقت الذی فیه صلاح أمر ولیّک فی الإذن له بإظهار أمره وکشف سرّه، فصبّرنی علی ذلک حتّی لا أحبّ تعجیل ما أخّرت ولا تأخیر ما عجّلت ولا کشف ما سترت ولا البحث عمّا کتمت، ولا أنازعک فی تدبیرک ولا أقول لم وکیف ولا ما بال ولیّ الأمر لا یظهر وقد امتلأت الأرض من الجور وأفوّض أموری کلّها إلیک, الخبر.

در دعای زمان غیبت امام زمان (علیه السلام) می خوانیم: و مرا از آن چه که خلق را بدان امتحان

ص:206

می کنی سلامت بدار، و مرا در اطاعت ولیّ امرت استوار گردان، همان ولیّ امری که او را از چشمان خلایق مستور ساختی و به اذن تو از مردمان غایب گردید، و تنها امر تو را انتظار می برد، و تو آن زمانی را که صلاحِ امر ولیّت در آن است بی تعلّم می دانی و به ظهور او فرمان می دهی و او را آشکار می سازی پس مرا بر آن شکیبا ساز که تعجیلِِ آن چه را که به تأخیر انداخته ای نخواهم و تأخیر آن چه را که معجّل ساخته ای نطلبم؛ و از مستورت پرده برداری و از مکتومت تفحّص و در تدبیرت منازعه ننمایم و چون و چرا نکنم، و نگویم چرا ولیّ امرت ظهور نمی کند در حالی که زمین از ظلم و جور آکنده است، و همه اُمورم را به تو واگذار می کنم.

646- نهج البلاغة 1/197: قال أمیر المؤمنین (علیه السلام): انظروا إلی الدنیا نظر الزاهدین فیها، الصادفین عنها...، سرورها مشوب بالحزن...، فلا یغرّنّکم کثرة ما یعجبکم فیها، لقلّة ما یصحبکم منها، الخبر.

امیر المؤمنین (علیه السلام) فرمودند: بنگرید به دنیا مانند نگریستن زاهدین و روی گردانندگان از آن؛ شادی دنیا مخلوط به حزن و اندوه است، پس نداشته های دنیا به خاطر داشته های کم شما از آن، شما را شگفت زده و آرزومند نکند.

647- نهج البلاغة 1/225: قال أمیر المؤمنین (علیه السلام): کلّ شیء من الدنیا سماعه أعظم من عیانه. وکلّ شیء من الآخرة عیانه أعظم من سماعه. فلیکفکم من العیان السماع ومن الغیب، الخبر.

امیر المؤمنین (علیه السلام) فرمودند: در دنیا تصویری که از شنیدن هر چیزی در ذهن نقش می بندد بزرگ تر از دیدن آن است و در آخرت دیدن هر چیزی بزرگتر از شنیدن آن است، پس کافی است شما را از دیدن آخرت و امور غیبی شنیدن و وصف آن.

648- نهج البلاغة 2/13: قال أمیر المؤمنین (علیه السلام): لو أنّ السماوات والأرضین کانتا علی عبد رتقا ثمّ اتقی اللَّه لجعل اللَّه له منهما مخرجاً.

امیر المؤمنین (علیه السلام) فرمودند: اگر آسمان ها و زمین راه را بر بنده ای ببندند، و

ص:207

او تقوای الهی پیشه کند و از خدا بترسد، برای وی میان آن دو مخرجی قرار دهد (یعنی از میان همهﻱ گرفتاری ها او را نجات دهد).

649- مقتضب الأثر 41: فی حدیث: قال اللَّه تعالی: إنّهم معدن نوری.

در حدیثی آمده است: خدای تعالی فرمود: بدرستی که آن ها (اهل بیت (علیهم السلام)) معدن نور من هستند.

650- بحار الأنوار 74/299: خطب أمیر المؤمنین خطبةً بلیغةً فی مدح رسول اللَّه (صلی الله علیه و آله و سلم) فقال: فیک (رسول اللَّه (صلی الله علیه و آله و سلم)) مستودع الأنوار.

امیر المؤمنین (علیه السلام) در خطبهﯼ رسائی در مدح رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: در تو نورها به امانت سپرده شده است.

651- نهج البلاغة 2/25 ح143: قال أمیر المؤمنین (علیه السلام): إنّ اللَّه یبتلی عباده عند الأعمال السیّئة بنقص الثمرات وحبس البرکات، وإغلاق خزائن الخیرات، لیتوب تائب...، وقد جعل اللَّه سبحانه الاستغفار سبباً لدرور الرزق ورحمة الخلق.

امیر المؤمنین (علیه السلام) فرمودند: خدا، بندگان خود را به کیفر کارهای زشت آنان، مبتلا می سازد؛ به کاهش میوهﻱ درختان، و به نباریدن باران، و به بستن گنجینه های خیر به روی ایشان، تا توبه کننده توبه کند، و خدا آمرزش خواستن را وسیلهﻱ پیوسته داشتن روزی بر روزی خواران قرار داده است، و موجب رحمت بر آفریدگان.

652- نهج البلاغة 2/223 ح230: قال أمیر المؤمنین (علیه السلام): إنّ تقوی اللَّه مفتاح سداد، وذخیرة معاد, وعتق من کلّ ملکة، ونجاة من کلّ هلکة, بها ینجح الطالب، وینجو الهارب، وتنال الرغائب.

امیر المؤمنین (علیه السلام) فرمودند: همانا ترس از خدا کلید درستی کردار و اندوختهﻱ قیامت، و رهایی از هر بندگی، و نجات از هر تباهی است. به وسیلهﻱ آن حاجت برآورده شده، و گریزنده در امان، و خواسته ها به ثمر می رسند.

ص:208

653- نهج البلاغة 3/29: قال أمیر المؤمنین (علیه السلام): صلّ الصلاة لوقتها الموقّت لها، ولا تعجّل وقتها لفراغ، ولا تؤخّرها عن وقتها لاشتغال. واعلم أنّ کل شیء من عملک تبع لصلاتک.

امیر المؤمنین (علیه السلام) فرمودند: نماز را در وقت معین آن به جای آور، و به خاطر آسوده بودن از کار پیش از رسیدن وقت آن را بر پای مدار، و آن را به خاطر پرداختن به کار به تأخیر مینداز، و بدان که هر چیز از کار که به جای آری، پیرو نماز توست که بر پا می داری.

654- المزار للمشهدی 293: زیارة جامعة لسائر الأئمّة (علیهم السلام): السلام علیکم أئمّة المؤمنین ومعادن الحقائق.

در زیارت جامعهﯼ غیر معروفه می خوانیم: سلام بر شما ای امامان بر مؤمنین و معادن حقایق.

655- بصائر الدرجات 76 ح1: قال رسول اللَّه (صلی الله علیه و آله و سلم): إنّا أهل البیت معدن العلم.

رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: همانا ما اهل بیت، معدن علم و دانش هستیم

656- نهج البلاغة 3/48: قال أمیر المؤمنین (علیه السلام): فمتی شئت استفتحت بالدعاء أبواب نعمته واستمطرت شآبیب رحمته, فلا یقنطنک إبطاء إجابته فإنّ العطیّة علی قدر النیّة. وربّما أخّرت عنک الإجابة؛ لیکون ذلک أعظم لأجر السائل وأجزل لعطاء الآمل. وربّما سألت الشیء فلا تؤتاه وأوتیت خیراً منه عاجلاً أو آجلاً، أو صرف عنک لما هو خیر لک, فلربّ أمر قد طلبته فیه هلاک دینک لو أوتیته, فلتکن مسألتک فیما یبقی لک جماله وینفی عنک وباله, فالمال لا یبقی لک ولا تبقی له.

امیر المؤمنین (علیه السلام) فرمودند: هرگاه اراده کردی می توانی با دعا، درهای نعمت خدا را بگشایی، تا باران رحمت الهی بر تو ببارد. هرگز از تأخیر اجابت دعا ناامید مباش؛ زیرا بخشش الهی به اندازه نیّت است، گاه، در اجابت دعا تأخیر می شود تا پاداش درخواست کننده بیشتر و جزای آرزومند کامل تر شود، گاهی درخواست می کنی امّا پاسخ داده نمی شود؛ زیرا بهتر از آن چه خواستی به زودی یا در وقت مشخّص، به تو خواهد رسید، یا به جهت

ص:209

اعطاء بهتر از آن چه خواستی، دعا به اجابت نمی رسد؛ زیرا چه بسا خواسته هایی داری که اگر داده شوند مایهﻱ هلاکت دین تو خواهد بود، پس خواسته های تو به گونه ای باشد که جمال و زیبایی تو را تأمین، و رنج و سختی را از تو دور کند، پس نه مال دنیا برای تو پایدار، و نه تو برای مال دنیا باقی خواهی ماند.

657- تفسیر الإمام العسکری (علیه السلام) 100: قال رسول اللَّه (صلی الله علیه و آله و سلم): هذا (أمیر المؤمنین (علیه السلام)) الجامع للمکارم الحاوی للفضائل.

رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) در حالی که اشاره به امیر المؤمنین (علیه السلام) داشتند، فرمودند: همهﯼ مکارم و فضائل در این جمع شده است.

658- نهج البلاغة 3/51: قال أمیر المؤمنین (علیه السلام): وتلافیک ما فرّط من صمتک أیسر من إدراکک ما فات من منطقک، وحفظ ما فی الوعاء بشدّ الوکاء.

امیر المؤمنین (علیه السلام) فرمودند: جبران آن چه به نگفتن به دست نیاورده ای آسانتر بُوَد تا تدارک آن چه به گفتن از دست داده ای، که نگاهداری آن چه در مکانی است به استوار بستن آن به بند است.

659- نهج البلاغة 3/52: قال أمیر المؤمنین (علیه السلام): والعقل حفظ التجارب، وخیر ما جریت ما وعظک.

امیر المؤمنین (علیه السلام) فرمودند: خرد, به خاطر سپردن تجربه هاست، و بهترین چیزی که آزموده ای آن بُوَد که پند تو در آن است.

660- نهج البلاغة 3/56: قال أمیر المؤمنین (علیه السلام): من أمن الزمان خانه، ومن أعظمه أهانه.

امیر المؤمنین (علیه السلام) فرمودند: آن که از زمانه ایمن نشیند، خیانت آن بیند و آن که آن را بزرگ داند، زمان وی را خوار گرداند.

661- نهج البلاغة 3/56: قال أمیر المؤمنین (علیه السلام): إیّاک أن تذکر فی الکلام ما یکون مضحکاً وإن حکیت ذلک عن غیرک.

ص:210

امیر المؤمنین (علیه السلام) فرمودند: بپرهیز از آن که در سخنت چیز خنده دار و مورد تمسخر دیگران بگوئی، هر چند آن را از دیگری نقل کنی.

662- نهج البلاغة 3/70: قال أمیر المؤمنین (علیه السلام): ألا وإنّ إمامکم قد اکتفی من دنیاه بطمریه، ومن طعمه بقرصیه. ألا وإنّکم لا تقدرون علی ذلک ولکن أعینونی بورع واجتهاد، وعفّة وسَداد.

امیر المؤمنین (علیه السلام) فرمودند: بدانید که پیشوای شما بسنده کرده است از دنیای خود به دو جامهﻱ فرسوده, و دو قرصهﯼ نان را طعام خویش نموده. بدانید که شما چنین نتوانید کرد، لیکن مرا یاری کنید به ورع و کوشش و پاک دامنی و درستکار بودن.

663- نهج البلاغة 3/76: قال أمیر المؤمنین (علیه السلام): أوصیکما وجمیع ولدی وأهلی ومن بلغه کتابی بتقوی اللَّه ونظم أمرکم.

امیر المؤمنین (علیه السلام) فرمودند: شما و همهﻱ فرزندانم و کسانم و آنان را که نامهﻱ من به ایشان می رسد را سفارش می کنم به ترس از خدا و نظم در کارها.

664- نهج البلاغة 3/130: قال أمیر المؤمنین (علیه السلام): وخادع نفسک فی العبادة، وارفق بها ولا تقهرها. وخذ عفوها ونشاطها إلاّ ما کان مکتوباً علیک من الفریضة فإنّه لا بدّ من قضائها وتعاهدها عند محلّها.

امیر المؤمنین (علیه السلام) فرمودند: نَفْس خود را در واداشتن به عبادت فریب ده، و با آن مدارا کن، و به زور و اکراه بر چیزی مجبورش نساز، و در وقت فراغت و نشاط به کارش گیر، مگر در آن چه که بر تو واجب است و باید آن را در وقت خاص خودش به جا آوری.

665- تفسیر العیّاشی 2/242 ح14: عن وهب بن جمیع، قال سألت أبا عبد اللَّه (علیه السلام) عن قول إبلیس:

ص:211

{رَبِّ فَأَنْظِرْنِی إِلَی یَوْمِ یُبْعَثُونَ * قَالَ فَإِنَّکَ مِنَ الْمُنْظَرِینَ * إِلَی یَوْمِ الْوَقْتِ الْمَعْلُومِ} (1) قال له وهب: جعلت فداک أیّ یوم هو؟ قال: یا وهب! أتحسب أنّه یوم یبعث اللَّه فیه الناس، إنّ اللَّه أنظره إلی یوم یبعث فیه قائمنا، فإذا بعث اللَّه قائمنا کان فی مسجد الکوفة وجاء إبلیس حتّی یجثو بین یدیه علی رکبتیه، فیقول: یا ویله من هذا الیوم فیأخذ بناصیته فیضرب عنقه فذلک یوم الوقت المعلوم.

وَهْب بن جُمَیْع می گوید: پرسیدم از امام جعفر صادق (علیه السلام) از گفتهﯼ ابلیس: «پروردگارا مهلتم ده تا روزی که مبعوث شوند، خداوند فرمودند: تو مهلت داری تا روز وقت معلوم» وَهْب گفت: قربانت شوم آن روز چه روزی است؟

حضرت فرمودند: ای وَهْب! فکر می کنی آن روز، روز رستاخیز مردم است؟! چنین نیست بلکه خداوند تا روزی که قائم ما ظهور کند به ابلیس مهلت داده، و چون قائم ما ظهور کند و در مسجد کوفه باشد ابلیس نزد وی آید و برابرش زانو زند و گوید: ای وای بر من از این روز، و قائم (علیه السلام) موهای جلوی سرش را بگیرد و گردنش را بزند، و این روز همان وقت معلوم است.

666- نهج البلاغة 4/7 ح25: قال أمیر المؤمنین (علیه السلام): یا ابن آدم! إذا رأیت ربّک سبحانه یتابع علیک نعمه وأنت تعصیه فاحذره.

امیر المؤمنین (علیه السلام) فرمودند: ای فرزند آدم! هرگاه مشاهده کردی که نعمت های خداوند به طرف تو می آیند و تو هم او را معصیت می کنی از او بترس.

667- نهج البلاغة 4/7 ح28: قال أمیر المؤمنین (علیه السلام): أفضل الزهد إخفاء الزهد.

امیر المؤمنین (علیه السلام) فرمودند: بهترین نوع زهد و پارسائی پنهان داشتن آن است.

668- نهج البلاغة 4/12: قال أمیر المؤمنین (علیه السلام): فإنّ المرض لا أجر فیه ولکنّه یحطّ السیّئات، ویحتّها حتّ الأوراق.

امیر المؤمنین (علیه السلام) فرمودند: همانا در بیماری مزدی نیست، لیکن گناهان را می کاهد و می پیراید چون پیراستن برگ درختان.


1- الحجر، الآیة 36 - 38.

ص:212

669- نهج البلاغة 4/30 ح127: قال أمیر المؤمنین (علیه السلام): من قصر فی العمل ابتلی بالهمّ.

امیر المؤمنین (علیه السلام) فرمودند: آن که در کار کوتاهی بورزد دچار اندوه می شود.

670- نهج البلاغة 4/34 ح141 و142 و143: قال أمیر المؤمنین (علیه السلام): قلّة العیال أحد الیسارین، والتودّد نصف العقل، الهمّ نصف الهرم.

امیر المؤمنین (علیه السلام) فرمودند: کمی عیال یکی از دو راحتی است، و دوستی با مردم نصف عقل است؛ و غصّه خوردن نیمی از پیری است.

671- نهج البلاغة 4/42 ح176: قال أمیر المؤمنین (علیه السلام): آلة الریاسة سعة الصدر.

امیر المؤمنین (علیه السلام) فرمودند: آلت و افزار ریاست گشادگی و فراخی سینه است.

672- نهج البلاغة 4/45 ح197: قال أمیر المؤمنین (علیه السلام): إنّ هذه القلوب تملّ کما تملّ الأبدان، فابتغوا لها طرائف الحکمة.

امیر المؤمنین (علیه السلام) فرمودند: این دل ها همچون بدن ها به ستوه می آیند پس برای راحتی آن ها سخنان تازه از حکمت بجوئید.

673- تهذیب الأحکام 2/28 ح32: عن عبد اللَّه بن سنان قال: سمعت أبا عبد اللَّه (علیه السلام) یقول: أخّر رسول اللَّه (صلی الله علیه و آله و سلم) لیلة من اللیالی العشاء الآخرة ما شاء اللَّه فجاء عمر فدقّ الباب فقال: یا رسول اللَّه! نام النساء نام الصبیان فخرج رسول اللَّه (صلی الله علیه و آله و سلم) فقال: لیس لکم أن تؤذونی ولا تأمرونی إنّما علیکم أن تسمعوا وتطیعوا.

عبد اللَّه بن سنان می گوید: شنیدم که امام صادق (علیه السلام) می فرمودند: شبی از شب ها، رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) نماز عشا را به خواست خداوند به تأخیر انداختند، پس عمر آمد و در زد و گفت: ای رسول خدا! زن ها خوابیدند، بچه ها خوابیدند! [پس کی نماز عشا را می خوانی؟] رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) بیرون آمد و فرمودند: برای شما روا نیست که مرا بیازارید، و جایز نیست که به من دستور دهید. جز این نیست که بر شما واجب است که بشنوید و اطاعت کنید.

ص:213

674- الأربعون للشهید الأوّل 56: عن أبی حمزة بن دینار الثمالی، عن الصادق جعفر بن محمّد (علیه السلام)، قال:...، أعظم الناس قدراً من ترک ما لا یعنیه.

امام صادق (علیه السلام) فرمودند: بزرگ ترین مردم از لحاظ قدر و منزلت آن کسی است که کارهای بیهوده را رها کند.

675- الهدایة الکبری 226: عن الصادق (علیه السلام) قال: یفعل ما یشاء بأمر اللَّه یسیر بإذن اللَّه من المشرق إلی المغرب فی لحظة ویعرج إلی السماء وینزل إلی الأرض متی شاء وأراد.

امام جعفر صادق (علیه السلام) فرمودند: امام هر آن چه را که بخواهد به امر خداوند انجام می دهد، پس اگر بخواهد به اذن الهی از مشرق تا مغرب را در لحظه ای بپیماید می تواند، و هر زمان بخواهد و اراده کند به آسمان رفته و بر می گردد.

676- الکافی 3/199 ح5: قال أبو عبد اللَّه (علیه السلام):...، ومن قسا قلبه بَعُدَ من ربّه.

امام صادق (علیه السلام) فرمودند: هر کس قلبش قسی شود از پروردگارش دور شده است.

677- الکافی 3/373 ح8: سهل بن زیاد بإسناده قال: قال الصادق (علیه السلام): فضل میامن الصفوف علی میاسرها کفضل الجماعة علی صلاة الفرد.

امام صادق (علیه السلام) فرمودند: برتری صف های سمت راست بر سمت چپ در نماز جماعت مانند برتری نماز جماعت بر فرادا است.

678- الکافی 3/479 ح10: الحارث بن المغیرة، عن أبی عبد اللَّه (علیه السلام) قال: إذا أردت حاجة فصلّ رکعتین وصل علی محمّد وآل محمّد وسل تعطه.

امام صادق (علیه السلام) فرمودند: برای این که حاجت خود را از خدا مسألت کنی، دو رکعت نماز بخوان و بر محمّد و آل محمّد صلوات بفرست و حاجت خود را مسألت کن که موفّق خواهی بود.

679- مناقب آل أبی طالب 3/175: عن الصادق (صلوات الله علیه) قال: قال بعضهم للحسن بن علیّ (علیهما السلام) فی احتماله الشّدائد عن معاویة، فقال (علیه السلام) کلاماً معناه: لو دعوت اللَّه تعالی لجعل العراق شاماً

ص:214

والشام عراقاً، وجعل المرأة رجلاً والرجل امرأةً، فقال الشامیّ: ومن یقدر علی ذلک؟ فقال (علیه السلام): انهضی ألا تستحین أن تقعدی بین الرجال فوجد الرجل نفسه امرأةً، ثمّ قال: وصارت عیالک رجلاً وتقاربک وتحمل عنها وتلد ولداً خنثی، فکان کما قال (علیه السلام)، ثمّ إنّها تابا وجاءا إلیه فدعا اللَّه تعالی فعادا إلی الحالة الأولی.

امام صادق (علیه السلام) فرمودند: بعضی ها به امام حسن (علیه السلام) و آن تحمّل هائی که آن حضرت در مقابل آزارهای معاویه می کرد اعتراض نمودند، امام مجتبی (علیه السلام) در پاسخ سخنی فرمودند که مضمون آن این بود: اگر من دعا کنم، خدای توانا عراق را به شام و شام را به عراق، زن را به مرد و مرد را به زن تبدیل می کند.

آن مرد شامی گفت: چه کسی است که این قدرت را داشته باشد؟! امام حسن مجتبی (علیه السلام) به وی فرمودند: برخیز! حیا نمی کنی که در میان مردان نشسته ای؟ ناگاه آن مرد به خود توجّهی کرد و دید که زن شده است! آن گاه امام حسن (علیه السلام) به وی فرمودند: زنِ تو تبدیل به مردی شده است، او با تو نزدیکی می کند و تو از وی حامله می گردی و فرزندی می آوری که خنثی خواهد بود (یعنی هم علامت مردی و هم علامت زن بودن را خواهد داشت) پس همان طور شد که آن بزرگوار فرموده بودند.

آن گاه پس از چندی آن دو توبه کردند و به حضور امام حسن مجتبی (علیه السلام) آمدند. پس آن حضرت دعا کردند و خدای توانا ایشان را به حالت اوّل برگردانید.

680- الکافی 3/414 ح5: ابن أبی نصر، عن أبی الحسن الرضا (علیه السلام) قال: قال رسول اللَّه (صلی الله علیه و آله و سلم): إنّ یوم الجمعة سیّد الأیّام یضاعف اللَّه فیه الحسنات ویمحو فیه السیّئات ویرفع فیه الدرجات ویستجیب فیه الدعوات ویکشف فیه الکربات ویقضی فیه الحوائج العظام وهو یوم المزید للَّه فیه عتقاء وطلقاء من النار ما دعا به أحد من الناس وقد عرف حقّه وحرمته إلاّ کان حقّاً علی اللَّه (عزوجل) أن یجعله من عتقائه وطلقائه من النار فإن مات فی یومه ولیلته مات شهیداً وبعث آمناً.

رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: همانا روز جمعه سیّد ایّام است، خداوند در این روز حسنات را دو برابر و سیّئات را محو می کند و بر درجات می افزاید و دعا

ص:215

در این روز مستجاب است؛ و حزن ها برداشته می شود، و حاجت های بزرگ برآورده می گردند، و روزی است که خداوند از نعمت ها و ثواب هایش بر مردم می افزاید؛ در آن آزاد شدگانی از آتش هستند؛ هیچ کس در این روز خدا را نمی خواند در حالی که حرمت و حق جمعه را بشناسد مگر این که حقّ است بر خداوند که او را از آزاد شدگان جهنّم قرار دهد، پس اگر در روز یا شب جمعه بمیرد شهید است و روز قیامت در حالی که در امنیّت کامل است مبعوث می شود.

681- من لا یحضره الفقیه 1/176 ح519: قال (علیه السلام): من قدّم ولداً کان خیراً له من سبعین یخلّفهم بعده، کلّهم قد رکب الخیل وقاتل فی سبیل اللَّه (عزوجل).

امام صادق (علیه السلام) فرمودند: هر کس فرزندی را پیش فرستد یا هر کس یک فرزندش را در زمان حیات خود از دست بدهد و داغ دار او شود آن فرزند از هفتاد فرزند که از او به جای مانند و همگی سوار بر اسب در راه خداوند جهاد کنند برای او بهتر و سودمندتر است.

682- من لا یحضره الفقیه 3/160 ح3584: قال رسول اللَّه (صلی الله علیه و آله و سلم): ویل لتجّار أمّتی من لا واللَّه وبلی واللَّه، وویل لصناع أمّتی من الیوم وغد.

رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: وای بر تاجران امّت من، به خاطر قَسَم های ناروایی که می خورند، و وای بر صنعت کاران امّت من، که امروز و فردا می کنند و مردم را سر می دوانند.

683- من لا یحضره الفقیه 3/166 ح3611: جمیل بن دراج، عن أبی عبد اللَّه (علیه السلام) قال: ما سدّ اللَّه (عزوجل) علی مؤمن باب رزق إلاّ فتح اللَّه له ما هو خیر منه.

جمیل بن درّاج گوید: امام صادق (علیه السلام) فرمودند: خداوند دری را از روزی به روی مؤمن نمی بندد مگر این که دری بهتر از آن می گشاید.

ص:216

684- الخرائج والجرائح 1/296 ح3: قال علیّ بن أبی حمزة: حججت مع الصادق (علیه السلام) فجلسنا فی بعض الطریق تحت نخلة یابسة، فحرّک شفتیه بدعاء لم أفهمه، ثمّ قال: یا نخلة! أطعمینا ممّا جعل اللَّه فیک من رزق عباده. قال: فنظرت إلی النّخلة وقد تمایلت نحو الصادق (علیه السلام) وعلیها أعذاقها وفیها الرّطب، قال: ادن فسمّ وکل فأکلنا منها رطباً أعذب رطب وأطیبه، فإذا نحن بأعرابیّ یقول: ما رأیت کالیوم سحراً أعظم من هذا! فقال الصادق (علیه السلام): نحن ورثة الأنبیاء لیس فینا ساحر ولا کاهن بل ندعو اللَّه فیجیب، فإن أحببت أن أدعو اللَّه فیمسخک کلباً تهتدی إلی منزلک وتدخل علیهم وتبصبص لأهلک فعلت، قال الأعرابیّ بجهله: بلی، فدعا اللَّه فصار کلباً فی وقته ومضی علی وجهه. فقال لی الصادق (علیه السلام): اتّبعه فاتّبعته حتّی صار إلی حیه، فدخل إلی منزله فجعل یبصبص لأهله وولده، فأخذوا له العصا حتّی أخرجوه، فانصرفت إلی الصادق (علیه السلام) فأخبرته بما کان منه، فبینا نحن فی حدیثه إذ أقبل حتّی وقف بین یدی الصادق (علیه السلام) وجعلت دموعه تسیل علی خدیه وأقبل یتمرّغ فی التّراب ویعوی، فرحمه فدعا اللَّه له فعاد أعرابیّاً، فقال له الصادق (علیه السلام): هل آمنت یا أعرابیّ؟! قال: نعم ألفاً وألفاً.

علی بن ابی حمزه می گوید: با امام جعفر صادق (علیه السلام) به حجّ می رفتیم که زیر درخت خرمای خشکیده ای فرود آمدیم. حضرت زیر لب دعایی را زمزمه کردند که من نفهمیدم، سپس فرمودند: ای درخت! از طعامی که خداوند در تو قرار داده است به ما بخوران.

راوی می گوید: ناگهان متوجّه شدم که شاخه های درخت، در حالی که خرمای تازه داشتند به سوی امام (علیه السلام) متمایل شدند، پس حضرت «بسم اللَّه» گفته و شروع به خوردن نمودند، و ما هم به دستور ایشان خوردیم که بهترین خرما بود.

عربی بادیه نشین، چون این منظره را مشاهده کرد، تعجّب نموده و گفت: تا به امروز، سحری به این بزرگی ندیده بودم! حضرت فرمودند: ما وارثان پیغمبرانیم و در بین ما ساحر و کاهنی پیدا نمی شود، و هر وقت از خدا هرچه را بخواهیم اجابت می کند.

مرد عرب نپذیرفت و باور نکرد، حضرت فرمودند: می خواهی از خدای متعال بخواهم تا تو را به صورت سگی در آورده و نزد خانواده ات برگردی و مقابل

ص:217

آن ها دُم بجنبانی؟ مرد عرب که جاهل بود و نمی فهمید، گفت: آری، پس آن حضرت از خدا درخواست نمودند تا او را به صورت سگی مسخ کند پس چنین شد، و آن سگ به راه افتاد و رفت.

راوی می گوید: امام به من دستور دادند که دنبال او بروم، من نیز رفتم و دیدم وارد منزلش شد و در مقابل عیال و اولادش، دُم خود را جنبانید، آن ها هم عصا برداشته و او را از خانه بیرون کردند. آن گاه من به حضور حضرت رسیدم و جریان را گزارش کردم، ناگاه متوجّه شدم که آن سگ برگشت و روبروی حضرت ایستاد، در حالی که دُمش را می جنباند و اشک می ریخت.

حضرت به او ترحّم فرموده و دعا کردند تا خداوند او را به حالت اوّل برگرداند، پس در همان هنگام خداوند متعال او را به حالت اوّل برگرداند. پس حضرت امام صادق (علیه السلام) از او پرسیدند: اکنون ایمان آوردی؟ گفت: بلی هزار هزار بار ایمان آوردم.

685- من لا یحضره الفقیه 3/167 ح3624: عن أمیر المؤمنین (علیه السلام) أنّه قال: للمسرف ثلاث علامات: یأکل ما لیس له، ویشتری ما لیس له، ویلبس ما لیس له.

امیر المؤمنین (علیه السلام) فرمودند: شخص اسراف کار، سه نشانه دارد:

1- آن چه در شأن او نیست، می خورد.

2- آن چه در شأن او نیست و به کارش نمی آید، خریداری می کند.

3- آن چه در شأن او نیست، می پوشد.

686- من لا یحضره الفقیه 3/168 ح3631: قال (علیه السلام): الکادّ علی عیاله من حلال کالمجاهد فی سبیل اللَّه.

رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: کسی که برای امور خانوادهﻱ خویش کوشش می کند تا از راه حلال معیشت آنان را تهیه کند، پاداشی همچون مجاهد در راه خدا دارد.

ص:218

687- من لا یحضره الفقیه 3/168 ح3633: قال الرضا (علیه السلام): لا تبذل لإخوانک من نفسک ما ضرره علیک أکثر من نفعه لهم.

حضرت رضا (علیه السلام) فرمودند: چیزی که برای زندگیت لازم است و ضرر نداشتنش برای تو بیش از نفع دیگران است و غیر آن را نداری، آن را به رفقایت بذل مکن.

688- من لا یحضره الفقیه 3/377 ح4328: قال الصادق (علیه السلام): کفّارة الضحک أن یقول: اللَّهمّ لا تمقتنی.

امام صادق (علیه السلام) فرمودند: کفّارهﻱ خنده با صدای بلند آن است که بگوئی: «اللَّهمّ لا تَمقُتنی» (خداوندا بر من خشم مگیر).

689- من لا یحضره الفقیه 4/410 ح5892 و5893: عبد اللَّه بن أبی یعفور قال: قال الصادق جعفر بن محمّد (علیهما السلام) لرجل: اجعل قلبک قریناً تزاوله، واجعل علمک والداً تتبعه، واجعل نفسک عدوّاً تجاهده، واجعل مالک کعاریة تردّها.

امام صادق (علیه السلام) به مردی فرمودند: دلت را مصاحب و همراهی ساز که با او مشورت می کنی، و علمت را پدری قرار ده که از او پیروی می نمائی، و نَفْس خود را دشمنی قرار ده که با او جهاد می کنی، و مالت را به مانند عاریه ای قرار ده که آن را باز پس می دهی.

690- عوالی اللئالی 1/75 ح149: قال رسول اللَّه (صلی الله علیه و آله و سلم): اعقل وتوکّل.

رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: چاره اندیشی کن و بر خدا توکّل نما.

691- مکارم الأخلاق 128: قال رسول اللَّه (صلی الله علیه و آله و سلم): لا تترکوا النار فی بیوتکم حین تنامون.

پیغمبر (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: به هنگام خواب آتش را در خانه روشن مگذارید.

ص:219

692- عوالی اللئالی 1/147 ح83: قال رسول اللَّه (صلی الله علیه و آله و سلم): لا تسافر المرأة ثلاثاً إلاّ ومعها ذو محرم. (1)

رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: زن بیشتر از سه روز به مسافرت نرود مگر این که محرمی او را همراهی نماید.

693- عوالی اللئالی 1/164 ح164: قال رسول اللَّه (صلی الله علیه و آله و سلم): من دعی فلم یجب فقد عصی اللَّه ورسوله، ومن دخل علی غیر دعوة، دخل سارقاً وخرج معیراً.

رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: هر کس به جایی دعوت شود و اجابت نکند به درستی که خدا و رسولش را عصیان نموده است، و هر کس بدون دعوت به جایی برود همچون دزد داخل شده و خوار و ذلیل خارج می شود.

694- الخرائج والجرائح 2/568 ح24: عن علیّ (علیه السلام) قال: أنّ خارجیّاً اختصم مع رجل إلی علیّ (علیه السلام)، فحکم بینهما بحکم اللَّه ورسوله، فقال الخارجیّ: لا عدلت فی القضیّة. فقال علیّ (علیه السلام): إخسأ یا عدوّ اللَّه! فاستحال کلباً وطارت ثیابه فی الهواء، فجعل یبصبص وقد دمعت عیناه فرقّ له علیّ ودعا له، فأعاده إلی حال الإنسانیّة وتراجعت من الهواء ثیابه إلیه، فقال علیّ (علیه السلام): إنّ آصف وصیّ سلیمان قد صنع نحوه فقصّ اللَّه عنه بقوله: {قَالَ الَّذی عِنْدَهُ عِلْمٌ مِنَ الْکِتَابِ أَنَا آتِیکَ بِهِ قَبْلَ أَنْ یَرْتَدَّ إِلَیْکَ طَرْفُکَ} ) النمل، الآیة 40.


1- النهی هنا للکراهیة، لأنّه لا یجوز لها السفر بغیر محرم، للحدیث المذکور عن الصادق (علیه السلام): المؤمن محرم للمؤمنة.

ص:220

می ریخت. حضرت به حال او دل سوزی نموده و دعا نمودند، پس مجدّداً به صورت انسان درآمد و لباس هایش از هوا به تنش برگشت.

آن گاه حضرت علی (علیه السلام) فرمودند: آصف بن بَرخیا وصیّ حضرت سلیمان نیز مانند این کار را انجام داد چنان چه خداوند در کتابش از او نام برده و داستان او را به این صورت نقل کرده است که: «آن کسی که نزد او کمی از علم کتاب بود - در جواب سؤال سلیمان وقتی که گفت چه کسی تخت بلقیس را نزد من می آورد؟ - گفت: من آن را در کمتر از چشم به هم زدنی می آورم» آیا پیامبر شما نزد خداوند گرامی تر است یا سلیمان؟ گفتند: پیامبر ما.

پس به حضرت گفته شد (تو با این همه معجزات و قدرتی که در اختیار داری) چه نیازی به جمع آوری سپاه برای جنگ با معاویه داری؟ حضرت در جواب فرمودند: این ها را برای جنگ دعوت می کنم تا حجّت بر آنان تمام شده و امتحان الهی به پایان برسد، و اگر خداوند به من اجازه می داد که در مورد هلاکت معاویه نفرین کنم، هرگز آن را به تأخیر نمی انداختم.

695- عوالی اللئالی 1/165: وفیه أنّه (صلی الله علیه و آله و سلم)، نهی عن أن یمشی الرجل بین المرأتین.

رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) نهی فرمودند از این که مردی در حالی که میان دو زن است راه برود.

696- عوالی اللئالی 1/285 ح131: قال النبیّ (صلی الله علیه و آله و سلم): الدنیا ساعة فاجعلها طاعة.

رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: دنیا ساعتی است پس در آن اطاعت از خداوند را به کار گیرید.

697- عوالی اللئالی 3/296 ح70: عن علیّ (علیه السلام): روّحوا قلوبکم، فإنّها إذا أکرهت عمیت.

حضرت علی (علیه السلام) فرمودند: قلب های خویش را سرزنده نگه دارید؛ چرا که اگر سرزنده نباشند کور می گردند (واز شما در اطاعت خدا پیروی نمی کنند).

ص:221

698- نهج البلاغة 4/78 ح333: قال أمیر المؤمنین (علیه السلام): المؤمن بشره فی وجهه، وحزنه فی قلبه, أوسع شیء صدراً، وأذلّ شیء نفساً, یکره الرفعة...، کثیر صمته. مشغول وقته, شکور صبور, مغمور بفکرته.

امیر المؤمنین (علیه السلام) فرمودند: شادمانی مؤمن در صورتش است و حزن و اندوه او در سینه است؛ سینهﻱ مؤمن از هر چیزی وسیع تر و نَفْس او از هر چیزی خوارتر است؛ شهرت و بزرگی را دوست ندارد و سکوتش بسیار است؛ وقتش پُر است، بسیار شاکر و صبور است، و در فکر و اندیشه غوطه ور است.

699- نهج البلاغة 4/81 ح348: قال أمیر المؤمنین (علیه السلام): أشدّ الذنوب ما استهان به صاحبه.

امیر المؤمنین (علیه السلام) فرمودند: سخت ترین گناهان آن است که گنه کار آن را خوار بشمارد.

700- نهج البلاغة 4/81 ح349: قال أمیر المؤمنین (علیه السلام): من نظر فی عیوب الناس فأنکرها ثمّ رضیها لنفسه فذاک الأحمق.

امیر المؤمنین (علیه السلام) فرمودند: هر کس عیوب مردم را ببیند و زشت شمارد ولی آن ها را برای خود بپسندد خود احمق می باشد.

701- نهج البلاغة 4/96 ح409: قال أمیر المؤمنین (علیه السلام): القلب مصحف البصر.

امیر المؤمنین (علیه السلام) فرمودند: دل به مانند مصحف دیدگان است.

702- نهج البلاغة 4/96 ح410: قال أمیر المؤمنین (علیه السلام): التقی رئیس الأخلاق.

امیر المؤمنین (علیه السلام) فرمودند: تقوی و پرهیزگاری سرآمد همهﯼ اخلاق می باشد.

703- عیون أخبار الرضا (علیه السلام) 1/90 ح1: علیّ بن یقطین قال: استدعی الرشید رجلاً یبطل به أمر أبی الحسن موسی بن جعفر (علیه السلام) ویقطعه ویخجله فی المجلس، فانتدب له رجل معزّم، فلمّا أحضرت المائدة عمل ناموساً علی الخبز، فکان کلّما رام خادم أبی الحسن (علیه السلام) تناول رغیف من الخبز طار من بین یدیه واستفزّ هارون الفرح والضحک لذلک فلم یلبث أبو الحسن (علیه السلام) أن رفع

ص:222

رأسه إلی أسد مصوّر علی بعض الستور، فقال له: یا أسد اللَّه خذ عدوّ اللَّه، قال: فوثبت تلک الصورة کأعظم ما یکون من السّباع فافترست ذلک المعزّم فخرّ هارون وندماؤه علی وجوههم مغشیاً علیهم وطارت عقولهم خوفاً من هول ما رأوه، فلمّا أفاقوا من ذلک بعد حین قال هارون لأبی الحسن (علیه السلام): أسألک بحقّی علیک لمّا سألت الصورة أن تردّ الرجل، فقال إن کانت عصا موسی ردّت ما ابتلعته من حبال القوم وعصیهم، فإنّ هذه الصورة تردّ ما ابتلعته من هذا الرجل.

از علی بن یقطین مروی است که گفت: هارون الرشید (لعنة اللَّه علیه) مردی را طلب کرد که باطل کند امر حضرت أبو الحسن موسی بن جعفر (علیهما السلام) را و قطع کند کلام او را و آن جناب را در مجلس خجالت دهد، پس مرد افسون گری را با ایشان روبرو کرد، چون طعام حاضر ساختند آن مرد افسون گر افسونی به نان خواند و در نان صنعتی کرد که حضرت ابو الحسن (علیه السلام) هر گردهﯼ نانی را که قصد می فرمودند که تناول کنند نان از میان دست ایشان طیران می کرد و پرواز می نمود و هارون (لعنة اللَّه علیه) شادی می کرد و خنده می نمود و خفیف می کرد آن جناب را به سبب خنده های خود، پس طولی نکشید که حضرت ابو الحسن (علیه السلام) سر مبارک خود را بلند نموده و رو کردند به صورت شیری که بر بعضی از پرده ها نقش بسته بود و فرمودند: ای شیر! بگیر دشمن خدا را.

راوی گفت: آن شیر برجست مثل بزرگ ترین درنده ها، یعنی این شکل شیر، عظیم و بزرگ شد و مرد افسون گر را شکار کرد.

هارون (لعنة اللَّه علیه) و ندیمان او به صورت بر زمین افتاده و بیهوش شدند و عقل از سر آن ها پرید به جهت ترس و هول از آن چه مشاهده کردند. پس بعد از مدّتی که به حال خود آمدند هارون (لعنة اللَّه علیه) به آن بزرگ وار عرض کرد: به حقّی که بر تو دارم از تو درخواست می کنم که از این صورت بخواهی که این مرد را برگرداند حضرت فرمودند: اگر عصای موسی برگردانید آن ریسمان ها و چوب دستی ها را که سحر کرده بودند! این صورت هم برمی گرداند این مرد را که بلعیده است!

ص:223

704- نهج البلاغة 4/96 ح412: قال أمیر المؤمنین (علیه السلام): کفاک أدباً لنفسک اجتناب ما تکرهه من غیرک.

امیر المؤمنین (علیه السلام) فرمودند: ادب برایت همین بس که از کارهای ناپسند دیگران دست بازداری.

705- اختیار معرفة الرجال 2/490 ح401: قال أبو الحسن الرضا (علیه السلام):...، إنّ مع کلّ قول منّا حقیقة وعلیه نوراً، فما لا حقیقة معه ولا نور علیه فذلک من قول الشیطان.

امام رضا (علیه السلام) فرمودند: با هر کلام ما حقیقت و نوری است؛ پس کلامی که حقیقت و نور ندارد کلام شیطان است.

706- اختیار معرفة الرجال 2/788 ح954: علیّ بن جعفر، عن أبیه، عن جدّه، عن علیّ بن الحسین (علیه السلام) أنّه کان یقول لبنیه: جالسوا أهل الدین والمعرفة، فإن لم تقدروا علیهم فالوحدة آنس وأسلم، فإن أبیتم إلاّ مجالسة الناس: فجالسوا أهل المروّات فإنّهم لا یرفثون فی مجالسهم.

امام سجّاد (علیه السلام) به پسرانشان می فرمودند: با مردمِ دیندار و با معرفت همنشین باشید و اگر بر آن ها دست نیابید تنهائی آرام تر و سالم تر است، و اگر چاره ای جز همنشینی با مردم را ندارید با مردمان با مروّت و مردانگی همنشین شوید که آن ها در مجالس خود هرزه گی و یاوه گوئی ندارند.

707- شهاب الأخبار 53 ح167: قال رسول اللَّه (صلی الله علیه و آله و سلم): لا خیر فی صحبة من لا یری لک من الحقّ مثل الذی تری له.

رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: در دوستی کسی که برای تو چنان حقّی را نمی بیند که تو برای او می بینی، خیری نیست.

708- روضة الواعظین 380: قال رسول اللَّه (صلی الله علیه و آله و سلم): مداراة الناس صدقة.

رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: مدارا کردن با مردم، مانند صدقه دادن است.

709- شهاب الأخبار 64 ح228: قال رسول اللَّه (صلی الله علیه و آله و سلم): من خاف اللَّه خوّف اللَّه منه کلّ شیء ومن لم یخف اللَّه خوّفه اللَّه من کلّ شیء.

رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: هرکه از خدا بترسد، خداوند همه چیز را از وی

ص:224

بیم ناک کند و هرکه از خدا نترسد، خداوند او را از همه چیز بیمناک کند.

710- الخصال 73 ح112: أنس، عن النبیّ (صلی الله علیه و آله و سلم) قال: یهرم ابن آدم ویشبّ منه اثنان: الحرص علی المال، والحرص علی العمر.

اَنَس می گوید: رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: آدمی زاده پیر می شود، در حالی که دو خوی او جوان می شوند: حرص بر مال و حرص بر عمر.

711- جامع الأخبار 195 ح6: عن عبد اللَّه بن مسعود: أنّه فاتته تکبیرة الافتتاح یوماً فأعتق رقبة وجاء إلی النبیّ (صلی الله علیه و آله و سلم) فقال: یا رسول اللَّه! فاتتنی تکبیرة الافتتاح یوماً فأعتقت رقبة، هل کنت مدرکاً فضلها؟ فقال: لا، فقال ابن مسعود: ثمّ أعتق أخری، هل کنت مدرکاً فضلها؟ فقال: لا یا ابن مسعود! ولو أنفقت ما فی الأرض جمیعاً لم تکن مدرکاً فضلها.

از عبداللَّه بن مسعود روایت است که روزی به یکی از تکبیرهای مستحبّی (که شش تکبیر قبل از تکبیرة الإحرام است) نماز جماعت همراه رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) نرسید پس نزد رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) آمده و گفت: بنده ای را به جای آن تکبیر در راه خدا آزاد کردم آیا فضیلت آن تکبیر را دریافته ام؟

حضرت فرمودند: نه! سپس بندهﻱ دیگری آزاد کرده و نزد آن حضرت آمده و کلام خود را تکرار کرد، حضرت (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: ای ابن مسعود! اگر تمام آن چه را که در زمین است در راه خدا انفاق نمایی فضیلت آن تکبیر را درک نخواهی کرد.

712- الثاقب فی المناقب 154 ح2: أبو الصامت، قال: قلت لأبی عبد اللَّه (علیه السلام): أعطنی شیئاً أزداد به یقیناً، وأنفی الشکّ من قلبی، قال لی: هات ما معک وکان فی کمّی مفتاح، فناولته، فإذا المفتاح أسد ففزعت منه، ثمّ قال: أنح وجهک عنّی ففعلت، فعاد مفتاحاً.

ابو صامت می گوید: به امام صادق (علیه السلام) عرض کردم: چیزی به من عطا کنید که یقینم زیاد شده و شکّ از قلبم خارج شود، پس حضرت به من فرمودند: آن چه همراه توست به من بده، پس من کلیدی را که در آستین داشتم به آن حضرت دادم و آن کلید در دست حضرت تبدیل به شیری شد که من

ص:225

از او بیمناک شدم، سپس حضرت فرمودند: رویت را از من برگردان پس چنین کردم، پس آن شیر تبدیل به کلید شد.

713- جامع الأخبار 247 ح2: قال رسول اللَّه (صلی الله علیه و آله و سلم): راحة الإنسان فی حبس اللسان.

رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: راحتی انسان در حبس کردن زبان است.

714- روضة الواعظین 421: قال النبیّ (صلی الله علیه و آله و سلم): من غلب علمه هواه فذاک علم نافع، ومن جعل شهوته تحت قدمیه فرّ الشیطان من ظلّه.

پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: هر کس دانشش بر خواستهﻱ نفسی او چیره شود، علمش علم نافع است؛ و هر کس شهوت خود را زیر گام هایش نهد، شیطان از سایه اش می گریزد.

715- جامع الأخبار 248 ح11: روی: أنّ نوحاً (علیه السلام) مرّ علی کلب کریه المنظر فقال نوح: ما أقبح هذا الکلب! فجثا الکلب وقال بلسان طلق ذلق: إن کنت لا ترضی بخلق اللَّه فحوّلنی یا نبیّ اللَّه، فتحیّر نوح (علیه السلام) وأقبل یلوم نفسه بذلک، وناح علی نفسه أربعین سنة حتی ناداه اللَّه تعالی: إلی متی تنوح یا نوح! فقد تبت علیک, فالنبیّ بکی علی الزلّة المغفورة، علی نفسه المعصومة، وأنت یا غافل لا تبکی علی الکبیرة وعلی نفسک العاصیة!

روایت شده: روزی حضرت نوح (علیه السلام) بر سگ زشتی مرور کرده و با خود گفت: چقدر این سگ زشت منظر است، پس آن سگ به اذن الهی به سخن آمده و گفت: اگر به آن چه خدا خلق کرده راضی نیستی پس مرا تغییر بده؛ در این هنگام حضرت نوح متحیّر شده و خود را سرزنش کرد و چهل سال بر این عمل خود نوحه و ناله می کرد، تا این که از جانب خدای تعالی ندا آمد، تا کی نوحه می کنی ای نوح! تو را بخشیدم.

716- جامع الأخبار 264 ح7: عن أبی عبد اللَّه (علیه السلام) قال: کان فی زمن موسی بن عمران رجلان فی الحبس، فاخرجا، فأمّا أحدهما فسمن وغلظ، وأمّا الآخر فنحل فصار مثل الهدبه، فقال موسی بن عمران للسمین: ما الذی أری بک من حسن الحال فی بدنک؟ قال: حسن ظنّی باللَّه. وقال للآخر: ما الذی أری منک من سوء الحال فی بدنک؟ قال: الخوف من اللَّه. قال: فرفع موسی یده

ص:226

إلی اللَّه فقال: یا ربّ! قد سمعت مقالتهما، فاعلمنی أیّهما أفضل؟ فأوحی اللَّه إلیه: صاحب حسن الظنّ بی.

نقل شده از حضرت صادق (علیه السلام) که در زمان موسی بن عمران (علیه السلام) دو نفر زندانی و محبوس شدند پس از مدّتی که بیرون آمدند یکی از آن ها چاق و فربه شده بود ولی دیگری لاغر و ضعیف. موسی بن عمران به آن فربه گفت در اثر چه عاملی چنین سمین و فربه و خندان و خوشحالی گفت در اثر حسن ظنّ به خدا. به دیگری گفت چه شده است که این چنین ناراحت و نحیف و لاغر گشته ای؟ گفت از جهت خوف و ترس از خدا.

موسی بن عمران (علیه السلام) دست به سوی آسمان دراز نموده و عرضه داشت: پروردگارا! تو گفتار هر دو را شنیدی می خواهم بدانم کدام یک از این دو نفر در نزد تو بهتر است. وحی شد به موسی آن کس که دارای حسن ظنّ به من است.

717- جامع الأخبار 337 ح1: قال رسول اللَّه (صلی الله علیه و آله و سلم): العفاف زینة البلاء، والتواضع زینة الحسب، والفصاحة زینة الکلام، والعدل زینة الإیمان، والسکینة زینة العبادة، والحفظ زینة الروایة، وحفظ الحجّاج زینة العلم، وحسن الأدب زینة العقل، وبسط الوجه زینة الحلم، والإیثار زینة الزهد، وبذل الموجود زینة الیقین، والتقلّل زینة القناعة، وترک المن زینة المعروف، والخشوع زینة الصلاة، وترک ما لا یعنی زینة الورع.

رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: عفّت آرایش بلاست، فروتنی آرایش حسب است، فصاحت آرایش سخن است، عدالت آرایش ایمان است، وقار آرایش بندگی است، حفظ کردن آرایش روایت است، نگهداری دلیل و برهان آرایش دانش است، ادب نیکو آرایش خرد است، گشاده روئی آرایش بردباری است، از خود گذشتن آرایش زهد است، انفاق کردن آن چه هست آرایش یقین است، اندک خرج کردن آرایش قناعت است، منّت نکردن آرایش نیکی است، خاشع بودن آرایش پارسائی است.

ص:227

718- جامع الأخبار 343 ح1: قال النبیّ (صلی الله علیه و آله و سلم): عشرون خصلة تورث الفقر: أوّلها القیام من الفراش للبول عریاناً، والأکل جنباً، وترک غسل الیدین عند الأکل، وإهانة الکسرة من الخبز، وإحراق الثوم والبصل، والقعود علی أُسْکُفَّة البیت، وکنس البیت باللیل وبالثوب، وغسل الأعضاء فی موضع الاستنجاء، ومسح الأعضاء المغسولة بالمندیل والکُمّ، ووضع القِصاع والأوانی غیر مغسولة، ووضع أوانی الماء غیر مُغطّاة الرؤوس، وترک بیوت العنکبوت فی المنزل، والاستخفاف بالصلاة، وتعجیل الخروج من المسجد، والبکور إلی السُوق، وتأخیر الرجوع عنه إلی العشاء، وشراء الخبز من الفقراء، واللعن علی الأولاد، والکذب، وخیاطة الثوب علی البدن، وإطفاء السراج بالنفس.

پیغمبر (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: بیست خصلت است که موجب فقر است:

اوّل برخاستن از خواب از برای بول برهنه, و خوردن در حال جنابت, و ترک شستن دست در وقت طعام خوردن, و خوار داشتن خوردهﯼ ریزه نان, و سوزانیدن سیر و پیاز, و نشستن در آستانهﻱ خانه, و جاروب کردن خانه در شب, و با لباس جاروب نمودن, و شستن اعضا وضو در توالت, و خشک کردن اعضاء وضو با دستمال همراه و آستین (چرا که معمولاً کثیف هستند), و گذاشتن کاسه ها و ظرف های نَشُسته در شب, و گذاشتن ظرف آب سر ناپوشیده, و گذاشتن خانهﻱ عنکبوت در خانه, و سبک داشتن نماز از برای دنیا, و تعجیل در بیرون رفتن از مسجد, و صبح رفتن در بازار و دیر بازگشتن از آن تا شام, و خریدن نان از درویشان, و نفرین کردن بر فرزندان, و دروغ, و دوختن جامه در بدن, و خاموش کردن چراغ به نَفَس.

719- جامع الأخبار 343 ح2: وفی خبر آخر: والبول فی الحمام، والأکل علی الجثاء، والتخلّل بالطرفاء، والنوم بین العشاءین، والنوم قبل طلوع الشمس، وردّ السائل الذکر باللیل، وکثرة الاستماع إلی الغناء، واعتیاد الکذب، وترک التقدیر فی المعیشة، والتمشّط من قیام، والیمین الفاجرة، وقطیعة الرحم.

و در خبر دیگر پیغمبر (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: (آن چه موجب فقر است عبارتند از:) بول کردن در حمام, و خوردن در حال سیری که باد از گلو بیرون آید, و

ص:228

خلال کردن به چوب گز, و خوابیدن میان مغرب و عشا, و خوابیدن وقت صبح پیش از برآمدن آفتاب, و باز گردانیدن مرد سائل در شب, و بسیار گوش دادن به غنا و خوانندگی, و عادت کردن به دروغ, و ترک اندازه در معیشت, و ایستاده موی شانه کردن, و سوگند دروغ, و بریدن از خویشان.

720- الدعوات 20 ح15: قال النبیّ (صلی الله علیه و آله و سلم): إنّ اللَّه تعالی یحبّ الملحّین فی الدعاء.

پیغمبر (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: خداوند کسانی را که در کارِ دعا اصرار می ورزند دوست دارد.

721- جامع الأخبار 360 ح3: عن علیّ بن الحسین (علیهما السلام): أنّه جاءه رجل وقال: أنا رجل عاص ولا أصبر عن المعصیة، فعظنی بموعظة، فقال (علیه السلام): أفعل خمسة أشیاء وأذنب ما شئت: فأوّل ذلک: لا تأکل رزق اللَّه، وأذنب ما شئت. والثانی: أخرج من ولایة اللَّه، وأذنب ما شئت. والثالث: أطلب موضعاً لا یراک اللَّه، وأذنب ما شئت. والرابع: إذا جاء ملک الموت لیقبض روحک فادفعه عن نفسک، وأذنب ما شئت. والخامس: إذا أدخلک مالک فی النار فلا تدخل فی النار، وأذنب ما شئت.

روایت شده که مردی خدمت حضرت حسین (علیه السلام) رسیده و گفت: من شخصی گناه کارم که نمی توانم خود را از معصیت نگهدارم مرا پند و اندرزی بده آن حضرت فرمودند: پنج کار را انجام مده, بعد هر گناهی مایلی بکن:

اوّل از رزق و روزی خدا نخور هر گناهی مایلی بکن. دوّم از ولایت خدا خارج شو هر گناهی می خواهی بکن. سوّم جایی را پیدا کن که خدا تو را نبیند هر چه می خواهی بکن. چهارم وقتی ملک الموت برای قبض روح تو آمد از او جلوگیری بکن هر گناهی می خواهی بکن. پنجم وقتی مالک دوزخ تو را داخل جهنّم کرد داخل نشو هر گناهی مایلی انجام ده.

722- مشکاة الأنوار 119 ح3: عن موسی بن جعفر (علیهما السلام) أنّه قال: إنّ المعروف لا یستتمّ إلاّ بتعجیله وستره وتصغیره، فإذا أنت عجّلته فقد هنّأته، وإذا أنت صغّرته فقد عظّمته، وإذا أنت سترته فقد أتممته.

امام کاظم (علیه السلام) فرمودند: کار نیک تمام نمی شود مگر به تعجیل، مخفی نمودن

ص:229

و کوچک شمردن آن؛ پس زمانی که سریع آن را انجام دادی بر تو گوارا می شود و زمانی که آن را کوچک شمردی در واقع آن را بزرگ شمرده ای و زمانی که آن را مخفی نمودی آن را کامل کرده ای.

723- روضة الواعظین 429: قال أمیر المؤمنین (علیه السلام): لا تجعلنّ أکثر شغلک بأهلک وولدک فإن یکن أهلک وولدک أولیاء اللَّه، فإنّ اللَّه لا یضیع أولیائه، وإن یکونوا أعداء اللَّه فما همّک وشغلک بأعداء اللَّه؟

علی (علیه السلام) فرمودند: اوقات خود را تمام صرف اهل بیت و بچّه هایت نکن اگر خانواده ات اولیاء خدا هستند که خداوند دوستان خود را رها نمی کند و اگر دشمنان خدا می باشند پس در این صورت با دشمنان خدا چکار داری که همهﻱ اوقات خود را صرف بهبود زندگی آن ها می کنی.

724- کتاب المؤمن 39 ح91: عن أبی عبد اللَّه (علیه السلام) قال: لکلّ شیء شیء یستریح إلیه، وإنّ المؤمن یستریح إلی أخیه المؤمن کما یستریح الطیر إلی شکله.

امام صادق (علیه السلام) فرمودند: هر چیزی به چیزی آسایش دارد و مؤمن به برادر مؤمنش آساید، چنان چه پرنده به هم شکلان خود.

725- مشکاة الأنوار 204 ح10: عن أبی عبد اللَّه (علیه السلام) قال: من أراد أن یعمل بشیء من الخیر فلیدم علیه سنة ثمّ إن شاء فلیدم وإن شاء فلیترک.

امام صادق (علیه السلام) فرمودند: هر کس بخواهد کار خیری را انجام دهد پس آن را تا یک سال ادامه دهد، سپس اگر خواست باز ادامه دهد و اگر خواست آن را ترک نماید.

726- المحاسن 1/266 ح350: صالح بن الحکم قال: سمعت رجلاً یسأل أبا عبد اللَّه (علیه السلام) عن الرجل یقول: إنّی أودّک فکیف أعلم أنّه یودّنی؟ قال: امتحن قلبک فإن کنت تودّه فإنّه یودّک.

صالح بن حکم گفت: شنیدم مردی از امام صادق (علیه السلام) می پرسد کسی می گوید: من تو را دوست دارم من چگونه بدانم که او مرا دوست دارد؟ فرمودند: به

ص:230

دلت رجوع کن اگر دوستش داری دوستت دارد.

727- الکافی 2/672 ح2: عن سیف بن هارون مولی آل جعدة قال: قال أبو عبد اللَّه (علیه السلام): اکتب بسم اللَّه الرحمن الرحیم من أجود کتابک ولا تمدّ الباء حتی ترفع السین.

امام صادق (علیه السلام) فرمودند: بسم اللَّه را به خط خوبی بنویسید و باء آن را نکشید تا این که سین آن کشیده شود.

728- روضة الواعظین 418: قال رسول اللَّه (صلی الله علیه و آله و سلم): والذی نفسی بیده لا تدخلوا الجنّة حتی تؤمنوا ولا تؤمنوا حتی تحابّو,ا أولا أدلّکم علی شیء إذا فعلتموه تحاببتم؟ أفشوا السلام بینکم.

رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: «سوگند به ذاتی که جانم در دست [قدرت] اوست، به بهشت در نمی آیید مگر آن که ایمان آورید و ایمان نیارید مگر آن که همدیگر را دوست بدارید.

آیا شما را بر چیزی رهنمون شوم که چون آن را انجام دهید، همدیگر را دوست بدارید؟ [آن این است که] سلام را در میان خویش آشکارا سازید».

729- مشکاة الأنوار 262 ح17: عن أبی عبد اللَّه (علیه السلام) قال: النزهة فی عشرة: فی المشی، والرکوب، والارتماس فی الماء، والنظر إلی الخضرة، والأکل والشرب، والنظر إلی المرأة الحسناء، والجماع، والسواک، وغسل الیدین بالخطمی فی الحمام وغیر الحمام، ومحادثة الرجال.

امام صادق (علیه السلام) فرمودند: در ده چیز خرّمی و نشاط هست: در راه رفتن، سواری نمودن، فرو رفتن در آب، نگاه کردن بر سبزه، خوردن و آشامیدن، نگریستن به زن زیبا، زناشوئی، مسواک کردن، شستن دست با خطمی در حمام، و گفتگو نمودن مردان با یکدیگر.

730- مشکاة الأنوار 315 ح4: قال رسول اللَّه (صلی الله علیه و آله و سلم): إنّ الرفق لم یوضع علی شیء إلاّ زانه، ولا نزع عن شیء إلاّ شانه.

پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: وفق و مدارا کردن بر چیزی واقع نمی شود؛ مگر آن که آن را زینت می دهد و از چیزی جدا نمی شود مگر این که آن را زشت می کند.

ص:231

731- مشکاة الأنوار 337 ح29: عن النبیّ (صلی الله علیه و آله و سلم) قال: المؤمن الذی یخالط الناس ویصبر علی أذاهم أعظم أجراً من الذی لا یخالطهم ولا یصبر علی أذاهم.

رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) می فرمودند: مؤمنی که با مردم معاشرت می کند و آزار آنان را تحمّل می کند در پیشگاه الهی اجرش بزرگ تر است از آن مؤمنی که با مردم معاشرت ندارد و بر اذیت آن ها صبر نمی کند.

732- مشکاة الأنوار 393 ح13: عن الباقر (علیه السلام) قال: قال رسول اللَّه (صلی الله علیه و آله و سلم): مروءة الرجل خلقه.

امام باقر (علیه السلام) فرمودند: رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: مردانگیِ مرد اخلاق او است.

733- مصباح المتهجّد 664: قال أمیر المؤمنین (علیه السلام):...، وتاللَّه لو انماثت قلوبکم انمیاثاً وسالت من رهبة اللَّه عیونکم دماً ثمّ عمرتم عمر الدنیا علی أفضل اجتهاد وعمل، ما جزت أعمالکم حقّ نعمة اللَّه علیکم ولا استحققتم الجنّة بسوی رحمة اللَّه ومنه علیکم، الخبر.

امیر المؤمنین (علیه السلام) فرمودند: به خدا قسم اگر قلب ها آب شوند و از ترس خدا اشک ها جاری گردند سپس تمام عمر دنیا را با بهترین عمل و جهاد عمر کنید اعمال شما حقّ نعمت خدا بر شما را ادا نمی کند، و جز با رحمت و منّت خدا بر شما مستحقّ بهشت نمی گردید.

734- جامع الأخبار 187 ح15: قال النبیّ (صلی الله علیه و آله و سلم): یقول الکلب: الحمد للَّه الذی خلقنی کلباً ولم یخلقنی خنزیراً، ویقول الخنزیر: الحمد للَّه الذی خلقنی خنزیراً ولم یخلقنی کافراً، ویقول الکافر: الحمد للَّه الذی خلقنی کافراً ولم یجعلنی منافقاً، والمنافق یقول: الحمد للَّه الذی خلقنی منافقاً ولم یخلقنی تارک الصلاة.

رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: سگ می گوید: خدا را شکر که مرا سگ خلق کرد نه خوک، و خوک می گوید که خدا را شکر که مرا خوک خلق کرد نه کافر، و کافر می گوید خدا را شکر که مرا کافر خلق کرد نه منافق، و منافق می گوید که خدا را شکر که من را منافق خلق کرد نه ترک کنندهﻱ نماز.

ص:232

735- الکافی 5/31 ح5: قال رسول اللَّه (صلی الله علیه و آله و سلم):...، وحرمة الجار علی الجار کحرمة أمّه وأبیه، الخبر.

رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: حرمت همسایه بر همسایه به مانند حرمت مادر و پدر اوست.

736- الکافی 2/271 ح14: عن محمّد بن مسلم، عن أبی جعفر (علیه السلام) قال: إنّ العبد یسأل اللَّه الحاجة فیکون من شأنه قضاؤها إلی أجل قریب أو إلی وقت بطیء، فیذنب العبد ذنباً فیقول اللَّه تعالی: للملک لا تقض حاجته واحرمه إیّاها، فإنّه تعرض لسخطی واستوجب الحرمان منّی.

امام باقر (علیه السلام) می فرمودند: همانا بنده از خدا حاجتی می خواهد که اقتضا دارد، زود یا دیر برآورده شود (زیرا حاجت مشروع است و شرایط دعا موجود) سپس آن بنده گناهی مرتکب می شود، و خدای (تبارک و تعالی) به فرشته می فرماید: حاجتش را روا مکن و او را از آن محروم دار: زیرا در معرض خشم من در آمد و سزاوار محرومیت من گشت.

737- عیون أخبار الرضا (علیه السلام) 1/70 ح284: بهذا الإسناد عن علیّ (علیه السلام)، قال: قال النبیّ (صلی الله علیه و آله و سلم): من قتل حیّة فقد قتل کافراً.

علی (علیه السلام) از رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) روایت کرده نمودند که فرمودند: هر کس بکُشد ماری را چنان است که کافری را کشته باشد.

738- الخصال 76 ح119: عن سالم، عن أبیه قال: قال رسول اللَّه (صلی الله علیه و آله و سلم): لا حسد إلاّ فی اثنتین رجل آتاه اللَّه مالاً فهو ینفق منه آناء اللیل وآناء النهار، ورجل آتاه اللَّه القرآن فهو یقوم به آناء اللیل وآناء النهار.

رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: حسد جز به دو نفر روا نیست، یکی به شخصی که خداوند قرآن را نصیب او کرده و با آن در لحظات شب و روز به عبادت بر می خیزد و دیگر شخصی که خداوند مالی به او عطا نموده، و او آن را در همهﯼ لحظات شب و روز انفاق می کند (یعنی هر زمان که کسی بدان نیاز داشته باشد نیازش را برطرف می کند).

ص:233

739- الأمالی للصدوق 613: فیما وعظ اللَّه (تبارک و تعالی) به عیسی بن مریم:...، واعلم أنّ رأس کلّ خطیئة وذنب حبّ الدنیا، فلا تحبّها فإنّی لا أحبّها، الخبر.

امام صادق (علیه السلام) فرمودند: از مواعظ خداوند به عیسی بن مریم آن است که: بدان که ریشهﻱ هر خطا و گناهی حبّ به دنیاست، پس دنیا را دوست مدار چون من نیز آن را دوست نمی دارم.

740- الکافی 8/23: قال الباقر (علیه السلام):...، فی خلاف النفس رشدک، الخبر.

امام باقر (علیه السلام) فرمودند: در مخالفت نفس رشد و شکوفایی تو است.

741- الکافی 8/146 ح122: عن مالک الجهنی قال: قال لی أبو عبد اللَّه (علیه السلام): یا مالک! أما ترضون أن تقیموا الصلاة وتؤتوا الزکاة وتکفّوا وتدخلوا الجنّة؟ یا مالک! إنّه لیس من قوم ائتموا به امام فی الدنیا إلاّ جاء یوم القیامة یلعنهم ویلعنونه إلاّ أنتم ومن کان علی مثل حالکم، یا مالک! إنّ المیت واللَّه منکم علی هذا الأمر لشهید به منزلة الضارب بسیفه فی سبیل اللَّه.

مالک جُهَنی می گوید: امام صادق (علیه السلام) به من فرمودند: ای مالک! آیا خشنود نیستید که نماز بپا می دارید و زکات می دهید و خویشتن دار هستید و به بهشت می روید.

ای مالک! همانا این مردم کسانی نیستند که در دنیا از یک امام باطل پیروی کنند مگر آن که روز رستخیز بیاید و آنان را لعنت کند و ایشان هم او را لعنت کنند جز شما و کسانی که وضعی چونان شما دارند.

ای مالک! به خدا سوگند مُردهﯼ شما در این امر چونان شهیدی است که در راه خدا شمشیر زده است.

742- الکافی 2/101 ح13: عن أبی عثمان القابوسی، عمّن ذکره، عن أبی عبد اللَّه (علیه السلام) قال: إنّ اللَّه تعالی أعار أعداءه أخلاقاً من أخلاق أولیائه لیعیش أولیاؤه مع أعدائه فی دولاتهم. وفی روایة أخری: ولولا ذلک لما ترکوا ولیا للَّه إلاّ قتلوه.

امام صادق (علیه السلام) فرمودند: خدای تعالی پاره ئی از اخلاق دوستانش را به دشمنانش عاریه می دهد تا دوستانش بتوانند در زمان دولت دشمنانش زندگی کنند. و

ص:234

در روایت دیگر است که: اگر چنین نبود همهﻱ دوستان خدا را می کشتند.

743- الکافی 2/238: خطب الناس الحسن بن علیّ (صلوات الله علیهما) فقال:...، فعلیکم بمثل هذه الأخلاق الکریمة إن أطقتموها، فإن لم تطیقوها کلّها فأخذ القلیل خیر من ترک الکثیر.

امام حسن مجتبی (علیه السلام) در خطبه ای فرمودند: بر شما باد به مثل این اخلاق کریمه (یعنی اخلاق پیامبر) اگر می توانید و اگر بر همهﻱ آن توانایی ندارید پس برخورداری از مقدار کمی از آن بهتر از ترک همهﻱ آن است.

744- الکافی 2/496 ح4: عن أبی حمزة الثمالی، عن أبی جعفر (علیه السلام) قال: مکتوب فی التوراة التی لم تغیر أن موسی (علیه السلام) سأل ربّه فقال: یا ربّ! أقریب أنت منّی فأناجیک أم بعید فأنادیک, فأوحی اللَّه (عزوجل) إلیه: یا موسی! أنا جلیس من ذکرنی، فقال موسی: فمن فی سترک یوم لا ستر إلاّ سترک؟ فقال: الذین یذکروننی فأذکرهم ویتحابّون فیّ فأحبّهم فأولئک الذین إذا أردت أن أصیب أهل الأرض بسوء ذکرتهم فدفعت عنهم بهم.

از ابی حمزه ثمالی، از امام باقر (علیه السلام) که فرمودند:

در توراتی که تحریف نشده است نوشته است که: موسی (علیه السلام) از پروردگارش درخواستی کرد، عرض کرد: پروردگارا! تو نزدیکی به من، تا با تو راز گویم؟ یا دوری تا به تو فریاد کنم؟ خدا (عزوجل) به او وحی کرد: ای موسی! من همنشین آن کسی هستم که مرا یاد کند.

پس موسی عرض کرد: کیست در پناه تو روزی که جز پناهت پناهی نیست؟ فرمودند: آن کسانی که مرا یاد می کنند و من هم آن ها را یاد می کنم و در راه من با هم دوستی می کنند و من هم آن ها را دوست می دارم، آنانند که چون خواهم به مردم روی زمین بلا و بدی برسانم برای خاطر آنان از همهﻱ آنان دفاع می کنم.

745- الکافی 2/135: ابن أبی یعفور قال: سمعت أبا عبد اللَّه (علیه السلام) یقول:...، واعلم أنّ کلّ فتنة بدؤها حبّ الدنیا ولا تغبط أحداً بکثرة المال فإنّ مع کثرة المال تکثر الذنوب لواجب الحقوق، ولا تغبطنّ أحداً برضی الناس عنه، حتی تعلم أنّ اللَّه راض عنه ولا تغبطنّ مخلوقاً بطاعة الناس له،

ص:235

فإنّ طاعة الناس له واتباعهم إیّاه علی غیر الحقّ هلاک له ولمن اتبعه.

ابن ابی یعفور می گوید: شنیدم از امام صادق (علیه السلام) که فرمودند: بدان که آغاز هر فتنه ئی محبّت دنیا است، و به مال زیاد هیچ کس غبطه مَبَر؛ زیرا مال بسیار مایهﻱ گناه بسیار است به خاطر حقوق واجبه. و به حال کسی که مردم از او خشنودند غبطه مَبَر، تا بدانی خدا هم از او خشنود است. و نیز به حال مخلوقی که مردم از او اطاعت کنند غبطه مبر؛ زیرا اطاعت و پیروی ناحق مردم از او باعث هلاکت او و پیروانش باشد.

746- الأمالی للصدوق 601 ح4: عن مقاتل بن سلیمان، قال: قال أبو عبد اللَّه (علیه السلام): لمّا صعد موسی (علیه السلام) إلی الطور فناجی ربّه (عزوجل) قال: یا ربّ! أرنی خزائنک. قال: یا موسی! إنّما خزائنی إذا أردت شیئاً أن أقول له کن فیکون.

امام صادق (علیه السلام) فرمودند: چون موسی به طور برای مناجات رفت عرض کرد: پروردگارا! خزائن خود را به من بنما، خداوند فرمود: ای موسی! خزائن من همین است که هر چه خواهم گویم: ایجاد شو پس می شود.

747- الأمالی للصدوق 601 ح5: عن جابر بن یزید الجُعفی، عن أبی جعفر محمّد بن علیّ الباقر (علیه السلام)، قال: قال موسی بن عمران:...، یا ربّ! أوصنی، قال: أوصیک بی، ثلاثاً. قال: یا ربّ! أوصنی. قال: أوصیک بأمّک. قال: یا ربّ! أوصنی. قال: أوصیک بأمّک. قال: یا ربّ! أوصنی. قال: أوصیک بأبیک. قال: فکان یقال لأجل ذلک، إنّ للأمّ ثلثی البرّ، وللأب الثلث.

امام باقر (علیه السلام) فرمودند: موسی بن عمران گفت: خدایا مرا سفارشی کن، خداوند سه مرتبه فرمودند: تو را به خودم سفارش می کنم. موسی بن عمران گفت: خدایا مرا سفارشی دیگر کن، خداوند فرمودند: تو را به مادرت سفارش می کنم، موسی بن عمران گفت: خدایا مرا سفارشی دیگر کن، خداوند فرمودند: تو را به مادرت سفارش می کنم. موسی بن عمران گفت: مرا سفارشی دیگر کن؛ خداوند فرمودند: تو را به پدرت سفارش می کنم؛ چرا که برای مادر دو سوّم نیکی است و برای پدر یک سوّم.

ص:236

748- الجواهر السنیّة 70: عن ابن مسکان، عن أبی عبد اللَّه، عن أبیه، عن علیّ بن الحسین (علیهما السلام) قال: مرّ موسی (علیه السلام) برجل وهو رافع یده یدعو فغاب فی حاجته سبعة أیّام ثمّ رجع إلیه وهو رافع یده إلی السماء یدعو، فقال: یا ربّ! أهذا عبدک رافع یدیه إلیک یسألک حاجة ویسألک المغفرة منذ سبعة أیّام لا تستجیب له، قال: فأوحی اللَّه إلیه یا موسی! لو دعانی حتی تسقط یداه أو تنقطع یداه أو ینقطع لسانه لم أستجب له حتی یأتینی من الباب الذی أمرته.

امام سجّاد (علیه السلام) فرمودند: روزی موسی (علیه السلام) بر مردی گذشت و مشاهده کرد دست هایش را به سمت آسمان بلند کرده و مشغول دعاست، پس موسی از آن مرد گذشت و بعد از هفت روز دوباره بر وی گذشت و دید که مانند دفعهﻱ قبل مشغول دعاست.

پس گفت خدایا! هفت روز است که این بنده از تو حاجتی می خواهد و طلب مغفرت می نماید پس چرا اجابتش نمی نمایی؟ پس خداوند به موسی وحی کرد ای موسی! اگر مرا بخواند تا دست هایش قطع شود و یا زبانش لال گردد او را اجابت نمی کنم تا این که از همان دری مرا بخواند که به او امر کرده ام (یعنی باید حجّت مرا که تو باشی بپذیرد و طبق دستور من دعا نماید).

749- عدّة الداعی 107: فیما أوحی اللَّه إلیه (علیه السلام): یا موسی! الفقیر من لیس له مثلی کفیل، والمریض من لیس له مثلی طبیب، والغریب من لیس له مثلی مؤنس، ویروی حبیب، یا موسی! ارض بکسیرة من شعیر تسدّ بها جوعتک وبخرقة تواری بها عورتک واصبر علی المصائب، وإذا رأیت الدنیا مقبلة علیک فقل: {إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَیْهِ رَاجِعُونَ} (1)، عقوبة قد عجّلت فی الدنیا، وإذا رأیت الدنیا مدبرة عنک فقل: مرحباً بشعار الصالحین، الخبر.

امام صادق (علیه السلام) فرمودند: از جمله وحی خدای تعالی که به حضرت موسی فرمود این است که: ای موسی! فقیر کسی است که بسان من کفیل نداشته باشد، و مریض کسی است که مثل من طبیب نداشته باشد، و غریب کسی است که به مثل من مونس و یاور نداشته باشد (در روایتی دوست هم آمده).


1- البقرة، الآیة 156.

ص:237

ای موسی! به پاره ای نانِ جو که گرسنگی را بنشاند قانع شو و به پاره لباسی برای پوشاندن عورتت بسنده کن و بر مصیبت ها صبر کن، وقتی دنیا را روی آور دیدی بگو: {إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَیْهِ رَاجِعُونَ}: عقوبتی دنیوی است که خدای تعالی می خواهد در دنیا انجام دهد. وقتی دنیا را روی گردان دیدی بگو خوشا به لباس صالحان (که روی گردانی از دنیاست).

750- المزار للمشهدی 586: زیارة أخری له: لو تطاولت الدّهور وتمادت الأعمار لم أزدد فیک إلاّ یقیناً ولک إلاّ حبّاً وعلیک إلاّ متّکلاً ومعتمداً ولظهورک إلاّ متوقّعاً ومنتظراً ولجهادی بین یدیک مترقّبا.

در یکی از زیارات امام زمان خطاب به آن حضرت می گوئیم: اگر روزگار به درازا بکشد و عُمرها طولانی شود، جز این نیست که یقین و محبّت من به تو زیاد می گردد، و توکّل و اعتماد من فقط به توست، و ظهورت را متوقّع و منتظرم و برای جهاد در پیشاپیش تو لحظه شماری می کنم.

751- الجواهر السنیّة 73: قال: روی أنّ موسی مرّ برجل وهو یبکی ثمّ رجع وهو یبکی فقال: إلهی عبدک یبکی من مخافتک، فقال: یا موسی! لو نزل دماغه من دموع عینیه لم أغفر له وهو یحبّ الدنیا.؟؟؟؟ جمله کعب الاحبار حذف شود

از کعب الاحبار نقل شده که گفته: در تورات نوشته شده: ای موسی! هر کس مرا دوست بدارد، مرا فراموش نمی کند و هر کس به احسان من امیدوار باشد، در سؤال از من سماجت و اصرار می کند.

ای موسی! من هرگز از بندگانم غافل نیستم. ولی دوست دارم که ملائکه های من صدای نالهﯼ دعای بندگانم را بشنوند.

روایت شده که موسی به مردی (علیه السلام) برخورد که گریه می کرد از او رد شد. دوباره موقع برگشتن هم دید گریه می کند. عرض کرد: خداوندا، بنده ای از خوف تو می گرید. خطاب آمد: ای موسی! اگر مغزش با اشک های چشمانش مخلوط بشود و بیرون بیاید من او را نمی بخشم زیرا او دنیا را دوست می دارد.

ص:238

752- الجواهر السنیّة 75: روی ابن فهد أیضاً فی کتاب التحصین وصفات العارفین:...، وأوحی اللَّه إلی موسی (علیه السلام) لا ترکننّ إلی حبّ الدنیا، فلن تأتینی بکبیرة هی أشدّ منها.

خداوند به موسی وحی فرمود: که حبّ دنیا را در قلبت جا مده، چون در نزد من گناهی بزرگ تر از حبّ دنیا نیست.

753- الدعوات 169 ح471: قال النبیّ (صلی الله علیه و آله و سلم): یقول اللَّه (عزوجل): من لم یرض بقضائی، ولم یشکر لنعمائی، ولم یصبر علی بلائی، فلیتّخذ ربّاً سوائی.

رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: خدای تعالی می فرماید: هر کس به قضای من راضی نیست و نعمت های من را شکر نمی کند و بر بلای من صبر نمی نماید، پس خدایی غیر من برای خود انتخاب کند.

754- الکافی 2/246 ح6: عن منصور الصیقل والمعلّی بن خنیس قالا: سمعنا أبا عبد اللَّه (علیه السلام) یقول: قال رسول اللَّه (صلی الله علیه و آله و سلم): قال اللَّه (عزوجل):... ولو لم یکن فی الدنیا إلاّ واحد من عبیدی مؤمن لاستغنیت به عن جمیع خلقی ولجعلت له من إیمانه أنساً لا یستوحش إلی أحد.

رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند که خدای تعالی فرمودند: اگر در دنیا نباشد مگر یک بندهﻱ مؤمن، او را از جمیع خلقم بی نیاز می سازم، و ایمان او را اُنس او قرار می دهدم تا از احدی نهراسد.

755- الأمالی للصدوق 577 ح2: عن مروان بن مسلم، قال: قال أبو عبد اللَّه جعفر بن محمّد الصادق (علیه السلام): حدّثنی أبی، عن آبائه (علیهم السلام)، عن رسول اللَّه (صلی الله علیه و آله و سلم)، قال: قال اللَّه جلّ جلاله: أیّما عبد أطاعنی لم أکله إلی غیری، وأیّما عبد عصانی وکلته إلی نفسه، ثمّ لم أبال فی أیّ واد هلک.

رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: خدای جلّ جلاله فرماید هر بنده مرا فرمان برد به دیگری واگذارش نکنم و هر بنده مرا نافرمانی کند او را به خودش واگذارم و باک ندارم که در کدام سو نابود شود.

756- الأمالی الطوسی 336 ح22: حدّثنا داود، قال: حدّثنی علیّ بن موسی، عن أبیه، عن جعفر بن محمّد، عن أبیه، عن علیّ بن الحسین، عن أبیه، عن علیّ (علیهم السلام)، قال: قال رسول اللَّه (صلی الله علیه و آله و سلم): إذا کان یوم القیامة یقول اللَّه (تبارک و تعالی) لملک الموت: وعزّتی وجلالی وارتفاعی فی علوّ مکانی لأذیقنّک

ص:239

طعم الموت کما أذقت عبادی.

علیّ بن موسی از پدرش از پدرانش از حضرت علی (علیهم السلام) از حضرت رسول (صلی الله علیه و آله و سلم) نقل کردند که فرمودند: وقتی که روز قیامت شروع می شود، خداوند به ملک الموت می فرماید: به عزّت و جلالم سوگند، حتماً طعم مرگ را به تو هم خواهم چشاند همان طوری که تو طعم آن را به بندگانم چشاندی.

757- تفسیر الإمام العسکری (علیه السلام) 23: قال أمیر المؤمنین:...، ولقد سمعت محمّداً (صلی الله علیه و آله و سلم) یقول: إنّه کان فیما مضی قبلکم رجلان أحدهما مطیع للَّه مؤمن والآخر کافر به مجاهر بعداوة أولیائه وموالاة أعدائه، ولکلّ واحد منهما ملک عظیم فی قطر من الأرض، فمرض الکافر فاشتهی سمکة فی غیر أوانها؛ لأنّ ذلک الصنف من السمک کان فی ذلک الوقت فی اللجج حیث لا یقدر علیه، فآیسته الأطبّاء من نفسه وقالوا له: استخلف علی ملکک من یقوم به، فلست بأخلد من أصحاب القبور، فإنّ شفاءک فی هذه السمکة التی اشتهیتها، ولا سبیل إلیها, فبعث اللَّه ملکاً وأمره أن یزعج البحر بتلک السمکة إلی حیث یسهل أخذها فأخذت له تلک السمکة فأکلها، فبرء من مرضه، وبقی فی ملکه سنین بعدها. ثمّ إنّ ذلک المؤمن مرض فی وقت کان جنس ذلک السمک بعینه لا یفارق الشطوط التی یسهل أخذه منها، مثل علّة الکافر، واشتهی تلک السمکة، ووصفها له الأطبّاء, فقالوا: طب نفساً، فهذا أوانها تؤخذ لک فتأکل منها، وتبرأ, فبعث اللَّه ذلک الملک وأمره أن یزعج جنس تلک السمکة کله من الشطوط إلی اللجج لئلاّ یقدر علیه فیؤخذ حتی مات المؤمن من شهوته، لعدم دوائه, فعجب من ذلک ملائکة السماء وأهل ذلک البلد فی الأرض حتی کادوا یفتنون لأنّ اللَّه تعالی سهل علی الکافر ما لا سبیل إلیه، وعسر علی المؤمن ما کان السبیل إلیه سهلاً, فأوحی اللَّه (عزوجل) إلی ملائکة السماء وإلی نبیّ ذلک الزمان فی الأرض: إنّی أنا اللَّه الکریم المتفضّل القادر، لا یضرّنی ما أعطی، ولا ینفعنی ما أمنع، ولا أظلم أحداً مثقال ذرّة، فأمّا الکافر فإنّما سهلت له أخذ السمکة فی غیر أوانها، لیکون جزاء علی حسنة کان عملها، إذ کان حقّاً علیَّ أن لا أبطل لاحد حسنة حتی یرد القیامة ولا حسنة فی صحیفته، ویدخل النار بکفره. ومنعت العابد تلک السمکة بعینها، لخطیئة کانت منه أردت تمحیصها عنه به منع تلک الشهوة، إعدام ذلک الدواء، لیأتینّ ولا ذنب علیه، فیدخل الجنّة، الخبر.

امیر المؤمنین (علیه السلام) فرمودند: شنیدم محمّد رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) می فرمودند:

پیش از شماها دو مرد بودند: یکی فرمانبر خدا، و دیگری کافر به او، و آشکارا با دوستان او دشمنی می کرد و با دشمنانش دوستی، و هر کدام در

ص:240

پهنای زمین پادشاهی بزرگ بودند. آن کافر بیمار شد و دلش در بی وقت یک ماهی خواست؛ زیرا این بخش از ماهی در آن گاه در ژرف های دریا بود و بدان دسترسی نبود، و پزشک هایش از زندگی نومید کردند و گفتند برای خود جانشینی بگمار، تو ماندنی تر نیستی از آن ها که در گور شدند؛ زیرا درمان تو در این ماهی است که دلخواه تو است و راهی بدان نیست، و خدا یک فرشته فرستاد و فرمودش آن ماهی را براند تا آنجا که آسان باشد گرفتنش، پس گرفتند برایش (آن ماهی را) و خورد و بهتر شد و سال ها در شاهی زیست.

وانگه این شاه مؤمن بیمار شد در وقتی که این ماهی در کناره ها بود و آسان بود گرفتنش و بیماریش چون درد آن کافر بود و دلش همان ماهی را خواست و پزشکان آن را برایش نسخه دادند و گفتند: خوش باش که هنگام شکار آن ماهی است، بگیرند و از آن بخور و بهتر شو، و خدا آن فرشته را فرستاد فرمودش آن جنس ماهی را از کناره ها به ژرف ها راند تا بر آن دست نیابد، و یافت نشد تا آن مؤمن مُرد از خواست آن و نبودن درمان.

فرشته ها در آسمان از آن در شگفت شدند، و اهل آن شهر در زمین تا نزدیک شد از دین برگردند؛ زیرا خدا برای کافر فراهم کرد آن چه راهی بدان نبود، و بر مؤمن دشوار کرد آن چه آسان بود، و خدا به فرشته های آسمان و پیغمبر آن زمان در زمین وحی کرد، که به راستی منم خدای کریم، با فضل و توانا، هر چه دهم زیانم ندارد، و هر چه دریغ کنم مرا نکاهد، و به کسی به اندازهﻱ ذرّه ستم نکنم.

برای کافر دست یافتن به آن ماهی را بی وقتش آسان کردم به پاداش کار نیکی او؛ زیرا مرا باید که کار نیک کسی را بی مزد نگذارم تا او در رستاخیز آید و حسنه در نامهﻱ عمل خود نیارد و به سزای کفرش به دوزخ رود، و عابد را از آن ماهی معیّن دریغ کردم برای گناهی که کرده بود، و خواستم

ص:241

از آن گناه به جلوگیری از این خواهش پاک کنم و به نابود کردن این دارو، تا بی گناه نزد من آید و به بهشت رود.

758- الجواهر السنیّة 196:...، یا أحمد! إنّ الورع زین المؤمنین وعماد النبیّ، إنّ الورع مثله کمثل السفینة کما أن من فی البحر لا ینجو إلاّ من کان فیها کذلک لا ینجو الزاهدون إلاّ بالورع. یا أحمد! ما عرفنی عبد فخشع، وما خشع لی عبد إلاّ خشع له کلّ شیء، الخبر.

خدای تعالی فرمود: یا احمد! همانا ورع زینت مؤمنین و تکیه گاه پیامبر است؛ مَثَل ورع، مَثَل کشتی است، همان طور که در دریا جز کسانی که در کشتی هستند نجات نمی یابند همچنین است زاهدان که جز با ورع نجات نمی یابد؛ ای احمد! هیچ بنده ای نیست که مرا بشناسد و خاشع شود مگر این که هر چیزی را مطیع او می گردانم.

759- الجواهر السنیّة 201: عن أمیر المؤمنین (علیه السلام) قال: قال اللَّه تعالی: یا أحمد! لو صلّی العبد صلاة أهل السماء والأرض ویصوم صیام أهل السماء والأرض وطوی الطعام مثل الملائکة ولبس لباس العاری ثمّ أری فی قلبه من حبّ الدنیا ذرّة أو سمعتها أو رئاستها أو حلیتها أو زینتها لا یجاورنی فی داری، ولأنزعنّ من قلبه محبّتی وعلیک سلامی ورحمتی.

امیر المؤمنین (علیه السلام) فرمودند: خدای متعال خطاب به رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: ای احمد! اگر بنده ای به اندازهﻱ نماز اهل آسمان ها و زمین نماز بگذارد و به اندازهﻱ روزهﻱ ایشان روزه بگیرد و از طعام همچون ملائکه دوری گزیند و به خود گرسنگی دهد و همچون مسکین لباس بپوشد سپس در قلبش ذرّه ای از حبّ دنیا ببینم یا بشنوم که از آن بهره مند است و یا به ریاست آن مشغول است و از زیور و زینت آن استفاده می کند او را در خانهﻱ خویش (بهشت) جا نمی دهم و محبّتم را از قلبش خارج می سازم و بر تو باد سلام و رحمت من.

760- عیون أخبار الرضا (علیه السلام) 1/139 ح15: حدّثنی أبو محمّد الحسین بن علیّ بن محمّد بن علیّ بن موسی، عن أبیه، عن آبائه (علیهم السلام) قال: سمعت رسول اللَّه (صلی الله علیه و آله و سلم) یقول: لیلة أسری بی ربّی (عزوجل)

ص:242

رأیت فی بطنان العرش ملکاً بیده سیف من نور یلعب به کما یلعب علیّ بن أبی طالب (علیه السلام) بذی الفقار وأن الملائکة إذا اشتاقوا إلی وجه علیّ بن أبی طالب (علیه السلام) نظروا إلی وجه ذلک الملک فقلت: یا ربّ! هذا أخی علیّ بن أبی طالب (علیه السلام) وابن عمّی؟ فقال: یا محمّد! هذا ملک خلقته علی صورة علی یعبدنی فی بطنان عرشی تکتب حسناته وتسبیحه وتقدیسه لعلیّ بن أبی طالب (علیه السلام) إلی یوم القیامة.

محمّد بن احمد از احمد بن فضل از بکر بن احمد از امام عسکری از پدرش از آباء گرامیش از حسین بن علیّ (علیهم السلام) روایت کرد که فرمودند: از جدّم رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) شنیدم که فرمودند: در شب معراج؛ آن شبی که پروردگارم مرا سِیر داد، فرشته ای را در میانهﻱ عرش دیدم که شمشیری از نور در دست داشت و با آن بازی می کرد، چنان که علیّ بن ابی طالب با ذو الفقار بازی می کند، و دیدم فرشتگان هرگاه مشتاق روی علیّ می شدند، نظر بر رخ آن فرشته می کردند، عرضه داشتم پروردگارا! آیا این برادرم علیّ بن ابی طالب، پسر عموی من است!

خداوند فرمودند: ای محمّد! این فرشته ای است که او را به صورت علیّ خلق کرده ام، او در میانهﻱ عرش به عبادت من مشغول است و ثواب حسنات او را از تسبیح و تقدیس همه در نامهﻱ عمل علیّ بن ابی طالب مکتوب می شود تا روز قیامت.

761- الجواهر السنیّة 319: الحسن بن ضوء، عن أبی عبد اللَّه (علیه السلام) قال: قال علیّ بن الحسین (علیه السلام): قال اللَّه (عزوجل): ما تردّدت فی شیء أنا فاعله تردّدی عن قبض روح المؤمن، یکره الموت وأکره مساءته، فإذا حضره أجله الذی لا تأخیر فیه بعثت إلیه بریحانتین من الجنّة تسمّی إحداهما المسخیّة والأخری المنسیّة، فأمّا المسخیّة فتسخیه عن ماله، وأمّا المنسیّة فتنسیه أمر الدنیا.

از حسن بن ضوء از ابو عبد اللَّه از علی بن حسین (علیه السلام) از خداوند متعال، نقل کرده که حضرت حق فرمودهاند: من هر کاری را که می خواهم بکنم در آن تردید نمی نمایم مگر این که در قبض روح بندهﻱ مؤمنم, تردید می کنم که او از مرگ نفرت داشته باشد و من هم نمی خواهم به او بدی برسد. پس

ص:243

وقتی که اجل حتمی او می رسد، من دو گُل به سوی او می فرستم از بهشت که نام یکی از آن ها (مسخیه) است و دیگری (منسیه) است. آن مؤمن با بوئیدن گل (مسخیه) نسبت به مالش بی علاقه می شود و با بوئیدن گل (منسیه) دنیا را از یاد می برد بعد من روح او را قبض می کنم.

762- الأمالی للصدوق 299 ح12: عن زید بن علیّ، عن أبیه (علیه السلام)، قال: یقول اللَّه (عزوجل): إذا عصانی من خلقی من یعرفنی، سلّطت علیه من لا یعرفنی.

امام سجّاد (علیه السلام) فرمودند: خدای (عزوجل) می فرماید: هر کس از خلقم مرا بشناسد و نافرمانی من کند بر او مسلّط کنم کسی را که مرا نشناسد.

763- عدّة الداعی 223: عن الباقر (علیه السلام) قال: قال اللَّه سبحانه: إنّ من عبادی المؤمنین لمن یسألنی الشیء من طاعتی فأصرفه عنه مخافة الإعجاب.

از امام باقر (علیه السلام) منقول است که خدای سبحان می فرماید: بعضی از بندگان مؤمن من از من طاعتی را می خواهد من او را به خاطر ترس از عجبش از آن طاعت باز می دارم.

764- مشارق أنوار الیقین 100: الربّ العلیّ أنّه یقول: عبدی أطعنی أجعلک مثلی أنا حیّ لا أموت، أجعلک حیّاً لا تموت، أنا غنیّ لا أفتقر أجعلک غنیّاً لا تفتقر، أنا مهما أشأ یکن أجعلک مهما تشأ یکن.

از قول خداوند بلند مرتبه آمده که می فرماید: بنده ام، من را اطاعت کن تا تو را مانند خود سازم. همان طوری که من زنده هستم و نمی میرم تو هم همیشه زنده باشی. همان طوری که من غنی هستم و فقیر نمی شوم تو هم همیشه غنی باشی. همان طوری که من هر چه را اراده کنم می شود تو را هم همین طور سازم.

765- الکافی 2/73 ح3: عن الحسن بن الجهم قال: سمعت أبا الحسن (علیه السلام) یقول: إنّ رجلاً فی بنی إسرائیل عبد اللَّه أربعین سنة ثمّ قرّب قربه آناً فلم یقبل منه، فقال لنفسه: ما أتیت إلاّ منک وما الذنب إلاّ لک، قال: فأوحی اللَّه (تبارک و تعالی) إلیه ذمّک لنفسک أفضل من عبادتک أربعین سنة.

حضرت ابو الحسن (علیه السلام) فرمودند: مردی در بنی اسرائیل چهل سال عبادت خدا

ص:244

کرد و سپس قربانی نمود و از او پذیرفته نشد، با خود گفت: این وضع از خودت پیش آمد و غیر از تو گناه کار نیست.

امام فرمودند: خدای (تبارک و تعالی) به او وحی نمود که: نکوهشی که از خود کردی از عبادت چهل سالت بهتر بود.

766- بصائر الدرجات 427 ح10: عن أبی جعفر (علیه السلام) قال: إنّ بیننا وبین کلّ أرض تو را مثل ترّ البناء، فإذا أمرنا فی الأرض بأمر جذبنا ذلک الترّ، فأقبلت الأرض بقلیبها وأسواقها ودورها حتّی تنفذ فیها ما نؤمر به من أمر اللَّه تعالی.

امام محمّد باقر (علیه السلام) فرمودند: همانا بین ما و هر زمینی شاغولی است همچون شاغول بَنّا، پس زمانی که حاجتی به چیزی در زمین داشته باشیم آن شاغول را به سوی خود می کشیم و زمین با چاه ها، بازارها و خانه هایش به سمت ما می آید پس آن چه را که از امر الهی بخواهیم در آن جاری می سازیم.

767- تحف العقول 35: قال رسول اللَّه (صلی الله علیه و آله و سلم): خصلتان لیس فوقهما من البرّ شیء: الإیمان باللَّه والنفع لعباد اللَّه، وخصلتان لیس فوقهما من الشرّ شیء: الشرک باللَّه والضرّ لعباد اللَّه.

رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: دو خصلت نیک است که برتر از آن ها نیست: ایمان به خدا و نفع رساندن به بندگان خدا. دو خصلت ناپسند است که بدتر از آن ها نیست: شرک به خدا و آزار بندگان خدا.

768- تحف العقول 35: قال رسول اللَّه (صلی الله علیه و آله و سلم): لن یفلح قوم أسندوا أمرهم إلی امرأة.

رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: قومی که اختیار خود را به دست زنان سپارند، روی رستگاری نبینند.

769- تحف العقول 43: قال رسول اللَّه (صلی الله علیه و آله و سلم): الأناة من اللَّه والعجلة من الشیطان.

رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: آرامش و آهستگی از خداوند و عجله و شتاب از شیطان است.

ص:245

770- تحف العقول 43: قال رسول اللَّه (صلی الله علیه و آله و سلم):...، لا قول إلاّ بعمل، ولا قولا ولا عمل إلاّ بنیة، ولا قول ولا عمل ولا نیّة إلاّ بإصابة السنة.

رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: گفتاری بدون کردار مفید نیست، گفتار و کرداری بدون نیّت سودمند نیست و گفتار و کردار و نیّتی بدون پیروی سنّت و رَویهﻱ دین ثمربخش نیست.

771- تحف العقول 48: قال رسول اللَّه (صلی الله علیه و آله و سلم): الأکل فی السوق دناءة.

رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: در بازار چیز خوردن از پستی است.

772- تحف العقول 48: قال رسول اللَّه (صلی الله علیه و آله و سلم): عجباً للمؤمن لا یقضی اللَّه علیه قضاء إلاّ کان خیراً له، سرّه أو ساءه إن ابتلاه کان کفّارة لذنبه وإن أعطاه وأکرمه کان قد حباه.

رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: کار مؤمن عجیب است، هیچ تقدیری خدا بر او نکند جز این که به نفعش باشد خوشش آید یا بدش آید، اگر گرفتارش کند کفّارهﻱ گناهش باشد، اگر عطایش بخشد و گرامیش دارد انعامی باشد که به وی داده.

773- تحف العقول 51: قال رسول اللَّه (صلی الله علیه و آله و سلم): ثلاثة مجالستهم تمیت القلب: الجلوس مع الأنذال والحدیث مع النساء والجلوس مع الأغنیاء.

رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: سه چیز قلب را بمیراند: همنشینی با اوباش، گفتگوی با زنان و مجالست با توان گران.

774- تحف العقول 54: قال رسول اللَّه (صلی الله علیه و آله و سلم): أقلّ ما یکون فی آخر الزمان أخ یوثق به، أو درهم من حلال.

رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: کمیاب ترین چیز در آخر الزمان برادر مطمئن و درهم حلال است.

775- تحف العقول 57: قال رسول اللَّه (صلی الله علیه و آله و سلم): صلوا أرحامکم ولو بالسلام.

رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: صلهﻱ رحم کنید اگر چه به سلام.

ص:246

776- تحف العقول 54: قال رسول اللَّه (صلی الله علیه و آله و سلم): یأتی علی الناس زمان یکون الناس فیه ذئاباً، فمن لم یکن ذئباً أکلته الذئاب.

رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: روزی بیاید که مردم گرگ درنده باشند و هر کس گرگ نباشد گرگان او را بدرند.

777- تحف العقول 58: قال رسول اللَّه (صلی الله علیه و آله و سلم): الزهد فی الدنیا؛ قصر الأمل, وشکر کلّ نعمة, والورع عن کلّ ما حرم اللَّه.

رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: پارسائی و زهد در دنیا: کوتاه کردن آرزو و شکر هر نعمت و پرهیز از آن چه خدا حرام کرده است.

778- تحف العقول 60: قال رسول اللَّه (صلی الله علیه و آله و سلم):...، واستنزلوا الرزق بالصدقة. أبی اللَّه أن یجعل رزق عباده المؤمنین من حیث یحتسبون.

رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: روزی را با صدقه فرود آرید، خداوند نخواسته که روزی بندگان مؤمن را از راهی که گمان دارند برساند.

779- علل الشرائع 2/555 ح5: قال تمیم بن جذیم: کنّا مع علیّ (علیه السلام) حیث توجّهنا إلی البصرة، قال فبینما نحن نزول إذا اضطربت الأرض فضربها علیّ (علیه السلام) بیده، ثمّ قال لها: ما لک؟ ثمّ أقبل علینا بوجهه، ثمّ قال لنا: أما إنّها لو کانت الزلزلة التی ذکرها اللَّه (عزوجل) فی کتابه لأجابتنی ولکنّها لیست بتلک.

تَمیم بن جَذیم می گوید: در مسیر بصره با علی (علیه السلام) همراه بودیم که زمین لرزید و علی (علیه السلام) بر آن دست زد و به او گفت: تو را چه شود؟ آن گاه رو به ما کرده و فرمودند: اگر آن زلزله ای می بود که خدای (عزوجل) در کتابش گفته، به من پاسخ می داد ولی آن نبود.

780- تحف العقول 151: خطبة علیّ (علیه السلام) المعروفة بالدیباج:...، ومحادثة النساء تدعو إلی البلاء وتزیغ القلوب...، وإذا أسیء إلیکم فاعفوا واصفحوا کما تحبّون أن یعفی عنکم، الخبر.

امیرالمؤمنین (علیه السلام) در خطبه ای معروف به خطبهﻱ دیباج فرمودند: گفتگوی با زنان منجر به نزول بلا و انحراف قلب ها می گردد، زمانی که به شما بدی

ص:247

شد عفو کنید و ببخشید همان طور که دوست دارید که شما را عفو کنند و ببخشند.

781- تحف العقول 186: قال جابر بن عبد اللَّه الأنصاری: کنّا مع أمیر المؤمنین (علیه السلام) بالبصرة فلمّا فرغ من قتال من قاتله أشرف علینا من آخر اللیل فقال: ما أنتم فیه؟ فقلنا: فی ذمّ الدنیا. فقال: علی م تذم الدنیا - یا جابر -؟! ثمّ حمد اللَّه وأثنی علیه وقال: أما بعد فما بال أقوام یذمّون الدنیا؟ انتحلوا الزهد فیها. الدنیا منزل صدق لمن صدقها ومسکن عافیة لمن فهم عنها ودار غنی لمن تزوّد منها مسجد أنبیاء اللَّه ومهبط وحیه ومصلّی ملائکته ومسکن أحبائه ومتجر أولیائه، الخبر.

جابر بن عبد اللَّه انصاری گوید: ما همراه امیر مؤمنان (علیه السلام) در بصره بودیم، و پس از فراغت از نبرد با جنگ افروزان (سپاه جمل) در اواخر شب بود که آن حضرت نظری بر ما انداخته و فرمودند: مشغول چه صحبتی هستید؟ گفتیم: در نکوهش دنیا، فرمودند: ای جابر! بر چه چیزی دنیا را بدگوئی می کنید؟ پس حمد و ثنای الهی را به جای آورد آن گاه فرمودند:

امّا بعد: پاره ای مردمان را از نکوهش دنیا چه منظوری است؟ و چرا در آن به زهد و بی رغبتی گرایند، در حالی که سرای دنیا جایگاه راستی و صدق است برای کسی که آن را باور کند، و خانهﻱ تندرستی است برای آن کس که درست درکش نماید، و سرای توانگری است برای آن کس که از آن توشه برگیرد، مسجد پیامبران الهی، و محلّ نزول وحی خداست، عبادت گاه فرشتگان و محلّ سکونت دوستان و بازار اولیای حضرت حقّ است.

782- تحف العقول 202: قال علیّ (علیه السلام): أنتم فی مهل من ورائه أجل ومعکم أمل یعترض دون العمل فاغتنموا المهل وبادروا الأجل وکذبوا الأمل وتزوّدوا من العمل، هل من خلاص أو مناص أو فرار أو مجاز أو معاذ أو ملاذ أو لا؟ فأنّی تؤفکون.

امیر المؤمنین (علیه السلام) فرمودند: شما در دوران مهلتی به سر می برید که به دنبالش مرگ است، همراهتان آرمان هائی است که سدّ راه اعمال است، این مهلت و فرصت را غنیمت شمرید، بر مرگ سبقت گیرید (تا مرگ نیامده کاری

ص:248

کنید)، آرزو را دروغ پندارید، از عمل توشه گیرید، آیا راه نجاتی، گریزگاهی راه فراری هست؟ گذرگاهی، سنگری، پناه گاهی می شناسید؟ به کجا می روید؟

783- تحف العقول 214: قال علیّ (علیه السلام):...، النظر إلی البخیل یقسی القلب. النظر إلی الأحمق یسخن العین.

امیر المؤمنین (علیه السلام) فرمودند: نگاه به بخیل سنگ دلی می آورد، نگاه به احمق چشم را تیره می سازد.

784- تحف العقول 203: قال علیّ (علیه السلام): العقل خلیل المؤمن؛ والحلم وزیره؛ والرفق والده؛ واللین أخوه؛ ولابد للعاقل من ثلاث: أن ینظر فی شأنه ویحفظ لسانه ویعرف زمانه. ألا وإنّ من البلاء الفاقة وأشدّ من الفاقة مرض البدن وأشدّ من مرض البدن مرض القلب، ألا وإنّ من النعم سعة المال وأفضل من سعة المال صحّة البدن وأفضل من صحّة البدن تقوی القلب.

امیر المؤمنین (علیه السلام) فرمودند: رفیق مؤمن عقل است، یاورش: علم، پدرش: مدارا، و برادرش: نرمش. خردمند از سه خصلت ناگزیر است:

1- باید در وضع خود بیندیشد (صلاح و فساد حال خود را دریابد).

2- زبانش را نگه دارد.

3- و زمانش را بشناسد، هان! تنگدستی بلاست، بدتر از تنگدستی بیماری، و بدتر از بیماری مریضی قلب است، هان! رفاه نعمت است، و بهتر از رفاه تندرستی و بهتر از تندرستی، تقوای قلب است.

785- تحف العقول 212: قال علیّ (علیه السلام): الدنیا والآخرة عدوّان متعادیان وسبیلان مختلفان، من أحبّ الدنیا ووالاها أبغض الآخرة وعاداها، مثلهما مثل المشرق والمغرب والماشی بینهما لا یزداد من أحدهما قرباً إلاّ ازداد من الآخر بعداً.

امیر المؤمنین (علیه السلام) فرمودند: دنیا و آخرت دو دشمن آشتی ناپذیر و دو راه مختلف اند، هر کس دنیا را دوست دارد، و به آن دل بندد آخرت را دشمن داشته و از آن دل بریده، دو جهان همانند مشرق و مغرب اند رهرو به هر یک

ص:249

نزدیک شود از دیگری جز دوری نیفزاید.

786- علل الشرائع 2/351 ح3: قالت أمّ جعفر: خرجت مع جدّتی أسماء بنت عمیس وعمّی عبد اللَّه بن جعفر حتّی إذا کنّا بالضهیاء حدّثتنی أسماء بنت عمیس قالت: یا بنیّة! کنّا مع رسول اللَّه (صلی الله علیه و آله و سلم) فی هذا المکان فصلّی رسول اللَّه (صلی الله علیه و آله و سلم) الظّهر ثمّ دعا علیّاً فاستعان به فی بعض حاجته، ثمّ جاءت العصر، فقام النبیّ (صلی الله علیه و آله و سلم) فصلّی العصر، فجاء علیّ (علیه السلام) فقعد إلی جنب رسول اللَّه (صلی الله علیه و آله و سلم)، فأوحی اللَّه إلی نبیّه فوضع رأسه فی حجر علیّ (علیه السلام) حتّی غابت الشّمس لا یری منها شی ء علی أرض ولا جبل، ثمّ جلس رسول اللَّه (صلی الله علیه و آله و سلم)، فقال لعلیّ (علیه السلام): هل صلّیت العصر؟ فقال: لا یا رسول اللَّه! أنبئت أنّک لم تصلّ فلمّا وضعت رأسک فی حجری لم أکن لأحرّکه، فقال: اللَّهمّ إنّ هذا عبدک علیّ احتبس نفسه علی نبیّک، فردّ علیه شرقها فطلعت الشّمس، فلم یبق جبل ولا أرض إلاّ طلعت علیه الشّمس، ثمّ قام علیّ (علیه السلام) فتوضّأ وصلّی ثمّ انکسفت.

اُمِّ جعفر می گوید: با جدّهﯼ خود - اَسماء بنت عُمَیس - و عمویم - عبد اللَّه بن جعفر - خارج شدیم تا به «صَهباء» رسیدیم، پس اَسماء گفت: دخترم ما با پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) در این مکان بودیم که حضرت نماز ظهر را خواندند و سپس علی (علیه السلام) را خوانده و از آن جناب نسبت به برخی از نیازمندی هایش کمک خواستند، پس زمان عصر فرا رسید و آن سرور نماز عصر را خواندند، در این وقت علی (علیه السلام) آمدند و در پهلوی پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) نشستند، پس خدا به رسولش وحی فرستاد و نبی اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) سر به دامان علی (علیه السلام) نهادند تا خورشید غروب کرد و از آن چیزی نه بر زمین و نه بر کوه رؤیت نمی شد، سپس رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) نشستند و به علی (علیه السلام) فرمودند: آیا نماز عصر را خوانده ای؟

حضرت علیّ (علیه السلام) عرض نمودند: خیر ای رسول خدا! به من خبر دادند که شما نماز نخوانده اید و وقتی سر در دامن من نهادید نخواستم آن را تکان دهم لذا همچنان نشستم تا خورشید غروب کرد، پس پیامبر در مقام دعا بر آمده و به درگاه الهی عرض کردند:

بار خدایا! این علی بندهﯼ تو است که خود را به خاطر پیغمبرت محبوس نمود، پس خورشید را برای او بازگردان، بلافاصله خورشید طلوع کرد و

ص:250

هیچ کوه و زمینی نبود مگر آن که خورشید بر آن تابید سپس علی (علیه السلام) ایستاده و وضو گرفتند و نماز خواندند، آن گاه خورشید تار شده و غروب نمود.

787- تحف العقول 215: قال علیّ (علیه السلام): أیّها الناس! إیّاکم وحبّ الدنیا فإنّها رأس کلّ خطیئة وباب کلّ بلیة وقران کلّ فتنة وداعی کلّ رزیّة.

امیر المؤمنین (علیه السلام) فرمودند: مردم! از محبّت دنیا حذر کنید که سر رشتهﻱ هر گناه است، و درب هر گرفتاری، و افسار هر فتنه و باعث هر مصیبت است.

788- تحف العقول 216: سئل عن علیّ (علیه السلام): أیّ شیء ممّا خلق اللَّه أحسن؟ فقال (علیه السلام): الکلام, فقیل: أیّ شیء ممّا خلق اللَّه أقبح؟ قال: الکلام، ثمّ قال: بالکلام ابیضّت الوجوه وبالکلام اسودّت الوجوه.

از امیر المؤمنین (علیه السلام) پرسیدند: از چیزهائی که خدا آفریده کدام زیباتر است؟ فرمودند: گفتار، پرسیدند کدام زشت تر است؟ فرمودند: گفتار، سپس اضافه کردند: گفتار است که روسفیدی آرد و گفتار است که روسیاهی آرد.

779- تحف العقول 236: قال الحسن المجتبی (علیه السلام): إذا لقی أحدکم أخاه فلیقبّل موضع النور من جبهته.

امام حسن مجتبی (علیه السلام) فرمودند: چون برادری را ملاقات کنید جای نور پیشانیش (یعنی محل سجده) را ببوسید.

790- تحف العقول 276: قال السجّاد (علیه السلام):...، فانظر لنفسک فإنّه لا ینظر لها غیرک وحاسبها حساب رجل مسؤول، الخبر.

امام سجّاد (علیه السلام) فرمودند: به نفس خویش بنگر؛ چرا که غیر تو بدان نمی نگرد و از آن همچون مرد مسئولی حساب بکش.

791- تحف العقول 278: قال (علیه السلام): الرضی بمکروه القضاء أرفع درجات الیقین.

امام زین العابدین (علیه السلام) فرمودند: خشنود بودن به قضای الهی - که ناخوشایند است - بالاترین درجهﻱ یقین می باشد.

ص:251

792- تحف العقول 278: قال السجّاد إذا قیل له: من أعظم الناس خطراً؟ فقال (علیه السلام): من لم یر الدنیا خطراً لنفسه.

به امام زین العابدین (علیه السلام) عرض شد: ارزش چه کسی از همهﻱ مردم بیشتر است؟ فرمودند: کسی که دنیا را برای خود با ارزش نداند (یعنی دنیا در نظرش هیچ نیرزد).

793- تحف العقول 282: قال السجّاد لابنه محمّد (علیهما السلام): افعل الخیر إلی کلّ من طلبه منک، فإن کان أهله فقد أصبت موضعه وإن لم یکن بأهل کنت أنت أهله. وإن شتمک رجل عن یمینک ثمّ تحوّل إلی یسارک واعتذر إلیک فاقبل عذره.

امام زین العابدین (علیه السلام) به فرزندشان امام باقر (علیه السلام) فرمودند: هر کس از تو چیزی خواست بده اگر اهلش باشد بجا افتاده و اگر او اهل (و مستحق) خیر نباشد تو اهلش باش، و اگر کسی سمت راستت ناسزائی گفت، سپس به سمت چپت آمده معذرت خواست، عذرش را بپذیر.

794- تحف العقول 283: قال السجّاد (علیه السلام): سبحان من جعل الاعتراف بالنعمة له حمداً. سبحان من جعل الاعتراف بالعجز عن الشکر شکراً.

امام زین العابدین (علیه السلام) فرمودند: منزّه است آن خدائی که اعتراف به نعمت را، سپاس قرار داده، منزّه است آن خدائی که اقرار به ناتوانی از شکر را به جای شکر پذیرفته.

795- بصائر الدرجات 274 ح3: عن الحارث، قال: خرجنا مع أمیر المؤمنین (علیه السلام) حتّی انتهینا إلی العاقول، فإذا هو بأصل شجرة قد وقع لحاؤها وبقی عمودها فضربها بیده، ثمّ قال: ارجعی بإذن اللَّه خضراء مثمرةً، فإذا هی تهتزّ بأغصانها الکمّثری فقطعنا وأکلنا وحملنا معنا، فلمّا کان من الغد غدونا فإذا نحن بها خضراء فیها الکمّثری.

حارث می گوید: با امیر مؤمنان (علیه السلام) به سفر رفتیم تا این که به وادی «عاقول» رسیدیم و در آنجا تنهﯼ درختی را دیدیم که پوستش کنده شده بود، آن حضرت با دست خویش به آن زده و فرمودند: به اذن خدا بر گرد و سبز و

ص:252

میوه دار شو. درخت، شاخه هایش را به حرکت در آورد و میوه دار شد و ما از آن خوردیم و برای راهمان نیز برداشتیم.

796- تحف العقول 291: قال الباقر (علیه السلام): خذوا الکلمة الطیّبة ممّن قالها وإن لم یعمل بها، فإنّ اللَّه یقول: {الَّذِینَ یَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَیَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ أُولَئِکَ الَّذِینَ هَدَاهُمُ اللَّه} ) الزمر، الآیة 18.

ص:253

799- تحف العقول 291: قال الباقر (علیه السلام):...، ویلک إنّما أنت لصّ من لصوص الذنوب. کلّما عرضت لک شهوة أو ارتکاب ذنب سارعت إلیه وأقدمت بجهلک علیه، فارتکبته کأنّک لست بعین اللَّه أو کأنّ اللَّه لیس لک بالمرصاد، الخبر.

امام باقر (علیه السلام) فرمودند: وای بر تو! به درستی که تو دزدی از دزدان گناهان هستی، هر زمان شهوتی و یا ارتکاب گناهی بر تو عرضه می شود بدان شتاب نموده و به خاطر جهلت آن را مرتکب شده ای! گویا اصلاً خدا تو را نمی بیند و در کمین تو ننشسته است!

800- تحف العقول 295: قال الباقر (علیه السلام): اعرف المودّة فی قلب أخیک بما له فی قلبک.

امام باقر (علیه السلام) فرمودند: محبّت خود را در قلب برادرت، با محبّت او در قلب خود بیازمای.

801- تحف العقول 296: قال الباقر (علیه السلام): التواضع الرضا بالمجلس دون شرفه, وأن تسلّم علی من لقیت, وأن تترک المراء وإن کنت محقّاً.

امام باقر (علیه السلام) فرمودند: تواضع این است که انسان در مجلس به جایی پائین تر از مقام خود رضا باشد، به هر کس رسد سلام کند، و مجادله نکند هر چند بر حق باشد.

802- تحف العقول 298: قال الباقر (علیه السلام): لا یسلم أحد من الذنوب حتی یخزن لسانه.

امام باقر (علیه السلام) فرمودند: هیچ کس از گناه سالم نماند جز این که زبان را نگه دارد.

803- تحف العقول 318: قال الصادق (علیه السلام): الأُنس فی ثلاث: فی الزوجة الموافقة، والولد البارّ، والصدّیق المصافی.

امام صادق (علیه السلام) فرمودند: سه کس مایهﻱ انس و آرام جانند: همسر موافق، فرزند نیک رفتار، و رفیق با صفا.

ص:254

804- تحف العقول 323: قال الصادق (علیه السلام): لا یتمّ المعروف إلاّ بثلاث خلال: تعجیله، وتقلیل کثیره، وترک الامتنان به.

امام صادق (علیه السلام) فرمودند: احسان جز با سه چیز کامل نشود: تعجیل، ناچیز شمردن آن هر چند زیاد باشد، و منّت نگذاشتن.

805- تحف العقول 356: قال الصادق (علیه السلام): من خاف العاقبة تثبت فیما لا یعلم.

امام صادق (علیه السلام) فرمودند: کسی که از سرانجام کاری می ترسد باید در آن چه از آن بی خبر است احتیاط کند.

806- تحف العقول 323: قال الصادق (علیه السلام): الأخوان ثلاثة: فواحد کالغذاء الذی یحتاج إلیه کلّ وقت فهو العاقل. والثانی فی معنی الداء وهو الأحمق. والثالث فی معنی الدواء فهو اللبیب.

امام صادق (علیه السلام) فرمودند: برادران سه دسته اند: یکی چون غذاست که همیشه مورد نیاز است، او خردمند است. دیگری چون درد است (که گاه به ناچار گریبان گیر می شود) این آدم احمق است، و سوّم چون دارو (علاج درد) است، و این مرد با مغز (و متفکّر است).

807- بصائر الدرجات 395 ح3: عن علیّ بن الثّمالیّ، عن بعض من حدّثه، عن أمیر المؤمنین (علیه السلام) أنّه کان مع أصحابه فی مسجد الکوفة فقال له رجل: بأبی أنت وأمّی إنّی لأتعجّب من هذه الدنیا التی فی أیدی هؤلاء القوم ولیست عندکم، فقال یا فلان! أتری أنّما نرید الدنیا فلا نعطاها! ثمّ قبض قبضةً من الحصی فإذا هی جواهر، فقال: ما هذا؟ فقلت: هذا من أجود الجواهر، فقال: لو أردنا لکان ولکن لا نریده، ثمّ رمی بالحصی فعادت کما کانت.

ابو حمزه ثُمالی می گوید: علی (علیه السلام) در مسجد کوفه نشسته و اصحاب ایشان در کنار آن حضرت بودند پس مردی عرض کرد: من تعجّب می کنم که چرا دنیا در دست کسان دیگر است نه در دست شما؟ حضرت فرمودند: گمان می کنی ما دنیا را می خواهیم و به ما داده نمی شود؟ آن گاه یک قبضه از سنگ ریزه های مسجد را برداشته و در مشت خود فشردند، بعد دست خود را باز کردند، دیدیم جواهراتی هستند و می درخشند. حضرت پرسیدند: این

ص:255

چیست؟ نگاه کردیم و گفتیم: از بهترین جواهرات است. پس فرمودند: اگر ما دنیا را می خواستیم از آنِ ما بود، ولی ما آن را نمی خواهیم سپس جواهرات را بر زمین انداختند و آن ها مانند اوّل سنگ ریزه شدند.

808- تحف العقول 324: قال الصادق (علیه السلام): ثلاثة أشیاء لا ینبغی للعاقل أن ینساهنّ علی کلّ حال: فناء الدنیا، وتصرّف الأحوال، والآفات التی لا أمان لها.

امام صادق (علیه السلام) فرمودند: عاقل نباید سه چیز را هیچ گاه فراموش کند: ناپایداری دنیا، گردش حالات، و آفت هائی که هیچ کس از آن ها در امان نیست.

809- تحف العقول 357: قال الصادق (علیه السلام): صومعة المسلم بیته یحبس فیه نفسه وبصره ولسانه وفرجه. إنّ من عرف نعمة اللَّه بقلبه استوجب المزید من اللَّه قبل أن یظهر شکرها علی لسانه.

امام صادق (علیه السلام) فرمودند: صومعهﯼ مسلمان همان خانهﻱ اوست که نفس و دیده و زبان و عورت خود را در آن بازداشت می کند.

810- تحف العقول 357: قال الصادق (علیه السلام): قال رسول اللَّه (صلی الله علیه و آله و سلم): من خاف کلّ لسانه.

امام صادق (علیه السلام) فرمودند: رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرموده است: هر کس بترسد زبانش دربند است.

811- تحف العقول 360: قال الصادق (علیه السلام) لحمران بن أعین:...، واعلم أنّ العمل الدائم القلیل علی الیقین أفضل عند اللَّه من العمل الکثیر علی غیر یقین، الخبر.

امام صادق (علیه السلام) فرمودند: بدان که عمل اندک پیوسته با یقین، از عمل بسیار بدون یقین، نزد خدا بهتر است.

812- تحف العقول 360: قال الصادق (علیه السلام): إنّ تمام التحیّة للمقیم المصافحة، وتمام التسلیم علی المسافر المعانقة.

امام صادق (علیه السلام) فرمودند: کمال تحیّت برای حاضر دست دادن، و کمال سلام نسبت به مسافر معانقه (دست در گردن افکندن) است.

ص:256

813- تحف العقول 359: قال الصادق (علیه السلام): إذا صلح أمر دنیاک فاتّهم دینک.

امام صادق (علیه السلام) فرمودند: اگر کار دنیایت رو به راه (و بر وفق مراد) شد از دینت بدگمان باش (که تا دین تو خراب نشود دنیا آباد نگردد).

814- تحف العقول 362: قیل للصادق (علیه السلام): قوم یعملون بالمعاصی ویقولون: نرجو فلا یزالون کذلک حتی یأتیهم الموت, فقال (علیه السلام): هؤلاء قوم یترجّحون فی الأمانی کذبوا لیس یرجون, إنّ من رجا شیئاً طلبه، ومن خاف من شیء هرب منه.

به امام صادق (علیه السلام) گفتند: جمعی همی گناه کنند و گویند: ما به رحمت خدا امیدواریم، و تا دم مرگ کارشان این است. فرمودند: این ها مردمی هستند که در پهنهﻱ آرزو می چمند، دروغ می گویند، امیدی ندارند هر کس به چیزی امیدوار باشد دنبالش رود و هر کس از چیزی ترسد از آن بگریزد.

815- تحف العقول 363: قال الصادق (علیه السلام): لیس لإبلیس جند أشدّ من النساء والغضب.

امام صادق (علیه السلام) فرمودند: ابلیس سپاهی نیرومندتر از زن و خشم ندارد.

816- تحف العقول 394: قال الکاظم (علیه السلام) لهشام:...، یا هشام! قلّة المنطق حکم عظیم، فعلیکم بالصمت، فإنّه دعة حسنة وقلّة وزر وخفّة من الذنوب, فحصّنوا باب الحلم، فإنّ بابه الصبر، الخبر.

امام کاظم (علیه السلام) به هشام فرمودند: ای هشام! کم حرفی حکمتی بزرگ است، سکوت بگزینید که آرامشی نیکو، و باعث سبک باری و تخفیف گناه است. دَرِ (قلعهﯼ) حلم را محکم کنید که دَرَش صبر است.

817- تحف العقول 377: قال الصادق (علیه السلام): المؤمن بین مخافتین: ذنب قد مضی لا یدری ما یصنع اللَّه فیه. وعمر قد بقی لا یدری ما یکتسب فیه من المهالک، فهو لا یصبح إلاّ خائفاً ولا یمسی إلاّ خائفاً ولا یصلحه إلاّ الخوف.

امام صادق (علیه السلام) فرمودند: مؤمن همیشه میان دو بیم است: یکی از گناهان گذشته که نمی داند خدا با او چه می کند، و دیگر از باقی ماندهﯼ عمر که خبر

ص:257

ندارد به چه مهلکه ها می افتد، پس مؤمن صبح نکند جز ترسان و شام نکند جز هراسان، و چیزی هم جز ترس او را اصلاح ننماید (که اگر ترس رفت بی پروا گناه می کند).

818- تحف العقول 370: قال الصادق (علیه السلام): المؤمن فی الدنیا غریب، لا یجزع من ذلّها ولا یتنافس أهلها فی عزّها.

امام صادق (علیه السلام) فرمودند: مؤمن در دنیا غریب است، از ذلّتش بی تابی نکند، و با اهل آن بر سر عزّتش رقابت ننماید.

819- بصائر الدرجات 362 ح5: عن محمّد بن مسلم، عن أبی جعفر (علیه السلام) قال: کنت عنده یوماً إذ وقع زوج ورشان علی الحائط وهدلا هدیلهما فردّ أبو جعفر (علیه السلام) علیهما کلامهما ساعةً، ثمّ نهضا فلمّا طارا علی الحائط هدل الذّکر علی الأنثی ساعةً، ثمّ نهضا فقلت: جعلت فداک ما هذا الطیر؟ قال: یا بن مسلم! کلّ شی ء خلقه اللَّه من طیر أو بهیمة أو شی ء فیه روح فهو أسمع لنا وأطوع من ابن آدم إنّ هذا الورشان ظنّ بامرأته فحلفت له ما فعلت، فقالت ترضی بمحمّد بن علیّ فرضیا بی فأخبرته أنّه لها ظالم فصدّقها.

محمّد بن مسلم گوید: روزی خدمت امام باقر (علیه السلام) بودم که یک جفت قُمْری آمدند و روی دیوار نشسته، طبق مرسوم خود بانگ می کردند و امام باقر (علیه السلام) ساعتی به آن ها پاسخ می گفتند، سپس آمادهﯼ پریدن گشتند، و چون روی دیوار دیگری پریدند، قُمْری نَر، یک ساعت بر قمری مادّه بانگ می کرد، سپس آمادهﯼ پریدن شدند، من عرض کردم: قربانت گردم، داستان این پرندگان چه بود؟ حضرت فرمودند: ای پسر مسلم! هر پرنده و چارپا و جانداری را که خدا آفریده است نسبت به ما شنواتر و فرمان بردارتر از انسان است، این قمری به مادّهﯼ خود بدگمان شده و او سوگند یاد کرده بود که خیانت نکرده است و گفته بود به داوری محمّد بن علی راضی هستی؟ پس هر دو به داوری من راضی گشته و من به قُمْری نَر گفتم: که نسبت به مادّهﯼ خود ستم کرده ای و حق با اوست و او تصدیقش کرد.

ص:258

820- تحف العقول 377: قال الصادق (علیه السلام): إنّ أهل التقوی أخفّ أهل الدنیا مؤونة وأکثرهم معونة.

امام صادق (علیه السلام) فرمودند: پرهیزگاران از همهﻱ جهانیان کم خرجتر و پرنفع ترند.

821- تحف العقول 377: قال الصادق (علیه السلام): لن تکونوا مؤمنین حتی تعدّوا البلاء نعمة والرخاء مصیبة.

امام صادق (علیه السلام) فرمودند: هرگز مؤمن نشوید تا زمانی که بلا را نعمت؛ و رفاه را مصیبت شمارید.

822- تحف العقول 379: قال الصادق (علیه السلام): إیّاکم والمزاح، فإنّه یجرّ السخیمة ویورث الضغینة وهو السبّ الأصغر.

امام صادق (علیه السلام) فرمودند: از مزاح بپرهیزید که دشمنی آرد، و کینه زاید و در حکم دشنام کوچک است.

823- تحف العقول 409: قال الکاظم (علیه السلام) لبعض ولده: یا بنیّ! إیّاک أن یراک اللَّه فی معصیة نهاک عنها. وإیّاک أن یفقدک اللَّه عند طاعة أمرک بها. وعلیک بالجدّ. ولا تخرجنّ نفسک من التقصیر فی عبادة اللَّه وطاعته، فإنّ اللَّه لا یعبد حقّ عبادته. وإیّاک والمزاح، فإنّه یذهب بنور إیمانک ویستخفّ مروّتک. وإیّاک والضجر والکسل، فإنّهما یمنعان حظّک من الدنیا والآخرة.

امام کاظم (علیه السلام) به یکی از فرزندانشان فرمودند: پسر جان! مبادا خدا تو را در معصیتی که از آن نهیت کرده ببیند، یا در طاعتی که بدان امرت کرده نیابد، کوشش را از دست مده، خود را در عبادت و طاعت خدا بی تقصیر مشمار، که خدا را نتوان چنان که باید عبادت کرد، از مزاح بپرهیز که نور ایمانت را ببرد و مردانگیت را سبک سازد، از ملالت و کسالت بپرهیز که تو را از نصیب دنیا و آخرت باز دارد.

824- المحتضر 227 ح296: عن أبی عبد اللَّه (علیه السلام) قال: إنّ الإمام وکر لإرادة اللَّه (عزوجل)، لا یشاء إلاّ من شاء اللَّه.

امام صادق (علیه السلام) فرمودند: بدرستی که امام آشیانهﯼ ارادهﯼ خداوند است و نمی خواهد مگر آن چه را که او بخواهد.

ص:259

825- الهدایة الکبری 226: عن الباقر (علیه السلام) قال: نحن نفعل بإذنه ما نشاء، ونحن لا نشاء إلاّ ما شاء اللَّه، وإذا أردنا أراد اللَّه.

امام باقر (علیه السلام) فرمودند: ما اهل بیت به اذن خداوند آن چه را که بخواهیم انجام می دهیم، و غیر از آن چه که خداوند بخواهد نمی خواهیم، و زمانی که ما اراده کنیم خدای متعال نیز اراده می کند.

826- تحف العقول 457: قال الرضا (علیه السلام): إظهار الشیء قبل أن یستحکم مفسدة له.

امام رضا (علیه السلام) فرمودند: اظهار کار، پیش از استحکام، باعث خرابی است.

827- تحف العقول 486: قال الإمام الحسن العسکری (علیه السلام): من رضی بدون الشرف من المجلس لم یزل اللَّه وملائکته یصلّون علیه حتی یقوم.

امام حسن عسکری (علیه السلام) فرمودند: آن که در مجلس به پایین تر از مقام خود راضی شود، پیوسته خدا و ملائکه بر او درود فرستند، تا برخیزد.

828- تحف العقول 489: قال الإمام الحسن العسکری (علیه السلام): قلب الأحمق فی فمه وفم الحکیم فی قلبه.

امام حسن عسکری (علیه السلام) فرمودند: قلب احمق در دهان است، و دهان حکیم در قلب.

829- تحف العقول 489: قال الإمام الحسن العسکری (علیه السلام): لا یشغلک رزق مضمون عن عمل مفروض.

امام حسن عسکری (علیه السلام) فرمودند: مبادا روزیِ قسمت شده تو را از انجام وظائف و فرائض باز دارد.

830- تحف العقول 489: قال الإمام الحسن العسکری (علیه السلام): لیس من الأدب إظهار الفرح عند المحزون.

امام حسن عسکری (علیه السلام) فرمودند: اظهار مسرّت در حضور غمگین از ادب نیست.

ص:260

831- تحف العقول 489: قال الإمام الحسن العسکری (علیه السلام): ریاضة الجاهل ورد المعتاد عن عادته کالمعجز.

امام حسن عسکری (علیه السلام) فرمودند: ریاضت کشیدن جاهل، و برگرداندن معتاد از عادت به معجزه شبیه است.

832- تحف العقول 489: قال الإمام الحسن العسکری (علیه السلام): التواضع نعمة لا یحسد علیها.

امام حسن عسکری (علیه السلام) فرمودند: تواضع نعمتی است که کسی بر آن حسد نبرد.

833- تحف العقول 489: قال الإمام الحسن العسکری (علیه السلام): ما من بلیّة إلاّ وللَّه فیها نعمة تحیط بها.

امام حسن عسکری (علیه السلام) فرمودند: هیچ بلائی نیست جز این که در لفافه ای از نعمت پیچیده.

834- تحف العقول 489: قال الإمام الحسن العسکری (علیه السلام): ما أقبح بالمؤمن أن تکون له رغبة تذلّه.

امام حسن عسکری (علیه السلام) فرمودند: چه زشت است که مؤمن به چیزی دل بندد که مایهﻱ ذلّت اوست.

835- تحف العقول 507: قال المسیح (علیه السلام): إنّه کما ینظر المریض إلی طیب الطعام فلا یلتذّه مع ما یجده من شدّة الوجع، کذلک صاحب الدنیا لا یلتذّ بالعبادة ولا یجد حلاوتها مع ما یجد من حبّ المال.

روایت شده است: حضرت عیسی (علیه السلام) فرمودند: همان طور که مریض به طعام نیکو می نگرد و از آن به خاطر شدّت درد لذّتی نمی برد همچنین است صاحب دنیا که به خاطر شیرینی دنیا و لذت حبّ مال، لذّت عبادت را نمی چشد.

836- تحف العقول 511: قال المسیح (علیه السلام): إنّکم لا تدرکون ما تأملون إلاّ بالصبر علی ما تکرهون، ولا تبتغون ما تریدون إلاّ بترک ما تشتهون.

روایت شده است: حضرت عیسی (علیه السلام) فرمودند: تا بر ناملایمات صبر نکنید به آرزوها نرسید، و تا از لذّت ها چشم نپوشید به مراد خویش نائل نشوید.

ص:261

837- الخصال 7 ح22: عن داود بن فرقد قال: قال أبو عبد اللَّه (علیه السلام): الغضب مفتاح کلّ شرّ.

داود بن فرقد گوید: امام صادق (علیه السلام) فرمودند: غضب کلید هر شرّ است.

838- الخصال 14 ح51: عن الحارث قال: سمعت أمیر المؤمنین (علیه السلام) یقول: ما من شیء أحقّ بطول السجن من اللسان.

حارث گوید: شنیدم امیر المؤمنین (علیه السلام) فرمودند: به حبس طولانی هیچ چیز سزاوارتر از زبان نیست.

839- بصائر الدرجات 369 ح8: عن سلیمان بن خالد، عن أبی عبد اللَّه (علیه السلام) قال: کان معنا أبو عبد اللَّه البلخیّ ومعه إذا هو بظبی یثغو ویحرّک ذنبه، فقال له أبو عبد اللَّه (علیه السلام): أفعل إن شاء اللَّه، قال: ثمّ أقبل علینا فقال: علمتم ما قال الظّبی؟ قلنا: اللَّه ورسوله وابن رسوله أعلم، فقال: إنّه أتانی فأخبرنی أنّ بعض أهل المدینة نصب شبکةً لأنثاه فأخذها ولها خشفان لم ینهضا ولم یقویا للرعی، قال فیسألنی أن أسألهم أن یطلقوها وضمن لی أن إذا أرضعت خشفیها حتّی یقویا أن یردّها علیهم، قال: فاستحلفته، قال: برئت من ولایتکم أهل البیت إن لم أف وأنا فاعل ذلک به إن شاء اللَّه، فقال البلخیّ: سنّة فیکم کسنّة سلیمان (علیه السلام).

سلیمان بن خالد گفت: در خدمت حضرت صادق (علیه السلام) بودیم، ابو عبد اللَّه بلخی نیز حضور داشت ناگاه یک آهو پیش آمده و با صدای مخصوص خود صدا می زد و دُم می جنبانید. امام (علیه السلام) فرمودند: انجام می دهم ان شاء اللَّه.

آن گاه روی به ما نموده و فرمودند: فهمیدید آهو چه گفت؟ عرض کردم: خدا و رسول و پسر رسول او دانا ترند. فرمودند: شکایت کرد که یکی از اهل مدینه دامی نهاده و مادّهﯼ او را گرفته است که دو برّه دارد و هنوز قدرت چریدن ندارند، از من درخواست کرد که مادّه اش را بگیرم و آزاد کنم و ضمانت کرد که وقتی بچّه هایش را شیر داد و آمادهﯼ چریدن شدند او را پیش صیّاد برگرداند. من آهو را قسم دادم، گفت از ولایت شما اهل بیت پیامبر بیزار باشم اگر این کار را نکنم. من هم این کار را برای او خواهم کرد ان شاء اللَّه، ابو عبد اللَّه بلخی گفت: درشما سنّتی همچون سنّت

ص:262

سلیمان (علیه السلام) است (یعنی همان طور که حضرت سلیمان با حیوانات سخن گفته و اُمور آنان را اداره می نمود شما نیز چنین هستید).

840- الخصال 39 ح23: عن إسماعیل بن أبی زیاد، عن أبی عبد اللَّه، عن أبیه (علیهما السلام) قال: أوحی اللَّه (تبارک و تعالی) إلی موسی (علیه السلام): لا تفرح بکثرة المال، ولا تدع ذکری علی کلّ حال، فإنّ کثرة المال تنسی الذنوب، وترک ذکری یقسی القلوب.

امام صادق (علیه السلام) از قول پدرشان فرمودند: خدای (تبارک و تعالی) به موسی وحی فرستاد که به فراوانی مال خرسند مباش و یاد مرا در هیچ حال وامگذار؛ زیرا مال بسیار گناهان را به فراموشی سپارد و ترک ذکر من دل ها را سخت نماید.

841- الخصال 43 ح38: عن محمّد بن أحمد بن یحیی بن عمران یرفع الحدیث قال: الذهب والفضّة حجران ممسوخان فمن أحبّهما کان معهما.

امام صادق (علیه السلام) فرمودند: طلا و نقره دو سنگ مسخ شده اند (یعنی دو حیوان بوده اند که به این صورت درآمده اند) هر کس آن ها را دوست دارد با آن ها است.

842- الخصال 62 ح90: عن أسباط بن محمّد بإسناده یرفعه إلی النبیّ (صلی الله علیه و آله و سلم) أنّه قال: الغیبة أشدّ من الزنا، فقیل: یا رسول اللَّه! ولم ذلک؟ قال: صاحب الزنا یتوب فیتوب اللَّه علیه، وصاحب الغیبة یتوب فلا یتوب اللَّه علیه حتی یکون صاحبه الذی یحلّه.

اسباط بن محمّد با سند خود نقل می کند که پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: غیبت شدیدتر از زنا است. گفته شد: یا رسول اللَّه این برای چیست؟ فرمودند: زناکار توبه می کند و خدا توبهﻱ او را می پذیرد، ولی غیبت کننده توبه می کند و خدا توبهﻱ او را نمی پذیرد تا وقتی که غیبت شونده او را حلال کند.

843- الخصال 89 ح26: عن أحمد بن عبد الجبّار، عن جدّه، عن أبی عبد اللَّه (علیه السلام) قال: الهدیة علی ثلاثة وجوه: هدیّة مکافأة، وهدیّة مصانعة، وهدیّة للَّه (عزوجل).

امام صادق (علیه السلام) فرمودند: هدیه بر سه قسم است: هدیهﻱ پاداش، و هدیهﻱ

ص:263

رشوه، و هدیه برای خدای (عزوجل).

844- الخصال 112 ح88: عن السکونی، عن جعفر بن محمّد، عن أبیه (علیهما السلام) قال: قال رسول اللَّه (صلی الله علیه و آله و سلم): لا سهر إلاّ فی ثلاث: متهجّد بالقرآن، أو فی طلب العلم، أو عروس تهدی إلی زوجها.

رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: به جز در سه مورد شب زنده داری روا نیست: به قرآن خواندن در دل شب، یا در طلب علم، یا عروسی که به حجله برند.

845- الخصال 113 ح89: عن مسعدة بن زیاد، عن جعفر بن محمّد، عن أبیه (علیهما السلام) قال: قال رسول اللَّه (صلی الله علیه و آله و سلم): لولا ثلاث فی ابن آدم ما طأطأ رأسه شیء: المرض والفقر والموت، کلّهم فیه وإنّه معهنّ لو ثاب.

رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: اگر سه چیز در آدمی زاد نبود هیچ چیز او را سرافکنده نمی ساخت: بیماری و نیازمندی و مرگ، و او با داشتن این سه چیز باز این همه پر جست و خیز است.

846- الخصال 126 ح122: حدّثنی أنس بن محمّد أبو مالک. عن أبیه، عن جعفر بن محمّد، عن أبیه، عن جدّه، عن علیّ بن أبی طالب (علیهم السلام) عن النبیّ (صلی الله علیه و آله و سلم) أنّه قال فی وصیّته له:...، یا علیّ! ثلاثة من الوسواس أکل الطین، وتقلیم الأظفار بالأسنان، وأکل اللحیة، الخبر.

رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: یا علی! سه چیز از وسواس به شمار آید: گِل خوردن، ناخن به دندان جویدن، و ریش را بدندان گرفتن.

847- الخصال 141 ح160: عن سلیمان بن حفص البصری، عن جعفر بن محمّد (علیهما السلام) قال: قال رسول اللَّه (صلی الله علیه و آله و سلم): ما عجّت الأرض إلی ربّها (عزوجل) کعجیجها من ثلاثة، من دم حرام یسفک علیها، أو اغتسال من زنا، أو النوم علیها قبل طلوع الشمس.

رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: زمین به پیشگاه پروردگار خود ننالیده به مانند ناله اش از سه چیز: از خونی که به ناحق بر روی آن ریخته شود, یا غسلی که از زنا بر روی آن انجام گیرد, و یا خوابی که پیش از طلوع آفتاب بر روی آن واقع شود.

ص:264

848- الخصال 132 ح140: عن جابر، عن أبی جعفر (علیه السلام) قال: لمّا دعا نوح (علیه السلام) ربّه (عزوجل) علی قومه أتاه إبلیس لعنه اللَّه فقال:...، اذکرنی فی ثلاثة مواطن فإنّی أقرب ما أکون إلی العبد إذا کان فی إحدیهنّ: اذکرنی إذا غضبت، واذکرنی إذا حکمت بین اثنین. واذکرنی إذا کنت مع امرأة خالیاً لیس معکما أحد.

امام باقر (علیه السلام) فرمودند: زمانی که نوح بر قومش نفرین کرد شیطان نزد وی آمده وگفت: در سه جا به یاد من باش که نزدیک ترین حالات من به بندهﯼ خدا در یکی از این سه مورد است: به هنگام خشمت به یاد من باش، و هنگامی که میان دو نفر قضاوت کنی به یاد من باشد، و هنگامی که با زنی به خلوت نشسته ای و هیچ کس دیگر با شما نیست به یاد من باش.

849- الخصال 128 ح131: عن الحسین بن مصعب قال: قال أبو عبد اللَّه (علیه السلام): إنّ للَّه فی کلّ یوم ولیلة ملکاً ینادی: مهلاً مهلاً عباد اللَّه من معاصی اللَّه فلولا بهائم رتع، وصبیّة رضع، وشیوخ رکع لصبّ علیکم العذاب صبّاً وترضون به رضاً.

امام صادق (علیه السلام) فرمودند: خدای را فرشته ای است که هر شبانه روزی فریاد می زند: بندگان خدا! در راه معصیت و نافرمانی خدا قدری آهسته تر قدم بردارید که اگر حیوانات چرنده و بچه های شیرخوار و پیران قد خمیده نبودند آن چنان عذاب سختی بر شما فرود می آمد که در زیر شکنجهﻱ آن نرم می شدید.

850- کمال الدین 377 ح1: عن الباقر (علیه السلام) قال: أفضل أعمال شیعتنا انتظار الفرج.

امام باقر (علیه السلام) فرمودند: برترین و با فضیلت ترین اعمال شیعیان ما انتظار فرج است.

851- الخصال 221 ح47: عن عبد اللَّه بن میمون القداح، عن أبی عبد اللَّه (علیه السلام) قال: أربعة لا یشبعنّ من أربعة: الأرض من المطر، والعین من النظر، والأنثی من الذکر، والعالم من العلم.

امام صادق (علیه السلام) فرمودند: چهار چیز از چهار چیز سیر نگردند: زمین از باران، چشم از نگاه، مادّه از نر، دانشمند از دانش.

ص:265

852- بصائر الدرجات 294 ح5: عن داود بن کثیر الرقّی قال: حجّ رجل من أصحابنا فدخل علی أبی عبد اللَّه (علیه السلام): فقال: فداک أبی وأمّی، إنّ أهلی قد توفّیت وبقیت وحیداً، فقال أبو عبد اللَّه (علیه السلام): أفکنت تحبّها؟ قال: نعم جعلت فداک، قال: ارجع إلی منزلک فإنّک سترجع إلی المنزل وهی تأکل، قال: فلمّا رجعت من حجّتی ودخلت منزلی رأیتها قاعدةً وهی تأکل.

داود بن کثیر رِقّی گفت: یکی از دوستان ما برای انجام حج به مکّه رفت و خدمت حضرت صادق (علیه السلام) رسید. پس گفت: آقا! پدر و مادرم فدایت شوند، همسرم فوت شده و من تنها مانده ام، حضرت فرمودند: دوستش داشتی؟ عرض کردم: بله فدایت شوم. فرمودند: وقتی برگردی به منزل خود، او مشغول غذا خوردن است. گفت: از مکّه برگشتم و وارد منزل شدم دیدم همسرم نشسته و غذا می خورد.

853- الخصال 223 ح51: عن یعقوب بن یزید، عن محمّد بن جعفر بإسناده قال: قال أبو عبد اللَّه (علیه السلام): لیس للبحر جار، ولا للملک صدیق، ولا للعافیة ثمن، وکم من منعم علیه وهو لا یعلم.

امام صادق (علیه السلام) فرمودند: دریا همسایه نپذیرد و پادشاه دوست نگه ندارد و تندرستی را بهائی نیست و چه بسا بهره مند از نعمتی که از نعمت بی خبر است.

854- الخصال 238 ح82: عن رجل من بنی نوفل بن المطّلب، عن أبیه، عن أبی جعفر (علیه السلام) أنّه قال: قال رسول اللَّه (صلی الله علیه و آله و سلم): أحبّ الصحابة إلی اللَّه (عزوجل) أربعة، وما زاد قوم علی سبعة إلاّ زاد لغطهم.

امام باقر (علیه السلام) فرمودند: رسول خدا فرمودند: محبوب ترین هم سفران چهار نفرند، و اگر هم سفر بیش از هفت نفر شد جنجال و غوغایشان بیشتر خواهد گردید.

855- الخصال 629: قال أمیر المؤمنین (علیه السلام):...، لیس فی البدن شیء أقلّ شکراً من العین فلا تعطوها سؤلها فتشغلکم عن ذکر اللَّه (عزوجل)، الخبر.

امیر المؤمنین (علیه السلام) فرمودند: در بدن چیزی که از چشم کمتر شکر خدا کند نیست. پس هر چه او می خواهد ندهیدش که شما را از یاد خدای (عزوجل) غافل می سازد.

ص:266

856- الخصال 268 ح3: عن عبد الرحمن بن حجّاج، عن أبی عبد اللَّه (علیه السلام) فی قول اللَّه (عزوجل): {خُذُوا زِینَتَکُمْ عِنْدَ کُلِّ مَسْجِدٍ} (1) قال: المشط یجلب الرزق، ویحسن الشعر، وینجز الحاجة، ویزید فی ماء الصلب، ویقطع البلغم، وکان رسول اللَّه (صلی الله علیه و آله و سلم) یسرح تحت لحیته أربعین مرّة، ومن فوقها سبع مرّات، ویقول: إنّه یزید فی الذهن، ویقطع البلغم.

امام صادق (علیه السلام) در بیان آیهﯼ شریفهﻱ: {خُذُوا زِینَتَکُمْ عِنْدَ کُلِّ مَسْجِدٍ} (هرگاه به مسجد روید خود را بیارایید) فرمودند: مقصود از آرایش شانه زدن است، شانه زدن جلب روزی کند و موی را زیبا گرداند و حاجت روا سازد و منی را بیفزاید و بلغم را ببرد, رسول خدا را شیوه آن بود که زیر ریش خود را چهل بار شانه می زد و از بالای ریش هفت بار و می فرمودند: که این چنین شانه زدن هوش را زیاد می کند و بلغم را می برد.

857- الخصال 277 ح19: عن یزید بن خالد النیسابوری، عن أبی عبد اللَّه (علیه السلام) قال: الصداقة محدودة، فمن لم تکن فیه تلک الحدود فلا تنسبه إلی کمال الصداقة، ومن لم یکن فیه شیء من تلک الحدود فلا تنسبه إلی شیء من الصداقة، أوّلها: أن یکون سریرته وعلانیته لک واحدة، والثانیة: أن یری زینک زینه، وشینک شینه، والثالثة: أن لا یغیّره مال ولا ولایة، والرابعة: أن لا یمنعک شیئاً ممّا تصل إلیه مقدرته، والخامسة: أن لا یسلمک عند النکبات.

امام صادق (علیه السلام) فرمودند: دوستی را شرایطی است؛ کسی که همهﻱ این شرایط در او نیست او را دوست کامل مشمار و کسی که هیچ یک از این شرایط در او نیست او را به هیچ مرتبه از دوستی نسبت مده، شرط اوّل: آن که پنهان و آشکارش برای تو یکی باشد.

دوّم: آن که آراستگی تو را آراستگی خود بداند و سرافکندگی تو را سرافکندگی خودش.

سوّم: آن که ثروت و مقام روحیهﻱ او را تغییر ندهد.

چهارم: آن که از آن چه در دسترس توانائی او است از تو دریغ ندارد.


1- الأعراف، الآیة 31.

ص:267

و پنجم: آن که در سختی های روزگار تو را رها نکند.

858- الخصال 284 ح34: قال الصادق (علیه السلام): خمس خصال من فقد واحدة منهنّ لم یزل ناقص العیش، زائل العقل، مشغول القلب: فأوّلها: صحّة البدن، والثانیة: الأمن، والثالثة: السعة فی الرزق، والرابعة: الأنیس الموافق. قلت: وما الأنیس الموافق؟ قال: الزوجة الصالحة، والولد الصالح، والخلیط الصالح. والخامسة: وهی تجمع هذه الخصال: الدعة.

امام صادق (علیه السلام) فرمودند: پنج خصلت است که هر کس یکی از آن ها را نداشته باشد، زندگی او ناقص و عقل او زایل و دل او مشغول است:

اوّل: صحّت بدن، و دوّم: امنیّت، و سوّم: وسعت روزی، و چهارمی: دوست موافق. گفتم: دوست موافق کیست؟ فرمودند: همسر شایسته و فرزند صالح و رفیق صالح و پنجمی که جامع همهﻱ این خصلت ها است: آسودگی است.

859- الخصال 237 ح80: عن محمّد بن أحمد بن یحیی بن عمران الأشعری بإسناده رفعه إلی أمیر المؤمنین (علیه السلام) قال: نهی رسول اللَّه (صلی الله علیه و آله و سلم) أن یسلّم علی أربعة: علی السکران فی سکره، وعلی من یعمل التماثیل، وعلی من یلعب بالنرد، وعلی من یلعب بالأربعة عشر، وأنا أزیدکم الخامسة؛ أنهاکم أن تسلموا علی أصحاب الشطرنج.

امیر المؤمنین (علیه السلام) فرمودند: رسول خدا قدغن فرمودند که بر چهار کس سلام شود: بر شراب خوار در حال مستی، و بر مجسّمه ساز، و بر آن که نَرْد می بازد، و بر آن که به بازی (چهارده) مشغول است، و من برای شما پنجمین کس را می افزایم شما را نهی می کنم از سلام کردن بر شطرنج بازان.

860- الخصال 290 ح50: عن أبی ولاد الحنّاط، عن أبی عبد اللَّه (علیه السلام) قال: کان علیّ بن الحسین (علیهما السلام) یقول: إنّ المعرفة بکمال دین المسلم ترکه الکلام فیما لا یعنیه، وقلّة المراء وحلمه وصبره وحسن خلقه.

امام صادق (علیه السلام) فرمودند: امام زین العابدین (علیه السلام) همواره می فرمودند: راه شناسائی کمال دین مسلمان, سخن بیهوده نگفتن و در گفتار کمتر خود نمائی کردن و بردباری و شکیبائی و خوش خلقی او است.

ص:268

861- الخصال 33 ح1: عن هشام بن سالم، عن أبی عبد اللَّه (علیه السلام) قال: سمعت أبی یحدّث عن أبیه (علیه السلام) أنّ رجلاً قام إلی أمیر المؤمنین (علیه السلام) فقال له: یا أمیر المؤمنین! بما عرفت ربّک؟ قال: بفسخ العزم ونقض الهمّ لمّا أن هممت فحال بینی وبین همّی، وعزمت فخالف القضاء عزمی فعلمت أنّ المدبّر غیری، قال: فبماذا شکرت نعماه؟ قال: نظرت إلی بلاء قد صرفه عنّی وأبلی به غیری، فعلمت أنّه قد أنعم علیَّ فشکرته، قال: فبماذا أحببت لقاءه؟ قال: لمّا رأیته قد اختار لی دین ملائکته ورسله وأنبیائه علمت أنّ الذی أکرمنی بهذا لیس ینسانی فأحببت لقاءه.

امام صادق (علیه السلام) فرمودند: از پدرم شنیدم که از پدرش بازگو می کرد: که در محضر امیرالمؤمنین (علیه السلام) مردی برخاست و گفت: یا امیر المؤمنین پروردگارت را به چه وسیله شناختی؟ فرمودند:

به وسیلهﻱ به هم خوردن تصمیم و شکستن همّت که چون به کاری همّت گماشتم میان من و کار مورد علاقه ام فاصله ایجاد شد، و چون تصمیم گرفتم، قضای الهی بر خلاف تصمیم من جاری گردید، دانستم که تدبیر دیگری در کار است.

عرض کرد: به چه جهت نعمت های خداوند را شکرگزاری؟ فرمودند: در بلاهائی که از من باز داشته و دیگری را به آن مبتلا ساخته, خوب دقّت کردم دانستم که خداوند بر من انعام فرموده سپاس گزارش گشتم، عرض کرد: از چه رو خدا را دوست داری؟ فرمودند: از این رو که آئین فرشتگان و فرستادگان و پیغمبران خود را برای من برگزید دانستم کسی که مرا این چنین گرامی می دارد فراموشم نخواهد کرد و به همین جهت دوست دار دیدارش گشتم.

862- الخصال 632: قال امیرالمؤمنین (علیه السلام): خسر من ذهبت حیاته وعمره فیما یباعده من اللَّه (عزوجل).

امیر المؤمنین (علیه السلام) فرمودند: ضرر و زیان کرده است کسی که زندگانی و عمر خویش را در مسیری که او را از خدا دور می کند صرف نماید.

ص:269

863- الخصال 386 ح69: عن حفص بن غیاث النخعی، عن أبی عبد اللَّه (علیه السلام) قال: من کان مسافراً فلیسافر یوم السبت، فلو أنّ حجراً زال عن حجر یوم السبت لردّه اللَّه إلی مکانه، ومن تعذّرت علیه الحوائج فلیلتمس طلبها یوم الثلاثاء فإنّه الیوم الذی ألأنّ اللَّه فیه الحدید لداود (علیه السلام).

حفص بن غیاث نخعی از امام صادق (علیه السلام) نقل می کند که فرمودند: هر کس سفر می کند روز شنبه سفر کند، هرگاه روز شنبه سنگی از سنگی جدا شود، خداوند آن را به محل خود برمی گرداند، و هر کس که حاجت هایش روا نمی شود، آن را در روز سه شنبه طلب کند که آن روز، روزی است که خداوند در آن آهن را برای داود نرم کرد.

864- الخصال 393 ح95: قال أبو عبد اللَّه (علیه السلام): إذا کانت عشیة الخمیس ولیلة الجمعة نزلت ملائکة من السماء معها أقلام الذهب وصحف الفضّة لا یکتبون عشیة الخمیس ولیلة الجمعة ویوم الجمعة إلی أن تغیب الشمس إلاّ الصلاة علی النبیّ (صلی الله علیه و آله و سلم).

امام صادق (علیه السلام) فرمودند: چون شام گاه پنج شنبه و شب جمعه فرا می رسد، فرشتگان از آسمان نازل می شوند در حالی که با خود قلم هایی از طلا و صحیفه هایی از نقره دارند و آن ها شام گاه پنج شنبه و شب جمعه تا وقتی که خورشید پنهان شود چیزی را نمی نویسند مگر صلوات بر پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم).

865- الخصال 538 ح4: عن عبد اللَّه بن مسکان، عن أبی عبد اللَّه (علیه السلام) قال: إذا مات المؤمن فحضر جنازته أربعون رجلاً من المؤمنین فقالوا: اللَّهمّ إنّا لا نعلم منه إلاّ خیراً وأنت أعلم به منّا، قال اللَّه (تبارک و تعالی): إنّی قد أجزت شهادتکم وغفرت له ما علمت ممّا لا تعلمون.

امام صادق (علیه السلام) فرمودند: چون مؤمن بمیرد و چهل تن از مؤمنین بر جنازهﻱ او حاضر شوند و بگویند بار الها ما از او جز نیکی نمی دانیم و تو به او از ما داناتری خدای (تبارک و تعالی) می فرماید من گواهی شما را گذراندم و آن چه را که من از او می دانم و شما نمی دانید آمرزیدم.

866- نزهة الناظر وتنبیه الخاطر 137 ح21: قال الجواد (علیه السلام): الأیّام تهتک لک الأسرار الکامنة.

امام جواد (علیه السلام) فرمودند: روزگار پرده از اسرار پنهان بر می دارد.

ص:270

867- الخرائج والجرائح 1/294 ح1: عن المفضّل بن عمر، قال: کنت أمشی مع أبی عبد اللَّه جعفر بن محمّد (علیه السلام) بمکّة أو به منی، إذ مررنا بامرأة بین یدیها بقرة میتة وهی مع صبیّة لها تبکیان، فقال (علیه السلام): ما شأنک؟ قالت کنت وصبایای نعیش من هذه البقرة وقد ماتت لقد تحیّرت فی أمری، قال: أفتحبّین أن یحییها اللَّه لک، قالت: أو تسخر منّی مع مصیبتی، قال: کلاّ، ما أردت ذلک، ثمّ دعا بدعاء ثمّ رکضها برجله وصاح بها فقامت البقرة مسرعةً سویّةً، فقالت: عیسی ابن مریم وربّ الکعبة، فدخل الصادق (علیه السلام) بین الناس فلم تعرفه المرأة.

مفضّل بن عُمَر می گوید: در خدمت حضرت صادق (علیه السلام) بودم، گذرمان در مکّه یا منی به زنی افتاد که با دخترکی بالای سر گاو مرده ای ایستاده و گریه می کردند.

امام فرمودند: چه شده؟ گفت: من و دخترانم از شیر این گاو زندگی می کردیم، این گاو هم مرده است، متحیّرم که از کجا زندگی کنیم. حضرت فرمودند: مایلی خداوند این گاو را برایت زنده کند. زن گفت: با این گرفتاری که دارم مرا مسخره می کنی؟! حضرت فرمودند: نه، مسخره نمی کنم. آن گاه امام (علیه السلام) دعائی خواندند و با پای خود به بدن بی جان گاو زدند و فریادی به سر او کشیدند، پس گاو به سرعت صحیح و سالم از جای خود حرکت نمود. آن زن که گاو خود را زنده دید فریاد زد: به خدا این عیسی بن مریم است! امام (علیه السلام) نیز بین مردم رفتند و دیگر زن او را نشناخت.

868- الخصال 437 ح24: عن علیّ بن مهزیار بإسناده یرفعه قال: یأتی علی الناس زمان تکون العافیة فیه عشرة أجزاء تسعة منها فی اعتزال الناس وواحدة فی الصمت.

علی بن مهزیار بسند خود نقل می کند که فرمودند: روزگاری برای مردم پیش آید که سلامتی در آن روز ده جزء باشد؛ نه جزء آن در کناره گیری از مردم و یک جزء در خاموشی می باشد.

869- الأمالی الطوسی 300 ح40: حدّثنی إبراهیم بن عبد الصمد، عن أبیه، عن جدّه، قال: قال سیّدنا الصادق (علیه السلام): من اهتمّ لرزقه کتب علیه خطیئة، الخبر.

امام صادق (علیه السلام) فرمودند: هر کس برای روزیش اندوهگین شود برای او گناه نوشته می شود.

ص:271

870- الأمالی الطوسی 46 ح26: عن أبی العبّاس الفضل بن عبد الملک، عن أبی عبد اللَّه جعفر بن محمّد (علیهما السلام) قال:...، یا فضل! إنّه لا یرجع صاحب المسجد بأقلّ من إحدی ثلاث: إمّا دعاء یدعو به یدخله اللَّه به الجنّة، وإمّا دعاء یدعو به لیصرف اللَّه به عنه بلاء الدنیا، وإمّا أخ یستفیده فی اللَّه (عزوجل). قال: ثمّ قال رسول اللَّه (صلی الله علیه و آله و سلم): ما استفاد امرؤ مسلم فائدة بعد فائدة الإسلام مثل أخ یستفیده فی اللَّه (عزوجل)، الخبر.

امام صادق (علیه السلام) به فضل بن عبد الملک فرمودند: ای فضل! اهل نماز در مسجد از مسجد باز نمی گردند مگر به یکی از این سه چیز: دعایی که در آنجا کند و به واسطهﻱ آن خداوند او را به بهشت داخل کند، و یا دعایی که در آنجا کند و به واسطهﻱ آن خداوند بلائی را از او رفع نماید و یا برادری که از او در راه خدا بهره مند گردد.

سپس از رسول خدا (علیه السلام) نقل نمودند که فرمودند: هیچ مرد مسلمانی بعد از اسلام به فائده ای بهتر از برادری که از او در راه خدا بهره مند گردد دست نیافته است.

871- الأمالی الطوسی 284 ح91: قال: قال الصادق (علیه السلام): من نالته علّة فلیقرأ فی جیبه الحمد سبع مرات، فإن ذهبت العلّة وإلاّ فلیقرأ سبعین مرّة، وأنا الضامن له العافیة.

امام صادق (علیه السلام) فرمودند: هر کس به بیماری دچار شد هفت مرتبه سورهﻱ حمد را قرائت نماید، پس اگر بیماری از او دور نشد هفتاد بار بخواند و من ضامن عافیت و سلامتی برای او هستم.

872- الأمالی الطوسی 44 ح20: عن أبی ولاد الحنّاط، عن أبی عبد اللَّه جعفر بن محمّد (علیهما السلام)، قال: أربع من کنّ فیه کمل إیمانه، وإن کان من قرنه إلی قدمه ذنوب لم ینقصه ذلک، وهی: الصدق، وأداء الأمانة، والحیاء، وحسن الخلق.

امام صادق (علیه السلام) فرمودند: هر کس چهار چیز در وی باشد ایمانش کامل است، اگرچه گناهان سراپای وی را فراگرفته باشند؛ صداقت، ادای امانت، حیا، و اخلاق نیکو.

ص:272

873- الأمالی الطوسی 303 ح50: أبو قتادة، عن أبی عبد اللَّه (علیه السلام)، عن أبیه (علیه السلام) أنّه قال: ثلاث لم یسأل اللَّه (عزوجل) بمثلهنّ، أن تقول: اللَّهمّ فقّهنی فی الدین، وحبّبنی إلی المسلمین، واجعل لی لسان صدق فی الآخرین.

امام صادق (علیه السلام) از پدرشان نقل نمودند که فرمودند: سه دعا است که خدا به مانند آن خوانده نشده است: این که بگویی خدایا مرا در دین فقیه کن و نزد مسلمین محبوب نما و ذکر خیرم را بر زبان آیندگان قرار بده.

874- الأمالی الطوسی 307 ح65: عن ابن عبّاس، قال: قال رسول اللَّه (صلی الله علیه و آله و سلم): ما ولد بارّ نظر فی کلّ یوم إلی أبویه برحمة إلاّ کان له بکلّ نظر فیّب حجّة مبرورة. قالوا: یا رسول اللَّه! وإن نظر فی کلّ یوم مائة نظرة؟ قال: نعم اللَّه أکثر وأطیب.

رسول خدا (علیه السلام) فرمودند: هیچ فرزند نیکوکاری نیست که در هر روز به پدر و مادرش با نظر رحمت بنگرد مگر این که خداوند در هر نظری ثواب یک حجّ مقبول به وی عطا می نماید، اصحاب گفتند: ای رسول خدا! و اگرچه صد مرتبه بنگرد؟ حضرت فرمودند: بله و خداوند ثواب بیشتر و نیکوتر نیز عطا می کند.

875- الأمالی الطوسی 364 ح18: وبالإسناد، عن أمیر المؤمنین (علیه السلام)، أنه قال: أحبب حبیبک هوناً ما، فعسی أن یکون بغیضک یوماً ما، وابغض بغیضک هوناً ما فعسی أن یکون حبیبک یوماً ما.

امیر مؤمنان (علیه السلام) فرمودند: به آرامی دوستی کن با دوستت چه بسا روزی دشمنت شود، و به آرامی دشمنی کن با دشمن چه بسا روزی دوستت شود.

876- الأمالی الطوسی 372 ح52: بهذا الإسناد، عن أمیر المؤمنین (علیه السلام)، أنّه قال: تعطّروا بالاستغفار لا تفضحکم روائح الذنوب.

از علی بن موسی الرضا (علیه السلام) از پدرانشان از امیر المؤمنین (علیه السلام) نقل شده که فرمودند: خود را به وسیلهﻱ استغفار خوشبو کنید، مبادا بوی گناهان، شما را رسوا کند.

ص:273

877- الأمالی الطوسی 392 ح12: عن أبی هریرة: أنّ النبیّ (صلی الله علیه و آله و سلم) قال: إنّ أکمل المؤمنین إیماناً أحسنهم خلقاً، وخیارکم خیارکم لنسائهم.

رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: کامل ترین مردم از لحاظ ایمان، نیک اخلاق ترین آن ها هستند، بهترین شما، بهترینتان نسبت به زنانتان هستید.

878- الأمالی الطوسی 450 ح11: أبو الحسن علیّ بن موسی الرضا (علیه السلام)، قال: حدّثنی أبی، عن جدّی جعفر بن محمّد، عن أبیه، عن جدّه علیّ بن الحسین، عن أبیه، عن جدّه أمیر المؤمنین، قال: قال النبیّ (صلی الله علیه و آله و سلم): أسرع الذنوب عقوبة کفران النعمة.

از امام رضا (علیه السلام) از پدرانش نقل شده که پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: ناسپاسی نعمت از همهﻱ گناهان، کیفرش سریع تر است.

879- الأمالی الطوسی 393 ح15: عن مصعب بن شیبة، قال: قال رسول اللَّه (صلی الله علیه و آله و سلم): إذا أخذ القوم مجالسهم، فإن دعا رجل أخاه وأوسع له فی مجلسه فلیأته، فإنّما هی کرامة أکرمه بها أخوه، وإن لم یوسع له أحد فلینظر أوسع مکان یجده فلیجلس فیه.

رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: وقتی همگی در مجلس در جای خود نشستند اگر کسی از برادر خود دعوت کرد و برای او جا باز کرد نزدش آید این احترامی است که به او نهاده و اگر کسی برایش جا باز نکرد هر جا گشاده تر است بنشیند.

880- بصائر الدرجات 292 ح8: عن أبی عوف، عن أبی عبد اللَّه (علیه السلام) قال: دخلت علیه فألطفنی وقال إنّ رجلاً مکفوف البصر أتی النبیّ (صلی الله علیه و آله و سلم) فقال: یا رسول اللَّه! ادع اللَّه أن یردّ علیّ بصری، قال: فدعا اللَّه فردّ علیه بصره، ثمّ أتاه آخر فقال: یا رسول اللَّه! ادع اللَّه لی أن یردّ علیّ بصری، قال: فقال: الجنّة أحبّ إلیک أو یردّ علیک بصرک؟ قال: یا رسول اللَّه! وإنّ ثوابها الجنّة، فقال: اللَّه أکرم من أن یبتلی عبده المؤمن بذهاب بصره ثمّ لا یثیبه الجنّة.

اَبو عَوْف می گوید: بر امام جعفر صادق (علیه السلام) داخل شدم پس حضرت به من ملاطفت نموده و فرمودند: شخصی نابینا پیش پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) آمده و گفت: ای رسول خدا! از خداوند بخواه که بینائی مرا به من بازگرداند، پس آن حضرت دعا نموده و آن شخص بینا شد، چندی بعد شخص دیگری که او نیز نابینا

ص:274

بود خدمت آن حضرت آمده و همین درخواست را نمود حضرت به او فرمودند: آیا بهشت نزد تو محبوب تر است یا بینا شدن؟ گفت: آیا اگر نابینا بمانم جزا و پاداش من بهشت است؟ حضرت فرمودند: خداوند بزرگوارتر از آن است که بندهﯼ مؤمنی را مبتلا به نابینائی نماید سپس به او جزای بهشت ندهد.

881- الأمالی الطوسی 405 ح57: عن یعقوب بن میثم التمّار مولی علیّ بن الحسین (علیه السلام) قال: دخلت علی أبی جعفر (علیه السلام) فقلت له: جعلت فداک یا بن رسول اللَّه! إنّی وجدت فی کتب أبی أنّ علیّاً (علیه السلام) قال لأبی میثم: أحبب حبیب آل محمّد وإن کان فاسقاً زانیاً، وابغض مبغض آل محمّد وإن کان صوّاماً قوّاماً، فإنّی سمعت رسول اللَّه (صلی الله علیه و آله و سلم) وهو یقول: {الَّذینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ أُولَئِکَ هُمْ خَیْرُ الْبَرِیَّةِ} (1) ثمّ التفت إلیَّ وقال: هم واللَّه أنت وشیعتک یا علیّ! ومیعادک ومیعادهم الحوض غداً، غرّاً محجّلین، مکتحلین متوّجین. فقال أبو جعفر: هکذا هو عیاناً فی کتاب علیّ (علیه السلام).

یعقوب فرزند میثم تمّار غلام حضرت زین العابدین نقل می کند که گفت بر حضرت باقر (علیه السلام) وارد شدم و عرض کردم: ای پسر رسول خدا! فدایت شوم من در نوشته های پدرم دیدم که حضرت علی (علیه السلام) به پدرم میثم فرمودند: دوست بدار دوستدار خاندان پیامبر را اگر چه فاسقِ زناکار باشد، و دشمن بدار دشمن آل محمّد را اگر چه تمام روزها روزه دارد و شب ها بیدار و مشغول نماز باشد، من از رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) شنیدم این آیه را: (آن هائی که ایمان آورده اند و کارهای شایسته دارند بهترین مردمان هستند).

سپس به من توجّه نموده و فرمودند: به خدا قسم منظور از این آیه شریفه تو و شیعیان توست. ای علی! وعده گاه تو با آن ها فردای قیامت، حوض باشد با صورت های درخشان و دست و پای شسته (سرمه کشیده) و تاجدار. امام باقر (علیه السلام) فرمودند: آری در کتاب علی (علیه السلام) چنین است.


1- البیّنة، الآیة 7.

ص:275

882- الأمالی الطوسی 437 ح32: عن إسماعیل بن أبی زیاد السکونی، عن جعفر بن محمّد، عن أبیه (علیهما السلام): أنّ النبیّ (صلی الله علیه و آله و سلم) صلّی علی سعد بن معاذ، وقال: لقد وافی من الملائکة للصلاة علیه تسعون ألف ملک وفیهم جبرئیل یصلّون علیه, فقلت: یا جبرئیل! بما استحقّ صلاتکم علیه؟ فقال: بقراءة قل هو اللَّه أحد قائماً وقاعداً وراکباً وماشیاً وذاهباً وجائیاً.

امام صادق (علیه السلام) از پدرشان نقل نمودند که پیغمبر (صلی الله علیه و آله و سلم) بر سعد بن معاذ نماز خواندند و فرمودند: نود هزار فرشته به همراه جبرئیل برایش نماز خواندند، به جبرئیل گفتم: ای جبرئیل! به چه سبب مستحق نماز شما بر او شده؟ گفت: به خاطر خواندن: سوره «قُلْ هُوَ اللَّه أَحَدٌ» ایستاده و نشسته و سواره و پیاده و در رفتن و آمدن.

883- الأمالی للطوسی 462 ح36: عن جعفر بن محمّد، عن أبیه، عن جدّه، عن علیّ بن أبی طالب أمیر المؤمنین (علیهم السلام)، قال: سمعت رسول اللَّه (صلی الله علیه و آله و سلم) یقول: المؤمن غرّ کریم، والفاجر خبّ لئیم، وخیر المؤمنین من کان مألفة للمؤمنین، ولا خیر فیمن لا یألف ولا یؤلف.

حسین بن زید از امام صادق (علیه السلام) و ایشان از پدرانشان از امیر المؤمنین (علیه السلام) روایت کردند که فرمودند: از رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) شنیدم که فرمودند: مؤمن, شریف و بزرگوار؛ و کافر, فاسد و پست است، بهترین مؤمن کسی است که به مؤمنین محبّت کند و خیری نیست در آن کس که محبّت ندارد.

884- الأمالی الطوسی 517 ح39: القاسم بن بهرام، عن جعفر بن محمّد (علیهما السلام)، قال: إذا اشتکی العبد ثمّ عوفی فلم یحدث خیراً ولم یکف عن سوء، لقیت الملائکة بعضها بعضاً - یعنی حفظته - فقالت: إنً فلاناً داویناه فلم ینفعه الدواء.

امام صادق (علیه السلام) فرمودند: زمانی که بنده ای به گرفتاری و مرضی دچار می شود و سپس خداوند به وی عافیت و سلامتی می دهد و او پس از سلامتی کار خیری انجام نداده و از اعمال بد دست نمی کشد ملائکه یکدیگر را ملاقات کرده و می گویند همانا فلانی را به گرفتاری و مرض دچار کردیم ولی فائده ای نداشت!

ص:276

885- الأمالی الطوسی 484 ح29: عن أنس بن مالک، قال: قال رسول اللَّه (صلی الله علیه و آله و سلم): یأتی علی الناس زمان الصابر منهم علی دینه کالقابض علی الجمر.

رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: روزگاری بر مردم بیاید که هر کس خواهد دین خود نگه دارد چنان باشد که آتش به دست گرفته باشد.

886- الأمالی الطوسی 512 ح26: أخبرنی أبو جعفر محمّد بن علیّ بن الحسین، عن أبیه علیّ بن الحسین، عن أبیه الحسین بن علیّ، عن أبیه علیّ بن أبی طالب (علیهم السلام) قال: سمعت رسول اللَّه (صلی الله علیه و آله و سلم) یقول: من کثر همّه سقم بدنه، ومن ساء خلقه عذب نفسه، ومن لاحی الرجال سقطت مروءته وذهبت کرامته. ثمّ قال رسول اللَّه (صلی الله علیه و آله و سلم): لم یزل جبرئیل (علیه السلام) ینهانی عن ملاحاة الرجال (1) کما ینهانی عن شرب الخمر وعبادة الأوثان.

عبد اللَّه بن محمّد از امام باقر (علیه السلام) روایت کرده که رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: هر کس اندوهش زیاد گردد، بدنش بیمار می گردد، هر کس اخلاقش بد شود خود را گرفتار عذاب می کند و هر کس با مردم درافتد مردانگی و کرامت خود را از دست می دهد، فرمودند: جبرئیل مرا از درافتادن با مردم نهی می کرد، همان گونه که از شرب خمر و پرستیدن بت ها نهی می فرمود.

887- الأمالی الطوسی 522 ح63: عن علیّ بن أبی طالب (علیه السلام)، قال: کان ضحک النبیّ (صلی الله علیه و آله و سلم) التبسّم، فاجتاز ذات یوم بفئة من الأنصار وإذا هم یتحدّثون ویضحکون بملء أفواههم، فقال: یا هؤلاء! من غرّه منکم أمله وقصر به فی الخیر عمله، فلیطلع فی القبور ولیعتبر بالنشور، واذکروا الموت فإنّه هادم اللذّات.

امیر المؤمنین (علیه السلام) فرمودند: خندیدن پیغمبر (صلی الله علیه و آله و سلم) همان تبسّم بود و روزی به جوانان انصار گذر کرد که گفتگو می کردند و با دهان باز می خندیدند پس فرمودند: ای شما حاضران! هر کس از شماها آرزویش او را فریب داده و در کار خیر کوتاهی کرده سری به گورها کشد و از زنده شدن در قیامت عبرت گیرد، ومرگ را یاد کنید که شکنندهﯼ هر لذّت و خوشی است.


1- منازعتهم ومخاصمتهم ومجادلتهم.

ص:277

888- الأمالی الطوسی 518 ح42: قال رسول اللَّه (صلی الله علیه و آله و سلم): المرء علی دین خلیله، فلینظر أحدکم من یخالل.

رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: شخص بر دین دوست خود است، پس باید هریک از شما بداند که با چه کسی همنشینی می کند.

889- الأمالی الطوسی 518 ح43: قال رسول اللَّه (صلی الله علیه و آله و سلم): یأتی علی الناس زمان یذوب فیه قلب المؤمن فی جوفه کما یذوب الآنک فی النار یعنی الرصاص وما ذاک إلاّ لما یری من البلاء والأحداث فی دینهم لا یستطیع له غیراً.

رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: زمانی بر مردم می آید که قلب مؤمن در دلش آب می شود همان طور که سُرب در آتش آب می شود، و نیست سبب آن مگر این که فتنه ها و بدعت هائی را که در دین آن ها ظاهر گشته مشاهده می کند و توانائی تغییر و بر طرف ساختن آن ها را ندارد.

890- الأمالی الطوسی 518 ح44: وبإسناده، قال: قال رسول اللَّه (صلی الله علیه و آله و سلم): من تزوّج فقد أحرز نصف دینه، فلیتق اللَّه فی النصف الباقی.

رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: هر کس ازدواج کند نصف دین خود را به دست آورده است در نصف باقی از خدای تعالی تقوی پیشه کند.

891- الأمالی الطوسی 519 ح48: قال رسول اللَّه (صلی الله علیه و آله و سلم): أیّکم مال وارثه أحبّ إلیه من ماله؟ قالوا: ما فینا أحد یحبّ ذلک یا نبیّ اللَّه! قال: بحسبکم، بل کلّکم یحبّ ذلک. ثمّ قال: یقول ابن آدم: مالی مالی، وهل لک من مالک إلاّ ما أکلت فأفنیت، أو لبست فأبلیت، أو تصدّقت فأمضیت، وما عدا ذلک فهو مال الوارث.

رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) خطاب به اصحاب فرمودند: کدام یک از شما مال وارثش از مال خودش دوست داشتنی تر است؟ گفتند: هیچ کس! حضرت فرمودند: چنین نیست بلکه همهﻱ شما اینگونه اید؛ چرا که فرزند آدم پیوسته می گوید: مال من! مال من! در حالی که مال و ثروت وی نیست مگر آن چه می خورد و از بین می رود و آن چه می پوشد و کهنه می شود و یا صدقه می دهد و بقیّهﻱ آن مال وارث است.

ص:278

892- الأمالی الطوسی 458 ح29: عن الحارث، عن علیّ (علیه السلام)، عن النبیّ (صلی الله علیه و آله و سلم) قال: کلّ معروف صدقة إلی غنیّ أو فقیر، فتصدّقوا ولو بشقّ تمرة، واتّقوا النار ولو بشقّ تمرة، فإنّ اللَّه (عزوجل) یربّیها لصاحبها کما یربّی أحدکم فلوه أو فصیله حتی یوفّیه إیّاها یوم القیامة، وحتی تکون أعظم من الجبل العظیم.

پیغمبر (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: هر احسانی صدقه باشد به توانگر باشد یا نیازمند، پس صدقه دهید، گر چه به نیمی از یک دانهﻱ خرما باشد، از دوزخ بپرهیزید، و گر چه با نیمی دانهﻱ خرما؛ زیرا خدا (عزوجل) آن را برای صاحبش که صدقه داده فزون سازد و بپرورد چنانی که یکی از شماها کرّه خر و اسب یا کرّه شتر خود را پرورش دهید تا روز قیامت آن را به وی پردازد، و تا این که بزرگ تر از کوه بزرگی باشد.

893- الأمالی الطوسی 569 ح4: حدّثنا الرضا علیّ بن موسی، قال: حدّثنا أبی موسی بن جعفر، قال. حدّثنا أبی جعفر بن محمّد، قال: حدّثنی أبی محمّد بن علیّ، عن أبیه علیّ بن الحسین، عن أبیه الحسین، عن أبیه علیّ بن أبی طالب (علیهم السلام)، قال: سمعت رسول اللَّه (صلی الله علیه و آله و سلم) یقول: التوحید ثمن الجنّة، والحمد للَّه وفاء شکر کلّ نعمة، وخشیة اللَّه مفتاح کلّ حکمة، والإخلاص ملاک کلّ طاعة.

از حضرت علی بن ابی طالب (علیه السلام) روایت شده که فرمودند: از رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) شنیدم که می فرمودند: اقرار به وحدانیّت خداوند قیمت و بهای بهشت است، و حمد و سپاس خداوند وفای شکر هر نعمت است، و ترس از خدا کلید هر حکمت است، و خالص نمودن نیّت، شرط قبولی هر طاعت است.

894- الأمالی الطوسی 576 ح4: عن أبیه إبراهیم بن الحسن بن الحسن، عن أمه فاطمة بنت الحسین، عن أبیها الحسین بن علیّ، عن أبیه علیّ بن أبی طالب (علیهم السلام)، قال: قال رسول اللَّه (صلی الله علیه و آله و سلم): من أعطی أربع خصال فی الدنیا، فقد أعطی خیر الدنیا والآخرة، وفاز بحظه منهما: ورع یعصمه عن محارم اللَّه، وحسن خلق یعیش به فی الناس، وحلم یدفع به جهل الجاهل، وزوجة صالحة تعینه علی أمر الدنیا والآخرة.

فاطمه دختر امام حسین (علیه السلام) از پدرش از امیر المؤمنین (علیه السلام) روایت می کند که رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: هر کس چهار خصلت داشته باشد به خیر دنیا و آخرت رسیده و بهرهﻱ خود را به دست آورده است.

ص:279

ورعی که او را از ارتکاب به حرام باز دارد، حسن خلقی که بوسیلهﻱ آن در میان مردم زندگی کند, حلمی که به وسیلهﻱ آن نادان ها را از خود دور سازد، و زن شایسته ای که در کارهای دنیا و آخرت او را یاری دهد.

895- الأمالی الطوسی 570 ح6: حدّثنا عمّی علیّ بن حمزة، قال: حدّثنا علیّ بن جعفر بن محمّد، عن أخیه موسی بن جعفر، عن أبیه جعفر بن محمّد، عن أبیه، عن جدّه، عن الحسین، عن علیّ (علیهم السلام)، قال: قال رسول اللَّه (صلی الله علیه و آله و سلم): ما اختلج عرق ولا عثرت قدم إلاّ بما قدّمت أیدیکم، وما یعفو اللَّه (عزوجل) عنه أکثر.

علی بن جعفر از برادرش موسی بن جعفر و او از پدرانش (علیهم السلام) روایت می کند که رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: هر رگی که از شما از بریده و خون جاری گردد و یا قدم شما بلغزد به خاطر گناهی است که انجام داده اید و آن چه را که خداوند عفو می کند بیشتر می باشد.

896- الأمالی الطوسی 579 ح2: عن جعفر بن محمّد (علیه السلام)، قال: قال أمیر المؤمنین (علیه السلام): ما أنعم اللَّه علی عبد نعمة فشکرها بقلبه إلاّ استوجب المزید فیها قبل أن یظهر شکرها علی لسانه.

امیر المؤمنین (علیه السلام) فرمودند: خداوند متعال نعمتی به بنده اش نداده که از آن قلباً سپاسگزار بشود مگر این که پیش از تمام شدن شکر زبانی مستحق ازدیاد نعمت خواهد شد.

897- الاحتجاج 1/332:...، ولقد أتاه رجل من جهینة أجذم یتقطّع من الجذام فشکا إلیه (صلی الله علیه و آله و سلم) فأخذ قدحاً من ماء فتفل فیه، ثمّ قال: امسح به جسدک ففعل فبرأ حتّی لم یوجد فیه شی ء.

شخصی از قبیلهﯼ جُهَیْنَه که مبتلا به جذام شده بود حضور پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) رسید و از آن حضرت شفا خواست آن حضرت ظرف آبی را طلبیده و از آب دهانشان در آن ریختند و به آن شخص فرمودند: «این آب را به بدنت بمال» پس آن شخص به دستور حضرت عمل کرد و از آن مرض خلاصی یافت.

ص:280

898- الأمالی الطوسی 610 ح8: عن جابر بن عبد اللَّه، قال: قال رسول اللَّه (صلی الله علیه و آله و سلم): لو أنّ الدنیا کلّها لقمة واحدة فأکلها العبد المسلم ثمّ قال: الحمد للَّه، لکان قوله ذلک خیراً له من الدنیا وما فیها.

رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: اگر همهﻱ دنیا، یک لقمه باشد و آن را بندهﻱ مسلمان بخورد و سپس الحمد للَّه بگوید: این گفته اش برای او بهتر از دنیا و بهتر از هر چه در آن است خواهد بود.

899- الأمالی الطوسی 630 ح10: حدّثنا علیّ بن حمزة العلوی، قال: حدّثنی أبی، قال: حدّثنا علیّ بن موسی الرضا، قال: حدّثنی أبی، عن أبیه، عن آبائه، عن علیّ (علیهم السلام)، عن رسول اللَّه (صلی الله علیه و آله و سلم): قال: مثل المؤمن إذا عوفی من مرضه مثل البردة البیضاء تنزل من السماء فی حسنها وصفائها.

رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: مَثَل مؤمن زمانی که از درد و مرض رها می شود مَثَل لباس سفیدی است که از آسمان نازل شده و صفای مؤمن همچون حُسن و صفای آن لباس است.

900- الأمالی الطوسی 630 ح11: عن یونس بن یعقوب، قال: سمعت أبا عبد اللَّه جعفر بن محمّد (علیهما السلام) یقول: المؤمن أکرم علی اللَّه أن یمرّ به أربعون یوماً لا یمحّصه اللَّه تعالی فیها من ذنوبه، وإنّ الخدش والعثرة وانقطاع الشسع واختلاج العین وأشباه ذلک لیمحّص به ولیّنا من ذنوبه، وأن یغتمّ لا یدری ما وجهه، وأمّا الحمی فإنّ أبی حدّثنی، عن آبائه، عن رسول اللَّه (صلی الله علیه و آله و سلم): قال: حمی لیلة کفّارة سنة.

یونس بن یعقوب می گوید: شنیدم که امام صادق (علیه السلام) فرمودند: مؤمن گرامی تر از آن است که بر او چهل روز بگذرد و خدا او را از گناه پاک نکند هر چند بخراشی که به زمین افتد یا پاره شدن بند کفش یا به وارد شدن چیزی در چشم باشد و مانند این ها که گفته شد، و به این ها دوست ما از گناهش پاک می شود یا این که غمگین می شود و سبب اندوهش را نمی داند.

و امّا تب همانا پدرم مرا حدیث کرد از پدرانش از رسول خدا که فرمودند: تب یک شب، کفّاره ی یک سال گناه است.

ص:281

901- الأمالی الطوسی 631 ح1: عن أبی حمزة، عن أبی الحسن موسی بن جعفر (علیهما السلام)، قال: مثل المؤمن مثل کفّتی المیزان، کلّما زید فی إیمانه زید فی بلائه، لیلقی اللَّه (عزوجل) ولا خطیئة له.

از ابی حمزه از امام هفتم (علیه السلام) که فرمودند: مَثَل مؤمن همانند دو کفّهﻱ ترازو است، که هر مقدار بر ایمانش افزوده گردد، بر بلایش افزوده می گردد، تا وقتی به محضر خدا می رود، گناهی برایش باقی نماند.

902- الأمالی الطوسی 638 ح3: عن شقیق، عن أبی عبد اللَّه (علیه السلام)، قال: قال رسول اللَّه (صلی الله علیه و آله و سلم). أجیبوا الداعی، وعوّدوا المریض، واقبلوا الهدیة، ولا تظلموا المسلمین.

رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: دعوت کننده را پاسخ دهید، و بیمار را عیادت کنید، و هدیه را بپذیرید، و به مسلمانان ستم نکنید.

903- الأمالی الطوسی 641 ح16: قیل لعلیّ بن الحسین (علیهما السلام): کیف أصبحت، یا بن رسول اللَّه؟ قال: أصبحت مطلوباً بثمان: اللَّه تعالی یطلبنی بالفرائض، والنبیّ (علیه السلام) بالسنّة، والعیال بالقوت، والنفس بالشهوة، والشیطان باتباعه، والحافظان بصدق العمل، وملک الموت بالروح، والقبر بالجسد، فأنا بین هذه الخصال مطلوب.

شقیق بلخی گفت: از علی بن الحسین (علیهما السلام) پرسیدند چگونه صبح کردید؟ فرمودند: در حالی صبح کردم که از هشت طرف مرا جستجو می کنند، خداوند مرا به انجام واجبات دعوت می کند, و پیامبر به انجام سنّت، خانواده مرا برای تهیهﻱ زاد و توشه, و نفس به شهوت رانی, و شیطان به پیروی از خود, و دو ملک موکّل دعوت به کار درست، و ملک الموت روح مرا, و قبر پیکر مرا, من در بین هشت امر گرفتارم.

904- نزهة الناظر وتنبیه الخاطر 100 ح18: قال الجاحظ: جمع الباقر (علیه السلام): صلاح شأن الدنیا بحذافیرها فی کلمتین، فقال (علیه السلام): صلاح شأن التعایش والتعاشر مثل مکیال، ثلثاه فطنة وثلث تغافل.

جاحظ می گوید: امام باقر (علیه السلام) صلاح دنیا را در دو کلمه جمع نمودند؛ چرا که آن حضرت فرمودند: صلاح زندگانی و معاشرت همچون پیمانه ای است، که دو سوّم آن زیرکی و یک سوّم آن خود را به غفلت زدن است.

ص:282

905- الأمالی الطوسی 641 ح17: وقیل لأبیه محمّد بن علیّ (علیهما السلام): کیف أصبحت؟ قال: أصبحنا غرقی فی النعمة، موفورین بالذنوب، یتحبّب إلینا إلهنا بالنعم، ونتمقّت إلیه بالمعاصی، ونحن نفتقر إلیه وهو غنیّ عنّا.

به حضرت باقر (علیه السلام) عرض شد: چگونه صبح کردید؟ فرمودند: صبح کردیم در حالی که غرق در نعمتیم, سراپا گناه, خداوند اظهار لطف می فرماید به ما با نعمت هایش ولی ما فاصله می گیریم از او با معصیت ها، ما به او محتاجیم ولی او از ما بی نیاز.

906- الأمالی الطوسی 666 ح2: حدّثنا الحسین بن أبی غندر، عن أبیه، عن أبی عبد اللَّه (علیه السلام)، قال: قال أمیر المؤمنین (علیه السلام): من أراد البقاء ولا بقاء، فلیباکر الغداء، ولیخفّف الرداء، ولیقلّ غشیان النساء.

امیر المؤمنین (علیه السلام) فرمودند: هر کس بقا خواهد با این که بقائی نباشد باید بامداد چاشت خورد و رِدای دوش سبک دارد و کمتر با زنان در آمیزد.

907- الأمالی الطوسی 670 ح17: بهذا الإسناد، عن الحسین، قال: سمعت رجلاً یقول لأبی عبد اللَّه (علیه السلام): بلغنی أنّ الاقتصاد والتدبیر فی المعیشة نصف الکسب. فقال أبو عبد اللَّه (علیه السلام): لا، بل هو الکسب کلّه، ومن الدین التدبیر فی المعیشة.

از ایّوب بن حرّ نقل شده که گفت: شنیدم شخصی به حضرت صادق (علیه السلام) عرض کرد: حدیثی به من رسیده که اعتدال و تدبیر در زندگی نصف تجارت است؟ حضرت فرمودند: نه چنین نیست بلکه کلّ کسب و کار همین است، و تدبیر در زندگی از دین داری است.

908- الأمالی الطوسی 694 ح20: عن معاذ بن ثابت الفراء، عن أبی جعفر (علیه السلام)، قال: إنّ المؤمن لیذنب فیذکره بعد عشرین سنة فیستغفر منه، فیغفر له، وإنّما ذکره لیغفر له، وإنّ الکافر لیذنب الذنب فینساه من ساعته.

امام باقر (علیه السلام) فرمودند: چه بسا مؤمن گناهی را مرتکب شده و بعد از بیست سال به یاد آن می افتد و استغفار می کند؛ پس خداوند او را می بخشد و فقط

ص:283

بدین جهت خداوند آن گناه را به یاد وی می آورد که طلب بخشش نماید و او را ببخشد ولی چه بسا کافر به محض این که گناهی را انجام می دهد آن را فراموش می کند.

909- الأمالی الطوسی 699 ح35: عن رزیق، قال: سمعت أبا عبد اللَّه (علیه السلام)، یقول: ما رأیت شیئاً أسرع إلی شیء من الشیب إلی المؤمن، وإنّه وقار للمؤمن فی الدنیا، ونور ساطع یوم القیامة، به وقّر اللَّه تعالی خلیله إبراهیم (علیه السلام)، فقال: ما هذا یا ربّ؟ قال له: هذا وقار، فقال: یا ربّ! زدنی وقاراً. قال أبو عبد اللَّه (علیه السلام): فمن إجلال اللَّه إجلال شیبة المؤمن.

رزیق می گوید: از امام صادق (علیه السلام) شنیدم که می فرمودند: نمی دانم چیزی را شتابنده تر به چیزی از سپیدی مو به مؤمن، راستی که آن وقار مؤمن است در دنیا و نوری تابان است در روز قیامت و بدانست که با وقار کرد خدا خلیلش ابراهیم را که گفت: پروردگارا! این چیست و خدا به او فرمودند: این وقار است، و گفت: پروردگارا فزون کن وقار مرا، و آن حضرت فرمودند: از والا شمردن خدا والا شمردن سپیدی موی مؤمن است.

910- الأمالی الطوسی 702 ح3: عن موسی بن بکر، عن العبد الصالح (علیه السلام)، قال: بکی أبو ذرّ من خشیة اللَّه تعالی حتی اشتکی بصره، فقیل له: لو دعوت اللَّه یشفی بصرک. فقال: إنّی عن ذلک مشغول، وما هو بأکبر همّی. قالوا: وما یشغلک عنه؟ قال: العظیمتان الجنّة والنار.

موسی بن جعفر (علیه السلام) فرمودند: ابا ذر آن قدر از خوف خدا گریست تا چشمش آزرده شد, گفتند: خوب است دعا کنی چشمت را شفا دهد, گفت: من گرفتار کار بزرگ تری هستم, گفتند: چه کار تو را از بیماری چشم واداشته؟ گفت: دو چیز بزرگ: بهشت و جهنّم.

911- الأمالی الطوسی 622 ح19: عن سلیم بن قیس، عن علیّ بن أبی طالب (علیه السلام)، قال: قال رسول اللَّه (صلی الله علیه و آله و سلم): من فقه الرجل قلّة کلامه فیما لا یعنیه.

رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: (علامت و نشانه) از فقه و دانائی مرد, کم سخن گفتن او است در آن چه نفع و سودی در آن نمی بیند.

ص:284

912- الأمالی الطوسی 203 ح49: عن داود الأبزاری، قال: سمعت موسی بن جعفر (علیه السلام) یقول: کفی بالتجارب تأدیباً، وبمرّ الأیّام عظة، وبأخلاق من عاشرت معرفة، وبذکر الموت حاجزاً من الذنوب والمعاصی، والعجب کلّ العجب للمحتمین من الطعام والشراب مخافة الداء أن ینزل بهم، کیف لا یحتمون من الذنوب مخافة النار إذا اشتعلت فی أبدانهم!

داود ابزاری می گوید: از امام کاظم (علیه السلام) شنیدم که فرمودند: تجربه ها برای ادب نمودن تو، و گذشت ایّام برای پند دادن، و اخلاق کسانی که با آن ها معاشرت می کنی برای کسب فهم و معرفت؛ و یاد مرگ برای بازداشت از گناهان و معاصی کافی هستند، و تعجّب می کنم تعجّب زیادی از کسانی که از خوراک و غذای خود به خاطر ترس از ابتلا به مرض مراقبت می کنند ولی چگونه از گناهان به خاطر ترس از آتش جهنّم زمانی که در بدن هایشان شعله ور می شود دوری نمی کنند!

913- الخرائج والجرائح 1/231 ح76: عن أبی عبد اللَّه، عن أبیه (علیهما السلام) أنّ علیّاً (علیه السلام) لمّا قدم من صفّین وقف علی شاطئ الفرات، ثمّ انتزع سهماً من کنانته ثمّ أخرج منها قضیباً أصفر فضرب به الفرات وقال: انفجری فانفجرت اثنتا عشرة عیناً کلّ عین کالطود والناس ینظرون إلیه، ثمّ تکلّم بکلام لم یفهموه، فأقبلت الحیتان رافعةً رءوسها بالتهلیل والتکبیر وقالت: السلام علیک یا حجّة اللَّه علی خلقه فی أرضه! ویا عین اللَّه فی عباده! خذلک قومک بصفّین کما خذل هارون بن عمران قومه، فقال لهم: أسمعتم؟ قالوا: نعم، قال: فهذه آیة لی علیکم وقد أشهدتکم علیه.

امام صادق (علیه السلام) فرمودند: وقتی که علی (علیه السلام) از صفّین برمی گشتند بر ساحل رود فرات ایستاده و با چوب دستی خود بر آب زدند و فرمودند: جاری شو. پس دوازده چشمه جاری شد و مردم نگاه می کردند. سپس با زبانی سخن گفتند که مردم نفهمیدند. آن گاه ماهی ها سرشان را از رودخانه بیرون آوردند و «لا إلَهَ إلاَّ اللَّه» و تکبیر گفتند و بعد از آن گفتند: «سلام بر تو ای حجّت خدا در زمین، و ای چشم خدا در میان بندگان»، قوم تو در صفّین تو را خوار کردند چنان چه قوم هارون بن عمران او را چنین نمودند.

پس آن حضرت به مردم فرمودند: «آیا شنیدید؟» گفتند: بلی. پس فرمودند:

ص:285

«این معجزهﯼ من برای شماست و شما را بر آن شاهد می گیرم».

914- نزهة الناظر وتنبیه الخاطر 100 ح22: قال (علیه السلام):...، وکفی بالمرء عیباً أن ینظر من الناس ما یعمی عنه من نفسه، ویعیر الناس بما لا یستطیع ترکه، أو یؤذی جلیسه بما لا یعنیه.

امام باقر (علیه السلام) فرمودند: عیب و ایراد همین بس که انسان به آن چه که از نگریستن مردم برای خود زشت می شمارد بنگرد، و مردم را سرزنش کند به آن چه که خود توان ترک آن را ندارد یا همنشین خود را برای امور ناچیز و بی فایده اذیّت کند.

915- نزهة الناظر وتنبیه الخاطر 101 ح26: وقال (علیه السلام): ما عرف الخیر من لم یتّبعه، وما عرف الشرّ من لم یتجنّبه.

امام باقر (علیه السلام) فرمودند: کسی که از خیر تبعیّت نکند آن را نمی شناسد و کسی که از شرّ اجتناب نکند بدان آگاهی ندارد.

916- نزهة الناظر وتنبیه الخاطر 103 ح32: قال له بعض شیعته: أوصنی - وهو یرید سفراً - فقال له (علیه السلام): لا تسیرن شبراً وأنت حاقن، ولا تنزلنّ عن دابّتک لیلاً لقضاء حاجة إلاّ ورجلک فی خُفّ. ولا تبولنّ فی نفق، ولا تذوقنّ بَقلة، ولا تشمّها حتی تعلم ما هی، ولا تشرب من سقاء حتی تعلم ما فیه، واحذر من تعرف، ولا تصحب من لا تعرف.

یکی از شیعیان امام باقر (علیه السلام) که قصد سفر داشت نزد آن حضرت آمده و گفت که مرا سفارشی نمایید، حضرت فرمودند: اگر بول داشتی به اندازهﻱ وجبی حرکت مکن، در شب بدون کفش قضای حاجت مکن، در لانهﻱ حشرات بول مکن، گیاهی را نچش و بو مکن مگر این که بدانی چه گیاهی است، از ظرفی ننوش مگر آن که بدانی چه چیز در آن است، از کسانی که می شناسی بر حذر باش و با کسانی که نمی شناسی همنشین و همراه مشو.

917- أعلام الدین فی صفات المؤمنین 87: قال أمیر المؤمنین (علیه السلام): کونوا درّائین، ولا تکونوا روّائین.

امیر المؤمنین (علیه السلام) فرمودند: اهل فهم و درایت باشید نه صرفاً راوی حدیث.

ص:286

918- نزهة الناظر وتنبیه الخاطر 108 ح16: قال (علیه السلام): رأس الحزم التواضع، فقال له بعضهم: وما التواضع؟ قال (علیه السلام): أن ترضی من المجلس بدون شرفک، وأن تسلّم علی من لقیت، وأن تترک المراء وإن کنت محقّاً.

امام صادق (علیه السلام) فرمودند: رأس زیرکی تواضع است؛ کسی گفت: تواضع چیست؟ حضرت فرمودند: این که در مجلس به جایی پایین تر از شأن خود راضی شوی، و به کسانی که با آن ها برخورد می کنی سلام نمایی، و جدال را ترک نمایی گرچه حق با تو باشد.

919- نزهة الناظر وتنبیه الخاطر 112 ح38: قال الصادق (علیه السلام): من أخلاق الجاهل الإجابة قبل أن یسمع، والمعارضة قبل أن یفهم والحکم بما لا یعلم.

حضرت صادق (علیه السلام) فرمودند: برخی از اخلاق و خوهای جاهل و نادان, پاسخ دادن است پیش از آن که (سخن را) بشنود، و معارضه و گفتگو کردن است پیش از آن که بفهمد و دریابد، و حکم و فرمان دادن است به آن چه نمی داند.

920- نزهة الناظر وتنبیه الخاطر 112 ح40: قال الصادق (علیه السلام): سرّک من دمک، فلا یجرین فی غیر أوداجک.

امام صادق (علیه السلام) فرمودند: راز تو از خون تو است و مبادا جز در رگ هایت روان شود.

921- نزهة الناظر وتنبیه الخاطر 113 ح51: قال الصادق (علیه السلام): إنّ القلب یحیی ویموت، فإذا حیّ فأدّبه بالتطوّع، وإذا مات فاقصره علی الفرائض.

امام صادق (علیه السلام) فرمودند: دل زنده می شود و می میرد، پس هرگاه زنده است آن را با مستحبّات تأدیبش کن و هرگاه می میرد، به واجبات اکتفا کن.

922- نزهة الناظر وتنبیه الخاطر 134 ح3: قال الجواد (علیه السلام): من أطاع هواه، أعطی عدوّه مناه.

حضرت جواد (علیه السلام) فرمودند: آن کس که مطیع هوای نفس خود باشد دشمن خود را به هدف می رساند.

ص:287

923- نزهة الناظر وتنبیه الخاطر 129 ح15: قال علیّ بن موسی (علیه السلام): إنّ للقلوب إقبالاً وإدباراً، نشاطاً وفتوراً، فإذا أقبلت أبصرت وفهمت، إذا أدبرت کلّت وملت, فخذوها عند إقبالها ونشاطها، واترکوها عند إدبارها وفتورها.

امام رضا (علیه السلام) فرمودند: همانا برای قلب ها اقبال (روی آوردن به امور از روی میل و رغبت) و ادبار (پشت کردن به امور و عدم میل به آن ها)، شادی و سستی است، پس زمانی که قلب اقبال دارد آگاه است و می فهمد و زمانی که ادبار دارد سرپیچی کرده و بی رغبت است، پس زمانی که قلب اقبال و نشاط دارد سراغ آن رفته (و اعمال مستحب عبادی و امور آخرتی را انجام دهید) و زمانی که قلب ادبار و سستی دارد از آن دوری کنید.

924- نزهة الناظر وتنبیه الخاطر 134 ح2: قال الجواد (علیه السلام): القصد إلی اللَّه تعالی بالقلوب أبلغ من إتعاب الجوارح بالأعمال.

امام جواد (علیه السلام) فرمودند: با دل ها آهنگ خدا کردن، رساتر از زحمت دادن اعضا با اعمال است.

925- نزهة الناظر وتنبیه الخاطر 119 ح64: قال الصادق (علیه السلام): ما کلّ من أراد شیئاً قدر علیه، ولا کلّ من قدر علی شیء وفّق له، ولا کلّ من وفّق أصاب له موضعاً فإذا اجتمعت النیّة والقدرة والتوفیق والإصابة فهناک تجب السعادة.

امام صادق (علیه السلام) فرمودند: نه هر کس چیزی را خواست قادر بر آن می شود و نه هر کس قادر شد توفیق می یابد و نه هر کس توفیق یافت جای مناسب آن امر را پیدا می کند, وقتی نیّت و قدرت و توفیق و پیدا کردن در جای مناسب جمع شد اینجا است که سعادت پیش آمده.

926- نزهة الناظر وتنبیه الخاطر 137 ح18: قال الجواد (علیه السلام): نعمة لا تشکر کسیّئة لا تغفر.

حضرت جواد (علیه السلام) فرمودند: نعمتی که شکر و سپاس آن نعمت نشود مانند گناهی است که بخشوده نشود.

ص:288

927- نزهة الناظر وتنبیه الخاطر 135 ح5: قال الجواد (علیه السلام): من هجر المداراة قاربه المکروه، ومن لم یعرف المصادر أعیته الموارد، وإنّما تکون الشهوات من ضعف القلب، ومن انقاد إلی الطمأنینة قبل الخبرة فقد عرض نفسه للهلکة والعاقبة المتعبة.

امام جواد (علیه السلام) فرمودند: هرکس از مدارا نمودن با مردم کناره گیری کند گرفتاری ها سراغ او می آیند، و هر کس اموری را که قرار است انجام دهد نشناسد، به مخاطره می افتد، و آلوده شدن به شهوات ناشی از ضعف قلب و روح آدمی است، و از کسی که قبل از تجربه مطمئن باشد، خود را در معرض هلاکت و عاقبت تأسف انگیز قرار داده است.

928- الخصال 433 ح17: عن سلیمان بن خالد، عن أبی جعفر (علیه السلام) قال: قال رسول اللَّه (صلی الله علیه و آله و سلم): لم یعبد اللَّه (عزوجل) بشیء أفضل من العقل، ولا یکون المؤمن عاقلاً حتی یجتمع فیه عشر خصال: الخیر منه مأمول، والشرّ منه مأمون، یستکثر قلیل الخیر ممّن غیره، ویستقلّ کثیر الخیر من نفسه، ولا یسأم من طلب العلم طول عمره، ولا یتبرّم بطلاّب الحوائج قِبَلَه، الذلّ أحبّ إلیه من العزّ، والفقر أحبّ إلیه من الغنی، نصیبه من الدنیا القوت، والعاشرة وما العاشرة لا یری أحداً إلاّ قال هو خیر منّی وأتقی، إنّما الناس رجلان؛ فرجل هو خیر منه وأتقی، وآخر هو شرّ منه وأدنی، فإذا رأی من هو خیر منه وأتقی تواضع له لیلحق به، وإذا لقی الذی هو شرّ منه وأدنی قال: عسی خیر هذا باطن وشرّه ظاهر، وعسی أن یختّم له بخیر، فإذا فعل ذلک فقد علا مجده، وساد أهل زمانه.

رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: خدای (عزوجل) به چیزی که نیکوتر از عقل باشد پرستش نشده است و مؤمن خردمند نگردد تا آن گاه که ده خصلت در او گرد آید: به نیکی او امیدواری باشد و از شرّ او ایمنی, کمترین خوبی دیگران را بسیار شمارد و خوبی فراوان خود را اندک بیند, در همهﻱ عمر خود از دانش جوئی خسته نگردد و از مراجعه نیازمندان به نزد او سنگین دل نشود, خواری را از سربلندی و تنگ دستی را از ثروت مندی دوست تر دارد, و بهره اش از دنیا همان خوراک روزانه باشد و دهم چه دهمی؟:

کسی را نبیند مگر آن که با خود گوید: از من بهتر و پرهیزکارتر است که مردم دو قسم بیشتر نیستند مردمی که واقعاً از او بهتر و پرهیزکارترند و قسم دیگری

ص:289

که از او بدتر و پست تر هستند؛ پس چون کسی را بیند که از او بهتر است و پرهیزکارتر برای او فروتنی کند تا مگر به مقام او برسد و چون کسی را که بدتر و پست تر از او است ملاقات کند گوید: نیکی این شخص در نهان است و بدی اش در عیان و شاید فرجام کارش خیر باشد پس چون چنین کرد بزرگواری اش والاتر شود و بر اهل زمان خود سرور گردد.

929- الخرائج والجرائح 1/174 ح7: عن رمیلة، أنّ علیّاً (علیه السلام) مرّ برجل یخبط هو هو، فقال: یا شابّ! لو قرأت القرآن لکان خیراً لک، فقال: إنّی لا أحسنه ولوددت أن أحسن منه شیئاً، فقال: ادن منّی فدنا منه، فتکلّم فی أذنه بشی ء خفیّ، فصوّر اللَّه القرآن کلّه فی قلبه، فحفظ کلّه.

رُمَیْلَه می گوید: علی (علیه السلام) شخصی را در حال خیّاطی و آوازخوانی دید و فرمودند: «ای جوان! اگر قرآن بخوانی برای تو بهتر است». آن جوان گفت: بَلَد نیستم بخوانم، ولی دوست داشتم مقداری از آن را حفظ بوده و می خواندم.

حضرت فرمودند: نزدیک بیا، آن جوان نزدیک آمد و علی (علیه السلام) آهسته چیزی در گوش او گفتند که تمام قرآن در قلب او نقش بست و حافظ تمام قرآن شد.

930- نزهة الناظر وتنبیه الخاطر 139 ح9: قال الهادی (علیه السلام): راکب الحرون أسیر نفسه، والجاهل لسانه.

امام هادی (علیه السلام) فرمودند: اسب سوار بر اسب چموش، اسیر نفس خویش است، و همچنین است کسی که زبان گویا و برخاسته از علم و دانش ندارد.

931- نزهة الناظر وتنبیه الخاطر 145 ح6: قال العسکری (علیه السلام): لو عقل أهل الدنیا خربت.

امام عسکری (علیه السلام) فرمودند: اگر مردم دنیا می فهمیدند و تدبّر نموده و می اندیشیدند (که دنیا جای ماندن نیست و فانی و نیست می شود) دنیا خراب و ویران می گشت (اگر مردم دانسته و راستی باور داشتند که در این سرای رهگذرند و نمی مانند عمر عزیز خود را برای چیزهای نابودشدنی به پایان نمی رسانیدند، و دنیا بدین گونه که هست نمی بود).

ص:290

932- نزهة الناظر وتنبیه الخاطر 140 ح16: قال الهادی (علیه السلام): الحسد ماحق الحسنات، والزهو جالب المقت، والعجب صارف عن طلب العلم، داع إلی التخبّط فی الجهل، والبخل أذمّ الأخلاق والطمع سجیّة سیّئة.

امام هادی (علیه السلام) فرمودند: حسد از بین برندهﻱ حسنات است؛ و تکبّر جلب کنندهﻱ کینه، و عُجب و بزرگ پنداشتن خویش از طلب علم و دانش باز می دارد، و در جهل و نادانی غوطه ور می سازد و بخل بدترین اخلاق هاست و طمع خوی بدی است.

933- نزهة الناظر وتنبیه الخاطر 142 ح28: قال الهادی (علیه السلام): إذا کان زمان العدل فیه أغلب من الجور فحرام أن تظنّ بأحد سوءاً حتی تعلم ذلک منه، وإذا کان زمان الجور فیه أغلب من العدل، فلیس لأحد أن یظنّ بأحد خیراً حتی یبه او ذلک منه.

امام هادی (علیه السلام) فرمودند: آن زمان که عدالت بر ظلم و جور غلبه نماید، پس حرام است که به کسی سوء ظنّ برده شود، مگر آن که معلوم شود، و آن زمان که ظلم و جور بر عدالت غلبه کرد پس سزاوار نیست که به کسی گمان خیر برده شود مگر آن که معلوم شود.

934- نزهة الناظر وتنبیه الخاطر 142 ح29: قال الهادی (علیه السلام): للمتوکّل فی جواب کلام بینهما: لا تطلب الصفا ممّن کدرت علیه، ولا الوفاء ممّن غدرت به ولا النصح ممّن صرفت سوء ظنّک إلیه، فإنّما قلب غیرک لک کقلبک له.

امام هادی (علیه السلام) به متوکّل عباسی در جواب مطلبی که بین آن ها بود فرمودند: صدق و صفا را از کسی که کدورت از تو به دل دارد طلب مکن، و وفا را از کسی که در حقّ تو مکر و حیله به کار برده است مخواه؛ و پند و نصیحت را از کسی که به تو سوءظن دارد طلب مکن؛ چرا که قلب دیگری نسبت به تو مانند قلب تو نسبت به دیگری است.

935- مکارم الأخلاق 287: عن الصادق (علیه السلام) قال: إنّ اللَّه (تبارک و تعالی) یبغض کثرة النوم وکثرة الفراغ.

امام صادق (علیه السلام) فرمودند: خداوند خواب زیاد و بیکاری بسیار را دوست ندارد.

ص:291

936- نزهة الناظر وتنبیه الخاطر 138 ح5: قال الغلابی: وسألته عن الحلم؟ فقال (علیه السلام): هو أن تملک نفسک وتکظم غیظک، ولا یکون ذلک إلاّ مع القدرة.

غلابی می گوید: از امام هادی (علیه السلام) در مورد حلم و بردباری سؤال کردم، پس آن حضرت فرمودند: حلم این است که مالک نفس خویش باشی و خشمت را فرو نشانی و این امر بدون قدرت روحی امکان پذیر نیست.

937- نزهة الناظر وتنبیه الخاطر 145 ح9: قال العسکری (علیه السلام): حسن الصورة جمال ظاهر، وحسن العقل جمال باطن.

امام عسکری (علیه السلام) فرمودند: نیکویی صورت و پیکر، خوشگلی ظاهر و آشکار است، و نیکویی عقل و خرد، زیبائی باطن و نهان است.

938- من لا یحضره الفقیه 4/410 ح5893: عبد اللَّه بن أبی یعفور قال: قال الصادق جعفر بن محمّد (علیهما السلام): جاهد هواک کما تجاهد عدوّک.

عبد اللَّه بن ابی یعفور روایت کرده است، که امام صادق (علیه السلام) فرمودند: با هوای نفست جهاد کن همچنان که با دشمنت جهاد می کنی.

939- نزهة الناظر وتنبیه الخاطر 16 ح34: قال رسول اللَّه (صلی الله علیه و آله و سلم): تفرّغوا من هموم الدنیا ما استطعتم، فإنّه من أقبل علی اللَّه (عزوجل) بقلبه جعل اللَّه قلوب العباد منقادة إلیه بالودّ والرحمة، وکان إلیه بکلّ خیر أسرع.

رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: از غم و غصّه های دنیا تا می توانید خود را خالی کنید؛ چرا کسی که با همهﻱ قلبش به سوی خدا روی کند خداوند قلب های مردم را از روی دوستی و رحمت مطیع وی می گرداند و خیرات زودتر سراغ وی می آیند.

940- نزهة الناظر وتنبیه الخاطر 22 ح55: قال رسول اللَّه (صلی الله علیه و آله و سلم): من فتح له باب من الخیر فلینتهزه فإنّه لا یدری متی یغلق علیه.

رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: هر کس دری از خیر به سوی او باز شد، پس آن را غنیمت بشمارد چون معلوم نیست که همچنان باز بماند.

ص:292

941- نزهة الناظر وتنبیه الخاطر 85 ح18: قال الحسین (علیه السلام): اصبر علی ما تکره فیما یلزمک الحقّ، واصبر عمّا تحبّ فیما یدعوک إلیه الهوی.

امام حسین (علیه السلام) فرمودند: بر سختی ها صبر کن مادامی که تو را به حق می رساند و صبر کن بر ترک آن چه که دوست داری مادامی که تو را به هوا پرستی می کشاند.

942- نزهة الناظر وتنبیه الخاطر 93 ح24: قال (علیه السلام): کلّ عین ساهرة یوم القیامة إلاّ ثلاث عیون: عین سهرت فی سبیل اللَّه، وعین غضت عن محارم اللَّه، وعین فاضت من خشیة اللَّه.

امام سجّاد (علیه السلام) فرمودند: هر چشمی روز قیامت بیدار و هراسان است مگر سه چشم: چشمی که در راه خدا بیدار بوده است و چشمی که از حرام ها پوشیده بوده است، و چشمی که از خوف خدا گریسته است.

943- نزهة الناظر وتنبیه الخاطر 91 ح12: قال سجّاد (علیه السلام): لکلّ شیء فاکهة، وفاکهة السمع الکلام الحسن.

امام سجّاد (علیه السلام) فرمودند: برای هرچیز میوه ای است و میوهﻱ گوش کلام نیکو است.

944- نزهة الناظر وتنبیه الخاطر 91 ح15: قال علیّ بن الحسین (علیه السلام) لابنه محمّد (علیه السلام): کفّ الأذی، وفضّ الندی واستعن علی السلامة بالسکوت، فإنّ للقول حالات تضرّه، واحذر لأحمق وإن کان صدیقاً، کما تحتذر العاقل إذ کان عدوّاً، إیّاک ومعاداة الرجال، فإنّک لن تعدم مکر حکیم أو مفاجأة لئیم.

امام سجّاد (علیه السلام) به فرزندشان محمّد باقر (علیه السلام) فرمودند: از اذیّت و آزار خودداری کن، و بخشش نما، و از سکوت بر سالم بودن کمک بگیر، چرا که برای سخن گفتن حالاتی است که باعث ضرر جسم می شود، و از احمق حذر کن و اگرچه دوست تو باشد، همچنان که از عاقل دوری می کنی زمانی که دشمن تو باشد، بپرهیز از دشمنی مردم چرا که تو نمی توانی مکر آدم حکیم و خطرآفرینی آدم پست را از بین ببری.

ص:293

945- نزهة الناظر وتنبیه الخاطر 92 ح19: قال سجّاد (علیه السلام): ما استغنی أحد باللَّه إلاّ افتقر الناس إلیه.

امام سجّاد (علیه السلام) فرمودند: هیچ کس خدای تعالی او را بی نیاز نمی کند مگر این که مردم به او محتاج گردند.

946- نزهة الناظر وتنبیه الخاطر 90 ح5: قال سجّاد (علیه السلام): من عتب علی الزمان طال معتبه.

امام سجّاد (علیه السلام) فرمودند: هر کس به سرزنش زمانه مشغول شود سرزنشش طولانی گردد.

947- نزهة الناظر وتنبیه الخاطر 96 ح3: قال (علیه السلام): الأدب یکون بالید واکتساباً، فمن تکلّفه قدر علیه. والعقل حباء من اللَّه تعالی یهبه لمن یشاء، فمن تکلّفه لا یزیده إلاّ جهلاً.

امام سجّاد (علیه السلام) فرمودند: ادب به دست خود انسان و اکتسابی است، پس کسی که خود را برای به دست آوردن آن به زحمت بیندازد به آن می رسد. و عقل هدیه ای است از جانب خدا که به هر کس بخواهد عطا می کند و کسی که برای به دست آوردن آن خود به زحمت بیندازد جز جهل و نادانی چیزی عایدش نمی شود.

948- بشارة المصطفی 342 ح36: قال سلمان الفارسی: أوصانی خلیلی أبو القاسم (صلی الله علیه و آله و سلم) بسبع لا أدعهنّ علی کلّ حال إلی أن أموت: أن أنظر إلی من هو دونی ولا أنظر إلی من هو فوقی، وأن أحبّ الفقراء وأدنو منهم، وأقول الحقّ وإن کان ضرّاً، وأن أصل رحمی وإن کانت مدبرة، وأن لا أسأل الناس شیئاً، وأکثر من قول لا حول ولا قوّة إلاّ باللَّه فإنّها کنز من کنوز الجنّة.

سلمان فارسی می گوید: دوستم رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) مرا به هفت چیز سفارش نمود که آن را در هر حالی تا زمان مرگ رها نکنم: این که به پایین دست خود بنگرم نه به بالا دست خود، و این که فقرا را دوست بدارم و به ایشان نزدیک شوم، و حق را بگویم اگر چه بر ضرر من باشد؛ و صلهﻱ رحم نمایم اگر چه آن ها از من دوری گزینند، و از مردم چیزی نخواهم و این که ذکر لا حول ولا قوّة إلاّ باللَّه را زیاد بگویم؛ چرا که آن گنجی از گنج های بهشت است.

ص:294

949- کمال الدین 675 ح30: عن أبی جعفر (علیه السلام) قال: إذا قام قائمنا وضع یده علی رءوس العباد فجمع بها عقولهم وکملت بها أحلامهم.

امام باقر (علیه السلام) فرمودند: چون قائم ما قیام کند دستش را بر سر بندگان نهد و از برکت آن دست، عقل و خِرَد آن ها کمال یابد.

950- أعلام الدین فی صفات المؤمنین 87: قال أمیر المؤمنین (علیه السلام): العاقل یعمل بالدرایات، والجاهل یعمل بالروایات.

امیر المؤمنین (علیه السلام) فرمودند: عاقل به درایات (مطالب حکیمانه) عمل می کند و جاهل به روایات (گفته ها و حرف های مردم).

951- أعلام الدین فی صفات المؤمنین 87: قال أمیر المؤمنین (علیه السلام): همّة العاقل الدرایة، وهمّة الجاهل الروایة.

امیر المؤمنین (علیه السلام) فرمودند: همّت عاقل در فهم مطالب است، و همّت جاهل در نقل مطالب است.

952- نزهة الناظر وتنبیه الخاطر 105 ح36: قیل للباقر (علیه السلام): من أعظم الناس قدراً؟ قال (علیه السلام): من لا یبالی فی ید من کانت الدنیا.

به امام باقر (علیه السلام) عرض کردند: چه کس از همهﻱ مردم ارزش بیشتری دارد؟ آن حضرت فرمودند: کسی که باکی ندارد دنیا در دست چه کسی باشد.

953- أعلام الدین فی صفات المؤمنین 120: قال أمیر المؤمنین (علیه السلام): إنّ أحبّ الخلائق إلی اللَّه تعالی شابّ حدث السنّ، فی صورة حسنة، جعل شبابه وجماله فی طاعة اللَّه تعالی، ذاک الذی یباهی اللَّه تعالی به ملائکته فیقول: هذا عبدی حقّاً.

امیر المؤمنین (علیه السلام) فرمودند: همانا محبوب ترین خلایق نزد خداوند جوان کم سنّ و سال و زیبایی است که جوانی و جمال خود را در اطاعت خداوند قرار داده است، او کسی است که خدای تعالی بر ملائکه اش به او افتخار می کند و می گوید: این بندهﻱ حقیقی من است.

ص:295

954- إثبات الهداة 7/357 ح137: عن کتاب إثبات الرّجعة، للفضل بن شاذان (رحمة الله) أنّه روی بإسناد صحیح، عن الصادق (علیه السلام)، أنّه قال: ما من معجزة من معجزات الأنبیاء والأوصیاء إلاّ ویظهر اللَّه (عزوجل) مثلها فی ید قائمنا لإتمام الحجّة علی الأعداء.

امام صادق (علیه السلام) فرمودند: هیچ معجزه ای از معجزات انبیا و اوصیا نیست مگر این که خداوند شبیه آن را برای اتمام حجّت بر دشمنان به دست قائم ما ظاهر می کند.

955- أعلام الدین فی صفات المؤمنین 106: قال أمیر المؤمنین (علیه السلام):...، واللَّه ما أری أحداً یتّقی تقوی تنفعه حتی یختزن لسانه، فإنّ لسان المؤمن من وراء قلبه، وإنّ قلب المنافق من وراء لسانه، لأنّ المؤمن إذا أراد أن یتکلّم بکلام تدبّره فی نفسه، فإن کان خیراً أبداه، وإن کان شرّاً واراه، وإنّ المنافق یتکلّم بما أتی علی لسانه، لا یدری ما ذا علیه ممّا له، الخبر.

امیر المؤمنین علی (علیه السلام) فرمودند: به خدا قسم ندیدم احدی را که تقوای با منفعت و مفیدی داشته باشد مگر این که زبانش را حفظ کند؛ چرا که زبان مؤمن پشت قلبش و قلب منافق پشت زبانش است؛ چرا که مؤمن زمانی که قصد حرف زدن می کند ابتدائاً در نفس خویش تدبّر می کند پس اگر آن سخن خیر او باشد بدان تکلّم می کند و اگر شرّ او باشد آن را پنهان می نماید ولی منافق به آن چه که بر زبانش جاری می شود تکلّم می کند و نمی داند که از آن سخنان چه بر سر او می آید.

956- أعلام الدین فی صفات المؤمنین 122: قال (علیه السلام): إنّ لأهل التقوی علامات یعرفون بها: صدق الحدیث، وأداء الأمانة، والوفاء بالعهد، وقلّة الفخر والبخل، وصلة الأرحام، ورحمة الضعفاء، وقلّة المواتاة للنساء، وبذل المعروف، وحسن الخلق، وسعة الحلم، واتباع العلم فیما یقرّب إلی اللَّه (عزوجل)، فطوبی لهم وحسن مآب، الخبر.

امام باقر (علیه السلام) فرمودند: امیر المؤمنین (علیه السلام) می فرمودند: که پرهیزکاران را نشانه هائی است که با آن ها شناخته می شوند: راستگوئی, و امانت را پس دادن, و پیمان را به پایان رساندن, و کمتر فخر کردن, و کمتر بخل ورزیدن, و با خویشان پیوند نگسستن, و بر ناتوان دل سوزی نمودن, و از زنان کمتر

ص:296

فرمان بردن, و در کار نیک دست باز بودن, و خوش خلقی, و بسیار حلم ورزیدن, و از دانستن آن چه به خدای (عزوجل) نزدیک می کند پیروی کردن, پس خوشا به حال آن ها و نیکوئی سرانجام کارشان.

957- أعلام الدین فی صفات المؤمنین 246: قد فصله مولانا أمیر المؤمنین (علیه السلام) فی قوله: إن استطعتم أن یحسن ظنّکم باللَّه، ویشتدّ خوفکم منه، فاجمعوا بینهما، فإنّما یکون حسن ظنّ العبد بربّه علی قدر خوفه منه، وإنّ أحسن الناس باللَّه ظنّاً أشدّهم منه خوفاً.

علی (علیه السلام) فرمودند: اگر توانائی دارید حسن ظنّ و خوف از خدا را در یک جا جمع کنید، هم به رحمت او امیدوار باشید و هم از عذاب او بترسید، و بهترین مردم کسانی می باشند که هم به خدا حسن ظنّ دارند و هم از او می ترسند.

958- أعلام الدین فی صفات المؤمنین 255: روی عن العالم أنّه قال: واللَّه، ما أعطی مؤمن قطّ خیر الدنیا والآخرة، إلاّ بحسن ظنّه باللَّه (عزوجل) ورجائه له، وحسن خلقه، والکفّ عن اغتیاب المؤمنین، واللَّه (تبارک و تعالی) لا یعذّب عبداً بعد التوبة والاستغفار إلاّ بسوء ظنّه، وتقصیره فی رجائه للَّه (عزوجل)، وسوء خلقه، واغتیابه للمؤمنین، ولیس یحسن ظنّ عبد مؤمن باللَّه (عزوجل) إلاّ کان عند ظنّه به، لأنّ اللَّه تعالی کریم یستحی أن یخلف ظنّ عبده ورجاءه، فأحسنوا الظنّ باللَّه، وارغبوا إلیه، فإنّ اللَّه تعالی یقول: {الظَّانِّینَ بِاللَّه ظنّ السَّوْءِ عَلَیْهِمْ دَائِرَةُ السَّوْءِ وَغَضِبَ اللَّه عَلَیْهِمْ وَلَعَنَهُمْ وَأَعَدَّ لَهُمْ جهنّم وَسَاءَتْ مَصِیراً} (1).

از موسی بن جعفر (علیه السلام) روایت شده که فرمودند: به خدا سوگند که مؤمن به خیر و سعادت دنیا و آخرت نمی رسد مگر از راه حسن ظنّ به خدای متعال و امیدش به او, و خوش خلقی و خودداری از غیبت مؤمنین.

و نیز خداوند متعال هیچ بنده ای را پس از توبه و استغفار عذاب نمی کند مگر از جهت سوء ظنّ به خدا و کم امیدی و کوتاهی او در امیدوار بودنش به خدا و بدی اخلاق او و غیبت مؤمنین, و هر کس که به خدا حسن ظنّ داشته باشد قطعاً لطف الهی را در کنار حسن ظنّ خود می بیند. چون خداوند


1- الفتح، الآیة 6.

ص:297

بزرگ وار است و شرم می دارد که بر خلاف حسن ظنّ بندهﯼ خود و بر خلاف امید او عمل کند. بنابراین بینش و گمان خود را نسبت به خدا نیکو کنید و به لطفش رغبت نمائید که خداوند می فرماید: >کسانی که به خداوند سوء ظنّ می برند بدی ها را جمع کرده وغضب و لعنت خداوند شامل حالشان گردیده وجهنّم برایشان مهیّا می گردد و بد جایگاهی است<.

959- أعلام الدین فی صفات المؤمنین 273: قال رسول اللَّه (صلی الله علیه و آله و سلم):...، فعلیک بالصمت فبه تغلب الشیطان، وتستوجب المغفرة والرضوان، وإیّاک أن تضحک من غیر عجب، أو تمشی وتتکلّم فی غیر أدب.

رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: بر تو باد به سکوت که در آن بر شیطان غالب گردی، و مغفرت و رضوان شامل حالت گردد و بپرهیز از خندهﻱ بی دلیل و راه رفتن و سخن گفتن بدون رعایت ادب.

960- أعلام الدین فی صفات المؤمنین 273: قال رسول اللَّه (صلی الله علیه و آله و سلم):...، ومن ألزم نفسه الفکر ملأ اللَّه قلبه أمناً وإیماناً وحکمة، وإنّ الفکر مفاتیح أقفال الحکمة والاعتبار، وإنّهما لیخرجان من قلب المؤمن عجائب المنطق فی الحکمة، فتسمع له أقوال ترضاها الحکماء، ویخضع لها العلماء، وتعجّب منها الفقهاء، الخبر.

رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: هر کس نفس خویش را به فکر کردن عادت دهد خدای تعالی قلب او را از امنیّت ایمان و حکمت پر می کند و به درستی که فکر کردن کلید قفل های حکمت و عبرت است و این دو, عجائب گفتار حکمت آمیز را از قلب مؤمن خارج می کنند, و از این شخص سخنانی شنیده می شود که حکما بدان راضی می شوند و علما برای آن خضوع نموده و فقها از آن تعجّب می کنند.

961- أعلام الدین فی صفات المؤمنین 296: قال النبیّ (صلی الله علیه و آله و سلم): الشهوة داء، وعصیانها دواء.

رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: پیروی از شهوت درد است و دوای آن نافرمانی و پیروی ننمودن از آن است.

ص:298

962- أعلام الدین فی صفات المؤمنین 279: قال النبیّ (صلی الله علیه و آله و سلم): علی کلّ قلب خاتم من الشیطان فإذا ذکر اسم اللَّه خنس وذاب، وإذا ترک الذکر التقمه الشیطان فجذبه وأغواه، فاستزّله وأطغاه.

رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: بر هر قلبی مُهری از شیطان است، پس زمانی که اسم خدا را ببرد آن مُهر از بین می رود، و زمانی که نام خدا را ترک کند شیطان او را در بر گرفته و به سوی خود جذب می کند، و او را لغزاننده و سرکش می نماید.

963- أعلام الدین فی صفات المؤمنین 287: قال أمیر المؤمنین (علیه السلام) لابنه الحسن (علیهما السلام):...، ولا تضیعنّ حقّ أخیک اتکالاً علی ما بینک وبینه، فإنّه لیس لک بأخ من أضعت حقّه، الخبر.

امیر المؤمنین (علیه السلام) به فرزندشان امام حسن مجتبی (علیه السلام) فرمودند: حقّ برادرت را به خاطر تکیه بر آن چه که میان تو و اوست ضایع مکن؛ چرا که برادر تو نیست آن که حقّش را ضایع می نمایی.

964- أعلام الدین فی صفات المؤمنین 288: قال علیّ (علیه السلام):...، إیّاک أن تذکر من الکلام ما کان مضحکاً، وإن حکیت ذلک عن غیرک، الخبر.

امام علی (علیه السلام) فرمودند: از ذکر کلام خنده دار بپرهیز اگر چه آن را از غیر خودت حکایت نمایی.

965- أعلام الدین فی صفات المؤمنین 294: قال النبیّ (صلی الله علیه و آله و سلم): جاملوا الأشرار بأخلاقکم تسلموا من غوائلهم، وباینوهم بأعمالکم کیلا تکونوا منهم.

رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: با اخلاق خوش با بدان مدارا کنید تا از شرّشان در امان باشید، و با اعمال خویش از ایشان کناره گیرید تا از ایشان مباشید.

966- أعلام الدین فی صفات المؤمنین 311: قال الإمام الهادی (علیه السلام): المراء یفسد الصداقة القدیمة، ویحلل العقدة الوثیقة، وأقلّ ما فیه أن تکون فیه المغالبة، والمغالبة أسّ أسباب القطیعة.

امام هادی (علیه السلام) فرمودند: خودنمائی در بحث و مناظره دوستی قدیم را از بین می برد و موجب نگرانی شدید می شود. کمترین عیبی که در آن هست برتری جوئی است که برتری جوئی پایهﻱ هر جدائی است.

ص:299

967- أعلام الدین فی صفات المؤمنین 278: قال الصادق (علیه السلام) لأصحابه: لا تتمنّوا المستحیل، قالوا: ومن یتمنّی المستحیل؟ فقال: أنتم، ألستم تمنّون الراحة فی الدنیا؟ قالوا: بلی فقال: الراحة للمؤمن فی الدنیا مستحیلة.

امام صادق (علیه السلام) به یارانشان فرمودند: تمنّای امر محال نکنید، گفتند: چه کسی امر محال تمنّا می کند؟ فرمودند: آیا شما راحتی را در دنیا تمنّا نمی کنید؟ گفتند: بلی، فرمودند: راحتی برای مؤمن در دنیا، محال است.

968- أعلام الدین فی صفات المؤمنین 313: قال الإمام العسکری (علیه السلام): ادفع المسألة ما وجدت التحمّل یمکنک، فإنّ لکلّ یوم رزقاً جدیداً، واعلم أنّ الإلحاح فی المطالب، یسلب البهاء، ویورث التعب والعناء، فاصبر حتی یفتح اللَّه لک باباً یسهل الدخول فیه، فما أقرب الصنیع من الملهوف، والأمن من الهارب المخوف، فربّما کانت الغیر نوع من أدب اللَّه، والحظوظ مراتب، فلا تعجل علی ثمره لم تدرک، فإنّما تنالها فی أوانها. واعلم أنّ المدبّر لک أعلم بالوقت الذی یصلح حالک فیه، فثق بخیرته فی جمیع أمورک یصلح حالک، فلا تعجل بحوائجک قبل وقتها، فضیق قلبک وصدرک ویغشاک القنوط، الخبر.

از امام عسکری (علیه السلام) آمده است که فرمودند: مادامی که تحمّل داری از کسی چیزی نخواه؛ زیرا هر روز، روزیِ تازه ای دارد و بدان که اصرار در خواسته ها ارزش آدمی را سلب می کند و باعث سختی و رنج می گردد, صبر کن تا خدای تعالی برای تو دری را بگشاید که ورود در آن راحت باشد، چه نزدیک است کارگشایی از دردمند! و امنیّت برای ترسان فراری! چه بسا که دگرگونی نوعی از، تادیب خدا باشد و بهره وری دارای مراتبی است.

به میوه ای که هنوز نرسیده عجله مکن! چیدن میوه به هنگام رسیدن ممکن است. بدان که مدبّر تو از زمان شایسته به حال تو، از تو داناتر است پس در همهﻱ امورت به او اطمینان کن که حال و کارت خوب می شود، و قبل از وقت برای نیازهایت عجله مکن که در این صورت دل و جانت تنگ می شود و ناامیدی تو را در برمی گیرد.

ص:300

969- أعلام الدین فی صفات المؤمنین 314: قال الإمام العسکری (علیه السلام): من کان الورع سجیّته، والکرم طبیعته، والحلم خلّته، کثر صدیقه والثناء إلیه، وانتصر من أعدائه بحسن الثناء علیه.

امام حسن عسکری (علیه السلام) فرمودند: هر کس ورع, مرام او؛ و جود و کرم, خوی او؛ و حلم و بردباری, دوست او باشد رفقایش زیاد و ذکر خیر او بر زبان ها جاری می شود و دشمنانش نیز با ثناء از وی، او را یاری می کنند.

970- الکافی 8/49: قال الصادق (علیه السلام):...، یا موسی! إنّ الحسنة عشرة أضعاف ومن السیّئة الواحدة الهلاک، الخبر.

امام صادق (علیه السلام) فرمودند: خدای تعالی به موسی فرمود: همانا یک حسنه برابر با ده حسنه است ولی یک گناه می تواند منجر به هلاکت و عاقبت به شرّی شود.

971- الکافی 8/93 ح65: عن السکونی، عن أبی عبد اللَّه (علیه السلام) قال: قال رسول اللَّه (صلی الله علیه و آله و سلم): من ظهرت علیه النعمة فلیکثر ذکر «الحمد للَّه» ومن کثرت همومه فعلیه: بالاستغفار ومن ألحّ علیه الفقر فلیکثر من قول: «لا حول ولا قوّة إلاّ باللَّه العلی العظیم» ینفی عنه الفقر، الخبر.

سکونی از امام صادق (علیه السلام) روایت کند که رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: هر کس نعمت بر او آشکار گشت (و متنّعم به نعم الهی گشت) باید زیاد ذکر «الحمد لله» را بگوید، و هر کس اندوه و غمش بسیار شد استغفار (و آمرزش خواهی) کند، و هر کس فقر و پریشانی بر او فشار آورد زیاد بگوید: «لا حول و لا قوّة إلاّ باللَّه العلی العظیم» که فقر را از او دور سازد.

972- الکافی 8/109 ح89: عن جابر، عن أبی جعفر (علیه السلام) قال: قال رسول اللَّه (صلی الله علیه و آله و سلم): من قال: «بسم اللَّه الرحمن الرحیم لا حول ولا قوّة إلاّ باللَّه العلی العظیم» ثلاث مرّات کفاه اللَّه (عزوجل) تسعة وتسعین نوعاً من أنواع البلاء, أیسرهنّ الخنق.

جابر به نقل از امام باقر (علیه السلام) نقل می کند که پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: هر کس سه بار بگوید >بسم اللَّه الرحمن الرحیم لا حول و لا قوّة إلاّ باللَّه العلی العظیم< خداوند نود و نه بلا را از او دور کند که آسان ترین آن ها خفگی است.

ص:301

973- الکافی 8/102 ح73: أبی هارون عن أبی عبد اللَّه (علیه السلام) قال: قال لنفر عنده وأنا حاضر: ما لکم تستخفّون بنا؟ قال: فقام إلیه رجل من خراسان فقال: معاذ لوجه اللَّه أن نستخفّ بک أو بشیء من أمرک فقال: بلی إنّک أحد من استخفّ بی، فقال: معاذ لوجه اللَّه أن أستخفّ بک، فقال له: ویحک أو لم تسمع فلاناً ونحن بقرب الجحفة وهو یقول لک: احملنی قدر میل فقد واللَّه أعییت، واللَّه ما رفعت به رأساً ولقد استخففت به ومن استخفّ بمؤمن فینا استخف وضیّع حرمة اللَّه (عزوجل).

ابو هارون می گوید: من در خدمت امام صادق (علیه السلام) بودم که به چند تن فرمودند: چرا شما ما را سبک می شمارید؟ پس مردی خراسانی برخاست و گفت: به خدا پناه می بریم از این که به تو یا چیزی از اوامر تو بی توجّه باشیم و آن را سبک انگاریم.

امام (علیه السلام) فرمودند: آری تو خود یکی از کسانی هستی که مرا سبک می شماری او گفت: به خدا پناه می برم از این که شما را سبک بشمارم. امام (علیه السلام) فرمودند: وای بر تو! آیا نشنیدی فلانی وقتی که ما نزدیک جحفه بودیم به تو می گفت: مرا به مسافت یک میل سوار کن که به خدا وامانده ام؟

و به خدا سوگند تو به او نگاه هم نکردی و هیچ پاسخی به او ندادی و او را سبک شمردی و هر کس مؤمنی را سبک شمرد ما را سبک شمرده است و احترام خداوند را تباه ساخته است.

974- الکافی 8/135: عنهم (علیهم السلام) فیما وعظ اللَّه (عزوجل) به عیسی (علیه السلام):...، یا عیسی! اغسل بالماء منک ما ظهر وداو بالحسنات منک ما بطن فإنّک إلیّ راجع، الخبر.

از ائمّه (علیهم السلام) نقل شده است که فرمودند: در مواعظ خداوند تعالی به عیسی (علیه السلام) آمده است که: ای عیسی! با آب, ظاهر خود را شستشو نما، و با حسنات, باطن خود را درمان نما؛ چرا که تو به سوی من برمی گردی.

975- مکارم الأخلاق 132: قال أبی عبد اللَّه (علیه السلام): إنّ الشیطان أشدّ ما یهمّ بالإنسان إذا کان وحده.

امام صادق (علیه السلام) فرمودند: شیطان آن موقع بر (گمراهی) انسان بیشتر همّت می گمارد که تنها باشد.

ص:302

976- الکافی 8/242 ح336: عن ابن مسکان، عن أبی عبد اللَّه (علیه السلام) قال: نحن أصل کلّ خیر ومن فروعنا کلّ برّ، فمن البرّ: التوحید والصلاة والصیام وکظم الغیظ والعفو عن المسیء ورحمة الفقیر وتعهّد الجار والإقرار بالفضل لأهله. وعدوّنا أصل کلّ شرّ ومن فروعهم کلّ قبیح وفاحشة فمنهم: الکذب والبخل والنمیمة والقطیعة وأکل الربا وأکل مال الیتیم بغیر حقّه وتعدّی الحدود التی أمر اللَّه ورکوب الفواحش ما ظهر منها وما بطن والزنی والسرقة وکلّ ما وافق ذلک من القبیح فکذب من زعم أنّه معنا وهو متعلّق بفروع غیرنا.

ابن مسکان از امام صادق (علیه السلام) روایت کرده که فرمودند: ما ریشهﻱ هرگونه خیر و خوبی هستیم و همهﻱ نیکی ها از شاخه های ماست، و از جملهﯼ نیکی ها یکتاپرستی و نماز و روزه, و فرو خوردن خشم, و چشم پوشی از تبه کار و مهربانی به کم توشه, و دل جویی از همسایه, و اعتراف به فضیلت اهل فضل است.

و دشمنان مایند ریشهﯼ هر شر و تباهی و از شاخهﯼ آن ها زشتی و هرزگی, و دروغ و بخل, و سخن چینی, و بریدن از خویشاوندان, و رباخواری, و بناحق خوردن مال یتیم, و تجاوز به حقوقی که خداوند تعیین کرده, و ارتکاب کارهای پنهان و پیدای پلید, و زنا, و دزدی, و کارهای زشتی مانند این ها است، و لذا دروغ می گوید هر کس گمان می کند که با ماست لیکن به شاخه های دیگری جز ما چنگ می افکند.

977- الخرائج والجرائح 2/595 ح7: عن أبی جعفر (علیه السلام) قال: لئن ترون أنّه لیس لنا معکم أعین ناظرة أو أسماع سامعة، لبئس ما رأیتم، واللَّه لا یخفی علینا شیء من أعمالکم.

امام باقر (علیه السلام) فرمودند: آیا گمان می کنید برای ما بر شما چشمان بینا و گوش های شنوا نیست؟ چه گمان بَدی! به خدا سوگند! هیچ یک از اعمال شما بر ما پوشیده نیست.

978- تفسیر فرات الکوفی 348 ح2: عن أبی جعفر (علیه السلام) قال: نحن سفینتکم کسفینة نوح.

امام باقر (علیه السلام) فرمودند: ما کشتی نجات شمائیم همچنان که کشتی برای قوم نوح بود.

ص:303

979- الکافی 8/219 ح269: محمّد بن مسلم قال: قال أبو عبد اللَّه (علیه السلام): من صدق لسانه زکا عمله, ومن حسنت نیّته زاد اللَّه (عزوجل) فی رزقه ومن حسن برّه بأهله زاد اللَّه فی عمره.

مثنّی حنّاط و محمّد بن مسلم می گویند: امام صادق (علیه السلام) فرموده است: هر کس زبانش راست گوید کردارش پاک گردد، و هر کس نیّتش به نیکی گراید خداوند بر روزیش بیفزاید, و هر کس با خانوادهﻱ خویش رفتار خوش گرداند خداوند بر عمرش بیفزاید.

980- مکارم الأخلاق 150: قال النبیّ (صلی الله علیه و آله و سلم): لا تشبعوا فیطفأ نور المعرفة من قلوبکم. ومن بات یصلّی فی خفّة من الطعام باتت الحور العین حوله.

رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: سیر و پر غذا مخورید که نور معرفت را در دل شما خاموش می سازد، و هر کس شب با شکم سبک نماز بخواند وبخوابد در آن شب حور العین اطراف او خواهند بود.

981- مکارم الأخلاق 201: قال رسول اللَّه (صلی الله علیه و آله و سلم): إنّ النساء غیّ وعورة، فاستروا العورة بالبیوت واستروا الغیّ بالسکوت.

رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: زنان عورت (ناموس) و گمراهی اند، عورت را با خانه و گمراهی را با سکوت بپوشانید.

982- مکارم الأخلاق 207: عن الصادق (علیه السلام): من تزوّج امرأة ولم ینو أن یوفیها صداقها فهو عند اللَّه (عزوجل) زان.

از امام صادق (علیه السلام): هر کس دختری را بگیرد و قصد دادن مهرش را نداشته باشد، در نزد خداوند زناکار است.

983- مکارم الأخلاق 275: قال رسول اللَّه (صلی الله علیه و آله و سلم): أطیب کسبک تستجب دعوتک، فإنّ الرجل یرفع اللقمة إلی فیه فما تستجاب له دعوة أربعین یوماً.

رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: کسب خود را پاک و حلال بدار که دعایت مستجاب گردد، که مرد گاهی لقمهﯼ (حرام یا مشتبهی) را به دهن می نهد و تا چهل روز بعد دعایش مستجاب نمی گردد.

ص:304

984- نزهة الناظر وتنبیه الخاطر 145 ح7: قال الغلابی: سمعت الإمام أبا محمّد الحسن بن علیّ (علیهما السلام) یقول: خیر إخوانک من نسی ذنبک إلیه.

غلابی می گوید: از امام هادی (علیه السلام) شنیدم که فرمودند: بهترین برادرانت کسی است که بدی تو را نسبت به خودش از یاد ببرد.

985- بصائر الدرجات 463 ح8: عن أبی الحسن (علیه السلام) قال: إنّما منزلة الإمام فی الأرض به منزلة القمر فی السماء وفی موضعه هو مطّلع علی جمیع الأشیاء کلّها.

امام کاظم (علیه السلام) فرمودند: بدرستی که جایگاه امام در زمین همانند جایگاه ماه در آسمان است، پس امام همچون ماه در محلّ خود بر آن چه که بر روی زمین قرار دارد احاطه داشته و از آن آگاه است.

986- مکارم الأخلاق 305: قال الصادق (علیه السلام): نوم الغداة مشومة تطرد الرزق وتصفرّ اللون وتقبحه وتغیّره وهو نوم کلّ مشؤوم، إن اللَّه تعالی یقسّم الأرزاق ما بین طلوع الفجر إلی طلوع الشمس فإیّاکم وتلک النومة.

امام صادق (علیه السلام) فرمودند: خواب بامداد شوم است، روزی را کم می کند و چهره را زرد و پژمرده می سازد، و خواب این ساعت خواب انسان های بیچاره است که خداوند متعال روزی را از طلوع فجر تا طلوع خورشید پخش می کند پس از خواب این ساعت بپرهیزید.

987- مکارم الأخلاق 10: ولقد کان (صلی الله علیه و آله و سلم):...، ویکون الستر علی باب بیته تکون فیه التصاویر فیقول: یا فلانة لإحدی أزواجه غیّبیه عنّی فإنّی إذا نظرت إلیه ذکرت الدنیا وزخارفها، الخبر.

حضرت رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) به عایشه که بر درب منزل خویش تصاویری را آویخته بود فرمودند: آن ها را از من دور نما؛ چرا که نمی خواهم به یاد دنیا و تجمّلات آن بیافتم.

988- من لا یحضره الفقیه 4/418: عن أبی الحسن الرضا (صلوات الله علیه): الإمام، یکون أولی بالناس منهم به أنفسهم.

امام رضا (علیه السلام) فرمودند: امام از مردم به ایشان سزاوارتر است.

ص:305

989- مکارم الأخلاق 389: قال موسی بن جعفر (علیه السلام): أفضل الدعاء الصلاة علی محمّد وآل محمّد صلی اللَّه علیهم ثمّ الدعاء للأخوان ثمّ الدعاء لنفسک فیما أحببت، وأقرب ما یکون العبد من اللَّه سبحانه إذا سجد. وقال الدعاء أفضل من قراءة القرآن، لأنّ اللَّه (عزوجل) یقول: {قُلْ مَا یَعْبَأُ بِکُمْ رَبِّی لَوْلا دُعَاؤُکُمْ} (1) وإنّ اللَّه (عزوجل) لیؤخّر إجابة المؤمن شوقاً إلی دعائه، ویقول: صوت أحبّ أن أسمعه، ویعجّل إجابة المنافق ویقول: صوت أکره سماعه.

امام کاظم (علیه السلام) فرمودند: بهترین دعا صلوات بر محمّد و آل محمّد است؛ بعد, دعا برای برادران دینی؛ بعد, دعا برای خود؛ و نزدیک ترین حالات بنده به خدا حال سجده است، و فرمودند: دعا از قرائت قرآن برتر است؛ زیرا خداوند (عزوجل) می گوید: (بگو اگر دعای شما نباشد خداوند من به شما اعتنا نخواهد کرد) و خداوند (عزوجل) از آنجا که به شنیدن دعای مؤمن راغب است در استجابت آن تأخیر می کند و می گوید: این صدا را دوست دارم که بشنوم، و در استجابت دعای منافق تعجیل می نماید و می فرماید: این صدائی است که از شنیدن آن اکراه دارم.

990- الفضائل لابن شاذان 83: عن رسول اللَّه (صلی الله علیه و آله و سلم): أنا حبل اللَّه المتین الّذی أمر اللَّه تعالی خلقه أن یعصموا به فی قوله تعالی: {وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّه جَمِیعاً} (2).

پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: من آن ریسمان محکمی هستم که خداوند مخلوقات را به چنگ زدن به آن امر نموده است همچنان که فرموده است: «همگی به ریسمان خدا چنگ بزنید».

991- تفسیر فرات الکوفی 258 ح10: عن رسول اللَّه (صلی الله علیه و آله و سلم): نحن حبل اللَّه المتین الذی من اعتصم به هدی إلی صراط مستقیم.

رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: ما ریسمان محکم الهی هستیم که هر کس به ما چنگ بزند به راه راست هدایت می شود.


1- الفرقان، الآیة 77.
2- آل عمران، الآیة 103.

ص:306

992- المزار للمشهدی 400: عن علیّ بن الحسین (علیه السلام) قال: اللَّهمّ صلّ علی محمّد وآل محمّد الکهف الحصین، وغیاث المضطرّ المستکین، وملجإ الهاربین، وعصمة المعتصمین.

امام زین العابدین (علیه السلام) فرمودند: خدایا! درود و رحمت خود را بر محمّد و آل محمّد (علیهم السلام) که پناه گاهی مستحکم و فریاد رس مضطرّین و بیچارگان و پناهِ فراریان و پشتوانهﯼ چنگ زنندگان به ایشان هستند بفرست.

993- مکارم الأخلاق 124: عن أبی عبد اللَّه (علیه السلام) قال: من لبس نعلاً صفراء لم یبلها حتی یستفید مالاً، ثمّ تلی هذه الآیة: {صَفْرَاءُ فَاقِعٌ لَوْنُهَا تَسُرُّ النَّاظِرِینَ} (1).

امام صادق (علیه السلام) فرمودند: هر کس نعلین زرد بپوشد آن را کهنه نکند مگر آن که مالی بدست آورد، و بعد این آیه را خواندند: «زردی که چشم بینندگان را روشن و مسرور می نماید».

994- تفسیر العیّاشی 1/47 ح59: عن الفضل بن شاذان، عن بعض أصحابنا رفعه إلی أبی عبد اللَّه (علیه السلام) أنّه قال: من لبس نعلاً صفراء لم یزل مسروراً حتی یبلیها، کما قال اللَّه: {صَفْرَاءُ فَاقِعٌ لَوْنُهَا تَسُرُّ النَّاظِرِینَ} (2).

امام صادق (علیه السلام) فرمودند: هرکس نعلین زرد بپوشد تا زمانی که آن را کهنه نماید در سرور و شادمانی خواهد بود همان طور که خدای متعال فرموده است: >زردی که چشم بینندگان را روشن و مسرور می نماید<.

995- تفسیر العیّاشی 1/246 ح150: عن أبی العبّاس قال: سألت أبا عبد اللَّه (علیه السلام) عن أدنی ما یکون به الإنسان مشرکاً؟ قال: من ابتدع رأیاً فأحبّ علیه أو أبغض.

ابو العبّاس گوید: از حضرت صادق (علیه السلام) از کمترین چیزی که انسان بدان مشرک شود پرسیدم؟ فرمودند: هر کس رأیی را بدعت گذارد چه به واسطهﻱ آن محبوب گردد و چه بدان واسطه مبغوض شود.


1- البقرة، الآیة 69.
2- البقرة، الآیة 69.

ص:307

996- تهذیب الأحکام 1/354 ح19: عن أبی بصیر، عن أبی عبد اللَّه (علیه السلام) قال: الاستنجاء بالماء البارد یقطع البواسیر.

امام صادق (علیه السلام) فرمودند: شستن مَقْعَد (نشیمن گاه) با آب سرد بواسیر را از بین می برد.

997- تهذیب الأحکام 1/359 ح7: عن عبد اللَّه بن سنان، عن أبی عبد اللَّه (علیه السلام) قال سمعته یقول: من طلب حاجة وهو علی غیر وضوء فلم تقض فلا یلومنّ إلاّ نفسه.

عبد اللَّه بن سنان می گوید از امام صادق (علیه السلام) شنیدم که فرمودند: اگر کسی حاجتی داشته و بدون وضو سراغ آن برود و حاجتش برآورده نشود جز خودش را سرزنش نکند.

998- التوحید 96 ح3: حدّثنا أبو سفیان مولی مزینة، عمّن حدث، عن سلمان الفارسی (رحمة الله)، أنّه أتاه رجل فقال: یا أبا عبد اللَّه! إنّی لا أقوی علی الصلاة باللیل، فقال: لا تعص اللَّه بالنهار، وجاء رجل إلی أمیر المؤمنین (علیه السلام) فقال: یا أمیر المؤمنین! إنّی قد حرمت الصلاة باللیل، فقال له أمیر المؤمنین (علیه السلام): أنت رجل قد قیّدتک ذنوبک.

مردی به نزد سلمان فارسی رحمة اللَّه آمد و گفت که یا ابا عبد اللَّه! من در شب قوّت بر نماز ندارم, گفت: که در روز خدا را نافرمانی مکن.

و مردی به خدمت امیر المؤمنین (علیه السلام) آمد و عرض کرد: یا امیر المؤمنین (علیه السلام) من در شب از نماز محروم شده ام امیر المؤمنین (علیه السلام) به او فرمودند: تو مردی هستی که گناهانت تو را در بند ساخته.

999- التوحید 372 ح14: قال أمیر المؤمنین (علیه السلام): قال اللَّه (تبارک و تعالی) لموسی (علیه السلام): یا موسی! احفظ وصیّتی لک بأربعة أشیاء: أوّلهنّ: ما دمت لا تری ذنوبک تغفر فلا تشغل بعیوب غیرک؛ والثانیة: ما دمت لا تری کنوزی قد نفدت فلا تغتمّ بسبب رزقک؛ والثالثة: ما دمت لا تری زوال ملکی فلا ترج أحداً غیری؛ والرابعة: ما دمت لا تری الشیطان میتاً فلا تأمن مکره.

امیر المؤمنین (علیه السلام) فرمودند: خدای (تبارک و تعالی) به موسی فرمود: ای موسی! وصیّت من را نسبت به چهار چیز حفظ کن: اوّل: مادامی که گناهانت را نبینی که

ص:308

آمرزیده می شود به عیب های غیر خود مشغول مشو, دوّم: مادامی که گنج های مرا نبینی که تمام و نابود شده به خاطر روزیت اندوهگین مباش, سوّم: مادامی که زوال ملک و برطرف شدن پادشاهی مرا نبینی کسی را غیر از من امید مدار, چهارم: مادامی که شیطان را مرده نبینی از مکرش ایمن مباش.

1000- الکافی 8/243 ح337: عن خالد بن نجیح، عن أبی عبد اللَّه (علیه السلام) قال: قال لرجل: اقنع بما قسّم اللَّه لک ولا تنظر إلی ما عند غیرک ولا تتمنّ ما لست نائله فإنّه من قنع شبع ومن لم یقنع لم یشبع وخذ حظّک من آخرتک، الخبر.

خالد بن نجیح می گوید: امام صادق (علیه السلام) به مردی فرمودند: بدان چه خدا روزیت کرده خشنود باش و به آن چه نزد دیگران است چشم مدوز و آرزوی آن چه را از دسترس تو بیرون است مکن؛ زیرا هر کس قناعت ورزید سیر گشت و هر کس قناعت نورزید روی سیری ندید، پس بهرهﻱ خویش را از آخرت طلب کن.

1001- التوحید 283 ح2: عن عاصم بن حمید رفعه، قال: سئل علیّ بن الحسین (علیهما السلام) عن التوحید فقال: إنّ اللَّه (عزوجل) علم أنّه یکون فی آخر الزمان أقوام متعمّقون فأنزل اللَّه (عزوجل): {قُلْ هُوَ اللَّه أَحَدٌ * اللَّه الصَّمَدُ} والآیات من سورة الحدید إلی قوله: {وَهُوَ عَلِیمٌ بِذَاتِ الصُّدُورِ} (1) فمن رام ما وراء هنالک هلک.

از حضرت علی بن الحسین (علیهما السلام) دربارهﻱ توحید سؤال شد فرمودند: به درستی که خدای (عزوجل) دانست که در آخر الزمان گروهی چند بهم خواهند رسید که متعمّق باشند و در باب توحید بسیار دقّت خواهند کرد پس سورهﻱ >قُلْ هُوَ اللَّه أَحَدٌ اللَّه الصَّمَدُ< و چند آیه از سورهﻱ حدید را تا فرمودهﯼ خویش >وَ هُوَ عَلِیمٌ بِذاتِ الصُّدُورِ< فرو فرستاد که خدا را به این نحو بشناسند پس هر کس آن چه را که بالاتر آن چه در آنجا یا غیر از آن باشد قصد کند هلاک شود.


1- الحدید، الآیة 6.

ص:309

1002- الکافی 5/71 ح2: عن جمیل بن صالح، عن أبی عبد اللَّه (علیه السلام) فی قول اللَّه (عزوجل): {رَبَّنَا آتِنَا فِی الدُّنْیَا حَسَنَةً وَفِی الآخِرَةِ حَسَنَةً} (1) رضوان اللَّه والجنّة فی الآخرة والمعاش وحسن الخلق فی الدنیا.

امام صادق (علیه السلام) در مورد این آیه: {رَبَّنَا آتِنَا فِی الدُّنیَا حَسَنَةً وَفِی الآخِرَةِ حَسَنَةً} فرمودند: حسنه, رضوان خدا و بهشت در آخرت، و رزق و روزی و حسن خُلق در دنیا است.

1003- معانی الأخبار 344 ح1: عن أبی حمزة، عن أبی جعفر (علیه السلام) قال: قال أمیر المؤمنین (علیه السلام): جمع الخیر کلّه فی ثلاث خصال: النظر والسکوت والکلام. وکلّ نظر لیس فیه اعتبار فهو سهو، وکلّ سکوت لیس فیه فکرة فهو غفلة، وکلّ کلام لیس فیه ذکر فهو لغو، فطوبی لمن کان نظره عبرة وسکوته فکرة وکلامه ذکراً وبکی علی خطیئته، وأمن الناس شرّه.

ابو حمزه از امام باقر (علیه السلام) روایت نموده که امیر المؤمنین (علیه السلام) فرمودند: تمام نیکی ها در سه کلمه گرد آمده است: دقّت کردن، و خاموشی، و سخن گفتن، پس هر نگاهی که شخص در آن پندی نگیرد خطا است، و هر خاموشی که در آن اندیشه ای نباشد بی خبری است، و هر سخنی که در آن یاد آوری نباشد لغو است، پس خوشا به حال آن کس که نگاهش عبرت انگیز و خاموشیش اندیشمندی، و سخنش ذکر باشد و بر اشتباه خود بگرید، و مردم از زیان کاری او آسوده باشند.

1004- تفسیر العیّاشی 2/211 ح44: عن جعفر بن محمّد (علیهما السلام) فی قوله تعالی: {أَلا بِذِکْرِ اللَّه تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ} (2) قال: بمحمّد (صلی الله علیه و آله و سلم) تطمئنّ القلوب وهو ذکر اللَّه وحجابه.

امام جعفر صادق (علیه السلام) در مورد گفتار خدای تعالی: «آگاه باشید که با یاد خدا قلب ها آرام می شود» فرمودند: یعنی به محمّد (صلی الله علیه و آله و سلم) قلب ها آرامش می یابد، چرا که او ذکر خدا و واسطهﯼ بین پروردگار و خلق می باشد.


1- البقرة، الآیة 201.
2- الرعد، الآیة 28.

ص:310

1005- الکافی 2/239 ح29: عن عبد اللَّه بن الحسن، عن أمّه فاطمة بنت الحسین بن علیّ (علیهما السلام) قال: قال رسول اللَّه (صلی الله علیه و آله و سلم): ثلاث خصال من کنّ فیه استکمل خصال الإیمان: إذا رضی لم یدخله رضاه فی باطل وإذا غضب لم یخرجه الغضب من الحقّ وإذا قدر لم یتعاط ما لیس له.

از عبد اللَّه بن الحسن، از مادرش فاطمه بنت الحسین (علیه السلام) نقل شده که رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: سه خصلت در هر کس باشد خصال ایمان در او کامل اند: چون پسندد، پسندش او را در باطل نکشاند، و هرگاه خشم کند خشمش او را از حق بدر نبرد، و هرگاه توانست، بدان چه از آنِ او نیست، دست نیازد.

1006- الخصال 124 ح121: عن یونس بن عبد الرحمن یرفعه إلی أبی عبد اللَّه (علیه السلام) قال: کان فیما أوصی به رسول اللَّه (صلی الله علیه و آله و سلم) علیّاً (علیه السلام): یا علیّ! أنهاک عن ثلاث خصال عظام: الحسد والحرص والکذب, الخبر.

امام صادق (علیه السلام) فرمودند: از جمله وصیّت هایی که پیامبر خدا به علی (علیه السلام) کرد این بود: یا علی! تو را از سه خصلت بزرگ نهی می کنم: حسد و حرص و دروغ.

1007- مکارم الأخلاق 141: عن أمیر المؤمنین (علیه السلام):...، أحسنوا صحبة النعم قبل فراقها، فإنّها تزول وتشهد علی صاحبها بما عمل فیها.

امیر المؤمنین (علیه السلام) فرمودند: قدر نعمت ها را قبل از آن که آن ها را از دست بدهید بدانید؛ چرا که آن ها بالأخره از دست رفته و به نفع و یا ضرر صاحبانشان شهادت می دهند.

1008- الخصال 125 ح122: عن علیّ (علیه السلام) عن النبیّ (صلی الله علیه و آله و سلم) أنّه قال فی وصیّته له:...، وذکر اللَّه علی کلّ حال، ولیس هو «سبحان اللَّه والحمد للَّه ولا إله إلاّ اللَّه واللَّه أکبر» ولکن إذا ورد علی ما یحرم علیه خاف اللَّه (عزوجل) عنده وترکه، الخبر.

رسول خدا (علیه السلام) در وصیّتی به علی (علیه السلام) فرمودند: خدا را در هر حال یاد کن و ذکر گفتن «سبحان اللَّه والحمد للَّه ولا إله إلاّ اللَّه و اللَّه أکبر» نیست، بلکه زمانی که بر حرام وارد شدی از خدا بترس و آن را ترک کن.

ص:311

1009- الکافی 8/307 ح477: عن السکونی، عن أبی عبد اللَّه (علیه السلام) قال: قال أمیر المؤمنین (علیه السلام): کانت الفقهاء والعلماء إذا کتب بعضهم إلی بعض کتبوا بثلاثة لیس معهن رابعة: من کانت همّته آخرته کفاه اللَّه همّه من الدنیا ومن أصلح سریرته أصلح اللَّه علانیته ومن أصلح فیما بینه وبین اللَّه (عزوجل) أصلح اللَّه (تبارک و تعالی) فیما بینه وبین الناس.

سَکونی از امام صادق (علیه السلام) روایت می کند که امیر المؤمنین (علیه السلام) فرمودند: شیوهﻱ فقها و دانشمندان این بود که چون به یکدیگر نامه ای می نگاشتند سه جمله در آن دیده می شد که چهارمی نداشت: هر کس همّ و غمّش آخرتش باشد، خداوند اندوه دنیای او را کفایت می کند، و هر کس باطن خویش را سامان بخشد، خداوند آشکار او را اصلاح گرداند، و هر کس میان خود و خدای خود را سامان بخشد، خداوند میان او و مردم را اصلاح گرداند.

1010- الخصال 156 ح196: عن الحارث بن دلهاث، عن أبیه، عن أبی الحسن الرضا (علیه السلام) قال: إنّ اللَّه (عزوجل) أمر بثلاثة مقرون بها ثلاثة أخری: أمر بالصلاة والزکاة فمن صلّی ولم یزک لم تقبل منه صلاته، وأمر بالشکر له وللوالدین، فمن لم یشکر والدیه لم یشکر اللَّه، وأمر باتقاء اللَّه وصلة الرحم، فمن لم یصل رحمه لم یتّق اللَّه (عزوجل).

امام رضا (علیه السلام) فرمودند: خداوند دستور سه چیز را به همراه دستور سه چیز دیگر صادر فرموده است: دستور نماز را با زکات پس هر کس نماز بخواند و زکات نپردازد نماز او پذیرفته نیست, و به سپاس گزاری از خود دستور فرموده با سپاس از پدر و مادر پس هر کس از پدر و مادر خود سپاس گزار نباشد خدای را سپاس گزار نیست, و دستور فرموده است به تقوی از خدا و صلهﻱ رحم پس هر کس که صلهﻱ رحم نکند از خدا پرهیز نکرده است.

1011- بصائر الدرجات 82 ح10: عن أبی جعفر (علیه السلام) قال: نحن أصول الدین.

امام باقر (علیه السلام) فرمودند: ما اهل بیت ریشه های دین هستیم.

1012- نهج البلاغة 1/30: عن أمیر المؤمنین (علیه السلام) قال: هم أساس الدین.

امیر المؤمنین (علیه السلام) فرمودند: ایشان (اهل بیت (علیهم السلام)) اساس دین هستند.

ص:312

1013- معانی الأخبار 112 ح1: عن محمّد بن مسلم، عن أبی جعفر محمّد بن علیّ الباقر (علیه السلام)، عن أبیه علیّ بن الحسین، عن أبیه الحسین بن علیّ، عن أبیه علیّ بن أبی طالب (علیهما السلام) أنه قال: إنّ اللَّه (تبارک و تعالی) أخفی أربعة فی أربعة: أخفی رضاه فی طاعته فلا تستصغرنّ شیئاً من طاعته فربّما وافق رضاه وأنت لا تعلم، وأخفی سخطه فی معصیته فلا تستصغرنّ شیئاً من معصیته فربّما وافق سخطه وأنت لا تعلم، وأخفی إجابته فی دعوته فلا تستصغرنّ شیئاً من دعائه فربّما وافق إجابته وأنت لا تعلم، وأخفی ولیّه فی عباده فلا تستصغرنّ عبداً من عباد اللَّه فربّما یکون ولیّه وأنت لا تعلم.

محمّد بن مسلم از امام باقر از پدرش از پدرانشان از امیر المؤمنین (علیهم السلام) روایت نموده که خدای (تبارک و تعالی) چهار چیز را در چهار چیز پنهان کرده است: خرسندی خویش را در فرمان برداری (بندگان) از او، پس هیچ اطاعت و بندگی خدا را کوچک مشمار، که شاید خشنودی پروردگار در آن باشد و تو آگاه نباشی، و خشم خود را در میان همهﻱ گناهان پوشیده داشته، بنابراین هرگز معصیتی را اندک مپندار، شاید غضب خدا در همان باشد و تو ندانی. و بر آوردن حاجت را در دعاها پنهان ساخته، پس هیچ دعائی را دست کم نگیر چون ممکن است همان به اجابت رسیده باشد و تو اطلاع نداشته باشی، و ولیّ خود را در میان بندگان خویش نهان کرده، پس هیچ یک از بندگان خدا را زبون و خوار مپندار، چون شاید او دوست خالص خدا باشد و تو ندانی.

1014- الخصال 222 ح50: عن أبی حمزة، عن أبی جعفر (علیه السلام) قال: قال علیّ بن الحسین (علیهما السلام): أربع من کنّ فیه کمل إسلامه ومحصت عنه ذنوبه ولقی ربّه (عزوجل) وهو عنه راض: من وفی للَّه (عزوجل) بما یجعل علی نفسه للناس، وصدق لسانه مع الناس، واستحیی من کلّ قبیح عند اللَّه وعند الناس، وحسن خلقه مع أهله.

امام چهارم (علیه السلام) فرمودند: چهار چیز است که در هر کس باشد اسلامش کامل و گناهانش پاک گردد و پروردگار (عزوجل) خود را ملاقات می کند در حالی که خدا از او خشنود است؛ هر کس به وظایف خود در قبال مردم برای خدا عمل نماید، و زبانش با مردم راست باشد، و از هر چه نزد خدا و نزد مردم زشت است شرم کند، و با خانوادهﯼ خود خوشرفتار باشد.

ص:313

1015- الخصال 228 ح65: عن مسعدة بن صدقة، عن جعفر بن محمّد، عن أبیه (علیهما السلام) قال: قال رسول اللَّه (صلی الله علیه و آله و سلم): أربع یمتن القلب: الذنب علی الذنب، وکثرة مناقشة النساء یعنی محادثتهنّ ومماراة الأحمق تقول ویقول ولا یرجع إلی خیر أبداً، ومجالسة الموتی، فقیل له: یا رسول اللَّه! وما الموتی؟ قال: کلّ غنی مترف.

مسعدة بن صدقه از امام صادق (علیه السلام) و او از پدرانش نقل می کند که پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: چهار چیز دل را می میراند: گناه روی گناه، و کثرت صحبت کردن با زنان، و جدال با احمق که تو می گویی و او می گوید و هرگز به سوی خیر برنمی گردد، و همنشینی با مردگان. گفته شد: یا رسول اللَّه مردگان کیانند؟ فرمودند: هر ثروتمند خوش گذران و کام جو.

1016- تأویل الآیات 1/19 ح2: عن أبی عبد اللَّه (صلوات الله علیه) قال: نحن الصلاة فی کتاب اللَّه (عزوجل)، ونحن الزکاة، ونحن الصیام، ونحن الحج، ونحن الشهر الحرام، ونحن البلد الحرام، ونحن کعبة اللَّه، ونحن قبلة اللَّه.

امام صادق (علیه السلام) فرمودند: مائیم نماز در کتاب خدا، و مائیم زکات، و مائیم روزه، و مائیم حج، و مائیم ماه حرام، و مائیم سرزمین حرام، و مائیم کعبهﯼ الهی، و قبلهﯼ پروردگار.

1017- الکافی 8/18 ح4: عن أبی جعفر (علیه السلام) قال:... عند تصحیح الضمائر تبه او الکبائر.

امام باقر (علیه السلام) فرمودند: هنگام بازرسی باطن ها گناهان کبیره آشکار می گردند.

1018- الخصال 236 ح78: عن میسر بن عبد العزیز قال: سمعت أبا جعفر (علیه السلام) وهو یقول: سئل أمیر المؤمنین (علیه السلام): کم بین الحقّ والباطل؟ فقال: أربع أصابع، ووضع أمیر المؤمنین (علیه السلام) یده علی أذنه وعینیه فقال: ما رأته عیناک فهو الحقّ وما سمعته أذناک فأکثره باطل.

میسر بن عبد العزیز گوید: شنیدم امام باقر (علیه السلام) می فرمودند: از امیر المؤمنین پرسش شد فاصلهﻱ میان حق و باطل چه اندازه است فرمودند: چهار انگشت و دست خود را میان گوش و دو چشم خود گذاشته و گفتند: آن چه چشمانت ببیند حق است و آن چه گوشت بشنود بیشترش باطل است.

ص:314

1019- الخصال 267 ح2: أبو الصلت عبد السلام بن صالح الهروی قال: سمعت علیّ بن موسی الرضا (علیهما السلام) یقول: أوحی اللَّه (عزوجل) إلی نبیّ من أنبیائه: إذا أصبحت فأوّل شیء یستقبلک فکله، والثانی فاکتمه، والثالث فاقبله، والرابع فلا تؤیسه، والخامس فاهرب منه، قال: فلمّا أصبح مضی فاستقبله جبل أسود عظیم فوقف فقال: أمرنی ربّی (عزوجل): أن آکل هذا وبقی متحیّراً، ثمّ رجع إلی نفسه فقال: إنّ ربّی جلّ جلاله لا یأمرنی إلاّ بما أطیق، فمشی إلیه لیأکله فلمّا دنی منه صغر حتی انتهی إلیه فوجده لقمة فأکلها فوجدها أطیب شیء أکله، ثمّ مضی فوجد طستاً من ذهب فقال: أمرنی ربّی (عزوجل) أن أکتم هذا، فحفر له وجعله فیه وألقی علیه التراب، ثمّ مضی فالتفت فإذا الطست قد ظهر، فقال: قد فعلت ما أمرنی ربّی (عزوجل)، فمضی فإذا هو بطیر وخلفه بازی فطاف الطیر حوله، فقال: أمرنی ربّی (عزوجل) أن أقبل هذا، ففتح کمّه فدخل الطیر فیه، فقال له البازی: أخذت منّی صیدی، وأنا خلفه منذ أیّام، فقال: أمرنی ربّی (عزوجل) أن لا أویس هذا فقطع من فخذه قطعة فألقاها إلیه، ثمّ مضی فلمّا مضی فإذا هو بلحم میتة منتن مدود فقال: أمرنی ربّی (عزوجل) أن أهرب من هذا، فهرب منه ورجع، فرأی فی المنام کأنّه قد قیل له: إنّک فعلت ما أمرت به فهل تدری ماذا کان؟ قال: لا، قیل له: أمّا الجبل فهو الغضب إنّ العبد إذا غضب لم یر نفسه وجهل قدره من عظم الغضب فإذا حفظ نفسه وعرف قدره وسکن غضبه کانت عاقبته کاللقمة الطیبة التی أکلتها، وأمّا الطست فهو العمل الصالح إذا کتمه العبد وأخفاه أبی اللَّه (عزوجل) إلاّ أن یظهره لیزیّنه به مع ما یدّخر له من ثواب الآخرة، وأمّا الطیر فهو الرجل الذی یأتیک بنصیحة فاقبله واقبل نصیحته، وأمّا البازی فهو الرجل الذی یأتیک فی حاجة فلا تؤیسه، وأمّا اللحم المنتن فهی الغیبة فاهرب منها.

ابو الصلت هروی گوید: شنیدم از امام رضا (علیه السلام) که می فرمودند: خداوند به یکی از پیغمبرانش وحی کرد که چون بامداد شود اوّل چیزی را که پیشت آمد بخور و دوّمی را پنهان کن و سوّمی را بپذیر و چهارمی را ناامید مکن و از پنجمی بگریز!

چون صبح شد پیغمبر به دنبال کار خود رفت به کوه سیاه بزرگی برخورد کرد با خود گفت پروردگار من به من فرموده که این کوه را بخورم و به حیرت فرو رفت سپس به خود آمده و گفت پروردگار من جلّ جلاله جز بر چیزی که توانائیش را داشته باشم فرمانم ندهد پس به سوی آن کوه روان شد تا آن را بخورد هر چه نزدیک تر می شد کوچک تر می نمود تا به پای کوه رسید آن را لقمهﻱ غذائی یافت و خورد, لذیذترین غذائی بود که در عمرش خورده

ص:315

بود. سپس از آنجا گذشت و طشتی از طلا یافت با خود گفت پروردگار من (عزوجل) دستورم داده است که این را پنهان کنم پس گودالی برای طشت کند و طشت را در آن نهاد و خاک بر آن ریخت و روانه شد و چون باز پس نگریست دید که طشت پیدا است با خود گفت: من مأموریت خود را که از جانب پروردگار داشتم انجام دادم و روانه شد، بناگاه پرنده ای را دید که باز شکاری بدنبال آنست، پرنده به دور پیغمبر چرخیدن گرفت با خود گفت پروردگارم به من دستور داد که این را بپذیرم پس آستین خود را گشود و پرنده به درون آستین رفت، باز به پیغمبر عرض کرد شکار مرا که چند روز است به دنبال آنم از من گرفتی؟

پیغمبر با خود گفت: پروردگار من مرا فرمان داد که این را نومید نکنم, پس از ران خود پاره گوشتی برید و پیش باز انداخت و روان شد که ناگاه گوشت مردار گندیدهﯼ کرم افتاده ای دید و با خود گفت: که پروردگارم به من فرمان داده از این بگریزم پس از آن گریخت و بازگشت.

پس به خواب دید گوئی به او گفته شد که مأموریت خود را انجام دادی آیا می دانی چه بود؟ گفت: نه، به او گفته شد امّا کوه صورت خشم بود که بنده چون خشمناک گردد از عظمت خشم، خود را نبیند و قدر خود نشناسد و چون خویشتن داری کند و قدر خود بشناسد و آتش خشمش فرو نشیند سرانجامش مانند همان لقمه گوارا است که خوردی.

و امّا طشت آن عمل شایسته است که چون بنده ای آن را بپوشاند و پنهانش کند خداوند نگذارد جز آن که آشکارش سازد تا بنده را با آن بیاراید، علاوه بر پاداش آخرت که برای او ذخیره فرموده است.

و امّا پرنده مردی است که پندی برایت آورد او را و پندش را بپذیر، و امّا باز آن مردی است که از پی حاجتی به نزد تو آید نومیدش مکن، و امّا گوشت گندیده آن غیبت است از آن بگریز.

ص:316

1020- الاختصاص 231: قال أمیر المؤمنین (علیه السلام) لابنه محمّد بن الحنفیة: لا تقل ما لا تعلم بل لا تقل کلّما تعلم.

امیر المؤمنین (علیه السلام) به فرزندشان محمّد حنفیّه فرمودند: آن چه را که نمی دانی نگو، بلکه تمام آن چه را می دانی نیز نگو.

1021- الخصال 345 ح13: محمّد أبو مالک عن جعفر بن محمّد، عن أبیه، عن جدّه، عن علیّ بن أبی طالب (علیهم السلام) أنّ النبیّ (صلی الله علیه و آله و سلم) قال فی وصیّته له: یا علیّ! سبعة من کنّ فیه فقد استکمل حقیقة الإیمان، وأبواب الجنّة مفتّحة له: من أسبغ وضوءه، وأحسن صلاته، وأدّی زکاة ماله، وکفّ غضبه، وسجن لسانه، واستغفر لذنبه، وأدّی النصیحة لأهل بیت نبیّه.

امیر المؤمنین (علیه السلام) فرمودند: پیغمبر (صلی الله علیه و آله و سلم) در ضمن وصیّتی به علی (علیه السلام) فرمودند: یا علی! هفت صفت است که در هر کس باشد ایمان حقیقی را به سر حد کمال رسانده است و درها برویش باز است: کسی که وضویش را به طور کامل بسازد, و نمازش را نیکو بخواند, و زکات مال خود را بدهد, و خشمش را نگه دارد, و زبانش را در بند کند, و برای گناهان خود طلب آمرزش نماید، و برای خاندان پیغمبرش خیر خواه باشد.

1022- الخصال 409 ح9: عن أبی یحیی الواسطی، عمّن ذکره أنّه قال لأبی عبد اللَّه (علیه السلام): أتری هذا الخلق کلّه من الناس؟ فقال: الق منهم التارک للسواک، والمتربّع فی موضع الضیق، والداخل فیما لا یعنیه، والمماری فیما لا علم له، والمتمرّض من غیر علّة، والمتشعّث من غیر مصیبة، والمخالف علی أصحابه فی الحقّ وقد اتفقوا علیه، والمفتخر یفتخر بآبائه وهو خلوّ من صالح أعمالهم فهو به منزلة الخلنج یقشر لحاء عن لحاء حتی یوصل إلی جوهریته وهو کما قال اللَّه (عزوجل): {إِنْ هُمْ إِلاَّ کَالأَنْعَامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ سَبِیلاً} (1).

راوی به امام صادق (علیه السلام) عرض کرد: شما همهﻱ این خلق را از مردم می پندارید؟ فرمودند: (هشت طایفه) از اینان را دور بینداز: از آن که مسواک نکند, و آن که در مجلس تنگ چهار زانو بشیند, و آن که در کار بیهوده


1- الفرقان، الآیة 44.

ص:317

دخالت کند, و آن که دربارهﻱ چیزی که نمی داند اظهار فضل و دانش نماید, و آن که بدون بیماری خود را بیمار نشان دهد, و آن که مصیبت ندیده عزا دار گردد, و آن که با یاران خود در مطلب حقّی که مورد اتّفاق آنان است مخالفت ورزد, و آن که به پدران خود ببالد با این که از کارهای شایسته آنان بی بهره باشد، چنین کسی همچون گیاه خلنج است که پوست های روئین اش کنده شود و عاقبت جوهر ذاتش آشکار گردد و او همان است که خدای (عزوجل) فرموده است: >آنان چهار پایانی بیش نیستند بلکه گمراه تراند<.

1023- نهج البلاغة 1/189: من خطبة له (علیه السلام): انظروا أهل بیت نبیّکم فالزموا سمتهم، واتّبعوا أثرهم، فلن یخرجوکم من هدًی ولن یعیدوکم فی ردًی، فإن لبه اوا فالبه اوا، وإن نهضوا فانهضوا، ولا تسبقوهم فتضلّوا، ولا تتأخّروا عنهم فتهلکوا.

حضرت امیر المؤمنین (علیه السلام) فرمودند: به خاندان پیامبرتان بنگرید، و بدان سو که می روند بروید، و پی آنان را بگیرید که هرگز شما را از راه رستگاری بیرون نخواهند کرد و به هلاکت تان نخواهند کشانید.

اگر ایستادند بایستید، و اگر برخاستند، برخیزید. بر آن ها پیشی مگیرید که گمراه می شوید، و از آنان عقب نمانید که تباه می گردید.

1024- من لا یحضره الفقیه 2/609: فی الزیارة الجامعة: من أراد اللَّه بدأ بکم, ومن وحّده قبل عنکم ومن قصده توجّه بکم، موالیّ لا أحصی ثناءکم ولا أبلغ من المدح کنهکم ومن الوصف قدرکم.

در زیارت جامعهﯼ کبیره آمده است: هر کس ارادهﯼ شناخت و نزدیک شدن به خداوند متعال را دارد باید از شما اهل بیت آغاز نماید، و هر کس یگانگی او را می جوید باید از شما بپذیرد، و هر کس خدا را قصد نموده باید به شما روی نماید، ای والیان و سرپرستان من! من توانائی حمد و ثنای شما را ندارم و مدحِ من به منتهای حقیقت شما نرسیده و تمجید و توصیف من به قلّهﯼ رفیع شما نمی رسد.

ص:318

1025- الخصال 409 ح10: عن الأصبغ بن نُباتَه، عن أمیر المؤمنین (علیه السلام) قال: کان یقول: من اختلف إلی المساجد أصاب إحدی الثمان أخاً مستفاد فی اللَّه أو علماً مستظرفاً أو آیة محکمة أو رحمة منتظرة أو کلمة تردّه عن ردی أو یسمع کلمة تدلّه علی هدی أو یترک ذنباً خشیة أو حیاء.

عمیر بن مأمون می گوید: از امام حسن مجتبی (علیه السلام) شنیدم که فرمودند: از پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) شنیدم که فرمودند: هر کس به رفت و آمد به مساجد مداومت داشته باشد به یکی از هشت چیز می رسد: برادری از جانب خداوند یا دانشی جدید و یا سخنی که او را به سوی هدایت دلالت کند و یا سخن دیگری که او را از بدی باز دارد و یا رحمتی که انتظار آن را دارد و یا ترک گناه به خاطر حیا یا ترس از خدا. (1)

1026- الکافی 2/240 ح31: عن سلیمان، عمّن ذکره، عن أبی جعفر (علیه السلام) قال: سئل النبیّ (صلی الله علیه و آله و سلم) عن خیار العباد فقال: الذین إذا أحسنوا استبشروا، وإذا أساؤوا استغفروا، وإذا أعطوا شکروا، وإذا ابتلوا صبروا وإذا غضبوا غفروا.

امام باقر (علیه السلام) فرمودند: از پیغمبر (صلی الله علیه و آله و سلم) پرسیدند: بهترین بندگان کیانند؟ فرمودند: کسانی که چون نیکی کنند شاد گردند، و چون بدی کنند آمرزش خواهند، و چون به آن ها عطا شود شکر کنند، و چون گرفتار شوند صبر کنند، و چون خشم گیرند چشم پوشی نمایند.

1027- الأمالی للصدوق 93 ح10: قال رسول اللَّه (صلی الله علیه و آله و سلم): لا تزول قدماً عبد یوم القیامة حتی یسأل عن أربع: عن عمره فیما أفناه، وشبابه فیما أبلاه، وعن ماله من أین کسبه وفیما أنفقه، وعن حبّنا أهل البیت.

رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: در روز قیامت بنده ای گام بر ندارد تا از چهار چیز پرسش شود: از عمرش که در چه گذرانده، و از جوانی اش که در چه به سر رسانده، و از مالش که از کجا آورده و در کجا خرج کرده، و از دوستی ما خانواده.


1- توجه کنیم که در این روایت فقط شش آمده و شاید دو چیز دیگر از یاد راوی رفته باشد.

ص:319

1028- کمال الدین 324 ح9: قال علیّ بن الحسین (علیهما السلام): إنّ دین اللَّه لا یصاب بالعقول النّاقصة والآراء الباطلة والمقاییس الفاسدة، ولا یصاب إلاّ بالتّسلیم، فمن سلّم لنا سلم ومن اهتدی بنا هدی، ومن دان بالقیاس والرّأی هلک، ومن وجد فی نفسه شیئاً ممّا نقوله أو نقضی به حرجاً کفر بالذی أنزل السّبع المثانی والقرآن العظیم وهو لا یعلم.

امام سجّاد (علیه السلام) فرمودند: بدرستی که دین خدا با عقول ناقص و آراء باطل و قیاس های فاسد به دست نیامده و آن جز با تسلیم شدن به دست نمی آید، و هر که تسلیم ما شد سالم می ماند، و هر که به ما اقتدا کرد هدایت می یابد، و هر که به قیاس و رأی خود عمل کند هلاک می شود، و هر که در آن چه می گوئیم شکّی داشته باشد یا در آن چه حکم می کنیم حَرج وسختی از پذیرش داشته باشد، به خدایی که سبع المثانی (سورهﯼ حمد) و قرآن عظیم را فرو فرستاده، کافر شده است در حالی که خودش هم نمی داند.

1029- الأمالی للصدوق 72 ح3: عن غیاث بن إبراهیم، عن الصادق جعفر بن محمّد، عن أبیه، عن جدّه (علیهم السلام)، قال: مرّ رسول اللَّه (صلی الله علیه و آله و سلم) بقوم یربعون حجراً، قال: ما هذا؟ قالوا: نعرف بذلک أشدّنا وأقوانا, فقال (صلی الله علیه و آله و سلم): ألا أخبرکم بأشدّکم وأقواکم؟ قالوا: بلی، یا رسول اللَّه! قال: أشدّکم وأقواکم الذی إذا رضی لم یدخله رضاه فی إثم ولا باطل، وإذا سخط لم یخرجه سخطه من قول الحقّ، وإذا قدر لم یتعاط ما لیس له بحقّ.

رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) به مردانی گذر کرد که سنگی را به نوبت بلند می کردند به آن ها فرمودند: این کار چیست؟ گفتند نیروی خود را آزمایش کنیم فرمودند: من شما را به نیرومندترین شما آگاه نسازم؟

عرض کردند: چرا یا رسول اللَّه، فرمودند: سخت تر و نیرومندتر شما آن کس است که چون خشنود گردد خشنودیش او را به گناه و باطل نکشاند و چون خشم کند خشمش او را از گفتار حق خارج نسازد و چون توانا شد بناحق به سوی آنچه که مال او نیست دست دراز نکند.

1030- بحار الأنوار 26/5: عن أمیر المؤمنین (علیه السلام) قال: الإمام علم ما فی الضمائر والقلوب.

امیر المؤمنین (علیه السلام) فرمودند: امام از آن چه در ضمیرها و قلب هاست آگاه است.

ص:320

1031- الأمالی للصدوق 171 ح8 و9: قال أمیر المؤمنین (علیه السلام): کم من غافل ینسج ثوباً لیلبسه، وإنّما هو کفنه، ویبنی بیتاً لیسکنه، وإنّما هو موضع قبره. وقیل لأمیر المؤمنین (علیه السلام): ما الاستعداد للموت؟ قال: أداء الفرائض، واجتناب المحارم، والاشتمال علی المکارم، ثمّ لا یبالی أوقع علی الموت أم وقع الموت علیه، واللَّه ما یبالی ابن أبی طالب أوقع علی الموت، أم وقع الموت علیه.

امیر المؤمنین (علیه السلام) فرمودند: بسا غافلی که جامه می بافد تا بپوشد و آن جامه کفن اوست خانه سازد تا مسکن گیرد و آنجا گور اوست, به علی (علیه السلام) عرض شد آمادگی برای مرگ چیست؟ فرمودند: ادای واجبات و کناره کردن از حرام ها و به دست آوردن مکارم، سپس باکی نباشد که مرگ بر او آید یا او به مرگ درآید، به خدا باک ندارد پسر ابی طالب که بر مرگ افتد یا مرگش در بر گیردش.

1032- الکافی 2/56 ح2: عن عبد اللَّه بن مسکان، عن أبی عبد اللَّه (علیه السلام) قال: إنّ اللَّه (عزوجل) خصّ رسله بمکارم الأخلاق، فامتحنوا أنفسکم، فإن کانت فیکم فاحمدوا اللَّه واعلموا أنّ ذلک من خیر وإن لا تکن فیکم فاسألوا اللَّه وارغبوا إلیه فیها، قال فذکرها عشرة: الیقین والقناعة والصبر والشکر والحلم وحسن الخلق والسخاء والغیرة والشجاعة والمروّة. قال: وروی بعضهم بعد هذه الخصال العشرة وزاد فیها الصدق وأداء الأمانة.

امام صادق (علیه السلام) فرمودند: خدای (عزوجل) پیغمبرانش را به مکارم اخلاق اختصاص داد، شما خود را بیازمائید، اگر آن ها در وجود شما هم بود، خدا را سپاس گوئید و بدانید که بودن آن ها در شما خیر شماست و اگر در شما نبود، از خدا بخواهید و نسبت به آن ها رغبت جوئید.

سپس آن ها را ده چیز شمردند: یقین و قناعت و صبر و شکر و خویشتن داری و خلق نیکو و سخاوت و غیرت و شجاعت و مروّت.

بعضی از راویان دیگر این ده خصلت را ذکر نموده و راستگوئی و امانت داری را هم بدان ها افزوده است.

1033- بصائر الدرجات 83 ح11: عن أبی جعفر (علیه السلام) قال: نحن شهداء اللَّه علی خلقه.

امام باقر (علیه السلام) فرمودند: ما شاهدان خدا بر خلقش می باشیم.

ص:321

1034- الأمالی للصدوق 369 ح2: عن الحسین بن خالد، عن أبی الحسن علیّ بن موسی الرضا (علیه السلام) قال: النظر إلی ذرّیّتنا عبادة. فقیل له: یا بن رسول اللَّه! النظر إلی الأئمّة منکم عبادة، أم النظر إلی جمیع ذرّیّة النبیّ (صلی الله علیه و آله و سلم)؟ فقال: بل النظر إلی جمیع ذرّیّة النبیّ (صلی الله علیه و آله و سلم) عبادة.

امام هشتم (علیه السلام) فرمودند: نگاه به ذریّهﻱ ما عبادت است, عرض شد یا بن رسول اللَّه! نگاه ما به امامان از شما عبادت است یا نگاه به همهﻱ اولاد پیغمبر؟ فرمودند: نگاه به همهﻱ اولاد پیغمبر عبادت است.

1035- الأمالی للصدوق 371 ح8: عن الحسین بن أبی العلاء، عن الصادق جعفر بن محمّد (علیه السلام)، قال: سمعته یقول: أحبّ العباد إلی اللَّه (عزوجل) رجل صدوق فی حدیثه، محافظ علی صلواته وما افترض اللَّه علیه، مع أداء الأمانة. ثمّ قال (علیه السلام): من اؤتمن علی أمانة فأدّاها فقد حلّ ألف عقدة من عنقه من عقد النار، فبادروا بأداء الأمانة، فإنّ من اؤتمن علی أمانة وکّل به إبلیس مائة شیطان من مردة أعوانه لیضلّوه ویوسوسوا إلیه حتی یهلکوه إلاّ من عصم اللَّه (عزوجل).

حسین بن ابی اعلا می گوید: از امام صادق (علیه السلام) شنیدم که می فرمودند: محبوب ترین بنده نزد خدای (عزوجل) مردی است راستگو و حافظ بر نماز و آن چه خدا بر او واجب کرده و مواظب اداء امانت.

سپس فرمودند: هر کس بر امانتی امین شود و آن را ادا کند هزار گره آتش از گردن خود گشوده، به ادای امانت پیشی گیرید زیرا هر کس امین بر چیزی شود ابلیس صد شیطان سرکش از یارانش بر او گمارد تا او را گمراه کنند و وسوسه نمایند تا هلاکش کنند مگر کسی که خدای (عزوجل) او را حفظ کند.

1036- مشارق أنوار الیقین 205: عن أمیر المؤمنین (علیه السلام) قال: الإمام یری ما بین الشرق والغرب، فلا یخفی علیه شیء من عالم الملک والملکوت.

امیر المؤمنین (علیه السلام) فرمودند: امام آن چه را که بین شرق و غرب عالم است می بیند، پس هیچ چیزی از عالم مُلک و ملکوت بر او پوشیده نیست.

1037- المناقب (کتاب عتیق) 75: عن أمیر المؤمنین (علیه السلام) قال: أنا عالم بضمائر قلوبکم.

امیر المؤمنین علیّ (علیه السلام) فرمودند: من از درون قلب های شما آگاهم.

ص:322

1038- الکافی 2/268 ح1: عن أبی عبد اللَّه (علیه السلام) قال: کان أبی (علیه السلام) یقول: ما من شیء أفسد للقلب من خطیئة، إنّ القلب لیواقع الخطیئة فما تزال به حتی تغلب علیه فیصیر أعلاه أسفله.

امام صادق (علیه السلام) فرمودند: پدرم همواره می فرمودند: چیزی بیشتر از گناه قلب را فاسد نکند، قلب مرتکب گناهی می شود و بر آن اصرار می ورزد تا بالایش به پائین می گراید (سرنگون و وارونه می شود و سخن حق و موعظه در آن نمی گنجد و تأثیر نمی کند).

1039- الأمالی للصدوق 380 ح8: عن أبی الجارود، عن أبی جعفر الباقر، عن أبیه، عن جدّه (علیهم السلام)، قال: قال أمیر المؤمنین (علیه السلام): من وقف نفسه موقف التهمة فلا یلومن من أساء به الظنّ, الخبر.

امیر المؤمنین (علیه السلام) فرمودند: هر کس خود را در معرض تهمت در آورد سرزنش نکند کسی را که به او بدگمان است.

1040- الکافی 2/137 ح25: عن الوشّاء قال: سمعت الرضا (علیه السلام) یقول: قال عیسی بن مریم (صلوات الله علیه) للحواریّین: یا بنی إسرائیل! لا تأسوا علی ما فاتکم من الدنیا کما لا یأسی أهل الدنیا علی ما فاتهم من دینهم إذا أصابوا دنیاهم.

وشّاء گوید: شنیدم امام رضا (علیه السلام) که می فرمودند: عیسی بن مریم صلوات اللَّه علیه به حواریّین گفت: ای بنی اسرائیل! بر آن چه از دنیا از دست شما رفت افسوس مخورید، چنان که اهل دنیا چون به دنیای خود رسند، بر دین از دست داده خود افسوس نخورند.

1041- الأمالی للصدوق 329 ح12: قال أبو عبد اللَّه الصادق (علیه السلام): إذا صلّیت صلاة فریضة فصلها لوقتها صلاة مودع یخاف أن لا یعود إلیها أبداً، ثمّ اصرف ببصرک إلی موضع سجودک، فلو تعلم من عن یمینک وشمالک لأحسنت صلاتک، واعلم أنّک بین یدی من یراک ولا تراه.

امام صادق (علیه السلام) فرمودند: چون نماز واجبی می خوانی در وقت بخوان و با آن وداع کن, گویا که می ترسی بدان برنگردی, و دیده به جای سجده ات بینداز، اگر بدانی کسی طرف راست یا چپ تو است خوب نماز می خوانی بدان که تو برابر کسی هستی که تو را می بیند و او را نمی بینی.

ص:323

1042- الأمالی للصدوق 707 ح3: عن المفضّل بن عمر، عن الصادق جعفر بن محمّد، عن أبیه، عن جدّه (علیهم السلام)، قال: سئل الحسین بن علیّ (علیهما السلام) فقیل له: کیف أصبحت، یا بن رسول اللَّه؟ قال: أصبحت ولی ربّ فوقی، والنار أمامی، والموت یطلبنی، والحساب محدق بی، وأنا مرتهن بعملی، لا أجد ما أحب، ولا أدفع ما أکره، والأمور بید غیری، فإن شاء عذّبنی، وإن شاء عفا عنّی، فأیّ فقیر أفقر منّی!

از حسین بن علی (علیه السلام) سؤال شد چگونه صبح کردید؟ فرمودند: پروردگار بر سر من است، و دوزخ برابرم، و مرگ دنبال سرم، و حساب در گردم، و خود گرو کردارم, آن چه دوست دارم به دست نیارم و آن چه بد دارم نتوانم جلو آن را بگیرم و کارها بدست دیگری است اگر خواهد مرا شکنجه کند و اگر خواهد از من بگذرد، کدام کس از من نیازمندتر است!

1043- الأمالی للصدوق 714 ح2: عن عبد اللَّه بن میمون المکی، عن الصادق جعفر بن محمّد، عن أبیه، عن آبائه (علیهم السلام)، قال: قال رسول اللَّه (صلی الله علیه و آله و سلم):...، ومن أراد الآخرة فلیدع زینة الحیاة الدنیا.

رسول خدا (علیه السلام) فرمودند: هر کس آخرت را می خواهد باید زینت و تجمّل زندگانی دنیا را رها کند.

1044- بصائر الدرجات 395 ح5: عن أبی جعفر (علیه السلام) قال: إنّ اللَّه أقدرنا علی ما نرید.

امام باقر (علیه السلام) فرمودند: بدرستی که خداوند ما اهل بیت را بر آن چه بخواهیم توانا نموده است.

1045- بحار الأنوار 97/349: زیارة أخری له (علیه السلام): أنت (أمیر المؤمنین (علیه السلام)) المحیط بکلّ شیء.

در یکی از زیارات امیر المؤمنین (علیه السلام) می خوانیم: تو بر هر چیزی احاطه و تسلّط داری.

1046- من لا یحضره الفقیه 2/609: فی الزیارة الجامعة: عصمکم اللَّه من الزلل وآمنکم من الفتن وطهّرکم من الدنس وأذهب عنکم الرجس أهل البیت وطهّرکم تطهیراً.

در زیارت جامعهﯼ کبیره آمده است: خداوند شما اهل بیت را از لغزش ها مصون داشته و از فتنه ها حفظ نموده و از ناپاکی ها پاک نموده است و رجس و پلیدی را از شما دور کرده و شما را پاکیزه و مطهّر نموده است.

ص:324

1047- الأمالی للصدوق 724 ح3: عن جابر بن یزید الجُعفی، قال: قال أبو جعفر محمّد بن علیّ الباقر (علیه السلام): یا جابر! أیکتفی من انتحل التشیّع أن یقول بحبّنا أهل البیت؟ فواللَّه ما شیعتنا إلاّ من اتقی اللَّه وأطاعه، وما کانوا یعرفون یا جابر إلاّ بالتواضع، والتخشع، وکثرة ذکر اللَّه، والصوم، والصلاة، والتعهّد للجیران من الفقراء وأهل المسکنة والغارمین والأیتام، وصدق الحدیث، وتلاوة القرآن، وکفّ الألسن عن الناس إلاّ من خیر، وکانوا أمناء عشائرهم فی الأشیاء. فقال جابر: یا بن رسول اللَّه! لست أعرف أحداً بهذه الصفة. فقال (علیه السلام): یا جابر! لا تذهبنّ بک المذاهب، أحسب الرجل أن یقول أحبّ علیّاً وأتولاه! فلو قال: إنّی أحبّ رسول اللَّه، ورسول اللَّه خیر من علیّ، ثمّ لا یعمل بعمله ولا یتبع سنّته، ما نفعه حبّه إیّاه شیئاً، فاتقوا اللَّه واعملوا لما عند اللَّه، لیس بین اللَّه وبین أحد قرابة، أحبّ العباد إلی اللَّه وأکرمهم علیه أتقاهم له وأعملهم بطاعته، واللَّه ما یتقرّب إلی اللَّه جلّ ثناؤه إلاّ بالطاعة، ما معنا براءة من النار، ولا علی اللَّه لأحد من حجّة، من کان للَّه مطیعاً فهو لنا ولی، ومن کان للَّه عاصیاً فهو لنا عدوّ، ولا تنال ولایتنا إلاّ بالورع والعمل.

امام باقر (علیه السلام) فرمودند: ای جابر! کسی که خود را به تشیّع می بندد به همین اکتفاء می کند که خود را دوست ما داند؟! به خدا نیست شیعهﯼ ما مگر کسی که تقوای از خدا دارد و فرمان او برد و شناخته نشوند جز به تواضع و خشوع و کثرت ذکر خدا و روزه و نماز و احوال پرسی همسایگان فقیر و مستمند و قرض داران و یتیمان و راستگوئی و خواندن قرآن و نگه داری زبان از مردم جز بخیر، و آن ها امینان عشیرهﻱ خود باشند در هر چیز.

جابر عرض کرد: ای پسر رسول خدا! من کسی را به این اوصاف نمی شناسم، فرمودند: ای جابر! به خود راه مده که برای مردی همین بس است که بگوید من رسول خدا را دوست دارم با این که رسول خدا بهتر از علی است و کردار او را نداشته باشد و پیرو روشش نگردد که محبّت او برایش سودی ندارد، از خدا بترسید و برای آن چه نزد خداست عمل کنید.

میان خداوند و اَحَدی خویشاوندی نیست, دوست ترین مردم نزد خداوند و گرامی ترین آن ها به درگاهش با تقواترین و فرمان برترین آن ها است به خدا.

تقرّب به خدای جلّ ثنائه میسّر نشود مگر به طاعت، ما (از پیش خود) برات آزادی از دوزخ همراه نداریم و اَحَدی بر خدا حجّتی ندارد, هر کس مطیع

ص:325

خدا است دوست ما است و هر کس نافرمان خدا است دشمن ما است, به دوستی ما نتوان رسید جز به وَرَع و کردار شایسته.

1048- مشارق أنوار الیقین 177: عن أبی عبد اللَّه (علیه السلام) قال: الإمام ملکیّ الذات، إلهیّ الصفات، وأنّهم صفات اللَّه وصفوته.

امام صادق (علیه السلام) فرمودند: ذات امام ملکوتی و صفات او الهی است، وائمّهﯼ اطهار (علیهم السلام) مَظهر صفات خداوند و برگزیدگان او می باشند.

1049- تفسیر فرات الکوفی 552 ح707: عن قبیصة بن یزید الجُعفی عن أبی عبد اللَّه (علیه السلام) فی قوله: {إِنَّ إِلَیْنَا إِیَابَهُمْ * ثُمَّ إِنَّ عَلَیْنَا حِسَابَهُمْ} (1)؟ قال: فینا التنزیل. قال: قلت: إنّما أسألک عن التفسیر. قال: نعم یا قبیصة! إذا کان یوم القیامة جعل اللَّه حساب شیعتنا علینا فما کان بینهم وبین اللَّه استوهبه محمّد (صلی الله علیه و آله و سلم) من اللَّه، وما کان فیما بینهم وبین الناس من المظالم أدّاه محمّد (صلی الله علیه و آله و سلم) عنهم، وما کان فیما بیننا وبینهم وهبناه لهم حتی یدخلون الجنّة بغیر حساب.

قبیصهﯼ جُعفی گفت: از حضرت صادق (علیه السلام) آیهﯼ: > إِنَّ إِلَیْنا إِیابَهُمْ ثُمَّ إِنَّ عَلَیْنا حِسابَهُمْ < را پرسیدم؟ فرمودند: دربارهﻱ ما نازل شده است، عرض کردم من از تفسیر آن می پرسم فرمودند: بسیار خوب قبیصه! روز قیامت که می شود خدا حساب شیعیان را به ما می سپارد آن چه بین آن ها و خدا است رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) تقاضای بخشش می کنند از خدا و آن چه بین آن ها و بین مردم است از مظالم پیامبر اکرم از طرف آن ها پرداخت می کنند و آن چه بین ما و آن ها است می بخشیم تا بدون حساب وارد بهشت شوند.

1050- الاحتجاج 1/80: عن أبی جعفر (علیه السلام) قال: ألا إنّه (إمام العصر (علیه السلام)) وارث کلّ علم والمحیط به.

امام باقر (علیه السلام) فرمودند: آگاه باشید بدرستی که او (امام زمان (علیه السلام)) وارث هر علم، و محیط بر آن است.


1- الغاشیة، الآیة 25 و26.

ص:326

1051- بصائر الدرجات 280 ح2: عن أبی الربیع الشامی قال: قلت لأبی عبد اللَّه (علیه السلام): بلغنی عن عمر بن إسحاق حدیث فقال اعرضه قال: دخل أمیر المؤمنین (علیه السلام) فرأی صفرة فی وجهه قال: ما هذه الصفرة فذکر وجعاً به فقال له علیّ (علیه السلام): إنّا لنفرح لفرحکم ونحزن لحزنکم ونمرض لمرضکم وندعو لکم فتدعون فنؤمن قال عمرو: قد عرفت ما قلت: ولکن کیف ندعو فتؤمن فقال: إنّا سواء علینا البادی والحاضر فقال أبو عبد اللَّه (علیه السلام): صدق عمرو.

ابو ربیع شامی می گوید: به امام صادق (علیه السلام) گفتم: عمرو بن اسحاق حدیثی را برای من نقل کرده است که نمی دانم راست می گوید یا دروغ، حضرت فرمودند: حدیث را بازگو کن؛ گفت: عمرو بن اسحاق می گوید: روزی امیر المؤمنین (علیه السلام) بر او داخل شد، و دید در چهرهﻱ او زردی نمایان است؛ پس به او گفت این زردی چیست؟ گفت: از دردی است که به جانم افتاده، پس حضرت به او فرمودند: ما اهل بیت به شادی شما شاد و به حزن شما محزون و به مرض شما مریض می شویم, و دعا می کنیم, و بر دعای شما آمین می گوییم؛ عمرو گفت: آن چه را گفتی فهمیدم ولی چگونه ما دعا می کنیم و شما آمین می گویید؟ حضرت فرمودند: همانا شهر و بیابان بر ما یک سان است, پس امام صادق (علیه السلام) فرمودند: عمرو راست می گوید.

1052- الأمالی للصدوق 380 ح8: عن أبی الجارود، عن أبی جعفر الباقر، عن أبیه، عن جدّه (علیهم السلام)، قال: قال أمیر المؤمنین (علیه السلام): ... اتقوا شرار النساء، وکونوا من خیارهنّ علی حذر، إن أمرنکم بالمعروف فخالفوهنّ، کیلا یطمعنّ منکم فی المنکر, الخبر.

امیر المؤمنین (علیه السلام) فرمودند: از زنان بد بگریز و از زنان خوب هم در حذر باش اگر دستور خوبی هم به شما دادند با آن ها مخالفت کنید تا طمع نکنند شما را به زشت کاری کشند.

1053- بحار الأنوار 97/349: زیارة أخری له (علیه السلام): أنت (أمیر المؤمنین (علیه السلام)) عینه (اللَّه) الحفیظة التی لا تخفی علیها خافیة.

در یکی از زیارات امیر المؤمنین (علیه السلام) می خوانیم: تو چشمِ مراقب خداوند هستی که چیزی بر او مخفی نیست.

ص:327

1054- بصائر الدرجات 410 ح1: عن الأصبغ بن نباته أنّ أمیر المؤمنین (علیه السلام) صعد المنبر فحمد اللَّه وأثنی علیه ثمّ قال:...، فوالذی نفسی بیده لقد سمعت رسول اللَّه (صلی الله علیه و آله و سلم) یقول: إنّ الفقر إلی محبّینا أسرع من السیل من أعلی الوادی إلی أسفله.

امیر المؤمنین (علیه السلام) بر منبر رفته و پس از حمد و ثنای الهی فرمودند: به آن کسی که جانم در دست اوست از رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) شنیدم که فرمودند: به درستی که فقر به سوی دوستان ما سریع تر است از آمدن سیل از جایگاه بلند به پایین.

1055- تفسیر الإمام العسکری (علیه السلام) 37 ح13: أمیر المؤمنین (علیه السلام) قال: رحیم بعباده المؤمنین، ومن رحمته أنّه خلق مائة رحمة، وجعل منها رحمة واحدة فی الخلق کلّهم، فبها یتراحم الناس، وترحم الوالدة ولدها، وتحنّو الأمّهات من الحیوانات علی أولادها. فإذا کان یوم القیامة أضاف هذه الرحمة الواحدة إلی تسعة وتسعین رحمة فیرحم بها أمّة محمّد (صلی الله علیه و آله و سلم) ثمّ، الخبر.

امیر المؤمنین (علیه السلام) فرمودند: و امّا؛ [الرَّحِیمِ]، معنایش این است که او به بندگان مؤمنش رحیم است. و از رحمت او است که صد رحمت آفرید! از آن، رحمت واحدی در خلایق و همه آفریدگان، قرار داد. و به آن، مردم به یکدیگر رحیم و دلسوزند! و مادر، به فرزندش مهربان! و نیز مادران در عالم حیوانات بر اولادشان گرایش و عطوفت دارند! پس آن گاه که روز رستاخیز فرا رسد رحمت واحد را به نود و نه بخش دیگر، بیفزاید! و با آن به امّت محمّد (صلی الله علیه و آله و سلم) رحمت آورد!

1056- الکافی 2/255 ح15: عن عبد اللَّه بن أبی یعفور قال: شکوت إلی أبی عبد اللَّه (علیه السلام) ما ألقی من الأوجاع وکان مسقاماً فقال لی: یا عبد اللَّه! لو یعلم المؤمن ما له من الأجر فی المصائب لتمنّی أنّه قرّض بالمقاریض.

عبد اللَّه بن ابی یعفور - که همیشه بیمار بود - گوید: از دردهائی که به من می رسید به امام صادق (علیه السلام) شکایت کردم، حضرت به من فرمودند: ای عبد اللَّه! اگر مؤمن پاداشی را که برای مصیبت ها دارد بداند، آرزو می کند که او را با قیچی ها تکّه تکّه کنند.

ص:328

1057- الخصال 450 ح55: عن أبان بن عثمان، عن أبی عبد اللَّه (علیه السلام) قال: جاء إلیه رجل فقال له: بأبی أنت وأمّی عظنی موعظة فقال (علیه السلام): إن کان اللَّه (تبارک و تعالی) قد تکفّل بالرزق فاهتمامک لماذا؟ وإن کان الرزق مقسوماً فالحرص لماذا؟ وإن کان الحساب حقّاً فالجمع لماذا؟ وإن کان الخلف من اللَّه حقّاً فالبخل لماذا، وإن کانت العقوبة من النار فالمعصیة لماذا؟ وإن کان الموت حقّاً فالفرح لماذا؟ وإن کان العرض علی اللَّه حقّاً فالمکر لماذا؟ وإن کان الممرّ علی الصراط حقّاً فالعجب لماذا؟ وإن کان کلّ شیء بقضاء وقدر فالحزن لماذا؟ وإن کانت الدنیا فانیة فالطمأنینة إلیها لماذا؟

اَبان بن عثمان گوید: مردی به خدمت امام صادق (علیه السلام) آمد و عرض کرد: پدر و مادرم به قربانت مرا پندی ده، حضرت فرمودند: اگر خدای (تبارک و تعالی) عهده دار روزی است پس برای چه غم روزی می خوری! و اگر روزی قسمت شده است چرا باید حرص ورزی! و اگر حساب حق است جمع مال چرا! و اگر عوض آن چه در راه خدا داده شود حق است بخل ورزیدن برای چه! و اگر کیفری از آتش هست گناه چرا! و اگر مرگ حق است شادی برای چه! و اگر نمایان بودن کارها بر خداوند حق است حیله و مکر برای چیست! و اگر گذشتن بر صراط حق است به خود بالیدن برای چه! و اگر همه چیز به قضا و قدر الهی است اندوه برای چیست! و اگر دنیا فانی است دل بستگی به آن برای چیست!

1058- الأمالی للصدوق 575 ح18: عن ابن عبّاس، قال: إنّ رسول اللَّه (صلی الله علیه و آله و سلم) کان جالساً ذات یوم وعنده علیّ وفاطمة والحسن والحسین (علیهم السلام)، فقال:...، کأنّی أنظر إلی ابنتی فاطمة قد أقبلت یوم القیامة علی نجیب من نور، عن یمینها سبعون ألف ملک، وعن یسارها سبعون ألف ملک، وبین یدیها سبعون ألف ملک، وخلفها سبعون ألف ملک، تقود مؤمنات أمّتی إلی الجنّة، فأیّما امرأة صلّت فی الیوم واللیلة خمس صلوات، وصامت شهر رمضان، وحجّت بیت اللَّه الحرام، وزکت مالها، وأطاعت زوجها، ووالت علیّاً بعدی، دخلت الجنّة بشفاعة ابنتی فاطمة، وإنّها لسیّدة نساء العالمین، الخبر.

ابن عبّاس گفت: یک روز رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) نشسته بودند و علی و فاطمه و حسنین نزد ایشان بودند پس فرمودند: گویا من می نگرم دخترم فاطمه را که

ص:329

روز قیامت بر اسبی از نور سوار است و از طرف راستش هفتاد هزار فرشته و از چپش هفتاد هزار و جلو رو و دنبالش هر کدام هفتاد هزار فرشته باشد و زنان امّتم را به بهشت رهبری کند, هر زنی در شبانه روز پنج نماز بخواند و ماه رمضان را روزه دارد و حج خانه خدا کند و زکات مالش را بپردازد و شوهرش را اطاعت کند و پس از من پیرو علی باشد به شفاعت دخترم فاطمه به بهشت رود و او سیّدهﻱ زنان عالمیان است.

1059- الأمالی للصدوق 268 ح14: عن یحیی بن أبی القاسم، عن الصادق جعفر بن محمّد، عن أبیه، عن جدّه (علیهم السلام)، قال: کتب رجل إلی الحسین بن علیّ (علیه السلام): یا سیّدی! أخبرنی بخیر الدنیا والآخرة, فکتب إلیه: بسم اللَّه الرحمن الرحیم، أمّا بعد فإنّه من طلب رضا اللَّه بسخط الناس کفاه اللَّه أمور الناس، ومن طلب رضا الناس بسخط اللَّه وکّله اللَّه إلی الناس، والسلام.

مردی به حسین بن علی (علیهما السلام) نوشت؛ مرا از خیر دنیا و آخرت آگاه کن، به او نوشت: بِسْمِ اللَّه الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ امّا بعد هر کس رضای خدا جوید در برابر خشم مردم, خدا امورش را کفایت کند و هر کس رضای مردم جوید در برابر خشم خدا، خدا او را به مردم واگذارد و السلام.

1060- جمال الأسبوع 307: عن أبی الحسن الرضا (علیه السلام) قال: عینک الناظرة علی بریّتک وشاهدک علی عبادک.

امام رضا (علیه السلام) فرمودند: او (امام زمان (علیه السلام)) چشمِ بینای تو (خدا) بر خلق و شاهد تو بر بندگانت می باشد.

1061- الأمالی للطوسی 280 ح77: حدّثنی المنصوری، قال: حدّثنی عمّ أبی، قال: حدّثنی الإمام علیّ بن محمّد، عن آبائه أب أب، عن الصادق (علیهم السلام)، قال: ما کان ولا یکون إلی یوم القیامة رجل مؤمن إلاّ وله جار یؤذیه.

امام صادق (علیه السلام) فرمودند: از گذشته تا آینده تا روز قیامت هیچ مرد مؤمنی نیست مگر این که همسایه ای برای او است که او را می آزارد.

ص:330

1062- الکافی 2/318 ح11: عن مهاجر الأسدی، عن أبی عبد اللَّه (علیه السلام) قال: مرّ عیسی بن مریم (علیه السلام) علی قریة قد مات أهلها وطیرها ودوابّها فقال: أما إنّهم لم یموتوا إلاّ بسخطة ولو ماتوا متفرّقین لتدافنوا، فقال الحواریّون: یا روح اللَّه وکلمته! ادع اللَّه أن یحییهم لنا فیخبرونا ما کانت أعمالهم فنجتنبها، فدعا عیسی (علیه السلام) ربّه فنودی من الجوّ: أن نادهم، فقام عیسی (علیه السلام) باللیل علی شرف من الأرض فقال: یا أهل هذه القریة! فأجابه منهم مجیب: لبّیک یا روح اللَّه وکلمته! فقال: ویحکم ما کانت أعمالکم؟ قال: عبادة الطاغوت وحبّ الدنیا مع خوف قلیل وأمل بعید وغفلة فی لهو ولعب فقال: کیف کان حبّکم للدنیا؟ قال: کحبّ الصبی لأمّه، إذا أقبلت علینا فرحنا وسررنا وإذا أدبرت عنّا بکینا وحزنا، قال: کیف کانت عبادتکم للطاغوت قال: الطاعة لأهل المعاصی قال: کیف کان عاقبة أمرکم؟ قال: بتنا لیلة فی عافیة وأصبحنا فی الهاویة، فقال: وما الهاویة؟ فقال: سجّین قال: وما سجّین؟ قال: جبال من جمر توقد علینا إلی یوم القیامة، قال: فما قلتم وما قیل لکم؟ قال: قلنا ردّنا إلی الدنیا فنزهد فیها، قیل لنا: کذبتم، قال: ویحک کیف لم یکلّمنی غیرک من بینهم؟ قال: یا روح اللَّه! إنّهم ملجمون بلجام من نار بأیدی ملائکة غلاظ شداد وإنّی کنت فیهم ولم أکن منهم، فلمّا نزل العذاب عمّنی معهم فأنا معلّق بشعرة علی شفیر جهنّم لا أدری أکبکب فیها أم أنجو منها، فالتفت عیسی (علیه السلام) إلی الحوارییّن فقال: یا أولیاء اللَّه! أکل الخبز الیابس بالملح الجریش والنوم علی المزابل خیر کثیر مع عافیة الدنیا والآخرة.

امام صادق (علیه السلام) فرمودند: عیسی بن مریم به یک آبادی گذر کرد که اهل آن با هر چه پرنده و جاندار داشته یک جا مرده بودند، پس گفت: آگاه باشید! به راستی این ها نمرده اند جز به خشم و عذاب، و اگر به تدریج مرده بودند، یکدیگر را به خاک سپرده بودند، حواریون گفتند: ای روح اللَّه و کلمة اللَّه! به درگاه خدا دعا کن آن ها را برای ما زنده کند و به ما گزارش دهند که کردار آنان چه بوده است (که بدین کیفر رسیده اند) تا ما از آن دوری کنیم، عیسی آن را از پروردگار خود درخواست کرد و از بالا به او ندا شد که: آنان را فریاد کن، عیسی در شب بر یک تپه ای از زمین برآمد و گفت: ای مردم آبادی! یک تن از میان آن ها به او پاسخ گفت:

پرستش طاغوت و دوستی دنیا به همراه ترس اندک (از خدا) و آرزوی دور و دراز و غفلت در سرگرمی و بازی ما را به این روز انداخته است.

پس عیسی (علیه السلام) فرمود: دوستی شما با دنیا چگونه بود و چه اندازه دنیا طلب

ص:331

بودید؟ در پاسخ گفت: به اندازهﻱ دوستی کودک به مادرش، هرگاه به ما رو می آورد شاد و خرسند می شدیم و چون به ما پشت می کرد می گریستیم و غم ناک می شدیم. عیسی (علیه السلام) فرمود: پرستش شما از طاغوت چگونه بود؟ در پاسخ گفت: از گنه کاران فرمانبری داشتیم.

فرمود: سرانجام کارِ شما چه شد و به کجا کشید؟ در پاسخ گفت: شب را در عافیت و خوشی به سر بردیم و بامدادان در هاویه افتادیم.

فرمود: هاویه چیست؟ در پاسخ گفت: سجّین است، فرمودند: سجّین چیست؟ در پاسخ گفت: کوه هائی از آتش تافته و شعله ور که تا روز رستاخیز بر ما فروزان است، فرمود: چه گفتید و چه با شما گفتند؟ در پاسخ گفت: گفتیم ما را برگردانید به دنیا تا در آن زهد در پیش گیریم, به ما گفته شد: دروغ می گوئید.

فرمود: وای بر تو، چگونه جز تو دیگری از میان آن ها با من سخن نگفت؟ در پاسخ گفت: یا روح اللَّه! همه را مهار و لگام آتشین بر دهان است و به دست فرشته های سخت و تند گرفتارند و راستش من در میان آن ها به سر می بردم و از آن ها نبودم و چون عذاب فرود آمد، مرا هم در بر گرفت، من هم با یک مو بر لبه دوزخ آویزانم و نمی دانم که در آن واژگون می شوم یا از آن رهائی می یابم. عیسی رو به حواریون کرد و گفت: ای دوستان خدا! خوردن نان خشک با نمکِ زبر و خوابیدن بر زباله دان ها با تأمین عافیت دنیا و آخرت خیر بسیاری است.

1063- الکافی 1/397 ح2: عن أبی عبد اللَّه (علیه السلام) قال: لا تذهب الدنیا حتّی یخرج رجل منّی یحکم بحکومة آل داود ولا یسأل بیّنةً یعطی کلّ نفس حقّها.

امام صادق (علیه السلام) فرمودند: هرگز دنیا به پایان نمی رسد تا این که مردی از نسل من خروج نموده و به حکم آل داود که از مردم برای قضاوت، بیّنه (دو شاهد عادل) طلب نمی نمود عمل نماید و به هر کس حقّ واقعی او را عطا کند.

ص:332

1064- علل الشرائع 2/465 ح16: عن محمّد بن قیس قال، سمعت أبا جعفر (علیه السلام) یقول: ملکان هبط من السماء فالتقیا فی الهواء، فقال أحدهما لصاحبه: فیما هبطت، قال: بعثنی اللَّه (عزوجل) إلی بحر آیل أحشر سمکة إلی جبّار من الجبابرة اشتهی علیه سمکة فی ذلک البحر، فأمرنی أن أحشر إلی الصیاد سمکة البحر حتی یأخذها له لیبلغ اللَّه (عزوجل) الکافر غایة مناه فی کفره. قال الآخر لصاحبه: ففیما بعثت أنت: قال: بعثنی اللَّه (عزوجل) فی أعجب من الذی بعثک فیه بعثنی إلی عبده المؤمن الصائم القائم المعروف دعائه وصومه فی السماء لأکفی قدره التی طبخها لإفطاره لیبلغ اللَّه فی المؤمن من الغایة فی اختبار إیمانه.

از محمّد بن قیس نقل کرده که وی گفت: از حضرت ابا جعفر (علیه السلام) شنیدم که فرمودند: دو فرشته از آسمان به زمین فرود آمدند در بین هوا با هم برخوردند، یکی از آن ها به دیگری گفت: برای چه فرود می آیی؟

گفت: حقّ (عزوجل) مرا به طرف دریای اهل إیل فرستاده تا ماهیی را صید نموده و به یکی از جابرین و ستم کاران برسانم چه آن که وی از خداوند متعال ماهی این دریا را تقاضا و درخواست نموده از این رو حق جلّ و علا مرا مأمور ساخت نزد صیّادی که ماهی های آن دریا را صید می کند رفته و او را به صید ماهی دریای مزبور ترغیب کرده تا بدین ترتیب حق (عزوجل) آن جابر و کافر را به منتهای آرزویش برساند.

سپس او به رفیقش گفت: تو برای چه فرستاده شدی؟ گفت: خداوند (عزوجل) مرا برای امری عجیب تر از آن چه تو را به آن مبعوث نموده فرستاده، مرا فرستاده به سراغ بندهﻱ مؤمنش که روزه دار و قائم اللیل است و دعا و روزه اش در آسمان معروف و مشهور می باشد و امر فرموده که دیزی طعامی را که وی پخته و برای افطارش آماده کرده واژگون نمایم تا بدین وسیله آزمایش نهایی ایمان از او صورت گرفته باشد.

1065- الأمالی للصدوق 380 ح8: عن أبی الجارود، عن أبی جعفر الباقر، عن أبیه، عن جدّه (علیهم السلام)، قال: قال أمیر المؤمنین (علیه السلام): ... أحبب الأخوان علی قدر التقوی، الخبر.

امیر المؤمنین (علیه السلام) فرمودند: دوست دار برادران را, به اندازه ای که تقوی دارند.

ص:333

1066- بصائر الدرجات 217 ح2: عن أبی عبد اللَّه (علیه السلام) قال: قد ولدنی رسول اللَّه (صلی الله علیه و آله و سلم) وأنا أعلم کتاب اللَّه وفیه بدء الخلق وما هو کائن إلی یوم القیامة وفیه خبر السماء وخبر الأرض وخبر الجنّة وخبر النار وخبر ما کان وخبر ما هو کائن أعلم ذلک کما أنظر إلی کفّی إنّ اللَّه یقول: { فِیهِ تِبیانُ کُلُّ شَی ْء} (1).

امام صادق (علیه السلام) فرمودند: من فرزند رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) هستم و از کتاب خدا آگاهم، در این کتاب آن چه از ابتدای خلقت تا روز قیامت می باشد آمده است، و در آن اخبار آسمان ها و زمین و بهشت و جهنّم و گذشته و آینده نیز آمده است، و من بر تمامی این علوم به گونه ای آگاه و مطّلع هستم که گویا بر کف دست خویش می نگرم، آری! بدرستی که خداوند متعال می فرماید: «در قرآن بیان هر چیزی آمده است».

1067- بحار الأنوار 99/247: عن الأئمّة (علیهم السلام): یا سیّدنا ومولانا! إنّا توجّهنا واستشفعنا وتوسّلنا بک إلی اللَّه وقدّمناک بین یدی حاجاتنا، یا وجیهاً عند اللَّه! اشفع لنا عند اللَّه.

در دعای توسّل به ائمّهﯼ اطهار (علیهم السلام) می خوانیم: ای سیّد و مولای ما! همانا ما به سوی تو توجّه کرده و به تو توسّل می نمائیم و از تو طلب شفاعت نزد خداوند می کنیم، و حوائج خویش را پیش روی خود قرار داده و از تو که نزد خداوند آبرومند هستی می خواهیم که ما را شفاعت نمائی.

1068- الکافی 2/361 ح1: عن إبراهیم بن عمر الیمانی، عن أبی عبد اللَّه (علیه السلام) قال: إذا اتهم المؤمن أخاه انماث الإیمان من قلبه کما ینماث الملح فی الماء.

حضرت صادق (علیه السلام) فرمودند: همین که مؤمن برادر (دینی) خود را تهمت زند ایمان چون نمک در آب در دلش محو شود.

1069- کمال الدین 287 ح6: قال رسول اللَّه (صلی الله علیه و آله و سلم): أفضل العبادة انتظار الفرج.

پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: انتظارِ فرج، برترین عبادت است.


1- فی القرآن الموجود هکذا: النحل، الآیة 89: {وَنَزَّلْنَا عَلَیْکَ الْکِتَابَ تِبْیَاناً لِکُلِّ شَیْءٍ} الآیة.

ص:334

1070- الکافی 2/494 ح16: قال أبو عبد اللَّه (علیه السلام): من کانت له إلی اللَّه (عزوجل) حاجة فلیبدأ بالصلاة علی محمّد وآله، ثمّ یسأل حاجته، ثمّ یختم بالصلاة علی محمّد وآل محمّد، فإنّ اللَّه (عزوجل) أکرم من أن یقبل الطرفین ویدع الوسط إذا کانت الصلاة علی محمّد وآل محمّد لا تحجب عنه.

از امام صادق (علیه السلام) روایت شده است که فرمودند: هر کس به خدا حاجتی دارد، با درود بر محمّد و آلش شروع کند پس از خدا حاجتش را بخواهد سپس با درود بر محمّد و آلش ختم کند؛ زیرا خدای (عزوجل) کریم تر از آن است که دو طرف دعا را قبول کند ولی وسط آن را قبول نکند؛ زیرا صلوات بر محمّد و آل محمّد رد نمی شود.

1071- الکافی 2/452 ح1: عن سفیان بن السمط قال: قال أبو عبد اللَّه (علیه السلام): إنّ اللَّه إذا أراد بعبد خیراً فأذنب ذنباً أتبعه بنقمة ویذکره الاستغفار، وإذا أراد بعبد شرّاً فأذنب ذنباً أتبعه بنعمه لینسیه الاستغفار، ویتمادی بها، وهو قول اللَّه (عزوجل): {سَنَسْتَدْرِجُهُمْ مِنْ حَیْثُ لا یَعْلَمُونَ} (1) بالنعم عند المعاصی.

ابو عبد اللَّه صادق (علیه السلام) فرمودند: اگر خداوند، خیر خواه بندهﻱ خود باشد، موقعی که مرتکب گناه شود، گناه او را با رنج و محنت دنبال می کند تا متنبّه شود و طلب مغفرت نماید. و اگر بدخواه بندهﻱ خود باشد، موقعی که مرتکب گناه شود، گناه او را با نعمت و شادمانی دنبال می کند تا سرگرم شود و استغفار و معذرت خواهی را از یاد ببرد. این است که خدا می گوید: «دشمنان عناد پیشه را, تدریجاً به سقوط می کشانیم از آن راهی که ندانند» یعنی با جایزهﻱ نعمت به دنبال معصیت.

1072- المحاسن 2/410 ح141: عن معلّی بن خنیس، عن أبی عبد اللَّه (علیه السلام) قال: من الحقوق الواجبات للمؤمن علی المؤمن أن یجیب دعوته.

امام صادق (علیه السلام) فرمودند: از حقوق واجب مؤمن بر مؤمن است که چون او را دعوت کند بپذیرد.


1- القلم، الآیة 44.

ص:335

1073- الکافی 2/496 ح2: عن أبی بصیر، عن أبی عبد اللَّه (علیه السلام) قال: ما اجتمع فی مجلس قوم لم یذکروا اللَّه (عزوجل) ولم یذکرونا إلاّ کان ذلک المجلس حسرة علیهم یوم القیامة، الخبر.

امام صادق (علیه السلام) فرمودند: در هر مجلسی که مردم دور هم جمع شوند و یادی از خدای (عزوجل) نکنند و نامی از ما خاندان رسول نبرند، به روز قیامت مایهﻱ حسرت و تأسّف آنان خواهد گشت که چرا از آن مجلس بهره مند نشدند.

1074- الکافی 2/362 ح3: عن الحسین بن المختار، عن أبی عبد اللَّه (علیه السلام) قال: قال أمیر المؤمنین (علیه السلام) فی کلام له: ضع أمر أخیک علی أحسنه حتی یأتیک ما یغلبک منه ولا تظنّن بکلمة خرجت من أخیک سوءاً وأنت تجد لها فی الخیر محملاً.

از حضرت صادق (علیه السلام) روایت شده که امیر المؤمنین (علیه السلام) در ضمن سخنی از سخنان خود فرمودند: هر کاری که از برادر دینی تو سرزند آن را به بهترین وجه آن حمل کن، مگر آنکه کاری کند که راه توجیه را بر تو ببندد ونتوانی آنرا بر وجه صحیح حمل نمائی، و هیچ گاه به سخنی که از دهان برادرت بیرون آید گمان بد مبر، در صورتی که برای آن سخن، محمل خوبی می یابی.

1075- الکافی 2/368 ح1: عن عبد اللَّه بن سنان، عن أبی عبد اللَّه (علیه السلام) قال: قال رسول اللَّه (صلی الله علیه و آله و سلم): من نظر إلی مؤمن نظرة لیخیفه بها أخافه اللَّه (عزوجل) یوم لا ظلّ إلاّ ظلّه.

حضرت صادق (علیه السلام) فرمودند: رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرموده اند: هر کس به مؤمنی نگاه کند نگاهی که او را به آن بترساند، خدای (عزوجل) در روزی که سایهﻱ رحمتی جز سایهﻱ رحمت او نیست او را بترساند.

1076- الکافی 2/368 ح3: عن ابن أبی عمیر، عن بعض أصحابه، عن أبی عبد اللَّه (علیه السلام) قال: من أعان علی مؤمن بشطر کلمة لقی اللَّه (عزوجل) یوم القیامة مکتوب بین عینیه: آیس من رحمتی.

امام صادق (علیه السلام) فرمودند: هر کس با نیم کلمه بر ضرر مؤمنی کمک کند، روز قیامت خدا (عزوجل) را در حالی ملاقات کند که میان دو چشمش نوشته است: >ناامید است از رحمت من<.

ص:336

1077- النوادر 171: قال (علیه السلام): قال رسول اللَّه (صلی الله علیه و آله و سلم): من أشار علی أخیه المسلم بسلاحه لعنته الملائکة حتی ینحیه عنه.

رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: هر کس با اسلحه به برادر مسلمان خود اشاره کند، خداوند (عزوجل) او را مورد خشم و لعنت خود قرار می دهد، تا این که ترس و ناراحتی ای را که برای برادر مسلمان به وجود آورده، برطرف نماید.

1078- المحاسن 1/266 ح348: عن هشام بن سالم، عن أبی عبد اللَّه (علیه السلام) قال: إذا أحببت رجلاً فأخبره.

رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: چون یکی از شماها یارش یا برادرش را دوست دارد به او اعلام کند.

1079- النوادر 111: قال (علیه السلام): قال رسول اللَّه (صلی الله علیه و آله و سلم): إذا أحبّ أحدکم أخاه فلیعلمه، فإنّه أصلح لذات البین.

رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: اگر کسی برادر مؤمن خود را دوست می دارد، این موضوع را به او اعلام کند؛ زیرا این جهت رابطه برادری را استوارتر می سازد.

1080- المحاسن 1/266 ح347: قال رجل لأبی جعفر (علیه السلام): واللَّه إنّی لأحبّ هذا الرجل، قال له أبو جعفر: ألا فأعلمه، فإنّه أبقی للمودّة وخیر فی الألفة.

یکی از همنشینان امام باقر (علیه السلام) به آن حضرت گفت: به خدا من این مرد را دوست دارم، امام باقر به او فرمودند: پس به او اعلام کن که آن دوستی را پایدارتر کند و برای اُلفت و اُنس بهتر است.

1081- کتاب المؤمن 34 ح68: عن أبی عبد اللَّه (علیه السلام): إنّ الکافر لیدعو فی حاجته, فیقول اللَّه (عزوجل): عجّلوا حاجته بغضاً لصوته. وإنّ المؤمن لیدعو فی حاجته، فیقول اللَّه (عزوجل): أخّروا حاجته شوقاً إلی صوته، فإذا کان یوم القیامة قال اللَّه (عزوجل): دعوتنی فی کذا وکذا فأخّرت إجابتک وثوابک کذا وکذا، قال: فیتمنّی المؤمن أنّه لم یستجب له دعوة فی الدنیا فیما یری من حسن الثواب.

امام صادق (علیه السلام) فرمودند: همانا کافر برای حاجتش دعا می کند پس خداوند می فرماید: حاجتش را سریع برآورده کنید و این به خاطر ناخوشایند بودن

ص:337

صدای او نزد خداوند است، و همانا مؤمن برای حاجتش دعا می کند پس خداوند می فرماید: حاجتش را به تأخیر بیاندازید و این به خاطر خوشایند بودن و شوق به صدای مؤمن است.

پس زمانی که روز قیامت شود خدای متعال می فرماید: مرا در مورد فلان قضیه و فلان قضیه خواندی و من اجابت دعایت را به تأخیر انداختم و در ازای آن ثواب فلان و فلان به تو داده می شود, در اینجا است که مؤمن آرزو می کند که ای کاش هیچ دعایی از دعاهای وی در دنیا مستجاب نمی گردید به خاطر نیکویی ثوابی که مشاهده می کند.

1082- الکافی 2/166 ح4: عن أبی بصیر قال: سمعت أبا عبد اللَّه (علیه السلام) یقول: المؤمن أخو المؤمن کالجسد الواحد، إن اشتکی شیئاً منه وجد ألم ذلک فی سائر جسده، وأرواحهما من روح واحدة، وإنّ روح المؤمن لأشدّ اتصالاً بروح اللَّه من اتصال شعاع الشمس بها.

شنیدم امام صادق (علیه السلام) می فرمودند: مؤمن، برادر مؤمن است. مؤمنان همانند یک پیکرند که اگر عضوی از اعضای او به درد آید، رنج آن را در سایر اعضا احساس خواهد کرد. روح آنان با هم متّحد است؛ زیرا روح مؤمن با روح خدا در اتصال است، شدیدتر از اتصالی که شعاع خورشید با خورشید دارد.

1083- الکافی 2/166 ح5: عن الحارث بن المغیرة قال: قال أبو عبد اللَّه (علیه السلام): المسلم أخو المسلم هو عینه ومرآته ودلیله، لا یخونه ولا یخدعه ولا یظلمه ولا یکذبه ولا یغتابه.

امام صادق (علیه السلام) فرمودند: مسلمان برادر مسلمان است، چشم و آینه و راهنمای اوست، نسبت به او خیانت و نیرنگ و ستم نکند و او را تکذیب ننماید و از او غیبت نکند.

1084- بحار الأنوار 26/5: فی خطبة النّورانیّة: وعلم بما کان وما یکون وعلم ما فی الضّمائر والقلوب وعلم ما فی السماوات والأرض.

امیر المؤمنین (علیه السلام) در خطبهﯼ نورانیّت فرمودند: امام از گذشته و آینده و آن چه که در باطن ها، قلب ها و آن چه که در آسمان ها و زمین می باشد مطّلع است.

ص:338

1085- مشارق أنوار الیقین 264: قال أمیر المؤمنین (علیه السلام): لقد علمت ما فوق الفردوس الأعلی وما تحت السابعة السّفلی وما فی السماوات العلی وما بینهما وما تحت الثری، کلّ ذلک علم إحاطة لا علم إخبار.

امیر المؤمنین (علیه السلام) فرمودند: به تحقیق از آن چه که بالای بهشت بَرین و زیر زمین هفتم و آن چه که در آسمان های سر به فلک کشیده، و آن چه که بین آسمان ها و زمین، و آن چه که زیر زمین است مطّلع و آگاهم، و این علم و آگاهی فقط از طریق شنیدن نیست، بلکه آن چه را می دانم بر آن احاطه داشته و آن را مشاهده می نمایم.

1086- إلزام الناصب 2/218: فی خطبة التطنجیّة: علمنا ما کان وما یکون وما فی السماوات والأرضین بعلم ربّنا، نحن المدبّرون فنحن بذلک اختصاصاً، نحن مخصوصون ونحن عالمون.

امیر المؤمنین (علیه السلام) در خطبهﯼ تُطُنْجِیَّه فرمودند: ما از گذشته و آینده و آن چه که در آسمان ها و زمین است آگاهیم و این آگاهی از جانب پروردگار ماست، ما تدبیر کنندگان این عالمیم، و خداوند ما را مخصوص به این امر نموده است، پس ما از جانب او انتخاب شده و بر همه چیز آگاهیم.

1087- الکافی 2/166 ح3: عن علیّ بن عقبة، عن أبی عبد اللَّه (علیه السلام) قال: المؤمن أخو المؤمن، عینه ودلیله، لا یخونه ولا یظلمه ولا یغشّه ولا یعده عدة فیخلفه.

امام صادق (علیه السلام) فرمودند: مؤمن برادر مؤمن است، چشم بینای او است، راهنمای او است، به او خیانت نمی کند، ستم روا نمی دارد، غِش نمی کند، وعدهﯼ پوچ و تو خالی نمی دهد.

1088- الکافی 2/192 ح14: عن ابن سنان، عن أبی عبد اللَّه (علیه السلام) قال: من أدخل السرور علی مؤمن فقد أدخله علی رسول اللَّه (صلی الله علیه و آله و سلم) ومن أدخله علی رسول اللَّه (صلی الله علیه و آله و سلم) فقد وصل ذلک إلی اللَّه وکذلک من أدخل علیه کرباً.

امام صادق (علیه السلام) فرمودند: هر کس مؤمنی را شاد کند، آن شادی را به رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) رسانیده و هر کس به پیغمبر (صلی الله علیه و آله و سلم) شادی رساند، آن شادی را به خدا رسانیده و همچنین است کسی که به مؤمنی اندوهی رساند.

ص:339

1089- الکافی 8/147 ح125: عن محمّد بن الفضیل، عن أبی الحسن الأوّل (علیه السلام) قال: قلت له: جعلت فداک الرجل من إخوانی یبلغنی عنه الشیء الذی أکرهه فأساله عن ذلک فینکر ذلک وقد أخبرنی عنه قوم ثقات, فقال لی: یا محمّد! کذب سمعک وبصرک عن أخیک فإن شهد عندک خمسون قسامة وقال لک قولاً فصدقة وکذبهم لا تذیعنّ علیه شیئاً تشینه به وتهدم به مروءته فتکون من الذین قال اللَّه فی کتابه: {إِنَّ الَّذِینَ یُحِبُّونَ أَنْ تَشِیعَ الْفَاحِشَةُ فِی الَّذِینَ آمَنُوا لَهُمْ عَذَابٌ أَلِیمٌ} (1).

محمّد بن فضل می گوید: به امام کاظم (علیه السلام) عرض کردم: قربانت گردم، از یکی از برادرانم خبری می رسد که آن را نمی پسندم و وقتی از خود او می پرسم وی منکر آن می شود با آن که گروه مورد اعتمادی آن را از او نقل می کنند.

امام (علیه السلام) در پاسخ فرمودند: ای محمّد! گوش و چشمت را پیرامون برادرت تکذیب کن و اگر پنجاه سوگند خورنده نزد تو گواهی دهند و او سخن دیگری گوید سخن برادر خود را تصدیق و سخن آنان را تکذیب کن، و از او خبری را منتشر نکن که موجب زشتی او گردد و آبرویش را بریزد که اگر چنین کنی از کسانی خواهی بود که خداوند دربارهﻱ آن ها فرموده: > إِنَّ الذینَ یُحِبُّونَ أَنْ تَشِیعَ الْفاحِشَةُ فِی الذینَ آمَنُوا لَهُمْ عَذابٌ أَلِیمٌ< یعنی: همانا آنان کسانی هستند که دوست دارند بدی و زشتی را در مورد ایمان آورندگان رواج دهند, برای ایشان عذابی دردناک است.

1090- مختصر بصائر الدرجات 117: عن أبی عبد اللَّه (علیه السلام) قال: العلم سبعة وعشرون حرفاً، فجمیع ما جاءت به الرسل حرفان، فلم یعرف الناس حتّی الیوم غیر الحرفین، فإذا قام قائمنا أخرج الخمسة والعشرین حرفاً، فبثّها فی الناس وضمّ إلیها الحرفین حتّی یبثّها سبعةً وعشرین حرفاً.

امام صادق (علیه السلام) فرمودند: علم بیست و هفت حرف دارد و همهﯼ آن چه پیامبران آورده اند دو حرف است و مردم تا به امروز غیر از دو حرف را نشناخته اند، وقتی قائم ما قیام کند بیست و پنج حرف را بیرون می آورد و در بین مردم منتشر می سازد و آن دو حرف را به آن ها پیوند می دهد تا هر بیست و هفت حرف را انتشار دهد.


1- النور، الآیة 19.

ص:340

1091- مشکاة الأنوار 330: عن النبیّ (صلی الله علیه و آله و سلم): ما أحدث عبد أخاً فی اللَّه إلاّ أحدث له درجة فی الجنّة.

رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: هر کس برای خدا برادری بگیرد، خداوند برای او در بهشت درجه ای می دهد.

1092- الاختصاص 229: قال رسول اللَّه (صلی الله علیه و آله و سلم): من أذاع فاحشة کان کمبتدئها، ومن عیّر مؤمناً بشیء لم یمت حتی یرتکبه.

رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: هر کس فاش کند عمل زشت دیگری را همچون کسی است که آن را آغاز کرده و هر کس مؤمنی را به چیزی سرزنش کند نمیرد تا دچار آن گردد.

1093- الخصال 124 ح121: عن یونس بن عبد الرحمن یرفعه إلی أبی عبد اللَّه (علیه السلام) قال: کان فیما أوصی به رسول اللَّه (صلی الله علیه و آله و سلم) علیّاً (علیه السلام):... یا علیّ! ثلاث من حقائق الإیمان: الإنفاق فی الأقتار، وإنصاف الناس من نفسک، وبذل العلم للمتعلّم, الخبر.

امام صادق (علیه السلام) فرمودند: از جمله وصیّت هایی که پیامبر خدا به علی (علیه السلام) کرد این بود: یا علی! سه چیز از حقایق ایمان است: انفاق در تنگدستی، و انصاف دادن به مردم، و بخشش علم به طالب آن.

1094- عیون أخبار الرضا (علیه السلام) 1/156 ح13: حدّثنا جعفر بن محمّد الصادق (علیهما السلام) قال: کان علیّ بن الحسین (علیه السلام) لا یسافر إلاّ مع رفقة لا یعرفونه ویشترط علیهم أن یکون من خدم الرفقة فیما یحتاجون إلیه فسافر مرّة مع قوم فرآه رجل فعرفه، فقال لهم: أتدرون من هذا؟ قالوا: لا، قال: هذا علیّ بن الحسین (علیه السلام) فوثبوا فقبّلوا یده ورجله وقالوا: یا بن رسول اللَّه! أردت أن تصلینا نار جهنّم لو بدرت منّا إلیک ید أو لسان أما کنّا قد هلکنا آخر الدهر فما الذی یحملک علی هذا فقال: إنّی کنت قد سافرت مرّة مع قوم یعرفوننی فأعطونی برسول اللَّه (صلی الله علیه و آله و سلم) ما لا أستحقّ, فإنّی أخاف أن تعطونی مثل ذلک، فصار کتمان أمری أحبّ إلیّ.

از جعفر بن محمّد صادق (علیهما السلام) مروی است که فرمودند: علی بن الحسین را طریقه این بود که سفر نمی کرد مگر با رفقائی که آن جناب را نمی شناختند و با ایشان شرط می کرد که خدمات آن ها را متحمّل شود و آن چه به آن محتاج شوند از زحمات خود به نفس نفیس مبارک مرتکب شود پس آن

ص:341

جناب یک مرتبه را با قومی سفر کرد مردی او را دید و آن جناب را شناخت و به مردم گفت: آیا می دانید این کیست؟ گفتند: نمی دانیم.

گفت: این علی بن الحسین است پس به یک مرتبه برخاستند و دست و پای مبارکش را بوسیدند و عرض کردند: ای پسر رسول خدا! می خواهی ما را به آتش جهنّم بریان کنی اگر دست ما به بی ادبی به تو دراز شود یا زبان ما به تو گشوده شود نزدیک است که ما در این آخر عمر هلاک شویم پس چه چیز تو را بر این مطلب واداشته است؟!

حضرت فرمودند: من یک زمانی با قومی سفر کردم که مرا می شناختند و به نوعی نسبت به رسول خدا با من رفتار کردند که من مستحق و سزاوار نبودم، می ترسم که با من به این نوع رفتار کنید پس از این جهت کتمان امر من دوست تر است به سوی من.

1095- الکافی 3/258 ح27: عن ابن أبی شیبة الزهری، عن أبی جعفر (علیه السلام) قال:...، وسئل رسول اللَّه (صلی الله علیه و آله و سلم) أیّ المؤمنین أکیس؟ فقال: أکثرهم ذکراً للموت وأشدّهم له استعداداً.

امام باقر (علیه السلام) فرمودند: از رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) سؤال شد کدام مؤمنین زیرک ترند؟ حضرت فرمودند: مؤمنینی که از همه بیشتر یاد مرگ می کنند و آمادگیشان از دیگران برای مرگ بیشتر است.

1096- الکافی 5/64 ح5: عن مفضّل بن عمر قال: قال أبو عبد اللَّه (علیه السلام): لا ینبغی للمؤمن أن یذلّ نفسه، قلت: بما یذلّ نفسه؟ قال: یدخل فیما یتعذّر منه.

امام صادق (علیه السلام) فرمودند: شایسته نیست مؤمن، خویش را ذلیل و خوار نماید. راوی سؤال می کند چگونه خود را ذلیل می کند؟

حضرت در جواب فرمودند: در امری مداخله می نماید که شایسته آن نیست و سرانجام باید از آن عذر بخواهد.

ص:342

1097- المحاسن 1/177 ح161: عن أبی عبد اللَّه (علیه السلام) أنّه قال لسدیر: والذی بعث محمّداً بالنبوّة وعجّل روحه إلی الجنّة ما بین أحدکم وبین أن یغتبط ویری سروراً أو تبیّن له الندامة والحسرة إلاّ أن یعاین ما قال اللَّه (عزوجل) فی کتابه: {عَنِ الْیَمِینِ وَعَنِ الشِّمَالِ قَعِیدٌ} (1) وأتاه ملک الموت بقبض روحه فینادی روحه فتخرج من جسده فأمّا المؤمن فما یحسّ بخروجها وذلک قول اللَّه (تبارک و تعالی): {یَا أیَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ * ارْجِعِی إِلَی رَبِّکِ رَاضِیَةً مَرْضِیَّةً * فَادْخُلِی فِی عِبَادِی * وَادْخُلِی جَنَّتِی} (2) ثمّ قال: ذلک لمن کان ورعاً مواسیاً لإخوانه وصولاً لهم وإن کان غیر ورع ولا وصول لإخوانه قیل له ما منعک من الورع والمواساة لإخوانک أنت ممّن انتحل المحبّة بلسانه ولم یصدّق ذلک بفعل وإذا لقی رسول اللَّه (صلی الله علیه و آله و سلم) وأمیر المؤمنین (علیه السلام) لقیاهما معرضین مقطّبین فی وجهه غیر شافعین له قال سدیر: من جدع اللَّه أنفه قال: قال أبو عبد اللَّه (علیه السلام): فهو ذاک.

امام صادق (علیه السلام) به سَدیر فرمودند: قسم به آن که محمّد (صلی الله علیه و آله و سلم) را به پیغمبری فرستاده و شتابانه روحش را به بهشت برده، میان هر یک از شما با شادمانی یا پشیمانی و افسوس فاصله ای نباشد جز که به چشم خود ببیند آن چه را خدا در قرآنش فرموده: «از راست و از چپ نشسته ای باشد» و مَلک الموت آید تا جانش را بگیرد، و روحش را فریاد دهد تا از تنش بِدَر آید، امّا آن که مؤمن باشد خارج شدن روح را احساس نکند (یعنی برایش هیچ تلخی و ناگواری ندارد) برای این که خداوند می فرماید: (ای نفس اطمینان داده شده! به سوی پروردگارت برگرد در حالی که او از تو راضی است پس میان بندگانم برو و داخل بهشتم شو)، و آن گاه فرمودند: این مقام برای کسی است که پارسا باشد و با برادران دینی خود همراهی کند و به آنان خیر رساند.

و اگر ناپارسا است و خیر رسان به برادران خود نیست به او گفته شود چه چیز تو را بازداشت از پارسائی و همراهی کردن با برادرانت؟ تو از آن کسانی می باشی که به زبان اظهار دوستی کنند و با کردار، آن را پیاده نکنند، و چون برخورد کند با رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) و امیر مؤمنان، از او رو گردانند و در


1- ق، الآیة 17.
2- الفجر، الآیة 27 - 30.

ص:343

روی او تُرش رو باشند و شفاعت او نکنند، سَدیر گفت: یعنی از کسانی است که خدا بینیِ آن ها را بریده (و به آن ها توجّهی ندارد)؟ آن حضرت فرمودند: آری همان است.

1098- بشارة المصطفی 71 ح2: عن النبیّ (صلی الله علیه و آله و سلم): ألا ومن أحبّ علیّاً هوّن اللَّه علیه سکرات الموت وجعل قبره روضةً من ریاض الجنّة.

رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: بدانید کسی که علی (علیه السلام) را دوست داشته باشد خداوند سکرات وسختی های مرگ را بر او آسان می کند و قبر وی را باغی از باغ های بهشت می گرداند.

1099- الکافی 2/320 ح1: عن أبی عبد اللَّه (علیه السلام) قال: ما أقبح بالمؤمن أن تکون له رغبة تذلّه.

حضرت صادق (علیه السلام) فرمودند: چه زشت است برای مؤمن که میل و رغبتی در او باشد که او را خوار کند.

1100- الکافی 3/173 ح3: عن إسحاق بن عمّار، عن أبی عبد اللَّه (علیه السلام) قال: أوّل ما یتحف به المؤمن یغفر لمن تبع جنازته.

امام صادق (علیه السلام) فرمودند: اوّل تحفه ای که به مؤمن در قبرش داده می شود (و باعث خشنودی خاطر او می شود) این است که به او خبر می دهند که گناهان کسانی که او را مشایعت کرده بودند بخشیده شد.

1101- الخصال 124 ح121: عن یونس بن عبد الرحمن یرفعه إلی أبی عبد اللَّه (علیه السلام) قال: کان فیما أوصی به رسول اللَّه (صلی الله علیه و آله و سلم) علیّاً (علیه السلام):... یا علیّ! ثلاث من لم تکن فیه لم یقم له عمل: ورع یحجزه عن معاصی اللَّه (عزوجل)، وخلق یداری به الناس، وحلم یردّ به جهل الجاهل, الخبر.

امام صادق (علیه السلام) فرمودند: از جمله وصیّت هایی که پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) به علی (علیه السلام) کرد این بود: یا علی! سه چیز است که اگر در کسی نباشد عمل او استوار نمی گردد: ترس از خدا که او را از ارتکاب گناهان الهی باز دارد، و اخلاقی که با آن با مردم مدارا کند، و بردباری که با آن جهل جاهل را تحمل کند.

ص:344

1102- مشکاة الأنوار 316: عن أبی عبد اللَّه (علیه السلام) قال: تبسّم المؤمن فی وجه المؤمن حسنة.

امام صادق (علیه السلام) فرمودند: تبسم مؤمن در صورت مؤمن از حسنات است.

1103- الاختصاص 242: إسماعیل بن جابر، عن أبی عبد اللَّه (علیه السلام) قال: سمعته یقول: ما من مؤمن ضیّع حقاً إلاّ أعطی فی باطل مثلیه، وما من مؤمن یمتنع من معونة أخیه المسلم والسعی له فی حوائجه قضیت أو لم تقض إلاّ ابتلاه اللَّه بالسعی فی حاجة من یأثم علیه ولا یؤجر به، وما من عبد یبخل بنفقة ینفقها فیما رضی اللَّه إلاّ ابتلی أن ینفق أضعافاً فیما یسخط اللَّه.

اسماعیل بن جابر از امام صادق (علیه السلام) نقل می کند که فرمودند: مؤمن حقّی را ضایع نکند جز که دو برابرش به باطل افتد, و مؤمنی از کمک به برادر مسلمانش و کوشش در حوائج او سرباز نزند جز که خدایش گرفتار کند به کوشش در حاجت کسی که به گناه افتد و ثوابی نبرد، و مؤمنی نباشد که دریغ کند از نَفَقه ای در راه رضای خدا جز که گرفتار شود به نَفَقه, چند برابر در آن چه به خشم آرد خدا را.

1104- الکافی 2/356 ح3: عن عبد اللَّه بن سنان، عن أبی عبد اللَّه (علیه السلام) قال: من عیّر مؤمناً بذنب لم یمت حتی یرکبه.

ابو عبد اللَّه صادق (علیه السلام) فرمودند: هر کس بندهﻱ مؤمنی را به خاطر گناهی سرزنش کند، نمی میرد تا خود نیز به همان گناه دست بزند.

1105- الکافی 2/359 ح1: عن أبان بن عبد الملک، عن أبی عبد اللَّه (علیه السلام) أنّه قال: لا تبدی الشماتة لأخیک فیرحمه اللَّه ویصیرها بک، وقال: من شمت بمصیبة نزلت بأخیه لم یخرج من الدنیا حتی یفتتن.

اَبان بن عبد الملک از امام صادق (علیه السلام) حدیث کند که آن حضرت فرمودند: در گرفتاری برادر دینی خود اظهار شادی و شماتت بر او مکن که خداوند به او ترحّم کند و آن گرفتاری را به سوی تو بگرداند. و فرمودند: هر کس به مصیبتی که به برادرش رسیده شادکام شود از دنیا نرود تا خودش گرفتار آن شود.

ص:345

1106- کتاب التمحیص 38 ح34: عن أمیر المؤمنین (علیه السلام) قال: ما من شیعتنا أحد یقارف أمراً نهیناه عنه فیموت حتی یبتلی ببلیّة تمحّص بها ذنوبه، إمّا فی مال أو ولد وإمّا فی نفسه حتی یلقی اللَّه مخبتاً وماله من ذنب، وإنّه لیبقی علیه شیء من ذنوبه فیشدّد علیه عند موته فیمحّص ذنوبه.

امیر المؤمنین (علیه السلام) فرمودند: هیچ کدام از شیعیان ما مرتکب حرامی که از آن نهی نموده ایم نمی شوند مگر این که به بلایی دچار می گردند که گناهانشان در آن پاک شود، واین بلا یا در مال است یا فرزند و یا در بدن تا این که خداوند را در حالی ملاقات کند که گناهی بر وی نباشد و چه بسا مقداری از گناهان باقی بمانند که در هنگام مرگ با سختی جان دادن پاک می شوند.

1107- کتاب التمحیص 44 ح53: عن الأحمسی، عن أبی عبد اللَّه (علیه السلام) قال: لا تزال الغموم والهموم بالمؤمن حتی لا تدع له ذنباً.

احمسی گوید: امام صادق (علیه السلام) فرمودند: غم و اندوه همواره بر مؤمن مستولی هستند تا گناهان او را بر طرف کنند.

1108- کتاب التمحیص 44 ح54: عن أبی عبد اللَّه (علیه السلام) قال: لا یمضی علی المؤمن أربعون لیلة إلاّ عرض له أمر یحزنه یذکره ربّه.

امام صادق (علیه السلام) فرمودند: بر مؤمن چهل شب نگذرد جز که پیشامدی اندوه بار بر او رخ دهد که پروردگارش را به یادش آورد.

1109- کتاب التمحیص 45 ح58: عن المفضّل قال: قال أبو عبد اللَّه (علیه السلام): کلّما ازداد العبد إیماناً ازداد ضیقاً فی معیشته.

امام صادق (علیه السلام) فرمودند: هر اندازه ایمان بنده زیاد شود، تنگی معیشتش افزایش می یابد.

1110- بحار الأنوار 97/121 ح26: عن الکاظم (علیه السلام):...، ومن قضی حاجة لأحد من أولیائنا فکأنّما قضاها لجمیعنا، الخبر.

امام کاظم (علیه السلام) فرمودند: هر کس حاجتی از دوستان ما را برآورده کند گویا حاجت ما اهل بیت را برآورده نموده است.

ص:346

1111- تفسیر العیّاشی 2/225 ح18: عن أبی عبد اللَّه (علیه السلام) قال: إنّ المؤمن إذا أخرج من بیته شیّعته الملائکة إلی قبره یزدحمون علیه حتّی إذا انتهی به إلی قبره قالت له الأرض مرحباً بک وأهلاً أما واللَّه لقد کنت أحبّ أن یمشی علیّ مثلک لترینّ ما أصنع بک فتوسّع له مدّ بصره ویدخل علیه فی قبره ملکا القبر وهما قعیدا القبر منکر ونکیر فیلقیان فیه الروح إلی حقویه فیقعدانه ویسألانه فیقولان له: من ربّک؟ فیقول: اللَّه، فیقولان: ما دینک؟ فیقول: الإسلام، فیقولان: ومن نبیّک؟ فیقول: محمّد (صلی الله علیه و آله و سلم)، فیقولان: ومن إمامک؟ فیقول: علیّ قال: فینادی مناد من السماء: صدق عبدی افرشوا له فی قبره من الجنّة وافتحوا له فی قبره باباً إلی الجنّة وألبسوه من ثیاب الجنّة حتّی یأتینا وما عندنا خیر له ثمّ یقال له: نم نومة عروس نم نومةً لا حلم فیها، قال: وإن کان کافراً خرجت الملائکة تشیّعه إلی قبره تلعنونه حتّی إذا انتهی به إلی قبره قالت له الأرض لا مرحباً بک ولا أهلاً أما واللَّه لقد کنت أبغض أن یمشی علیّ مثلک لا جرم لترینّ ما أصنع بک الیوم فتضیق علیه حتّی تلتقی جوانحه قال: ثمّ یدخل علیه ملکا القبر وهما قعیدا القبر منکر ونکیر.

قال أبو بصیر: جعلت فداک یدخلان علی المؤمن والکافر فی صورة واحدة؟ فقال: لا، قال: فیقعدانه ویلقیان فیه الرّوح إلی حقویه فیقولان له: من ربّک؟ فیتلجلج ویقول قد سمعت الناس یقولون فیقولان له لا دریت ویقولان له: ما دینک؟ فیتلجلج فیقولان له لا دریت ویقولان له: من نبیّک؟ فیقول: قد سمعت الناس یقولون فیقولان له: لا دریت ویسأل عن إمام زمانه قال: فینادی مناد من السماء کذب عبدی افرشوا له فی قبره من النار وألبسوه من ثیاب النار وافتحوا له باباً إلی النار حتّی یأتینا وما عندنا شرّ له فیضربه آنه بمرزبة ثلاث ضربات لیس منها ضربة إلاّ یتطایر قبره ناراً لو ضرب بتلک المرزبة جبال تهامة لکانت رمیماً.

امام صادق (علیه السلام) فرمودند: به درستی زمانی که مؤمن از خانهﯼ خویش جهت تشییع جنازه به سمت قبر برده می شود ملائکه با تعداد زیاد و شور فراوان او را مشایعت می کنند و زمین خطاب به او می گوید: مرحبا به تو که چنین اهلیّت پیدا نمودی، آگاه باش به خدا قسم من در زمان حیات تو بسیار دوست می داشتم که همچون توئی بر من قدم نهد.

و چون در قبر داخل شود به اندازهﯼ وسعت دیدگانش قبر او گسترانیده می شود و دو ملک به نام های نکیر و منکر نزد او آمده و او را می نشانند و از او سؤال می کنند که خدای تو چه کسی است؟ در جواب می گوید: اللَّه، می گویند دین تو چیست؟ می گوید: اسلام، پس از او می پرسند پیامبر تو کیست؟ می گوید: محمّد (صلی الله علیه و آله و سلم) و می پرسند امام تو چه کسی است؟ می گوید:

ص:347

علیّ (علیه السلام)، پس در این هنگام منادی از آسمان ندا می کند: بنده ام راست گفت، از فرش های بهشتی قبرش را فرش نمائید و دری از قبر به سوی بهشت برایش باز کنید و او را از لباس های بهشتی بپوشانید تا این که نزد ما آید، و آن چه که نزد ماست برای او بهتر است، سپس به او گفته می شود اکنون همچون عروسی که در حجلهﯼ خویش می خوابد و خواب های پریشان نمی بیند، بیارام.

سپس حضرت فرمودند: و امّا اگر این شخص کافر باشد ملائکه در حالی که او را لعن می کنند، تا قبر او را مشایعت می نمایند، و زمین نیز خطاب به او می گوید: مرحبائی بر تو نیست و اهلیّت آن را نداری، بدان که زمانی که در دنیا همچون توئی بر روی من قدم می نهاد او را دشمن می داشتم، پس در این هنگام، قبر او را فشرده و بر او تنگ می گردد سپس نکیر و منکر نزد وی آمده و از وی سؤال می کنند.

ابا بصیر گفت: آیا نکیر و منکر به یک شکل بر مؤمن و کافر داخل می شوند؟ حضرت فرمودند: خیر.

پس آن دو او را می نشانند و از او می پرسند: خدای تو چه کسی است؟ زبانش به لُکنت اُفتاده و می گوید: از مردم چیزهائی می شنیدم، به او می گویند: نفهمیدی و نمی دانی، و می پرسند: دینت چیست؟ باز زبانش به لُکنت اُفتاده و جوابی نمی دهد، پس به او می گویند: نفهمیدی و نمی دانی، و نیز می پرسند: پیامبر تو کیست؟ می گوید: از مردم چیزهائی می شنیدم، پس به او می گویند: نفهمیدی و نمی دانی، و نیز می پرسند: امام زمانت کیست؟ و او جوابی ندارد، پس منادی از آسمان ندا می کند: بنده ام دروغ می گوید، قبر او را از فرش های جهنّم فرش کنید و از لباس های آن بر او بپوشانید و دربی به سوی آتش برایش بگشائید تا این که نزد ما آید و چیزی جز شَرّ و بدبختی نزد ما برای او نیست، پس آن دو مَلَک با گُرزی سه ضربه بر او می زنند که با هر ضربه ای

ص:3348

قبرش پر از آتش می گردد و شدّت این ضربات به گونه ای است که اگر به کوه های مکّه اصابت کند آن ها را همچون خاکستری نرم می نماید.

1112- کتاب التمحیص 49 ح81: عن جابر، عن أبی جعفر (علیه السلام) قال: قال رسول اللَّه (صلی الله علیه و آله و سلم): یقول اللَّه (عزوجل): یا دنیا تمرّری علی عبدی المؤمن بأنواع البلاء وضیّقی علیه فی معیشته، ولا تحلولی فیرکن إلیک.

جابر از امام باقر (علیه السلام) روایت می کند که رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: خداوند می فرماید: ای دنیا! به بندهﻱ مؤمن من انواع گرفتاری ها را برسان و زندگی را بر او تنگ بگیر، و زندگی را برای او شیرین نکن تا به تو دل بستگی پیدا کند.

1113- الأمالی للصدوق 590 ح14: قال عبد اللَّه بینا نحن عند رسول اللَّه (صلی الله علیه و آله و سلم) أنّه تبسّم، فقلت: ما لک یا رسول اللَّه! تبسّمت؟ قال: عجبت من المؤمن وجزعه من السقم، ولو یعلم ما له فی السقم من الثواب لأحبّ أن لا یزال سقیماً حتی یلقی ربّه (عزوجل).

عبد الله بن مسعود می گوید: در این میان که نزد رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) بودیم آن حضرت لبخندی زدند, عرض کردم: یا رسول اللَّه! برای چه تبسّم کردید؟ فرمودند: در عجب شدم از مؤمن و بی تابیش از بیماری، اگر می دانست در بیماری نزد خدا چه اجری دارد دوست داشت همیشه بیمار باشد تا خدا را ملاقات کند.

1114- الکافی 2/435 ح8: عن أبی عبیدة الحذّاء قال: سمعت أبا جعفر (علیه السلام) یقول: إنّ اللَّه تعالی أشدّ فرحاً بتوبة عبده من رجل أضلّ راحلته وزاده فی لیلة ظلماء فوجدها فاللَّه أشدّ فرحاً بتوبة عبده من ذلک الرجل براحلته حین وجدها.

ابو عبیدهﻱ حذّاء گوید: شنیدم از حضرت باقر (علیه السلام) که می فرمودند: همانا خدای تعالی به توبهﻱ بندهﻱ خود فرحناک تر است از مردی که در شب تاری شتر و توشهﯼ خود را گم کند و آن ها را بیابد، پس خدا به توبهﻱ بنده اش از چنین مردی در آن حال که راحلهﻱ گم شده را پیدا کند شادتر است.

ص:349

1115- الکافی 2/430 ح1: عن معاویة بن وهب قال: سمعت أبا عبد اللَّه (علیه السلام) یقول: إذا تاب العبد توبة نصوحاً أحبّه اللَّه فستر علیه فی الدنیا والآخرة، فقلت: وکیف یستر علیه؟ قال: ینسی ملکیه ما کتبا علیه من الذنوب ویوحی إلی جوارحه: اکتمی علیه ذنوبه ویوحی إلی بقاع الأرض: اکتمی ما کان یعمل علیک من الذنوب، فیلقی اللَّه حین یلقاه ولیس شیء یشهد علیه بشیء من الذنوب.

معاویة بن وهب می گوید از امام صادق (علیه السلام) شنیدم که می فرمودند: هرگاه بنده ای توبه کند و خالصاً توبه نماید خداوند متعال دوست دارد گناهان او را در دنیا و آخرت مخفی نگه دارد، راوی گوید: عرض کردم: چگونه مخفی نگه می دارد؟ فرمودند: فرشتگان او را فراموش می کنند که گناهانش را ثبت نمایند.

خداوند به اعضاء و جوارحش امر می کند که گناهان او را فاش نسازند و به مکان هائی که در آن مرتکب گناه شده است وحی می کند که شهادت ندهند، پس او در هنگام مرگ گناهی نخواهد داشت.

1116- کتاب المؤمن 68 ح179: عن أبی عبد اللَّه (علیه السلام) قال: أیّما مؤمن سأل أخاه المؤمن حاجة، وهو یقدر علی قضائها، فردّه بها، سلّط اللَّه علیه شجاعاً فی قبره ینهش أصابعه.

ابان بن تغلب از امام صادق (علیه السلام) نقل کرد: هر مؤمنی که از برادر مؤمنش حاجتی بخواهد و او قدرت بر قضای آن را داشته باشد ولی آن را رد کند، خدای تعالی ماری را بر او بگمارد که انگشتانش را بگزد.

1117- المحاسن 2/412 ح155: عن هشام بن سالم، قال: سمعت أبا عبد اللَّه (علیه السلام) وهو یقول لرجل کان یأکل: أما علمت أنّه یعرف حبّ الرجل أخاه بکثرة أکله عنده.

امام صادق (علیه السلام) به مردی که داشت می خورد فرمودند: ندانی که دوستی هر کس به برادرش به این شناخته شود که نزد او بیشتر بخورد.

1118- مناقب آل أبی طالب 3/210: قال الحسین (علیه السلام): واللَّه ما خلق اللَّه شیئاً إلاّ وقد أمره بالطاعة لنا.

امام حسین (علیه السلام) فرمودند: به خدا قسم که خداوند هیچ چیزی را خلق نکرد مگر این که او را به اطاعت از ما امر نمود.

ص:350

1119- الکافی 4/41 ح10: عن یاسر الخادم، عن أبی الحسن الرضا (علیه السلام) قال: السخی یأکل طعام الناس لیأکلوا من طعامه والبخیل لا یأکل من طعام الناس لئلاّ یأکلوا من طعامه.

امام رضا (علیه السلام) فرمودند: سَخیّ از غذای مردم می خورد تا از غذای او بخورند, بخیل آن است که از غذای کسی نمی خورد تا از غذای او نخورند.

1120- الکافی 3/241 ح15: قال أبو عبد اللَّه (علیه السلام): یسأل المیّت فی قبره عن خمس: عن صلاته وزکاته وحجّه وصیامه وولایته إیّانا أهل البیت، فتقول الولایة من جانب القبر للأربع: ما دخل فیکنّ من نقص فعلیّ تمامه.

امام صادق (علیه السلام) فرمودند: از روح میّت در قبر از پنج چیز سؤال می شود: از نماز، و زکات، و حجّ، و روزه، و ولایتِ ما اهل بیت، پس ولایت از کنار قبر خطاب به نماز، زکات، حجّ و روزه می گوید: اگر کاستی در شما هست من آن را جبران می نمایم.

1121- الکافی 2/525 ح13: عن أبی عبد اللَّه (علیه السلام) قال: کان أبی (علیه السلام) یقول إذا أصبح: اللَّهمّ إنّی أعوذ بک من عذاب القبر ومن ضغطة القبر ومن ضیق القبر.

امام صادق (علیه السلام) فرمودند: پدرم امام باقر (علیه السلام) پیوسته در صبح گاهان چنین

می گفت: خدایا! من از عذاب قبر و فشار و تنگی آن به تو پناه می برم.

1122- الکافی 3/242 ح2: عن أبی عبد اللَّه (علیه السلام) قال: إنّ للقبر کلاماً فی کلّ یوم یقول: أنا بیت الغربة، أنا بیت الوحشة، أنا بیت الدود، أنا القبر، أنا روضة من ریاض الجنّة أو حفرة من حفر النار.

امام صادق (علیه السلام) فرمودند: بدرستی که برای قبر در هر روز گفتاری است که می گوید: من خانهﯼ غربت هستم، من خانهﯼ وحشت هستم، من خانهﯼ کِرم ها هستم، من قبر هستم، من باغی از باغ های بهشت یا گودالی از گودال های جهنّم هستم.

1123- الخصال 27 ح95: عن أبی عبد اللَّه (علیه السلام) قال: المؤمن أعظم حرمة من الکعبة.

امام صادق (علیه السلام) فرمودند: احترام مؤمن بیشتر از کعبه است.

ص:351

1124- بشارة المصطفی 71 ح2: عن النبیّ (صلی الله علیه و آله و سلم): ألا ومن أحبّ علیّاً هوّن اللَّه علیه سکرات الموت وجعل قبره روضةً من ریاض الجنّة.

رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: آگاه باشید هر کس علی را دوست بدارد خداوند سکرات و سختی های جان دادن را بر او آسان می نماید، و خانهﻯ قبر او را باغی از باغ های بهشت قرار می دهد.

1125- الکافی 3/243 ح2: عن أبی عبد اللَّه (علیه السلام) قال: أما إنّه لا یبقی مؤمن فی شرق الأرض وغربها إلاّ حشر اللَّه روحه إلی وادی السلام، قلت له: وأین وادی السلام؟ قال: ظهر الکوفة، أما إنّی کأنّی بهم حلق حلق قعود یتحدّثون.

امام صادق (علیه السلام) فرمودند: آگاه باش! مؤمنی در مشرق و مغرب زمین باقی نمی ماند مگر آن که خداوند روح او را به وادی السلام می برد، پس به حضرت عرض کردم: وادی السلام کجاست؟ حضرت فرمودند: پشت کوفه (متّصل به نجف اشرف) است آگاه باش! گویا من با ایشانم (آنان را می بینم که) هر دسته حلقه وار، گرد یکدیگر نشسته اند و با هم سخن می گویند.

1126- بصائر الدرجات 423 ح3: عن أبی عبد اللَّه (علیه السلام): إنّ عدوّنا إذا توفّی صارت روحه إلی وادی برهوت، فأخلدت فی عذابه وأطعمت من زقّومه وأسقیت من حمیمه، فاستعیذوا باللَّه من ذلک الوادی.

امام صادق (علیه السلام) فرمودند: چون دشمن ما بمیرد جانش به وادی «برهوت» منتقل می شود و در عذاب آن بماند، و از زَقّومش به او بخورانند و از آب جوشانش به کام او ریزند، پس از این وادی به خدا پناه برید.

1127- المحاسن 2/413 ح157: عن یونس بن یعقوب، قال: أکلت مع أبی عبد اللَّه (علیه السلام) شواء، فجعل یلقی بین یدی ثمّ قال: إنّه یقال: اعتبر حبّ الرجل بأکله من طعام أخیه.

از یونس بن یعقوب نقل شده که گفت: با امام صادق (علیه السلام) کباب خوردم و آن حضرت نزد من کباب می گذاردند، سپس فرمودند: گفته اند: دوستی هر کس به خوردن او از طعام برادرش سنجیده شود.

ص:352

1128- المحاسن 1/116 ح119: فی روایة بکر بن محمّد الأزدی، عن أبی عبد اللَّه (علیه السلام)، قال: إنّ المؤمن لینوی الذنب فیحرم رزقه.

بکر بن محمّد ازدی، از امام صادق (علیه السلام) روایت کرده است که فرمودند: همین که مؤمن قصد گناه می کند، از روزی خود محروم می گردد.

1129- الکافی 2/124 ح1: عن أبی عبیدة الحذّاء، عن أبی عبد اللَّه (علیه السلام) قال: من أحبّ للَّه وأبغض للَّه وأعطی للَّه فهو ممّن کمل إیمانه.

ابو عبیدهﻱ حذّاء گوید: امام صادق (علیه السلام) فرمودند: هر کس برای خدا دوستی کند، و برای او دشمنی نماید، از کسانی است که ایمانش کامل است.

1130- الکافی 2/127 ح15: عن صفوان الجمال، عن أبی عبد اللَّه (علیه السلام) قال: ما التقی مؤمنان قطّ إلاّ کان أفضلهما أشدّهما حبّاً لأخیه.

امام صادق (علیه السلام) فرمودند: دو برادر مؤمن با هم برخورد می کنند بهترین آن ها کسی است که برادر دیگرش را بیشتر دوست داشته باشد.

1131- المحاسن 1/263 ح331: عن جابر الجُعفی، عن أبی جعفر (علیه السلام) قال: إذا أردت أن تعلم أنّ فیک خیراً فانظر إلی قلبک فإن کان یحبّ أهل طاعة اللَّه ویبغض أهل معصیة اللَّه، ففیک خیر واللَّه یحبّک، وإن کان یبغض أهل طاعة اللَّه ویحبّ أهل معصیة اللَّه، ففیک شرّ واللَّه یبغضک، والمرء مع من أحبّ.

امام باقر (علیه السلام) فرمودند: اگر خواستی که بدانی در تو خیری هست یا نه پس به قلبت نگاه کن اگر اهل طاعت خدا را دوست می داری و اهل معصیتش را دشمن، پس در تو خیر است و خدا تو را دوست می دارد؛ و اگر اهل طاعت خدا را دشمن و اهل معصیت او را دوست می داری پس در تو شرّ است و خدا تو را دشمن می دارد, و انسان با هر کس که او را دوست می دارد محشور می شود.

1132- مشارق أنوار الیقین 269: فی خطبة لأمیر المؤمنین (علیه السلام): أنا صاحب الصراط.

امیر المؤمنین (علیه السلام) در خطبه ای فرمودند: من صاحب پُل صراط هستم.

ص:353

1133- عدّة الداعی 173: عنهم (علیهم السلام) لا یکمل عبد حقیقة الإیمان حتی یحبّ أخاه.

از ائمّه اطهار (علیهم السلام) وارد شده است که فرمودند: بنده به حقیقت ایمان نمی رسد تا آن که برادرش را دوست بدارد.

1134- الکافی 8/365 ح556: عن أبی عبد اللَّه (صلوات الله علیه) قال لشیعته: دیارکم لکم جنّة وقبورکم لکم جنّة للجنّة خلقتم وإلی الجنّة تصیرون.

امام جعفر صادق (علیه السلام) به شیعیان خود فرمودند: سرزمین ها و قبرهایتان برای شما همچون بهشت است. شما برای بهشت آفریده شده اید و به سوی آن می روید.

1135- الاختصاص 252: قال الرضا (صلوات الله علیه): إذا نزلت بکم شدیدة، فاستعینوا بنا علی اللَّه (عزوجل)، وهو قوله تعالی: {وَلِلَّهِ الأَسْمَاءُ الْحُسْنَی فَادْعُوهُ بِهَا} (1).

امام رضا (علیه السلام) فرمودند: هر زمان مشکل، گرفتاری و مصیبتی ناگوار برای شما پیش آمد، از ما اهل بیت نزد خدای متعال یاری بجوئید، و این همان گفتار خدای متعال است که فرمودند: «برای خدای اسمهای نیکوئی است پس او را به آن اسمها بخوانید».

1136- کامل الزیارات 513: عن العسکری (علیه السلام) قال: اصرف عنّی بهم شرّ الدنیا والآخرة وأهوال یوم القیامة.

امام حسن عسکری (علیه السلام) فرمودند: خدایا! به خاطر ایشان (اهل بیت (علیهم السلام)) شرّ دنیا و آخرت و هول های روز قیامت را از من دفع نما.

1137- الأمالی للطوسی 158 ح18: قال أبو عبد اللَّه (علیه السلام): اعملوا قلیلاً تنعّموا کثیراً.

امام صادق (علیه السلام) فرمودند: با اندکی اعمال نیکو در دنیا از نعمت های فراوان در آخرت استفاده کنید.


1- الأعراف، الآیة 180.

ص:354

1138- الخصال 323 ح9: عن الهیثم أبی کهمس، عن أبی عبد اللَّه (علیه السلام) قال: ستّ خصال ینتفع بها المؤمن بعد موته: ولد صالح یستغفر له، ومصحف یقرء فیه، وقلیب یحفره، وغرس یغرسه، وصدقة ماء یجریه، وسنّة حسنة یؤخذ بها بعده.

امام صادق (علیه السلام) فرمودند: شش چیز است که مؤمن پس از مرگ هم از آن ها بهره مند می شود: فرزند شایسته ای که برای پدر آمرزش بطلبد, و قرآنی که از آن او باشد و مورد استفاده قرار گیرد, و چاه آبی که می کند, و درختی که می نشاند, و چشمهﻱ آبی که در راه خدا جاری می کند, و روّیهﻱ نیکی که از او به یادگار مانده و دیگران از او اتّخاذ می کنند.

1139- الأمالی للطوسی 527: عن أبی ذرّ فی حدیث وصیّة رسول اللَّه (صلی الله علیه و آله و سلم):...، یا أبا ذرّ! إنّ المؤمن لیری ذنبه کأنّه تحت صخرة یخاف أن تقع علیه، والکافر یری ذنبه کأنّه ذباب مرّ علی أنفه. یا أبا ذرّ! إنّ اللَّه إذا أراد بعبد خیراً جعل الذنوب بین عینیه ممثلة. یا أبا ذرّ! لا تنظر إلی صغر الخطیئة ولکن انظر إلی من عصیت.

رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) در وصیّتی به اباذر فرمودند: ای ابا ذر! همانا مؤمن کیفر گناهش را می بیند گویا او زیر سنگی است که می ترسد بر سرش فرود آید و همانا کافر گناهش را می بیند گویا مگسی است بر بینی او می گذرد.

ای ابا ذر! هرگاه خدای تعالی به بنده ای ارادهﻱ نیکی دارد گناه او را پیش دیدگانش مجسّم می کند و گناه کردن برای او سنگین و مشکل است و هرگاه به بنده ای اراده ی بدی دارد گناهش را از خاطرش می برد.

ای ابا ذر! به کوچکی گناه نگاه مکن ولکن نگاه کن ببین نافرمانی چه کسی را میکنی.

1140- الاختصاص 32: قال الصادق (علیه السلام):...، من اطّلع من مؤمن علی ذنب أو سیّئة فأفشی ذلک علیه ولم یکتمها ولم یستغفر اللَّه له کان عند اللَّه کعاملها وعلیه وزر ذلک الذی أفشاه علیه وکان مغفوراً لعاملها, الخبر.

امام صادق (علیه السلام) فرمودند: هر کس بر گناه و بدی مؤمنی مطّلع گردد و آن را افشا نماید و از خدا طلب استغفار نکند، همانند کسی است که گناه را انجام

ص:355

داده است و گناه افشاء گناه نیز بر آن افزوده می شود و خداوند انجام دهندهﻱ آن گناه را می آمرزد.

1141- من لا یحضره الفقیه 4/363: فی وصیّة النبیّ (صلی الله علیه و آله و سلم) لعلیّ (علیه السلام):...، یا علیّ! الدنیا سجن المؤمن وجنّة الکافر. یا علیّ! موت الفجأة راحة للمؤمن، وحسرة للکافر. یا علیّ! أوحی اللَّه (تبارک و تعالی) إلی الدنیا اخدمی من خدمنی، وأتعبی من خدمک. یا علیّ! إنّ الدنیا لو عدلت عند اللَّه (تبارک و تعالی) جناح بعوضة لما سقی الکافر منها شربة من ماء. یا علیّ! ما أحد من الأوّلین والآخرین إلاّ وهو یتمنّی یوم القیامة أنّه لم یعط من الدنیا إلاّ قوتاً، الخبر.

رسول خدا در وصیّتی به علیّ (علیه السلام) فرمودند: یا علی: دنیا زندان مؤمن و بهشت کافر است.

یا علی: مرگ ناگهانی برای مؤمن راحت و برای کافر حسرت است.

یا علی: خدای (تبارک و تعالی) به دنیا وحی کرد که هر کس مرا خدمت کند او را خدمت کن، و هر کس تو را خدمت کند خسته و رنجورش ساز.

یا علی: دنیا اگر نزد خدای (تبارک و تعالی) برابر با بال پشه ای ارزش می داشت، هر آینه شربت آبی از آن را به کافر نمی نوشاند.

یا علی: هیچ فردی از اقوام نخستین و مردم عصر واپسین وجود ندارد یعنی از گذشتگان و آیندگان نباشد مگر آن که در روز قیامت آرزو می کند که ای کاش جز قُوتی از این دنیا به او داده نشده بود.

1142- الکافی 2/360 ح5: عن جابر، عن أبی جعفر (علیه السلام) قال: ما شهد رجل علی رجل بکفر قطّ إلاّ باء به أحدهما، إن کان شهد به علی کافر صدق وإن کان مؤمناً رجع الکفر علیه، فإیّاکم والطعن علی المؤمنین.

حضرت باقر (علیه السلام) فرمودند: هیچ گاه مردی به کفر مرد دیگر گواهی ندهد (مثل این که بگوید: تو کافری، یا بگوید. ای کافر) جز این که به یکی از آن دو برگردد، اگر به کفر کافری گواهی داده (یعنی طرفش واقعاً کافر بوده) که راست گفته، و اگر مؤمن است کفر به خودش برگردد، پس مبادا به مؤمنی طعن زنید.

ص:356

1143- تهذیب الأحکام 6/52 ح37: روی عن أبی محمّد الحسن العسکری (علیه السلام) أنّه قال: علامات المؤمن خمس: صلاة الخمسین، وزیارة الأربعین، والتختّم فی الیمین، وتعفیر الجبین، والجهر ببسم اللَّه الرحمن الرحیم.

امام حسن عسکری (علیه السلام) فرمودند: پنج چیز از نشانه های مؤمن است. گزاردن پنجاه و یک رکعت نماز واجب و نافله, و زیارت اربعین, و انگشتر در دست راست کردن, و پیشانی بر خاک ساییدن, و بلند گفتن: >بسم اللَّه الرحمن الرحیم<.

1144- المحاسن 2/328 ح85: عن أبی عبد اللَّه (علیه السلام): قلت له: بأیّ شیء علم المؤمن أنّه مؤمن؟ قال: بالتسلیم للَّه والرضی بما ورد علیه من سرور وسخط.

به امام صادق (علیه السلام) گفتم: به چه چیز مؤمن می فهمد که مؤمن است؟ فرمودند: به تسلیم خدا بودن و رضایت به آن چه که باعث سرور و خشم است.

1145- الأمالی للطوسی 629 ح8: عن علیّ (علیهم السلام)، عن النبیّ (صلی الله علیه و آله و سلم) قال: یعیر اللَّه (عزوجل) عبداً من عباده یوم القیامة، فیقول: عبدی! ما منعک إذ مرضت أن تعودنی؟ فیقول: سبحانک، أنت ربّ العباد لا تألم ولا تمرض! فیقول: مرض أخوک المؤمن فلم تعده، وعزّتی وجلالی لو عدته لوجدتنی عنده، ثمّ لتکلّفت بحوائجک فقضیتها لک، وذلک من کرامة عبدی المؤمن، وأنا الرحمن الرحیم.

امیر المؤمنین (علیه السلام) فرمودند: پیغمبر (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: روز رستاخیز خدا یک بندهﻱ خود را سرزنش کند که چه تو را باز داشت که من بیمار شدم و مرا عیادت نکردی؟ گوید: منزّهی، تو پروردگار بنده هائی نه درد گیری و نه بیماری، فرماید: برادر مؤمنت بیمار شد و او را عیادت نکردی، به عزّت و جلالم سوگند اگر عیادت کرده بودی مرا در بر او می یافتی و من نیازهایت را کفایت می کردم و همه را بر می آوردم برای احترام بندهﻱ مؤمنم, و من بخشنده و مهربانم.

1146- الخصال 161 ح210: عن زرارة بن أعین، عن أبی جعفر (علیه السلام) قال: لهو المؤمن فی ثلاثة أشیاء: التمتّع بالنساء ومفاکهة الأخوان والصلاة باللیل.

امام باقر (علیه السلام) فرمودند: سرگرمی مؤمن در سه چیز است بهره برداری از زنان و مزاح کردن با برادران و نماز شب.

ص:357

1147- الکافی 2/137 ح2: عن أبی حمزة، عن أبی جعفر (علیه السلام) قال: قال اللَّه (عزوجل): وعزّتی وجلالی وعظمتی وبهائی وعلوّ ارتفاعی لا یؤثر عبد مؤمن هوای علی هواه فی شیء من أمر الدنیا إلاّ جعلت غناه فی نفسه وهمّته فی آخرته وضمنت السماوات والأرض رزقه وکنت له من وراء تجارة کلّ تاجر.

امام باقر (علیه السلام) فرمودند: خدای (عزوجل) فرماید: به عزّت و جلال و شرف و بلندی مقامم سوگند که: هیچ بندهﻱ مؤمنی خواست مرا بر خواست خود در یکی از امور دنیا برنگزیند، جز آن که بی نیازیش را در وجود خودش قرار دهم و همّتش را متوجّه آخرت سازم و آسمان ها و زمین را عهده دار روزیش گردانم، و خودم برایش پشت سر، تجارت هر تاجری باشم.

1148- کتاب التمحیص 57 ح114: عن سعید به الحسن قال: قال أبو جعفر (علیه السلام): ما أبالی أصبحت فقیراً أو مریضاً أو غنیّاً، لأنّ اللَّه یقول: لا أفعل بالمؤمن إلاّ ما هو خیر له.

حضرت باقر (علیه السلام) فرمودند: برای من هیچ فرقی نمی کند و هیچ گونه تفاوتی ندارد که فقیر و تهی دست باشم و یا غنی و ثروت مند؛ زیرا خداوند متعال می فرماید: من آن چه که دربارهﻱ مؤمن انجام دهم همانا خیر او در آن است.

1149- الکافی 3/120 ح4: عن رجل من أصحابه، عن أبی عبد اللَّه (علیه السلام) قال: أیّما مؤمن عاد مؤمناً فی اللَّه (عزوجل) فی مرضه وکّل اللَّه به ملکاً من العوّاد یعوده فی قبره ویستغفر له إلی یوم القیامة.

امام صادق (علیه السلام) فرمودند: هر مؤمنی که برای خدا به عیادت مؤمنی برود خداوند مَلَکی را از ملائکهﻱ عیادت کننده موّکل می کند که در قبر به عیادت او بیاید و تا روز قیامت برای او استغفار کند.

1150- الکافی 2/71 ح11: عن الحسن بن أبی سارة قال: سمعت أبا عبد اللَّه (علیه السلام) یقول: لا یکون المؤمن مؤمناً حتی یکون خائفاً راجیاً، ولا یکون خائفاً راجیاً حتی یکون عاملاً لما یخاف ویرجو.

امام صادق (علیه السلام) می فرمودند: مؤمن، مؤمن نباشد تا آن که ترسان و امیدوار باشد، و ترسان و امیدوار نباشد تا برای آن چه می ترسد و امیدوار است عمل کند.

ص:358

1151- علل الشرائع 2/558: عن الصادق، عن أبیه (علیهما السلام) قال:...، المؤمن أشدّ فی دینه من الجبال الراسیة، وذلک أنّ الجبل قد ینحتّ منه، والمؤمن لا یقدر أحد علی أن ینحتّ من دینه شیئاً وذلک لضنّه بدینه وشحّه علیه.

امام صادق (علیه السلام) از پدر بزرگوارشان نقل فرمودند: مؤمن در دینش از کوه های سر به فلک کشیده و استوار، محکم تر است؛ و کوه گاهی تراشیده می شود ولی کسی را توان تراشیدن دین مؤمن نیست و این به خاطر توجّه و بخل مؤمن به دینش می باشد.

1152- الکافی 3/136 ح3: عن أبی جعفر (علیه السلام) قال: حضر رسول اللَّه (صلی الله علیه و آله و سلم) رجلاً من الأنصار وکانت له حالة حسنة عند رسول اللَّه (صلی الله علیه و آله و سلم)، فحضره عند موته فنظر إلی ملک الموت عند رأسه، فقال له رسول اللَّه (صلی الله علیه و آله و سلم): ارفق بصاحبی فإنّه مؤمن، فقال له ملک الموت: یا محمّد! طب نفساً وقرّ عیناً فإنّی بکلّ مؤمن رفیق شفیق.

امام صادق (علیه السلام) فرمودند: پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) بر بالین مردی از انصار که حالت نیکو و خوبی هم داشت حاضر گردیدند و نگاه می کردند به عزرائیل که بالای سر او ایستاده بود، پس آن حضرت فرمودند: ای مَلَک الموت! به یار من آسان گیر؛ چرا که او مردی با ایمان است. عزرائیل گفت: ای محمّد! خوش دل و چشم روشن باش که چنین کنم و من با هر مؤمنی مدارا کرده و دل سوز او هستم.

1153- الخرائج والجرائح 1/295 ح2: قال الصادق (علیه السلام): یا ملک الموت! قال: لبّیک أیّها الإمام! قال: ألست أمرت بالسمع والطاعة لنا؟ قال: بلی.

امام صادق (علیه السلام) به عزرائیل فرمودند: ای مَلَک الموت! جواب داد: لبّیک، فرمودند: آیا تو مأمور به اطاعت از ما نیستی؟ گفت: چرا هستم.

1154- مناقب آل أبی طالب 3/411: عن موسی بن جعفر (علیهما السلام) قال: إنّی ومن یجری مجرای من الأئمّة لا بدّ لنا من حضور جنائزکم فی أیّ بلد کنتم فاتّقوا اللَّه فی أنفسکم.

امام کاظم (علیه السلام) فرمودند: بر من و سایر امامان در هر زمان لازم است که بر جنازه ﯼ شما در هر کجا که باشید حاضر شویم، پس تقوای الهی را پیشهﯼ سازید.

ص:359

1155- ینابیع المعاجز 118: قال علیّ بن الحسین (علیه السلام): بنا نفعکم اللَّه فی حیاتکم وفی قبورکم.

امام سجّاد (علیه السلام) فرمودند: خداوند به خاطر ما به زندگانی شما در دنیا و عالمِ قبر منفعت می بخشد.

1156- من لا یحضره الفقیه 1/568 ح1572: قال الصادق (علیه السلام): المؤمن معقّب ما دام علی وضوء.

امام صادق (علیه السلام) فرمودند: مؤمن مادامی که وضو دارد، در حال انجام تعقیبات نماز محسوب می شود و اجر دارد.

1157- الکافی 2/241 ح38: عن إسحاق بن عمّار، عن أبی عبد اللَّه (علیه السلام) قال: المؤمن حسن المعونة، خفیف المؤونة، جیّد التدبیر لمعیشته، لا یلسع من جحر مرّتین.

ابو عبد اللَّه صادق (علیه السلام) فرمودند: مؤمن، یاوری خوب و کم خرج است. با تدبیر و مطالعه معیشت خود را تنظیم می کند. دو بار، از یک سوراخ گزیده نمی شود.

1158- الأمالی للصدوق 92 ح6: عن عبد اللَّه بن وهب، عن الصادق جعفر بن محمّد (علیه السلام)، قال: حسب المؤمن من اللَّه نصرة أن یری عدوّه یعمل بمعاصی اللَّه (عزوجل).

امام صادق (علیه السلام) فرمودند: برای یاری مؤمن از طرف خدا همین بس که ببیند دشمنش خدا را نافرمانی می کند.

1159- الأمالی للطوسی 454 ح21: عن محمّد بن مسلم، عن جعفر بن محمّد، عن أبیه، عن جدّه، عن الحسین بن علیّ، عن علیّ (علیه السلام)، قال: قال رسول اللَّه (صلی الله علیه و آله و سلم): النظر إلی العالم عبادة، والنظر إلی الإمام المقسط عبادة، والنظر إلی الوالدین برأفة ورحمة عبادة، والنظر إلی أخ تودّه فی اللَّه (عزوجل) عبادة.

رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: نگاه به عالم عبادت است، نگاه به امام عادل عبادت است، نگاه مهرورزی به والدین عبادت است، نگاه به برادر دینی به خاطر دوستی در راه خدا عبادت است.

ص:360

1160- الکافی 2/364 ح2: عن شعیب العقرقوفی، عن أبی عبد اللَّه (علیه السلام) قال: قال رسول اللَّه (صلی الله علیه و آله و سلم): من کان یؤمن باللَّه والیوم الآخر فلیف إذا وعد.

حضرت صادق (علیه السلام) فرمودند: رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: هر کس به خدا و روز جزا ایمان دارد باید به وعده ای که می دهد وفا کند.

1161- الکافی 2/105 ح7: عن منصور بن حازم، عن أبی عبد اللَّه (علیه السلام) قال: إنّما سمّی إسماعیل صادق الوعد؛ لأنّه وعد رجلاً فی مکان فانتظره فی ذلک المکان سنة فسمّاه اللَّه (عزوجل) صادق الوعد، ثمّ قال: إنّ الرجل أتاه بعد ذلک فقال له إسماعیل: ما زلت منتظراً لک.

امام صادق (علیه السلام) فرمودند: همانا اسماعیل، صادق الوعد نامیده شد بدین جهت که با مردی در جائی وعده گذاشت و او یک سال در آنجا انتظار او را می کشید، از این رو خدای (عزوجل) او را صادق الوعد نامید، سپس آن مرد آمد و اسماعیل به او گفت: من همواره در انتظار تو بودم.

1162- الخصال 183 ح251: عن محمّد بن حمران، عن أبیه، عن أبی جعفر الباقر (علیهما السلام) أنّه قال: ما من مؤمنین اهتجرا فوق ثلاث إلاّ وبرئت منهما فی الثالثة، فقیل له: یا بن رسول اللَّه! هذا حال الظالم فما بال المظلوم؟ فقال (علیه السلام): ما بال المظلوم لا یصیر إلی الظالم فیقول: أنا الظالم حتی یصطلحا.

محمّد بن حمران از پدرش و او از امام باقر (علیه السلام) نقل می کند که فرمودند: نیست دو نفر مؤمن که بیش از سه روز از هم قهر باشند مگر این که من در روز سوّم، از هر دو نفر آن ها بیزارم، گفته شد: یا بن رسول اللَّه این حال ستمگر است، ستمدیده چه گناهی دارد؟ فرمودند: چرا ستمدیده به سوی ستمگر نمی رود که بگوید من ستمگر بودم تا آشتی کنند.

1163- المحتضر 276 ح365: قال النبیّ (صلی الله علیه و آله و سلم)...، قال اللَّه: إنّی آلیت علی نفسی قسماً حقّاً أن لا أخیّب لهم آملاً ولا أردّ بهم سائلاً، الخبر.

رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: خدای تعالی می فرماید: من بر خودم قسم حقّی خورده ام که هیچ امید دارندهﻱ به ایشان (اهل بیت (علیهم السلام)) را نا امید نکنم و هیچ درخواست کنندهﻱ به ایشان را رد ننمایم.

ص:361

1164- مائة منقبة 126 ح61: قال رسول اللَّه (صلی الله علیه و آله و سلم): یا سلمان! من أحبّ فاطمة ابنتی فهو فی الجنّة معی ومن أبغضها فهو فی النار، یا سلمان! حبّ فاطمة ینفع فی مائة موطن أیسر تلک المواطن: الموت والقبر والمیزان والمحشر والصّراط والمحاسبة.

رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) به سلمان فرمودند: ای سلمان! هر کس فاطمه را دوست بدارد او در بهشت با من است، و هر کس او را دشمن بدارد در آتش است.

ای سلمان! دوستی فاطمه در صد جا فایده دارد که آسان ترین آن مکان ها هنگام مُردن، قبر، میزان، بیرون آمدن از قبر، عبور از پُل صراط و محاسبهﯼ اعمال است.

1165- تفسیر فرات الکوفی 58: عن ابن عبّاس قال: قال رسول اللَّه (صلی الله علیه و آله و سلم):...، وما من عبد مکروب یخلص النیّة یدعو بهن إلاّ استجاب اللَّه له.

رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: هیچ بندهﻱ محزون و گرفتاری نیست که با نیّت خالص خدا را به ایشان (اهل بیت (علیهم السلام)) بخواند مگر این که خداوند دعای او را استجابت کند.

1166- من لا یحضره الفقیه 1/328 ح963: قال زرارة: سمعت أبا جعفر (علیه السلام) یقول: الدعاء بعد الفریضة أفضل من الصلاة تنفّلاً وبذلک جرت السنّة.

از زراره مروی است که گفت: از امام باقر (علیه السلام) شنیدم که می فرمودند: دعا خواندن در تعقیب نمازِ واجب بهتر و با فضیلت تر از نماز نافله است، و سنّت بر این منوال جاری است.

1167- تفسیر فرات الکوفی 348 ح3: قال رسول اللَّه (صلی الله علیه و آله و سلم) لعلیّ (علیه السلام): یا علیّ! أبشر وبشّر فلیس علی شیعتک حسرة عند الموت ولا وحشة فی القبور ولا حزن یوم النّشور.

رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) به امیر المؤمنین (علیه السلام) فرمودند: ای علی! بر تو بشارت باد و بشارت ده که بر شیعهﯼ تو هنگام مرگ، حسرت و ندامتی نیست، و وحشت و هراسی در قبرهایشان نیست، و حزن و اندوهی در روز رستاخیز ندارند.

ص:362

1168- من لا یحضره الفقیه 1/332 ح973: سأل سعد بن سعد الرضا (علیه السلام) عن سجدة الشکر فقال: أری أصحابنا یسجدون بعد الفریضة سجدة واحدة ویقولون هی سجدة الشکر، فقال: إنّما الشکر إذا أنعم اللَّه علی عبده أن یقول: {سُبْحَانَ الَّذِی سَخَّرَ لَنَا هَذَا وَمَا کُنَّا لَهُ مُقْرِنِینَ * وَإِنَّا إِلَی رَبِّنَا لَمُنْقَلِبُونَ} (1) والحمد للَّه ربّ العالمین.

سعد بن سعد اشعری از حضرت رضا (علیه السلام) در مورد سجدهﻱ شکر پرسید و گفت: می بینم هم کیشان ما پس از نماز واجب یک سجده بجا می آورند و می گویند آن سجدهﻱ شکر است، فرمودند: جز این نیست که شکر آن است که هرگاه خداوند به بنده اش نعمتی عطا فرمود بگوید: « سُبْحَانَ الَّذِی سَخَّرَ لَنَا هَذَا وَمَا کُنَّا لَهُ مُقْرِنِینَ * وَإِنَّا إِلَی رَبِّنَا لَمُنْقَلِبُونَ * و الحمد للَّه ربّ العالمین» (منزّه است آن کس که این را برای ما مسخّر و مطیع ساخت و ما توان آن نداشتیم که با او مقاومت کنیم و ما به سوی پروردگارمان بازگشت کننده ایم و ستایش مخصوص معبودی است که پروردگار عالمیان است).

1169- کفایة الأثر 190: قال رسول اللَّه (صلی الله علیه و آله و سلم): من أحسن فیما بقی من عمره غفر اللَّه لما مضی وما بقی، ومن أساء فیما بقی من عمره أخذ فیما مضی وفیما بقی، الخبر.

رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: هر کس در باقیماندهﻱ عمرش نیکی کند خداوند گذشته و آیندهﻱ او را می آمرزد، و هر کس در باقیماندهﻱ عمرش بدی کند خداوند گذشته و آیندهﻱ او را مورد مؤاخذه و سؤال و جواب قرار می دهد.

1170- معانی الأخبار 335: قال رسول اللَّه (صلی الله علیه و آله و سلم):...، انظر إلی من هو تحتک ولا تنظر إلی من هو فوقک فإنّه أجدر أن لا تزدری نعمة اللَّه علیک، الخبر.

رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: به پایین دست خویش بنگر و به بالاتر از خود نگاه مکن؛ چرا که این موضوع باعث می شود که نعمت های خدا را بر خود کوچک نشماری.


1- الزخرف، الآیة 13 و14.

ص:363

1171- نوائب الدهور 1/35: قال الباقر (علیه السلام): الناس کلّهم بهائم إلاّ المؤمن والمؤمن قلیل والمؤمن قلیل.

امام باقر (علیه السلام) فرمودند: مردم همگی چهارپایانند مگر مؤمن، و مؤمن کم است و مؤمن کم است.

1172- بصائر الدرجات 285 ح15: عن زید الشحّام قال: دخلت علی أبی عبد اللَّه (علیه السلام) فقال:...، واللَّه لأنّا أرحم بکم منکم به آنفسکم، الخبر.

زید شحّام می گوید: روزی بر امام صادق (علیه السلام) داخل شدم؛ پس آن حضرت فرمودند: به خدا قسم همانا ما اهل بیت از شما به خودتان مهربان تریم.

1173- الأمالی للصدوق 414 ح9: عن عبد الرحمن بن أبی لیلی، عن أبیه، قال: قال رسول اللَّه (صلی الله علیه و آله و سلم): لا یؤمن عبد حتی أکون أحبّ إلیه من نفسه، وأهلی أحبّ إلیه من أهله، وعترتی أحبّ إلیه من عترته، وذاتی أحبّ إلیه من ذاته.

رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: بنده ای مؤمن نیست جز آن که مرا بیش از خود دوست دارد و خاندان مرا بیش از خاندان خودش دوست دارد و جان مرا بیش از جانش دوست دارد.

1174- مکارم الأخلاق 270: قال رسول اللَّه (صلی الله علیه و آله و سلم): سلوا للَّه (عزوجل) ما بدا لکم من حوائجکم حتی شسع النعل، فإنّه إن لم ییسره لم یتیسّر.

رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: نیازمندی های خود حتی بند کفش را از خدا بخواهید که اگر خداوند آن ها را برآورده نکند، هرگز بر آورده نخواهد شد.

1175- الاختصاص 229: قال أمیر المؤمنین (علیه السلام) فی وصیّته لمحمّد بن الحنفیّة: واعلم أنّ اللسان کلب عقور؛ إن خلّیته عقر، وربّ کلمة سلبت نعمة، فاخزن لسانک کما تخزن ذهبک وورقک.

امیر المؤمنین (علیه السلام) در وصیّتی به محمّد بن حنفیّه فرمودند: بدان که زبان همچون سگ هار است اگر او را رها کنی تو را می گیرد، و چه بسیار سخنی که نعمتی را به باد می دهد، پس زبان خویش را مخفی نما هم چنان که طلا و نقره ات را مخفی می نمایی.

ص:364

1176- الکافی 1/17 ح13: عن هشام بن الحکم قال: قال لی أبو الحسن موسی بن جعفر (علیهما السلام):...، یا هشام! من سلّط ثلاثاً علی ثلاث فکأنّما أعان علی هدم عقله: من أظلم نور تفکّره بطول أمله، ومحا طرائف حکمته بفضول کلامه، وأطفأ نور عبرته بشهوات نفسه، فکأنّما أعان هواه علی هدم عقله، ومن هدم عقله، أفسد علیه دینه ودنیاه، الخبر.

امام کاظم (علیه السلام) به هشام بن حکم فرمودند: ای هشام! هر کس سه چیز را بر سه چیز مسلّط کند گویا هوای نفسش را بر از بین بردن عقلش کمک کرده است: کسی که نور تفکّرش را با طول آرزو تاریک کند؛ و کسی که تازه های حکمتش را با سخنان بیهوده محو کند، و کسی که نور عبرتش را با شهوات نفسش خاموش کند، پس گویا هوای نفسش را بر انهدام عقلش یاری نموده است.

1177- مصباح الشریعة 80: قال الصادق (علیه السلام):...، وأمّا المهمل لأوقاته فهو صید الشیطان لا محاله، الخبر.

امام صادق (علیه السلام) فرمودند: آن کسی که اوقاتش را به بطالت می گذراند لاجرم در دام شیطان گرفتار می شود.

1178- الأمالی للصدوق 656 ح2: قال رسول اللَّه (صلی الله علیه و آله و سلم) لعلیّ (علیه السلام): یا علیّ! إنّ محبّیک یفرحون فی ثلاثة مواطن: عند خروج أنفسهم وأنت هناک تشهدهم، وعند المساءلة فی القبور وأنت هناک تلقّنهم، وعند العرض علی اللَّه وأنت هناک تعرفهم.

رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) به علی (علیه السلام) فرمودند: ای علی! محبّین تو در سه جا شادمانند، هنگام جان دادن در حالی که من و تو ناظر آنانیم، موقع سؤال و جواب در قبر و عرضهﯼ اعمال، و وقت گذشتن از پُل صراط، همان زمانی که از ایمان مردم پرسش می کنند و آنان پاسخی نمی دهند.

1179- الأمالی للصدوق ص121 ح10: عن أبی الحسن الرضا (علیه السلام): من کنّا شفعاؤه نجا ولو کان علیه مثل وزر الثقلین الجنّ والإنس.

امام رضا (علیه السلام) فرمودند: هر کس که ما شفیعان او باشیم نجات پیدا خواهد کرد اگرچه گناهان او به اندازهﯼ گناهان جنّ و اِنس باشد.

ص:365

1180- کفایة الأثر 252: قال الباقر (علیه السلام):...، یا عبد اللَّه! إنّی لست آمرک بترک الدنیا بل آمرک بترک الذنوب، فترک الدنیا فضیلة وترک الذنوب فریضة، وأنت إلی إقامة الفریضة أحوج منک إلی اکتساب الفضیلة.

امام باقر (علیه السلام) فرمودند: ای بندهﻱ خدا! به درستی که من تو را به ترک دنیا امر نمی کنم بلکه تو را به ترک گناهان امر می نمایم؛ چرا که ترک دنیا فضیلت است و ترک گناهان فریضه و تو به احیاء و اقامهﻱ فریضه محتاج تری تا کسب فضیلت.

1181- معانی الأخبار 399 ح56: عند مسعدة بن زیاد، عن الصادق جعفر بن محمّد، عن أبیه (علیهما السلام) أنّ النبیّ (صلی الله علیه و آله و سلم) قال: من أطاع اللَّه فقد ذکر اللَّه وإن قلت صلاته وصیامه وتلاوته ومن عصی اللَّه فقد نسی اللَّه وإن کثرت صلاته وصیامه وتلاوته للقرآن.

مسعدة بن زیاد از امام صادق از پدرش (علیهما السلام) روایت نموده: که پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: کسی که خدا را اطاعت کند خدا را بیاد داشته، اگر چه نماز و روزه و قرآن خواندنش اندک باشد، و آن کس که خدا را نافرمانی کند، خدا را فراموش نموده، اگر چه نماز و روزه و قرآن خواندنش زیاد باشد.

1182- الأمالی للطوسی 25: قال أمیر المؤمنین (علیه السلام):...، علیکم بتقوی اللَّه، فإنّها تجمع الخیر ولا خیر غیرها، ویدرک بها من الخیر ما لا یدرک بغیرها من خیر الدنیا وخیر الآخرة، الخبر.

امیر المؤمنین (علیه السلام) فرمودند: بر شما باد به تقوای الهی؛ چرا که در تقوا همهﻱ خیرها جمع است و هیچ خیری غیر از تقوا نیست, و به وسیلهﻱ تقوا خیری درک می شود که هیچ خیر دنیا و آخرتی بدون آن درک نمی شود.

1183- الأمالی للصدوق 344 ح4: عن طلحة بن زید، عن الصادق جعفر بن محمّد، عن أبیه، عن آبائه (علیهم السلام)، قال: قال رسول اللَّه (صلی الله علیه و آله و سلم): کثرة المزاح تذهب بماء الوجه، وکثرة الضحک تمحو الإیمان، وکثرة الکذب تذهب بالبهاء.

رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: شوخی بسیار آبرو را می برد و خندهﻱ بسیار ایمان را نابود می کند و دروغ خرّمی را بر می اندازد.

ص:366

1184- الکافی 3/242 ح3: عن عمرو بن یزید قال: قلت لأبی عبد اللَّه (علیه السلام): إنّی سمعتک وأنت تقول: کلّ شیعتنا فی الجنّة علی ما کان فیهم، قال: صدقتک کلّهم واللَّه فی الجنّة، قال: قلت: جعلت فداک إنّ الذنوب کثیرة کبار فقال: أمّا فی القیامة فکلّکم فی الجنّة بشفاعة النبیّ المطاع أو وصیّ النبیّ ولکنّی واللَّه أتخوّف علیکم فی البرزخ، قلت: وما البرزخ؟ قال: القبر منذ حین موته إلی یوم القیامة.

عَمرو بن یزید می گوید: به امام صادق (علیه السلام) گفتم: همانا من از شما شنیدم که می فرمودید: تمامی شیعیان ما با همهﯼ گناهانی که دارند به بهشت می روند! حضرت فرمودند: آری چنین است به خدا قسم همهﯼ آن ها به بهشت می روند عرض کردم: جانم فدایت باد، همانا گناهان کبیرهﯼ شیعیان شما بسیار زیاد است، پس آن حضرت فرمودند: بدان که در قیامت همهﯼ شما به شفاعت پیامبر و وصیّ او به بهشت می روید ولی به خدا قسم من از برزخ شما بر شما هراسان و بیمناکم. گفتم: برزخ چیست؟ حضرت فرمودند: از زمانی که مُرده می میرد و او را در قبر می گذارند تا روز قیامت، دوران برزخ او می باشد.

1185- معانی الأخبار 408 ح87: حدّثنی زید الشحام، عن أبی عبد اللَّه (علیه السلام) قال: النعیم فی الدنیا الأمن، وصحّة الجسم، وتمام النعمة فی الآخرة دخول الجنّة. وما تمّت النعمة علی عبد قطّ لم یدخل الجنّة.

زید شحّام از امام صادق (علیه السلام) روایت کرده که فرمودند: نعمت در دنیا امنیّت و سلامت جسم است، و تمام نعمت در آخرت, ورود به بهشت است، و هرگز هیچ نعمتی بر بنده ای کامل نگردد تا داخل بهشت شود.

1186- الأمالی للصدوق 398 ح7 و8: عن الصادق جعفر بن محمّد، عن أبیه، عن آبائه (علیهما السلام)، قال: قال رسول اللَّه (صلی الله علیه و آله و سلم): قال اللَّه جل جلاله: یا بن آدم! أطعنی فیما أمرتک، ولا تعلّمنی ما یصلحک، یا بن آدم! اذکرنی بعد الغداة ساعة وبعد العصر ساعة أکفک ما أهمّک.

رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: خدای جلّ جلاله فرماید: ای پسر آدم! در آن چه به تو فرمودم فرمانم ببر و صلاح خود را به من نیاموز، ای پسر آدم! یک ساعت در صبح مرا یاد کن و یک ساعت پس از عصر تا آن چه برایت مهم است را کفایت کنم.

ص:367

1187- الاختصاص 231: قال الصادق (علیه السلام): استمعوا منّی کلاماً هو خیر من الدراهم المدقوقة: لا تکلّمنّ بما لا یعنیک، ودع کثیراً من الکلام فیما یعنیک حتی تجد له موضعاً، فربّ متکلّم بحقّ فی غیر موضعه فعنت، الخبر.

حضرت صادق (علیه السلام) فرمودند: از من سخنی بشنوید که آن از درهم های خوب بهتر است: از سخنی که به حالت فایده ندارد بپرهیز و بسیاری از سخنان مفید را هم رها کن تا موقعی که مورد مناسب و بجائی بدست آوری, چه بسا گویندهﻱ حق که در غیر مورد سخن گفته و در نتیجه به زحمت و مشقّت افتاده.

1188- مصباح الشریعة 171: قال الصادق (علیه السلام) ذکر الموت یمیت الشهوات فی النفس ویقطع منابت الغفلة ویقوی القلب بمواعد اللَّه ویرقّ الطبع ویکسر أعلام الهوی ویطفئ نار الحرص ویحقّر الدنیا وهو معنی ما قال النبیّ (صلی الله علیه و آله و سلم) فکر ساعة خیر من عبادة سنة، الخبر.

حضرت صادق (علیه السلام) فرموده است: یاد کردن مرگ شهوات و تمایلات نفسانی را از قلب آدمی نابود کرده، و ریشه های غفلت را از دل کنده، و قلب را به وعده های الهی تقویت نموده، و طبیعت و فطرت انسانی را لطیف و نرم کرده، و نشانه های هوی و هوس را می شکند، و آتش حرص و طمع را خاموش کرده، و دنیا و زندگی دنیوی را در نظر انسان کوچک و خوار می کند. و این معنی است که رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) در نظر گرفته است، و می فرماید: تفکّر یک ساعت بهتر است از عبادت کردن یک سال.

1189- خصائص الأئمّة 110: قال (علیه السلام): من استقبل وجوه الآراء عرف مواقع الخطأ.

امیر المؤمنین (علیه السلام) فرمودند: هر کس آراء و انظار مختلف را شناخت جاهای خطا را باز می شناسد.

1190- نهج البلاغة 4/42: إذا هبت أمراً فقع فیه فإنّ شدّة توقّیه أعظم ممّا تخاف منه.

امام علی (علیه السلام): اگر از کاری بیمناکی، خود را به آن درافکن؛ زیرا که ترسِ از هر کار بزرگ تر از خود کار است.

ص:368

1191- تحف العقول 172: قال أمیر المؤمنین (علیه السلام): یا کمیل! لا توقرنّ معدتک طعاماً، ودَعْ فیها للماء موضعاً وللریح مجالاً؛ ولا ترفع یدک من الطعام إلاّ وأنت تشتهیه، فإن فعلت ذلک فأنت تستمرئه؛ فإنّ صحّة الجسم من قلّة الطعام وقلّة الماء.

امیر المؤمنین (علیه السلام) فرمودند: ای کمیل! شکمت را از غذا پُر نکن و برای آب و هوا نیز جا و مجالی قرار ده، و سوی غذا مرو مگر این که بدان اشتها داشته باشی؛ پس اگر چنین کنی غذا بر تو گوارا است؛ چرا که سلامتی بدن از کمی غذا و کمی آب است.

1192- الکافی 8/18 ح4: عن أبی جعفر (علیه السلام) قال:... بئست القلاّدة قلاّدة الذنب للمؤمن, ولکلّ ذی رَمَق قُوت...، ولکلّ حبّة آکل وأنت قوت الموت.

امام باقر (علیه السلام) فرمودند: چه بد قلاّده ای است قلاّدهﻱ گناه بر گردن مؤمن، برای هر صاحب نفسی قُوتی است، و برای هر دانه ای خورنده ای است و تو قُوت مرگ هستی.

1193- قال الصادق (علیه السلام): ما فتح اللَّه علی عبد باباً من الدنیا إلاّ فتح علیه من الحرص مثلیه.

امام صادق (علیه السلام) فرمودند: خدا هیچ دری از دنیا به روی بنده نگشاید، جز این که دو در از حرص به رویش باز کند.

1194- أعلام الدین 278: قال النبیّ (صلی الله علیه و آله و سلم): قال اللَّه تعالی: لولا حیائی من عبدی المؤمن ما ترکت له خرقةً یواری بها جسده وإنّی إذا أکملت إیمان عبدی المؤمن ابتلیته بفقر الدنیا فی ماله أو مرض فی بدنه فإن هو جزع أضعفت ذلک علیه وإن هو صبر باهیت به ملائکتی.

رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: سوگند به جلال و شکوه خود، اگر از بندهﯼ مؤمنم شرم نمی کردم، پاره رختی که بدنش را با آن بپوشاند، برایش باقی نمی گذاشتم و من هرگاه بخواهم ایمان بندهﻱ خود را کامل کنم، او را به تنگدستی و بیماری مبتلا می سازم، پس اگر داد و فریاد کرد، مشکل او را بیشتر می نمایم و اگر صبر کرد، به وسیلهﻱ او بر فرشتگانم فخر می کنم.

ص:369

1195- نهج البلاغة 2/133: قال أمیر المؤمنین (علیه السلام): لا تستعجلوا بما لم یعجّله اللَّه لکم...، وإنّ لکلّ شیء مدّة وأجلاً.

امیر المؤمنین (علیه السلام) فرمودند: به آن چه که خدا برای شما عجله ننموده است عجله و شتاب نکنید، به درستی که برای هر چیزی زمان و مدّتی است.

1196- نهج البلاغة 2/181 ح201: قال أمیر المؤمنین (علیه السلام): أیّها الناس لا تستوحشوا فی طریق الهدی لقلّة أهله.

امیر المؤمنین (علیه السلام) فرمودند: از راه حق و هدایت به خاطر کمی طرفدارانش نترسید.

1197- مصادقة الإخوان 74 ح1: عن فضیل بن یسار، عن أبی عبد اللَّه (علیه السلام)، قال: من حبّ الرجل دینه حبّه لإخوانه.

ابو عبد اللَّه (علیه السلام) فرمودند: از جمله دینداری مرد دوستی او است با برادران خود.

1198- تفسیر الإمام العسکری (علیه السلام) 396: ثمّ قال رسول اللَّه (صلی الله علیه و آله و سلم): ألا فاذکروا یا أمّة محمّد، محمّداً وآله عند نوائبکم وشدائدکم لینصر اللَّه بهم ملائکتکم علی الشیاطین الذین یقصدونکم.

رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: ای امّت محمّد! محمّد و آلش را در هنگام سختی ها و مصیبت ها یاد کنید تا خداوند ملائکه ای را برای یاری شما بر شیاطینی که قصد شما را نموده اند بگمارد.

1199- تحف العقول 309: قال الصادق (علیه السلام) لابن النعمان:...، إنّما أولیائی الذین سلّموا لأمرنا واتبعوا آثارنا واقتدوا بنا فی کلّ أمورنا...، الخبر.

امام صادق (علیه السلام) به پسر نعمان فرمودند: همانا دوستان من آن کسانی هستند که تسلیم امر ما اهل بیت بوده و از آثارمان تبعیّت می کنند و در همهﻱ امور به ما اقتدا می نمایند.

ص:370

1200- بحار الأنوار 93/137: عن کتاب الإمامة والتبصرة: قال رسول اللَّه (صلی الله علیه و آله و سلم): الصدقة علی مسکین صدقة وهی علی ذی رحم صدقة وصلة.

رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: صدقه بر مسکین، تنها صدقه است، ولی صدقه بر خویشاوند هم صدقه است و هم صلهﻱ رحم است.

1201- تفسیر القمّی 2/324: عن أبی عبد اللَّه (علیه السلام) قال: کان رسول اللَّه (صلی الله علیه و آله و سلم) یقول:...، فیقبل علیّ ومعه مفاتیح الجنّة ومقالید النار حتّی یقعد علی عجزة جهنّم ویأخذ زمامها بیده وقد علا زفیرها واشتدّ حرّها وکثر تطایر شررها فینادی جهنّم یا علیّ جزنی قد أطفأ نورک لهبی فیقول علیّ لها ذری هذا ولیّی وخذی هذا عدوّی فلجهنّم یومئذ أشدّ مطاوعةً لعلیّ من غلام أحدکم لصاحبه فإن شاء یذهب بها یمنةً وإن شاء یذهب بها یسرةً ولجهنّم یومئذ أشدّ مطاوعةً لعلیّ من جمیع الخلائق وذلک أنّ علیّاً (علیه السلام) یومئذ قسیم الجنّة والنار.

امام صادق (علیه السلام) فرمودند: رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: خداوند در روز قیامت به من می گوید: ای احمد! کلیدهای بهشت و دوزخ را بگیر، و من می گویم: قبول کردم از پروردگارم، حمد او را بر آن چه مرا بدان فضیلت داد، و سپس به رضوان و مالک - که کلید داران بهشت و جهنّم هستند - می گویم: آن ها را تحویل برادرم علی بن ابی طالب بدهید، پس مالک (کلیدهای رضوان را نیز گرفته و) برگردد تا بر دهانهﯼ جهنّم بایستد که شراره می پراند و سُوت می کشد و حرارتش تُند است و علی (علیه السلام) مهار آن را دارد.

دوزخ به علی (علیه السلام) گوید: ای علی! مرا واگذار و بگذر، نور تو شرار مرا خاموش کرد! علی (علیه السلام) فرماید: آرام باش ای دوزخ! این شخص را بگیر و این را رها کن، این دشمن مرا بگیر و این دوست مرا وا گذار، و دوزخ در آن روز فرمان بُردارتر است برای علی (علیه السلام) از غلام شما برای آقای خود، اگر بخواهد آن را به راست و چپ می کشاند، و بهشت آن روز برای علی مطیع تر است در آن چه دستور دهد از همهﯼ مردم، و علیّ (علیه السلام) در آن روز تقسیم کنندهﯼ بهشت و جهنّم می باشد.

ص:371

1202- تحف العقول 309: قال الصادق (علیه السلام) لابن النعمان:...، یا ابن النعمان! لا یکون العبد مؤمناً حتی یکون فیه ثلاث سنن: سنّة من اللَّه وسنّة من رسوله وسنّة من الإمام، فأمّا السنّة من اللَّه جلّ وعزّ فهو أن یکون کتوماً للأسرار یقول اللَّه جلّ ذکره: {عَالِمُ الْغَیْبِ فَلا یُظْهِرُ عَلَی غَیْبِهِ أَحَداً} (1) وأمّا التی من رسول اللَّه (صلی الله علیه و آله و سلم) فهو أن یداری الناس ویعاملهم بالأخلاق الحنیفیّة، وأمّا التی من الإمام فالصبر فی البأساء والضرّاء حتی یأتیه اللَّه بالفرج، الخبر.

امام صادق (علیه السلام) به پسر نعمان فرمودند: بنده ای مؤمن نمی باشد تا این که سه سنّت در او باشد: سنّتی از خدا و سنّتی از رسول خدا و سنّتی از امام؛ امّا سنّتی که از خداست پس این است که اسرار را کتمان کند، و امّا آنکه از رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) است این است که با مردم مدارا کند و با اخلاق اسلامی با ایشان معامله نماید، و امّا آنکه از امام است آن است که در سختی و در آسایش صبر کند تا آنکه از جانب خداوند گشایش در امور حاصل شود.

1203- تحف العقول 162: قال أمیر المؤمنین (علیه السلام) وصف المتّقین:...، إن صمت لم یغمّه الصمت وإن ضحک لم یعل به الصوت, قانع بالذی له. لا یجمح به الغیظ, ولا یغلبه الهوی, ولا یقهره الشحّ, ولا یطمع فیما لیس له, یخالط الناس لیعلم, ویصمت لیسلم ویسأل لیفهم...، نفسه منه فی عناء والناس منه فی رخاء، الخبر.

امیر المؤمنین (علیه السلام) در وصف متّقین فرمودند: اگر سکوت کند از سکوتش اندوهگین نمی شود و اگر بخندد صدایش بلند نمی شود، به آن چه که دارد قانع است، خشم او را از مسیر حق خارج نمی کند، هوای نفس بر او غالب نمی شود، بخل بر او غلبه نمی کند، در آن چه که مال او نیست طمع نمی کند، با مردم همنشین می شود تا علم بیاموزد، و سکوت می کند تا سالم بماند، و سؤال می کند تا بفهمد، نفس خود را به زحمت می اندازد تا مردم در راحتی و آسایش باشند.


1- الجنّ، الآیة 26.

ص:372

1204- تحف العقول 174: وصیّة علیّ (علیه السلام) لکمیل:...، یا کمیل! قل عند کلّ شدّة: «لا حول ولا قوّة إلاّ باللَّه» تکفّها وقل عند کلّ نعمة: «الحمد للَّه» تزدد منها. وإذا أبطأت الأرزاق علیک فاستغفر اللَّه یوسّع علیک فیها...، یا کمیل! إنّ ذنوبک أکثر من حسناتک وغفلتک أکثر من ذکرک ونعم اللَّه علیک أکثر من عملک. یا کمیل! إنّک لا تخلو من نعم اللَّه عندک وعافیته إیّاک، فلا تخل من تحمیده وتمجیده وتسبیحه وتقدیسه وذکره علی کلّ حال، الخبر.

امیر المؤمنین (علیه السلام) در وصیّتی به کمیل فرمودند: ای کمیل! هنگام هر سختی بگو: «لا حول ولا قوّة إلاّ باللَّه» تا از آن سختی بگذری؛ وهنگام رسیدن به هر نعمتی بگو: «الحمد للَّه»؛ و زمانی که ارزاق و نعمت ها به تو دیر رسید پس استغفار کن تا خداوند به تو وسعت دهد.

ای کمیل! گناهان تو از حسناتت بیشتر است و غفلت تو از ذکرت بیشتر است، و نعمت های خدا از عمل تو بیشتر؛ ای کمیل! تو از نعمت های خدا و عافیت و سلامتی جدا نیستی پس از تحمید و تمجید و تسبیح و تقدیس و یاد خدا در هر حال غافل مشو.

1205- قرب الإسناد 79 ح258: عن مسعدة بن زیاد، عن جعفر، عن آبائه (علیهم السلام): أنّ رسول اللَّه (صلی الله علیه و آله و سلم) قال: أصناف لا یستجاب لهم: منهم من أدان رجلاً دیناً إلی أجل فلم یکتب علیه کتاباً ولم یشهد علیه شهوداً. ورجل یدعو علی ذی رحم. ورجل تؤذیه امرأته بکلّ ما تقدر علیه، وهو فی ذلک یدعو اللَّه علیها ویقول: اللَّهمّ أرحنی منها. فهذا یقول اللَّه له: عبدی، أوما قلّدتک أمرها، فإن شئت خلّیتها، وإن شئت أمسکتها. ورجل رزقه اللَّه (تبارک و تعالی) مالاً ثمّ أنفقه فی البرّ والتقوی، فلم یبق له منه شیء، وهو فی ذلک یدعو اللَّه أن یرزقه، فهذا یقول له الربّ (تبارک و تعالی): أولم أرزقک وأغنیک، أفلا اقتصدت ولم تسرف؟! إنّی لا أحبّ المسرفین.

رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: گروه هایی از مردم دعایشان مستجاب نمی شود؛ یکی آن که به شخصی برای مدّتی پولی قرض بدهد و نوشته ای ننویسد و شاهدانی نگیرد؛ دیگر آن که رحم خود را نفرین کند؛ سوّم مردی که زنش او را با هر چه می تواند اذیّت می کند و او دعا می کند که خدایا مرا از دست او راحت کن، پس خداوند به او می گوید: ای بندهﻱ من! مگر امر او را به

ص:373

تو واگذار نکرده ام!؟ اگر می خواهی رهایش کن و اگر می خواهی نگهش دار، و دیگر این که کسی را خداوند به او مالی عطا می نماید و او همهﻱ آن را در راه کار های خوب و تقوای الهی انفاق می کند و بعد از خدا می خواهد که به او رزق دهد، پس خدا به او می گوید: مگر به تو ندادم؟ چرا اسراف کردی و برای خود چیزی نگاه نداشتی؟ به درستی که من اسراف کنندگان را دوست نمی دارم.

1206- تفسیر الإمام العسکری (علیه السلام) 582: قال علیّ بن الحسین (علیه السلام): قال رسول اللَّه (صلی الله علیه و آله و سلم): بمحبّته (علیّ (علیه السلام)) تثقل موازین المؤمنین وبمخالفته تخفّ موازین الناصبین.

رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: به سبب محبّت او (علیّ (علیه السلام)) میزان اعمال مؤمنین سنگین شده، و به سبب مخالفت او میزان اعمال دشمنان سبک می گردد.

1207- تحف العقول 282: قال علیّ بن الحسین (علیهما السلام): نظر المؤمن فی وجه أخیه المؤمن للمودّة والمحبّة له عبادة.

امام سجّاد (علیه السلام) فرمودند: نگاه مؤمن به چهرهﻱ برادر مؤمن خود از روی دوستی و محبّت به او، عبادت است.

1208- الأمالی للصدوق 380 ح8: عن أبی الجارود، عن أبی جعفر الباقر، عن أبیه، عن جدّه (علیهم السلام)، قال: قال أمیر المؤمنین (علیه السلام): ... شاور فی حدیثک الذین یخافون اللَّه, الخبر.

امیر المؤمنین (علیه السلام) فرمودند: ... مشورت کن در حدیث خود با کسانی که از خدا می ترسند.

1209- تحف العقول 258: قال علیّ بن الحسین (علیهما السلام): أمّا حقّ بطنک فأن لا تجعله وعاء لقلیل من الحرام ولا لکثیر وأن تقتصد له فی الحلال، الخبر.

امام سجّاد (علیه السلام) فرمودند: حقّی که شکم بر تو دارد این است که آن را ظرف چیزهای حرام - چه کم و چه زیاد - قرار ندهی، بلکه در چیزهای حلال هم صرفه جوئی کنی و به مقدار نیاز استفاده نمائی.

ص:374

1210- تحف العقول 278: قال علیّ بن الحسین (علیهما السلام): الخیر کلّه صیانة الإنسان نفسه.

امام سجّاد (علیه السلام) فرمودند: سعادت و خوش بختی انسان در حفظ و کنترل اعضا و جوارح خود از هرگونه کار زشت و خلاف است.

1211- الکافی 8/153: قال علیّ بن الحسین (علیهما السلام):...، وإن شتمک رجل عن یمینک ثم تحوّل إلی یسارک فاعتذر إلیک فاقبل عذره.

امام سجّاد (علیه السلام) فرمودند: چنان چه شخصی تو را بدگویی کند، و سپس برگردد و پوزش طلبد، عذرخواهی و پوزش او را پذیرا باش.

1212- الیقین 319: عن أبی جعفر (علیه السلام): جعلهم أدلاّء للأمّة علی الصراط.

امام باقر (علیه السلام) فرمودند: خداوند ایشان (اهل بیت (علیهم السلام)) را راهنمایان اُمّت بر پُل صراط قرار داده است.

1213- من لا یحضره الفقیه 3/164 ح3598: قال علیّ بن الحسین (علیهما السلام): إنّ من سعادة المرء أن یکون متجره فی بلاده، ویکون خلطاؤه صالحین، ویکون له أولاد یستعین بهم.

امام سجّاد (علیه السلام) فرمودند: از سعادت مرد آن است که در شهر خود کسب و تجارت نماید و شریکان و همراهانش افرادی صالح و نیکوکار باشند، و نیز دارای فرزندانی باشد که کمک حال او باشند.

1214- کمال الدین وتمام النعمة 324 ح9: قال علیّ بن الحسین (علیهما السلام): إنّ دین اللَّه (عزوجل) لا یصاب بالعقول الناقصة والآراء الباطلة والمقائیس الفاسدة، ولا یصاب إلاّ بالتسلیم، فمن سلّم لنا سلم، ومن اقتدی بنا هدی، ومن کان یعمل بالقیاس والرأی هلک، الخبر.

امام سجّاد (علیه السلام) فرمودند: به وسیلهﻱ عقل ناقص و نظریه های باطل، و مقایسات فاسد و بی اساس نمی توان احکام و مسائل دین را به دست آورد؛ بنابراین تنها وسیلهﻱ رسیدن به احکام واقعی دین، تسلیم محض بودن می باشد؛ پس هر کس در مقابل ما اهل بیت تسلیم باشد از هر انحرافی در امان است و هر که به وسیلهﻱ ما هدایت یابد خوش بخت خواهد بود. و شخصی که با قیاس و

ص:375

نظریات شخصی خود بخواهد دین اسلام را دریابد، هلاک می گردد.

1215- من لا یحضره الفقیه 2/228 ح2264: قال علیّ بن الحسین (علیهما السلام): یا معشر من لم یحجّ استبشروا بالحاجّ إذا قدموا فصافحوهم وعظّموهم، فإنّ ذلک یجب علیکم تشارکوهم فی الأجر.

امام زین العابدین (علیه السلام) فرمودند: شماهائی که به مکّه نرفته اید و در مراسم حجّ شرکت نکرده اید، بشارت باد شماها را به آن حاجیانی که بر می گردند، با آن ها - دیدار و - مصافحه کنید تا در پاداش و ثواب حجّ آن ها شریک باشید.

1216- کتاب التمحیص 60 ح131: قال علیّ بن الحسین (علیهما السلام): الرضا بمکروه القضاء من أعلی درجات الیقین.

امام سجّاد (علیه السلام) فرمودند: شادمانی و راضی بودن به مقدّرات سخت الهی از عالی ترین مراتب ایمان و یقین خواهد بود.

1217- نهج البلاغة 3/130: قال أمیر المؤمنین (علیه السلام): إیّاک ومصاحبة الفسّاق فإنّ الشرّ بالشرّ ملحق. ووقّر اللَّه وأحبب أحبّاءه. واحذر الغضب فإنّه جند عظیم من جنود إبلیس.

امیر المؤمنین (علیه السلام) فرمودند: از همنشینی با فاسقان بپرهیز که شر به شر می پیوندد، خدا را گرامی دار و دوستان خدا را دوست شمار، و از خشم بپرهیز که لشگر بزرگ شیطان است.

1218- الکافی 1/35 ح5: قال علیّ بن الحسین (علیهما السلام): لو یعلم الناس ما فی طلب العلم لطلبوه ولو بسفک المُهَج وخوض اللُّجَج، الخبر.

امام سجّاد (علیه السلام) فرمودند: چنان چه مردم منافع و فضایل تحصیل علوم را می دانستند هر آینه آن را تحصیل می کردند گرچه با ریخته شدن و یا فرو رفتن زیر آب ها در گرداب های خطرناک باشد.

1219- تحف العقول 282: قال علیّ بن الحسین (علیهما السلام): إنّ اللَّه لیبغض البخیل السائل المحلف.

امام سجّاد (علیه السلام) فرمودند: به راستی که خداوند، گدای بخیلی را که سوگند می خورد دشمن دارد.

ص:376

1220- بصائر الدرجات 517 ح8: جاء ابن الکوّاء إلی أمیر المؤمنین (علیه السلام) فقال: یا أمیر المؤمنین! {وَعَلَی الأَعْرَافِ رِجَالٌ یَعْرِفُونَ کُلاَّ بِسِیمَاهُمْ} (1) فقال: نحن علی الأعراف نعرف أنصارنا بسیماهم ونحن الأعراف الذی لا یعرف اللَّه (عزوجل) إلاّ بسبیل معرفتنا ونحن الأعراف یعرّفنا اللَّه (عزوجل) یوم القیامة علی الصّراط، فلا یدخل الجنّة إلاّ من عرفنا وعرفناه ولا یدخل النار إلاّ من أنکرنا وأنکرناه، إنّ اللَّه (تبارک و تعالی) لو شاء لعرّف العباد نفسه ولکن جعلنا أبوابه وصراطه وسبیله والوجه الذی یؤتی منه، فمن عدل عن ولایتنا أو فضّل علینا غیرنا، فإنّهم عن الصراط لناکبون.

أصبغ بن نُباتَه گفت: خدمت امیر المؤمنین (علیه السلام) نشسته بودم که ابن کَوّاء وارد شد و عرض کرد: یا امیر المؤمنین! معنای این آیه چیست: «وَعَلَی الأَعْرافِ رِجالٌ یَعْرِفُونَ کُلاًّ بِسِیماهُمْ»؟ حضرت فرمودند: ما اَعراف هستیم و یاران خود را از چهرهﯼ آن ها می شناسیم. ما اعراف هستیم که عرفانِ و شناخت به خدا حاصل نمی شود مگر از راه معرفت ما، و ما اعراف هستیم بین بهشت و جهنّم که داخل بهشت نمی شود مگر کسی که ما را بشناسد و ما او را بشناسیم، و داخل جهنّم نمی شود مگر کسی که او منکر ما و ما منکر او باشیم.

و جریان چنین است که اگر خدا بخواهد می تواند خود را به مردم معرّفی کند تا او را بشناسند و به درِ خانه اش بیایند ولی چنین اراده ننموده و ما را ابواب و راه و گذرگاه به درِ خانهﯼ خود قرار داده است که مردم باید از آن درب و گذرگاه بیایند. هر کس از ولایت ما اعراض کند و دیگری را بر ما مقدّم دارد از مسیر خود دور افتاده است.

1221- الکافی 1/102 ح4: قال علیّ بن الحسین (علیهما السلام): لو اجتمع أهل السماء والأرض أن یصفوا اللَّه بعظمته لم یقدروا.

امام سجّاد (علیه السلام) فرمودند: چنان چه تمامی اهل آسمان و زمین گرد هم آیند و بخواهند خداوند متعال را در جهت عظمت و جلال توصیف و تعریف کنند، قادر نخواهند بود.


1- الأعراف، الآیة 46.

ص:377

1222- الخصال 119 ح108: قال علیّ بن الحسین (علیهما السلام): أشدّ ساعات ابن آدم ثلاث ساعات: الساعة الّتی یعاین فیها ملک الموت، والساعة الّتی یقوم فیها من قبره، والساعة الّتی یقف فیها بین یدی اللَّه (تبارک و تعالی) فإمّا الجنّة وإمّا إلی النار، الخبر.

امام سجّاد (علیه السلام) فرمودند: مشکل ترین و سخت ترین لحظات و ساعات برای انسان، سه ساعت است:

1- آن موقعی که عزرائیل بر بالین انسان وارد می شود و می خواهد جان او را برگیرد.

2- آن هنگامی که از درون قبر زنده می شود و در صحرای محشر به پا می خیزد.

3- آن زمانی که در پیش گاه خداوند متعال - جهت حساب و کتاب و بررسی اعمال - قرار می گیرد و نمی داند راهیِ بهشت و نعمت های جاوید می شود و یا راهیِ دوزخ و عذاب دردناک خواهد شد.

1223- الخصال 541 ح14: قال علیّ بن الحسین (علیهما السلام): إذا قام قائمنا أذهب اللَّه تعالی عن شیعتنا العاهة، وجعل قلوبهم کزبر الحدید، وجعل قوّة الرجل منهم قوّة أربعین رجلاً ویکونون حکاّم الأرض وسنامها.

امام سجّاد (علیه السلام) فرمودند: هنگامی که قائم ما قیام و خروج نماید خداوند بلا و آفت را از شیعیان و پیروان ما بر می دارد ودل های ایشان را همانند قطعهﻱ آهن محکم می نماید، و نیرو و قوّت هر یک از ایشان به مقدار نیروی چهل نفر خواهد شد و حاکمان زمین و فرمان روایانِ بر آن می باشند.

1224- کتاب الزهد 52 ح140: قال علیّ بن الحسین (علیهما السلام): عجباً کلّ العجب لمن عمل لدار الفناء وترک دار الآخرة.

امام سجّاد (علیه السلام) فرمودند: بسیار عجیب است از کسانی که برای این دنیای زودگذر و فانی کار می کنند و خون دل می خورند ولی آخرت را که باقی و ابدی است رها و فراموش کرده اند.

ص:378

1225- الخصال 113 ح90: عن أبی مالک قال: قلت لعلیّ بن الحسین (علیهما السلام): أخبرنی بجمیع شرایع الدین: قال: قول الحقّ، والحکم بالعدل، والوفاء بالعهد.

ابی مالک گوید: به امام زین العابدین (علیه السلام) عرض کردم: همهﻱ دستورات دین را به من بفرمائید فرمودند: سخن حق گفتن، و به عدالت حکم و داوری نمودن، و به عهد و پیمان وفا کردن.

1226- الکافی 2/376 ح7: قال علیّ بن الحسین (علیهما السلام):... إیّاک ومصاحبة الکذّاب، فإنّه به منزلة السراب یقرّب لک البعید ویبعّد لک القریب. وإیّاک ومصاحبة الفاسق فإنّه بایعک بأکلة أو أقلّ من ذلک. وإیّاک ومصاحبة البخیل فإنّه یخذلک فی ماله أحوج ما تکون إلیه. وإیّاک ومصاحبة الأحمق، فإنّه یرید أن ینفعک فیضرّک. وإیّاک ومصاحبة القاطع لرحمه، فإنّی وجدته ملعوناً فی کتاب اللَّه، الخبر.

امام زین العابدین (علیه السلام) فرمودند:

1- مبادا با دروغگو همنشین شوی که او چون سراب است، دور را به تو نزدیک کند و نزدیک را به تو دور نماید.

2- مبادا با فاسق و بدکار همنشین شوی که تو را به یک لقمه و یا کمتر بفروشد.

3- مبادا همنشین بخیل شوی که او در نهایت نیازت به او، تو را واگذارد.

4- مبادا با احمق رفیق شوی که چون خواهد سودت رساند، زیانت می زند.

5 - مبادا با آن که از خویشان خود می برد، مصاحبت کنی که من او را در قرآن ملعون یافتم.

1227- الأمالی للطوسی 668 ح6: عن أبی عبد اللَّه (علیه السلام) قال: إنّ اللَّه تعالی أمهر فاطمة (علیها السلام) ربع الدنیا فربعها لها وأمهرها الجنّة والنار تدخل أعداءها النار وتدخل أولیاءها الجنّة وهی الصّدّیقة الکبری وعلی معرفتها دارت القرون الأولی.

امام صادق (علیه السلام) فرمودند: همانا خداوند (تبارک و تعالی) مهریّهﯼ فاطمه (علیها السلام) را رُبع دنیا قرار داد، پس یک چهارم دنیا به آن حضرت تعلّق دارد، و مهریهﯼ او را بهشت و جهنّم قرار داد، بنابراین دشمنان او داخل آتش جهنّم می شوند و دوستانش داخل بهشت، و او صدّیقهﯼ کبری است و بر محور معرفت او

ص:379

سنگ روزگار امّت های گذشته می چرخید.

1228- تحف العقول 263: قال علیّ بن الحسین (علیهما السلام): وأمّا حقّ أبیک فتعلم أنّه أصلک وأنّک فرعه وأنّک لولاه لم تکن، فمهما رأیت فی نفسک ممّا تعجبک فاعلم أنّ أباک أصل النعمة علیک فیه واحمد اللَّه واشکره علی قدر ذلک.

امام سجّاد (علیه السلام) فرمودند: و امّا حقّ پدرت را باید بدانی که او اصل و ریشهﻱ توست و تو شاخهﻱ او هستی، و بدانی که اگر او نبود تو نبودی، پس هر زمانی در خود چیزی دیدی که خوشت آمد بدان که [از پدرت داری] زیرا اساس نعمت و خوشی تو، پدرت می باشد، و خدا را سپاس بگزار و به همان اندازه شکر کن.

1229- الغیبة للطوسی 387 ح351: قال أبو عبد اللَّه (علیه السلام): إذا أراد اللَّه أمراً عرضه علی رسول اللَّه (صلی الله علیه و آله و سلم)، ثمّ أمیر المؤمنین (علیه السلام) وسائر الأئمّة واحداً بعد واحد إلی أن ینتهی إلی صاحب الزمان (علیه السلام) ثمّ یخرج إلی الدنیا، وإذا أراد الملائکة أن یرفعوا إلی اللَّه (عزوجل) عملاً عرض علی صاحب الزمان (علیه السلام)، ثمّ یخرج علی واحد بعد واحد إلی أن یعرض علی رسول اللَّه (صلی الله علیه و آله و سلم)، ثمّ یعرض علی اللَّه (عزوجل)، فما نزل من اللَّه فعلی أیدیهم، وما عرج إلی اللَّه فعلی أیدیهم.

امام صادق (علیه السلام) فرمودند: زمانی که خداوند ارادهﯼ تحقّق و اجرای امری را داشته باشد ابتدا آن را بر پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) سپس به امیر المؤمنین و سائر ائمّه (علیهم السلام)، یکی پس از دیگری تا امام زمان (علیه السلام) عرضه می نماید، و پس از آن (توسّط ملائکهﯼ الهی) به اهل دنیا عطا می شود.

و نیز زمانی که ملائکه قصد بالا بردن عملی را به سوی پروردگار داشته باشند آن را به امام زمان (علیه السلام) عرضه داشته و آن حضرت نیز آن را به امامِ قبل از خود - همین طور تا رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) - عرضه می دارند، و آن حضرت نیز واسطهﯼ مستقیم به پروردگار می باشند، در نتیجه آن چه که از جانب خدای متعال به سوی خلق پائین می آید و از سوی خلق به سمت او بالا می رود به دستان اهل بیت جاری شده و ایشان واسطه در نقل و انتقال آنند.

ص:380

1230- تحف العقول 263: قال علیّ بن الحسین (علیهما السلام): فحقّ أمّک فأن تعلم أنّها حملتک حیث لا یحمل أحد وأطعمتک من ثمرة قلبها ما لا یطعم أحد أحداً. وأنّها وقتک بسمعها وبصرها ویدها ورجلها وشعرها وبشرها وجمیع جوارحها مستبشرةً بذلک، فرحةً، موبلةً محتملةً لما فیه مکروهها وألمها وثقلها وغمّها حتّی دفعتها عنک یدالقدرة وأخرجتک إلی الأرض فرضیت أن تشبع وتجوع هی وتکسوک وتعری وترویک وتظمأ وتظلّک وتضحی وتنعّمک ببؤسها وتلذّذک بالنوم بأرقها وکان بطنها لک وعاءً وحجرها لک حواءً وثدیها لک سقاءً، ونفسها لک وقاءً، تباشر حرّ الدّنیا وبردها لک ودونک، فتشکرها علی قدر ذلک ولا تقدر علیه إلاّ بعون اللَّه وتوفیقه.

امام سجّاد (علیه السلام) فرمودند: و امّا حقّ مادرت این است که بدانی او تو را در شکم خود حمل کرده که احدی کسی را آن گونه حمل نکند، و از میوهﻱ دلش به تو خورانیده که کسی از آن به دیگری نخوراند، و اوست که تو را با گوش و چشم و دست و پا و مو و همهﻱ اعضایش نگهداری کرده و بدین فداکاری شاداب و شادمان و مواظب بوده و هر ناگواری و درد و سنگینی و غمی را تحمّل کرده تا [توانسته] دست قدرت [مکروهات] را از تو دفع نموده و تو را از آن ها رهانده و به روی زمین کشانده, و باز هم خوش بوده که تو سیر باشی و او گرسنه، و تو جامه پوشی و او برهنه باشد، تو را سیراب کند و خود تشنه بماند، تو را در سایه بدارد و خود زیر آفتاب باشد و با سختی کشیدن تو را به نعمت رساند، و با بی خوابی خود، تو را به خواب کند، شکمش ظرف وجود تو بوده و دامنش آسایش گاه تو و پستانش مشک آب تو و جانش فدای تو و به خاطر تو، و به حساب تو، گرم و سرد روزگار را چشیده است. به این اندازه قدرش را بدانی و این را نتوانی مگر به یاری و توفیق خدا.

1231- نزهة الناظر وتنبیه الخاطر 9: قال أمیر المؤمنین (علیه السلام): خذوا من کلّ علم أرواحه، ودعوا ظروفه؛ فإنّ العلم کثیر والعمر قصیر.

امیر المؤمنین (علیه السلام) فرمودند: از هر علم و دانشی مغز و روح آن را بگیرید، و پوسته و ظرفش را رها کنید؛ چرا که عمر کوتاه بوده و علوم جهت یادگیری فراوانند.

ص:381

1232- الأصول الستّة عشر 124 ح11: عن أبی عبد اللَّه (علیه السلام) قال: اطلبوا العلم من معدن العلم، وإیّاکم والولائج؛ فهم الصدّادون عن اللَّه.

امام صادق (علیه السلام) فرمودند: علم و دانش را از معدن آن بجوئید و از کسانی که در حاشیه هستند پرهیز نمائید؛ چرا که آنان شما را از خدا باز می دارند.

1233- مشارق أنوار الیقین 343: قال علیّ (علیه السلام): أنا حجّة اللَّه علی خلقه من أهل سماواته وأرضه، وما فی السماء من ملک یخطو قدماً عن قدم إلاّ بإذنی.

امیر المؤمنین (علیه السلام) فرمودند: من حجّت خدا بر اهل آسمان ها و زمین هستم، و هیچ مَلَکی در آسمان بدون اذن من قدمی از قدم بر نمی دارد.

1234- نهج البلاغة 3/56: قال أمیر المؤمنین (علیه السلام): سل عن الرفیق قبل الطریق، وعن الجار قبل الدار.

امیر المؤمنین (علیه السلام) فرمودند: پیش از آن که به راه افتی بپرس که همراهت کیست، و پیش از گرفتن خانه ببین که با کدام همسایه خواهی زیست.

1235- نهج البلاغة 3/52: قال أمیر المؤمنین (علیه السلام): بادر الفرصة قبل أن تکون غصّة.

امیر المؤمنین (علیه السلام) فرمودند: فرصت را غنیمت دان پیش از آن که از دست رود و اندوهی گلوگیر شود.

1236- نهج البلاغة 3/51: قال أمیر المؤمنین (علیه السلام): حفظ ما فی یدیک أحبّ إلیّ من طلب ما فی ید غیرک.

امیر المؤمنین (علیه السلام) فرمودند: نگاه داشتن آن چه به دستهایت داری دوست تر دارم تا به گرفتن آن چه در دست دیگری است دست پیش آری.

1237- نهج البلاغة 3/51: قال أمیر المؤمنین (علیه السلام): مرارة الیأس خیر من الطلب إلی الناس.

امیر المؤمنین (علیه السلام) فرمودند: تلخی نومیدی (از مردم) بهتر، تا از این و آن طلبیدن است.

ص:382

1238- الکافی 6/13 ح4: عن أبی جعفر (علیه السلام) قال: إنّ اللَّه (عزوجل) إذا أراد أن یخلق النطفة التی ممّا أخذ علیها المیثاق فی صلب آدم أو ما یبه او له فیه ویجعلها فی الرحم حرّک الرجل للجماع وأوحی إلی الرحم أن افتحی بابک حتّی یلج فیک خلقی وقضائی النافذ وقدری، فتفتح الرّحم بابها فتصل النطفة إلی الرّحم فتردّد فیه أربعین یوماً، ثمّ تصیر علقةً أربعین یوماً، ثمّ تصیر مضغةً أربعین یوماً ثمّ تصیر لحماً تجری فیه عروق مشتبکة. ثمّ یبعث اللَّه ملکین خلاّقین یخلقان فی الأرحام ما یشاء اللَّه فیقتحمان فی بطن المرأة من فم المرأة فیصلان إلی الرحم وفیها الروح القدیمة المنقولة فی أصلاب الرّجال وأرحام النّساء فینفخان فیها روح الحیاة والبقاء ویشقّان له السمع والبصر وجمیع الجوارح وجمیع ما فی البطن بإذن اللَّه، ثمّ یوحی اللَّه إلی الملکین اکتبا علیه قضائی وقدری ونافذ أمری واشترطا لی البداء فیما تکتبه آن، فیقولان: یا ربّ! ما نکتب؟ فیوحی اللَّه إلیهما أن ارفعا رءوسکما إلی رأس أمّه فیرفعان رءوسهما فإذا اللوح یقرع جبهة أمّه فینظران فیه فیجدان فی اللّوح صورته وزینته وأجله ومیثاقه شقیّاً أو سعیداً وجمیع شأنه.

امام باقر (علیه السلام) فرمودند: زمانی که خداوند متعال اراده نماید نطفه ای را - که از او در پشت آدم پیمان گرفته است - بیافریند و او را در رحم قرار دهد، مَرد را به نزدیکی وا می دارد و به رحم الهام می کند که گشوده شو تا آفریده و فرمان و تقدیرم را در تو بنهم، پس رحم باز شده و نطفه در آن جای می گیرد، و چهل روز در آنجا باقی می ماند، و چهل روز نیز به صورت عَلَقَه بوده، و چهل روز هم به صورت مُضْغَه ای (گوشت جویده شده) می باشد، و آن گاه تبدیل به گوشتی با رگ های پیچیده می شود، و سپس خداوند دو فرشتهﯼ آفریننده را می فرستد که هرچه اراده نموده است را در رحم بسازند، پس آن دو از دهان زن به سمت شکم او پائین آمده و خود را به رحمی - که در آن روح دیرین است و از پشت مردان و رحم زنان نقل شده - رسانیده، و در آن به فرمان خدای تعالی روحِ زندگی و ماندن را می دمند، و گوش و چشم و همهﯼ اندام او و هرچه در شکم است را می سازند، سپس خداوند به آن دو فرشته وحی می کند که بنویسید بر او قضا و قَدَر و امرِ نافذ مرا، و شرط کنید برایم بَداء و تغییر در آن چه را که می نویسید.

پس آن دو فرشته می گویند: پروردگارا! چه بنویسیم؟ خداوند (عزوجل) به آن ها

ص:383

وحی می کند: به پیشانی مادرش بنگرید، پس ناگاه لوحی بر پیشانی مادر مشاهده می نمایند که در آن صورت و عمر و پیمان، و این که شقی است یا سعید و همهﯼ صفات آن مولود دیده می شود.

1239- روضة الواعظین 83: ولقد هبط حبیبی جبرئیل فی وقت ولادة علیّ فقال لی: یا حبیب اللَّه! اللَّه یقرأ علیک السلام ویهنّیک بولادة أخیک علیّ ویقول: هذا أوان ظهور نبوّتک وإعلان وحیک وکشف رسالتک، إذ أیّدتک بأخیک ووزیرک وصنوک وخلیفتک ومن شدّدت به أزرک وأعلیت به ذکرک، فقمت مبادراً وجدت فاطمة بنت أسد أمّ علیّ وقد جاء لها المخاض وهی بین النساء والقوابل حولها فقال حبیبی جبرئیل یا محمّد! نسجف بینها وبینک سجفاً فإذا وضعت بعلیّ تتلقّاه ففعلت ما أمرت به. ثمّ قال لی: امدد یدک یا محمّد! فمددت یدی الیمنی نحو أمّه فإذا أنا بعلیّ علی یدی واضعاً یده الیمنی فی أذنه الیمنی وهو یؤذّن ویقیم بالحنیفیّة ویشهد بوحدانیّة اللَّه (عزوجل) وبرسالاتی ثمّ انثنی إلیّ وقال: السلام علیک یا رسول اللَّه! ثمّ قال لی: یا رسول اللَّه! أقرأ قلت: اقرأ. فو الذی نفس محمّد بیده لقد ابتدأ بالصحف التی أنزلها اللَّه (عزوجل) علی آدم فقام بها ابنه شیث فتلاها من أوّل حرف فیها إلی آخر حرف فیها حتّی لو حضر شیث لأقرّ له أنّه أحفظ له منه, ثمّ تلا صحف نوح, ثمّ صحف إبراهیم ثمّ قرأ توراة موسی حتّی لو حضر موسی لأقرّ له به آنه أحفظ لها منه, ثمّ قرأ زبور داود حتّی لو حضر داود لأقرّ به آنه أحفظ لها منه, ثمّ قرأ إنجیل عیسی حتّی لو حضر عیسی لأقرّ به آنه أحفظ لها منه, ثمّ قرأ القرآن الذی أنزل اللَّه علیّ من أوّله إلی آخره فوجدته یحفظ کحفظی له السّاعة من غیر أن أسمع منه آیةً ثمّ خاطبنی وخاطبته بما یخاطب الأنبیاء الأوصیاء ثمّ عاد إلی حال طفولیّته.

رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: به هنگام تولّد علی (علیه السلام) جبرئیل فرود آمد و به من گفت: ای حبیب خدا! پروردگارت سلام می رساند و به تو مژده و شاد باش تولّد برادرت علی را می دهد و می فرماید: هنگام ظهور پیامبری تو و آشکار شدن وحی بر تو نزدیک شده است و اینک تو را با برادر و وزیر و خلیفه و همانند خودت تأیید کردم و به وسیلهﯼ او نام تو را بلند آوازه و بازویت را استوار ساختم. من شتابان برخاستم و دیدم فاطمه دختر اسد و مادر علی در حالِ درد زایمان است و او میان زنان بهشتی و قابله ها - در کعبه - است. پس حبیب من جبریل به من گفت: میان خودت و فاطمه دختر اَسَد پرده ای بیاویز و پس از این که

ص:384

علی را زایید او را ببین. من چنان کردم که فرمان داده شده بودم سپس جبرئیل به من گفت دست راست خود را دراز کن که علی (علیه السلام) همان سر سلسلهﯼ اصحابِ یمین تو است. من دست راست خود را به سوی فاطمه دختر اَسَد دراز کردم، ناگاه علی را در دست خود دیدم در حالی که دست راست خود را بر گوش راست خود نهاده و بر آیین حقیقت اذان و اقامه می گفت و گواهی به یگانگی خداوند و پیامبری من می داد و سپس به من گفت:

ای رسول خدا! اجازه می فرمایی که بخوانم؟ گفتم: آری بخوان و سوگند به آن کسی که جان محمّد در دست اوست، شروع به خواندن صحیفه هایی که بر آدم (علیه السلام) نازل شده است کرد، همان صحیفه ها که پسر آدم، شیث (علیه السلام) برای برپا داشتن احکام آن قیام کرده بود و از نخستین حرف تا آخرین حرف آن را خواند و اگر شیث حاضر می بود همانا اقرار می کرد که علی از او بهتر آن را حفظ دارد.

سپس تورات موسی (علیه السلام) را چنان خواند که اگر موسی حضور می داشت، اقرار می فرمود که علی بهتر از او آن را حفظ دارد. سپس زبور داود (علیه السلام) را خواند همان گونه که اگر داود حضور می داشت چنان اقرار می کرد و پس از آن انجیل عیسی (علیه السلام) را همان گونه خواند که اگر عیسی به حضورش می آمد هم چنان اقرار می کرد و سپس قرآنی را که خداوند بر من نازل فرمود را از آغاز تا پایان چنان خواند که او را چنان دیدم و همچون خودم که اینک آن را از حفظ می دانم حافظ آن بود، بدون این که در آن هنگام من آیه ای از آیات قرآن را شنیده باشم! آن گاه علی با من و من با او چنان با یکدیگر سخن گفتیم که پیامبران و اوصیای ایشان با یکدیگر سخن می گویند، و سپس علی (علیه السلام) به حالت کودکی خود برگشت.

ص:385

1240- شرح إحقاق الحقّ 7/595: فی المناقب: ولمّا أراد أهل الشّام أن یجعلوا القرآن حکماً بصفّین، قال الإمام علیّ (علیه السلام): أنا القرآن الناطق.

در روایتی آمده است: زمانی که اهل شام، قرآن را بر سر نیزه ها نموده و آن را به عنوان قاضی و حاکم بین خود و امیر المؤمنین (علیه السلام) معرفی نمودند، حضرت فرمودند: من قرآن ناطق و سخن گو هستم.

1241- تفسیر القمّی 2/425: عن أبی جعفر (علیه السلام) قال: القرآن ضرب فیه الأمثال للناس وخاطب نبیّه (صلی الله علیه و آله و سلم) به ونحن نعلمه فلیس یعلمه غیرنا.

امام باقر (علیه السلام) فرمودند: خداوند در قرآن مَثَل هائی برای مردم زده است و در این مَثَل ها پیامبر خویش را مورد خطاب قرار داده است، و تنها ما از آن آگاهیم و غیر ما از آن بی خبراند.

1242- نهج البلاغة 2/5: قال أمیر المؤمنین (علیه السلام): هذا القرآن إنّما هو خطّ مسطور بین الدفّتین لا ینطق بلسان ولا بدّ له من ترجمان وإنّما ینطق عنه الرجال ولمّا دعانا القوم إلی أن نحکّم بیننا القرآن لم نکن الفریق المتولّی عن کتاب اللَّه سبحانه وتعالی وقد قال اللَّه سبحانه فإن تنازعتم فی شی ء فردّوه إلی اللَّه والرسول فردّه إلی اللَّه أن نحکم بکتابه وردّه إلی الرسول أن نأخذ بسنّته فإذا حکم بالصّدق فی کتاب اللَّه فنحن أحقّ الناس به وإن حکم بسنّة رسول اللَّه (صلی الله علیه و آله و سلم) فنحن أحقّ الناس وأولاهم بها.

امیر المؤمنین (علیه السلام) فرمودند: این قرآنی که با این خط بین دو جلد می باشد هرگز به هیچ زبانی سخن نمی گوید، و چاره ای جز مراجعه به مترجم آن نیست، و برای ترجمه باید به اهل آن مراجعه شود، وآن زمانی که در جنگ صفیّن گفته شد قرآن حاکم و قاضی باشد ما از آن گریزان نبودیم چرا که خداوند می فرماید: «اگر با یکدیگر منازعة و دعوا نمودید به کتاب خدا و رسول او مراجعه نمائید» پس ما نیز آمادگی مراجعه به کتاب خدا و سنّت پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) را داریم به شرط آن که تفسیر به رأی نشود و اهلش آن طور که هست آن را تفسیر نمایند.

ص:386

1243- بصائر الدرجات 217 ح2: عن أبی عبد اللَّه (علیه السلام) قال: قد ولدنی رسول اللَّه (صلی الله علیه و آله و سلم) وأنا أعلم کتاب اللَّه وفیه بدء الخلق وما هو کائن إلی یوم القیامة وفیه خبر السماء وخبر الأرض وخبر الجنّة وخبر النار وخبر ما کان وخبر ما هو کائن أعلم ذلک کما أنظر إلی کفّی إنّ اللَّه یقول: {فِیهِ تِبْیَانُ کُلُّ شَیء} (1).

امام صادق (علیه السلام) فرمودند: من فرزند رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) هستم و از کتاب خدا آگاهم، در این کتاب آن چه از ابتدای خلقت تا روز قیامت می باشد آمده است، و در آن اخبار آسمان ها و زمین و بهشت و جهنّم و گذشته و آینده آمده است، و من بر تمامی این علوم به گونه ای آگاه و مطّلع هستم که گویا به کف دست خویش می نگرم، آری! بدرستی که خداوند متعال می فرماید: «در قرآن بیان هر چیزی آمده است».

1244- الأمالی للمفید 315 ح6: عن أبی المجبّر قال: قال رسول اللَّه (صلی الله علیه و آله و سلم): أربع مفسدة للقلوب: الخلوة بالنساء، والاستماع منهنّ، والأخذ برأیهنّ، ومجالسة الموتی، فقیل له: یا رسول اللَّه! وما مجالسة الموتی؟ قال: مجالسة کلّ ضالّ عن الإیمان وجائر فی الأحکام.

ابو المجبّر گوید: رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: چهار چیز دل ها را به تباهی می کشاند: با زنان به خلوت نشستن، و گوش دادن به آنان، و به رأی آنان عمل نمودن، و همنشینی با مردگان، عرض شد: ای رسول خدا! همنشینی با مردگان چیست؟ فرمودند: همنشینی با هر کسی که از راه ایمان گمراه، و با هر کس که در صدور احکام و داوری ها ستمکار است.

1245- الکافی 2/455 ح9: قال أبو عبد اللَّه (علیه السلام): المسجون من سجنته دنیاه عن آخرته.

امام صادق (علیه السلام) فرمودند: زندانی آن کس است که دنیا او را از طلب آخرت به بند گرفتار کرده و به زندان خود افکنده است.


1- والآیة هکذا فی سورة النحل 89: {وَنَزَّلْنَا عَلَیْکَ الْکِتَابَ تِبْیَاناً لِکُلِّ شَیْءٍ وَهُدًی وَرَحْمَةً وَبُشْرَی لِلْمُسْلِمِینَ}.

ص:387

1246- بصائر الدرجات 232ح2: عن أبی عبد اللَّه (علیه السلام) قال: علم الکتاب کلّه واللَّه عندنا.

امام صادق (علیه السلام) فرمودند: به خدا قسم، تمام علم قرآن در نزد ماست.

1247- بصائر الدرجات 433 ح3: قال أبو جعفر (علیه السلام): دعا رسول اللَّه أصحابه به منی، فقال: یا أیّها الناس! إنّی تارک فیکم الثقلین، أما إن تمسّکتم بهما لن تضلّوا؛ کتاب اللَّه وعترتی أهل بیتی.

امام محمّد باقر (علیه السلام) فرمودند: رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) اصحاب خویش را در مِنی فرا خوانده و فرمودند: ای مردم! همانا من از میان شما می روم و دو چیز گران بها باقی می گذارم، آگاه باشید تا زمانی که به این دو چیز تمسّک نمائید هرگز گمراه نخواهید شد، یکی از آن دو کتاب خدا و دیگری عترت و اهل بیت من می باشند.

1248- الأمالی للمفید 36 ح3: عن عبد اللَّه بن العبّاس، قال: لمّا حضرت النبیّ (صلی الله علیه و آله و سلم) الوفاة وفی البیت رجال فیهم عمر بن الخطّاب، فقال رسول اللَّه (صلی الله علیه و آله و سلم): هلمّوا أکتب لکم کتاباً لن تضلّوا بعده أبداً، فقال: لا تأتوه بشی ء فإنّه قد غلبه الوجع وعندکم القرآن حسبنا کتاب اللَّه، فاختلف أهل البیت واختصموا، فمنهم من یقول: قرّبوا یکتب لکم رسول اللَّه، ومنهم من یقول: ما قال عمر، فلمّا کثر اللغط والإختلاف قال رسول اللَّه (صلی الله علیه و آله و سلم): قوموا عنّی.

عبد اللَّه بن عبّاس می گوید: چون زمان رحلت رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرا رسید، گروهی که عمر بن خطّاب نیز در میان آنان بود در خانه حضور داشتند، رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: بیائید نامه ای برای شما بنویسم تا هرگز پس از آن گمراه نشوید.

عمر گفت: چیزی نیاورید که درد بر او غلبه کرده و هذیان می گوید!!! و قرآن نزد شما هست، و کتاب خدا ما را کافی است.

میان اهل خانه اختلاف افتاد و به مخاصمه پرداختند عدّه ای می گفتند برخیزید (کاغذ بیاورید) تا پیامبر برایتان بنویسد و عدّه ای دیگر سخن عمر را می گفتند. چون سر و صدا بلند شد و اختلاف بالا گرفت رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: از نزد من برخیزید و مرا تنها بگذارید.

ص:388

1249- روضة الواعظین 473: قال أمیر المؤمنین (علیه السلام): احذروا نفار النعم فما کلّ شارد بمردود.

امیر المؤمنین (علیه السلام) فرمودند: از رمیدن نعمت ها بترسید که چنین نیست که هر گریخته، باز گردد.

1250- روضة الواعظین 455: قال أمیر المؤمنین (علیه السلام): من سبّح اللَّه کلّ یوم ثلاثین مرّة دفع اللَّه عنه سبعین نوعاً من البلاء أیسرها الفقر.

امیر المؤمنین (علیه السلام) فرمودند: هر کس در روز سی بار سبحان اللَّه بگوید، خداوند هفتاد نوع گرفتاری را از او برطرف می فرماید که آسان ترین آن فقر است.

1251- بحار الأنوار 64/244 ح83: عن السکونی، عن جعفر بن محمّد، عن أبیه، عن آبائه (علیهم السلام) قال: قال رسول اللَّه (صلی الله علیه و آله و سلم): ساعات الهموم ساعات الکفّارات، ولا یزال الهمّ بالمؤمن حتی یدعه وماله من ذنب.

سکونی از حضرت صادق و او از پدرانش (علیهم السلام) روایت می کند که رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: هنگامی که برای انسان غم و اندوهی بیاید کفّارهﻱ گناهان می شود، حزن و غم به اندازه ای بر مؤمن مسلّط می شود که گناهی برای او باقی نمی گذارد.

1252- علل الشرائع 1/44 ح1: عن سماعة بن مهران، عن أبی عبد اللَّه (علیه السلام) قال: البلاء أسرع إلی المؤمن المتّقی من المطر إلی قرار الأرض.

سماعة بن مهران، از امام صادق (علیه السلام) نقل کرده که آن حضرت فرمودند: بلا و گرفتاری نسبت به مؤمن از ریزش باران به سطح زمین سریع تر می باشد.

1253- نهج البلاغة 4/12: قال أمیر المؤمنین (علیه السلام): إنّما الأجر فی القول باللسان والعمل بالأیدی والأقدام. وإنّ اللَّه سبحانه یدخل بصدق النیّة والسریرة الصالحة من یشاء من عباده الجنّة.

امیر المؤمنین (علیه السلام) فرمودند: مزد در گفتار است به زبان، و کردار با گام ها و دستان، و خدای سبحان به خاطر نیت راست و نهاد پاک - بنده - هر بنده را که خواهد به بهشت در آورد.

ص:389

1254- نهج البلاغة 3/56: قال أمیر المؤمنین (علیه السلام): إذا تغیّر السلطان تغیّر الزمان.

امیر المؤمنین (علیه السلام) فرمودند: چون سلطان عوض شود زمانه دگرگون شود.

1255- الغیبة للنعمانی 296 ح1: عن أبی عبد اللَّه (علیه السلام) قال: إنّ قائمنا إذا قام استقبل من جهلة الناس أشدّ ممّا استقبله رسول اللَّه (صلی الله علیه و آله و سلم) من جهّال الجاهلیّة فقلت: وکیف ذلک؟ قال: إنّ رسول اللَّه (صلی الله علیه و آله و سلم) أتی الناس وهم یعبدون الحجارة والصّخور والعیدان والخشب المنحوتة وإنّ قائمنا إذا قام أتی الناس وکلّهم یتأوّل علیه کتاب اللَّه ویحتجّ علیه به ثمّ قال أما واللَّه لیدخلنّ علیهم عدله جوف بیوتهم کما یدخل الحرّ والقرّ.

امام صادق (علیه السلام) فرمودند: قائم ما چون قیام کند از جهل مردم شدیدتر از آن چه رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) با آن از سوی نادانان جاهلیّت روبرو شد برخورد می کند، عرض کردم: این چگونه ممکن است؟ فرمودند: همانا رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) در حالی به سوی مردم آمد که آنان سنگ و کلوخ و چوب های تراشیده و مجسّمه های چوبین را می پرستیدند، و قائم ما چون قیام کند در حالی به سوی مردم می آید که جملگی کتاب خدا را بر علیه او تأویل کرده و بر او بدان احتجاج می نمایند، سپس فرمودند: بدانید به خدا سوگند که موج عدالت و دادگستری او بدان گونه که گرما و سرما به خانه نفوذ می کند تا درون خانه های آنان راه خواهد یافت.

1256- نهج البلاغة 3/130: قال أمیر المؤمنین (علیه السلام): إیّاک أن ینزل بک الموت وأنت آبق من ربّک فی طلب الدنیا.

امیر المؤمنین (علیه السلام) فرمودند: بپرهیز از آن که مرگ تو فرا رسد در حالی که از پروردگارت گریزانی، و در دنیاپرستی غرق باشی.

1257- نهج البلاغة 4/30 ح127: قال أمیر المؤمنین (علیه السلام): لا حاجة للَّه فیمن لیس للَّه فی ماله ونفسه نصیب.

امیر المؤمنین (علیه السلام) فرمودند: آن را که از مال و جانش نصیبی برای خدا نیست خدا را به او نیازی نیست.

ص:390

1258- نهج البلاغة 3/56: قال أمیر المؤمنین (علیه السلام): لیس کلّ من رمی أصاب.

امیر المؤمنین (علیه السلام) فرمودند: نه هر که تیر اندازد به نشانه رساند (یعنی چنین نیست که هر کس به خاسته اش برسد).

1259- الخصال 124 ح121: عن یونس بن عبد الرحمن یرفعه إلی أبی عبد اللَّه (علیه السلام) قال: کان فیما أوصی به رسول اللَّه (صلی الله علیه و آله و سلم) علیّاً (علیه السلام):... یا علیّ! سیّد الأعمال ثلاث خصال: انصافک الناس من نفسک، ومواساة الأخ فی اللَّه (عزوجل): وذکر اللَّه (تبارک و تعالی) علی کلّ حال, الخبر.

امام صادق (علیه السلام) فرمودند: از جمله وصیّت هایی که پیامبر خدا به علی (علیه السلام) کرد این بود: یا علی! سرآمد عمل ها سه تا است: به مردم از جانب خود انصاف بدهی، و همراهی کردن با برادران دینی، و یاد خدا در هر حالتی.

1260- الکافی 1/17 ح13: عن هشام بن الحکم قال: قال لی أبو الحسن موسی بن جعفر (علیهما السلام):...، یا هشام! إنّ العاقل نظر إلی الدنیا وإلی أهلها فعلم أنّها لا تنال إلاّ بالمشقّة ونظر إلی الآخرة فعلم أنّها لا تنال إلاّ بالمشقّة، فطلب بالمشقّة أبقاهما، الخبر.

امام کاظم (علیه السلام) به هشام بن حکم فرمودند: ای هشام! به درستی که عاقل به دنیا و اهل آن می نگرد و می بیند که جز با مشقّت بدان نمی رسد، و نیز به آخرت می نگرد و می بیند جز با مشقّت بدان نمی رسد؛ پس با وجود مشقّت در هر دو، یکی از آن دو را انتخاب می کند که باقی تر است.

1261- الخصال 124 ح121: عن یونس بن عبد الرحمن یرفعه إلی أبی عبد اللَّه (علیه السلام) قال: کان فیما أوصی به رسول اللَّه (صلی الله علیه و آله و سلم) علیّاً (علیه السلام):... یا علیّ! ثلاث خصال من مکارم الأخلاق: تعطی من حرمک، وتصل من قطعک وتعفو عمّن ظلمک.

امام صادق (علیه السلام) فرمودند: از جمله وصیّت هایی که پیامبر خدا به علی (علیه السلام) نمودند این بود: یا علی! سه خصلت از اخلاق نیکو است: به کسی که تو را محروم کرده عطا کنی، و با کسی که تو را قطع کرده پیوند برقرار کنی، و کسی را که به تو ستم کرده ببخشی.

ص:391

1262- بحار الأنوار 64/244 ح83: قال رسول اللَّه (صلی الله علیه و آله و سلم) السقم یمحو الذنوب وقال (صلی الله علیه و آله و سلم): ساعات الوجع یذهبن ساعات الخطایا.

رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: بیماری گناهان را پاک می کند، لحظه هائی که آدمی درد می کشد گناه و معصیت ها را محو می سازد.

1263- الأمالی للمفید 292 ح1: مسعدة بن زیاد قال: سمعت جعفر بن محمّد (علیهما السلام) وقد سئل عن قوله تعالی: {فَلِلَّهِ الْحُجَّةُ الْبَالِغَةُ} (1) فقال: إذا کان یوم القیامة قال اللَّه تعالی للعبد: أکنت عالماً؟ فإن قال: نعم، قال له: أفلا عملت بما علمت؟ وإن قال: کنت جاهلاً، قال له: أفلا تعلّمت؟ فیخصمه، فتلک الحجّة البالغة للَّه (عزوجل) علی خلقه.

مسعدة بن زیاد گوید: از امام صادق (علیه السلام) از تفسیر این آیه «برای خداوند حجّت رسا است» پرسش شده بود، و شنیدم که فرمودند: چون روز قیامت شود خدای متعال به بنده گوید: تو می دانستی یا نه؟ پس اگر گوید: آری، می فرماید: پس چرا به دانسته ات عمل نکردی؟ و اگر گوید: جاهل بودم: می فرماید: پس چرا نرفتی بیاموزی؟ بنابراین او را محکوم می نماید، و حجّت رسای خدای تعالی بر بندگان خود همین است.

1264- الأمالی للمفید 309 ح8: داود بن سلیمان الغازی قال: حدّثنا الرضا علیّ بن موسی (علیهما السلام) قال: حدّثنی أبی موسی بن جعفر قال: حدّثنی أبی جعفر بن محمّد قال: حدّثنی أبی محمّد بن علیّ قال: حدّثنی أبی علیّ بن الحسین قال: حدّثنی أبی الحسین بن علیّ (علیهم السلام) قال: قال أمیر المؤمنین (علیه السلام): لو رأی العبد أجله وسرعته إلیه لأبغض الأمل وترک طلب الدنیا.

داود بن سلیمان غازی از حضرت رضا (علیه السلام) از پدران بزرگوارشانان (علیهم السلام) روایت کرده که امیر المؤمنین (علیه السلام) فرمودند: اگر بنده ای مرگ و شتاب آمدن آن را به سوی خود ببیند هر آینه همهﻯ آرزوها را دشمن بدارد و دست از طلب دنیا بردارد.


1- الأنعام، الآیة 149.

ص:392

سیّد جلیل علی بن طاوس (رحمة الله)

بعد از ترغیب نمودن دعا برای برادران دینی خطاب به فرزندش می گوید:

هرگاه این همه فضل دعاست برای برادران تو! پس چگونه خواهد بود فضل دعا کردن برای سلطان تو که سبب وجود توست و تو اعتقاد داری که اگر نبود آن جناب، نمی آفرید خداوند تو را و نه اَحَدی از مکلّفین را در زمان او و زمان تو، و اینکه لطف وجود او صلوات اللَّه علیه سبب است از برای هرچه که تو و غیر تو درآنند، و سبب است از برای هر خیر که می رسد به آن.

پس حَذَر کن آنگاه حَذَر کن از اینکه مقدّم بداری نفس خود را یا اَحَدی از خلایق را در وِلا و دعای از برای آن جناب (علیه السلام) به غایت آنچه ممکن شود، و حاضر کن قلب خود را و زبان خود را در دعای از برای این سلطان عظیم الشأن.

و حذر کن از اینکه اعتقاد کنی که من این کلام را گفتم برای اینکه آن جناب محتاج است به دعای تو، هیهات! که اگر این را معتقد شوی پس مریضی در اعتقاد و دوستی خود؛ بلکه این را گفتم برای آن چیزی که تو را شناساندم از حقّ عظیم آن جناب برای تو و احسان بزرگ او به سوی تو، و به جهت اینکه هرگاه دعا کردی برای او پیش از دعا کردن برای نفس خود، نزدیکتر خواهد بود آنکه باز نماید خداوند جلّ جلاله ابواب اجابت را در پیش روی تو؛ زیرا که ابواب قبول دعا را ای بنده بستی به سبب گناهان.

پس هرگاه دعا کردی برای این مولای خاصّ در نزد مالک اَحیا و اَموات، امید است به جهت آن وجود مقدّس، خداوند ابواب اجابت را باز نماید، پس داخل شو تو در دعا کردن برای نفس خود، زیرا که چنگ زدی در دعا کردن به حبل او.

و نگوئی که من ندیدم فلان و فلان را از کسانی که پیروی می کنی ایشان را از مشایخ خود که عمل بکنند به آنچه من می گویم و نیافتم ایشان را مگر غافل از مولای ما که اشاره کردم به سوی جنابش صلوات اللَّه علیه. پس می گویم به تو که عمل کن به آنچه که می گویم به تو، که اوست حقِّ واضح، و کسی که واگذارد مولای ما را و غافل شود چنان که ذکر نمودی پس آن غلطی است زشت و واضح.

(فلاح السائل: ص:44)

ص:393

فهرست آیات قرآن

التوبة، الآیة 119: {یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّه وَکُونُوا مَعَ الصَّادِقِینَ} ...................................... 15

الأنعام، الآیة 160: {مَنْ جَاءَ بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ عَشْرُ أَمْثَالِهَا} ................................................. 18

یس، الآیة 83: {فَسُبْحَانَ الَّذِی بِیَدِهِ مَلَکُوتُ کُلِّ شَیْءٍ وَإِلَیْهِ تُرْجَعُونَ} ................................... 22

یوسف، الآیة 24: {لَوْلا أَنْ رَأَی بُرْهَانَ رَبِّهِ} ........................................................ 22

النمل، الآیة 19: {فَتَبَسَّمَ ضَاحِکاً مِنْ قَوْلِهَا} ........................................................ 26

النمل، الآیة 18: {یَا أَیُّهَا النَّمْلُ ادْخُلُوا مَسَاکِنَکُمْ لا یَحْطِمَنَّکُمْ سُلَیْمَانُ وَجُنُودُهُ وَهُمْ لا یَشْعُرُونَ} .............. 26

الحجّ، الآیة 21: {وَلَهُمْ مَقَامِعُ مِنْ حَدِیدٍ} ........................................................... 32

الأنعام، الآیة 149: {فَلِلَّهِ الْحُجَّةُ الْبَالِغَةُ} ............................................................ 34

المعارج، الآیة 4: {فِی یَوْمٍ کَانَ مِقْدَارُهُ خَمْسِینَ أَلْفَ سَنَةٍ} ................................................ 36

فاطر، الآیة 37: {أَوَلَمْ نُعَمِّرْکُمْ مَا یَتَذَکَّرُ فِیهِ مَنْ تَذَکَّرَ} .................................................. 48

النمل، الآیة 89: {وَهُمْ مِنْ فَزَعٍ یَوْمَئِذٍ آمِنُونَ} ....................................................... 48

آل عمران، الآیة 31: {قُلْ إِنْ کُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللَّه فَاتَّبِعُونِی یُحْبِبْکُمُ اللَّه وَیَغْفِرْ لَکُمْ ذُنُوبَکُمْ} ........................ 49

الکهف، الآیة 110: {قُلْ إِنَّمَا أَنَا بَشَرٌ مِثْلُکُمْ} ....................................................... 49

القصص، الآیة 77: {وَلا تَنْسَ نَصِیبَکَ مِنَ الدنیا} ..................................................... 51

آل عمران، الآیة 135: {وَالَّذینَ إِذَا فَعَلُوا فَاحِشَةً أَوْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ ذَکَرُوا اللَّه فَاسْتَغْفَرُوا لِذُنُوبِهِمْ} .................. 64

آل عمران، الآیة 83: {وَلَهُ أَسْلَمَ مَنْ فِی السماوات وَالأَرْض طَوْعاً وَکَرْهاً وَإِلَیْهِ یُرْجَعُونَ} ....................... 87

البقرة، الآیة 222: {إِنَّ اللَّه یُحِبُّ التَّوَّابِینَ وَیُحِبُّ الْمُتَطَهِّرِینَ} ............................................. 96

یس، الآیة 12: {وَنَکْتُبُ مَا قَدَّمُوا وَآثَارَهُمْ وَکُلَّ شَیْءٍ أحْصَیْنَاهُ فِی إِمَامٍ مُبِینٍ} ............................. 101

لقمان، الآیة 16: {إِنَّهَا إِنْ تَکُ مِثْقَالَ حَبَّةٍ مِنْ خَرْدَلٍ فَتَکُنْ فِی صَخْرَةٍ أَوْ فِی السماوات أَوْ فِی الأَرْضِ} ......... 101

البقرة، الآیة 43: {وَأَقِیمُوا الصَّلاة} .............................................................. 102

البقرة، الآیة 268: {الشَّیْطَانُ یَعِدُکُمُ الْفَقْرَ وَیَأْمُرُکُمْ بِالْفَحْشَاءِ وَاللَّه یَعِدُکُمْ مَغْفِرَةً مِنْهُ وَفَضْلاً وَاللَّه وَاسِعٌ عَلِیمٌ} ......... 118

الأعراف، الآیة 172: {أَلَسْتُ بِرَبِّکُمْ قَالُوا بَلَی} ...................................................... 130

النساء، الآیة 32: {وَاسْأَلُوا اللَّه مِنْ فَضْلِهِ} ......................................................... 134

یوسف، الآیة 2: {إِنَّا أَنْزَلْنَاهُ} ................................................................... 155

القدر، الآیة 4: {تَنَزَّلُ الْمَلائِکَةُ وَالرُّوحُ فِیهَا بِإِذْنِ رَبِّهِمْ مِنْ کُلِّ أَمْرٍ} ..................................... 155

المائدة، الآیة 55: {إِنَّمَا وَلِیُّکُمُ اللَّه وَرَسُولُهُ وَالَّذِینَ آمَنُوا} ............................................ 160

الرعد، الآیة 28: { الَّذینَ آمَنُوا وَتَطْمَئِنُّ قُلُوبُهُمْ بِذِکْرِ اللَّه} ............................................. 166

الزخرف، الآیة 44: {وَإِنَّهُ لَذِکْرٌ لَکَ وَلِقَوْمِکَ وَسَوْفَ تُسْأَلُونَ} ......................................... 183

الأعراف، الآیة 180: {وَلِلَّهِ الأَسْمَاءُ الْحُسْنَی فَادْعُوهُ بِهَا} .............................................. 186

الزخرف، الآیة 13 و14: {سُبْحَانَ الَّذی سَخَّرَ لَنَا هَذَا وَمَا کُنَّا لَهُ مُقْرِنِینَ * وَإِنَّا إِلَی رَبِّنَا لَمُنْقَلِبُونَ} .................. 198

ص:394

غافر، الآیة 60: { ادْعُونِی أَسْتَجِبْ لَکُمْ } ........................................................ 204

الحجر، الآیة 36 - 38: {رَبِّ فَأَنْظِرْنِی إِلَی یَوْمِ یُبْعَثُونَ * قَالَ فَإِنَّکَ مِنَ الْمُنْظَرِینَ * إِلَی یَوْمِ الْوَقْتِ الْمَعْلُومِ} ......... 211

النمل، الآیة 40: {قَالَ الَّذی عِنْدَهُ عِلْمٌ مِنَ الْکِتَابِ أَنَا آتِیکَ بِهِ قَبْلَ أَنْ یَرْتَدَّ إِلَیْکَ طَرْفُکَ} ..................... 219

البقرة، الآیة 156: {إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَیْهِ رَاجِعُونَ} ....................................................... 236

الزمر، الآیة 18: {الَّذِینَ یَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَیَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ أُولَئِکَ الَّذِینَ هَدَاهُمُ اللَّه} ........................... 252

الأعراف، الآیة 31: {خُذُوا زِینَتَکُمْ عِنْدَ کُلِّ مَسْجِدٍ} ................................................ 266

البیّنة، الآیة 7: {الَّذینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ أُولَئِکَ هُمْ خَیْرُ الْبَرِیَّةِ} ..................................... 274

الفتح، الآیة 6: {الظَّانِّینَ بِاللَّه ظنّ السَّوْءِ عَلَیْهِمْ دَائِرَةُ السَّوْءِ وَغَضِبَ اللَّه عَلَیْهِمْ وَلَعَنَهُمْ وَأَعَدَّ لَهُمْ جهنّم وَسَاءَتْ مَصِیراً}.. 296

الفرقان، الآیة 77: {قُلْ مَا یَعْبَأُ بِکُمْ رَبِّی لَوْلا دُعَاؤُکُمْ} ................................................... 305

آل عمران، الآیة 103: {وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّه جَمِیعاً} .................................................. 305

البقرة، الآیة 69: {صَفْرَاءُ فَاقِعٌ لَوْنُهَا تَسُرُّ النَّاظِرِینَ} ................................................... 306

الإخلاص، الآیة 1 و2: {قُلْ هُوَ اللَّه أَحَدٌ * اللَّه الصَّمَدُ} .............................................. 308

الحدید، الآیة 6: {وَهُوَ عَلِیمٌ بِذَاتِ الصُّدُورِ} ...................................................... 308

البقرة، الآیة 201: {رَبَّنَا آتِنَا فِی الدُّنْیَا حَسَنَةً وَفِی الآخِرَةِ حَسَنَةً} ......................................... 309

الرعد، الآیة 28: {أَلا بِذِکْرِ اللَّه تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ} .................................................... 309

الفرقان، الآیة 44: {إِنْ هُمْ إِلاَّ کَالأَنْعَامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ سَبِیلاً} .............................................. 316

الغاشیة، الآیة 25 و26: {إِنَّ إِلَیْنَا إِیَابَهُمْ * ثُمَّ إِنَّ عَلَیْنَا حِسَابَهُمْ} .......................................... 325

القلم، الآیة 44: {سَنَسْتَدْرِجُهُمْ مِنْ حَیْثُ لا یَعْلَمُونَ} ................................................. 334

النور، الآیة 19: {إِنَّ الَّذِینَ یُحِبُّونَ أَنْ تَشِیعَ الْفَاحِشَةُ فِی الَّذِینَ آمَنُوا لَهُمْ عَذَابٌ أَلِیمٌ} ........................... 339

ق، الآیة 17: {عَنِ الْیَمِینِ وَعَنِ الشِّمَالِ قَعِیدٌ} ...................................................... 342

الفجر، الآیة 27 - 30: {یَا أیَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ * ارْجِعِی إِلَی رَبِّکِ رَاضِیَةً مَرْضِیَّةً * فَادْخُلِی فِی عِبَادِی * وَادْخُلِی جَنَّتِی} ...................................................................................... 342

الأعراف، الآیة 180: {وَلِلَّهِ الأَسْمَاءُ الْحُسْنَی فَادْعُوهُ بِهَا} .............................................. 353

الزخرف، الآیة 13 و14: {سُبْحَانَ الَّذِی سَخَّرَ لَنَا هَذَا وَمَا کُنَّا لَهُ مُقْرِنِینَ * وَإِنَّا إِلَی رَبِّنَا لَمُنْقَلِبُونَ} ................... 362

الجنّ، الآیة 26: {عَالِمُ الْغَیْبِ فَلا یُظْهِرُ عَلَی غَیْبِهِ أَحَداً} ............................................... 371

الأعراف، الآیة 46: {وَعَلَی الأَعْرَافِ رِجَالٌ یَعْرِفُونَ کُلاَّ بِسِیمَاهُمْ} ....................................... 376

ص:395

فهرست کتب

1.إثبات الهداة، الحرّ العاملی، المتوفّی: 1104 (ه.ق)، قمّ المطبعة العلمیّة.

2.إثبات الوصیّة، أبو الحسن علیّ بن الحسین المسعودی، المتوفّی: 346 (ه.ق)، قم مؤسّسة أنصاریان، 1417 (ه.ق).

3.الاحتجاج، الشیخ الطبرسی، المتوفّی: 548 (ه.ق)، تحقیق، تعلیق وملاحظات: السیّد محمّد باقر الخرسان، نشر: دار النعمان للطباعة والنشر، النجف الأشرف، 1386 (ه.ق).

4.الاختصاص، الشیخ المفید، المتوفّی: 413 (ه.ق)، تحقیق: علی أکبر الغفّاری، السیّد محمود الزرندی، نشر: دار المفید للطباعة والنشر والتوزیع، بیروت، 1414 (ه.ق)، الطبعة الثانیة.

5.اختیار معرفة الرجال، الشیخ الطوسی، المتوفّی: 460، تحقیق: السیّد مهدی الرجائی، نشر: مؤسّسة آل البیت (علیهم السلام) لإحیاء التراث، قم، 1404 (ه.ق).

6.الأربعون حدیثا، الشهید الأوّل، المتوفّی: 786 (ه.ق)، تحقیق ونشر: مدرسة الإمام المهدی (علیه السلام)، قم، 1407 (ه.ق).

7.إرشاد القلوب، الحسن بن أبی الحسن الدیلمی، المتوفّی: 8 (ه.ق)، نشر: مؤسّسة الأعلمی للمطبوعات، بیروت، 1398 (ه.ق)، الطبعة الرابعة.

8.الإرشاد، الشیخ المفید، المتوفّی: 413 (ه.ق)، تحقیق: مؤسّسة آل البیت (علیهم السلام) لتحقیق التراث، بیروت، 1414 (ه.ق)، الطبعة الثانیة.

9.الأصول الستّة عشر من الأصول الأوّلیّة، عدّة من الأصحاب، تحقیق ضیاء الدین المحمودی، نشر: دار الحدیث للطباعة والنشر، 1423 (ه.ق)، الطبعة الأولی.

10.أعلام الدین فی صفات المؤمنین، الحسن بن أبی الحسن الدیلمی، المتوفّی: 8 (ه.ق)، تحقیق ونشر: مؤسّسة آل البیت (علیهم السلام) لإحیاء التراث، قم.

11.إقبال الأعمال، السیّد ابن طاووس، المتوفّی: 664 (ه.ق)، تحقیق: جواد القیّومی الإصفهانی، نشر: مکتب الإعلام الإسلامی، 1415 (ه.ق)، الطبعة الأولی.

12.إلزام الناصب فی إثبات الحجة الغائب، الشیخ علی الیزدی الحائری، المتوفّی: 1333 (ه.ق)، تحقیق: السیّد علی عاشور.

13.الأمالی، السید المرتضی، المتوفّی: 436 (ه.ق)، تحقیق: السیّد محمّد بدر الدین النعسانی الحلبی، نشر: مکتبة آیة اللَّه العظمی المرعشی النجفی، الطبعة الأولی، 1325 (ه.ق).

14.الأمالی، الشیخ الصدوق، المتوفّی: 381 (ه.ق)، تحقیق: قسم الدراسات الإسلامیّة، مؤسّسة البعثة، قم، نشر: مرکز الطباعة والنشر فی مؤسّسة البعثة، 1417، الطبعة الأولی.

15.الأمالی، الشیخ الطوسی، المتوفّی: 460 (ه.ق)، تحقیق: قسم الدراسات الإسلامیّة - مؤسّسة البعثة -، نشر: دار الثقافة للطباعة والنشر والتوزیع، قم، 1414 (ه.ق)، الطبعة الأولی.

16.الأمالی، الشیخ المفید، المتوفّی: 413 (ه.ق)، تحقیق: حسین الأستاد ولی، علی أکبر الغفّاری، نشر: دار المفید للطباعة والنشر والتوزیع، بیروت، 1414 (ه.ق)، الطبعة الثانیة.

17.الإمامة والتبصرة، ابن بابویه القمّی، المتوفّی: 329 (ه.ق)، تحقیق ونشر: مدرسة الإمام المهدی (علیه السلام)، قم، 1404 (ه.ق)، الطبعة الأولی.

ص:396

18.بحار الأنوار، العلاّمة المجلسی، المتوفّی: 1111 (ه.ق)، الطبعة الثانیة المصححة، نشر: مؤسّسة الوفاء، بیروت، 1403 (ه.ق).

19.بشارة المصطفی، محمّد بن علی الطبری، المتوفّی: 525 (ه.ق)، تحقیق: جواد القیّومی الإصفهانی، نشر: مؤسّسة النشر الإسلامی التابعة لجماعة المدرّسین بقم المشرّفة، 1420 (ه.ق)، الطبعة الأولی.

20.بصائر الدرجات، محمّد بن الحسن الصفّار، المتوفّی: 290 (ه.ق)، تحقیق: الحاج میرزا حسن کوچه باغی، نشر: منشورات الأعلمی، طهران، 1404 (ه.ق).

21.تأویل الآیات، شرف الدین الحسینی، المتوفّی: 965 (ه.ق)، تحقیق ونشر: مدرسة الإمام المهدی (علیه السلام)، قم، 1407 (ه.ق)، الطبعة الأولی.

22.تحف العقول، ابن شعبة الحرّانی، المتوفّی: 4 (ه.ق)، تحقیق: علی أکبر الغفّاری، نشر: مؤسّسة النشر الإسلامی التابعة لجماعة المدرّسین بقم المشرّفة، 1404 (ه.ق)، الطبعة الثانیة.

23.تحفة الأبرار، عماد الدین حسن بن علیّ الطبری، المتوفّی: 1104 (ه.ق)، أوائل سنة 8 (ه.ق)، تعریب: عبد الرحیم مبارک، النشر: مؤسّسة الطبع والنشر التابعة للآستانة الرضویّة المقدّسة، الطبعة الأولی، 1424 (ه.ق).

24.تفسیر الإمام العسکری (علیه السلام)، المنسوب إلی الإمام العسکری (علیه السلام)، المتوفّی: 260 (ه.ق)، تحقیق ونشر: مدرسة الإمام المهدی (علیه السلام)، قم، 1409 (ه.ق)، الطبعة الأولی محقّقة.

25.تفسیر العیّاشی، محمّد بن مسعود العیّاشی، المتوفّی: 320 (ه.ق)، تحقیق: الحاج السیّد هاشم الرسولی المحلاّتی، نشر: المکتبة العلمیة الإسلامیّة، طهران.

26.تفسیر القمّی، علی بن إبراهیم القمّی، المتوفّی: 329 (ه.ق)، تحقیق، تصحیح، تعلیق وتقدیم: السیّد طیب الموسوی الجزائری، نشر: مؤسّسة دار الکتاب للطباعة والنشر، قم، 1404 (ه.ق)، الطبعة الثالثة.

27.تفسیر فرات الکوفی، فرات بن إبراهیم الکوفی، المتوفّی: 352 (ه.ق)، تحقیق: محمّد الکاظم، نشر: مؤسّسة الطبع والنشر التابعة لوزارة الثقافة والإرشاد الإسلامی، طهران، 1410 (ه.ق)، الطبعة الأولی.

28.التمحیص، محمّد بن همّام الإسکافی، المتوفّی: 336 (ه.ق)، تحقیق: مدرسة الإمام المهدی (علیه السلام)، قم.

29.تهذیب الأحکام، الشیخ الطوسی، المتوفّی: 460 (ه.ق)، تحقیق وتعلیق: السیّد حسن الموسوی الخرسان، نشر: دار الکتب الإسلامیّة، طهران، 1364 (ه. ش)، الطبعة الثالثة.

30.التوحید، الشیخ الصدوق، المتوفّی: 381 (ه.ق)، تحقیق، تصحیح وتعلیق: السیّد هاشم الحسینی الطهرانی، نشر: منشورات جماعة المدرّسین فی الحوزة العلمیّة فی قم المقدّسة.

31.الثاقب فی المناقب، ابن حمزة الطوسی، المتوفّی: 560 (ه.ق)، تحقیق: نبیل رضا علوان، نشر: مؤسّسة أنصاریان للطباعة والنشر، قم، 1412 (ه.ق)، الطبعة الثانیة.

32.ثواب الأعمال، الشیخ الصدوق، المتوفّی: 381 (ه.ق)، تحقیق وتقدیم: السیّد محمّد مهدی الخرسان، نشر: منشورات الشریف الرضی، قم، 1368 (ه. ش)، الطبعة الثانیة.

ص:397

33.جامع الأخبار، الشیخ محمّد السبزواری، المتوفّی: 7 (ه.ق)، تحقیق: علاء آل جعفر، نشر: مؤسّسة آل البیت (علیهم السلام) لإحیاء التراث، قم، 1410 (ه.ق)، الطبعة الأولی.

34.الجواهر السنیّة، الحرّ العاملی، المتوفّی: 1104 (ه.ق)، الطبعة 1384 (ه.ق).

35.الخرائج والجرائح، قطب الدین الراوندی، المتوفّی: 573 (ه.ق)، تحقیق ونشر: مؤسّسة الإمام المهدی (علیه السلام)، قم، 1409 (ه.ق)، الطبعة الأولی، کاملة محقّقة.

36.خصائص الأئمّة، الشریف الرضی، المتوفّی: 406 (ه.ق)، تحقیق: محمّد هادی الأمینی، نشر: مجمع البحوث الإسلامیّة، مشهد، 1406 (ه.ق).

37.الخصال، الشیخ الصدوق، المتوفّی: 381 (ه.ق)، تحقیق، تصحیح وتعلیق: علی أکبر الغفّاری، نشر: منشورات جماعة المدرّسین فی الحوزة العلمیة فی قم المقدّسة، 1403.

38.الدرّ النظیم، ابن حاتم العاملی، المتوفّی: 664 (ه.ق)، تحقیق ونشر: مؤسّسة النشر الإسلامی التابعة لجماعة المدرّسین بقم المشرّفة.

39.الدرّة الباهرة من الأصداف الطاهرة، الشهید الأوّل، المتوفّی: 786 (ه.ق)، تحقیق: جلال الدین علی الصغیر.

40.دعائم الإسلام، القاضی النعمان المغربی، المتوفّی: 363 (ه.ق)، تحقیق: آصف بن علی أصغر فیضی، نشر: دار المعارف، القاهرة، 1383.

41.الدعوات، قطب الدین الراوندی، المتوفّی: 573 (ه.ق)، تحقیق ونشر: مدرسة الإمام المهدی (علیه السلام)، الطبعة الأولی 1407 (ه.ق).

42.دلائل الإمامة، محمّد بن جریر الطبری (الشیعی)، المتوفّی: 4 (ه.ق)، تحقیق ونشر: قسم الدراسات الإسلامیّة - مؤسّسة البعثة - قم، 1413 (ه.ق)، الطبعة الأولی.

43.رسائل، الشهید الثانی، المتوفّی: 966 (ه.ق)، الطبعة الحجریة، نشر: منشورات مکتبة بصیرتی، قم.

44.روضة الواعظین، الفتّال النیسابوری، المتوفّی: 508 (ه.ق)، تحقیق وتقدیم: السیّد محمّد مهدی الخرسان، نشر: منشورات الشریف الرضی، قم.

45.الروضة فی فضائل أمیر المؤمنین (علیه السلام)، شاذان بن جبرئیل القمّی، المتوفّی: 660 (ه.ق)، تحقیق: علی الشکرچی، 1423 (ه.ق)، الطبعة الأولی.

46.شرح إحقاق الحقّ، السیّد المرعشی، المتوفّی: 1411 (ه.ق)، تعلیق: السیّد شهاب الدین المرعشی النجفی، تصحیح: السیّد إبراهیم المیانجی، کتابة: محمود الحسینی المرعشی ومیرزا علی أکبر الإیرانی.

47.شهاب الأخبار، قاضی قضائی، المتوفّی: 454 (ه.ق)، نشر: مؤسّسة دار الحدیث، 1383 (ه.ش)، الطبعة الأولی.

48.صحیفة الرضا (علیه السلام)، تحقیق ونشر: مؤسّسة الإمام المهدی (علیه السلام)، قم، 1408 (ه.ق).

49.الصحیفة السجّادیّة الکاملة، الإمام زین العابدین (علیه السلام)، المستشهد: 94 (ه.ق)، نشر: مؤسسة النشر الإسلامی التابعة لجماعة المدرسین بقم المشرفة، الطبعة الحجریة 1404 (ه.ق).

50.صفات الشیعة، الشیخ الصدوق، المتوفّی: 381 (ه.ق)، تحقیق ونشر: کانون إنتشارات عابدی، تهران.

ص:398

51.علل الشرائع، الشیخ الصدوق، المتوفّی: 381 (ه.ق)، تحقیق: السیّد محمّد صادق بحر العلوم، نشر: منشورات المکتبة الحیدریّة ومطبعتها، النجف الأشرف، 1385 (ه.ق).

52.عوالی اللئالی، ابن أبی جمهور الأحسائی، المتوفّی: 880 (ه.ق)، تحقیق: الحاج آقا مجتبی العراقی، 1403 (ه.ق)، الطبعة الأولی.

53.عیون أخبار الرضا (علیه السلام)، الشیخ الصدوق، المتوفّی: 381 (ه.ق)، تصحیح وتذییل: السیّد مهدی الحسینی اللاجوردی، نشر: رضا المشهدی، قمّ، 1363 (ه. ش) الطبعة الثانی.

54.عیون الحکم والمواعظ، علی بن محمّد اللیثی الواسطی، المتوفّی: 6 (ه.ق)، تحقیق: الشیخ حسین الحسینی البیرجندی، نشر: دار الحدیث، الطبعة الأولی.

55.عیون المعجزات، حسین بن عبد الوهّاب، المتوفّی: 5 (ه.ق)، تحقیق ونشر: محمّد کاظم الشیخ صادق الکتبی، 1369 (ه.ق).

56.الغیبة، الشیخ الطوسی، المتوفّی: 460 (ه.ق)، تحقیق: الشیخ عباد اللَّه الطهرانی، الشیخ علی أحمد ناصح، نشر: مؤسّسة المعارف الإسلامیّة، قم، 1411 (ه.ق)، الطبعة الأولی.

57.الغیبة، محمّد بن إبراهیم النعمانی، المتوفّی: 380 (ه.ق)، تحقیق: فارس حسون کریم، نشر: أنوار الهدی، 1422 (ه.ق)، الطبعة الأولی.

58.فضائل الشیعة، الشیخ الصدوق، المتوفّی: 381 (ه.ق)، تحقیق ونشر: کانون إنتشارات عابدی، تهران.

59.الفضائل، شاذان بن جبرئیل القمّی، المتوفّی: 660 (ه.ق)، تحقیق ونشر: منشورات المطبعة الحیدریّة ومکتبتها، النجف الأشرف، 1381 (ه.ق).

60.قرب الإسناد، الحمیری القمّی، المتوفّی: 300 (ه.ق)، تحقیق ونشر: مؤسّسة آل البیت (علیهم السلام) لإحیاء التراث، قم، 1413 (ه.ق)، الطبعة الأولی.

61.قصص الأنبیاء، الراوندی، المتوفّی: 573 (ه.ق)، تحقیق: المیرزا غلام رضا عرفانیان الیزدی الخراسانی، نشر: الهادی، 1418 (ه.ق)، الطبعة الأولی.

62.الکافی، الشیخ الکلینی، المتوفّی: 329 (ه.ق)، تحقیق، تصحیح وتعلیق: علی أکبر الغفّاری، نشر: دار الکتب الإسلامیّة، طهران، 1363 (ه.ش)، الطبعة الخامسة.

63.کامل الزیارات، جعفر بن محمّد بن قولویه، المتوفّی: 367 (ه.ق)، تحقیق: الشیخ جواد القیّومی لَجنة التحقیق، نشر: مؤسّسة نشر الفقاهة، 1417 (ه.ق)، الطبعة الأولی.

64.کتاب الزهد، الحسین بن سعید الکوفی، المتوفّی: 3 (ه.ق)، تحقیق: میرزا غلام رضا عرفانیان، 1399 (ه.ق).

65.کتاب المؤمن، الحسین بن سعید، المتوفّی: 3 (ه.ق)، تحقیق ونشر: مدرسة الإمام المهدی (علیه السلام)، قم، 1404 (ه.ق)، الطبعة الأولی.

66.کفایة الأثر، الخزّاز القمّی، المتوفّی: 400 (ه.ق)، تحقیق: السیّد عبد اللطیف الحسینی الکوهکمری الخوئی، نشر: إنتشارات بیدار، قم، 1401 (ه.ق).

67.کمال الدین وتمام النعمة، الشیخ الصدوق، المتوفّی: 381 (ه.ق)، تحقیق: علی أکبر الغفّاری، نشر: مؤسّسة النشر الإسلامی التابعة لجماعة المدرّسین بقم المشرّفة، 1405 (ه.ق).

ص:399

68.مائة منقبة، محمّد بن أحمد القمّی، المتوفّی: 412 (ه.ق)، تحقیق ونشر: مدرسة الإمام المهدی (علیه السلام)، قم، 1407 (ه.ق)، الطبعة الأولی المحقّقة المسندة.

69.محاسبة النفس، الشیخ إبراهیم الکفعمی، المتوفّی: 905 (ه.ق)، تحقیق: الشیخ فارس الحسون، نشر: مؤسسة قائم آل محمّد (عج)، قم، 1413 (ه.ق)، الطبعة الأولی.

70.المحاسن، أحمد بن محمّد بن خالد البرقی، المتوفّی: 274 (ه.ق)، تحقیق: السیّد جلال الدین الحسینی (المحدّث)، نشر: دار الکتب الإسلامیة، طهران، 1370 (ه.ق).

71.المحتضر، الشیخ حسن بن سلیمان الحلّی، المتوفّی: 8 (ه.ق)، تحقیق: سیّد علی أشرف، نشر: إنتشارات المکتبة الحیدریّة، 1424 (ه.ق).

72.مختصر بصائر الدرجات، الشیخ حسن بن سلیمان الحلّی، المتوفّی: 8 (ه.ق)، تحقیق ونشر: منشورات المطبعة الحیدریّة، النجف الأشرف، 1370 (ه.ق)، الطبعة الأولی.

73.مدینة المعاجز، السیّد هاشم البحرانی، المتوفّی: 1107 (ه.ق)، تحقیق ونشر: مؤسّسة المعارف الإسلامیّة، 1413 (ه.ق)، الطبعة الأولی.

74.المزار، الشیخ المفید، المتوفّی: 413 (ه.ق)، تحقیق: السیّد محمّد باقر الأبطحی، نشر: دار المفید للطباعة والنشر والتوزیع، بیروت، 1414 (ه.ق)، الطبعة الثانیة.

75.المزار، محمّد بن المشهدی، المتوفّی: 610 (ه.ق)، تحقیق: جواد القیّومی الإصفهانی، نشر: نشر القیّوم، قم، 1419 (ه.ق)، الطبعة الأولی.

76.مستدرک الوسائل، المیرزا النوری، المتوفّی: 1320 (ه.ق)، تحقیق ونشر: مؤسّسة آل البیت (علیهم السلام) لإحیاء التراث، بیروت، 1408 (ه.ق)، الطبعة الأولی المحققة.

77.مستطرفات السرائر، ابن إدریس الحلّی، المتوفّی: 598 (ه.ق)، نشر: مؤسّسة النشر الإسلامی التابعة لجماعة المدرّسین بقم المشرّفة، 1411 (ه.ق)، الطبعة الثانیة.

78.مشارق أنوار الیقین، الحافظ رجب البرسی، المتوفّی: 813 (ه.ق)، تحقیق: السیّد علی عاشور، نشر: مؤسّسة الأعلمی للمطبوعات، بیروت، 1419 (ه.ق)، الطبعة الأولی.

79.مشکاة الأنوار، علی الطبرسی، المتوفّی: 7 (ه.ق)، تحقیق: مهدی هوشمند، نشر: دار الحدیث، قم، 1418 (ه.ق)، الطبعة الأولی.

80.مصادقة الإخوان (فارسی)، الشیخ الصدوق، المتوفّی: 381 (ه.ق)، تحقیق: السیّد علی الخراسانی الکاظمی، نشر: مکتبة الإمام صاحب الزمان العامة - الکاظمیة - العراق.

81.مصباح الزائر، السیّد ابن طاووس، المتوفّی: 664 (ه.ق)، تحقیق ونشر: مؤسّسة آل البیت (علیهم السلام) لإحیاء التراث، قم، 1417 (ه.ق)، الطبعة الأولی.

82.مصباح الشریعة، المنسوب للإمام الصادق (علیه السلام)، المتوفّی: 148 (ه.ق)، تحقیق ونشر: مؤسسة الأعلمی للمطبوعات، بیروت، 1400 (ه.ق)، الطبعة الأولی.

83.مصباح المتهجّد، الشیخ الطوسی، المتوفّی: 460 (ه.ق)، تحقیق ونشر: مؤسّسة فقه الشیعة، بیروت، 1411 (ه.ق) الطبعة الأولی.

84.معانی الأخبار، الشیخ الصدوق، المتوفّی: 381 (ه.ق)، تحقیق: علی أکبر الغفّاری، نشر: مؤسّسة النشر الإسلامی التابعة لجماعة المدرّسین بقم المشرّفة، 1379 (ه.ق).

ص:400

85.معدن الجواهر، أبو الفتح الکراجکی، المتوفّی: 449 (ه.ق)، تحقیق: السید أحمد الحسینی، 1394 (ه.ق)، الطبعة الثانیة.

86.مقتضب الأثر، أحمد بن عیّاش الجوهری، المتوفّی: 401 (ه.ق)، تحقیق ونشر: مکتبة الطباطبائی، قم.

87.مکارم الأخلاق، الشیخ الطبرسی، المتوفّی: 548 (ه.ق)، تحقیق ونشر: منشورات الشریف الرضی، 1392 (ه.ق)، الطبعة السادسة.

88.مکیال المکارم، میرزا محمّد تقی الأصفهانی، المتوفّی: 1348 (ه.ق)، تحقیق: السید علی عاشور، نشر: مؤسّسة الأعلمی للمطبوعات، بیروت، 1421 (ه.ق)، الطبعة الأولی.

89.من لا یحضره الفقیه، الشیخ الصدوق، المتوفّی: 381 (ه.ق)، تحقیق، تصحیح وتعلیق: علی أکبر الغفّاری، نشر: مؤسّسة النشر الإسلامی التابعة لجماعة المدرّسین بقم المشرّفة، الطبعة الثانیة.

90.المناقب (کتاب العتیق)، السیّد محمّد بن علی بن الحسین العلوی، المتوفّی: 5 (ه.ق)، تحقیق: السیّد الحسین الموسوی، نشر: دلیل ما، قمّ، 1428 (ه.ق)، الطبعة الأولی.

91.مناقب آل أبی طالب، ابن شهر آشوب، المتوفّی: 588 (ه.ق)، تحقیق: لَجنة من أساتذة النجف الأشرف، نشر: المکتبة الحیدریّة، النجف الأشرف، 1376 (ه.ق).

92.المواعظ، الشیخ الصدوق، المتوفّی: 381 (ه.ق)، نشر: المکتبة المرتضویة لإحیاء الآثار الجعفریّة.

93.نزهة الناظر وتنبیه الخاطر، الحلوانی، المتوفّی: 5 (ه.ق)، تحقیق ونشر: مدرسة الإمام المهدی (علیه السلام)، قم، 1408 (ه.ق)، الطبعة الأولی.

94.نهج البلاغة، السیّد الشریف الرضی، المتوفّی: 406 (ه.ق)، تحقیق: الشیخ محمّد عبده، نشر: دار الذخائر، قم، 1412 (ه.ق)، الطبعة الأولی.

95.نهج الفصاحة، أبو القاسم پاینده، المعاصر، نشر: جاویدان.

96.نوائب الدهور، العلاّمة السیّد حسن المیرجهانی، المتوفّی: 1413 (ه.ق)، نشر: المکتبة الصدر.

97.النوادر، فضل اللَّه الراوندی، المتوفّی: 571 (ه.ق)، تحقیق: سعید رضا علی عسکری، نشر: مؤسّسة دار الحدیث الثقافیة، قم، الطبعة الأولی.

98.الهدایة الکبری، الحسین بن حمدان الخصیبی، المتوفّی: 334 (ه.ق)، تحقیق ونشر: مؤسّسة البلاغ للطباعة والنشر والتوزیع، بیروت، 1411 (ه.ق)، الطبعة الرابعة.

99.الیقین، السیّد ابن طاووس، المتوفّی: 664 (ه.ق)، تحقیق: الأنصاری، نشر: مؤسّسة دار الکتاب (الجزائری)، 1413 (ه.ق)، الطبعة الأولی.

100.ینابیع المعاجز، السیّد هاشم البحرانی، المتوفّی: 1107 (ه.ق).

درباره مركز

بسمه تعالی
جَاهِدُواْ بِأَمْوَالِكُمْ وَأَنفُسِكُمْ فِي سَبِيلِ اللّهِ ذَلِكُمْ خَيْرٌ لَّكُمْ إِن كُنتُمْ تَعْلَمُونَ
با اموال و جان های خود، در راه خدا جهاد نمایید، این برای شما بهتر است اگر بدانید.
(توبه : 41)
چند سالی است كه مركز تحقيقات رايانه‌ای قائمیه موفق به توليد نرم‌افزارهای تلفن همراه، كتاب‌خانه‌های ديجيتالی و عرضه آن به صورت رایگان شده است. اين مركز كاملا مردمی بوده و با هدايا و نذورات و موقوفات و تخصيص سهم مبارك امام عليه السلام پشتيباني مي‌شود. براي خدمت رسانی بيشتر شما هم می توانيد در هر كجا كه هستيد به جمع افراد خیرانديش مركز بپيونديد.
آیا می‌دانید هر پولی لایق خرج شدن در راه اهلبیت علیهم السلام نیست؟
و هر شخصی این توفیق را نخواهد داشت؟
به شما تبریک میگوییم.
شماره کارت :
6104-3388-0008-7732
شماره حساب بانک ملت :
9586839652
شماره حساب شبا :
IR390120020000009586839652
به نام : ( موسسه تحقیقات رایانه ای قائمیه)
مبالغ هدیه خود را واریز نمایید.
آدرس دفتر مرکزی:
اصفهان -خیابان عبدالرزاق - بازارچه حاج محمد جعفر آباده ای - کوچه شهید محمد حسن توکلی -پلاک 129/34- طبقه اول
وب سایت: www.ghbook.ir
ایمیل: Info@ghbook.ir
تلفن دفتر مرکزی: 03134490125
دفتر تهران: 88318722 ـ 021
بازرگانی و فروش: 09132000109
امور کاربران: 09132000109